shahrzad niazi
-
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 60 (پاییز 1403)، صص 108 -135
ابن یمین فریومدی از شاعران صاحب نام قرن هشتم هجری قمری است. دیوان او تاکنون دومرتبه به همت سعید نفیسی و حسینعلی باستانی راد در ایران تصحیح و چاپ شده است. نفیسی 4 نسخه خطی را در تصحیحش استفاده کرده است که به دو نسخه، یکی متعلق به کتابخانه مجلس شورای اسلامی و دیگری متعلق به کتابخانه شهرداری اصفهان اشاره کرده است. باستانی راد نیز جز تصحیح نفیسی از پنج نسخه استفاده کرده است که دو نسخه از آن متعلق به کتابخانه های مجلس و سلطنتی است و دودست نویس متعلق به خود وی بوده است. هرچند تصحیح منتشرشده از حسینعلی باستانی راد، نسبت به آنچه مرحوم نفیسی منتشر کرده است، کامل تر است؛ اما هنوز هم می توان در میان نسخ خطی فارسی تصحیح نشده، اشعاری از این شاعر را یافت که در دیوان های او نیامده است. جنگ اشعار شماره 3423 Arabic کتابخانه ملی فرانسه، متعلق به قرن نهم هجری قمری، یکی ازاین دست نوشته هاست که اشعار 156 شاعر در آن جمع آوری شده است. ابن یمین فریومدی یکی از شاعرانی است که کاتبان متعدد این جنگ 475 بیت شعر از او در این اثر ضبط کرده اند. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به مقایسه این ابیات با دو دیوان چاپ شده به وسیله باستانی راد و نفیسی پرداخته شده است. این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر وجود 26 بیت نویافته از ابن یمین فریومدی در این جنگ، می توان نمونه هایی از خوانش های نوین از اشعار این شاعر را یافت که به رفع مشکلات معنایی، وزنی و خوانش های نادرست در دیوان های منتشرشده از این شاعر و تکمیل آن ها می انجامد.
کلید واژگان: گزینش نو, اشعار نویافته, دیوان ابن یمین فریومدی, نسخه خطی, جنگ اشعارIbn Yimin Freiomidi is a renowned poet of the 8th century AH. His collected have been edited and published twice in Iran by Saeed Nafisi and Hosseinali Bastani Rad. The information provided about the manuscripts used by these two editors. Nafisi used 4 manuscripts in his edition, referring to two of them, one belonging to the Islamic Consultative Assembly Library and the other to the Isfahan Municipality Library. Bastani Rad also used five manuscripts in addition to Nafisi's edition, two of which belonged to the Majles and Saltanati libraries, and two of which were his own manuscripts. Although Bastani Rad's published edition is more complete than that of Nafisi, it is still possible to find poems by this poet in unrevised Persian manuscripts that do not appear in his collected poems. One of these manuscripts is the 3423 Arabic collection of poems in the French National Library, dated to the 9th century AH. It contains poems by 156 poets, including Ibn Yimin Freiomidi. Multiple scribes of this collection have recorded 475 verses by Ibn Yimin Freiomidi. This study compares these verses to the two published collections of Ibn Yimin Freiomidi's poems by Bastani Rad and Nafisi. This study show that in addition to the existence of 26 newly discovered verses by Ibn Yimin Freiomidi in this collection, it is possible to find new readings of this poet's poems that help to resolve semantic, metrical, and misreading problems in the published collections of his poems and to complete them.
Keywords: New Selection, Newly Discovered Poems, Ibn Yimin Freiomidi, S Collected Poems, Manuscript, 3423 Arabic Collection Of Poems -
دست نوشته های به جا مانده از سده های گذشته، مشتمل بر دستاوردهای تاریخی- ادبی ارزشمندی است و تصحیح آن ها منجر به حل مشکلات و ابهامات بسیاری از متون منظوم و منثور می شود. جنگ ها یکی از انواع دست نوشته های خطی ادبی است که منابعی مهم برای شناسایی شاعران، احوال و آثار آنان به حساب می آیند. شناسایی شاعران ابیات، دست یافتن به اشعار از یاد رفته، مفقود شده و صورت های پیشین یا نوین اشعار شناخته شده از دیگر مزیت های تحقیق بر جنگ های ادبی است. جنگ شماره 3423 کتابخانه ملی پاریس، جنگی آمیخته به یادداشت های منثور و ابیات فارسی و عربی متعلق به قرن نهم هجری است که اطلاعات سودمندی در مورد اشعار شاعران بنام، گمنام و ناشناس در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. بیش از یک سوم اشعار فارسی موجود در این جنگ نویافته است و خوانش های نوین ضبط شده در آن مرتفع کننده بسیاری از معانی مبهم و اغتشاشات وزنی ابیات موجود در آثار ادبی است. در این پژوهش ضمن معرفی مختصر این دست نوشته، برای نخستین بار اشعار فارسی شاهان شاعر آن تصحیح و ارائه شده است و با مراجعه به تذکره ها، تاریخ ادبیات ها و دواوین شعری در مورد سرایندگان آن، خوانش های نوین و نویافته بودن آن ها تحقیق شده است.
کلید واژگان: نسخه خطی, اشعار نویافته, شاهان شاعر, جنگ 3423 کتابخانه ملی پاریس, تصحیح.The manuscripts from past centuries contain valuable historical and literary achievements, and their correction leads to the solution of many problems and ambiguities in both prose and verse texts. Jongs are one type of literary manuscript that are important sources for identifying poets, their lives, and their works. Identifying the poets of verses, gaining access to forgotten, lost, and new or old forms of known poems are also other advantages of research on literary jongs. Jong No. 3423 of the National Library of Paris is a jong mixed with prose notes and Persian and Arabic verses dating back to the 9th century AH that provides researchers with useful information about the poems of famous, anonymous, and unknown poets. More than one third of the Persian poems in this jong are newly discovered, and the new readings recorded in it resolve many of the ambiguous meanings and weighty disturbances of verses in literary works. In this research, in addition to a brief introduction to this manuscript, the Persian poems of the poet kings of this manuscript have been corrected and presented for the first time. By referring to tazkiras, literary histories, and poetic collections about their poets, the new readings and their newness have been investigated.
Keywords: Manuscript, Newly Discovered Poems, Poet Kings, Jong No. 3423 Of The National Library Of Paris, Correction -
نشریه زبان و ادب فارسی، پیاپی 55 (تابستان 1402)، صص 177 -199سه نگاره مربوط به گنبدهای زرد و سبز و سرخ در منظومه هفت پیکر از نسخه خطی مصور خمسه نظامی موجود در کتابخانه مدرسه عالی شهید مطهری، چنان به یکدیگر شبیهند که به صورت برگردان یکدیگر دیده می شوند. هدف این پژوهش آن است که علت این شباهت را در ارتباط با متن منظومه نشان دهد. در روش نقد ساختارگرایانه، منظومه داستانی هفت پیکر، از واحد روایی واحدی برخوردار است که این ساختار روایی واحد، در کل منظومه به ویژه هفت گنبد تکرار می شود و این واحد روایی تکرارشونده، حامل پیام داستان هفت پیکر، یعنی بن مایه آزمون و تکامل معنوی بهرام گور است. با فرض این که تکرار ساختار نگاره ها و مشابهت ساختاری آن ها با تکرار بن مایه داستان در ساختار واحد متن هفت پیکر، ارتباط دارد، اجزای نگاره های مذکور با شاخصه های ساختاری منظومه هفت پیکر در داستان های هفت گنبد، مطابقت داده می شود و ارتباط نگاره های مربوط به گنبدهای زرد و سبز و سرخ در نسخه مذکور با مفهوم داستانی منظومه، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد، تا به چرایی مشابهت در ساختار این نگاره ها و منظور نگارگر از این طراحی پی ببرد و نتیجه می گیرد، نگارگر با وقوف به پیام منظومه، هم در جهت انتقال پیام منظومه و تاکید بر آن، این نگاره ها را مشابه طراحی نموده و هم برای نشان دادن عظمت دربار صفوی، مقطع آغازین هر گنبد را در سه نگاره، تکرار کرده تا شوکت دربار را تصویر نماید.کلید واژگان: نگاره, ساختار, هفت پیکر, هفت گنبد, نسخه مصور, مدرسهشهیدمطهریThe three paintings related to the yellow, green and red Gonbads in the Haftpeykar’s collection of the illustrated manuscript of KhamsehNezami in the library of ShahidMotahari School are so similar to each other which are seen as photocopies of each other.The purpose of this research is to show the reason for the similarity of the illustrated. In the method of structuralist critique, the Haftpeykar narrative system has a single narrative unit that is repeated throughout the story, especially the seven Gonbads and this repetitive narrative unit carries the message of the story, which is the basis of BahramGour's test and spiritual evolution. Assuming that the repetition of the structure of the illustrateds is related to the repetition of the story representation in the single structure of the text of the poem, the components of these illustrated is compared to the structural features of the story and the relationship between the mentioned illustrates and the narrative concept of the system is investigated by a descriptive-analytical method to understand a similar concept in the structure of the illustrateds and the purpose of the painter of this design and concludes that the painter recognizing the message of the system, in order to convey the message of the system, designed similar drawings to emphasize the message of the story and To show the greatness of the Safavid court, he repeated the initial section in three drawings to depict the glory of the court.Keywords: Illustrated, structure, haftpeykar, Gonbad, manuscript, shahidmotahari’s school
-
خسرو و شیرین حکیم نظامی از منظومه های مشهور فارسی در حوزه ادبیات غنایی است. در این داستان، چهار زن با سرمایه های متنوع وجود دارد. این چهار زن در کشاکش داستان با موقعیت های خاصی روبه رو می شوند و در سیر داستان ناگزیرند از سرمایه ها در جهت منافع خود بهره برند. این پژوهش در یک مطالعه بینارشته ای با استفاده از منابع، اسناد و ابزار کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی، چیستی و چرایی نوسان سلطه عشاق در منظومه های یادشده را ازمنظر جامعه شناسی و برپایه آرای پی یر بوردیو بررسی می کند. براساس نظریه کنش پی یر بوردیو می توان الگوهای متفاوت بهره وری هریک از شخصیت ها را از انواع سرمایه هایشان بررسی کرد و نشان داد که میدان سرمایه و گرایش های ذهنی این زنان چه نقشی در زندگی آنان ایفا می کند. سرمایه های چهارگانه بوردیو عبارت اند از: سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین. در این پژوهش، این چهار سرمایه در باب چهار زن مهم منظومه، یعنی مهین بانو، شیرین، مریم و شکر بررسی می شوند. یافته ها نشان می دهد این زنان با سرمایه های چهارگانه ای که در اختیار دارند، در میدان های گوناگون، کنشگری دارند و در بخش مسلط میدان ها حضور می یابند؛ اما به دلیل نامتوازن بودن سرمایه ها و ناکارآمدی درکاربست آنها، به جز شیرین هیچ یک توفیق پایداری نمی یابد.
کلید واژگان: منظومه خسرووشیرین, نظریه کنش پی یر بوردیو, سرمایه های چهارگانه, سلطه, زنانLiterary Arts, Volume:15 Issue: 2, 2023, PP 81 -102Khosrow and Shirin of Nezami is one of the well-known Persian verses in lyrical literature. In this story, there are four women with various capitals. They, through the conflicts of the story, confront special situations and unavoidably apply their capital toward their benefits. This research is an interdisciplinary study using references and library documents. This descriptive-analytical study analyzes the cause and quiddity of the pendulum (variation) of the lovers’ dominance in the mentioned verses from the sociological viewpoint using Pierre Bourdieu’s theory of action. Based on this theory, we can analyze different patterns of productivity of each of the characters according to their capital types and show the role of the capital arena and the mental orientation of woman in their life. In this study, the quadruple capitals of Bourdieu which involve financial capital, cultural capital, social capital, and symbolic capital were analyzed in line with the four prominent women of the verse (Mahin Banoo, Shirin, Maryam, and Shekar). The findings show that women possessing different quadruple capitals are active in different fields and are present in dominant parts, but because of the unbalanced capitals and ineffective use of them, none of them except Shirin attain consistency.
Keywords: Khosrow, Shirin verse, Pierre Bourdieu’s Theory, lyrical literature, Quadruple Capitals, domination, women -
عبدالعزیز ملقب به محیی الحصاری یکی از سیره نویسان نبوی است که در ابتدای قرن نهم می زیسته و در هیچ یک از مراجع و مآخذ، اسمی از او نیامده است. او صاحب اثری به نام متمم السیر فی فضیله خیر البشر است. این کتاب را می توان کتابی تاریخی نیز به شمار آورد؛ زیرا مولف افزون بر شرح صفات ظاهری و معنوی رسول و حتی نام بردن از فهرست دقیق اموال و دارایی ایشان و نقل برخی از سخنان آن حضرت، وقایع صدر اسلام را از سال اول تا به خلافت رسیدن امام علی (ع) به طور دقیق و مفصل بیان کرده است. مولف در مقدمه یادآور شده که اثر خود را در دوازده روز نوشته است؛ بنابراین بخش بندی کتاب در دوازده مجلس است. هر مجلس دربرگیرنده یک خطبه عربی و ترجمه فارسی آن است و در آخر خطبه نیز آیه ای نقل شده است که موضوع مجلس در شرح و توضیح آن آیه است. از این اثر، یک نسخه در کتابخانه نور عثمانیه به شماره 2854 نگهداری می شود. این اثر تصحیح شده است و در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به معرفی و گزارش ارزش های این متن و ساختار و محتوای آن پرداخته می شود. این اثر دربردارنده همه وجوه زندگانی پیامبر (ص) و تاریخ صدر اسلام و نیز ویژگی های لغوی و اطلاعات واژه شناسی است و همین بیانگر اهمیت آن است؛ نیز اثری تفسیری، تاریخی، اخلاقی و اعتقادی است که در ذکر مطالب آن به منابع مختلف همراه با نقد آنها استناد شده است. قدمت اثر و منحصربه فردبودن آن نیز بر اهمیت آن افزوده است.
کلید واژگان: سیره نویسی, متمم السیر, عبدالعزیز محیی الحصاری, مجلس نویسی, قرن نهمOne of the prophetic biographers is Abdul Aziz, nicknamed Mohy Al-Hesari, who lived at the beginning of the ninth century and is not mentioned in any of the references. He is the author of the historical book Motamem al-siar fi Fazilateh Khair Albashar. The author, in addition to describing the outward and spiritual attributes of the Prophet, has accurately described the events of the beginning of Islam from the first year until the caliphate of Imam Ali. In this regard, the present study aims to investigate the biography of the Prophet in this work. In the introduction, Mohy Al-Hesari states that he wrote his work in twelve days, so the book is divided into twelve chapters. Each chapter contains an Arabic sermon and its Persian translation. A copy of this work is kept in Nour Othman Library No. 2854. The findings of the present study indicate that this work is important in terms of the subject matter as well as lexical features and lexical information. It is also an interpretive, historical, moral, and doctrinal work that has been cited in various sources along with their critiques. The antiquity of the work and its uniqueness have also added to its importance.
Keywords: hagiography, Motamem al siar, Abdolaziz Mohy Al-hesari, Sira Writing, Ninth Century -
خمسه نظامی، از منظومه هایی است که در طول تاریخ، نسخ متعددی از آن، به صورت مصور و غیرمصور تهیه شده است. به خاطر رابطه متن منظومه و نگاره ها، نسخ مصور علاوه بر متن منظومه، بار معنایی حاصل از نگاره ها را نیز در خود جای داده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به شناساندن نگاره های نسخ هفت پیکر در مجموعه ای از نسخ برگزیده خمسه نظامی با عناوین: دانشگاه تهران با کد 5179، مدرسه عالی شهید مطهری با کد 400، کتابخانه کنگره آمریکا، کاخ گلستان با کد 1951، مجلس شورای اسلامی با کد 930، کتابخانه ملی با کد 15275-5 و کد 3058256 از کتابخانه دیجیتال مربوط می پردازد. با توجه به رابطه متن منظومه و نگاره، در نسخ مصور، آگاهی از تعداد و موضوع نگاره ها و مقطع قرار گرفتن آن ها در متن و کانون روایت و نوع روایت آنها گام ارزشمندی برای آغاز تحقیقات بعدی در این زمینه است. پژوهش حاضر نشان می دهد، در نسخ مصور بررسی شده، بهرام گور محور اصلی روایت نگاره هاست و بیشترین بسامد آن مربوط به حضور بهرام گور در هفت گنبد است و در ترسیم نگاره ها، نگارگر کاملا تابع متن نیست.کلید واژگان: خمسه نظامی, هفت پیکر, نسخه خطی مصور, نگاره, رابطه متن و تصویرNizami’s Khamseh is the poems has been repeatedly copied in the illustrated and non-illustrated forms during the time. Illustrated manuscripts have in addition poems, the meaning concepts of illustration and it is because of being relation among poems and its illustrations. This paper, introduce illustrations of Haft Peikar of Nizami’s Khamseh’s manuscripts by Descriptive-analytical method. They are as following, university of Tehran’s manuscript- code 5179, Shahid Motahhari’s -code 400, America Library of Congress, Kakh Golestan -code 1951, Islamic Consultative Assembly-code 930, National library-code5-15275 of N. L. digital, National library-code 3058256 of N. L. digital. Due to the relation between illustration and poems, being aware of the number as well as the subject of illustrations and the main focus of their narrative, is important for later research in this field. The paper says that in the above manuscripts, Bahram Gour is the main focus of the narrative and most frequently revolves around his presence in seven domes while the painter is not completely bound to the text.Keywords: Nizami’s Khamseh, Haft Peikar, illustrated manuscript, Illustration, relationship between poem, illustration
-
ادبیات دفاع مقدس بدون شک دارای ویژگی هایی است که به عنوان یک گونه ادبی خاص از سایر انواع ادبی متمایز می شود. بررسی و تحلیل اشعار این گونه از نظرگاه های مختلف حایز اهمیت است. اصفهان از جمله شهرهایی است که طلایه دار جنگ بوده و نقش آفرینی های اصفهانی ها در جنگ بر کسی پوشیده نیست. شعرای اصفهان نیز از این پشتوانه معنوی بهره برده و آثار هنری برجست های خلق کرده اند. شهدای والامقام به عنوان اسوه های بارز دفاع مقدس نقش و تاثیر بسزایی در شعر پایداری اصفهان ایفا می کنند و شاعران متعهد اصفهانی با ذکر نام اسوه های پاک و دلاور دفاع مقدس در اشعار خود از این شخصیت ها برای بیان افکار و اندیشه های خود استفاده کرده و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم شگرف آنان را بازگو کرده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، تاثیر و نقش اسوه های دفاع مقدس در شعر شاعران اصفهان در ابعاد گوناگون نشان داده می شود. نتایج حاصل از تحقیق، این تاثیرات را شامل می شود: حفظ و احیای هویت های مذهبی، ملی و تاریخی، ایجاد انگیزه و تهییج احساسات، پاسداری از کیان، استقلال و افتخارات میهنی و ملی، منش دینی و اسلامی اسوه های دفاع مقدس با تاثیرپذیری از اسوه های دینی، الگوبرداری جوانان و هشدار و آگاهی بخشی به آنها و التزام به نوعی عرفان عاشقانه.
کلید واژگان: دفاع مقدس, شاعران اصفهان, اسوه, تاثیرPolitical and social transitions after the revolution and the imposed war leaded the atmosphere of the society to a trend towards a sort of literature of endurance and perseverance called holy defense literature and holy defense as a great event in the history of Islamic revolution caused deep transformation in literature of Iran specially literature of perseverance. Undoubtedly literature of holy defense as a branch of the literature of perseverance has distinctive characteristics that separates it as a special type of literature from the other types. Survey and analysis of the poems of this type from various points of view has particular importance. One of the fields of survey is the presence of the prominent characters of the holy defense in poems of the poets that are introduced as the emblem and symbol in literal texts. In this study the poems of Isfahanian poets were selected. Isfahan is a city which played an important role in war and play of its citizens and the bravery of its commanders is not covert to anyone. The poets of Isfahan also enjoyed from this spiritual prop and created prominent artworks. Great martyrs as the significant emblems of the holy defense have significant effect in poems of perseverance and Isfahanian responsible poets express their thoughts through naming the innocent chivalrous emblems in their poems and retell their dramatic direct and indirect effects. Emblems are the people that because of their specific moral, cultural and social characteristics deserve to be the model by other people. Thus, seeking these moral treasures among the literal texts and poems is a big opportunity to know the effects of these emblems in individual and social aspects to display their role and influence in literature more than before. Therefore, this study which has been done in a descriptive-analytical way is supposed to survey and analyze their most important effects and reflects their practical role in developing human character and prosperity and the society identification. Through Studying these poems among the works which they have collected the holy defense poems of Isfahan and the available collections in this field, the main impacts and transformation that these precious emblems had on poetry and the holy defense literature of Isfahan and even Iran, we can infer these results Generally the impacts are classified into 8 groups: 1. Cohesion and replication with the national, religious and historical emblems 2. Keeping and reviving the religious national and historical identification 3. To motivate and stimulate the emotions 4. To keep the homeland, Independence and national honors. 5. Showing the emblems as national honor 6. The effect of religious emblems on beliefs and behaviors of holy defense symbols of Isfahan. 7. The youth emulation of emblems, warning and informing them 8. Bond with romantic mysticism.
Keywords: Holy Defense, perseverance literature, Isfahanian poets, emblem, impact -
فرضیه سلطه شناسی عاشق و معشوق بر یکدیگر، برآیند روی کرد جامعه شناختی نظریه پردازی مانند جورج لوکاچ، پی یر بوردیو و تیودور آدورنو در مقوله عشق است. در این مقاله، بنا براین است که از طریق خوانش عناصر جامعه شناختی ذی ربط با عشق، به وضعیت سلطه، علل و پیامدهای آن در عاشقانگی لیلی و مجنون نظامی گنجوی بپردازیم. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، این تحقیق آشکار ساخت که عشق با جدال دیگرخواهی دو کودک تا نوجوانی و جوانی، در جغرافیایی صورت گرفته و عینیات، ذهنیات و عادت واره ها و پایگاه اجتماعی، بر سلسله مراتب رفتاری عشاق حاکم گشته است، نه اراده آن ها وحدت جمع و سلطه-؛ در تفکر عشاق رسوخ کرده و همبستگی های مردمی با لیلی و مجنون، نتوانسته است از پس نظام قبیلگی برآید. جامعه شناختی رفتار آن ها نشان داد که سلطه مردانه به عنوان یک افزوده و متغیر، گه گاه لیلی را سلطه پذیر کرده اما نیروی معشوقگی در اغلب اوقات تعادل سلطه را به نفع لیلی بر هم زده است و در نهایت عینیات و ذهنیات جامعه، متغیر فعال و طبقاتی دیگری را به نام ابن سلام وارد داستان کرده تا عشق ناکام، که دلخواه ذهنیات جامعه است سوزناک و اثرگذارتر بر فضای داستان سیطره یابد.
کلید واژگان: سلطه شناسی عشق, پایگاه طبقاتی عشاق, عینیات و ذهنیات, لیلی و مجنونThe premise of lover and lover dominance over each other is the result of a sociological approach of theorists such as George Lukach, Pierre Bourdieu and Theodore Adorno in the category of love. In this paper, through reading the relevant sociological elements with love, we can address the status of domination, its causes and consequences in the love of Leily u Majnun Neziganjoy. The research method is descriptive-analytical, the research revealed that love was carried out by the conflict of dokodak otherness until adolescence and youth, in a geographical way that the objects, minds, habits and social base dominated the behavioral hierarchy of lovers, not their will. Unity of pluralism and domination has permeated the thinking of lovers and social solidarity with Leily and Majnun has not been able to cope with the system of tarigi. The sociology of their behavior showed that the male dominance, as an addition and variable, has occasionally dominated Leily, but the force of mistress has often disturbed the balance of domination in Lily's favor, and ultimately the objects and minds of society have entered another active and class variable, ibn Salam, into the story so that failed love, which is desired by the minds of the Stonak society and more influential in the space of the story.
Keywords: Cognitive domination of love, the class base of lovers, Objectively, mindsets, Leily, Majnoon -
کهن الگوی «جهان» از جمله قدیمی ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده ، عمدتا حایز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینه جویی و... بوده است. وی از جمله شاعرانی است که با چشم انداز تعلیمی و با هدف برحذر داشتن انسان از دلبستگی به جهان و گوشزد کردن آفات و خطرات آن، به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و از طریق «امر به معروف» و تمرکز بر «نهی از منکر» صفات منفی جهان را به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات و منظومه فکری تعلیمی خود به کار می گیرد. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از آراء ژیلبر دوران، نظریه پرداز و انسان شناس مشهور فرانسوی، در زمینه ساختار تخیلات، نشان دهد بین مفهوم روان شناختی گذر زمان و نزدیک شدن به مرگ و واکنش شاعر در مهار زمان، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد و آفرینش تصاویر تعلیمی از سوی شاعر، اساسا نوعی جدال برای کنترل زمان و رهایی از مرگ و ترس ناشی از آن است و بسامد این گونه تصاویر در دیوان ناصرخسرو، اثبات کننده این موضوع است که ترس از گذر زمان در وجود شاعر رخنه کرده و منجر به خلق ایماژهایی شده که اغلب به صورت پند و اندرز در کلامش آمده است. نکته ای که در نظریه دوران مغفول مانده و این مقاله به آن توجه داشته، تبیین و تحلیل جنسیت مونث در شکل گیری تصویر کهن الگوی جهان بوده است.کلید واژگان: شعر تعلیمی, کهن الگو, جهان, ناصرخسرو قبادیانی, ژیلبر دورانThe archetype of "the World" is one of the oldest images existed in the poetry of some poets since the beginning of Persian poetry and it has been reflected until the end of the eighth century AH. The image that Naser Khosrow has depicted in his relationship with the world contained unappealing traits such as incompatibility, enmity, hatred, and so on. Naser Khosro is amongst the poets having a didactic viewpoint with the aim of warning man's attachment to the universe, its pests and dangers. He has frequently used this archetype in his poetry and focused on "commanding to the virtues" and "Prohibition the vices." He has also indicated the negative traits of the world and in shaping the structure of one's imagination and educational thinking system. This article aims at applying Gilbert Doran’s theoretical views (the famous French theorist and anthropologist) of the imaginative structure in Naser Khosro's Divan. The research intends to indicate that there is a direct and close relationship among issues such as the concept of time, death, and the poet’s reaction to controlling time. The creation of didactic images by the poet is basically a struggle to control time and get rid of death and its resulting fear. The frequency of such images in Naser Khosro’s Divan approve that fear of time passage has penetrated the poet's mind, led him to create images which have often been in the form of advice; the point that has been overlooked in the theory of the age. This article intends to explain and analyze the female gender in the formation of archetype of "the world" the universe.Keywords: didactic poem, Archetype, The world, Naser Khosrow Ghobadiani, Gilbert Doran
-
محبوب القلوب تالیف میرزا برخوردار بن محمود ترکمان فراهی از آثار داستانی عامیانه عصر صفویست. شامل داستان های اخلاقی، اجتماعی، اندرزی، آموزنده، عاشقانه و از نظر ساختار روایی مانند کلیله و دمنه حکایت در حکایت است. در این مقاله این اثر با توجه به اشعاری که در خلال متن درج و تضمین شده اند از لحاظ موضوع و کارکرد آن در نثر داستان بررسی و تحلیل گردیده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای است. مجموع اشعار بهکاررفته در متن داستان استخراج گردیده و با توجه به محتوای اشعار و کیفیت ارتباط و پیوستگی آنها با متن داستان بررسی و تحلیل شده اند. دستاورد پژوهش اینست که موضوعات این اشعار با توجه به محتوای داستان به شش دسته طبقه بندی می شود که بر اساس میزان کاربرد به ترتیب موضوع اخلاق، توصیف، اندرز و حکمت، عشق، دعا، مدح بیشترین بسامد را دارند. این آمار بیانگر اینست که داستانهای عامیانه اهداف تعلیمی و پرورشی دارند و صرفا جنبه سرگرم کنندگی ندارند. به لحاظ کیفیت ارتباط اشعار با متن داستان چهار نقش یا کارکرد استنباط شده است: تایید، تاکید، تکمیل، توصیف. ابیاتی که نقش تکمیل داستان را دارند با 23/52 درصد بالاترین میزان را به خود اختصاص داده اند و در رتبه دوم ابیات با کارکرد توصیف 16/20 درصد و ابیات با کارکرد تاکید 16/17درصد در رتبه سوم و ابیات با کارکرد تایید با 46/10 درصد در مرتبه چهارم قرار می گیرند. ابیاتی نیزکه ضرب المثل شده اند 63/24درصد از کل ابیات را تشکیل می دهند.کلید واژگان: محبوب القلوب, میرزابرخوردار فراهی, اشعار میان متنی, داستان عامیانه, صفویهFolk stories have a long history dating back to pre-Islamic times. These stories contain many valuable sources and topics of moral, social, educational, counseling, etc., so research in them is necessary. The art of storytelling reached its peak in the Safavid era. One of the popular stories of this period is Mahboob al-Gholoob, which was written by Mirza Barkhordar bin Turkman Farahi. This article has been done by descriptive – analytical methods. The verses that come through this story are examined in terms of subject matter and function. In terms of subject, moral, social and educational verses with 41.80% in the first rank, descriptive verses and currently with 20.16% in the second rank, rulings and advice verses with 16.41% in the third rank and romantic verses that have a great connection with descriptive verses They are in the fourth place with 14.17%. In terms of function, supplementary verses are in the first place with 52.23%, descriptive verses are in the second place with 20.16%, emphatic verses are in the third place with 17.16% and confirmation verses are in the fourth place with 10.46%. In this book, in addition to Mirza's poems, the verses of other poets have also been used. According to statistics, 24.63% of the verses in this book are proverbs. Due to his secretarial profession, Mirza Barkhordar Farahi has used Arabic words, long words, long phrases and nested anecdotes in the form of Kelileh va Demneh.Keywords: Mahboobal Gholoob, Mirza Barkhordar Farahi, Intertexual Poems, Folk Story, Safavid
-
مرزبان نامه به عنوان یکی از ارزشمندترین آثار کلاسیک، دربردارنده حکایت ها و قصه هایی است که علاوه بر ارزش تعلیمی و اخلاقی آن، بازتاب فرهنگ و تمدن کهن ایران بزرگ ماست. نکات گرانقدر و آموزنده این کتاب می تواند فرا راه تمامی طبقات اجتماع از کودک تا پیر باشد اما نثر فنی و تا حدی مصنوع آن مانع بزرگی در رسیدن به آن مفاهیم است که باعث توجه بازنویسان به این کتاب شده است؛ در این پژوهش سه اثر بازنویسی شده از مهدی آذریزدی، مریم لطفعلی و عبدالمجید نجفی مورد بررسی قرار گرفته است و ضمن سنجش این آثار، سعی گردیده، عناصر داستانی آنها و االگوهای یک بازنویسی خلاق مورد ارزیابی قرار گیرد تا در نتیجه، االگوی مناسبی برای بازنویسی این کتاب فخیم ارایه گردد. در این آثار، گاهی بازنویسان توانسته اند، پیرنگ حکایت ها و شخصیت پردازی را تقویت نمایند ، هم چنین لحن را نیز مناسب با مخاطبان تغییردهند. در مورد زاویه دید و درون مایه - جز در مواردی نادر- تغییر خاصی به وجود نیامده است. از میان این بازنویسان، متن مریم لطفعلی با کمترین خلاقیت بیشترین شباهت را به متن اصلی دارد و متن مهدی آذریزدی و عبدالمجید نجفی به ترتیب اهمیت، در تقویت و به روز رسانی حکایت ها موفق تر بوده اند.
کلید واژگان: مرزبان نامه, بازنویسی, عناصر داستانمجله مطالعات داستانی, Volume:7 Issue: 1, 2022, PP 105 -122Marzbannameh ,one of the most valuable works of classical texts, Includes stories and tales that in addition to its educational and moral value, the reflection of our ancient Iranian culture and civilization. The expensive and instructive tips of this book can be from the child to the ages of all classes of society but Technical prose and to a certain extent its artifacts are a major obstacle to achieving those concepts Which has drawn the attention of the replayers to this book. In this research, three rewritten works by Mehdi Azarzadi, Maryam Lotfali and Abdolmajid Najafi have been investigated and while measuring these works, we tried to evaluate their story elements and the origins of a creative rewrite As a result, it's a good idea to rewrite this awesome book. In these works sometimes the rewriters have been able to amplify narratives and personalities. They also changed the tune to the audience. There is no particular change in the angle of view and inside - except in rare cases. From these rewriters, Maryam Lotfali's text with the least creativity is most similar to the original text And the text of Mehdi Azarzadi and Abdolmajid Najafi have been more successful in updating the story in order of importance.
Keywords: Marzbannameh, rewriting, elements of the story -
در نسخ مصور، متن ادبی مبنا و پایه شکل گیری نگاره هاست و نگارگر برای انتقال مفاهیم از متن ادبی به تصویر، از ابزارهای گوناگونی استفاده می کند و نمادگرایی از موثرترین ابزارهای انتقال معنا برای هنرمندان ایرانی بوده است. بنابر رمزگونه و تمثیلی بودن بنیان های متافیزیکی نهفته در هفت پیکر نظامی، نگاره ها هم برای انتقال این مفاهیم به مخاطب، می توانند از این زبان رمزی و استعاری تبعیت کنند. این پژوهش، براساس روش توصیفی- تحلیلی به چگونگی انعکاس مفاهیم رمزگونه و پنهانی داستان گنبد سیاه هفت پیکر در نگاره مربوط به نسخه مصور خمسه نظامی متعلق به مدرسه عالی شهید مطهری پرداخته است. نتیجه مطالعه این است که نمادهایی که در نگاره براساس مفاهیم نمادین متن منظومه انعکاس یافته اند، به منظور انتقال پیام اصلی داستان گزینش شده اند؛ ولی تابع صرف متن ادبی مربوط نیستند و گزینش نمادها در نگاره مربوط با تناسبات فرهنگی زمان خود نیز ارتباط دارد.کلید واژگان: هفت پیکر, نظامی, نگاره, نماد, گنبد سیاه, نسخه مصورLiterary Arts, Volume:13 Issue: 3, 2021, PP 49 -64In an illustrated manuscript, symbols are usually used to transfer concepts from a literary text to an image. This research deals with how the cryptic and hidden concepts of Haftpeykar’s story are reflected on the illustrated manuscript kept in Shahid Motahari University, based on the analytical-descriptive method. The results show that symbols are used in the illustrated manuscript based on the symbolic meanings of the text of the poem. In other words, symbols have been selected to convey the main message of the story, but they do not follow just the literary text but the choice of symbols in the illustrated manuscript is also related to the cultural proportions of their time. The research method in this study is documentary and analytical and the data are collected using a library research method.In mystical literature, deep meanings are expressed using symbols. The symbol displays the theme of the imagination artistically, because it is interpretable. Since Iranian painting has a long history with Persian poetry and literature, over time it merged with Old Iranian wisdom and Islamic mysticism in a way that literary texts became the basis for the creativity of Iranian painters. Nizami’s Haftpeykar is the most mysterious collection of his five versified stories. Haftpeykar’s message is spiritual excellence. Every Gonbad’s story contains a teaching for Bahram Goor to enlighten his soul. The miniature (attached image) narrates a section of the story in which the protagonist, after discovering the secret of the black-wearing people of the city, meets Lady Parizadegan.According to the results, in the miniatures of the “Black Gonbad” story of Haftpeykar from Nizami’s Khamseh (5 poetries or treasures) kept in Shahid Motahari University, symbols are divided into three categories regarding the text. The first group consists of symbols that are used exactly in the text of the poem and symbolic concepts are expressed with their help. The second group contains the symbols that do not appear in the text of the poem, but the miniature is used to convey the symbolic meanings of the story. Finally, the third category includes the symbols that are not a reflection of meanings of the text of the poem but they are influenced by factors outside the text and work to express concepts beyond the text of the poem.Keywords: Haftpeikar, miniature, symbol, black Gonbad
-
قصه های عامیانه، مملو از ماجرا هایی است که ساختار روایی و داستانی مناسبی دارند و بیشتر عناصر دراماتیک و نمایشی مناسب جهت تبدیل به فیلم نامه و ساخت پویانمایی را نیز دارا هستند. در این پژوهش، با روش تحلیل محتوا، عناصر روایی و داستانی موجود در قصه های عامیانه و متن منتخب یعنی قصه های مشدی گلین خانم نشان داده شده-است؛ در این قصه ها انواع خاصی از شخصیت دیده می شود و عناصری از قبیل کشمکش، گفت وگو، بحران، گره-افکنی، تعلیق و فضاسازی های فانتزی و خیالی، نمود بارزی دارد و زمینه مناسبی را برای اقتباس فیلم نامه از آن فراهم می نماید؛ علاوه بر آن در مبحثی جادو و فانتزی و ارزش آن برای پویانمایی مطرح شده است. نیز دریافته ایم که عناصر فانتزی در این قصه ها فراوان است که باعث استفاده بهتر فیلم نامه نویس از این گونه خاص می شود و می توان با اقتباس از این قصه ها که مملو از مایه های فرهنگ کهن ایرانی است، بین پویانمایی و فرهنگ ایرانی ارتباط برقرار نمود.
کلید واژگان: پویانمایی, قصه های عامیانه, گلین خانم, فانتزی, عناصر دراماتیکمجله مطالعات داستانی, Volume:6 Issue: 1, 2021, PP 145 -161Folk tales , It is full of adventures that have a proper narrative and story structure and Most of the dramatic elements are also suitable for converting to film and animation.In this study, using content analysis method, the narrative elements contained in folk tales and selected text means “Mashdi Galin Khanom” are shown.There are certain types of characters in these stories and Elements such as : conflict, parley, crisis, knot, suspension and imagery, Conflict, Conversation, The crisis, Knotty, Suspension and fantasy spaces, in these tales have an important effect and provides a good context for the adaptation of the script; In addition, it has been discussed in a magic and fantasy theme and its value for dynamic visualization; We find that fantasy elements are abundant in these stories that make the screenwriter better use of this particular kind.It is possible to communicate between animation and Iranian culture by adapting these stories filled with ancient Iranian culture
Keywords: Animation, folk tales, Galin Khanom, Fantasy, Dramatic elements -
از داستان رستم و سهراب، به دلیل بهره مندی از عناصر دراماتیک و جذابیت های داستانی، تاکنون نمایش نامه، اپرا و فیلم نامه هایی بسیار اقتباس شده است. این داستان از برجسته ترین و تامل برانگیزترین داستان های شاهنامه است که در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت، در برابر یک دیگر قرار می گیرند. یکی از این اقتباس ها، پویانمایی «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند در سال 1392 است. ازآن جاکه ساخت پویانمایی در کشور ما نوپاست و نیاز به زیرساخت هایی دارد که به اعتقاد نویسندگان این جستار مهم ترین آن فیلم نامه است؛ لذا بر آن شدیم تا فیلم نامه این پویانمایی را با معیارهای کتاب چگونه از هر چیزی فیلم نامه اقتباس کنیم؟ اثر ریچارد کریوولن که مهم ترین مرجع نگارش فیلم نامه های اقتباسی است، مقایسه کنیم تا به هدف این پژوهش که کمک به نگارش اصولی و یافتن لغزش های فیلم نامه های اقتباسی از آثار کهن ادبیات این مرزوبوم است، بر اساس نمونه موردی حاضر دست یابیم. از این منظر با مقایسه اصل داستان در شاهنامه و پویانمایی، این نتیجه به دست آمده است که متن شاهنامه منطبق با الگوی ساختاری- محتوایی کریوولن است؛ ولی فیلم نامه پویانمایی اقتباسی، کم و کاستی هایی دارد که عبارت است از: نپرداختن به تبیین نوع اقتباس، در نظر نگرفتن روح داستان، تغییر ناگهانی پایان داستان بدون فراهم آمدن زمینه های آن از پیش، تغییر درون مایه اثر، عدم معرفی آفریننده داستان. ضمن این که با این دگرگونی، اثر را از ژانر اصلی حماسی-تراژدی خود خارج کرده، باعث ایجاد شبهه نوعی تحریف در داستانی چنین محبوب شده است.
کلید واژگان: شاهنامه, تراژدی, رستم و سهراب, پویانمایی, الگوی اقتباس کریوولن, کیانوش دالوندDue to having dramatic and story appeals, many dramas, operas, and screenplays were adapted from the tale of Rostam and Sohrab so far. This tale is one of the most prominent and controversial stories in Shahnameh in which destiny brings father and son in two opposing sides. One such adaptation is the animation of Rostam and Sohrab produced by Kianoush Dalvand in 1392. Since production of animation in our country is quite new and needs substructures according to the writers of this article the most important of which is screenplay hence the purpose of this article is to compare and contrast the screenplay of this animation with the criteria proposed in Richard Krevolin’s book “How to adapt anything into a screenplay” which is the most important reference in writing screenplay adaptations. This comparison further provides aid to systematic writing and finds errors in the screenplay adaptations produced from the masterpieces of Persian land’s literature. From this perspective and with the comparison of the genuine story with its animation copy it was concluded that the Shahnameh text lends itself well with the structure and content proposed by Krevolin, yet the animated screenplay adaptation has certain discrepancies such as not dealing with the genre of adaptation, not considering the spirit of the tale, sudden change in the story’s end without providing the foregrounds, changing the tale’s theme, and not introducing the tale’s author. Furthermore, alterations made in the tale caused the work to get out of its main genre which is tragic epic, and thereby induced distortion in such popular tale.
Keywords: Shahnameh, Tragedy, Rostam, Sohrab, Animation, Krevolin’s adaptation pattern, Kianoush Dalvand -
هنجار گریزی یکی از موثرترین روش های برجستگی زبان و آشنازدایی در شعر است که همواره شاعران از آن استفاده کرده اند. تکامل و ادبیت زبان شعر با فراروی از قاعده های زبان معیار و بهره مندی از ساخته ای غیرمتعارف تحقق می پذیرد و در اثر تکرار یک ویژگی بارز در طرز بیان شاعرانه به تشخیص و هویت سبکی نیز بدل می شود. یکی از انواع هنجارگریزی هایی که شاعر به مدد آن به آفرینش و خلاقیت اثر ادبی دست می یازد، هنجار گریزی دستوری است که در شعر فرخی نیز به ویژگی پرتکرار اشعار وی تبدیل شده است؛ بنابراین، آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد؛ تبیین نقش هنجار گریزی در شعر فرخی به روش مطالعه متن و تحلیل محتوا با بهره جستن از چارچوبی کیفی - توصیفی در اشعار فرخی است. دستاورد مقاله، گویای این مهم است که اولا برجسته سازی در حوزه دستوری زبان با طرز چیدمان جملات، درهم ریختن نظم جهت مندانه واژگان در محور هم نشینی و همچنین بینش خلاقانه وی در دخل و تصرف ساز و کارهای زبانی، حرکت تعالی گرایانه زبان شعری فرخی را نشان می دهد و دو دیگر اینکه در بین هنجارگریزی های دستوری بررسی شده، بیشترین برجستگی ها در حوزه افعال روی داده است.
کلید واژگان: زبان شناسی, هنجار گریزی دستوری, برجسته سازی, شعر مشروطه, فرخی یزدیAbnormality is one of the most effective methods of language prominence and familiarity in poetry that poets have always used. The evolution and literature of the language of poetry is realized by transcending the rules of standard language and benefiting from unconventional constructions, and due to the repetition of a prominent feature in the poetic expression, it also becomes a stylistic recognition and identity. One of the types of abnormalities with which the poet achieves the creation and creativity of the literary work is the grammatical abnormality, which has become a recurring feature of his poems in Farrokhi's poetry. Therefore, what is examined in this study; Explaining the role of abnormality in Farokhi's poetry by studying the text and analyzing the content using a qualitative-descriptive framework in Farokhi's poems. The achievement of the article shows that it is important that, firstly, highlighting in the grammatical field of language with the way sentences are arranged, disrupting the directional order of words in the axis of companionship and also his creative insight into language acquisition and mechanisms, transcendental movement of Farrokhi poetic language two show that among the grammatical aberrations examined, the most prominent ones have occurred in the field of verbs.
Keywords: Linguistics, Grammatical Normality, Highlighting, Constitutional Poetry, Farrokhi Yazdi -
کهن الگوی «زن گیتی» ازجمله قدیم ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر شاعرانی چون رودکی، فردوسی، منوچهری، ناصرخسرو و خاقانی وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم ادامه داشته است. ناصرخسرو ازجمله شاعرانی است که به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و عمدتا صفات منفی مشترکی را میان زن و گیتی به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات خود به کار می گیرد. عمده ترین این صفات عبارت اند از: غداری، گنده پیری، دیوکرداری، جادوگری، بی وفایی، نامهربانی، سفلگی، بدخویی، دورویی، گربه صفتی، زنگ رنگی، زال شکلی، رعنایی، شوی کشی، فاحشگی و گنگی. این مقاله به تحلیل ساختار کهن الگوی زن گیتی در شعر ناصرخسرو قبادیانی می پردازد و تغییر و تحولات و کیفیت و کمیت های تصویرسازی های این کهن الگو را در اشعار این شاعر مشهور سبک خراسانی بررسی می کند و تاثیر این نوع ساختار تخیلی را در روند شاعرانگی و اندیشه این فرزانه یمگانی نمایان می سازد. نوشتار حاضر نشان می دهد تصویر زن گیتی پیش از ناصرخسرو، در فرهنگ ها و آیین های سرزمین های دیگر هم بازتاب داشته است. سختی ها و دشواری ها زندگی فردی و اجتماعی ناصرخسرو، فرار از زمان و ترس از مرگ، منجر به پیدایش این کهن الگو شده است.
کلید واژگان: کهن الگو, زن گیتی, ناصرخسرو قبادیانی, صورخیالThe universal female archetype is one of the oldest images which are emerged in primitive Persian poem of some poets of which Roudaki, Ferdousi, Manouchehri, Naserkhosro and Khaghani are highly mentioned and had been existed until 8th century. Naserkhosro is one the poets who used this archetype abundantly in his poems and mainly indicated the contributed negative traits between the female and the universe, as well and applied them in his own imaginable structure. These main traits are mentioned as: the glories, the oldness, the evil behavior, magic, being not loyal, unkindness, cruelty, wilderness, lying, being deceived, evilness, the husband-killing, being harlot, and ambiguity,. This article analyzes the universal female in Naserkhoro Ghobadiani’s poem and indicates its effect on the changes and evolutions, the qualities and quantities of the image-making in these poems by Khorasani’s style and also, proposes the effect of this imaginable structure in the poetic procedure and the thought of this scientist. The proposed study illustrates that the universal female before Naserkhosro, time escape and death frightening lead to the emergence of the archetype.
Keywords: Archetype, the universal female, Naserkhosro Ghobadiani, the imaginative elements -
اهمیت قصه های عامه بر کسی پوشیده نیست. این قصه ها روایت های شفاهی بوده که بعدها مکتوب شده اند و از نظر نثر داستانی و ساختار متنی اهمیت دارند. دوره صفوی از نظر اشتمال بر تعداد بسیاری از این داستان ها شایان توجه است. از نظر سبکی درآمیختگی نظم و نثر از ویژگی های نثر داستانی این دوره است. اشعار فراوانی در نثر داستانی دیده می شود که قابلیت تحقیق دارد. از این رو، در این پژوهش از میان داستان های عامه عصر صفوی داستان بوستان خیال یکی از بلند ترین داستان های عامه تالیف میرمحمدتقی الجعفری الحسینی مشهور به خیال احمدآبادی شاعر و داستان پرداز قرن دوازدهم هجری در شبه قاره هند برگزیده شد. هدف این پژوهش تحلیل اشعار پراکنده در این داستان است که براساس موارد زیر تحلیل می شود: 1. بررسی موضوعات شعری و تنوع به کارگیری آن ها در خلال داستان، 2. چگونگی به کارگیری این اشعار در خلال متن و ارتباط آن ها با متن داستان، 3. شناسایی سرایندگان اشعار. روش تحقیق کیفی و کمی و توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش در بخش موضوع بیانگر این است که به ترتیب موضوعات توصیفی، عاشقانه، اندرزی، اجتماعی، انتقادی، حماسی، دعایی، اعتقادی و مدحی بیشترین تا کم ترین بسامد را دارند و بر اساس کارکرد می توان چگونگی به کارگیری اشعار را در ارتباط با نثر داستان در چهار بخش تایید، تاکید، تکمیل و توصیف قرار داد که در بخش تکمیل با 55 درصد، توصیف 33 درصد، تاکید 9 درصد و تایید 2 درصد به ترتیب بیشترین تا کم ترین میزان را دارا هستند. کوشش داستان پرداز بیشتر در به کارگیری اشعار شاعرانی چون صایب، سعدی، حافظ، جامی، مولوی، فردوسی، نظامی، عطار و... است.
کلید واژگان: داستان های عامه, بوستان خیال, خیال احمدآبادی, استشهاد, صفویهThe historical, social, and literary significance of folk tales is a generally accepted notion. Since these stories are oral narratives that were later written, they are important in terms of narrative prose and textual structure. The Safavid period is also noteworthy in terms of profiling many of these stories. So far as the style is concerned, the combination of order and prose is one of the characteristics of fictional prose of this period. There are many poems in fiction that can be studied. However, in this study, among the popular stories of the Safavid era, the story of Bustan-i Khayal (Garden of Imagination) is selected as one of the largest and most famous folk tales with a collection of historical tales and stories of demons and fairies, written by Mir Mohammad Taqi Al-Jaafari Al-Husseini nicknamed "Khayal", and also known as Khayal Ahmadabadi. The storyteller lived in the twelfth century AH in the Indian subcontinent. The purpose of this study is to analyze the scattered poems in the story of Bustan-i Khayal, following these
Keywords: Folk stories, Boostan-i- Khayal, Khayal Ahmad Abadi, Allusion, Safavid. -
نشریه عرفان اسلامی، پیاپی 63 (بهار 1399)، صص 193 -214شرح محبت نامه جامی اثر محمدبن غلام بن محمدگهلوی، از نویسندگان شبه قاره هند در اوایل قرن سیزدهم هجری است. اگرچه از آثار دست دوم فارسی است اما به دلیل داشتن دانش و اطلاعات عرفانی حایز اهمیت است. در شرح محبت نامه جامی، جوهر و روح تعلیم صوفیه انعکاس دارد. آنچه از این نسخه استنباط می شود شارح محبت نامه نه تنها مردم را به انزواطلبی و دوری از اجتماع و مدنیت ترغیب نکرده است بلکه به عکس در ساماندهی حیات بشری و حدومرز حضور مدنی انسان ها در جامعه انسانی توجه داشته است. او افقی وسیع تر به نام خدمت و شفقت بر خلق پیش روی آدمیان می گشاید. افکار گهلوی از جامی نشات گرفته است. او در مقدمه شرح محبت نامه بیان می کند که دل سراپرده عشق است و آن دلی که از عشق بی بهره است جسمی بی حیات است و جهان و هرچه در اوست از نفحه عشق آفریده شده است. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه و تاکید بر اهمیت شناخت شرح محبت نامه جامی در ادب فارسی، نخست به معرفی کوتاهی از این اثر و موضوع آن پرداخته، سپس به جستجوی اندیشه های عرفانی و اجتماعی محمدبن غلام گهلوی و بازیابی این اندیشه ها در عرصه ها و حوزه های گوناگون می پردازد.کلید واژگان: محمدبن غلام گهلوی, اندیشهاجتماعی, اندیشهاخلاقی, اندیشهعرفانی, شرح محبت نامهThe description of the jumbo's contribution to the work of Muhammad bin Ghulam ibn Muhammad gohlawi is from the writers of the Indian subcontinent, was the beginning of the thirteenth century AH. Although it is a Persian work, it is important because of the knowledge and information of the mystical. In the description of the jama's book, the essence and spirit of the teachings of Sufism are reflected. What is inferred from this edition is not merely encouraging people to be isolated and away from society and civilization, but rather, in the organization of human life and in the context of human civilization in human society. He opens a broader horizon in the name of service and compassion for the creation of men. Thoughts of Gohlawi have come from a cup. In the Preface to the Companionship, he states that the heart is the source of love, and the reason that is lacking in love is a dead body and the world and everything in it is created from the influence of love. The purpose of this study was to explain the position and emphasis on the importance of recognizing the publication of the Jami Prize in Persian literature, first briefly introducing this work and its subject, then seeking the mystical and social ideas of Muhammad ibn Ghulam Gohlavi and retrieving these ideas in various fields and areas.Keywords: Mohammad bin Gholam Gohlawi, Social Thought, Thinking about religion, Thinking about Islam, Explanation of Publication
-
نظارت، به عنوان رکن اصلی نظام های اجتماعی مدرن، مفهومی است که شهروند را به وضعیت تابع تبدیل می کند. این تابعیت نه به عنوان سیستمی که باید همواره کنترل شود، بلکه به عنوان ساختاری عمل می کند که شهروندان را به سوژه های خود نظارتی تبدیل می کند. نشان دادن این وجه ویران گر نظام های اجتماعی مدرن، همواره وظیفه جامعه شناسان تلقی شده است. مقاله حاضر بر آن است که با روش تحلیل محتوا، دلالت ضمنی متون دوگانه فوق و قرابت ها و تفاوت های آن ها را با یکدیگر نشان دهد. نتیجه پژوهش این است که هر دو رمان، انتقادی علیه توتالیتاریسم برآمده از عقلانیت ابزاری هستند که آگاهانه یا غیرآگاهانه مولفه های انقیاد، نظارت و مراقبت نظام های حاد عقلانی را در خود لحاظ کرده و آن را به عنوان خراب آبادی مدرن به تصویر کشیده اند.
کلید واژگان: رمان, نوزده هشتاد و چهار, بهشت خاکستری, توتالیتاریسم, نظارتSupervision, as a key element of modern social systems, is a concept that transforms the citizen into a subordinate state. This citizenship acts not as a system that must always be controlled, but as a structure that transforms citizens into self-governing subjects. Demonstrating this destructive aspect of modern social systems has always been the known as task of sociologists. The present paper aims to demonstrate the implicit implication of the above dual texts and their similarities and differences with the content analysis method. The result of both studies is that both novels are critical of totalitarianism arising from the tool rationality that consciously or unconsciously incorporates the components of subjugation, supervision and care of acute rational systems and portrays it as a modern ruined disaster.
Keywords: novel, Nineteen Eighty – Four, Gray Paradise, totalitarianism, supervision -
قضاوت و دادرسی همواره از مساله های مهم جوامع بشری به شمار آمده و باتوجه به نقش پررنگ قاضیان در جامعه، این موضوع در ادبیات فارسی بازتاب گسترده ای داشته است. در حالی که آداب قضاوت قاضیان و دادگران در متون تاریخ گمشده است، شاعران و ادیبان بتصریح یا با کنایه، به افشاگری دست زده و این، اهمیت آثار آنان را دوچندان می کند. هدف مقاله حاضر بررسی ادب داوری در حکایت های دوتن از ادیبان برجسته ادب فارسی در قرن هفتم است تا از یک سو، طرز تلقی و نوع واکنش شاعران و ادیبان آن دوره در برابر نابسامانی دستگاه قضا روشن گردد و از سوی دیگر، خصیصه های اخلاقی دادگر عادل با توجه به آن دوران بررسی شود. این تحقیق به روش کتابخانه ای انجام شده است و ماحصل، آن که از ابتدا و بخصوص، از تاریخ فاجعه بار حمله مغول به ایران، انحطاطی در دستگاه قضا ایجاد گردید که شاعران و ادیبان عدالت خواه را وادار کرد تا با سلاح کلام، جهاد کنند و کوس رسوایی قاضیان را در تاریخ بنوازند. همچنین، نتایج نشان داد که ادب داوری از دیدگاه سعدی و مولوی شامل صفات والای اخلاقی و فنی همچون عدل و انصاف، علم و دانش، زهد و تقوی، فراست و تیزهوشی، رعایت شرع و قانون مداری است؛ با این تفاوت که سعدی بیشتر، به وضع موجود و واقعیت وضعیت قضاوت و احکام صادره پرداخته و در مقابل، مولوی بیشتر، به اخلاق آرمانی و فردی توجه کرده است.
کلید واژگان: قاضی, اخلاق, حکایت, سعدی, مولویudgment has always been one of the most important concerns of human societies and with regard to the outstanding role of the judges in every society, this subject has been widely reflected in Persian literature. While the manners of the judges have been lost in history books, the poets and men of letters have always tried to assert the existing fraudulent leak frankly or through symbols or allusions and this can double the importance of their literary works. The purpose of this paper is to examine the manners of judgment in the stories of the two literary men of Persian literature in the seventh century. On the one hand, the attitude and the kind of reaction of the poets and literary poets of that period against the distortion of the judiciary manners should be clarified. On the other hand, the ethical features and manners of the judges of justice should be considered with regard to their particular period. This study has been conducted through library research method and the result shows the tragic history since Mongol invasion of Iran caused a decline in the Judiciary system that made poets and men of letters call for justice to fight by a verbal weapon and the scandal would disgrace those judges in history. The results also showed that the manners of the judges from Sa'di and Molavi's views include high ethical and professional traits, such as justice and fairness, science and knowledge, asceticism and piety, virtue and vigilance, and religious and legal observance. The main difference lie in the fact that Sa’adi has focused more on the existing conditions and the reality of the judiciary status and the convicted sentences. Molavi, however, has concentrated more on individual and idealistic ethics.
Keywords: judge, ethics, anecdote, Sa’adi, Molavi -
چکیده</strong> شاعران از قدیم تا امروز برای بیان ذهنیات خود از روش خاص خود استفاده کرده و همین روش خاص باعث شده ازنظر زبان، محتوا و قالب، آثارشان از دیگری متمایز شود و هریک سبک خاص خود را رقم بزنند؛ بر همین سیاق، شاعران زن در عصر کنونی، برای بیان مباحث اجتماعی، زبان خاص خود را دارند که از دیگری متمایز است و باعث سبک آفرینی شعر آنان شده است. در این مقاله، کوشش شده است اشعار چهار شاعر معاصر زن (صفارزاده، راکعی، کاشانی و وحیدی) که با رخدادهای انقلاب اسلامی همزمان بوده اند، با تاکید بر ساختار و محتوای اشعار پس از انقلاب این شاعران، با رویکرد سبک شناسی لایه ای و روش تحلیل محتوا بررسی شود. نتیجه به دست آمده نشان می دهد صفارزاده با ساختار شعر نو، کاشانی و وحیدی با شعر کلاسیک و راکعی در هردو نوع آثاری خلق کرده اند. اشعار زنانه در شعر راکعی نمود بیشتر و محسوس تری دارد. واژه های امروزی و ساده، دوری از تعقید، بیان کنش های اجتماعی، توجه ویژه به روحیه حماسی و ملی گرایی، شهید و شهادت، ظلم ستیزی و... ویژگی هایی است که به صورت مشترک در اشعار این شاعران مشاهده می شود.
کلید واژگان: سبک شناسی لایه ای, شاعران زن معاصر, ساختار, محتواLiterary Arts, Volume:11 Issue: 3, 2019, PP 145 -160In expressing thoughts and feelings, the poet's specific method makes her works distinguished in terms of structure and content. Female poets in the present age have their own language to express different issues, which is distinct from the other. Contemporary post-revolutionary female poets have poems in classical, neoclassical, and Nimayi styles that can be analyzed using a stylistic approach based on different layers of style. It is necessary to examine the stylistic components of attracting the audience's attention to the text and revealing the hidden layers of the text. In Fotuhi's view, style and structure of poetry can be examined in five linguistic layers: phonetic, lexical, syntactic, rhetorical, and ideological. In this article, the authors have attempted to examine poems by four contemporary female poets (Saffarzadeh, Rake’i, Kashani, and Vahidi) that coincided with the events of the Islamic Revolution, emphasizing the structure and content of their post-revolutionary poems with a layered stylistic approach and content analysis method. Statistical and analytical survey of the poems of these poets shows that all four poets have noticed the music of poetry in the phonetic layer in a different way. By comparing the lexical layer components, it can be said that the use of sensory and specific words, repetition of words and unmarked words in the poems of Saffarzadeh are more frequent than others and these components in Kashani poetry are less than the rest. Rakki has used more abstract vocabulary than others and Kashani in the use of abstract vocabulary is in second place after Rake’i. There is a significant difference in the use of words between these poets which minimizes their common way in this layer. By examining the syntactic layer, it was found that the use of imperative and preventive verbs in Kashani poetry, precedence of verbs in Rake’i poetry, and beginning with "and" in Saffarzadeh poetry have the highest frequency. And Vahidi's poetry in the syntactic layer is not simple and worth mentioning. By examining the rhetorical layer, many commonalities among these poets have been seen. Apart from Kashani, in the simile component, the rest are equally emerged in this layer. By examining the layer of ideology, other than the subject of martyrdom, the personality of the leader of the revolution and social disruption that are of high-frequency, the other themes and components are almost identical in frequency. There are common concepts and themes in the subject of resistance, endurance, and defense literature that in the works of all poets have a high frequency. Generally speaking, Saffarzadeh with the structure of modern poetry, Kashani and Vahidi with a classical poetry, and Rake’i in both types have created works. Women's Poems in Rake'i poetry has a more intense appearance. Modern and simple words, avoidance of complexity, expression of social practices, special attention to epic and nationalism, martyrdom and martyr, cruelty and so on are characteristics that are common in these poets' poems.
Keywords: Layered Stylistics, Contemporary female poets, STRUCTURE, content -
نسخه خطی شرح محبت نامه جامی توسط محمد بن غلام گهلوی در قرن سیزدهم هجری به نگارش در آمده است. وی در دیباچه آن را شرح محبت نامه جامی نامیده است. بدیهی است که «جامی» از بزرگترین عرفایی است که در عالم عرفان و تصوف آثار زیادی دارد. گهلوی ضمن شرح و توضیح اشعار مثنوی یوسف و زلیخا به بیان اندیشه های خود پرداخته است. هر دو شخصیت معتقدند که مجموع جهان جلوه هایی از ذات خداوند است و زندگی منبع واحدی دارد و همه چیز از یک کل ازلی و ابدی سرچشمه می گیرد. هر دو عشق را عاملی مهم در سرنوشت و تکامل بشر و حرکت به سوی معبود ازلی می دانند.این پژوهش تلاشی برای فهم تطبیقی زبان عرفانی این دو عارف است که در این مقاله می توان به اندیشه های عرفانی آنان دست یافت.کلید واژگان: جامی, شرح محبت نامه, یوسف و زلیخا, محمدبن غلام گهلویThe mystics and narrators have expressed texts in the expression of their views and views on the order and prose in the field of interpretation, education, and mysticism. These texts have a literary and mystical value, and their extent and features have led researchers to consider it as mystical and literary works. Obviously, Jami is one of the greatest mystics in the world of mysticism and creation. Mohammad Bin Gholam Gholami Sharif Youssef and Zalaykha Jamie have used the thoughts of the Cup. The manuscript of the description of Masnavi "Yousef and Zulikha Jami" or "Jubilee of Love" by Mohammad bin Gholam bin Mohammad Ghelvyy from the Persian dialects of the Indian subcontinent in the twelfth and early thirteenth centuries, although considered second hand Persian, is definitely The reason for knowledge and information and familiarity with the word, command, and meanings and expressions, will be the way for researchers to explain the difficulties of the poetry of "Yusef and Zalaykha Jamie". He plays an important role in describing and conveying the messages of Youssef and Zulaykha Jami, which he liked in the book's title. This research is an attempt to understand the syntax of the mystic language of these two mystics, in which the mystical thoughts can be found in this paper.Keywords: Mohabbatol, Yousef, Zulikha, Mohammad bin Gholam Gholooi
-
پیدایش تصوف و عرفان و ورود معانی، تجربه ها و آموزه های عرفانی به حوزه زبان منجر به شکلگیری زبانی خاص با نام زبان عرفانی شد. این زبان به دو قسم زبان عبارت و زبان اشارت تقسیم می شود. عارف در جریان سیر و سلوک خود به اندیشه ها، حقایق و تجربه هایی دست می یابد که چگونگی بیان آن در قالب الفاظ، به دلیل ماهیت این گونه معارف، به سادگی امکان پذیر نیست. اما عرفا با به کارگیری همه ظرفیت های زبان، دریافت های عرفانی خود را در قالب محدود لفظ و کلام به دیگران منتقل کرده اند. عین القضات همدانی، عارف بزرگ قرن ششم هجری، به عنوان یکی از پیشروان تصوف اسلامی در آثار ارزشمند خود، اندیشه ها و مواجید عرفانی را با تعابیر و تفسیرهای بدیعی ارائه می کند. در این پژوهش می کوشیم دیدگاه های وی را درباره زبان و نحوه بیان بررسی کرده و آثار او را از لحاظ زبانی تحلیل و تبیین کنیم. حاصل بررسی ها نشان می دهد، قاضی همدانی از همه ظرفیت های زبان- زبان اشارت و زبان عبارت- برای تبیین آراء و عقاید و بیان تجارب عرفانی خود سود جسته است.
کلید واژگان: عین القضات همدانی, زبان عرفانی, تجربه عرفانی, تاویل, شطحThe emergence of Sufism and theosophy, and the arrival of mystical experiences and mystical education to the realm of language leads to the promotion of a specific language called mystical language. This language is divided into two types of language of explication and the language of implication. A mystic through his evolution achieves the thoughts, truths and experiences that their expression in the form of words, because of the nature of these kinds of knowledge, is not simply possible. But mystics utilizing the whole language capacities have transferred their own mystical perceptions with others in the limited shape of word and speech. Einal- Qozat Hamedani, the great mystic of the sixth century, as one of the leaders of the Islamic theosophy expresses his new interpretations and mystical enthusiasm through the precious works in this field. In this study we have attempted to analyse the points of view of this great mystic on language and discourse and then linguistically examine his works. The findings of the analysis show that Qazi Hamedani has benefited all the language capacities-the language of explication and implication and ideas to express his mystical experiences.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.