seyed reza seyedtabaee
-
شیوع و شدت سندرم پیش از قاعدگی و ارتباط آن با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قمزمینه و هدف
سندرم پیش از قاعدگی (PMS)، به صورت مجموعه ای از علائم جسمی و روان شناختی ایجادشده در طول فاز لوتئال سیکل قاعدگی تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهند سندرم پیش از قاعدگی تاثیرات قابل توجهی در سلامت روان و بهزیستی روان شناختی زنان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع و شدت سندرم پیش از قاعدگی و ارتباط آن با بهزیستی روان شناختی دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد.
روش بررسیدر این پژوهش به روش توصیفی - همبستگی، تعداد 226 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1398-1397به صورت در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا به سوالات مقیاس های «سندرم پیش از قاعدگی»، «بهزیستی روان شناختی ریف (Ryff)» و چک لیست دموگرافیک پاسخ دهند. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی، همبستگی و رگرسیون چند متغیره تجزیه وتحلیل شدند.
یافته هادر این پژوهش، میزان شدت ابتلا به PMS در دانشجویان، 37% با علائم خفیف، 8/49% با علائم متوسط و 2/13% با علائم شدید سندرم پیش از قاعدگی گزارش شد. همچنین براساس ضریب همبستگی پیرسون، بین شدت علائم با بهزیستی روان شناختی ارتباط معنی داری وجود داشت (01/0>p)، که 11% از واریانس بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کرد.
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد سندرم پیش از قاعدگی، شیوع بالایی در دختران دانشجو دارد. همچنین سندرم پیش از قاعدگی، یک عامل پیش بین مناسب برای بهزیستی روان شناختی در دختران دانشجو است.
کلید واژگان: سندرم پیش از قاعدگی, سلامت روانی, شیوع, دانشجویان, قم, ایرانBackground and ObjectivesPremenstrual syndrome is defined as a group of physical and psychological symptom, which happens during luteal phase of the menstrual cycle. Researches have indicated that premenstrual syndrome has significant effects on mental health and well-being of women. The purpose of the present study was to investigate the prevalence and severity of premenstrual syndrome and its relationship with psychological well-being in the students of Qom University of Medical Sciences.
MethodsIn this descriptive–correlational study, a total number of 226 female students of Qom University of Medical Sciences, were selected using convenience sampling method during 2017-2018. The participants were asked to respond to the Premenstrual Syndrome Scale, Ryff Psychological Well-Being Scale, and demographic checklist. Data were analyzed using descriptive, correlation, and multivariate regression statistical techniques.
ResultsIn this research, 37% of the students reported mild symptoms, 49.8% moderate symptoms, and 13.2% severe symptoms of premenstrual syndrome. Pearson correlation coefficient test also showed that symptom severity had a significant correlation with psychological well-being (p<0.01), which could predict 11% of psychological well-being variance.
ConclusionThe results of the current study revealed that premenstrual syndrome has a high prevalence in female students. Moreover, premenstrual syndrome is an appropriate predictor of psychological well-being in female students.
Keywords: Premenstrual syndrome, Mental Health, Prevalence, Students, Qom, Iran -
مقدمههدف از این مطالعه مقایسه نوع مکانیسم های دفاعی مورد استفاده و آلکسی تایمیا در بیماران مبتلا به[WU1] سرطان با افراد سالم و نیز تعیین سهم پیش بینی هر یک از سه نوع مکانیسم دفاعی (رشد یافته، رشد نایافته و نوروتیک) در پدیدایی آلکسی تایمیا بود.روشاز بین بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان شهید بهشتی شهر قم 45 بیمار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 45 فرد سالم نیز به شیوه همتاسازی از بین کارکنان کادر پرستاری بیمارستان شهید بهشتی وارد پژوهش شدند. داده های جمع آوری شده بوسیله پرسشنامه های سبک های دفاعی و مقیاس آلکسی تایمیای تورونتو با استفاده[WU2] از آزمون های آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایجدر مقایسه با افراد سالم، بیماران مبتلا به سرطان، نمرات بالاتری در مقیاس آلکسی تایمیا (01/0 =P)، زیرمقیاس دشواری در شناسایی هیجانات (03/0 =P ) و همچنین مکانیسم های دفاعی رشد نایافته (007/0 =P) بدست آوردند. مکانیسم های[WU3] دفاعی رشد نایافته با نمره کلی مقیاس آلکسی تایمیا و زیرمقیاس های دشواری در شناسایی هیجان و توصیف هیجان همبستگی معنادار داشتند (01/0 >P ). مکانیسم های دفاعی رشد نایافته قادر به پیش بینی آلکسی تایمیا در افراد مبتلا به سرطان بودند (005/0 >P ).
بحث: یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ابتلا به سرطان به عنوان یک رویداد استرس زا منجر به راه اندازی مکانیسم های دفاعی رشد نایافته به عنوان مکانیسم های روانی غالب در اکثر بیماران مبتلا می شود. آلکسی تایمیا که ارتباط تنگاتنگی با مکانیسم های دفاعی رشد نایافته دارد نیز یک واکنش دینامیک برای مقابله با هیجانات ناخوشایند ناشی از رویداد بیماری است.کلید واژگان: مکانیسم های روانی, دفاعی, آلکسی تایمیا, سرطانIntroductionThe goal of this research was to compare Alexithymia and psychological defense mechanisms in cancer patients with normal group. Also, investigation of the predictive role of three defense mechanisms in Alexithymia was considered.Materials And MethodsFrom chemotherapy ward of Shahid Beheshti hospital of Qom city, 45 cancer patients were selected by convenient sampling method. Also, 45 employees of this hospital were included as the normal group. Defense Mechanisms Questionnaire and Toronto Alexithymia Scale-20 were used. Data was analyzed with Independent Sample T-test, Pearson Correlation and Multivariate Regression.ResultsCompared with normal people, cancerous patients had higher scores in alexithymia (p=0.01), difficulty in emotions recognition subscale (p=0.03) and non-developed defense mechanisms (p=0.007). Non-developed defense mechanisms had significant relationships with alexithymia and difficulty in emotions recognition and description subscales (p>0.01), also non-developed defense mechanisms could predict alexithymia in cancerous patients (p>0.005).ConclusionsFindings indicates that cancer is a stressful event that can cause non-developed defense mechanisms start to emerge as dominant psychological defense mechanisms in the majority of patients. Alexithymia which has a relation with defense mechanisms is also a dynamic reaction for coping with unpleasant emotions driven by the illness.Keywords: Psychological defense mechanisms, Alexithymia, Cancer -
زمینه و هدفروانشناسان شناخت گرا، طرحواره ها(Schema) را ساختارهایی شناختی می دانند که فرد را در گزینش، رمزگردانی و پردازش اطلاعات به دست آمده از محیط تحت تاثیر قرار می دهند. هدف از این مطالعه بررسی همبستگی بین ابعاد شخصیتی مایرز - بریگز و طرحواره های ناسازگار اولیه در دانشجویان پزشکی بود.روش بررسیدر این پژوهش که از نوع توصیفی – همبستگی بود، 120 دانشجو (60 دختر و 60 پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سوالات 2 پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ و سنخ نمای مایرز – بریگز پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آماره های ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.یافته هادر این مطالعه، تفاوتی میان دو گروه دختر و پسر در ابعاد شخصیتی مایرز- ریگز مشاهده نشد. هر دو گروه بیشترین نمره را در بعد برونگرایی و ادراکی کسب کردند. بین دو گروه، تفاوت معنی داری در طرحواره های حوزه محدودیت مختل وجود داشت و دختران در این حوزه، نمرات بیشتری را به دست آوردند. همچنین بین بعد درونگرایی شخصیت مایرز - بریگز و حوزه محدودیت های مختل، همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت. بین بعد قضاوتی نیز با طرحواره های حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، گوش به زنگی بیش از حد، بازداری و حوزه محدودیت های مختل، همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. بعد حسی با طرحواره های حوزه محدودیت های مختل، همبستگی مثبت معنی داری نشان داد.نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر، شواهدی را برای همبستگی بین طرحواره های ناسازگار با تیپ های شخصیتی فراهم می آورد.کلید واژگان: طرحواره های ناسازگار اولیه, شخصیت, دانشجویان پزشکی, روانشناسیBackground And ObjectivesCognitive psychologists consider schemas as cognitive structures, which affect the person in selecting, encoding, and processing information obtained from the environment. The purpose of this study was to investigate the correlation between Myers-Briggs personality dimensions and early maladaptive schemas in medical students.MethodsIn this descriptive-correlational research, 120 students (60 females and 60 males), were selected through convenience sampling method and answered to Yangs Schema questionnaire and Myers-Briggs Type Inventory. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and independent t-test.ResultsIn this study, no difference was oserved between the two groups in Myers-Briggs Personality dimensions. Both groups obtained the highest scores in perception and extraversion. There was a significant difference between the two groups in impaired limits domain and females obtained higher scores in this domain. Also, there was a significant positive correlation between introversion dimension of Myers-Briggs Personality Profiling and impaired limits domain. There were also significant negative correlations between judgment dimension and schemas of disconnection and rejection, impaired autonomy and performance, over vigilance and inhibition, and impaired limits domain. Sensation dimension and impaired limits schema showed significant positive correlation.ConclusionFindings of this research provide some evidence on correlation between maladaptive schemas and personality types.Keywords: Early maladaptive schemas, Personality, Medical students, Psychology
-
BackgroundThe purpose of the study was to investigate and compare the family function and quality of life in patients with schizophrenia and bipolar spectrum disorders.MethodsA sample included 52 patients with schizophrenia and 58 patients with bipolar spectrum disorders that referred to Sahamie hospital were selected through convenience sampling method. They were asked to answer the family assessment device and quality of life questionnaire. Data were analyzed by independent t-test statistics in SPSS.ResultsResults showed that the two groups have no significant difference in family function and quality of life. Patients with schizophrenia spectrum disorders obtained the lowest score in the behavioral control and roles subscales of FAD and patients with bipolar spectrum disorders obtained the lowest score in the behavioral control and problem solving of it. Additionally, patients with schizophrenia spectrum obtained the lowest score in the physical and social relations dimensions of quality of life inventory. The ones with bipolar spectrum obtained the lowest score in the social relations, physical, and psychological dimensions of it.ConclusionsThese findings confirm the results of previous studies that showed patients with schizophrenia and bipolar spectrum disorder had family dysfunction and bad quality of life. It is important to pay attention to these factors during assessment, measurement, and implementation of treatment strategies.Keywords: Family Function, Quality of Life, Schizophrenia Spectrum Disorders, Bipolar Spectrum Disorders
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.