به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

saeed haj amini

  • محدثه عجمی، رضا نوزعیم*، سعید معدنی پور، وحید توکلی، مجسن الیاسی، سعید حاج امینی، کوثر شادرام

    تاقدیس ناوگون لاچینگ در شمال باختر تاقدیس میل و منتهی الیه باختری گسل دوچاه در شمال ایران مرکزی واقع شده است. در این ناوگون عضوهای انتهایی سازند قم (عضو E و G) و سرخ بالایی و کنگلومرای پلیوسن با روند اثر سطح محوری شمال باختری- جنوب خاوری با میل به سمت جنوب خاور چین خورده اند و هندسه یک تاقدیس ناوگون را نمایان می سازند. در این ناوگون لایه های شکل پذیر مارنی و گچی عضوهای E و G سازند قم در همبری با لایه های پرقوام کنگلومرا و ماسه سنگ از سازند سرخ بالایی قرار گرفته اند. این همبری و اعمال فازهای دگرریختی سبب مهاجرت لایه های خمیری و افزایش ستبرای قابل توجه در نهشته های مارنی-گچی سازند قم (به ویژه عضو E) گشته که در نتیجه حرکت جریانی لایه های با رفتار خمیری ضمن افزایش قابل توجه ضخامت آنها در محل لولای تاقدیس ناوگون لاچینگ، موجب برگشته شدن لایه ها در پهلوهای این چین گشته است. در نهایت یک تاقدیس جعبه ای با ماهیت برگشته و ناوفرم (synformal anticline box fold) حاصل شده است.  بررسی های ساختاری به عمل آمده روشن ساخت که تشکیل این چین ابتدا در اثر حرکت ترافشارشی راست بر و به موازات گسل دوچاه انجام شده و در بازه زمانی پسامیوسن و اعمال نیروی برشی راستالغز چپ بر حول قطب صفحه محوری حدود 135 درجه به صورت پادساعت گرد (با دید به سمت شمال) چرخیده و بصورت ناوفرم در آمده است. عامل ایجاد نیروی برشی چپ بر شاید مرتبط با چرخش ساعت گرد ورقه خزر جنوبی و اعمال برش چپ بر بر قسمت های شمالی ایران مرکزی مانند آنچه در گسل کوشک نصرت مشاهده شده است، باشد.

    کلید واژگان: تاقدیس ناوگون, لاچینگ, گسل دوچاه, سازند قم, ایران مرکزی
    Mohadese Ajami, Reza Nozaem*, Saeed Madanipour, Vahid Tavakoli, Mohsen Eliassi, Saeed Haj Amini, Kosar Shadram

    The Lachinag synformal anticline is located to the northwest of the Mil anticline and the western end of the Dochah Fault in northern central Iran. This synform includes the terminal members of the Qom Formation (members E and G) and the Upper Red and Pliocene conglomerates. Additionally, with an axial surface plunge from the northwest to the southeast, this fold trends toward the southeast, resulting in its asymmetric geometry. In this synform, the deformable marl and gypsum layers of the E and G members of the Qom Formation have contact with the competent conglomerate and sandstone layers from the Upper Red Formation. The juxtaposition of these layers and the occurrence of deformation phases resulted in the migration of ductile layers as well as a significant increase in the thickness of the marl and gypsum deposits of the Qom Formation (particularly in the E member). Due to the migration of these layers towards low pressure areas and their substantial thickening at the hinge of the Lachinag synformal anticline, the layers as well as the limbs of this fold were overturned. Finally, a synformal box fold was formed. Structural investigations have revealed that this fold initially formed as a result of the right-lateral strike-slip shear parallel to the Dochah Fault. This process occurred during the post-Miocene under the influence of counterclockwise left-lateral strike-slip shear forces around a pole axis at approximately 135 degrees from the north. Consequently, the fold acquired a synformal geometry. The left-lateral shear force may be due to the clockwise rotation of the South Caspian basin and the application of left-lateral shear forces on the northern parts of Central Iran, similar to what has been observed in the Kushk-e Nosrat Fault.

    Keywords: The Lachinag Synformal Anticline, Dochah fault, Qom Formation, Central Iran
  • محدثه عجمی، رضا نوزعیم*، محسن الیاسی، سعید معدنی پور، سعید حاج امینی، وحید توکلی، کوثر شادرام
    گسل دوچاه با ظاهری خمیده و با راستای تقریبی خاوری-باختری و شیب حدود 70 درجه به سمت شمال واقع در پایانه شمال باختری گسل قم-زفره، از ساختارهای جالب توجه در ایران مرکزی می باشد. تاکنون پژوهش های متعددی به ویژه از دیدگاه رسوب شناسی و دیرینه شناسی در منطقه دوچاه صورت گرفته است؛ اما کماکان اطلاعات ساختاری از گسل دوچاه واقع در باختر استان قم (کوه های یزدان و دوچاه) بسیار اندک است. در این پژوهش با تمرکز بر اطلاعات هندسی وجنبشی گسل دوچاه و پهنه دگرریخت شده اطراف آن در سازندهای قم و قرمز فوقانی به تحلیل تنش دیرینه در این محدوده پرداخته شده است که موقعیت محور بیشینه تراکمی اصلی (σ1) و محور بیشینه کششی اصلی (σ3) به ترتیب برابر با 05/030 و 05/285 به دست آمد. تحلیل هندسی و جنبشی ساختاری مرتبط با گسل دوچاه و با توجه به آرایش فضایی محورهای اصلی تنش بیانگر فرانهادگی برش چپگرد بر روی برش راستگرد به ویژه در قسمت های باختری منطقه است که دلیل این امر را می توان به خمیدگی رو به شمال گسل دوچاه و چرخش ورقه خزر (کاسپین) نسبت داد. بر مبنای شکل میدان تنش حاصله و چرخش داده های گسلی بر اساس انگاره اندرسن برای رژیم تنشی فشاری، نقشه خط های گذر محورهای تنش برای میدان تنش میانگین حاکم بر منطقه ترسیم شده است. آرایش خط های گذر تنش بیشینه، نشانگر پیروی آنها از رژیم تنشی کلی حاکم بر پوسته ایران است. پتانسیل حرکتی گسل ها (Fault Movement Potential) رابطه نزدیکی با وضعیت تنش زمین ساختی حاکم در محدوده آن گسل دارد. با توجه به موقعیت فضایی بین گسل دوچاه و محور تنش بیشه تراکمی (σ1)، پتانسیل حرکتی گسل دوچاه حدود 33/0 برآورد شد که نشانگر پتانسیل پایین این گسل برای فعالیت و ایجاد زمین لرزه است.
    کلید واژگان: تحلیل تنش, توان جنبشی, گسل دوچاه, قم, ایران مرکزی
    Mohadese Ajami, Reza Nozaem *, Mohsen Eliassi, Saeed Madanipour, Saeed Haj Amini, Vahid Tavakoli, Kosar Shadram
    Qom region is one the significant area insight of geological features in Central Iran. Several researches have studied about the Cenozoic strata in terms of sedimentology, Stratigraphy and paleontology but, few structural detail data are available from this area. The most important exposure of the rock unites at the west of the Qom city is related to the Eocene volcanics, Lower Red, Qom and Upper Red Formations. Major structures at this area are Kamar Kuh and Mil anticlines, Yazdan syncline, Dochah and Sefid Kuh faults. Dochah Fault with E-W trending and ~70° dipping to the northward placed at the northwest termination of Qom-Zefreh Fault as a recent sinistral strike slip fault. This fault with ~15 km length separate Mil anticline from Yazdan syncline and eliminates the southern limb of Dochah overturned anticline. In this study, we focused on the Dochah Fault damaged zone in order to paleostress analysis using geometric and kinematic characteristics of fault slip data, which is achieved from the deformed Qom and Upper Red Formations. For this purpose, 100 fault slip data with precise and accurate geometric and kinematic characteristics have been measured in the field and analyzed with software Dasiy and Rotax methods. In order to determine the sense of shearing of the faults, the criteria of Petit (1987) and Doblas (1998) have been used. While the trend of the major structures is east-west but, most of slip data is related the transverse oblique slip faults, because the Dochah Fault passes through the soft materials of Lower Red Formation and consequently it is not possible or too hard to find the slicken line. Meanwhile, our results indicate the magnitudes of the axes of the maximum and minimum principal stress (σ1, σ3) as 030/05 and 285/05, Geometric and kinetic structural analysis related to the dochah fault and according to the spatial arrangement of the main stress axes indicate the readiness of the left-hand section on the right-hand section, especially in the western parts of the region (Caspian) attributed. oblate shape of field stress ellipsoid shape (R~0.7). Based on the field stress ellipsoid shape and the rotation of the fault data regarding the Anderson's theory for the compressive stress regime, the stress transition trajectory map has been prepared. The arrangement of maximum stress trajectories is consistent with the general stress regime in the Iranian crust and is consistent with the activity of the Dochah Fault. Different criteria have been proposed to evaluate the activity of a fault in terms of seismicity. In experimental studies, there are various estimates for selection of the part of the fault that the movement rediscovers for each tectonic seismic zone. Here, the possibility of moving Dochah Fault has been estimated by the method of Lee et al. (1997). In this method, the angular relationship between maximum principal stress axis (σ1) and the pole of the fault plane considered in order to evaluate the Fault Movement Potential (FMP) based on equation “FMP=f (G, σ)”. The angle between maximum principal stress axis (σ1) and the pole of Dochah Fault (θ) is equal to ~40° and so FMP=0.33 based on equation FMP= (θ-30°) ⁄ (30°) if θ∈[30°,60°]. This value of FMP indicates the low seismic potential of Dochah fault for movement and creating earthquakes.
    Keywords: Paleostress Analysis, Movement potential, Dochah Fault, Qom, Central Iran
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال