siamak akbarzadeh
-
سابقه و هدف
در این مطالعه ضخامت لایه فیبرهای عصبی شبکیه (Retinal Nerve Fibers Layer: RNFL) بین بیماران مبتلا به بیماری اختلال شناختی خفیف، دمانس آلزایمر و افراد سالم (کنترل) با استفاده از دستگاه Optical Coherence Tomography (OCT) مقایسه شد.
مواد و روشها:
این مطالعه از نوع مورد-شاهدی بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به بیماری اختلال شناختی و 31 نفر از افراد سالم تحت معاینه عصبی قرار گرفتند. معاینه شامل Minimal mental state examination (MMSE)، ارزیابی جامع چشمپزشکی و انجام OCT با استفاده از دستگاه اسپکترالیس بود. هر دو چشم بیمار برای انجام تجزیهوتحلیل انتخاب شدند و تفاوت ضخامت فیبر عصبی شبکیه بین بیماران اختلال شناختی و افراد سالم بررسی شد.
یافتهها:
در این بررسی میانگین سنی بیماران 8/56 ± 66 و افراد سالم7/50±60/25 سال بود. مطابق با نتایج مدل رگرسیون لجستیک ترتیبی در چشم راست پس از کنترل اثرات سایر متغیرها بهازای یک سال افزایش سن،1/26 برابر و در چشم چپ 1/30 برابر شدت بیماری اختلال شناختی افزایش مییابد (0/001<p). همینطور ارتباط پس از کنترل اثرات سایر متغیرها بهازای افزایش هر یک میکرومتر ضخامت لایه عصبی شبکیه چشم در کوادران فوقانی چشم راست و چپ، به ترتیب 4 و 5 درصد از شدت بیماری اختلال شناختی کاسته میشود.
نتیجهگیری:
نتایج نشان می دهد ضخامت فیبر عصبی شبکیه در کوادرانهای فوقانی و تحتانی در بیماران اختلال شناختی خفیف و دمانس آلزایمر در مقایسه با افراد سالم کاهش مییابد و میتواند راهی برای تشخیص و پیگیری این آسیب باشد.
کلید واژگان: آلزایمر, اختلال شناختی خفیف, فیبرهای عصبی شبکیهBackground and ObjectiveIn this study, the thickness of the retinal nerve fibers layer(RNFL) was compared among patients with mild cognitive impairment, Alzheimer's dementia, and healthy individuals (controls) using Optical Coherence Tomography (OCT) device.
Materials and MethodsThis case-control study was conducted on 30 patients diagnosed with mild cognitive impairment and 31 healthy subjects undergoing neurological examination. The examinations included minimal mental state examination a comprehensive assessment of ophthalmology and performance of OCT using a Spectralis device. Both eyes were selected for analysis, and the differences in the thickness of retinal nerve fibers layer between patients with mild cognitive impairment and healthy subjects were investigated.
ResultsIn this study, the mean age scores of the patients and healthy individuals were 66.00±8.56 and 60.25±7.50 years, respectively. According to the results of the ordinal logistic regression model, after controlling the effects of other variables, the severity of cognitive impairment increased by 1.26 times in the right eye and by 1.30 times in the left eye (P<0.001). Similarly, for each micrometer increase in the thickness of the retinal nerve layer in the superior quadrant of the right and left eyes, the severity of the cognitive impairment decreased by 4% and 5%, respectively.
ConclusionThese results indicated that superior and inferior retinal nerve fiberslayer thickness was reduced in patients with mild cognitive impairment and Alzheimer's dementia, compared to the healthy subjects, and it can be an element to detect and track this pathology.
Keywords: Alzheimer's, Mild Cognitive Impairment, Retinal Nerve Fibers -
سابقه و هدف
یکی از عوارض شایع خارج پوستی در بیماران پسوریازیس، درگیری چشمی است که مطالعات انجام شده در ارتباط با تاثیر آن روی ضخامت مشیمیه بحث برانگیز است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه ضخامت لایه مشیمیه در بیماران پسوریازیس با افراد سالم با استفاده از روش Optical Coherence Tomography بود.
مواد و روش هادراین مطالعه مورد-شاهدی، 30 بیمار مبتلا به پسوریازیس با 32 فرد سالم بررسی شدند که از نظر جنسیت و سن همسان بودند. ضخامت مشیمیه با استفاده از روش Optical Coherence Tomography درهر دو گروه اندازه گیری شد. ارتباط ضخامت مشیمیه در بیماران با شدت و مدت بیماری نیز ارزیابی شد.
