به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

shahla kazemipoursabat

  • آتیه عبدمولایی، رضا صفری شالی*، شهلا کاظمی پور ثابت

    یکی از مهم ترین سرمایه های هر کشوری، نیروی انسانی متخصص است و بی شک در این میان نقش اساتید دانشگاه بیش از دیگران در توسعه و پیشرفت کشور مهم است. هدف از این تحقیق، مطالعه عوامل مداخله گر و پیامدی مهاجرت بازگشتی اساتید دانشگاه ازخارج کشور می باشد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و بطور خاص رویکرد روشی داده بنیاد (گراندد تیوری) می باشد. جامعه هدف مورد مطالعه پژوهش شامل کلیه اساتید دانشگاه های دولتی شهر تهران که از بازه زمانی 1390 تاکنون مهاجرت بازگشتی داشته اند. حجم نمونه، 30 نفر براساس اشباع نظری تعیین و اعتبار یافته ها از طریق تایید و تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعین موضوعی و روشی تامین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات از طریق مصاحبه ژرفانگر و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. تحلیل مصاحبه های فارغ التحصیلان، به شکل گیری چهارچوب مفهومی در قالب تعریف و برداشت اساتید از، شرایط و عوامل مداخله گر  و در قالب « عدم بنیه مالی»، «سیاستگذاری های حاکم»، «فعالیت رسانه» و شرایط پیامدی در قالب « اقتصادی»، «اجتماعی- فرهنگی »، «روانشناختی» انجامید. با در نظر گرفتن ارتباط بین مقوله های ذکر شده، در نهایت مقوله  کنشگری جمعی، عملکرد و ساختار  به عنوان مقوله هسته انتخاب شد.

    کلید واژگان: نیروی انسانی, مهاجرت بازگشتی, عوامل مداخله گر, عوامل پیامدی, سیاستگذاری
    Atyeh Abdmolaei, Reza Safari Shali *, Shahla Kazemipoursabat

    One of the most important capitals in each country is the professional human resources. No doubt, to develop a country, the role of universities ‘ faculty members is most important one. The aim of this article is to study the intervening and consequential factors of return migration of faculty members in public universities of Tehran. To do the research, the qualitative method was used, and the data – founded method (Grand Theory) was emphasized. The population is the public university faculty members who have had return migration from 1390 to now. The sample was thirty faculty members who were chosen using theoretical saturation. The findings were approved and improved by those who were expert in this subject. In this research, the data was collected using intensive and semi-structured interview. After the interviews which had been done with faculty members were analyzed, a conceptual framework was formed using faculty members’ interpretations. The findings were indicative of some intervening factors which were in the form of financial incapability and governing policies and also showed the consequential factors which were in the form of economical, social- cultural and psychological effects. After the above-mentioned categories were considered, the category “collective agency, function and structure” were chosen as the nucleus category.

    Keywords: Human Resources, return migration, intervening factors, consequential factors, policy-making
  • رحیم حجتی سیبنی، علی مرادی، شهلا کاظمی پور ثابت*، حمید پوریوسفی

    این مطالعه با هدف بررسی مدل نظری رابطه سالمندی با از خود بیگانگی در بین سالمندان در سال 1398 انجام گرفته است. مطالعه حاضر یک بررسی مقطعی از روش آماری بر مبنای مدل رگرسیون چندگانه است. جامعه آماری این تحقیق نیز شامل سالمندان  زن و مرد ساکن در آسایشگاه های شهر رشت می باشد که شامل شش آسایشگاه، معلولین، کوثر شالیزار، مریم، رنگین کمان زندگی و ماندگار بود،که بصورت شبانه روزی اداره می شوند. بطور کلی تعداد 603 سالمند در این آسایشگاه ها ساکن بودند که بر اساس نمونه گیری مورگان و کریسی تعداد 235  نفر به نمونه  انتخاب شده و مورد پرسشگری قرار گرفتند. پس از توزیع پرسشنامه استاندارد سالمندی، داده های مورد نظر در مورد متغیرهای مستقل و شاخص های تاثیرگذار بر متغیر وابسته ، جمع آوری و بر اساس روش رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از آزمون متغیرهای فرضیه های تحقیق و کاربرد روش های آماری مناسب به این نتیجه رسیدیم که متغیر انزوای اجتماعی دارای بیشترین تاثیر در گرایش سالمندان به طرف از خود بیگانگی اجتماعی بود و شاخص هویت دینی دارای کمترین تاثیر بوده است. شاخص های مربوط به تنهایی و افسردگی از نظر تاثیر بر خود بیگانگی در مرتبه دوم و سوم  قرار گرفتند. درنتیجه اگر چه سالمندان به دلیل تمایل آنها انزوای اجتماعی، تنهایی  و سرانجام افسردگی به طرف از خودبیگانگی اجتماعی گرایش بیشتری دارند، اما هویت دینی سالمندان  و اعتقاد آنها  به خدا، مرگ و قیامت تاثیر بسیار کمتری بر از خود بیگانگی اجتماعی سالمندان مورد مطالعه داشته است. این نتیجه در حالی حاصل شد که اعضای جامعه آماری از سطح تحصیلات بالایی نیز برخوردار بودند و از لحاظ جنسیت در سطح تعادل بودند.

    کلید واژگان: انزوای اجتماعی, هویت دینی, تنهایی, افسردگی, ازخود بیگانگی اجتماعی
    Rahim Hojati Siboni, Ail Moradi, Shahla Kazemipoursabat *, Hamid Pouryosefi

    Abstract The aim of this study was to investigate the theoretical model of the relationship between aging and the dimensions of the sociological concept of their religious identity in the statistical community related to sanatoriums of Rasht, in 2019. The present study is a cross-sectional study of statistical methods based on multiple regression models. The statistical population of this study also includes elderly in the sanatoriums of Rasht, which included six sanatoriums: Maloulin, Kowsar, Shalizar, Maryam, Rangin Kaman Zandegi and Mandegar, which were managed around the clock. A total of 603 elderly people lived in those sanatoriums, of which 235 were selected based on Morgan and Chrissy sampling. After distributing the old age questionnaire, the data about the independent variables and the indicators affecting the dependent variable were collected and analyzed based on multiple regression method and path analysis. After testing the variables related to research hypotheses and using appropriate statistical methods, it was concluded that the social isolation variable had the greatest effect on the tendency of elderly people living in sanatoriums of Rasht to their social alienation and religious identity index had the least effect. Indicators of loneliness and depression were second and third. As a result, it can be stated that although elderly people living in Rasht sanatoriums were less inclined to social alienation due to their desire for solitude, depression, and ultimately social isolation, due to the profound influence of religious identity and religious beliefs in God,, they factors did not have much expansion and comprehensiveness;

    Keywords: Loneliness, social alienation, religious identity, Social Isolation
  • فاطمه رشید*، شهلا کاظمی پور ثابت، حسین آقاجانی مرساء

    هدف تحقیق حاضر سنجش رابطه کیفیت زندگی زناشویی با عوامل جمعیت شناختی، می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه ی زنان متاهل 15 تا 65 سال شهر کرج هستند که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 465 نفر بدست آمد و نمونه آماری به روش خوشه ای و سپس تصادفی ساده تعیین شدند. در مبانی نظری از نظریه های کیفیت زندگی، پارسونز، صافی، همسان همسری و... استفاده شده و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بالاتر از 0/7 بدست آمد که قابل قبول می باشد. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتیجه آزمون  فرضیه ها نشان می دهد که بین کیفیت زندگی و سن، سن ازدواج، فاصله سنی با همسر، مدت ازدواج، درآمد، تحصیلات و سن باروری رابطه معناداری وجود دارد. و طبق آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر در بیشترین و قوی ترین تاثیر بر کیفیت زندگی زناشویی، می توان به ترتیب به تاثیر مستقیم متغیرهای مدت ازدواج(0/572)، فاصله سنی با همسر(0/381)، سن ازدواج(0/404) اشاره نمود.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی زناشویی, زنان متاهل, سن, سن ازدواج, مدت ازدواج
    Fatemeh Rashid *, Shahla Kazemipoursabat, Hossein Aghajani Marsa

    The purpose of this study is Measuring the relationship between the  quality of marital life with demographic factors. This research is based on the descriptive-correlation nature. The statistical population contains all married women between the ages of 15 and 65 years living in Karaj, according to the Cochran formula, the sample size is 465 people. The sample was determined by cluster sampling and then by simple random sampling. In theoretical foundations, theories of quality of life, Parsons, Safi, homogeneous, and the like are used. Finally, theoretical model of the research is designed. This research was conducted using a survey method. The data gathering tool was a researcher-made questionnaire . Reliability of the questionnaire was obtained by Cronbach's alpha for all dimensions of the questionnaire above 0.7, which is acceptable. Data were analyzed by descriptive and inferential statistics and analyzed using SPSS software. The result of the hypothesis with related tests shows that there is a significant relationship between quality of life and age, marriage age, age interval with spouse, duration of marriage, number of children, fertility age. According to regression and path analysis, the most and the strongest influence on the quality of marital life can be directly related to the direct effect of the variables of the marriage period (0.772), the age difference with the spouse (0.381), the marriage age (0.440).

    Keywords: quality of marital life, married women, marriage age, number of children, ethnicity
  • اکرم دوستی، عبدالرضا ادهمی*، شهلا کاظمی پور ثابت

    بررسی رابطه بین مصرف فرهنگی و سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: شهروندان تهرانی 15-65 ساله) چکیده: تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه مصرف فرهنگی با سلامت اجتماعی صورت گرفت. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از شهروندان 65-15 تهرانی به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی ابزار پژوهش از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد؛ بین مطالعه روزانه با سلامت اجتماعی پاسخگویان رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (sig=0/000 , r=0/729). بین فراغت هنری با سلامت اجتماعی پاسخگویان رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (sig=0/000 , r=0/779). بین مصرف رسانه ای با سلامت اجتماعی پاسخگویان رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (sig=0/000 , r=0/729). در نهایت، بین مصرف فرهنگی با سلامت اجتماعی پاسخگویان رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (sig=0/010 , r=0/639).

    کلید واژگان: مصرف فرهنگی, سلامت اجتماعی, اوقات فراغت, مصرف رسانه ای
    Akram Doosti, Abdolreza Adhmi *, Shahla Kazemipoursabat

    The relationship between cultural consumption and social health (case study: Tehranian citizens 15-65 aged) Abstract: The purpose of this study was to investigate the relationship between cultural consumption and social health. The research method, survey and data gathering tool were a questionnaire. By Using the Cochran formula, 384 citizens of 15 to 65 Tehranians were selected by convenience sampling. To assess the research tools, formal validity and reliability of Cronbach's alpha were used. To test the hypothesis, Pearson correlation coefficient was used. Results showed; There is a significant and positive correlation between the daily study and the social health of respondents (sig=0/000, r=0/729). There is a significant and positive correlation between the art leisure and the social health of respondents (sig=0/000 , r=0/779). There is a significant and positive correlation between the media consumption and the social health of respondents (sig=0/000 , r=0/729). Finally, there is a significant and positive correlation between cultural consumption and social health of respondents (sig=0/010 , r=0/639).

    Keywords: Cultural consumption, social health, leisure time, media consumption
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال