به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب seyed ali musavi asl

  • میلاد صالحی، سید علی موسوی اصل*
    مقدمه

    برای موفقیت در روابط بین فردی به مهارت های اجتماعی نیازمندیم. احساسات مثبت و رضایت از خود حاصل موفقیت در این روابط است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی دانش-آموزان پسر پایه نهم متوسطه شهرستان بناب انجام گردیده است.

    روش

    نوع پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون بود و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر پایه نهم متوسطه اول سال تحصیلی 1400-1399 شهرستان بناب تشکیل داده بودند. از بین این دانش آموزان 45 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. دانش آموزان به طور تصادفی در سه گروه 15 نفر به صورت دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. تعداد جلسات آموزشی، 15 جلسه ی 45 دقیقه ای برای هر کدام از گروه های آزمایش بود. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه رشد مهارت های اجتماعی کرامتی (1386) صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس و با نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های به دست آمده از تحلیل کوواریانس نشان داد، کلاس های آموزشی در افزایش مهارت های اجتماعی گروه های آزمایش موثر بوده است. همچنین تفکر خلاق 2/39 درصد و آموزش مبتنی بر مغز 9/37 درصد واریانس نمرات مهارت های اجتماعی را تبیین کردند.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که، آموزش یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق تاثیر معنی داری (05/0>p) بر روی مهارت های اجتماعی گذاشته و موجب ارتقاء آن در گروه های آزمایش گردیده است. همچنین تاثیر تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی بیشتر از یادگیری مغز محور بوده است.

    کلید واژگان: یادگیری مغز محور, آموزش تفکر خلاق, مهارت های اجتماعی, دانش آموزان}
    MILAD SALEHI, SEYED ALI MUSAVI ASL *
    Introduction

    We need social skills to succeed in interpersonal relationships. Positive emotions and self-satisfaction are the results of success in these relationships. This study aimed to Compare the Effectiveness of Brain-Based Learning and Creative Thinking in Improving Students' Social Skills of ninth grade high school male students in Bonab city.

    Method

    The type of quasi-experimental research was pre-test -post-test and the statistical population of this study was ninth-grade male students in the academic year 1399-1400 in Bonab city. Among these students, 45 were selected by cluster random sampling. Students were randomly divided into three groups of 15 in two experimental groups and one control group. The number of training sessions was 15 sessions of 45 minutes for each experimental group. Data were collected using the Keramati Social Skills Development Questionnaire (2007). The obtained data were analyzed by analysis of covariance and SPSS-26 software.

    Results

    Findings obtained from analysis of covariance showed that training classes are effective in increasing the social skills of experimental groups. Also Creative thinking 39.2% and brain-based education 37.9%   explained the variance of social skills scores.

    Conclusion

    Based on the findings of this study, it can be concluded that the training of brain-based learning and creative thinking has a significant effect (p<0.05) on social skills and has promoted it in experimental groups. Also, the effect of creative thinking in promoting social skills has been more than brain-based learning.

    Keywords: brain-based learning, Creative Thinking, social skills, Students}
  • سید علی موسوی اصل*، صادق پاروئی
    مقدمه

    روانشناسی مثبت گرا یک رویکرد علمی نوین با تمرکز بر نقاط قوت به جای نقاط ضعف و ایجاد خوبی در زندگی به جای ترمیم بدی ها است. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر حس انسجام، خودکارآمدی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در پرستاران انجام گرفت.

    روش

    این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه پیگیری و کنترل انجام گرفت. در این پژوهش 30 پرستار زن با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند و قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی شرر، حس انسجام آنتونوفسکی، تاب آوری کانر و بهزیستی روانشناختی ریف مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت گرا به صورت معنی داری بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و حس انسجام را در پرستاران زن افزایش داد؛ اما نتایج این مداخله بر خودکارآمدی معنی دار نبود. همچنین نتایج آزمون بن فرونی نشان داد که افزایش در متغیرهای حس انسجام، بهزیستی روانشناختی و تاب آوری در طول زمان ماندگار است.

    نتیجه گیری

    آموزش مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا به نحو موثری سبب بهبود حس انسجام، بهزیستی روانشناختی و تاب آوری در پرستاران می گردد.

    کلید واژگان: مثبت گرا, خودکارآمدی, بهزیستی روانشناختی, تاب آوری, حس انسجام}
    Seyed Ali Musavi Asl *, SADEGH PAROOIE
    Objective

    positive psychology is a scientific approach with a focus on strengths instead of weaknesses, building the good in life instead of repairing the bad. Therefore, the present study aims to evaluate the effectiveness of positive psychotherapy. Orientation on sense of coherence, self-efficacy, psychological well-being and resilience was performed in nurses.

    Method

    This study was an experimental study with pre-test-post-test design with control and follow-up group. 30 Nurses were selected through convenient sampling. Subsequently, the participants were randomly divided into two groups of 15 people. The experimental group received positive psychology training whereas the control group did not receive any treatment. Both groups were evaluated before and after the intervention and in the follow-up stage through Antonsky Coherence Questionnaire, Connor and Davidson Resilience Scale, Reef Psychological Welfare Questionnaire and General Self-Efficacy Scale.The Data were analyzed using repeated measure (ANOVA).

    Findings

    The results of analysis showed that positive psychology training led to a significant increase in resilience, psychological well-being and sense of coherence in nurses. The results of follow-up test also showed that this method has enough stability and sustainability. However, no significant difference was observed between the intervention and control groups regarding self-efficacy.

    Conclusion

    According to the findings of this study, positive psychology interventions can be used to promote sense of coherence, psychological well-being and resilience in nurses.

    Keywords: Positiveness, Self-efficacy, psychological well-being, Resilience, Sense of Coherence}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال