به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب seyyed hossein shafii darabi

  • زهرا تام*، سید حسین شفیعی دارابی
    در اندیشه شیعی، امامت جایگاهی رفیع و منحصر به فرد دارد، به گونه ای که امام به مثابه محور و قطب عالم هستی در نظام توحیدی تلقی می شود. از طریق واسطه امام، مخلوقات مشمول رحمت الاهی شده و به سوی حق هدایت می یابند. با عنایت به اهمیت و جایگاه والای امامت در اسلام، و وجود دیدگاه های گوناگون در تبیین مفهوم آن، این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش تدوین شده است که: شیخ طوسی و علامه طباطبایی چه تعریفی از «امامت» ارائه می کنند؟ روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی-توصیفی بوده و یافته ها حاکی از آن است که: شیخ طوسی، امامت را زعامت و رهبری عمومی در امور دین و دنیا می داند. علامه طباطبایی، امامت را ایصال به مطلوب و هدایت تام و تمام معنا می کند. بر اساس دیدگاه هر دو اندیشمند، با استناد به آیه 124 سوره بقره، امام دارای منزلتی فراتر از نبی است.
    کلید واژگان: امامت, تصرف تکوینی, ریاست عامه, زعامت, شیخ طوسی, علامه طباطبایی, هدایت}
    Zahra Taam *, Seyyed Hossein Shafii Darabi
    In Shiite thought, the Imamate has a lofty and unique position, in such a way that Imam is considered as the axis and pole of the universe in the monotheistic system. Through the intermediary of the Imam, the creatures are subject to divine mercy and are guided to the truth. Considering the importance and high position of imamate in Islam, and the existence of various viewpoints in explaining its concept, this research was compiled to answer the question: What definition of “Imamate” do Sheikh Tusi and Allameh Tabatabai provide? The research method in this research is analytical-descriptive and the findings indicate that: Sheikh Tusi considers Imamate to be guidance and general leadership in the affairs of religion and the world. Allameh Tabatabai conveys Imamate to the desired and complete guidance. According to the views of both thinkers, citing verse 124 of Surah Al-Baqarah, Imamate is a status beyond Prophethood.
    Keywords: Imamate, Formative Guidance, General Leadership, Guidance, Sheikh Tusi, Allameh Tabatabai}
  • مریم شاه علی*، سید حسین شفیعی دارابی

    آیه مبارکه «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» که به «آیه صادقین» مشهور است، یکی از آیات کلیدی در بحث امامت و ولایت به شمار می رود. بر باور تمامی علمای شیعه، این آیه شریفه در شان و فضیلت امیرالمومنین علی (ع) و ائمه معصومین (ع) نازل شده است. اما علمای اهل سنت، ضمن اذعان به نزول آن در مورد امیرالمومنین (ع)، تفاسیر دیگری نیز برای آن ارائه می کنند. ابن تیمیه، از علمای برجسته اهل سنت، در تفسیر این آیه، یازده شبهه را مطرح کرده است که چهار مورد از آنها به شان نزول آیه مربوط می شود. او یکی از این شبهه ها را لقب «صدیق» ابوبکر دانسته و مدعی شده که آیه در شان و فضیلت او بر امیرالمومنین (ع) نازل شده است. این عالم متعصب اهل سنت، همچنین با اشاره به نزول آیه در شان کعب بن مالک و جمع بودن واژه «صادقین»، مدعی می شود که این آیه نمی تواند در شان حضرت علی (ع) نازل شده باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شبهات ابن تیمیه در جهت نفی نزول آیه صادقین در مورد امام علی (ع) و پاسخ به آنها می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شبهه صدیق بودن ابوبکر و افضلیت او بر امام علی (ع) ادعایی بدون دلیل و سندی معتبر است. روایات مربوط به صدیق بودن ابوبکر نیز ساختگی و از نظر سند ضعیف هستند. در مقابل، روایات معتبر متعددی از منابع شیعه و اهل سنت، امیرالمومنین (ع) را به عنوان صدیق واقعی معرفی می کنند.

    کلید واژگان: ابن تیمیه, امام علی(ع), امامت و ولایت, آیه صادقین, شان نزول, صدیق}
    Maryam Shahali *, Seyyed Hossein Shafii Darabi

    The blessed verse «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» which is known as “Sadiqin Verse”, is considered one of the key verses in the discussion of Imamate and Wilayat. According to all the Shiite scholars, this honorable verse was revealed in honor and virtue of Amir al-Mu'minin Ali (AS) and the Infallible Imams. However, while acknowledging its revelation about Amir al-Mu'minin Ali (AS), Sunni scholars also offer other interpretations of it. Ibn Taymiyyah, one of the leading Sunni scholars, raised eleven doubts about the interpretation of this verse, four of which are related to the revelation of the verse. He considered one of these doubts to be Abu Bakr’s title “al-Siddiq” and claimed that the verse was revealed to Amir al-Mu'minin Ali (AS) in his honor and virtue. This bigoted Sunni scholar, also referring to the revelation of the verse in the honor of Ka‘b ibn Malik and the plural of the word “Sadiqin”, claims that this verse cannot have been revealed in the honor of Imam Ali (AS). This research investigates Ibn Taymiyyah’s doubts in the direction of denying the revelation of the Sadiqin verse about Imam Ali (AS) and answers them with a descriptive-analytical method. The findings of the research show that the suspicion of Abu Bakr’s sincerity and his superiority over Imam Ali (AS) is a claim without any valid evidence or document. Narrations related to Abu Bakr’s truthfulness are also fake and weak in terms of chain of transmission. On the other hand, several authentic narrations from Shia and Sunni sources introduce Amir al-Mu’minin Ali (AS) as the true Siddiq.

    Keywords: Ibn Taymiyyah, Imam Ali (AS), Imamate, Wilayat, Verse Of Sadiqin, Circumstances Of Revelation, Siddiq}
  • سید حسین شفیعی دارابی
    بهترین دلیل گره گشا در جهت اثبات وجود «بطن» برای آیات قرآن کریم، دلیل قرآنی است. بر این اساس از دیرباز، برخی از دانشوران قرآنی از مفاد پاره ای از آیات شریفه در جهت یادشده استفاده نموده اند. گرچه آیه ای که مستقیم و با صراحت حکایتگر وجود بطن برای آیات قرآن کریم باشد، وجود ندارد، اما فراز «ما فرطنا فی الکتاب من شی‏ء» در آیه 38 انعام و دیگر آیات، به ضمیمه برخی از مقدمات، حکایت از این دارد که معارف قرآن، منحصر در معارف برآمده از ظاهر آیات نیست. در این مقاله پس از بیان نظرات جمعی از مفسران فریقین؛ به ویژه مفسران شیعه نظیر علامه طباطبایی، جوادی آملی و مصباح یزدی چنین نتیجه گرفته شد که: دلالت جمله «ما فرطنا فی الکتاب من شی‏ء» بر آمیخته بودن لایه ظاهری آیات قرآن با لایه باطنی، امری حتمی و ضروری خواهد بود؛ در غیر این صورت، مفاد عام مستفاد از این جمله، دچار آسیب می شود و درستی مدلول ظاهری آن با مشکل مواجه می گردد و نیازمند به توجیه خواهد بود؛ البته نوع دلالت مذکور، مطابقی یا التزامی نخواهد بود، بلکه از نوع دلالت «إشاره ای» است.
    کلید واژگان: آیه 38 انعام, بطن قرآن, معارف باطنی آیات}
    Seyyed Hossein Shafii Darabi
    The best reason for the existence of inner aspect, batn, for the Quranic verses would be a Quranic one. Based on this, some of the Quranic scholars have used some of the Quranic verses for the purpose. Although there may not be found any Quranic sentence denoting inner aspect for the Quran directly and explicitly, the verse: We have neglected nothing in the Book, 38 of An’am, and some other verses with regard to some grounds lead us to the fact that the Quranic teachings is not limited to those understood from the appearance directly. In this paper, having mentioned the views of some of Sunni and Shiite commentators, especially of Allameh Tabatabai, Javadi Amoli, and Mesbah Yazdi, it has been concluded that: the implication of the verse mentioned on the claim is unavoidable. Regardless of such a consideration, the overall meaning taken from the verse would be damaged, and the correctness of its apparent signification would become problematic and, such being the case, it should be justified;
    Keywords: Verse 38 of Anam, Inner Aspect of the Quran, Inner Teachings of the Verses}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال