shadi zabet
-
هدف این پژوهش، ارائه مدل مطلوب برندینگ نهادینه شده بانک صادرات با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای است. جامعه هدف پژوهش، کارشناسان حوزه روابط عمومی و بازاریابی هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری تعداد 14 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته است و تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که برای بهبود برند بانک صادرات، باید بسترهایی را فراهم کرد که موجب افزایش تولیدات آن شود. این بسترها شامل 3 شرط علی (نابسامانی اقتصادی، برنامه ریزی استراتژیک تبلیغات، رسالت بانک)، 4 شرایط زمینه ای (رفتار تعاملی بانک، تبلیغات رقابتی مبتنی بر شناخت، توجیه پذیری طرح های بانکی، اخلاق حرفه ای)، 4 شرایط مداخله گر (فروکاست اعتماد مشتریان، آسیب شناسی تبلیغات، خودشیفتگی برند، کاهش ارزش کیفی برند) 9 استراتژی ها (استراتژی های هدفمند تبلیغات، مدیریت ارتباط با مشتری،کیفیت تعاملات و ارتباط با مشتری، عوامل کلیدی در پیاده سازی CRM، رهبری استراتژیک تبلیغات، ارزشیابی تبلیغاتی مبتنی بر مخاطبین، مدیریت اجتماعی تبلیغات، آفرینش فرصت های جدید، استراتژی نوسازی تبلیغات) و 4 پیامد (توسعه برند، بهبود مستمر عملکرد، همگرایی منافع، همسوسازی منافع) می باشد. بر همین اساس، برندینگ نهادینه شده در ذهن مشتریان از تبلیغات در قالب های مختلف و با تدوین مدل مناسب خود را نشان می دهد.
کلید واژگان: تبلیغات, بینش مشتری, همسویی منافع, برندینگ, بانک صادراتThe purpose of this research is to present the desired institutionalized branding model of Saderat Bank using the grounded theory approach. The target population of the research is public relations and marketing experts, who were selected using purposeful and theoretical sampling in the number of 14 people. The data collection tool is a semi-structured interview, and the data analysis was done in three stages of open, central and selective coding. The findings show that in order to improve the brand of Saderat Bank, platforms must be provided to increase its production. These platforms include 3 causal conditions (economic turmoil, strategic advertising planning, bank mission), 4 background conditions (interactive behavior of the bank, competitive advertising based on knowledge, justification of banking plans, professional ethics), 4 intervening conditions (disappointment of customer trust, pathology of advertising) 9 strategies (targeted advertising strategies, customer relationship management, quality of interactions and customer relationship, key factors in CRM implementation, strategic advertising leadership, audience-based advertising evaluation, social management of advertising, creation of opportunities new, advertisement renewal strategy) and 4 consequences (brand development, continuous improvement of performance, convergence of interests, alignment of interests). Based on this, institutionalized branding in the minds of customers shows itself through advertisements in different formats and by developing a suitable model.
Keywords: Advertising, customer insight, alignment of interests, branding, Saderat Bank -
هدف این پژوهش، ارایه مدل کیفیت تحلیل بینش مشتری بانک صادرات با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای است. روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی است. جامعه هدف پژوهش شامل کارشناسان حوزه روابط عمومی و بازاریابی که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری، تعداد 12 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته است و تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که برای کیفیت تحلیل بینش مشتری بانک صادرات، باید بسترهایی را فراهم کرد که موجب افزایش تولیدات آن می شود. این بسترها شامل شرایط علی (کثرت فعالیت های رقابتی سالم/ ناسالم و ضرورت عدم نگاه ابزاری)، شرایط زمینه ای (کارکرد مولفه های فردی- اجتماعی مخاطبین، برهمکنش نیاز- واکنش و تغییر ذایقه مشتریان)، شرایط مداخله گر (مخاطرات تبلیغات تقلیدی، ایستایی تبلیغات و موفقیت/ شکست زمینه مند تبلیغات) استراتژی ها (استفاده سیستماتیک از مکانیزم های بازخورد، اطلاع رسانی مناسب به جامعه هدف، مشتری مداری، کیفیت بومی سازی تبلیغات، ایجاد احساس تعلق همدلانه، مدیریت مشارکتی، تولید تبلیغات کارآمد و ماهیت ارتباط معطوف به هدف) و 5 پیامد (بازخوردهای مثبت، اقناع مشتریان، جذب/ فرار منابع مالی/ غیرمالی، تحقق اهداف بانک و مشتری و بازخوردهای منفی) می باشد. نتایج نهایی نشان می دهد که بینش مشتری در واقع از پاسخ شرکت به تهدیدها و فرصت های محیطی پشتیبانی می کند و به رشد متمرکز بر مشتری کمک می نماید. بر همین اساس تحلیل بینش مشتری برای درک انتظارات آن ها از تبلیغات در قالب های مختلف و با تدوین مدل مناسب خود را نشان می دهد.کلید واژگان: بینش مشتری, بانک صادرات, مدیریت مشارکتی, مشتری مداری, تبلیغاتThe aim of this research is presenting a model of Saderat bank customer insight analysis quality by using grounded theory. Aim society is combination of marketing and public relation experts that 12 of them have chosen by using purposive and theoretical sampling. Data collecting tool is semi structured interview and data analysis has done in three stages, open, axial and selecting coding. Findings show that to achieve Saderat bank customer insight analysis quality should provide background that cause to increase products. The background includes: 2 causal conditions (plurality of healthy/unhealthy competitive acts, lack of instrumental look necessity), 3 contextual conditions (function of social-personal component for contacts, interaction of requirement-reaction, change of customer taste), 3 intervening conditions (risks of imitative advertisement, advertising stationary, contextual success/failure of advertisement), 8 strategies (systematic using of feedback mechanisms, suitable noticing to aimed society, customer orientation, quality of advertising localization, creating empathic feeling, participatory management, producing efficient advertising and the nature of target oriented communication), 5 consequences (positive feedbacks, customer satisfaction, attraction/nan attraction financial/ non-financial references, bank and customer goal achievements and negative feedbacks). Final results show that customer insight supports the organization feedbacks to environment opportunities and threats and aids customer-concentrated growth. According to this, customer insight analysis shows itself to understand their expectations and edit a suitable model.Keywords: customer insight, Saderat bank, Advertising, participatory management, customer orientation
-
اینترنت در جامعه ما متهم به ویرانگری بنیان خانواده و سرد کردن روابط بین اعضای آن است. این تحقیق در پی بررسی این ادعا و مطالعه نقش اینترنت در تخریب روابط زناشویی است. روش تحقیق پدیدارشناسی است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از مشاوران خانواده شهر یزد مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. یافته ها حاکی از این است که اینترنت به تنهایی نمی تواند در فروپاشی خانواده نقش داشته باشد. در حقیقت شکاف و تعارضات موجود در روابط زوجین که به شکل های مختلف بروز می کند زمینه ساز مداخله اینترنت و سرد شدن بیشتر روابط و نهایتا فروپاشی آن می شود. بر این اساس، اولین یافته این تحقیق مبتنی بر عدم عاملیت مستقل نقش اینترنت در فروپاشی خانواده است. به اعتقاد متخصصان اینترنت و فضای مجازی در کنار مشکلات روزمره زندگی زناشویی، سه نقش اصلی در فروپاشی خانواده ایفا می کند: نقش تشدیدکنندگی، نقش تسهیل کنندگی و نقش سرعت بخشی. نتایج این تحقیق نشان داد علیرغم دیدگاه جبرگرایی تکنیکی، اینترنت به خودی خود عامل فروپاشی و تغییر عمده در روابط بین همسران نیست و عواملی نظیر فرهنگ مردم یزد، اجتماعی، اقتصادی، عاطفی و... نقش پررنگی در کنار تکنولوژی ایفا می کنند که پیشنهاد می شود در جهت حل این معضلات در افزایش سواد رسانه ای زوجین تلاش شود.
کلید واژگان: اینترنت, فضای مجازی, خانواده, روابط زوجین, فروپاشی, خیانتThe Internet in our society is accused of destroying the foundation of the family and cooling the relations between its members. This study seeks to investigate this claim and study the role of the Internet in the destruction of marital relationships. The research method is phenomenological. Using purposive sampling method, semi-structured interviews were conducted with 15 family counselors in Yazd. Findings suggest that the Internet alone cannot play a role in family breakdown. In fact, the gaps and conflicts in the couple's relationship, which occur in different ways, pave the way for Internet intervention and further cooling of the relationship and eventually its collapse. Accordingly, the first finding of this study is based on the lack of independent agency of the role of the Internet in family breakdown. According to Internet specialist, in addition to the problems of daily married life, it plays three main roles in the collapse of the family: the role of aggravating, the role of facilitating and the role of accelerating. The results of this study showed that despite the view of technical determinism, the Internet itself is not the cause of collapse and major change in relationships between spouses and factors such as culture of Yazd people, social, economic, emotional and ... play a significant role along with technology that suggests it suggests for solving these problems increasing the media literacy of couples is necessary
Keywords: Internet, Cyber space, Family, Couples Relationships, Decay, infidelity -
از درد خود گفتن و درددل کردن در کشور ما کمتر در فضای عمومی صورت می گیرد. در موارد اندکی رسانه های جمعی رشته کلام را به دست مردم عادی داده اند تا از غم و اندوه گذشته و حال خود سخن بگویند. اما شبکه های اجتماعی فرصت مناسبی را جهت خودنگاری و خودافشایی ایجاد کرده اند. هدف این مقاله درک دستاوردهای خودنگاری اینستاگرامی افرادی است که عضوی از اعضای خانواده خود را به دلیل قصور پزشکی از دست داده اند. جامعه آماری این پژوهش کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شده است، کلیه اعضای خانواده های قربانیان قصور پزشکی است که در اینستاگرام صفحه ای جهت خودنگاری در همین زمینه دارند. نمونه گیری به شکل هدفمند و به روش گلوله برفی تا حد اشباع (17 نفر) بود و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با این افراد انجام شد. تجزیه داده ها به شکل موضوعی صورت گرفت و سه دستاورد عمده بر این خودنگاری تشخیص داده شد: تسکین درد داغ، یافتن همسانان و تشکیل اجتماع، و انتقال و دریافت تجارب و اطلاعات. نتایج تحقیق نشان داد کاربران، اینستاگرام را که با رویکرد انتشار عکس های زندگی روزمره ایجاد شده بود، برای اهدافی دیگر به خدمت گرفته و کاربری های جدیدی برای آن تعریف کردند: کاربری انجمن حمایت از خانواده های قربانیان قصور پزشکی یا اجتماعی برای گروه درمانی. بدین ترتیب اینستاگرام توسط کاربران تصاحب شده و در جهت رفع نیازهای روحی و اجتماعی این افراد استفاده می شود.
کلید واژگان: خودنگاری, افشای خود, اینستاگرام, شبکه های اجتماعی, قصورپزشکیIt is less common in our country to express one's pain. In a few cases, the mass media have given the word of mouth to ordinary people to talk about their past and present sorrows. However, social media has provided a good opportunity for self-portrait and self-disclosure. The purpose of this article is to cogitate Instagram self-portraits achievements of people who have lost a member of their family due to medical error. The statistical population of this qualitative research, which has been done by phenomenological method, is all the members of the families of the victims of medical error who have a page on Instagram for self-writing in this subject. Sampling was targeted Snowball method saturated to 17 people and semi-structured interviews were conducted with the individuals. Data analysis was thematic, with three central brings: relieving hot pain, finding similar persons and community formation, and transferring and receiving experiences and information. The users employ Instagram which is launched to post photos of users daily life, for others goals and defined new fonctions: association for the support of families of victims of medical error or grouptherapy. Therefore, the results showed that users appropriate Instagram, and it is used to meet the psychological and social needs of these people.
Keywords: Self-Portrait, Emotional Disclosure, Instagram, Social Network, medical error -
نتایج برخی تحقیقات، نشان دهنده تاثیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در روابط خانوادگی اند. هدف این تحقیق، بررسی نقش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در برقراری صله رحم بین جوانان و اعضای خانواده است. به بیان دیگر، این پژوهش می کوشد نقش استفاده از فناوری های ارتباطی دیجیتال مانند رایانه، تلفن همراه، اینترنت و نظایر آنها را در برقراری صله رحم فیزیکی (برقراری ارتباطات رودررو) و صله رحم دیجیتالی (برقراری ارتباط با خویشاوندان از طریق فناوریهای ارتباطی) مطالعه کند. روش تحقیق از نوع پیمایش است و از پرسش نامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل جوانان 15 تا 29 ساله شهر یاسوج بود که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر از آنان از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS21 اجرا شد. نتایج تحقیق نشان میدهد، هرچه میزان استفاده از فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی افزایش یابد، میزان صله رحم از طریق ابزارهای ارتباطی دیجیتال هم تقویت می شود. بین استفاده از فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و کمرنگ ترکردن صله رحم فیزیکی، رابطه معناداری وجود ندارد. به بیان دیگر، نتایج این پژوهش نه تنها نشان می دهند که این ابزارها به برقراری نوع جدیدی از صله رحم یعنی صله رحم دیجیتالی کمک می کنند، بلکه مدعی اند که استفاده از این فناوریها نقشی در کم کردن صله رحم فیزیکی ندارد.
