به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

samaneh najary forushani

  • علیرضا فاضلی مهرآبادی*، سمانه نجاری فروشانی، محمد مهرگان
    مقدمه و هدف

    با افزایش پدیده طلاق و تغییرات اجتماعی، الگوهای ارتباطی زوجین تغییر یافته و کشف و شناسایی آن ها ضروری است. هدف از پژوهش حاضر واکاوی الگوهای ارتباطی زوجین در آستانه جدایی بود.

    مواد و روش ها

    طرح پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون (تحلیل تماتیک) و جامعه ی شامل کلیه زوجین مراجعه کننده برای جدایی به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده در شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و بر طبق ملاک های ورود انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با 12 مصاحبه به اشباع رسید. تجزیه و تحلیل داده ها مطابق با الگوی کلایزی انجام شد.

    یافته ها

    بعد ار تحلیل داده ها و کدگذاری های آن ها 104 کد اولیه، 17 کد محوری و  3 کد اصلی استخراج شد. الگوی ارتباطی بی اعتنایی، الگوهای ارتباطی اجتنابی و الگوی ارتباطی پرخاشگرانه در کد اصلی و عدم توجه به دیگری، اهمیت نداشتن و نادیده گرفتن دیگری، عدم همراهی و همدلی، نداشتن فرصت باهم بودن، عدم مشارکت، ندادن فرصت به دیگری برای صحبت کردن، عدم بیان احساسات، فراموشی، سکوت، دلیل آوردن، محکوم کردن طرف مقابل، ذهنیت خوانی، مکانیسم های جایگزین، استفاده از راه های کلامی و غیرکلامی نامناسب، مقایسه با دیگری، آزار و اذیت کردن طرف مقابل، عدم اعتماد در کد محوری طبقه بندی شدند.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که الگوهای ارتباطی بی اعتنایی و اجتنابی و پرخاشگرانه هر کدام می تواند زمینه ساز گرایش به طلاق در بین زوجین باشد توجه به مقوله های پژوهش حاضر می تواند به منظور پیشگیری از تعارضات زناشویی و کاهش نرخ طلاق موثر باشد

    کلید واژگان: الگوهای ارتباطی, زوجین, طلاق
    Alireza Fazeli Mehrabadi*, Samaneh Najary Forushani, Mohammad Mehregan
    Aim and Background

    With the increase of divorce phenomenon and social changes, couples' communication patterns have changed and it is necessary to discover and identify them. The purpose of this research was to analyze the communication patterns of couples on the verge of separation.

    Materials and Methods

    The qualitative research design was of thematic analysis type and the community included all couples referred for separation to counseling centers and family courts in Isfahan city, who were selected by purposive sampling method and according to the entry criteria. These people were investigated using a semi-structured interview and the data reached saturation with 12 interviews. Data analysis was performed according to the Claizian model.

    Findings

    After analyzing the data and coding them, 104 initial codes, 17 central codes and 3 main codes were extracted. Disregarding communication pattern, avoidant communication patterns and aggressive communication pattern in the main code and not paying attention to the other, not caring and ignoring the other, lack of companionship and empathy, not having the opportunity to be together, not participating, not giving the other a chance to speak, not expressing Emotions, forgetfulness, silence, giving reasons, condemning the other party, mental reading, alternative mechanisms, using inappropriate verbal and non-verbal ways, comparing with others, harassing the other party, lack of trust were classified in the central code.

    Conclusion

    Based on the findings of the research, it can be concluded that neglectful, avoidant, and aggressive communication patterns can each lead to the tendency to divorce among couples. Paying attention to the categories of the current research can be effective in order to prevent marital conflicts and reduce the divorce rate.

    Keywords: Communication Patterns, Couples, Divorce
  • Samaneh Najary Forushani, Fahimeh Namdarpour *
    Objectives
    Therefore, the present study has been conducted to predict PPD in the mothers according to stress and perceived social support taking the mediator role of vulnerable personality into account.
    Methods
    This research was correlational and basic. The research sample included 300 mothers in Isfahan who gave birth to a child in recent 6 months and were selected through a convenient sampling method. Afterward, they answered the research instruments including the Edinburgh Depression Questionnaire (1978), Harry Stress Questionnaire (2005), Multidimensional Scale of Perceived Social Support, Zimet et al. (1988), and Vulnerable Personality Questionnaire, Bois et al. (2004).
    Results
    The data were analyzed using structural equation modeling through the covariance method through AMOS24 software. The findings showed that the results of direct relationships of research variables were significant in all coefficients in the mothers’ model (P < 0.05).
    Conclusion
    The results showed that vulnerable personality has a mediation role in the relationship between stress and perceived social support with PPD in the mothers. In fact, a vulnerable personality can improve the relationship between stress and perceived social support with PPD.
    Keywords: perceived social support, Postpartum Depression, Stress, vulnerable personality
  • سمانه نجاری فروشانی، فهیمه نامدارپور*
    مقدمه

