seyyed ahmad hosseini
-
مفهوم حسن نیت در بسیاری از نظام های حقوقی به رسمیت شناخته شده و آثار مهمی برای آن لحاظ می شود. ازجمله درحقوق آلمان و انگلیس به این مفهوم توجه ویژه ای شده و در زمینه های مختلفی تاثیرگذار است. یکی از مهم ترین این زمینه ها، در مسئولیت متصرف مال غیر (اعم از تصرفات حقوقی و مادی) است. در این نوشتار تلاش شده تا با روش کتابخانه ای به بررسی تطبیقی در رابطه با امکان تاثیر حسن نیت در مسئولیت متصرف مال غیر در رابطه با خسارات وارده به مال موضوع تصرف و کیفیت این تاثیر پرداخته شود. درحقوق آلمان و انگلیس، توجه به مفهوم حسن نیت و تاکید بر لزوم انتساب خسارت به رفتار متصرف برای مسئول شناختن وی درکنار تاثیرحسن نیت در احراز این انتساب، باعث شده تا حسن نیت متصرف در تصرفات مادی و حقوقی بتواند باعث سلب یا کاهش مسئولیت وی در هر دو قالب ضمان قهری و مسئولیت قراردادی گردد. اما در حقوق داخلی تاثیرپذیری از فقه و وسعت دایره شمول غصب و درحکم غصب باعث شده تا درتصرفات مادی کمتر بتوان ازمتصرف با حسن نیت حمایت نمود و به نظر می رسد راهکار حمایت از متصرف با حسن نیت درتفکیک شخص غاصب از شخص درحکم غاصب نهفته است. درحالی که در تصرفات حقوقی، انتساب خسارات به رفتارشخص متصرف بیشتر اهمیت یافته و تا حدودی وضعیت مشابه حقوق آلمان و انگلیس است.
کلید واژگان: مسئولیت متصرف, حسن نیت, تصرف مادی, تصرف حقوقی, خسارتThe concept of good faith is recognized in many legal systems and entails significant implications. It has received particular attention and influence in German and English law across various fields. The liability of non-owner possessors (in both legal and material terms) represents one of the most important areas. This paper aims to examine the possibility of the impact of good faith on the liability of non-owner possessors regarding damages caused to the subject of possession, as well as the quality of this impact, through a library-based comparative analysis. In German and English law, the recognition of the concept of good faith and the emphasis on attributing damages to the conduct of the possessor to recognize their liability, alongside the influence of good faith in establishing this attribution, have allowed the good faith of the possessor to eliminate or mitigate their liability in both tortious (obligatory) and contractual contexts. However, in domestic law, the influence of jurisprudence and the scope of the concepts of usurpation and quasi-usurpation, particularly in cases of material possessions, limits the support for a possessor acting in good faith, and it seems that the solution to protecting a possessor acting in good faith lies in distinguishing between the usurper and the quasi-usurper. On the other hand, in legal possessions, the attribution of damages to the conduct of the possessor receives more importance, and to some extent, the situation is similar to German and English law.
Keywords: Non-Owner Possessor Liability, good faith, Material Possession, Legal Possession, damages -
امروزه دراکثر نظام های حقوقی، «حسن نیت» مفهومی شناخته شده و اثرگذار در روابط حقوقی است. یکی از مهم ترین جنبه های این اثرگذاری، تاثیر حسن نیت درانتقال مالکیت است. بدین ترتیب که اگر متصرف؛ با حسن نیت بوده و از تعلق حق دیگران نسبت به مال موضوع انتقال بی اطلاع باشد، با جمع سایرشرایط، حسن نیت وی باعث می شود مالکیت به وی انتقال یافته ومصون ازتعرض مالک واقعی باقی بماند. این رویکرد درحقوق آلمان ضمن تصریح درنصوص قانونی، با وضع اصول و قواعدی توسط حقوق دانان تقویت گردیده است. درحقوق انگلیس نیزهرچند مفهوم حسن نیت به اندازه حقوق آلمان با اقبال حقوق دانان مواجه نبوده، اما اختیارات وسیع دادگاه ها و اتخاذ رویکردهای واقع گرایانه و مبتنی برموازین عدالت ازناحیه آنها سبب شده تا درموارد قابل توجهی از متصرف با حسن نیت حمایت به عمل آید و این رویکرد به برخی از قوانین موضوعه نیزتسری یافته است. درحقوق داخلی نیز مفهوم حسن نیت به رسمیت شناخته شده و دربرخی قوانین موضوعه به آن تصریح گردیده است. به نظرمی رسد باتوجه به پویایی فقه شیعه به عنوان پایه واساس احکام و قواعد درحقوق داخلی ازیک سو و فقدان هرگونه مباینت میان مبانی فقهی وموازین حسن نیت از سوی دیگر، می-توان از رویکردهای حاکم بر نظام حقوقی آلمان وانگلیس برای تقویت آن دسته ازنهادهای حقوقی داخلی که اعمال آنها منجر به حمایت ازمتصرف با حسن نیت مال غیرمی گردد، بهره جست و علاوه برآن اقدام به تغییر برخی رویکردهای سنتی نمودکه اعمال آنها منجربه تضرر متصرف باحسن نیت مال غیر می گردد.
کلید واژگان: حسن نیت, تصرف, مال غیر, انتقال مالکیتIn most legal systems today "good faith" is a well-known and effective concept in legal relations. One of the most important aspects of this effect is the effect of good-faith in the transfer of ownership. So if the person in possession; was acted in good-faith and unaware of the other’s rights to the property transferred; subject to some conditions, his good-faith causes the transfer of ownership to him and remains immune from real owner. This approach has been reinforced in German law, meanwhile specifying in legal provisions, by the establishment of principles and rules by jurists. In English law, however, the concept of good-faith has not been as popular as that of German law. However, the vast powers of the courts and the adoption of realistic, justice-based approaches by them, have led to the protection of good-faith possessor and this approach has been extended to some legal provisions. The concept of good-faith is also recognized in domestic law and is specified in some legal provisions. considering the dynamism of “Shi’a jurisprudence” as the basis of rules and legal provisions in domestic law And the lack of any conflict between the essence of good-faith and this basis, It seems that The approaches of the German and English legal systems can be used to strengthen these domestic legal institutions whose actions lead to the protection of the good-faith possessor and change some traditional approaches which the application of them would lead to the detriment of the good-faith possessor.
Keywords: good faith, possession, other&rsquo, s property, Transfer of Ownership -
رشد روز افزون جمعیت جهان، افزایش تولیدات دامی را اجتناب ناپذیر کرده و این موضوع در کنار مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی، کمبود آب و زمین زراعی، اهمیت پرورش دام های مقاوم مانند شتر را نشان می دهد. در پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر جایگزینی جزیی و کامل یونجه جیره با خارشتر، تعداد 18 نفر حاشی پرواری نژاد سندی (9 تا 10 ماهه با میانگین وزن اولیه 7±115 کیلوگرم) به یکی از سه تیمار آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تکرار در هر تیمار اختصاص یافتند. جیره های آزمایشی شامل: 1- جیره شاهد (فاقد خارشتر)، 2- جیره ی حاوی 25 درصد خارشتر و 3) جیره ی حاوی 50 درصد خارشتر (بر اساس ماده ی خشک) بود. میزان ماده خشک مصرفی روزانه ثبت و دام ها به صورت ماهانه (در روزهای 0، 30، 60، 90 و 150 دوره ی آزمایشی) وزن کشی شدند. نتایج نشان داد میزان مصرف ماده خشک با افزایش استفاده از خارشتر در جیره، افزایش یافت (05/0 ≥ P). اگرچه میزان افزایش وزن روزانه در تیمار حاوی 50 درصد خارشتر کاهش داشت (05/0 ≥ P)، اما اختلاف معنی داری بین تیمار حاوی 25 درصد خارشتر و تیمار شاهد مشاهده نشد. هزینه خوراک به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن و سود حاصل از هر کیلوگرم افزایش وزن با افزایش جایگزینی خارشتر در جیره، تمایل به افزایش نشان داد (01/0 = P). در مجموع، یافته های آزمایش حاضر نشان داد که تغذیه شترهای پرواری با خارشتر تا 50 درصد ماده خشک جیره نه تنها اثر نامطلوب بارزی بر عملکرد رشد ندارد، بلکه هزینه های تولید را کاهش می دهد.
کلید واژگان: خارشتر, شاخص های رشد, شاخص های اقتصادی, شتر پرواری, علوفه مرتعیThe worldwide population growth leads to an increase in livestock production that along with the challenges caused by climate change and water scarcity highlights the importance of raising resistance livestock such as camels. The present study aimed to investigate the effect of partial and total replacement of dietary alfalfa with camelthorn. Total 18 fattening Sandi growing dromedary camels (9 to 10 months old with an average initial weight of 115±7.7 kg) were randomly assigned to one of three experimental treatments in a completely randomized design, with 6 replicates for each treatment. Experimental diets included: 1- control diet (without camelthorn), 2- diets containing 25% camelthorn, and 3- diets containing 50% camelthorn (dry matter basis). The feed intake was recorded daily and the animals were weighed monthly (on days 0, 30, 60, 90, and 150 of the experiment). The results showed that dry matter intake was increased with increasing camelthorn inclusion in the diet (P ≤ 0.05). Although, the average daily gain was reduced in the diet containing 50% DM camelthorn (P ≤ 0.05), but no significant difference was observed between the treatment containing 25% DM camelthorn and control. Feed cost per kilogram weight gain and profit per kilogram of weight gain tended to increase (P = 0.01) with increasing the inclusion of camelthorn in the diet. Overall, the findings of this study showed that feeding camels with camelthorn up to 50% of dietary DM, not only did not have severe deleterious effects on growth performance, but also reduced the production costs.
Keywords: Camelthorn, Growth performance, Economic Indicators, Fattening Camel, rangeland species -
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارزش غذایی گیاه خارشتر با استفاده از روش های درون کیسه ای و تولید گاز و مقایسه آن با علف خشک یونجه بود. نمونه های علوفه به صورت دستی برداشت و ترکیب شیمیایی و فنولی آن طبق روش های توصیه شده آزمایشگاهی تعیین شد. هم چنین از روش های تولید گاز، کیسه های نایلونی و هضم سه مرحله ای آنزیمی برای تعیین ارزش غذایی نمونه ها استفاده شد. میزان ماده آلی، پروتیین خام و کلسیم خارشتر پایین تر از علف خشک یونجه بود (05/0<P)، درحالی که الیاف نامحلول در شوینده خنثی، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، لیگنین، خاکستر و فسفر گیاه خارشتر به طور معنی داری بیش تر بود (05/0<P). میزان کل ترکیبات فنولی، تانن کل، تانن متراکم و تانن قابل هیدرولیز گیاه خارشتر نیز بالاتر از علف خشک یونجه بود (05/0<P). بخش سریع تجزیه، کند تجزیه و نرخ ثابت تجزیه گیاه خارشتر و علف خشک یونجه اختلاف معنی داری نداشتند. اما، تجزیه پذیری موثر گیاه خارشتر از علف خشک یونجه کم تر بود (05/0<P). نرخ ثابت تولید گاز (c) گیاه خارشتر و علف خشک یونجه با یکدیگر مشابه بودند، با این حال، پتانسیل تولید گاز (b) آن از علف خشک یونجه کم تر بود (05/0<P). گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل سوخت و ساز و انرژی خالص شیردهی نیز در گیاه خارشتر کم تر از علف خشک یونجه برآورد شد (05/0<P). براساس نتایج این پژوهش، گیاه خارشتر با ترکیب شیمیایی و فراسنجه های گوارش پذیری مناسب و هزینه تولید کم تر در مقایسه با علف خشک یونجه، امکان جایگزینی با بخشی از علوفه جیره شتر را دارد.