یافته هامیانگین ضخامت مشیمیه چشم چپ (0/12±1/312 میکرومتر در برابر 8/20±3/296 میکرومتر)، چشم راست (5/12±6/310 میکرومتر در برابر 5/17±5/297 میکرومتر) و صرف نظر از چشم چپ یا راست (2/12±3/311 میکرومتر در برابر 1/19±9/296 میکرومتر) در بیماران با اختلاف معنی داری بیشتر از افراد گروه شاهد بود (برای هر سه میانگین 001/0=P). ارتباط معناداری بین مدت و شدت بیماری با ضخامت مشیمیه پیدا نشد. بیماران با درگیری چندین عضو میانگین ضخامت مشیمیه بیشتری داشتند، اما از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر، ضخامت مشیمیه در بیماران مبتلا به پسوریازیس بیشتر از افراد سالم است که این افزایش با شدت، نوع درگیری و مدت بیماری ارتباطی ندارد
کلید واژگان: پسوریازیس, ضخامت مشیمیه, عوارض چشمیComparison of Choroidal Thickness in Psoriasis and Control Groups Using Optical Coherence TomographyBackground and ObjectiveOne of the most common extracutaneous complications in psoriasis patients is ocular complications, which is controversial concerning its effect on choroidal thickness. This study aimed to compare the psoriasis patients with healthy individuals in terms of the thickness of the choroidal layer using the optical coherence tomography technique.
Materials and MethodsIn this case-control study, 30 psoriasis patients were compared with 32 healthy individuals who were matched for gender and age. Choroidal thickness was measured in both groups using the optical coherence tomography technique. Furthermore, the relationship of the choroidal thickness with the severity and duration of the disease was assessed in patients.
ResultsThe mean choroidal thickness of the left eye (312.1±12.0 mµ vs. 296.3±20.8 mµ), right eye (310.6±12.5mµ vs. 297.5±17.5mµ), and regardless of the left or right eye (311.3±12.2 mµ vs. 296.9±19.1mµ) was significantly higher in patients, compared to the control group (P=0.001 for all three mean values). No significant relationship was found between disease duration and severity with choroid thickness. Moreover, the patients with multiple limb involvement had a higher mean choroid thickness; however, it was not statistically significant.
ConclusionAccording to the results of the present study, patients with psoriasis have a greater choroidal thickness, compared to healthy individuals, which is not related to the severity, type of involvement, and duration of the disease.
Keywords: Choroid Thickness, Ocular Complications, Psoriasis -
سابقه و هدف
رتینوپاتی دیابتی یکی از عوارض مهم و ناتوان کننده دیابت است که شیوع آن در بیشتر کشورها رو به افزایش است. رتینوپاتی دیابتی تاثیر شگرفی بر کیفیت زندگی فرد دارد و باعث افزایش علایم اضطراب و افسردگی در افراد مبتلابه دیابت می شود. به همین منظور، این مطالعه با هدف تعیین شیوع افسردگی در بیماران مبتلابه رتینوپاتی دیابتی انجام شد.
مواد و روش ها:
در این مطالعه توصیفی-مقطعی به روش نمونه گیری در دسترس و متوالی 245 بیمار مبتلابه رتینوپاتی مراجعه کننده به کلینیک چشم بیمارستان فرشچیان همدان طی سال های 1398-1399 انتخاب و از نظر ابتلا به افسردگی با پرسش نامه 21 سوالی بک ارزیابی شدند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 در سطح اطمینان 95 درصد تحلیل شدند.
یافته ها:
میانگین سن بیماران 5/8±47/54 سال، میانگین مدت ابتلا به دیابت 15/4±5/8 سال و از نظر جنسیت 3/41 درصد مرد و 7/58 درصد زن بودند. شیوع افسردگی در بیماران مبتلابه رتینوپاتی دیابتی در کل 8/49 درصد و در رتینوپاتی پرولیفراتیو و غیرپرولیفراتیو به ترتیب 2/68 و 43 درصد بود (001/0<p). در مردان و زنان 9/45 و 5/51 درصد (428/0=P) و بیماران تحت درمان با انسولین و بدون انسولین 4/50 و 2/49 درصد (846/0=P) بود. ضریب همبستگی بین اختلال افسردگی با سن 123/0 (054/0=P) و با مدت ابتلا به دیابت 369/0 (001/0<p) بود.
نتیجه گیری:
افسردگی یکی از مشکلات شایع بیماران مبتلابه رتینوپاتی دیابتی است و بین شدت رتینوپاتی و مدت ابتلا به دیابت با شیوع افسردگی ارتباط معنی داری وجود دارد.
کلید واژگان: افسردگی, دیابت شیرین, رتینوپاتیBackground and ObjectiveDiabetic retinopathy is one of the most important and debilitating complications of diabetes with an increasing prevalence in most countries. It has a dramatic effect on peoplechr('39')s quality of life and increases the symptoms of anxiety and depression in patients with diabetes. Therefore, the present study aimed to determine the prevalence of depression in patients with diabetic retinopathy.
Materials and MethodsThis descriptive/ cross-sectional study was conducted on 245 patients with retinopathy referred to the ophthalmology clinic of Farshchian Hospital in Hamadan during 2019- 2020. They were selected via available and consecutive sampling method and were evaluated for depression with the 21-item Beck questionnaire. Data were analyzed in SPSS software (version 16) at a 95% confidence level.
ResultsThe mean scores of patientschr('39') age and duration of diabetes were reported as 54.47± 8.5 and 8.5 ± 4.15 years, respectively. In terms of gender, the majority of participants (58.7%) were female. The prevalence of depression in patients with diabetic retinopathy was obtained at 49.8% and in proliferative and non-proliferative retinopathy were 68.2% and 43%, respectively (P<0.001). The prevalence rates of depression in men and women were reported as 45.9% and 51.5% (P=0.428). Moreover, in patients treated with insulin and without insulin, the prevalence rates of depression were obtained at 50.4% and 49.2% (P=0.846). The correlation coefficients of depressive disorder with age and duration of diabetes were calculated at 0.123 (P=0.054) and 0.369 (P<0.001), respectively.
ConclusionDepression is one of the most serious problems in patients with diabetic retinopathy. As evidenced by the results of the present study, the prevalence ofdepression is significantly correlated with the severity of retinopathy and duration of diabetes.
Keywords: Depression, Diabetes Mellitus, Retinopathy -
Uveitis and erythema induratum are two uncommon extrapulmonary manifestations of tuberculosis (TB). In most circumstances, we cannot isolate mycobacterium from those sites, so diagnosis is difficult. In the presented case, panuveitis, erythema induratum, and persistent anogenital warts were found concurrently in a 19‑year‑old girl who had a history of pulmonary TB 10 years ago. Assessment of her immune condition ruled out any immunodeficiency state. Extrapulmonary TB and persistent warts responded dramatically to anti‑TB drugs and interferon‑gamma, respectively. Our case reveals that a constellation of these clinical manifestations may also occur in immunocompetent individuals.
Keywords: Condyloma acuminata, cutaneous tuberculosis, ocular tuberculosis, uveitis -
سابقه و هدف
ارزیابی ضخامت لایه های داخلی شبکیه به عنوان نشانگرهای زیستی نقص شناختی خفیف و تشخیص بیماری آلزایمر معرفی شده است. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف بررسی تفاوت بین ضخامت لایه فیبر های عصبی شبکیه (RNFL: Retinal Nerve Fiber Layer) در بیماران مبتلا به بیماری اختلال شناختی خفیف (MCI: Mild Cognitive Impairment) و افراد سالم (کنترل) با استفاده از دستگاه OCT (Optical Coherence Tomography) انجام شد.
مواد و روش هادر مطالعه مورد- شاهدی حاضر، 20 نفر از بیماران مبتلا به بیماری اختلال شناختی خفیف و 20 نفر از افراد سالم تحت معاینه عصبی قرار گرفتند. معاینه ها عبارت بودند از: آزمون وضعیت شناختی خفیف (MMSE: Minimal Mental State Examination)، ارزیابی جامع چشم پزشکی و انجام OCT با استفاده از دستگاه اسپکترالیس. تجزیه و تحلیل های آماری به منظور ارزیابی ضخامت فیبر عصبی شبکیه با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. تجزیه و تحلیل ها در ارتباط با هر دو چشم بیماران صورت گرفتند و تفاوت ضخامت فیبر عصبی شبکیه بین بیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف و افراد سالم بررسی گردید.
یافته هامحدوده سنی افراد بیمار، 53 تا 65 سال با میانگین 4/3±4/61 سال بود. میانگین ضخامتRNFL در بیماران معادل 1/10±100 میکرومتر و در ربع های تحتانی، فوقانی، نازال و تمپورال آن ها به ترتیب برابر با 9/18±128، 2/12±119، 06/14±87 و 3/10±68 میکرومتر به دست آمد. تفاوتی در میانگین ضخامت RNFL بین بیماران زن (2/13±99) و مرد (6/5±103) مشاهده نشد. میانگین ضخامت RNFL نیز در گروه های سنی در مردان و زنان اختلاف معناداری نداشت. همچنین، در میانگین ضخامت RNFL در افراد بیمار (1/10±100) و سالم (7/8±104) اختلاف معناداری مشاهده نشد. با افزایش سن، شانس ابتلا به بیماری اختلال شناختی خفیف، 45/1 برابر افزایش می یابد که این ارتباط از نظر آماری به شدت معنادار می باشد (001/0P<).
نتیجه گیرینتایج نشان دادند که ضخامت فیبر عصبی شبکیه در بیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف در مقایسه با افراد سالم کاهش می یابد؛ اما به دلیل معنادار نبودن این اختلاف، عنصری برای تشخیص و پیگیری این آسیب شناسی نمی باشد.
کلید واژگان: اختلال شناختی خفیف, آزمون وضعیت شناختی خفیف, ضخامت فیبر عصبی شبکیهBackground and ObjectiveThis study investigated the difference between patients with mild cognitive impairment and healthy controls using Optical Coherence Tomography (OCT) regarding Retinal Nerve Fiber Layer (RNFL) thickness.
Materials and MethodsIn total, 20 patients with mild cognitive impairment and 20 healthy controls were subjected to neurological examination in this case-control study. The examinations included Minimal Mental State Examination test, comprehensive examination of the eye, and OCT using SPECTRALIS®. The data were analyzed to evaluate the thickness of RFNL through descriptive and analytical statistics. Both eyes were selected for analysis, and the patients with mild cognitive impairment were compared with the healthy controls regarding the RFNL thickness.
ResultsThe mean age of the patients was 61.4±3.4 years (age range: 53-65 years), and the mean RNFL thickness in patients was 100±10.1 μm. Moreover, the mean values of RNFL thickness in the lower, upper, nasal, and temporal quadrants were 128±18.9, 119±12.2, 87±14.06, and 68±10.3 μm, respectively. There was no difference between females (99±13.2) and males (103±5.6) regarding the RNFL thickness. In addition, no significant difference was observed between the male and female age groups in terms of the RNFL thickness. Additionally, there was no significant difference between the patients (100±10.1) and control group (104±8.7) regarding the RNFL thickness. The chance of developing mild cognitive impairment is increased by 1.45 times with increasing age. It should be noted that this relationship was statistically significant (P<0.001).
ConclusionThe results of this study indicate that patients with mild cognitive impairment had reduced RNFL thickness, compared to healthy controls. However, since this difference was not significant, it cannot be regarded as a proper approach for diagnosis and follow up of the patients.
Keywords: Mild Cognitive Impairment, Minimal Mental State Examination, Retinal Nerve Fiber Layer Thickness -
سابقه و هدفرتینوپاتی نارسی (ROP: Retinopathy of Prematurity) یک اختلال تکاملی در عروق شبکیه چشم نوزادان نارس است. امروزه با پیشرفت امکانات پزشکی و افزایش بقای نوزادان نارس، میزان شیوع رتینوپاتی افزایش یافته است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی رتینوپاتی نارسی و عوامل خطر وابسته در نوزادان بستری و معاینه شده در بخش مراقبت های ویژه نوزادان بیمارستان فاطمیه همدان انجام شد.مواد و روش هادر مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر تمام نوزادان (به روش سرشماری) با سن حاملگی کمتر از 34 هفته که به مدت چهار هفته و یا بیشتر در NICU (Neonatal Intensive Care Unit) بستری بودند، از نظر بروز رتینوپاتی و ریسک فاکتورهای موثر در ایجاد آن مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هااز میان 80 نوزادی که در مطالعه حاضر مورد بررسی قرار گرفتند، 24 نوزاد (30 درصد) مبتلا به رتینوپاتی نارسی بودند که از این تعداد، 16 نوزاد در مرحله یک و هشت نوزاد در مرحله دو قرار داشتند. میانگین سن بارداری نوزادان 16/2±71/29 هفته بود و بیش از 75 درصد رتینوپاتی در نوزادان زیر 29 هفته مشاهده شد. اگرچه با محاسبه ارتباط متغیرهای مستقل با رتینوپاتی به صورت جداگانه بین رتینوپاتی نارسی با سن بارداری، وزن هنگام تولد، نمره آپگار دقیقه اول و پنجم، نیاز به احیا، استفاده از داروهای اینوتروپ و مدت دریافت اکسیژن ارتباط آماری معناداری مشاهده شد؛ اما در محاسبه رگرسیون لجستیک تنها بین وزن هنگام تولد با رتینوپاتی ارتباط آماری معناداری وجود داشت.نتیجه گیریبروز رتینوپاتی در نوزادان نارس متولدشده در محدوده متوسط آمارهای داخلی و خارجی است. از بین متغیرهای مستقل اثرگذار بر رتینوپاتی، وزن کم هنگام تولد تنها متغیر معنادار موثر بر بروز رتینوپاتی می باشد.کلید واژگان: رتینوپاتی نارسی, عوامل خطر, نوزاد نارس, وزن کم نوزاد هنگام تولدBackground and ObjectiveRetinopathy of prematurity (ROP) is an evolutionary disorder in the retina of premature infants. Nowadays, the prevalence rate of retinopathy has increased due to the advancement of medical facilities and the increased survival of preterm infants. The aim of this study was to determine the prevalence rate of ROP and its related risk factors among infants admitted to and examined at neonatal intensive care unit (NICU) affiliated to Fatemieh Hospital in Hamadan.Materials and MethodsThis descriptive cross-sectional study was conducted on all premature infants selected with census sampling methods and with a gestational age of fewer than 34 weeks who were hospitalized in NICU for four weeks or more. The premature infants were investigated regarding the incidence of retinopathy and its risk factors.ResultsOut of 80 neonates under study, 24 (30%) cases suffered from ROP, of which 16 and 8 neonates were in stage I and II of ROP, respectively. Moreover, the mean gestational age of newborns was 29.71±2.16 weeks, and more than 75% of ROP were observed in neonates under 29 weeks' gestational age. In addition, the results revealed that ROP correlated significantly with gestational age, low birth weight, 1st and 5th minute Apgar scores, the need to resuscitation, the use of inotropic drugs, and duration of oxygen therapy. However, there was a significant relationship between low birth weight and retinopathy based on the results obtained from logistic regression.ConclusionThe prevalence rate of ROP stands on average regarding the results obtained from Iranian and foreign published data. Among the independent variables that affect retinopathy, low birth weight was the only significant variable affecting the incidence of retinopathy.Keywords: Infant, Low Birth Weight, Premature, Retinopathy of Prematurity, Risk Factors
-
سابقه و هدفتصادفات رانندگی دومین عامل مرگ و میر در ایران می باشد. برای رانندگی بی خطر لازم است رانندگان از حداقل دید قابل قبول برخوردار باشند. در حال حاضر در کشور ما اساس معاینات بینایی چارت اسنلن است. با توجه به اینکه این آزمون برای ارزیابی بینایی در محیط واقعی و طبیعی مناسب نمی باشد، استفاده از یک آزمون غربالگری که حساسیت و جنبه اختصاصی بودن بالایی داشته باشد ضروری به نظر می رسد. برای این منظور مطالعه حاضر با هدف تعیین ارزش افزودن آزمون حساسیت کنتراست و ارزیابی آن به عنوان یک آزمون غربالگری در کشور انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی در ارتباط با 200 راننده مراجعه کننده به درمانگاه چشم پزشکی بیمارستان فرشچیان همدان در سال 95-1393 صورت گرفت. نمونه ها با استفاده از روش سرشماری وارد مطالعه شدند. در این مطالعه معاینات کامل چشمی، اندازه گیری حدت بینایی و آزمون حساسیت کنتراست انجام شد. اطلاعات حاصل از معاینه بیماران وارد چک لیست گردید و اطلاعات چک لیست توسط شاخص های آماری توصیفی و نرم افزار SPSS آنالیز شد.یافته هامیانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 6/39 سال بود. بیماران به دو گروه با دید اصلاح نشده نرمال و دید اصلاح شده نرمال (Log MAR 0.0) تقسیم شدند. شایع ترین عیوب انکساری در هر دو چشم، نزدیک بینی و آستیگماتیسم بود. درصد اختلال حساسیت کنتراست در چشم راست و چپ با حدت بینایی نرمال و شرایط نوری مطلوب به ترتیب افزایش فرکانس (0، 3/8، 8/13 و 2/22) و (0، 8/10، 21/16 و 91/18) و در شرایط نوری کاهش یافته (0، 8/13، 38/26، 3/33، 3/33 و 6/41) و (0، 62/21، 62/21، 02/27 و 02/27) بود. درصد اختلال حساسیت کنتراست در چشم راست و چپ با حدت بینایی غیر نرمال و شرایط نوری مطلوب نیز به ترتیب افزایش فرکانس (0، 28/14، 71/35، 28/64 و 28/64) و (0، 69/7، 15/46، 84/53 و 61/84) و در شرایط نوری کاهش یافته (0، 50، 71/85، 85/92 و 85/92) و (0، 53/61، 92/76، 92/76 و 61/84) به دست آمد.نتیجه گیریآزمون حساسیت کنتراست در مقایسه با حدت بینایی، فاکتور پیش بینی کننده مناسب تری جهت ارزیابی دید افراد می باشد؛ از این رو توصیه می شود که به آزمون های چشمی رانندگان در زمان اخذ گواهینامه رانندگی اضافه شود.کلید واژگان: حدت بینایی, حساسیت کنتراست, رانندگانBackground And ObjectiveCar accidents are the second leading cause of mortality in Iran. For safe driving, drivers require minimum acceptable visual acuity. In Iran, the accepted routine test to take driving license is Snellen vision chart, which is not adequate for visual acuity determination in real and natural environment. It seems that introducing a more sensitive and specific screening test is necessary. In this survey, we studied whether adding contrast sensitivity test to the present screening protocol is valuable or not.Materials And MethodsA cross-sectional study of 200 drivers presenting to the ophthalmologic clinic of Farshchian Hospital in Hamadan, Iran, was performed during 2014-2016. The participants were chosen using the census sampling method. Complete ophthalmologic examination, visual acuity evaluation, and contrast sensitivity test were carried out. Data were analyzed using SPSS, version 20.ResultsThe mean age of the participants was 39.6 years. The patients were allocated to a group with normal visual acuity and a normal corrected visual acuity group. The most common refractive errors were concurrent myopia and astigmatism. In normal visual acuity group, the percentages of abnormal contrast sensitivity (in increasing order of frequency) in appropriate lighting condition were 0, 8.3, 13.8, and 22.2 in the right eye and 0, 10.8, 16.21, and 18.91 in the left eye, and in reduced lighting condition, they were 0, 13.8, 33.3, 33.3, and 41.6 in the right eye and 0, 21.62, 21.62, 27.02, and 27.02 in the left eye. With normal corrected visual acuity, the percentages of abnormal contrast sensitivity test in normal lighting condition were 0, 14.28, 35.71, 64.28, and 64.28 in the right eye and 0, 7.69, 46.15, 53.84, and 84.61 in the left eye and 0, 50, 85.71, 92.85, and 92.85 and 0, 61.53, 76.92, 76.92, and 84.61, respectively, in low light condition.ConclusionIt seems that contrast sensitivity test is a better predictor of visual ability in comparison with visual acuity, thus, it is recommended to be added to the vision-related driving license requirements.Keywords: Contrast Sensitivity, Drivers, Visual Acuity
-
مقدمهخشکی چشم از شکایات شایع افراد مسن وبویژه زنان در سن یائسگی است. جراحی کاتاراکت باعث تشدید علائم شده وبا ایجاد ناراحتی ودرد به خصوص در حین فعالیت، سبب کاهش کیفیت زندگی مبتلایان می گردد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع و شدت علائم خشکی چشم بدنبال عمل جراحی آب مروارید انجام شد.روش کارمطالعه از نوع مجموعه موارد بیماری (case-series) بود و بر روی 43 زن بالای 50 سال که در سالهای 1392 و 1393 به کلینیک شیخ الرئیس همدان مراجعه کرده و کاندید عمل جراحی آب مروارید در یک چشم بودند انجام گرفت. بیماران قبل ویک ماه بعد از عمل جراحی از نظر علایم خشکی چشم در هر دو چشم بررسی شدند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون آماری c2 و توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هایک ماه بعد از جراحی میانگین شیوع و شدت خشکی چشم در چشم جراحی شده و چشم مقابل به ترتیب 5/3 ±06/90، 55/3 ± 96/80 و 52/3 ± 11/71، 04/3 ± 51/63 بود. تفاوت آماری معناداری بین دو گروه وجود داشت (001/0 > P). تست شیرمر، TBUT و مشخصات رنگ آمیزی قرنیه اختلاف معناداری را نشان ندادند (05/0 < P).نتیجه گیریجراحی آب مروارید ممکن است باعث تشدید علائم خشکی چشم شود. درمان خشکی چشم قبل از جراحی آب مروارید برای پیشگیری از آسیب های سطح چشم وبهبود کیفیت دید ضروری می باشد.کلید واژگان: جراحی آب مروارید, سندرم چشم خشک, یائسگیIntroductionDry eye is a common problem amongst post-menopausal women. Cataract surgery may worsen symptoms of dry eye and this can influence the quality of life in patients. This study was performed to evaluate the incidence and severity of dry eye symptoms after phacoemulsification surgery.MethodsThis case-series study was performed on 43 women aged over 50 years during 2013-2014. Patients underwent phacoemulsification surgery on one eye. Symptoms of the operated and contra lateral eye were analyzed by c2 statistical test and SPSS software, preoperative and one month after the surgery.ResultsOne month after the surgery, the mean value of incidence and severity of dry eye in operated and non-operated eyes were 90.06 ± 3.5, 80.96 ± 3.55, 71.11 ± 3.52, and 63.51 ± 3.04, respectively. The difference between the two groups was significant (PConclusionsCataract surgery may lead to worsening of dry eye symptoms. Treatment of dry eye before cataract surgery is an important issue to prevent ocular surface damage.Keywords: Cataract Surgery, Menopause, Dry Eye Syndromes
-
زمینه و هدفگلوکوم یکی از علل مهم نابینایی است و افزایش فشار داخل چشمی عمده ترین ریسک فاکتور آن است. اندازه گیری فشار داخل چشمی، یک معاینه اساسی در بیماران مبتلا به گلوکوم جهت تشخیص و پیگیری درمان محسوب می شود. این مطالعه با هدف مقایسه و تعیین دقت عملکرد دو نوع تونومتر مرسوم جهت اندازه گیری فشار داخل چشمی صورت گرفت.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی - مقطعی پس از انجام معاینات چشم پزشکی کامل، فشار داخل چشمی 142 بیمار (284 چشم) با هر دو دستگاه Goldmann و keeler در دو نوبت و با فاصله 5 دقیقه اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده با استفاده ازآزمون آماری تی وابسته و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته هامیانگین فشار داخل چشمی افرادی که در محدوده فشار نرمال (mmHg21<) قرار داشتند با تونومتر گلدمن برابر mmHg35/2±03/14 و با تونومتر Keeler برابر mmHg05/3±28/14 به دست آمد. متوسط اختلاف دو روش 70/0±25/0 (015/0p=) و ضریب همبستگی دو روش اندازه گیری، 83/0 محاسبه شد (0001/0p<). در محدوده فشار داخل چشمی بالا (mmHg213)، میانگین فشار داخل چشمی با تونومترGoldmann برابر mmHg14/5±16/26 و با تونومتر Keeler برابر mmHg58/5±92/26 به دست آمد. متوسط اختلاف دو روش 44/0±76/0 (003/0p=) و ضریب همبستگی دو روش اندازه گیری، 97/0 محاسبه شد (0001/0p<).نتیجه گیریطبق نتایج این مطالعه، هر دو روش تونومتری مورد استفاده در محدوده فشارهای طبیعی از دقت قابل قبولی برخوردارند، ولی در شرایط پر خطر مانند گلوکوم استفاده از تونومترGoldmann به عنوان استاندارد طلایی ارجح می باشد.
کلید واژگان: آب سیاه, اندازه گیری فشار چشم, فشار داخل چشمBackground And ObjectivesGlaucoma is one of the leading causes of blindness, and its major risk factor is elevated intraocular pressure. Intraocular pressure measurement is a major examination in patients with glaucoma for diagnosis and treatment follow-up. This study was carried out with the purpose of comparing the accuracy of two types of conventional tonometers for measuring intraocular pressure.MethodsIn this descriptive cross-sectional study, after complete ophthalmologic examinations, intraocular pressure was measured in 142 patients (284 eyes), two times at 5-minute intervals using both Goldmann and Keeler tonometers. The obtained results were analyzed with paired t-test and Pearson’s correlation test.ResultsMean intraocular pressure in subjects that were in normal pressure range (<21mmHg) was obtained 14.03±2.35mmHg with Goldmann tonometer, and 14.28±3.05mmHg with Keeler tonometer. The mean difference of the two methods was 0.25±0.70 (p=0.015) and the correlation coefficient between two methods was calculated 0.83 (p<0.0001). Mean intraocular pressure in high intraocular pressure range (³21mmHg) was obtained 26.16±5.1mmHg with Goldmann tonometer, and 26.92±5.58mmHg with Keeler tonometer. The mean difference of the two methods was 0.76±0.44 (p=0.003), and correlation coefficient between two methods was calculated 0.97 (p<0.0001).ConclusionBased on the results of this study, both used tonometry methods had acceptable accuracy in normal intraocular pressure range, but in high-risk cases such as glaucoma, Goldmann applanation tonometer is preferred as the gold standard.Keywords: Glaucoma, Tonometry, Intraocular Pressure -
هدفارزیابی نتایج استفاده از روغن سیلیکون سنگین به عنوان تامپون جایگزین زجاجیه در جراحی موارد پیچیده جداشدگی شبکیه.
روش پژوهش: این مطالعه مداخله ای بر روی بیمارانی انجام شد که دچار جداشدگی پیچیده شبکیه با درگیری قسمت تحتانی شبکیه بودند. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از داشتن جداشدگی سوراخ دار شبکیه ثانوی به تغییرات ویتریورتینوپاتی پرولیفراتیو CP6 and/or CA6) (PVR که قسمت تحتانی را هم درگیر کرده باشد، پارگی وسیع شبکیه، پارگی قسمت خلفی یا تحتانی شبکیه ناشی از ضربه نافذ و یا جداشدگی سوراخ دار شبکیه همراه با جداشدگی مشیمیه. در پایان عمل، پس از برداشتن غشاها و یا رتینوتومی، جهت تامپوناد، از روغن سیلیکون سنگین (Oxan HD) استفاده شد. بیماران یک روز، یک هفته، یک ماه و چهار ماه پس از عمل و پس از آن بر اساس شرایط معاینه شدند.یافته هاهفده چشم از 17 بیمار با میانگین سنی 2/12±4/45 سال (بین 71-19 سال) بررسی شدند. متوسط زمان پی گیری بیماران 5/3±4/11ماه (4 تا 16 ماه) بود. جداشدگی شبکیه قبل از عمل در 10 چشم سرتاسری، در 6 چشم در نیمه تحتانی و در یک چشم در نیمه تحتانی همراه با جداشدگی مشیمیه بود. بهترین دید اصلاح شده (BCVA) قبل از عمل در 13 چشم در حد درک نور و درک حرکت دست (HM) و در 4 چشم بین 5/0 تا 3 متر شمارش انگشتان بود. میانگین BCVA از 09/0±95/1 لوگمار قبل از عمل به 35/0±5/1 لوگمار در ماه 4 پس از عمل رسید (045/0P=). BCVA چهار ماه پس از عمل در 4 بیمار HM و در 13 بیمار بین 5/0 متر شمارش انگشت تا 200/20 بود. در طول مدت پی گیری، در 12 چشم (5/70 درصد) شبکیه به حالت چسبیده باقی ماند و در 5 مورد نیاز به ویترکتومی مجدد پیدا شد. یک مورد بالا رفتن گذرای فشار داخل چشمی و یک مورد امولسیفیه شدن روغن سیلیکون سنگین دیده شد.نتیجه گیریدر این مطالعه، استفاده از روغن سیلیکون سنگین با نتایج امیدوارکننده و مطلوبی از نظر چسبیدن آناتومیک شبکیه و دید نهایی همراه بود.
PurposeTo evaluate the outcomes of internal tamponade using heavy silicone oil in complicated retinal detachment (RD) surgery.MethodsIn this interventional case series, patients with complicated RD involving the inferior retina were enrolled. Inclusion criteria included RD secondary to proliferative vitreoretinopathy (PVR CP6 and/or CA6) involving the inferior retina, inferior or posterior tears, giant tears, penetrating trauma or RD combined with choroidal detachment. Heavy silicone (Oxan HD, Bausch & Lomb, USA) was injected at the end of surgery after peeling of retinal membranes or retinotomy. Follow-up examina-tions were scheduled one day, one week, one month and four months after surgery. Additional visits were made depending on the condition of the eye.ResultsSeventeen eyes of 17 patients with mean age of 45.4±12.2 (range 19-71) years underwent vitrectomy and heavy silicone oil tamponade. Mean follow-up was 11.4±3.5 (range 4-16) months. There was total RD in 10 cases, subtotal RD involving the inferior retina in 6 patients and RD associated with choroidal detachment in one. Best-corrected visual acuity (BCVA) before surgery was LP or HM in 13 eyes and counting fingers at 0.5 to 3 m in 4 eyes. During the follow-up period, the retina remained attached in 12 cases (70/5%) but 5 eyes needed further vitrectomy for reattachment. BCVA improved from 1.95±0.09 LogMAR preoperatively to 1.5±0.35 four months after the operation (P=0.045). After 4 months’ follow-up BCVA was HM in 4 eyes and 0.5 m to 20/200 in 13 eyes. Transient IOP rise occurred in one eye and silicone oil emulsification was seen in another eye.ConclusionHeavy silicone oil tamponade had favorable results in terms of anatomical attachment of the retina and visual acuity. -
هدفگزارش یک مورد رتینوسایتوما که با رتینوبلاستومای دوطرفه همراه بوده است.
معرفی بیمار: دختربچه سه ساله ای به علت اگزوتروپی چشم چپ توسط چشم پزشک معاینه شد که در معاینه زیربی هوشی، یک عدد رتینوسایتومای واضح در چشم چپ به همراه پنج عدد تومور رتینوبلاستومای مجزا در آن چشم و سه عدد تومور مجزای رتینوبلاستوما در چشم راست مشاهده گردید.نتیجه گیریرتینوسایتوما، با آن که اغلب تومور خوش خیمی است ولی ممکن است که با رتینوبلاستوما همراه گردد. لذا در پی گیری این بیماران، باید دقت لازم به عمل آید.
PurposeTo report a case of retinocytoma associated with bilateral retinoblastoma.Case Report: A 3-year-old girl presenting with left eye exotropia was referred to our ophthalmic oncology service for a second opinion. Funduscopy under general anesthesia revealed one prominent retinocytoma associated with five discrete retinoblastomas in the left eye and three discrete retino-blastomas in the right eye.ConclusionAlthough retinocytoma is often a benign tumor, it may be associated with retinoblastoma. Therefore, periodic examination of the fundus is necessary in these patients -
PurposeTo evaluate the results of combined chemotherapy and periocular carboplatin injection to control advanced intraocular retinoblastoma (Rb).MethodsIn this prospective interventional case-series, we included 8 eyes of 8 patients with advanced intraocular Rb (group C or D in International Intraocular Retinoblastoma Classification, IIRC). In these patients, periocular carboplatin was injected as a primary adjuvant therapy combined with chemotherapy (VEC regimen) or as a secondary treatment in patients who had recurrent disease or did not respond to primary chemotherapy and local modalities. All patients were examined under anesthesia (EUA) and fundus photography was done by Ret–cam before treatment. Fifteen miligrams of carboplatin was injected into subconjunctival or subtenon space in 3-4 weeks interval.ResultsEight eyes of eight patients were enrolled. Five patients were male and three patients were female. Mean age of patients at the time of treatment was 34 months and the mean duration between initial presentation of Rb and beginning of treatment was 7.5 months. Mean injection of periocular carboplatin in each eye was 3.1 times. Past medical history in our patients before starting of this treatment included: External Beam Radiotherapy (EBRT) in 3 eyes, cryotherapy in 4 eyes, transpupillary thermotherapy (TTT) in 4 eyes and brachytherapy in 2 eyes. Four eyes were in group C and four eyes were in group D. In 3 patients carboplatin was injected as primary treatment and in five patients it was injected for tumor recurrence following initial treatment failure or relapse. Three patients had vitreous, one had sub-retinal and remaining four had both vitreous and sub-retinal seeding. The degree of seeding was low in two patients, moderate in two patients and severe in four patients. At the end of study, tumor was regressed in six eyes (75%), relapsed in one (12.5%) and recurred in another (12.5%). In both eyes with relapsed and recurrent tumors, enucleation was done.ConclusionCombined chemotherapy and periocular carboplatin injection as well as focal treatment may be an effective method to control advanced intraocular Rb.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.