کلید واژگان: فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دیجیتال, فضای مجازی, صله رحم, فناوری ارتباطی و اطلاعاتی, روابط بین فردیThe ICT are accused of weakening family relationships. The purpose of this article is studing the role of ICT in practicing one of Islamic religion recommendations. Saleh-y-e rahem, between the youngsters and their family members; Saleh means bond and affinity, and Rahem means womb. on the other hand, in this study we are trying to show the role of using ICT such as computer, mobile phone, Internet etc., in digital Sale-ye Rahem (family relationships using ICT) and Physical Sale-ye Rahem (face-to-face relationships). The study of social survey and research data has been gathered using the Questionnaire. Statistical community included youngsters between 15-29 years old in Yasuj city using Cochran sampling formula with 398 people who were examined and selected by random sampling. According to the results of Cronbach's alpha, reliability and validity of research is approved. Data were analyzed using SPSS21 software . The results of this research indicated that the use of ICT increases, Sale-ye Rahem is stengtend through digital communication tools.. Then, there is not a meaningful relationship between using of ICT and reducing physical Sale-ye Rahem. In other hand, this article shows that not only the ICT helps to establishment of a new form of Sale-ye Rahem, but it claims that the ICTs do not play a significant role in the reduction of physical Sale-ye Rahem.
Keywords: Digital information, communication technologies, Virtual Space, Sale-ye Rahem, interpersonal relationships -
از سال 1380 که اولین وبلاگ فارسی خلق شد وبلاگ های زیادی پا به دنیای مجازی فارسی زبان گذاشتند که غالبا توسط ایرانیان نگاشته می شدند. اشتیاق ایرانیان به وبلاگ نویسی چنان بود که زبان فارسی در مقطعی از زمان، به چهارمین زبان وبلاگستان جهانی تبدیل شد. اما مشاهده ی وبلاگستان فارسی نشان می دهد که جمع قابل توجهی از وبلاگ نویسان بعد از مدتی وبلاگ نویسی را ترک و وبلاگ را به حال خود رها می کنند.
این مقاله به مطالعه ی دلایل ترک وبلاگ نویسی با توجه به خصوصیات روان- جامعه شناختی وبلاگ نویسان و مشخصات اجتماعی-فرهنگی جامعه ی ایرانی خواهد پرداخت. در ابتدا با بهره گیری از نظریه های روانشناسی ارتباطات، روانشناسی اجتماعی و فلسفه ی اجتماعی (لیپیانسکی، مید، هونت و غیره) نشان خواهیم داد که وبلاگنویسان مورد مطالعه در این تحقیق در پی ارضای برخی نیازهای روانی- اجتماعی خویش، وبلاگنویسی را آغاز می کنند. سپس به تبیین این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه عدم ارضا یا ارضای دیگرگونه ی این نیازها به رها کردن وبلاگ یا توسل به ابزارهای دیگر دنیای مجازی منجر خواهد شد. این تحقیق نشان می دهد که عوامل مختلف نظیر کنترل و فشار اجتماعی، فیلتر شدن وبلاگ و ظهور سایر ابزارهای ارتباطی اینترنتی نظیر شبکه های اجتماعی در رها کردن وبلاگ نقش بازی می کنند.
برای مطالعه ی این موضوع از دو روش جمع آوری و تحلیل داده استفاده کردیم: تحلیل محتوای شش ماه از یادداشت های سی وبلاگ و کامنت های این یادداشت ها، و نیز مصاحبه نیمه هدایت شده با صاحبان این وبلاگ ها.
کلید واژگان: وبلاگ, شبکه اجتماعی, روانشناسی ارتباطات, فضای مجازی, فناوری اطلاعات و ارتباطات دیجیتالIntroduction and problematic of research: The major objective of this paper is to study and shows how the frequency of blogging has been reduced in post-2010 period. And this, in turn, has resulted in the abandonment of blogging in more recent years. A historical review of the issue indicates that since 2001, when the first Iranian blog appeared on the internet, blogging received a remarkable and enthusiastic body of users among Iranians. Subsequently, the Persian language became the fourth global blogosphere. This process, however, did not continue something that needs to be academically addressed. An empirical field research was launched in order to explore the main reasons behind blogging and its demise and or its abandonment. Here in this paper, I will explore the reasons for abandonment of blogging. I will use a psycho-sociological analysis of the characteristics of bloggers to account for the abandonment of blogging. Theoretical framework: I used three theoretical approaches to address the issue, as follows: first, I used the theories concerned with the psychology of communication and social psychology (i.e., Lipiansky, 2005 and 1992; Picard and Edmond, 1991). Second, I used social philosophy approach (i.e., Honneth, 2007) to combine it with psychological factors involved in blogging, and finally, I used the theories that are concerned with social networking (i.e., Merklé, 2011 Lardellier, 2010).Here, psychology of communication played the major role to outline the theoretical background of the paper on which the theoretical framework of this study was based. I would like to emphasize that being recognized plays an important role in identity construction of the bloggers and if that is not met through blogging there is no reason for the blogger to continue blogging. Lipiansky (2005) and Picard and Edmond (1991) show that for the most part, subjective identity is shaped through contact with the others. Thus, the search for recognition is one of the fundamental dynamics of interpersonal relationships/communication. Lipiansky (2005) identifies five principles identity needs, the existence, valorization and integration of which are addressed. Cooley creates the concept of looking-glass self, stating that a person's self grows out of social interpersonal interactions and the perceptions of the others. According to Mead, judgment of others plays an important role in self construction. Axel Honneth (2007) identifies three spheres of interaction which are connected to the three “patterns of recognition” necessary for an individual’s development of a positive relation-to-self. These are love, rights, and solidarity. Thus, he speaks about the need of recognition and the individual needs that his or her abilities are recognized. This recognition brings social esteem for him. The third part of the theoretical framework concerns theories of social network on the internet in communication studies. They show how theses social networks (Facebook and Google Reader in our research) help the user to create a relationship or save it.MethodologyTo complete our investigations, we selected two technologies that will enable us to collect the needed information. First, to study the content of messages sent by bloggers, I made a manual thematic content analysis of six months of thirty blogs and their comments, a technique that promotes a systematic and objective description of the content of the texts. Secondly, to get deeper with the observations and analysis of the blog posts, I conducted some semi-structured interviews with the authors in summer 2007. In 2011, we conducted second round of interview to know des reasons of abandonment of blogging. We had five criteria to choose the blogs: 1) the blog should be active 2) it should be written in Persian 3) self-expression: he or she must have spent the majority of his or her posts to explain his or her life. 4) the reader must be able to comment on the posts, 5) the blog must have at least one year of seniority.Findings andDiscussionFirst, we show that the bloggers begin to write their blogs in order to meet some psycho-social needs: need of recognition and affirmation. The bloggers affirm that receiving comments is one of the principal reasons of blogging. They also obtain recognition via the comments of their readers. Thus, the need of existing and valorization are satisfied. Furthermore, they satisfy the need of integration via friendship circles. The satisfaction of the identity need makes the blogger to continue blogging.Then, we show if these identity needs are not satisfied, bloggers abandon their blog or make use of other means of cyber space. This research shows that the different elements as filtering, control and social pressure and other emerging media like social networks play a role in the abandonment of the blog, because they make the blogger unable to meet their identity needs or they allow to better meeting them.Thus, three principal reasons of this phenomenon are technical problems, social pressure and social network on the internet. The technical problems such as filtering and the internet flow prevent the readers to access simply to blogs, so the number of readers decreases and bloggers miss the motivation to continue blogging. The control and the pressure from entourage as family, friends or colleagues is the second reason. These factors lead the bloggers self-censorship and finally the abandonment of blog. At least, the social network on the internet gives the best opportunity if self-expression to the user who is able to receive comments and create relationships. Facebook and Google Reader are two social networks used by surveyed bloggers. According to them theses social networks have more advantage compared to blog, can easily replace blog and satisfy the identity need.Keywords: Blog, Social Networks, Psychology of Communication, Cyber Space, Digital ICT
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.