به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

solaleh shahvazian

  • سلاله شهوازیان*، فیروزه هاشمی قینانی

    شیوع ویروس کرونا باعث توقف چرخ های صنعت و تجارت ازجمله صنعت گردشگری و هتلداری شده است. دراین میان بیشترین آسیب متوجه منابع انسانی گردیده و نقش مدیریت منابع انسانی را درمواجهه با این آسیب ها بسیار برجسته می نماید. هدف این پژوهش بررسی چالش های مدیریت منابع انسانی در دوران گذار از بحران کرونا و ارایه راهکار غلبه بر این چالش ها درصنعت هتلداری است. استراتژی پژوهش مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد و رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری، نخبگان و مدیران صنعت هتلداری بوده که 16نفر از آنان به روش نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرارگرفت. قابلیت اعتماد و اعتبار یافته ها باتکیه برتکنیک لینکلن وگوبا تایید شد. مقوله محوری پژوهش، چالش های مدیریت منابع انسانی در دوران گذار از بحران کرونا در سه سطح فردی، سازمانی و فراسازمانی بررسی گردید. یافته ها نشان می دهند شرایط علی این پژوهش در سطح فراسازمانی، ماهیت آسیب زننده شدید پاندمی کووید19، در سطح سازمان، مشکلات اقتصادی و ضعف مهارت های سازماندهی و ارتباطی مدیریت منابع انسانی و درسطح فردی، ضعف مهارت های ادراکی مدیریت منابع انسانی می باشد. تحلیل مصاحبه ها، مجموعه ای از چالش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بیان می کند که بر استراتژی های مواجهه بر بحران تاثیر می گذارد. عوامل ساختاری و شاخص های مالی و اعتباری نیز به عنوان عوامل مداخله گرشناخته شد. از یافته ها استنباط می شود مدیران منابع انسانی با بهره گیری از استراتژی های خاصی همانند آموزش و توانمندسازی منابع انسانی، شناسایی شیوه های تامین مالی وکاهش هزینه و بکارگیری نظام مدیریت منابع انسانی متمایز همچنین کسب حمایت های دولت می توانند اهداف خود را در کلیه سطوح سازمانی محقق کرده و تاثیر منفی این بحران  برعملکرد مدیریت منابع انسانی در هتل ها راتعدیل نماید.

    کلید واژگان: پاندمی کرونا, صنعت گردشگری و هتلداری, مدیریت منابع انسانی, مدیریت بحران, نظریه پردازی داده بنیاد
    Solaleh Shahvazian *, Firoozeh Hashemi Gheinani

    Corona virus outbreak has disrupted the industry and trade cycle. This study purpose is to investigate human resource management challenges during Corona crisis, and to provide a solution in hotel industry. Research method is based on inductive approach theory in qualitative way. The statistical population was hotel industry experts selected as sample. Interview data were analyzed using MAXQDA software. Reliability and validity were assessed using Lincoln and Guba technique. Findings show that the cause conditions of this study at highly damaging nature of Covid-19 pandemic are economic problems, weakness in establishing communication skills and perceptual skills of human resource management. Main phenomenon has emerged in economic, political, social and cultural challenges. Structural factors, financial and credit indicators identified as intervenes. Research result shows that human resource managers can achieve their goals using strategies like training human resources, identifying financing methods, reducing costs and obtaining government support.

    Keywords: Corona pandemic, Tourism, hospitality industry, Human resource management, Crisis Management, Grounded Theory
  • آرزو دیده گاه، سلاله شهوازیان*، مهدی تولّائی
    زمینه و هدف

    سوق  دادن دانش خلق شده در سازمان به سوی کاربران و کاربردی ساختن آن به وجود استراژی مناسب نیاز دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی استراتژی های دسترس پذیری و تحرک دانش و ارایه چارچوبی برای تسهیل دسترسی به این استراتژی ها است.

    روش شناسی

    پژوهش حاضر نوعی مطالعه مروری است که از نظر هدف کاربردی است و با روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی این پژوهش را مطالعات انجام شده در خصوص استراتژی های تحرک دانش بین سال های 2006 تا 2020 تشکیل می دهند که با استفاده از کلمات کلیدی مشخص تعداد 25 مقاله شناسایی شد و پس از غربالگری در نهایت 13 منبع مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    به منظور سهولت دسترسی به استراتژی های استخراج شده، بر اساس شباهت ویژگی های آن ها چارچوبی ارایه شده که استراتژی ها را بر پایه موضوع، در سه مقوله پژوهش محور و خدمت رسان، مشارکت محور، و آموزش محور و آگاهی رسان دسته بندی می کند.

    نتیجه گیری

    استفاده از استراتژی های تحرک دانش به رشد دانش و به توانمندسازی افراد برای کاربرد دانش جهت حل مسایل زندگی واقعی شان کمک می کند. بدین منظور ایجاد زیرساخت ها و فرهنگ سازی در زمینه کاربردی کردن دانش نظری تولیدشده در سازمان ها ضروری است.

    کلید واژگان: تحرک دانش, انتقال دانش, ترجمان دانش, استراتژی‌های تحرک دانش, سازمان‌های دانش محور, مطالعه مروری, فراترکیب
    Arezoo Didegah, Solaleh Shahvazian *, Mehdi ٰAvallaei
    Background & Purpose

    Directing the created knowledge in the organization to the users and making it practical requires an appropriate strategy. The main aim of this study is to identify knowledge mobilization strategies and provide a framework to facilitate access to these strategies.

    Methodology

    The present study is a kind of review study. It is practical in terms of purpose and has been done by Meta-Synthesis method. The information sources used in this research are studies on knowledge mobilization strategies published between 2006 and 2020. By using specific keywords, 25 articles were found and after a closer review, 13 sources were evaluated eventually.

    Findings

    In order to facilitate access to extracted strategies, based on the similarity of their characteristics, a framework has been proposed that categorizes strategies into three main groups: Research-oriented and Service-based, Participation-oriented, and Education-oriented and informative.

    Conclusion

    The use of knowledge mobilization strategies helps to grow knowledge and empower people to apply knowledge to solve their real-life problems. For this purpose, it is essential to develop infrastructure and create culture about giving application to the theoretical knowledge produced in organizations.