کلید واژگان: خارشتر, روش درون کیسه ای, فراسنجه های تولید گاز, گوارش پذیریThe aim of the present study was to determine the nutritive value of Alhaji camelorum plant using nylon bag and gas production techniques which compared with alfalfa hay. Fodder samples were hand harvested and its chemical and phenolic composition was determined according to standard laboratory methods. The methods of gas production, nylon bags and three-step enzymatic digestion were used to determine the nutritive value of the samples. The amount of organic matter, crude protein and Ca of Alhaji camelorum was lower than alfalfa hay (P<0.05). Wheras, the neutral detergent fiber, acid detergent fiber, lignin, ash and phosphorus content of Alhaji camelorum were significantly higher than alfalfa hay (P<0.05). The amount of total phenolic compounds, total tannin, condensed and hydrolyzable tannin of Alhaji camelorum was also higher than alfalfa hay (P<0.05). There was no significant difference between the fast degradable, slow degradable and degradablity rates of Alhaji camelorum and alfalfa hay. However, the effective degradability of Alhaji camelorum was lower than alfalfa hay (P<0.05). Gas production rate (c) of Alhaji camelorum and alfalfa was similar, however, its gas production potential (b) was lower than alfalfa hay (P<0.05). Organic matter digestibility, metabolizable energy, and net energy for lactation were also estimated to be lower in Alhaji camelorum than alfalfa hay (P<0.05). According to the results of the present research, Alhaji camelorum plant with appropriate nutritional caractristics and digestibility parameters along with its lower production cost compare to alfalfa hay, can be replaced with a part of the forage of camel diet.
Keywords: Alhaji camelorum, digestibility, gas production parameters, Nylon bag technique -
مقاله حاضر به ارایه تقسیم بندی جدیدی از معقولات اولی و معقولات ثانی در نظام فلسفی ابن سینا می پردازد و می کوشد بر اساس این تقسیم بندی جدید، جایگاه واقعی مفاهیم فلسفی را در نظام فلسفی ابن سینا نشان دهد. در دیدگاه رایج که به ابن سینا هم نسبت داده می شود، معقولات به دو دسته کلی معقولات اولی و معقولات ثانی تقسیم می شوند؛ که معقولات ثانی نیز خود به دو دسته معقولات ثانی منطقی و معقولات ثانی فلسفی تقسیم می شوند. در این مقاله بر اساس استدلالاتی که همگی در آثار ابن سینا ریشه دارند، نشان داده می شود که او در نظام فلسفی عقل گرایانه خود، نه تنها مفاهیم فلسفی را معقول ثانی نمی داند، بلکه اولی تر از هر مفهوم اولی می داند. ابن سینا با پذیرش درک اولیات در مرتبه عقل بالملکه، نیاز به مفاهیم پایه و اولیه، درک مفهوم وجود توسط انسان معلق و نیاز به مفهوم وجود برای درک مفاهیم، نشان می دهد که مفاهیم فلسفی را معقول اول می داند؛ بنابراین، معقولات اولی از منظر ابن سینا به دو دسته تقسیم می شود: معقولات ماهوی و معقولات فلسفی؛ اما معقولات ثانی برای ابن سینا تنها مفاهیم منطقی را شامل می شوند. صراحت و ساختار مباحث ابن سینا به گونه ای است که اشکالاتی همچون بدیهی بودن مفاهیم فلسفی و نه اولی بودن آن ها و نیز اولی دانستن مفاهیم فلسفی توسط متاخران، خوانش ارایه شده در این مقاله را تضعیف نخواهد کرد.کلید واژگان: معقولات اولی, معقولات ثانی, معقولات ثانی فلسفی, معقولات ثانی منطقی, ابن سیناPhilosophy, Volume:18 Issue: 2, 2021, PP 23 -42The present article tries to provide a new classification of intelligibles (primary and secondary intelligibles) in Avicenna’s philosophical system and tries to show the real place of philosophical concepts like existence, unity, necessity and etc. in his thought based on this classification. In current scholarship the intelligibles are divided into primary and secondary intelligibles. The second intelligibles are divided into philosophical and logical. This division is widely accepted after Nasir al-Din Tusi. In current scholarship usually this theory is attributed to Avicenna as if he also divided the second intelligibles into philosophical and logical intelligibles. The present research tries to show that Avicenna does not consider the philosophical concepts as second intelligibles but more primary than any other primary concepts. According to him, among the concepts there must be primary concepts on which all other concepts rely. These concepts are present in the mind from childhood and in the level of the intellect in habitu (al-‘aql bi’l malakah). So the first intelligibles, for Avicenna, are divided into two categories: the essential ones or the intelligibles from quiddities and the philosophical ones like existence, unity and necessity which are present for us primarily. The second intelligibles for Avicenna are just logical ones.Keywords: Primary Intelligibles, Secondary Intelligibles, Philosophical Second Intelligibles, Logical Second Intelligibles, Avicenna
-
Single-walled carbon nanotubes (SWCNTs) have been widely utilized in many types of applications, cinfirming their excellent role as carriers of drugs with a highly site-selective delivery capability. As nanotubes can release drugs into the tissue cells without damaging the healthy cells, it is necessary to determine the structural properties of drugs–SWCNTs complexes which may lead to the development of optimal SWCNTs as new effective drug transporters. In this work, a theoretical study of structural properties and reactivity of clopidogrel drug with C (5, 5) carbon nanotubes is presented. Computational and chemical simulations were carried out for clopidogrel, SWCNT and clopidogrel-SWCNT by B3LYP/6-31+G with the Gaussian 09 program and then energies of all optimized configurations were evaluated by the M06-2X density functional method. The highest occupied molecular orbital (HOMO), lowest unoccupied molecular orbital (LUMO), natural bond orbital (NBO), global reactivity descriptors and density of states (DOS) of clopidogrel and SWCNT were calculated. The results show that there is a relationship between the energy gap and the DOS. The nature of interaction and bonding between the clopidogrel and SWCNT is physisorption as the adsorption energy and charge transfer is small, and adsorption distance is large. Generally, the results of our simulation studies demonstrated that, the carbon nanotubes have a high potential to be considered as carriers of clopidogrel in drug delivery systems. Band gaps of clopidogrel-SWCNT complex, which were computed by B3LYP method, are 1.777 and 1.860 eV in gas and the solution phases, respectively. Also, the dipole moment of clopidogrel-SWCNT complex in solution phase is 5.286 Debye, which is higher than the gas phase (3.234 Debye). These results show the effect of the solvent on the complex.Keywords: Carbon nanotubes, Clopidogrel, Density functional theory, Structural, electronic properties
-
در این پژوهش، ارزش غذایی گونه های مرتعی مورد چرای شتر از چهار گونه خارشتر، زردتاغ، اشنان و سرخ گز در سه مرحله فنولوژیکی رویشی، گلدهی و بذردهی مراتع شهرستان بیرجند ارزیابی شد. از گونه های مذکور در مراحل مختلف رشد به صورت تصادفی نمونه برداری و ترکیب شیمیایی آن ها اندازه گیری شد. گوارش پذیری شکمبه ای ماده خشک با استفاده از یک شتر فیستوله گذاری شده بررسی شد. میزان پروتئین خام خارشتر و اشنان بالاتر از سایر گونه ها بود و پایین ترین میزان الیاف نامحلول در شوینده خنثی، الیاف نامحلول در شویند اسیدی و تانن در اشنان مشاهده شد (p<0/05). بخش کند تجزیه، ثابت نرخ تجزیه و تجزیه پذیری موثر ماده خشک اشنان بالاتر از سایر گونه ها بود(p<0/05). اشنان با بالاتر بودن پروتئین خام و تجزیه پذیری موثر ماده خشک و پایین تر بودن الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی نسبت به سایر گونه ها با ارزش تر بوده و جایگزین یونجه در سه سطح صفر، 50 و 100 درصد در جیره شترهای شیریشد. تغذیه اشنان سبب ایجاد تفاوت معنی دار در عملکرد تولید و ترکیب شیمیایی شیر نشد. مصرف ماده خشک با افزایش سطح جایگزینی اشنان کاهش ولی مقدار پروتئین و نیتروژن اوره ای شیر افزایش یافت(p<0/05). با توجه به نتایج این آزمایش جایگزینی یونجه با گونه مرتعی اشنان در تغذیه شترهای شیری با حفظ عملکرد تولیدی دام منجر به کاهش هزینه تغذیه شتر و اقتصادی تر شدن پرورش این دام با ارزش می شود.
کلید واژگان: ارزش غذایی, اشنان, تولید و ترکیب شیر, شتر, گیاهان مرتعیIn this study, the nutritional value of four camel rangeland plants, including Alhaghi Sp (AS), Haloxylon persicum (HP), Seidlitzia rosmarinous (SR) and Tamarix Gallica (TG) in different phenological growth stages including vegetating, flowering and seeding were evaluated. Rangeland specieswere randomly sampled and their chemical composition were measured. Rumen digestibility of dry matter was assessed using a fistulated camel. The results showed that the amount of crude protein of AS and SR was higher than that of other species, Also, the lowest levels of natural detergent fibers, acid detergent fibers and tannins were observed in SR (P <0/05). Slowly degradable fraction, degradation rate and effective degradability of SR was significantly higher than other species (P <0/05). Results of this study showed that SR was better than other rangeland species due to its high crude protein content and lower acid detergent fiber and phenolic compounds, so it was used instead of alfalfa at three levels of zero, 50 and %100 in camel’s diet. Feeding SR did not affect milk yield and its components including fat, lactose and total solids. Dry matter intake of dairy camels decreased with increasing of SR in diet, but milk protein and urea nitrogen increased (P <0/05). The results of this study indicated that replacement of alfalfa hay with SR in feeding dairy camels while maintaining camel production performance, reduc the cost of feeding camel and made it more economical to rear this valuable livestock.
Keywords: Camel, milk yield, composition, nutritional value, Rangelands plants, Seidlitzia rosmarinous -
از نوشته های کامن لا و حقوق داخلی چنین برمی آید که نمی توان همواره، مبنای واحدی را برای مسئولیت مدنی وبالتبع، مسئولیت امین پذیرفت. مسئولیت مبتنی بر تقصیر، مسئولیت محض و مسئولیت عینی مفاهیمی هستند که دربحث از مبنای مسئولیت مدنی به طور کلی شرح داده شده اند. اما به نظرمی رسد مسئولیت محض را نمی توان دارای یک مبنای مستقل برای مسئولیت مدنی دانست. مسئولیت مبتنی بر تقصیر نیز ریشه در استناد خسارات وارده به عامل زیان دارد و فی الواقع، تقصیر اصالتی ندارد. در مقابل، مسئولیت عینی می تواند دارای یک مبنای مستقل باشد. البته ذکر این مفاهیم، لزوما به منزله وجود آنها درهر دو نظام حقوقی مذکور نیست اما شواهد زیادی حکایت از قرابت قابل تامل مبنای مسئولیت در این دو نظام دارد. از حیث عملکرد می توان گفت حقوق داخلی دربرخورد با نقض وظایف از ناحیه امین، با لحاظ مسئولیت عینی، در مقایسه با کامن لا که در سخت گیرانه ترین حالت، مسئولیت محض راپذیرفته، موفق تر است.
کلید واژگان: مسئولیت امین, تقصیر, مسئولیت محض, مسئولیت عینیIt appears according to writings in common law and domestic law that it’s impossible to consider a single base for civil liability and consequently bailee’s liability in all cases. Liability based on negligence, strict liability and objective liability are the concepts that have been explained when discussing the basis of liability. However, it seems that strict liability cannot be an independent base for civil liability and consequently bailee’s liability. Th liability based on negligence is rooted in the invocation of damages to the behavior of damage creator and in fact, the negligence is not the principle. On the contrary, the objective liability can have an independent basis for liability. Of course, mentioning these concepts, necessarily does not imply their existence in both said legal systems, but there is notable evidence that support the existence of a thought-provoking affiliation in the foundation of liability in these two systems. Practically, it can be said that, in terms of the efficiency in suppressing the bailee’s breach of duty, considering the objective liability and in most strict state, domestic law has accepted absolute liability and is more successful than common law.
Keywords: bailee’s liability, negligence, Absolute Liability, objective liability -
Context: Breath-holding spells (BHSs) are episodes of brief, involuntary cessation of breathing that occur in children in response to stimuli such as anger, frustration, fear, or injury. It occurs in about 0.1%–4.6% of healthy children. Although the etiology is not known, autonomic dysfunction and increased vagal tonus leading to cardiac arrest and cerebral anoxia are considered to play a role. Increase of QT dispersion increases the risk of sudden death. Because of this, children are always referred to cardiac clinics.
AimsOur aim was to evaluate According to these problems, our aim was the evaluation of ECG and Echocardiography findings in children diagnosed with BHSs in Taleghani Hospital in Gorgan. Settings and Design/ Methods and Material: All patients diagnosed with BHSs were enrolled in this study. In the first step, demographic characteristics and echocardiography and electrocardiogram (ECG) findings were obtained from the patients. Statistical Analysis Used: For statistical analysis, the demographic variables and ECG and echocardiography information of the patients were analyzed using frequency, percentage, and statistical tests such as Chi-square.
ResultsSixty-three (9%) children were male and 36 (1%) children were female. Thirty-eight (9%) children were aged between 1 and 2 years, and this group was the most common age group. The most common type of attack was cyanotic (68/5%); 24 (1%) children had a positive family history, 78 (8%) had incomplete or absent iron supplementation, and 68% of children had anemia. Five (6%) children had long QT in ECG and five (6%) had abnormal echocardiography. There was a significant correlation between echocardiography findings and age, whereas there was no significant relationship between ECG findings with age, echocardiography findings with sex, and type of attack with age and sex.
ConclusionsAlthough BHS among children with LQTS are relatively rare and occur at similar frequency as the general population, they can be the presenting symptom for a heart rhythm disorder.
Keywords: Breath-holding attacks, breath-holding spells, cardiac findings, paraclinical findings -
این پژوهش به بررسی اثر رطوبت هوا و تشکیل شبنم بر پارامترهای عملکردی دو نوع پنل خورشیدی سیلیکونی مونوکریستال و پلی کریستال در شرایط آزمایشگاهی می پردازد. برای ایجاد شرایط رطوبتی مختلف و تشکیل شبنم دستگاه آزمایشگاهی آزمون عملکرد پنل های خورشیدی به سامانه کنترل شرایط محیطی دما و رطوبت نسبی تجهیز گردید. دو نوع آزمایش اثر رطوبت نسبی هوا در سه سطح 45، 60 و 75 درصد در دما 25 درجه سلسیوس و اثر تشکیل شبنم ناشی از آن ها بر روی سطح دو نوع پنل در سه تکرار انجام شد. با توجه به تحلیل تصاویر در نرم افزار imagJ، مقدار پوشش تشکیل شبنم روی سطح پنل در رطوبت های 45، 60 و 75 درصد به ترتیب 19/45%، 5/63% و 62/83% برآورد گردید. با تعیین منحنی های مشخصه جریان - ولتاژ (I-V) و توان – ولتاژ (P-V) برای شرایط مختلف، پارامترهای عملکردی شامل اختلاف پتانسیل مدار باز (Voc)، شدت جریان اتصال کوتاه (Isc)، توان بیشینه (Pmax)، اختلاف پتانسیل بیشینه (Vmax)، شدت جریان بیشینه (Imax) و راندمان تعیین گردید. نتایج نشان داد که تشکیل شبنم بر روی سطح پنل خورشیدی موجب افزایش پارامترهای عملکردی نسبت به شرایط هوای مرطوب می شود. اثر نوع پنل سیلیکونی، رطوبت نسبی و نوع شرایط محیطی تقریبا بر کلیه پارامترهای عملکردی پنل خورشیدی بسیار معنی دار
(p < 0.01) بود. با افزایش رطوبت هوا و میزان پوشش شبنم روی سطح پنل پارامترهای عملکردی به طور خطی کاهش یافت. اثر دما بر پارامترهای عملکردی نسبت به اثر رطوبت هوا خیلی بیشتر بود. به طور کلی، راندمان پنل خورشیدی مونوکریستال در شرایط تشکیل شبنم ناشی از رطوبت نسبی در محدوه 45 تا 75 درصد به ترتیب موجب افزایش 74/13 تا 43/8 درصد برای پنل مونوکریستال و 38/11 تا 01/8 درصد برای پنل نوع پلی کریستال نسبت به شرایط هوای مرطوب گردید.کلید واژگان: پنل های خورشیدی, رطوبت نسبی, شبنم, راندمان, عملکردThe present research examined the study of the laboratory the effects of dew formation and humidity on the parameters mono crystalline and polycrystalline silicon solar panel. To create statuses dew formation equipped test lab device performance solar panel systems to environmental monitoring temperature and relative humidity. were evaluated this study dew formation of air relative humidity of 45, 60 and 75 percent at 25 degrees Celsius temperature on the surface the panel. The results showed that dew formation on the surface of the solar panel increases the performance parameters relative to humid weather conditions. The effects of the type of silicon panel and the relative humidity of ambient were very significant (pKeywords: Solar panel, relative humidity, dew, Efficiency, Performance -
این تحقیق در پی تبیین دیدگاه محدثان متقدم شیعی درباره الهی بودن مقام امامت و انتصاب الهی ائمه ازاهل بیت علیهم السلاممی باشد. هرچند گزینش الهی امام از عقاید مبنایی در مکتب تشیع است، برخی در انتقاد به دیدگاهتشیع در این موضوع، آن را حاصل نگاه عقلی ای دانسته اند که متکلمان مکتب بغداد به مسائل اعتقادی داشته اند ومعتقدند محدثان متقدم تا اوایل قرن پنجم، امامت را امری زمینی تلقی می کردند و باور به نصب الهی امام را باوریغالیانه می شمردند.
این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، بر آن است که اندیشه اغلب محدثان متقدم همانند متکلمان و بزرگانمدرسه بغداد چنین بوده که امامت را منصبی الهی و ائمه اطهار علیهم السلام را افرادی منصوب از سوی خدا در مقام امامت(سیاسی و دینی) می دانستند.کلید واژگان: امامت الهی, نصب الهی امام, امامت سیاسی, امامت دینیThis paper seeks to examine the point of view of the Shi`ite early scholars regarding the divine position of Imam and their divine appointing form Ahlolbeit. Although, Imam`s divine selection is of the fundamental beliefs in Shi`ite, in criticizing the Shi`ites perspective, some scholars consider this belief as the result of a intellectual perspective of theologians of Baghdad school of thoughts on religious issues. They also believe that the early scholars, until the beginning of the fifth century, considered Imamate as an earthly issue and they considered Imam`s divine appointing as an extremist act. Using a descriptive-analytic approach, this paper seeks to consider most of the early scholar`s view like the theologians and great men of Baghdad school of thoughts. They believed that Imamate is divine and the infallibles are selected on behalf of God in the position of political and religious leaders.Keywords: divine Imamate, appointment of Imam through divine command, political Imamate, religious Imamate -
Background & Aims of the Study: Needle stick injuries (NSIs) are one of the most causes that expose health care workers (HCWs) to blood infectious diseases such as hepatitis B, C and HIV. HCWs can reduce the rate of NSIs by performing protective procedures. This study was conducted to evaluate the needle stick exposure among health care workers in Razi hospital, Ahvaz, in 2015.Materials and MethodsThis descriptive study was conducted on 600 HCWs at Razi Hospital, Ahvaz, Iran. The data collection tool was a questionnaire included health care workers type of NSIs, ward, and their activity. Data were analyzed by descriptive statistics and were processed by SPSS version 16.ResultsResults showed that 21.35% of volunteers were male and 78.65% were female. The results indicated that recapping the needles was the most risk factor for NSIs. Based on the findings the most important reasons for NSIs were recapping needles were found in 40.82%, handling needle on tray in 22.45%, suturing in 14.29%, dissembling needle devices in 10.20%, passing needle in 8.16% and transit of disposal needle devices in 4.08% of cases, respectively.
Conclusions According to the findings of our study, it seems that establishment and performs of courses about prevention of needle stick is very necessary.Keywords: Needle sticks, Health care workers, Ahvaz, Iran -
ابونصر فارابی با ایضاح مفاهیم غامض منطق ارسطویی در شرح و تفسیر استادانه خود بر تمام ابواب کتاب ارغنون ارسطو، و همچنین با نوآوری های بیبدیل خود در علم منطق بویژه تقسیم معارف به دو دسته «تصور و تصدیق» ، سبب اشاعه و گسترش میراث منطقی یونان و سپس تحول آن در جهان اسلام شد. نوشتار حاضر به ذکر و بررسی برخی از افکار منطقی فارابی میپردازد؛ از جمله، تقسیم معارف به تصور و تصدیق، نظر فارابی درباره» کلی و جزئی و منشا معرفت انسان، تقسیم مفاهیم کلی به معقول اول و معقول ثانی، تلفیق نظریه» حملپذیری ارسطو با کلیات خمس فرفوریوس، ذاتگرایی در تعریف، مغایرت سلب جهت با سالبه» موجهه، نظریه خاص فارابی در امکان استقبالی، استقرا و تمثیل، و نوآوری وی در باب مغالطه و بسط و تبیین مواضع مغالطه.کلید واژگان: تصور, تصدیق, معقول ثانی, نوآوریهای فارابی, منطق, ارسطوییThrough clarifying the complex concepts in Aristotelian logic in his masterful commentary on all chapters of Aristotles Organon, as well as through his unprecedented innovations in the field of logic, particularly in his division of knowledge into concept and judgment, Farabi developed the Greek logical legacy in the world of Islam. In the present paper, the writers initially refer to and explore some of his ideas in the field of logic, such as the division of different types of knowledge into two categories of concept and judgment, his view of the particular and the universal and the origin of mans knowledge, his division of universal concepts into the first and the second intelligible, his synthesis of Aristotles theory of predication with Porphyrys five-fold universals, his definition of essentialism, his view of the inconsistency of modal negation with permissible negation, his specific theory of future possibility, his idea of induction and analogy, and his innovation regarding fallacy and the explanation and expansion of the different stand-points in this regard.Keywords: concept, judgment, secondary intelligible, Farabi's innovations, Aristotelian Logic
-
پایداری زاویه ای سیگنال کوچک رتور که از آن به عنوان پایداری سیگنال کوچک نیز یاد می شود، یکی از مهمترین عوامل در برنامه ریزی و بهره برداری سیستم های قدرت است. این نوع از پایداری ها، در چهار حالت نوسانی شامل نوسانات درون ناحیه ای، بین ناحیه ای، کنترلی و پیچشی مورد بررسی قرار می گیرد. شناسایی و تفکیک رفتار چنین نوسان هایی می تواند در اعمال رفتارهای کنترلی مانند تنظیم پارامترهای سیستم تحریک و پایدارساز سیستم قدرت به منظور کنترل و میرایی نوسان ها، مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از ابزارهای مرسوم در بررسی اینگونه نوسانات، فرکانس مدهای بحرانی سیستم و ضرایب مشارکت ژنراتورها در این مدها است که با استفاده از روش های تحلیلی مانند آنالیز مدال تعیین می گردند. در این مقاله، ابتدا با استفاده از روش های تحلیلی، قابلیت ضرایب مشارکت ژنراتورها در تعیین نوع نوسانات درون ناحیه ای و بین ناحیه ای سیستم قدرت بررسی شده و در ادامه از آنجاکه در اینگونه بررسی ها، استفاده از روش های مرسوم مانند آنالیز مدال، سخت و زمانبر است، با استفاده از یک روشی ترکیبی شامل روش انتخاب مولفه و شبکه عصبی PNN، ضریب مشارکت ژنراتورها و نوع نوسان سیستم قدرت در مد بحرانی، مورد پیش بینی قرار خواهد گرفت. مزیت روش پیشنهادی، دقت و سرعت بالای محاسبات و همچنین تعیین همزمان نوع نوسانات و میزان مشارکت متغیر حالت غالب ژنراتورهای سیستم در مد بحرانی می باشد.
کلید واژگان: تحلیل مدال, مقدار ویژه بحرانی, ضریب مشارکت ژنراتور, پایداری زاویه ای سیگنال کوچک رتور, روش انتخاب مولفه, شبکه عصبیThe small signal rotor angle stability which is called the small signal stability is an important issue in planning and operation of power systems. This type of stability is analyzed in four categories which include local, inter-area, control and torsional oscillations. Identification and segregation of these oscillations behavior can be used for applying control actions such as excitation system and power system stabilizer parameters tuning in order to control the oscillations damping. Determining the frequency of the system's critical modes and participation factors of the generators in these modes are one of the conventional methods for analyzing these oscillations which are calculated using analytical methods such as modal analysis. In this paper, capability of the generator's participation factor for determining the inter-area and local oscillations are studied at first by means of analytical methods. Conventional methods (e.g., modal analysis and time–domain simulations) are challenging and time consuming tasks. Thus, the generator's participation factor and power system oscillations type in the critical mode are predicted using a hybrid method containing a feature selection and probabilistic neural network (PNN) part. The advantage of the proposed method is the accuracy, fast calculations, simultaneous prediction of oscillations type and their participation in the dominant state variable of the generators in the critical modes.Keywords: odal Analysis, Critical Eigenvalue, Participation Factor of Generators, Small Signal Rotor Angle Stability, Feature Selection, Neural Network -
مسکن به عنوان یکی از عناصر اصلی تعادل و پابرجایی اجتماع انسانی می باشد که سیستم زندگی اجتماعی در آن شکل می گیرد. مسکن یکی از احتیاجات بنیادی هر خانوار است که باید فضای آسایش و امنیت را برقرار سازد. فقدان مسکن، مانعی در مسیر آرامش و زندگی سالم را در پی دارد و همین عوامل مسکن را به یکی از اساسی ترین نیازهای بشری تبدیل نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی کمی و کیفی مسکن شهری رویکردی جهت دستیابی به عدالت فضایی در مناطق شهری استان خراسان رضوی است. شاخص ها و زیرشاخص های کیفیت مسکن مراکز شهری در پنج گروه سرانه های تراکمی(بعدخانواردر واحد مسکونی، تعداد نفر در واحد، مالکیت و تعداد اتاق)، سرانه تسهیلات موجود(برق، آب، فاضلاب،گاز، حمام، آشپزخانه و سیستم گرمایشی)، ریزدانگی(در 9 سطح)، دوام بنا(در 3 سطح) و مصالح(در 9 سطح) انتخاب گردید. داده های مورد نیاز را از سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 استخراج و از طریق مدل فازی ابتدا بی مقیاس گردید، سپس وزن های مولفه های مربوط به هر قلمرو را با استفاده از مدل سلسله مراتبی تعیین و جهت رتبه بندی مراکز شهری، مدل TOPSIS مورد بهره برداری قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید؛ 05/21 درصد از شهرهای استان در این شاخص ها، دارای کیفیت مطلوب و 4/11 درصد از مراکز شهری دارای کیفیت نسبتا مطلوب می باشد و 3/26 درصد مراکز شهری از کیفیتی متوسط برخوردارند. از 19 شهر مورد مطالعه، 8 شهر در وضعیت نا مناسبی قرار دارند. مطالعه حاضر، نشان می دهد تفاوت معناداری در کیفیت مسکن در بین نقاط شهری مورد مطالعه وجود دارد و نشانگر نوعی بی عدالتی فضایی است.
کلید واژگان: فازی, VIKOR, TOPSIS, AHP, کیفیت مسکنOne of the main factors for human gathering equivalence and stability is dwelling place. So the dwelling is a fundament requirement for family which is necessary provide human demands and all social life system is forming in a one dwelling place will be obstacle for forming, safe growth and become a place for pleasing family and these element has been causing the dwelling place converting to one of the main human requirements. The main object of the main human requirement of urban dwelling an approach to access social democracy in the urban region of razavi khorasan. In this research dwelling place index in the points including congestion, facilities percapita, microlitihic, endurance and materials. The required data has been obtained from 1385 demographic censuses and residence place which is the required data are un scaleby fuzzy model and then components weights related to each domain extracted by hierarchy model and applied for ranking urban points from TOPSIS model. Ultimately only %22/05 from all points in this index including desirable quality and %11/4 from area including mean quality but total 19 urban situated 8 urban in the unsuitable position.Keywords: FUZZY, VIKOR, TOPSIS, AHP, Dwelling Quality -
در این پژوهش سعی شده است میزان بیگانگی اجتماعی و همچنین عوامل اجتماعی موثر بر بیگانگی اجتماعی جوانان، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری این تحقیق شامل کل جوانان 20 تا 30 ساله ی شهر یاسوج است و تعداد 360 نفر از جوانان 20 تا30 ساله ی این شهر براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و با لحاظ کردن جنسیت، انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش از لحاظ نوع، پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آمار استنباطی(همبستگی پیرسون، آزمونt مستقل، آزمون تحلیل واریانس) و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مسقل (اعتماد اجتماعی،گرایشات مذهبی جمعی، میزان همنوایی اجتماعی و میزان رضایت از زندگی) و متغیر وابسته یعنی بیگانگی اجتماعی رابطه ی معناداری وجود دارد و قویترین رابطه (همبستگی)، مربوط به متغیر اعتماد اجتماعی بوده است.
کلید واژگان: از خود بیگانگی, بیگانگی اجتماعی, جوان, عوامل اجتماعیIn this research، we attempt to analyze the degree of social alienation and also the social factors which affect on social alienation of young people. The statistical society of this research includes twenty up to thirty year- old young people of Yasouj. 360 young people about twenty up to thirty years- old were selected based on sex and stratified sampling and examined through questionnaire. This is a quantitative research in respect of sort and an applicable one in respect of purpose. Descriptive statistics، and inferential statistics were used for analyzing data. The finding of the research showed that there is a correlation between independent variables (social confidence- public religions tendency- the degree of social congruence and the degree of life satisfaction) and dependant variable (i. e social alienation) and the strongest correlation is related to social confidence.Keywords: Self Alienation, Social Alienation, Young, Social Factors -
نگرش دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران در مورد رفتارهای انحرافی در خوابگاه ها - تهران 1384هدفمحیطهای بسته خوابگاه ها و مراکز جمعی، محیطهای مناسبی برای بروز رفتارهای انحرافی است. در این تحقیق نگرش دانشجویان در مورد رفتارهای انحرافی در خوابگاه های دانشجویی مورد بررسی قرار گرفته است.روش بررسیاز جمع تعداد 2014 نفر دانشجویان پسر و دختر مقیم در 10 خوابگاه، تعداد 325 نفر بصورت نمونه گیری تصادفی (138 نفر پسر و 187 نفر دختر) انتخاب و ابتدا با دانشجویان خوابگاه ها در محل هر خوابگاه، مصاحبه متمرکز گروهی (F.G.D) با شرکت تعداد حداکثر 15 نفر دانشجو در هر جلسه و بوسیله محققین همکار، انجام و سپس با تهیه پرسشنامه مستند به داوری اهل نظر و نتایج حاصل از مصاحبه ها، اطلاعات از دانشجویان از طریق تکمیل پرسشنامه اخذ گردید. این پژوهش توصیفی است و بدلیل توصیفی بودن فاقد فرضیه است و یافته های پژوهش پاسخ به هفت سوال مطرح شده برای محقق است.یافته هایافته های پژوهش، حاکی بر این است که عواملی از قبیل نحوه توزیع در اتاقها، کاهش شرم حضور ناشی از کمبود فضای تعویض لباس وسوسه های جنسی در رفتار انحرافی درخوابگاه موثر بوده و عامل غیر مذهبی بودن و آشفتگی خانواده را، زمینه ساز رفتار انحرافی در خوابگاه ها دانسته و از نظر جنسیت، دانشجویان پسر، بیش از دانشجویان دختر، خود ارضایی و در مقابل دختران، بیش از پسران، نیازهای جنسی خود را سرکوب نموده اند.نتیجه گیریبین شرایط خوابگاهی و شرایط خانوادگی و شرایط جامعه و رفتار انحرافی در خوابگاه های دانشجویی رابطه وجود دارد.
کلید واژگان: خوابگاه دانشجویی, رفتارهای انحرافی, مشکلات خوابگاهیObjectivethis research was conducted to determine the attitude of dormitory students in the university of IRAN medical medical sciences a bout existing deviant behavior in dormitories.Materials and MethodsThe present study is a descriptive and cross sectional one, which was completed in the year 1383. The ultimate goal of the research is determining of the attitude of dormitory students regarding the existence of Deviant behavior among the students. In order to achieve the main objective, 325 students were selected through random sampling out of 2014 students (183 boys and 187 girls).ResultsThe results are as follows: More than 50% of the students believe that, living in dormitory is one of the best period of their whole life. 41.7% found dormitory as a place to take rest after the class. 53.4% believe that marriage can fulfill firstly the affection needs and secondly the sexual needs as well. 86.3% thing that roommate from different provinces leads to maladjustment.ConclusionThere are some other factors to raise deviant behavior such as:- Limitation in social relation among the students in the university in 55.7%.- Existing social problems in the social structure which prevent marriage in 40.9%.- Family Conflicts and quarrels in 65.6%.- Deprivation of having relation with opposite gender in 79.3%.Keywords: Deviant behavior, Dormitory, Students
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.