shoaib bahman
-
بحران اوکراین بازتابی از تضادهای نظاممند و سازمانیافته تلقی میشود که در طول سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میان روسیه و غرب انباشته شده است. در عین حال، جنگ اوکراین را میتوان آشکار شدن نزاع قدرتهای بزرگ بر سر شکلگیری نظم جهانی آینده تلقی کرد. بهرغم آنکه کشورهای غربی پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین تلاش کردند با استفاده از گزینه تحریم، کرملین را زیر فشار شدید قرار دهند، اما در نهایت، موفق به تغییر نگرش روسیه نشدند. در این بین، گذر زمان نشان داد که اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه میتواند همچون بومرنگ عمل کند و پیامدهای آن، دامن خود کشورهای غربی را نیز بگیرد. وابستگی اقتصادی زیاد میان روسیه و کشورهای اروپایی از یکسو، و واکنش بالقوه روسیه و اعمال تحریمهای متقابل که میتواند در حوزههایی همچون انرژی پدید آید، از سوی دیگر، کشورهای غربی را با خطرات بزرگتری مواجه خواهد کرد که جهان را به بدترین نقطه از زمان پایان جنگ سرد میرساند. ازاینرو، بررسی میزان اثربخشی تحریمها و همچنین وضعیت تحریمها در سناریوهای پیش روی جنگ اوکراین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
کلید واژگان: تحریم, تحریم اقتصادی, روسیه, اوکراین, آمریکا, اروپاThe Ukraine crisis is considered a reflection of systematic and organized conflicts that have accumulated between Russia and the West during the years after the collapse of the Soviet Union. At the same time, the war in Ukraine can be seen as the manifestation of the conflict between the great powers over the formation of the future world order. Despite the fact that Western countries tried to put the Kremlin under severe pressure by using the option of sanctions after Russia's military attack on Ukraine, they ultimately failed to change Russia's attitude. In the meantime, the passage of time has shown that the imposition of economic sanctions against Russia can act as a boomerang whose consequences will also affect the western countries themselves. The great economic dependence between Russia and European countries on the one hand, and at the same time Russia's potential reaction and the imposition of reciprocal sanctions that can emerge in areas such as energy, will confront Western countries with greater risks, which will bring the world to the worst point of It is time to end the Cold War. Therefore, it is very important to check the effectiveness of sanctions and also the status of sanctions in the scenarios facing the war in Ukraine.
Keywords: sanctions, economic sanctions, Russia, Ukraine, America, Europe -
بازگشت روسیه به خاور نزدیک در جریان بحران سوریه موجب بروز پرسش های جدی درباره نقش آفرینی این کشور در منطقه به خصوص با توجه به تعارض موجود میان ایران و اسرائیل شده است. در واقع این موضوع که روسیه تلاش می کند به صورت همزمان روابط خود با ایران و اسرائیل را در سطح مناسبی نگه دارد، یکی از تعارض های پیچیده در روابط خارجی مسکو به شمار می آید. از این رو بحث حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که «روسیه چگونه به مدیریت تعارض موجود در روابط با ایران و اسرائیل در راستای نقش آفرینی منطقه ای خود پرداخته است؟» یافته های بحث نشان می دهد که تداوم رابطه و همکاری با ایران، دیدگاه مثبت به نفوذ منطقه ای تهران، همکاری با حزب الله و حضور نظامی در سوریه به نفع دولت اسد از جمله مواردی هستند که روسیه در مورد آنها توجه چندانی به خواست اسرائیلی ها نکرده است.کلید واژگان: ایران, روسیه, اسرائیل, حزب الله لبنان, منطقه خاور نزدیکEspecially by taking the conflicts between Iran and Israel in to account, Russia's return to the Near East and its acts on the Syrian crisis has raised serious questions about regional role-playing of this country. Actually, having appropriate relations both with Iran and Israel at the same time is one of the most complicated issues in Moscows foreign relations. Therefore, the present discussion is to answer the question that how has Russia managed the issue of Iran-Israel conflict in its regional acts? The findings as mentioned some below assert that Russia has not paid much attention to Israelis demands toward following issues: continuing the relation and cooperation with Iran, positive attitude toward Irans regional influence, cooperation with Hezbollah, and military presence in Syria in favor of Assad's government.Keywords: Iran, Russia, Israel, Hezbollah of Lebanon, Near East region
-
در روسیه دیدگاه ها و ایده های مختلفی نسبت به جهان پیرامون وجود دارد. برخی از این ایده ها طی سال های گذشته عملی شده اند و برخی دیگر هنوز فرصت آزموده شدن را نیافته اند. در این بین به نظر می رسد ایده «اوراسیاگرایی» که متضمن دیدگاهی متوازن میان شرق و غرب است، طی سال های گذشته به روند و رویکرد غالب در سیاست خارجی روسیه مبدل شده است. این تفکر چنان رشد کرده که امروزه می توان از «نو اوراسیاگرایی» نیز در کنار اوراسیاگرایی کلاسیک و سنتی یاد کرد. نو اوراسیاگرایی که دارای تفاوت هایی با اوراسیاگرایی کلاسیک است، به طراحی چشم اندازهای مختلفی برای سیاست خارجی روسیه پرداخته که هر یک از این دورنماها می توانند بر آینده روسیه، تحولات منطقه ای و حتی نظام بین الملل نیز تاثیرگذار باشند. از این رو مقاله حاضر قصد دارد به بررسی ابعاد و زوایای گوناگون نو اوراسیاگرایی و ارتباط این رویکرد با سیاست خارجی روسیه بپردازد.کلید واژگان: اوراسیاگرایی, نو اوراسیاگرایی, روسیه, سیاست خارجی, واقع گرایی, ژئوپلیتیک گرایی, همگرایی و اتحادRussia has embraced different ideas and perspectives regarding the world. Some of these ideas have been practiced over the past years and others have not been tested yet. Meanwhile, it sounds that in recent years, the idea of Eurasian Orientation which takes a balanced view of East and West, has become the dominant approach and tendency in Russian foreign policy. This sentiment has grown so fast that nowadays one can bring up New Eurasian Orientation along with the traditional and classic Eurasian Orientation. New Eurasian Orientation that holds some differences with the classical Eurasian orientation has managed to design different perspectives for the Russian foreign policy that each perspective can be influential on the Future of Russia, regional developments and even on the international system. Consequently, the researcher in this paper intends to evaluate different aspects and dimensions of New Eurasian Orientation and how it links with Russian foreign policy.Keywords: Eurasian Orientation, New Eurasian Orientation, Russia, Foreign Policy, Realism, geopolitical Orientation, Convergence, Unity
-
روابط روسیه و ترکیه طی یک دهه اخیر با رشد و توسعه فزاینده ای مواجه بوده است و برخلاف دوران جنگ سرد که نگرش های موجود در روابط ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی از اصول ایدئولوژیک ناشی می شد، در سال های اخیر منافع اقتصادی، سیاسی و ژئوپلتیک و همچنین شرایط جدید جهانی شدن از نقش تعیین کننده ای در این روابط برخوردار شده اند؛ به نحوی که می توان روابط روسیه و ترکیه را در سال های پس از فروپاشی شوروی به دو برهه پیش و پس از روی کار آمدن پوتین در روسیه و حزب عدالت و توسعه در ترکیه تقسیم کرد. بی شک، چرخش و جهت گیری متفاوت در سیاست خارجی این دو کشور، چند عامل مهم و اساسی را به دنبال داشته و بحث حاضر درصدد ارزیابی و تبیین عوامل موثر بر توسعه این روابط است.کلید واژگان: انرژی, ژئوپلیتیک, کمالیسم, پوتینیسم, بوروکراسی دولتی, ناتو, قفقاز, دریای سیاه و حزب عدالت و توسعهRussia and Turkey relations have undergone an increasing development and growth; and contrary to the cold war era, in which Turkey and Soviet Union relations were defined by ideologic principles, in recent years, economical, political and geopolitical interests, as well as globalization requirements, play the major role in these relations; to an extent that the relations of Russia and Turkey can be divided into two phases of before and after supremacy of Putin in Russia and the AKP Party in Turkey. Undoubtedly, taking the turn and different direction in the two countrie's foreign policies has been due to several important and fundamental reasons; and the current article sets out to present and evaluate the factors causing expansion of such relations.Keywords: Energy, Geopolitics, Kamalism, Putinism, Governmental Bureaucracy, NATO, Caucasus, Black Sea, AKP
-
روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در دوران معاصر متاثر از نظام بین الملل به ویژه قدرت های بزرگ این نظام بوده است؛ به نحوی که بررسی روابط دو کشور طی سال های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بدون در نظر گرفتن نقش امریکا امکان پذیر نیست. اگر چه برخی معتقدند امریکا هیچ تاثیری بر روابط ایران و روسیه ندارد و مناسبات تهران و مسکو بر اساس مولفه های جغرافیایی و همکاری های دوجانبه تعریف می شود، اما از دید عده ای دیگر، امریکا نقش تعیین کننده در روابط ایران و روسیه دارد و سوابق تاریخی نشان می دهد که ایالات متحده خواهان کاهش و تخریب این روابط بوده است. به هر روی مقاله حاضر درصدد واکاوی موضوع فوق و پاسخگویی به این سوال اساسی است که «امریکا چه نقشی در همگرایی و واگرایی ایران و روسیه داشته است؟». بر اساس یافته های پژوهش، امریکا به عنوان ضلع سوم، نقش مهمی در روابط ایران و روسیه ایفا کرده و اقدامات آن گاهی موجب واگرایی و گاهی سبب همگرایی تهران و مسکو شده است.
کلید واژگان: همگرایی, واگرایی, نظام بین الملل, نظام تک قطبی, هژمونی, یک جانبه گراییRelations between Iran and the Russian Federation in the contemporary have been under the in Fluence of international system, especially by the great powers of the system; so that relations between the two countries after the collapse of the Soviet Union, Regardless of the United States is not possible. Although some argue that America has no effect on relation between Tehran and Moscow defined on the basis of geographical factories and bilateral cooperation. But from the perspective of others America has decisive role in Iran and Russia relations but historical record show that united states wants reduction and destruction this relationship. however; this article wants analyses the subject above and answering this fundamental question that “what is the America’s role in the convergence and divergence between Iran and Russia?"Have an important role in relations between Iran and Russia. America’s action sometimes is causes converge and diverge between Tehran and Moscow.Keywords: Integration, Disintegration, International System, Unipolar System, Hegemony, Unilateralism -
بحران سوریه نوعی تروریسم بین المللی به وجود آورده است که افرادی از کشورهای اوراسیایی نیز در آن حضور دارند. این تروریست ها که از روسیه و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز راهی سوریه شده اند، گرایش های سلفی وهابی دارند و از حامیان خط مشی القاعده محسوب می شوند. احتمال دارد این تروریست های بین المللی و سازمان یافته، پس از سوریه راهی کشور یا منطقه ای دیگر شوند و در آنجا نیز به این اعمال تروریستی اقدام کنند. همین مساله به خطری بالقوه برای روسیه و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز تبدیل شده است. از این رو مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی است که «بحران سوریه، منطقه اوراسیا را با چه چالش ها و پیامدهایی در حوزه مسائل امنیتی مواجه خواهد کرد؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد بحران سوریه، منطقه اوراسیا را با چالش ناامنی ناشی از بازگشت شبه نظامیان به کشورهای خود، انتقال هرج و مرج و تمایلات جدایی طلبانه، افزایش نفوذ حامیان بین المللی تروریسم و تشدید نفوذ و حضور نظامی امریکا در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز مواجه خواهد کرد.کلید واژگان: بحران سوریه, اوراسیا, تروریسم بین المللی, بنیادگرایی سلفی, وهابیSyria's crisis has created an international terrorism type and present are there jihadists from Eurasian countries. These terrorists with salafi-wahabi trend have gone to Syria from Russia and Central Asia Caucasus, and are supporter of the policy of al-Qaeda. It is likely that these international terrorists and organized, after Syria go to another country or region and in there also carry out terrorist acts. This issue has become to potential danger for Russia and Central Asia and the Caucasus countries. So this paper seeks to answer to this fundamental question is that "given to future of Syria crisis what are the challenges and security implications for Eurasia?" The results of this study indicate that the Syrian crisis will face Eurasia region with insecurity challenges due to the return of militants to their countries, transport chaos and separatist tendencies, increasing influence of international terrorism sponsors and the American military presence in Central Asia and the Caucasus.Keywords: Syrian crisis, Eurasia, International Terrorism, Fundamentalist of Wahabi, Salafi
-
مدارس از نقش مهم و تاثیرگذاری در فرآیند جامعه پذیری سیاسی و انتقال ارزش های مورد حمایت نظام سیاسی به نسل های آینده برخوردار می باشند. این کارکرد صحیح مدرسه می تواند به بازتولید نظام سیاسی و درونی کردن ارزش ها، هنجارها، اصول و اهداف آن منجر شود. همچنین مدارس، نقش مهمی در نحوه مشارکت مردم، افزایش مشروعیت نظام سیاسی و حفظ شاکله های هویت فردی و جمعی افراد حاضر در یک جامعه ایفا می کنند و «سرمایه های اجتماعی» را به منظور پشتیبانی از نظام سیاسی هدایت می کنند. از این رو در مقاله حاضر به نقش مدرسه در بازتولید نظام سیاسی ایران پرداخته خواهد شد.
کلید واژگان: مدرسه, نظام آموزشی, جامعه پذیری, فرهنگ سیاسی, بازتولید نظام سیاسیSchools play strong role in the process of political sociology and the transition of cultural values to the next generations. This function of school could lead to the reproduction of existing political system and internalization of nation’s values، principles and goals. Schools also play significant role in the public participation، higher legitimacy of political system، the preservation of public and individual identity and the social capital for the support of political system. Hence، it is tried in this article to study the role of school in the reproduction of existing political system.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.