    افسردگی پس از تولد نوزاد در مردان و خطر تاثیرات نامطلوب آن بر روابط با کودک و همچنین روابط با همسر، اهمیت ویژه ای دارد. بنابراین این پژوهش با هدف پیش بینی پس از تولد نوزاد در پدران بر اساس استرس و حمایت اجتماعی ادراک شده باتوجه به نقش میانجی گرانه شخصیت آسیب پذیر انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع همبستگی و کاربردی بود. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از پدران شهر اصفهان بودند که در شش ماه اخیر صاحب نوزاد شده بودند که به صورت دردسترس انتخاب شدند. سپس به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی ادینبورگ (1978)، پرسشنامه استرس هری (2005)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) زیمت و همکاران (1988) و پرسشنامه شخصیت آسیب پذیر بویس و همکاران (2004)، پاسخ دادند. داده ها با استفاده الگویابی معادلات ساختاری مبتنی بر روش کوواریانس نرم افزار AMOS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که در مدل پدران نیز به جز مسیر "استرس ادراک شده به افسردگی پس از زایمان" و "حمایت اجتماعی بر افسردگی پس از زایمان"، سایر مسیرها معنی دار است (05/0>p).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که مدل پیش بینی افسردگی پس از زایمان براساس استرس و حمایت اجتماعی با توجه به نقش میانجی گرانه شخصیت آسیب پذیر در گروه پدران از برازش مناسبی برخوردار است. هم چنین تمامی متغیرهای برونزا ومیانجی یعنی استرس ادراک شده، حمایت اجتماعی و شخصیت آسیب پذیری می توانند 25 درصد از تغییرات افسردگی پس از تولد نوزاد در پدران را پیش بینی کنند.

    کلید واژگان: استرس, حمایت اجتماعی ادراک شده, شخصیت آسیب پذیر, افسردگی پس از زایمان
    Samaneh Najary Forushani, Fahimeh Namdarpour *
    Introduction

    Postpartum depression in men and the risk of adverse effects on the relationship with the child as well as relationships with the spouse are of particular importance.

    Objective

    Therefore, this study aims to predict the birth of a baby in fathers based on stress and perceived social support with respect to the mediating role of vulnerable individuals. done.

    Methods

    This study was a correlational and applied study. The sample consisted of 300 fathers in Isfahan who had a baby in the last six months and were selected as available. Then they answered the research tools including Edinburgh Depression Inventory (1978), Harry Stress Inventory (2005), Perceived Social Support Questionnaire (MSPSS), Zimet et al. (1988) and Boyce et al. (2004) Vulnerable Personality Questionnaire. Data were analyzed using structural equation modeling based on the covariance method of AMOS software version 24.

    Results

    The results showed that in the fathers model, except for the path of "perceived stress to postpartum depression" and "social support for postpartum depression", other pathways are significant (p <0.05).

    Conclusion

    The results showed that the model of predicting postpartum depression based on stress and social support has a good fit due to the mediating role of vulnerable personality in the group of fathers. The results also showed that all exogenous and mediating variables, namely perceived stress, social support and vulnerability, could predict 25% of postpartum depression in fathers

    Keywords: stress, Perceived social support, Vulnerable Personality, Postpartum Depression
  • سمانه نجاری فروشانی، فهیمه نامدارپور*
    مقدمه

    افسردگی پس از تولد نوزاد در پدران در صورت بروز می تواند در احساسات و ادراک آنها تفاوت ایجاد کند. این پژوهش با هدف مقایسه استرس، حمایت اجتماعی ادراک شده و شخصیت آسیب پذیر در پدران دارای افسردگی پس از تولد نوزاد و پدران بدون افسردگی پس از تولد نوزاد انجام شده است.

    روش کار

    این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از پدران شهر اصفهان بود که در شش ماه اخیر صاحب نوزاد شده بودند که به صورت دردسترس انتخاب شدند. سپس به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس هری(2005)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS) زیمت و همکاران (1988) و پرسشنامه شخصیت آسیب پذیر بویس و همکاران (2004) پاسخ دادند. داده ها با استفاده تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    یافته ها نشان داد که میانگین نمرات حداقل یکی از متغیرهای استرس، حمایت اجتماعی ادراک شده و شخصیت آسیب پذیر در دو گروه پدران دارای افسردگی پس از تولد نوزاد و بدون افسردگی تفاوت معنی داری دارد(001/0>P). همچنین بین نمرات شخصیت آسیب پذیر در دو گروه پدران دارای افسردگی پس از تولد نوزاد و بدون افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p) . اما تفاوت دو گروه در متغیرهای استرس و حمایت اجتماعی ادراک شده معنی دار به دست نیامده است.

    نتیجه گیری: 

    به نظر می رسد که در پدران دارای شخصیت های آسیب پذیر استرسورها کنترل شده و حمایت اجتماعی بیشتری مورد نیاز است.

    کلید واژگان: استرس, حمایت اجتماعی ادراک شده, شخصیت آسیب پذیر, افسردگی پس از تولد, پدران
    Samaneh Najary Forushani, Fahimeh Namdarpour *
    Introduction

    Postpartum depression in fathers, if it occurs, can make a difference in their feelings and perceptions. This study aimed to compare stress, perceived social support and vulnerable personality in fathers with postpartum depression and fathers without postpartum depression.

    Methods

    This was a causal-comparative study. The sample consisted of 300 fathers in Isfahan who had a baby in the last six months and were selected as available. Then they answered the research tools including Harry Stress Questionnaire (2005), Perceived Social Support Questionnaire (MSPSS), Zimet et al. (1988) and Boyce et al. (2004) Vulnerable Personality Questionnaire. Data were analyzed using multivariate and univariate analysis of variance.

    Results

    The results showed that the mean scores of at least one of the variables of stress, perceived social support and vulnerable personality were significantly different between the two groups of fathers with postpartum depression and no depression (P <0.001). There is also a significant difference between the scores of vulnerable personality in the two groups of fathers with postpartum depression and no depression (p <0.001). But the difference between the two groups in the variables of stress and perceived social support was not significant.

    Conclusion

    It seems that in fathers with vulnerable personalities, stressors are controlled and more social support is needed.

    Keywords: stress, Perceived social support, Vulnerable Personality, Postpartum Depression, Fathers
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال