souri moharramzadeh
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و هفتم شماره 2 (پیاپی 194، خرداد و تیر 1403)، صص 473 -487زمینه و هدف
امروزه آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر خوددلسوزی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای از مهمترین حوزه های پژوهشی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر خوددلسوزی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد.
روشاین پژوهش به لحاظ هدف کاربردی،از نظر ماهیت داده ها شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی منطقه 9 تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که 45 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماند. ابزارهای مورد استفاده مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) و خوددلسوزی (نف، 2003) بودند که در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس یکراهه در محیط نرم افزار Spss نسخه 23 تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد گروه های دریافت کننده برنامه آموزشی بر خوددلسوزی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخش بوده است (5/0<p) همچنین آموزش مدیریت خشم وفرزند پروری بر خوددلسوزی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تاثیر یکسانی داشت .
نتیجه گیریبنابراین، بکارگیری آموزش های فرزندپروری و مدیریت خشم در کنار دوره های تحصیلی برای دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند از بروز، تشدید و تبدیل علائم اختلال نافرمانی مقابله ای به سایر اختلال ها پیشگیری کند و باعث افزایش خوددلسوزی در دانش آموزان گردد.
کلید واژگان: مدیریت خشم, فرزند پروری, خوددلسوزی, اختلال نافرمانی مقابله ایBackground and PurposeThe aim of this study was to compare the effectiveness of anger management and parenting training on response inhibition, self-pity and selective attention in students with Oppositional Defiant Disorder.
MethodIn terms of applied purpose, and in terms of the nature of the data, this study was a quasi-experimental design of pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of the study was all fifth and sixth grade male students in District 9 of Tehran in the academic year of 2009-2010. 45 people were selected by convenience sampling method and randomly divided into two experimental groups and one control group. The experimental groups were trained and the control group remained on the waiting list. The instruments used were the confrontational disobedience disorder rating scale in children (Homersen et al., 2006) and self-pity (Nef, 2003), which were used in pre-test and post-test. Data were analyzed by one-way analysis of covariance in Spss software version 23.
FindingsThe results showed that the group receiving the anger management and parenting training program on Self-compassion in students with Oppositional Defiant Disorder are not only showed more effectiveness than the control group. Self-compassion and selective attention of students with Oppositional Defiant Disorderare had the same effect as parenting department.
ConclusionTherefore, the use of parenting and anger management training along with educational courses for students with confrontational disobedience disorder can prevent the occurrence, exacerbation and conversion of symptoms of confrontational disobedience disorder.
Keywords: Anger Management, Parenting Training, Self-Compassion, Oppositional Defiant Disorder -
هدف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد.
روشاین پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و از نظر ماهیت داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه 9 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آنها تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری 8 جلسه 5/1 ساعته و گروه آزمایش فرزندپروری 9 جلسه 5/1ساعته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش توجه انتخابی بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته هاتجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین گروه آموزشی مدیریت خشم بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تاثیر یکسانی باگروه آموزشی فرزندپروری داشتند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و رواندرمانگران حوزه کودک و نوجوان از برنامه های آموزشی پژوهش حاضر می توانند برای افزایش توجه انتخابی یادگیرندگان استفاده کنند.
کلید واژگان: نافرمانی مقابله ای, مدیریت خشم, فرزند پروری, توجه انتخابیObjective:
The aim of this study was to compare the effectiveness of anger management and parenting training on selective attention in students with oppositional defiant disorder.
MethodThis research was applied in terms of purpose, and quasi-experimental design of pre-test and post-test design with a control group in terms of the data nature. The statistical population included all fifthand sixth-grade elementary school students in District 9 of Tehran City in the academic year of 2019-2020, of which 45 were selected by available sampling method and randomly divided into two experimental groups and one control group. The anger management experimental group based on cognitive-behavioral approach was trained in eight 1.5hr sessions, the parenting experimental group was trained in nine 90min sessions, and the control group remained on the waiting list. The instruments used in the present study included the Scoring Scale for Oppositional Defiant Disorder in Children (Homersen et al., 2006) and the word “Stroop” color test for selective attention, which were used in two stages: pre-test and post-test.
ResultsThe analysis of data obtained from the questionnaire was performed through the SPSS-V24 software in two descriptive and inferential sections (analysis of covariance).
ConclusionThe results revealed that the groups receiving the anger management and parenting training programs showed greater effectiveness on selective attention in students with oppositional defiant disorder than the control group. Coping had the same effect in the two groups of “anger management” and “parenting”. It seems that therapists, researchers and psychotherapists in the field of children and adolescents can use the educational programs of the present study to increase the selective attention of learners.
Keywords: Oppositional defiant disorder, Anger management, Parenting, Selectiveattention -
هدف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اخلال نافرمانی مقابله ای انجام شد.
روشاین پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم ابتدایی با اختالل نافرمانی مقابله ای منطقه 9 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 45 نفر برحسب شرایط ورود و خروج و نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مطالعه شده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختالل نافرمانی مقابله ای در کودکان، مصاحبه بالینی ساختاریافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش بازداری پاسخ بودند.
یافته هانتایج نشان داد گروه دریافتکننده برنامه های آموزشی مدیریت خشم و فرزندپروری در بازداری پاسخ دانشآموزان با اختالل نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری دارد (5/0>P) همچنین آموزش مدیریت خشم و فرزندپروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمان ی مقابله ای تاثیر یکسانی دارد (5/0>P).
نتیجه گیریبنابراین آموزش مدیریت خشم و فرزندپروری میتواند به عنوان روش های مداخله ای برای بهبود بازداری پاسخ در دانشآموزان با اختالل نافرمانی مقابلهای استفاده شود.
کلید واژگان: مدیریت خشم, فرزند پروری, بازداری پاسخ, اختلال نافرمانی مقابله ایObjectiveThe aim of this study was to compare the effectiveness of anger management and parenting training on response inhibition in students with Oppositional/Confrontational Defiant Disorder (ODD/FDD).
MethodThis research was a quasiexperimental study of pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included all male students with ODD/FDD in Tehran in 2020. Overall 45 people were selected as a sample according to the entry and exit criteria through voluntary and available sampling and assigned into two experimental groups and one control group. The instruments used in the present study included a grading scale for ODD/FDD in children and to inhibit the response of the Stroop word color test.
ResultsAnger management and parenting training showed more effectiveness on response inhibition in the case comparing to the control group (P <0.5). Also anger management training group parenting training group had the same effect on the response inhibition of students with ODD/FDD (P<0.5).
ConclusionTherefore, education of anger management and parenting training as two interventional programs can be effective in inhibiting the response of students with ODD/FDD.
Keywords: Anger management, Parenting, Response inhibition, Oppositional defiantdisorder -
فصلنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال ششم شماره 3 (پیاپی 23، بهار 1395)، صص 131 -145هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در دو گروه از دانشآموزان کاربر و غیرکاربر کامپیوتر و اینترنت بود. این پژوهش از نوع مقطعی- مقایسه ای بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان دبیرستانی 17-16 ساله کاربر و غیرکاربر اینترنت در سال 1393 بود. افراد نمونه 400 نفر از دانشآموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان در شهر تهران بودند. دانشآموزان غیرکاربر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و دانشآموزان کاربر به شیوه همتاسازی (بر اساس سن، جنس و طبقه اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری دانشآموزان دبیرستانی (AISS) و یک پرسش نامه محقق ساخته برای سنجش ویژگی های جمعیت شناختی استفاده شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان از مقایسه تفاوت معدل کل نیمسال اول و دوم دو گروه استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون آماری تی و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه از دانشآموزان در پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنا که دانشآموزان کاربر پیشرفت تحصیلی بیشتری از دانشآموزان غیرکاربر نشان دادند. اما، بین دو گروه از دانشآموزان از نظر سازگاری اجتماعی تفاوتی مشاهده نشد. به علاوه، نتایج آزمون تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد تاثیر کاربرد کامپیوتر بر پیشرفت تحصیلی دو جنس یکسان است و در هر دو جنس موجب افزایش پیشرفت تحصیلی میشود. این نتایج تلویحات مهمی برای مدیران و برنامهریزان در زمینه آموزش شیوه استفاده از اینترنت به دانشآموزان دارد.کلید واژگان: دانشآموزان کاربر اینترنت و غیرکاربر اینترنت, سازگاری اجتماعی, پیشرفت تحصیلیInformation and Communication Technology in Educational Sciences, Volume:6 Issue: 3, 2016, PP 131 -145The aim of this study was to compare social adjustment and academic achievement in two groups of students: users and non-users of the internet. The research method was sectional-comparative. The population of the study was all 16-17-year-old internet-user and internet-non-user high school students in 2014. The subjects of the research were 400 male and female high school students in Tehran. Non-user students were selected through stratified sampling method and users were selected using matching sampling (same range of age, gender and socioeconomic status). The instruments used in this study were the adjustment inventory for high school students (AISS) and a researcher-made questionnaire for assessing demographic characteristics. To measure the students academic achievement, their averages of the first and second semesters were compared. Data analysis was conducted using the t test and one way analysis (ANOVA). The results showed that there were significant differences between the two groups in academic achievement. This means that user students achieved higher marks in school. But, no significant difference was observed between the groups in social adjustment. Also results of ANOVA showed the effect of computer use on academic achievement is the same in both male and female students and in both group increase academic achievement. These findings have important implications for planners and educational administrators about teaching students how to use the Internet.Keywords: internet, users, internet, non, users students, social adjustment, academic achievement
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.