    Keywords: Knowledge mobilization, Knowledge transfer, Knowledge Translation, knowledge mobilization strategies, knowledge-based organizations, Review study, Meta-Synthesis
  • سلاله شهوازیان، سعید مرتضوی *، محمد لگزیان، فریبرز رحیم نیا
    هدف این مطالعه کیفی، کشف برداشت مدیران و افراد بااستعداد از عوامل موثر بر نگه داشت در صنعت منسوجات استان یزد است. در این راستا، از راهبرد پدیدارنگاری به منظور نگاشت برداشت های متفاوت افراد بااستعداد و مدیرانشان استفاده شد. داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 فرد بااستعداد جمع آوری شد که با توجه به رویکرد موضوعی و انحصاری انتخاب شدند. به طور مشابه مدیران، افراد بااستعداد نیز از هشت سازمان مختلف انتخاب شدند. داده ها وارد نرم افزار MAXQDA و کدها و طبقات توصیفی استخراج شد. نتایج تجزیه وتحلیل برداشت افراد بااستعداد نشان دهنده چهار سطح تاثیرگذار بر نگه داشت است، شامل سطح فردی، شغل، گروه و سازمان. همچنین، برداشت های متفاوت افراد بااستعداد در قالب 18 طبقه توصیفی دسته بندی شد. نتایج تجزیه وتحلیل برداشت مدیرانشان نشان دهنده سه سطح تاثیرگذار بر نگه داشت است، شامل فرد، مدیریت و سازمان. همچنین، برداشت های متفاوت مدیران در قالب سیزده طبقه توصیفی گروه بندی شد. تفاوت اصلی بین برداشت افراد بااستعداد و مدیرانشان در مورد عوامل موثر بر نگه داشت در مورد ویژگی های شغلی است. افراد بااستعداد، ماهیت، استقلال و بازخورد را ویژگی های مطلوب شغل خود ذکر کردند. با توجه به این سطوح و طبقات توصیفی، دو فضای نتیجه ترسیم شد.
    کلید واژگان: افراد بااستعداد, پدیدارنگاری, فضای نتیجه, _ منسوجات یزد, نگه داشت
    Solaleh Shahvazian, Saeed Mortazavi *, Mohammad Lagzian, Fariborz Rahimnia
    The purpose of this qualitative study is to explore the perception of managers and talents of perceived retention factors in the textile industry in Yazd province, Iran. In this regard, phenomenography is used to map the different perceptions of both talents and their managers. Data were collected through semi-structured interviews with 22 talented individuals who were selected according to an object-exclusive approach. Similarly, managers were chosen from eight different organizations. Data were transcribed and imported into MAXQDA10 software for analysis from which the identification of codes and descriptive categories were generated. The results of perception analysis of talents revealed 4 influential levels in talent retention that are individual, job, group, and organizational levels. Also, different perceptions of talents are categorized into 17 descriptive categories. The obtained results from the analysis of perceptions of managers depicted three influential levels that are individual, group, and organizational levels and their perceptions are categorized into 13 descriptive categories. The main difference between talents and managers’ perception is in factors affecting retention in jobs characteristics. Talented individuals consider autonomy, nature and feedback as desirable characteristics of their job. According to these levels and descriptive categories, two different “outcome spaces” are mapped.
    Keywords: outcome space, phenomenography, retention, talent, Yazd textile
  • محمد صالح اولیا، سید حبیب الله میرغفوری، سلاله شهوازیان
    در محیط پیچیده کسب و کار امروزی، روش های سنتی برنامه ریزی مبتنی بر بودجه یا پیش بینی نمی تواند جوابگوی چالش های موجود باشد. سازمان می بایست با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک، موقعیت داخلی و خارجی خود را ارزیابی کند و سپس، استراتژی ها را متناسب با موقعیت خود تدوین و به مورد اجرا گذارد. کلید اجرای موفق استراتژی این است که افراد، فرآیند آن را درک نمایند. نقشه استراتژی از آن جا که توصیف کننده استراتژی سازمان است و به افراد در درک آن کمک می کند، نقش با اهمیتی را در مدیریت استراتژیک به عهده دارد. نقشه استراتژی نمایش تصویری از روابط علت و معلولی برای موفقیت در استراتژی است، بنابراین، تعیین این روابط نیز با اهمیت است. این مقاله رویکرد نوآورانه ای را جهت تعیین روابط علت و معلولی و سطح اهداف استراتژیک در نقشه استراتژی ارائه می کند. همچنین، نتایج اجرایی این رویکرد در یک شرکت تولیدکننده لوله و اتصالات در شهرستان یزد تشریح می گردد که بینش های مدیریتی را ارائه می دهد.
    کلید واژگان: نقشه استراتژی, مدل ISM, روابط علت و معلولی, کارت امتیازی متوازن
    Mohammad Saleh Olia, Seyyed Habib Mirghafoori, Solaleh Shahvazian
    In order to survive in the complex environment, budget programming or forecasting models have been criticized as inadequate for today’s business environment. Organizations have to use strategic planning to evaluate internal and external situation, then formulate proper strategies and implement them. The key to execute strategy is to have people in the organization understand it. Strategy map has a significant role in the strategic management due to describing strategies of organization and to help people understand strategies. Strategy map is essentially a graphical depiction of the causal model of an organization’s strategy then developing the causal model of the strategy is also important. This paper presents innovative approach to determine causal relationship and levels of strategic objectives in strategy map. For this purpose an interpretive structural modeling (ISM) based approach has been employed to strategy map. This paper also utilizes the Interpretive Structural Modeling (ISM) methodology to understand the interrelationships among the objectives so that those driving objectives, which can affect others and those dependent objectives, which are most influenced by driving objectives are identified. It emphasizes that interrelationship among objectives isn’t only down to up, it is on both side. An actual example of a small case pipe and fittings manufacturing company provides some managerial insights into the methodology.
    Keywords: strategic map, ISM model, cause, effect relationship
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال