seyyed reza mahdinejad
-
کشور عراق در سال 1920 از ترکیب سه استان عثمانی تحت قیمومیت بریتانیا شکل گرفت و فیصل اول به عنوان پادشاه عراق انتخاب شد. هرچند در سال 1932 قیمومیت انگلستان به پایان رسید و این کشور رسما به استقلال دست یافت، اما تا پایان دوره پادشاهی این نظام تحت حمایت بریتانیا بوده و بریتانیا سلطه کاملی بر عراق داشت. نظام سیاسی عراق در سال 1958 طی کودتایی از پادشاهی به جمهوری تغییر یافت و سه جریان کمونیسم، قومگرایان عرب و بعث به عنوان جریانهای اصلی و حاکم در کشور، توانستند تا سال 2003 زمام امور را بدست گیرند. نوشتار حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که مسایل اصلی سیاست خارجی عراق در دوره زمانی پس از سقوط پادشاهی تا سقوط حزب بعث (1958-2003)،چه می-باشد؟ یافتههای این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده نشانگر آن است که بحران فلسطین، وابستگی اقتصادی و کمپانی های نفتی، مساله کردها، همگرایی عربی و پروژه های وحدت و اتحاد با کشور سوریه مسایلی هستند که بصورت مستمر در راس سیاست گذاری های جریان های حاکم قرار داشته است. شناخت این مسایل می تواند راهبردی برای جریان کنونی حاکم (جریان اسلام گرایی) بشمار رفته و در سیاستگذاری خرد و کلان سیاست خارجی عراق موثر واقع شود.
کلید واژگان: عراق, سیاست خارجی, کمونیسم, قومگرایی عربی, بعثForeign policy refers to a set of innovative or reactive measures of a country in the external environment and international conditions, the purpose of which is to realize the goals and national interests of the country in relation to other societies, governments and international institutions. The political system of Iraq was changed from a monarchy to a republic in 1958 through a coup, and the three currents of communism, Arab nationalists, and Baath, as the main and ruling currents in the country, were able to take control of affairs until 2003. The present article answers the question that what are the main issues of Iraq's foreign policy in the period after the fall of the kingdom until the fall of the Baath Party (1958-2003)? It is assumed that despite the existence of border problems, war with two neighboring countries, water crisis, but they are not the main issues of Iraq's foreign policy, and the findings of the research conducted with the descriptive-analytical method indicate that, the Palestinian crisis, oil cartels, convergence of Arabs and projects of unity with the country of Syria are issues that have been continuously at the top of the policies of the ruling currents. Understanding these issues can be considered as a strategy for the current ruling trend (Islamism trend) and be effective in the micro and macro policy making of Iraq's foreign policy.
Keywords: Foreign Policy, Iraq, Palestinian Crisis, Oil Cartels, Arab Convergence -
مسیله رابطه دین و تمدن از جمله موضوعات بنیادینی است که به رغم اهمیت بسیارآن، چندان که باید با رویکردی نظری بررسی نشده است. نوشتار حاضر درصدد است از منظری تیوریک به این موضوع بپردازد و با روش توصیفی - تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که نوع نگرش به رابطه دین و تمدن وگستره آن تابع کدام متغیرهای کلیدی است. بنابر یافته های این تحقیق، دو متغیر اساسی در این جهت دخیل اند: نخست نوع نگرش به دین و قلمرو آن، و دوم نوع تعریف از تمدن و ابعاد آن. از یکسو، نوع رویکرد حداکثری یا حداقلی در تعیین قلمرو دین، به صورت مستقیم در تعیین نسبت آن با تمدن اثرگذار است. از سوی دیگر تعریف تک بعدی یا دوبعدی در تعریف تمدن در تعیین نوع و میزان رابطه آن با دین نقش دارد. از تضارب این نگرش ها با یکدیگر، سه دیدگاه حداکثری، حداقلی و منفی درباره رابطه دین و تمدن به دست می آید که هر کدام از منظری متفاوت این رابطه را تحلیل می کنند.کلید واژگان: دین, تمدن, رابطه, رویکردها, تعاریف, دیدگاه هاThe relationship between religion and civilization is one of the fundamental issues that, despite its great importance, has not been examined through a theoretical approach. The present paper seeks to deal with this issue from a theoretical point of view and to answer the question via a descriptive-analytical method that the type of attitude towards the relationship between religion and civilization and its extent is subject to which key variables. According to the findings of this study, two basic variables are involved in this direction. First, the type of attitude towards religion and its domain, and second, the type of definition of civilization and its aspects. On the one hand, the type of maximal or minimal approach in determining the domain of religion is directly effective in determining its relationship with civilization. On the other hand, the one-dimensional or two-dimensional definition in defining civilization plays a role in determining the type and extent of its relationship with religion. From the conflict of these attitudes with each other, three maximum, minimum and negative views about the relationship between religion and civilization are obtained, each of which analyzes this relationship from a different perspective.Keywords: Religion, civilization, Relationship, Approaches, Definitions, views
-
عقب ماندگی و انحطاط جوامع اسلامی از موضوعات مهمی است که بسیاری از اندیشمندان مسلمان به آن پرداخته و راهکارهایی برای برون رفت از آن ارایه نموده اند. خیرالدین تونسی از اندیشمندان سیاستمداری است که با مد نظر قرار دادن پیشرفت مسلمانان و انحطاط اروپاییان در گذشته از یکسو، مشاهده وضعیت انحطاط جوامع اسلامی و پیشرفت اروپاییان در عصر خویش از سوی دیگر، دیدگاه هایی نسبتا متفاوتی در این زمینه ارایه نموده که عمدتا در کتاب «اقوم المسالک فی معرفه احوال الممالک» بازتاب یافته اما تاکنون این دیدگاه ها آن گونه که باید بررسی نشده است. سیوال این است که راه برون رفت جوامع اسلامی از وضعیت انحطاط تمدنی در اندیشه خیرالدین تونسی چیست؟ نوشتار حاضر برای بدست آوردن راهکار تونسی با روش توصیفی، تحلیلی براساس کتاب فوق سامان یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که وی راه برون رفت جوامع اسلامی از عقب ماندگی را بازگشت به میراث تمدن اسلامی، عمل به قاعده تعامل و اقتباس تمدنی، تاسیس نظام سیاسی مبتنی بر عدالت، آزادی و شوری می داند.
کلید واژگان: خیرالدین تونسی, اندیشه تمدنی, نظام سیاسی, عدالت, آزادی و شوریThe backwardness and decline of Islamic societies is one of the important issues that many Muslim thinkers have addressed and offered solutions to overcome it. Khair al-Din al-Tunisi is one of the political thinkers who, considering the progress of Muslims and the decline of Europeans in the past on the one hand, observing the decline of Islamic societies and the progress of Europeans in his time on the other hand, has presented relatively different views on this issue. Aqum al-Masalak fi Maarefa Ahwal al-Mamalak »has been reflected, but so far these views have not been properly examined. The question is what is the way out of Islamic societies from the state of civilizational decline in the thought of Khair al-Din Tunisia? The present paper has been organized based on the above book to obtain the Tunisian solution by descriptive method. Findings show that he considers the way out of backwardness of Islamic societies to return to the legacy of Islamic civilization, practice the rule of interaction and adaptation of civilization, the establishment of a political system based on justice, freedom and salinity.
Keywords: Philadelphia, Civilization Thought, political system, Justice, Freedom, Salinity -
موضوع رابطه دین و تمدن و نقش دین در فرایند تمدن سازی، از مباحث بسیار مهم در حوزه مطالعات تمدنی به شمار می رود. این نوشتار درصدد است چیستی و چگونگی رابطه دین اسلام و تمدن را در اندیشه امام خمینی(ره) مورد واکاوی قرار دهد. برای این هدف، با روش توصیفی - تحلیلی، تلاش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که از دیدگاه امام چه نسبتی بین اسلام و تمدن برقرار است؟ نتایج این بررسی، نشانگر آن است که امام خمینی(ره) با اعتقاد به جامعیت، قلمرو حداکثری و ابعاد دنیوی و اجتماعی دین اسلام، آن را دینی تمدن ساز می داند که تمدن حقیقی؛ یعنی بالاترین مراتب تمدن را در آن می توان یافت. اسلام در گذشته، توانایی تمدن سازی خود را به خوبی نشان داده و عامل اصلی افول تمدن اسلامی، دوری از دین بوده و راه احیای آن نیز در بازگشت به اسلام است. لازمه تمدن سازی، پویایی اندیشه دینی است. تشکیل حکومت دینی، گامی اساسی در عمل کردن به دین در عرصه حیات اجتماعی مسلمانان و در نتیجه، در تحقق تمدن اسلامی به شمار می رود و تشکیل امت اسلامی، برای دست یابی به تمدن فراگیر اسلامی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
کلید واژگان: امام خمینی, اسلام, امت اسلامی, تمدن اسلامی, اندیشه دینی, حکومت دینیThe topic of the relationship between religion and civilization and the role of religion in the process of civilization-building is one of the most important issues in the field of civilization studies. This article is about what and how is the relationship between the religion of Islam and civilization in the thought of Imam Khomeini (RA). For this purpose, through a descriptive-analytical method, it has been attempted to answer the question of what is the relationship between Islam and civilization, from the viewpoint of Imam Khomeini.
The results of this study indicate that Imam Khomeini, believing in the universality, maximum realm, and the social and worldly dimensions of Islam, regards it as a civilization-builder religion in which the real civilization, the highest level of civilization, can be found. In the past, Islam has demonstrated its ability to build civilization and the main reason for the decline of Islamic civilization is the alienation from religion and the way to revive it is also to return to Islam. The dynamics of religious thought is imperative for civilization-building. The formation of a religious state is an essential step in the materializing religion in the realm of the social life of Muslims and, consequently, in the realization of Islamic civilization, and the formation of the Islamic Ummah is an indispensable necessity for the achievement of universal Islamic civilization.Keywords: Imam Khomeini, Islam, Islamic Ummah, Islamic civilization, Islamic thought, Islamic state
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.