به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب s. safikhani

  • ارشک حلی ساز*، ساجده صفی خوانی
    بی توجهی به مقیاس مکانی به کاررفته در درک فرایندهای محیط زیستی، به تصمیم گیری های نادرست در عرصه محیط زیست منجر می شود، چراکه رسیدن به راه حل مشکلات محیط زیستی در فرایند سیاست گذاری، مستلزم توجه به مقیاس مکانی استفاده شده در دانش فنی است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی سعی شده است که نقش انتخاب مقیاس مکانی در عرصه سیاست گذاری های محیط زیستی نشان داده شود. نتایج نشان می دهد که با وجود تلاش برای شناخت مسایل محیط زیستی در مقیاس بین المللی، تمرکز حکومت ها بیشتر بر مدیریت منابع طبیعی در مقیاس های ملی است. بنابراین لازمه رسیدن به چارچوب روش شناسی مشخص برای حل مسایل محیط زیستی و تبدیل شناخت حاصل از دانش فنی به سیاست گذاری، استفاده از مقیاس حکومت (ملی) است. از این رو پیشنهاد می شود با طراحی و استفاده از ابرمدل سیاست گذاری های محیط زیستی در مقیاس حکومت، علاوه بر حل مسئله تداخل و تکثر مقیاسی، جریان دانش فنی را متناسب با درک سیاست گذاران از مقیاس مکانی و در چارچوب سیاست های کلان حکومت به هم وصل کرد.
    کلید واژگان: ابرمدل, حکمرانی, روش شناسی, سیاست, محیط زیست}
    A. Holisaz *, S. Safikhani
    Ignoring the spatial scale in understanding of environmental processes resulted in a vagueness in environment problems statement and incorrect decision-making in environment management. Because, connection between solutions and environmental problems in policy-making processes, require attention to suitable spatial scale of technical knowledge. Therefore in this study, focusing on descriptive-analytical approach, the role of spatial scale were surveyed in environmental policymaking. The results showed that despite the effort to understand the the environmental problems in international scale,governments focus more on environment and natural resources management in national scale. So, using of national scale is necessary for attainment to special methodological framework for solving the environment problems and transfer adequate solutions and understanding of technical knowledge to policy context. Hence, it could be suggested that providing and designing an environmental policymaking supermodel in state scale (national scale) can hemogenise its environmental macro-policies scale with scale of understanding of environmental problems. In other word, this supermodel is useful for connect technical knowledge outcomes to understanding of policymakers in national spatial scale.
    Keywords: Environment, Governance, methodology, Policy, supermodel}
  • نعمت الله صداقت، همت الله پیردشتی، علی راحمی کاریزکی، سعید صفی خانی

    به منظور تعیین اثر مدیریت های مختلف آبیاری بر شاخص های رشد برنج، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار با دو عامل آبیاری در چهار سطح و رقم در دو سطح در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات برنج کشور (آمل) در سال 1390 به اجرا درآمد. تیمارها شامل تناوب خشکی و رطوبت (AWD)، کشت نیمه خشک (SDC)، ترکیب آب کم عمق با تناوب خشکی و رطوبت (SWD) و روش سنتی (TI) و دو رقم بومی طارم محلی و اصلاح شده فجر بودند. با اندازه گیری وزن خشک و سطح برگ در طی هفت نوبت نمونه برداری در طول رشد برنج، روند تغییرات شاخص های رشد به روش تابعی نسبت به روز پس از نشاکاری رسم شد. نتایج نشان داد تیمار TIبا میانگین 7694 کیلوگرم بیش-ترین مقدار عملکرد شلتوک را داشته و مدیریت های AWD با میانگین 7056 کیلوگرم و SDC با میانگین 8/6856 کیلوگرم و SWD با میانگین 7/6358 کیلوگرم به ترتیب کم ترین مقدار عملکرد شلتوک در هکتار را به خود اختصاص دادند. بیشترین شاخص سطح برگ در رقم طارم محلی به مقدار 6/4 در تناوب خشکی و رطوبت و کم ترین آن به مقدار 99/2 در ترکیب آب کم عمق با تناوب خشکی و رطوبت بدست آمد. ولی در رقم فجر بیشترین مقدار شاخص سطح برگ (6/5) در آبیاری سنتی و کم ترین مقدار آن (1/4) مربوط به تناوب خشکی و رطوبت بودند. بنابراین با توجه به حداکثر شاخص سطح برگ، سرعت جذب خالص در طارم محلی و فجر می توان مدیریت های آبیاری AWD و SDC را بکار گرفت.

    کلید واژگان: برنج, مدیریت های مختلف آبیاری, ماده خشک, شاخص سطح برگ}
    N. Sedaghat, H. Pirdashti, A. Rahemi Karizaki, S. Safikhani

    In order to determine the effect of different irrigation managements on rice growth indices, an experiment was done in factorial based on randomized complete block design in Rice Research Institute of Iran, Deputy of Mazandaran, Amol during 2011. Treatments were different irrigation managements including Alternate Wet and Drying (AWD), Semi-Dry Cultivation (SDC), combining Shallow water depth with Wetting and Drying (SWD) and Traditional Irrigation (TI) and two contrast cultivars of Tarom and Fajr as native and improved cultivars, respectively. Growth indices were fitted using measuring the dry weight and leaf area over seven sampling times during rice growing stages. The results showed that IT (with an average of 7694 kg) had the highest paddy yield followed by AWD (with an average of 7056 kg), SDC (with an average of 6856/8 kg) and SWD (with an average of 6358/7 kg). Leaf area index in Tarom cultivar varied from 2.99 in the combining Shallow water depth with wetting and drying to 4.6 in alternate wet and drying regimes. By contrast, LAI in Fajr cultivar ranged from 4.1 in the alternate wet and drying to 5.6 in traditional irrigation regimes. In conclusion, the maximum leaf area index, net assimilation rate in Tarom and Fajr cultivars to AWD and SDC irrigation managements could be introduced.

    Keywords: rice, different irrigation managements, Biomass, leaf area indices}
  • سعید صفی خانی*، عباس بیایانی، ابوالفضل فرجی، علی راحمی کاریزکی، عبدالطیف قلی زاده

    به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف کود نیترون و تاریخ کاشت بربرخی خصوصیات زراعی ارقام کلزای بهاره، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار طی سال زراعی 1393-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار رقم کلزا (هایولا 401 =C1، زرفام =C2، هایولا 308 =C3 و RGS003 =C4)، دو تاریخ کاشت (20 آبان ماه =D1 و 30 آذر ماه =D2) و سه سطح کود نیتروژن (عدم کاربرد کود نیتروژن= N1(شاهد)، 50 درصد توصیه ی کودی =N2، 100 درصد توصیه ی کودی =N3) بودند. در این تحقیق، تیمارهای تاریخ کاشت و سطوح کود نیتروژن در کرت اصلی و ارقام کلزا در کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل تاریخ کاشت × کود نیتروژن، بر کلیه ی صفات مورد ارزیابی در این آزمایش، در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. تیمار تاریخ کاشت× رقم بر کلیه ی اجزای عملکرد، به جز صفت تعداد دانه در خورجین، اثر معنی داری داشت. بیشترین میزان عملکرد دانه برای رقم آزاد گرده افشان RGS003 در بالاترین سطح کودی (100 درصد توصیه کودی به میزان 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره) و در تاریخ کاشت 20 آبان ماه به میزان 4.2 تن در هکتار، به دست آمد که نشان دهنده پتانسیل بالای عملکرد این رقم در این سطح کودی و تاریخ کاشت می باشد.

    کلید واژگان: ارقام کلزا, عملکرد و اجزای عملکرد, نیتروژن}
    S. Safikhani*, A. Biabani, Abolfazl Faraji, Ali Rahemi, Abdolatif Gholizadeh

    To study effects of nitrogen fertilizer and sowing date on some agronomic traits of canola cultivars, a factorial split plot experiment based on randomized complete block design with four replications was conducted during growing season 2013 – 2014 at the Research Farm of Gonbadkavus University, Iran. Treatments were four canola (Brassica napus L) cultivars (C1=Hayola 401, C2=Zarfam, C3= Hayola 308, and C4=RGS003), two planting dates (D1=17 Nonvember and, D2=28 December) and three levels of nitrogen fertilizers (N1=0, N2=%50 of recommended fertilizer, N3=%100 recommended fertilizer). In this study the treatment of nitrogen fertilizer levels and planting dates were asseigned to main plots and canola cultivars to sub plots. The results of analysis of variance showed that the interaction effects between nitrogen fertilizer × planting were significant at 0.01 probability level on all evaluated traits. Interaction of planting date × cultivar effects on all yield components except seed per silique were also significantly. The fertilizer × cultivar interaction did not affect yield components significantly. The highest yield, 4.2 t/ha, was produced by the open pollinated cultivar of RGS003 using %100 recommended rate of nitrogen fertilizer at sowing date of 17 November, which represents a high potential of this cultivar under this nutrients level and sowing date.

    Keywords: Canola cultivars, Nitrogen, Yield, Yield Component}
  • سعید صفی خانی، محسن آذرنیا *

    به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف بقایای گیاهی گندم (Triticum aestivum L) و کود نیتروژنه بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه ذرت (Zea mays L) رقم سینگل کراس 704، آزمایشی در سال زراعی 1386-1385 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان انجام شد. اثر چهار میزان کود اوره (425، 450، 475 و 500 کیلوگرم در هکتار) در کرت های اصلی و شش سطح بقایای گندم (بدون بقایا، اختلاط بقایای گندم به مقدار 100، 75، 50، 25 درصد و سوزاندن 100 درصد کاه و کلش گندم) در کرت های فرعی به صورت آزمایش یک بار خرد شده، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که مقادیر مختلف کود اوره و بقایای کاه و کلش گندم اثر معنی داری بر تمام صفت مورد بررسی داشتند. اثر متقابل این دو عامل بر صفات تعداد دانه در بلال و تعداد بلال در واحد سطح معنی دار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که برگرداندن بقایای گیاهی گندم به خاک قبل از کاشت ذرت به میزان 50 تا 75 درصد در مقایسه با حالت سوزاندن و بدون استفاده از بقایا نه تنها موجب کاهش عملکرد نمی شود بلکه با تاثیر مثبت بر اجزای عملکرد می تواند باعث افزایش عملکرد محصول زراعی شود.

    کلید واژگان: ذرت, کاه و کلش گندم, کود اوره, عملکرد و اجزای عملکرد}
    S. Safikhani, M. Azarnia *

    To investigate the effect of different amounts of wheat stubbe residues and urea fertilizer levels on yield and yield components of maize (Zea mays L.) SC. 704, an experiment was carried out, at the Agricultural Research Station, University of Agriculture and Natural Resources Ramin Khuzestan, during the growing season of 2007. The experiment was split plot based on randomized complete block design with two factors and four replications. The treatments consisted of four levels of nitrogen, as main factor, and six different amounts of wheat residues, as subplot factor. Main plot treatments were: a1= 425, a2= 450, a3= 475 and a4= 500 kg/ha urea fertilizer and subplot treatments were: b1= the all wheat residues (100%), b2= 75, b3= 50 and b4= 25 % of wheat residues, b5= without straw and stubble, b6= burning of wheat residues. The resulats revealed that the effects of urea fertilizer and wheat stubble rate on all traits under study and intractions on seed number per ear and ear number per unit area weresignificant. It was also indicated that high levels of wheat residues reduced corn seed yield and its components. The results also showed that turning under the 50-75 percent residue into the soil before planting corn and not using stubble not only don’t reduce seed yield and its components , they also increase in the long run soil organic matter.

    Keywords: Corn, Urea Fertilizer, Wheat stubbe residues, Yield, its components}
سامانه نویسندگان
  • ثمره صفی خانی
    صفی خانی، ثمره
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال