toktam yarmohamadi
-
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دوره ی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دوره ی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گسترده ای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دوره ی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیت های انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیض آمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیش تر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.کلید واژگان: تیمور, شاهرخ, خراسان, ماوراءالنهر, بررسی تطبیقیGreat Khorasan, as one of the important regions of the Islamic world and Iran, experienced two different periods during the period of Timur Gourkani and his son Shahrukh. Timur relying on Alus Joghtaei’s support of the military commanders made extensive conquests in West Asia. Following these conquests, the cities of Khorasan, like most of the conquered places, faced with murder, looting and destruction. After Timur’s death and Shahrukh’s accession, prosperity returned to Khorasan and these areas came out from under the pressure of the Timurid period. This research aims to analyze Timur and Shahrokha’s actions in Khorasan with descriptive analytical method and using library sources. The findings indicate that Timur, considering his own interests and attachment to his capital, Samarkand, tried to use the economic resources and human and cultural capacities of the conquered regions, especially Khorasan, for the prosperity of Mavara- al- Nahr. Timur's discriminating view of Khorasan caused chaos in this province and repeated the calamities that the Mongols brought upon this region. On the other hand, Shahrukh made a significant effort to develop Khorasan due to his attachment to it, reliance on Iranian bureaucrats, and adherence to Islamic laws..Keywords: Timur, Shahrokh, Khorasan, Mavara- al- Nahr, comparative study
-
سنقر و کلیایی یکی از مناطق حاصلخیر در کرمانشاه است که در دوره قاجار مورد توجه برخی از خاندان های متنفذ این حکومت قرار گرفت. آنها آن ها با خرید املاک مردم به بهای اندک، صاحب زمین های فراوانی در این منطقه شدند. دو تن از ملاکین بزرگ این منطقه، عبدالحسین فرمانفرما و امان الله خان فتح السلطان بودند که اولی شاهزاده قاجاری و دومی از بزرگان منطقه کلیایی سنقر است. این ملاکین در اواخر دوره قاجار به علت بحران های مالی و وقوع جنگ جهانی اول از تسویه به موقع مالیات اراضی خود شانه خالی کردند، دولت نیز با این افراد غالبا رویه مماشات را در پیش می گرفت، اما پس از کودتای 1299ش. به ویژه بعد از نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه، حسابرسی شدیدی از آنها آن ها به عمل آمد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که چرا ملاکین متنفذ سنقر بدهی مالیاتی داشتند و حکومت های قاجار و پهلوی اول با این مساله چگونه برخورد کرد؟این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته و تکیه آن بر اسناد مربوط به دوتن از ملاکین بزرگ منطقه سنقر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ملاکین دوره قاجار با توجه به معافیت هایی که حکومت برای آنها آن ها در نظر گرفته بود و نفوذی که در دربار داشتند، از تسویه به موقع مالیات های خود امتناع می کردند، اما در اوایل دوره نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه با توجه به نیاز او برای تامین بودجه اصلاحات و نوسازی های گسترده خود از طریق مالیات گیری و نیز طمع وی به تصاحب اراضی حاصلخیز آنها، آن ها، حسابرسی شدیدی از این ملاکین صورت گرفت.کلید واژگان: کلید واژه گان: سنقر, ملاکین, مالیات, قاجار, پهلویSonghar and Keliai is one of the fertile areas in Kermanshah that was considered by some influential families of this government during the Qajar period. They bought a lot of land in the area by buying people's property for a small price. Two of the great landowners of this region are Abdul Hussein Farmanfarma and Amanullah Khan Fath al-Sultan, the former being the Qajar prince and the latter one of the elders of the Sanghar district. Due to the financial crisis and the outbreak of the First World War, these landowners in the late Qajar period avoided timely payment of their land taxes. The government often appeased these people, but after the coup of 1299, especially after the prime ministership and reign of Reza Shah, they were severely audited. The main question of the present study is why the landowners in Sanghar had tax debts and how the Qajar and Pahlavi governments dealt with this issue. This research has been done by descriptive-analytical method and its reliance is on the documents related to two of the major landowners of Songor region. The findings of the study indicate that the owners of the Qajar period, due to the exemptions provided by the government and the influence they had in the court, refused to pay their taxes on time. But early in Reza's reign and reign, due to his need to fund his extensive reforms and renovations through taxation and his greed to seize their fertile lands, these landlords were severely audited..Keywords: Songhar, landlords, tax, Qajar, Pahlavi
-
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ساختار و کارکرد دیوان انشاء و کتابت در دوره ایلخانان و تغییراتی است که به واسطه حمله مغول به ایران و تشکیل حکومت ایلخانی در این دیوان ایجاد گردید. مغولان از همان آغاز و سپس ایلخانان به اهمیت و ضرورت وجود بخش مکاتبات در تشکیلات اداری خود واقف بودند؛ ولی به دلیل بی اعتمادی به دبیران قلمرو مفتوحه تلاش داشتند در روال پیشینی تشکیلات موجود تغییر ایجاد کنند. بخشی از این تغییرات ناشی از این روال و بخشی نیز ناشی از پیامدهای استقرار اقوام مغولی و گروه های وابسته به آنان در ایران بود. با این حال همچون دوره های گذشته، تشکیلات اداری ایرانی توانست در کنار احیای دیگر بخش ها، تشکیلات دیوان انشاء را احیا کند. مساله این بررسی شناسایی این تغییرات در تعارض یا ناهمسانی ها با روال پیش از حمله مغول و چرایی و چگونگی فرایند احیای تشکیلات دیوان انشاء، است. نتایج این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل کیفی گزارش های موجود صورت گرفته، نشان می دهد که این تغییرات در چهار حوزه شامل تغییرات در جایگاه دیوان انشاء و کارکنان آن، زبان و ادبیات نگارش، متن اسناد و ترکیبات و اضافات آن و در نهایت تغییرات مرتبط با روندها و رویه ها در دیوان انشاء قابل شناسایی است. در این میان مهمترین رویداد همچون دیگر رویدادهای شکل گرفته در تشکیلات اداری دوره ایلخانان، شکل گرفتن یک نظام دوگانه مغولی- ایرانی در تشکیلات دیوان انشاء است نظامی که به تدریج عناصر ایرانی آن پررنگ شد.
کلید واژگان: مغول, ایلخانان, دیوان انشاء, دیوان سالاری ایرانیThe purpose of this study is to analyze the structure and function of the Divan of composition and writing in the Ilkhanate period and the changes that were caused by the Mongol invasion of Iran and the formation government . The Mongols and then the Ilkhans were aware of the importance and necessity of having a correspondence department in their administrative organization;Due to distrust of the secretaries of the open territory, they tried to change the previous routine of the existing organization. Part of this change was due to this process and part was due to the consequences of the establishment of Mongol tribes in Iran, the Iranian administrative organization was able to revive the organization of the Composing Divan,The purpose of this study is to identify these changes in conflict or inconsistencies with the pre-Mongol routine and why and how the process of reviving the composition the Divan of Composition. The results of this study, which is done with a descriptive-analytical approach and qualitative analysis method of existing reports, show that these changes including changes in the position of the Composing Dian and its staff, language and literature, text of documents and its compositions , changes related to trends and procedures can be identified in the Composition Divan, the most important event, like other events formed in the administrative organization of the Ilkhanate period, is the formation of a dual Mongol-Iranian system in the organization of the Divan of Composition, a system whose Iranian elements were gradually highlighted.
Keywords: Mongol, -Ilkhanate Period, -Ensha Divan, Iranian administrative -
وقف، از قدیمی ترین رسوم ایرانی ها است که با عقاید دینی آنان عجین شده است و از طرف دیگر تحت تاثیر فرازها و فرودهای تاریخی و توسعه ایران قرار گرفته است. این مطالعه در نظر دارد با بررسی و تحلیل مندرجات اسناد ثبت شده موقوفات گناباد و عملکرد آنها در فاصله زمانی سال های 1285 تا 1435 دریابد که موقوفات انجام یافته در گناباد شامل چه مواردی و در چه زمینه هایی بوده است؟ مندرجات اسناد موجود در اداره اوقاف گناباد، مبین آن است که بیشترین وقفیات گناباد و توابع آن طی سال های 1285-1325ق، انجام گرفته و وقف در پنجاه سال اخیر کاهش یافته است. بیشتر موقوفات این منطقه، شامل آب و زمین برای سوگواری و تعزیه سیدالشهدا و ایام محرم است. همچنین، وقف برای امام رضا، ساخت مساجد و دیگر ابنیه عام المنفعه نیز مورد توجه بوده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای محتویات اسناد موقوفات موجود در اداره اوقاف گناباد و نیز مندرجات برخی کتب صورت گرفته استکلید واژگان: وقف, واقف, موقوفات, گناباد, اسنادWaqf is one of the old institutions of Iranian society which has been linked with the religious beliefs of Iranians and, on the other hand, has influenced the ups and downs of the events and developments of Iran. The present study intends to investigate and analyze the contents of the records of the Gonabad endowments and its functions during the period from 1285 to 1435 AH, which cases and in what areas have been made in Gonabad? The contents of the documents in the Gonabad Endowment Administration indicate that most of Gonabad's endowments and its functions were carried out between 1285 and 1325 AH, and the waqf's institution has declined in the last fifty years. Most of the endowments of this area include the endowment of water and land for the mourning of Sayyed al-Shohada and Muharram. Also, Waqf has been considered for Imam Reza, the construction of mosques and other public buildings. This research is descriptive-analytical and based on the contents of the documents of the endowments in the Gonabad Endowment Office, as well as the contents of some books.Keywords: waqf, waqef (sombody who makes an endowment), endowments, Gonabad, documents
-
با هجوم مغولان به ایران، جایگاه و موقعیت دیوان عرض به طور کامل دگرگون شد و تشکیلات اداری و مالی نظامی مغولان جایگزین این دیوان شد.
مساله اصلی پژوهش متکی بر این است که مغول ها و ایلخانان حکمران چه سازو کارهایی برای جایگزینی عملکرد دیوان عرض و عارض و متناسب یا ناهمسان با سنت های اداری قلمرو متصرفی(ایران) اتخاذ کردند. این تحقیق با هدف بررسی مساله فوق و نیز شناسایی و بررسی تشکیلات نظامی جایگزین دیوان عرض در دوره ایلخانان، فرایند این جایگزینی و نیز نتایج مترتب بر آن و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی در حوزه مطالعات کتابخانه ای سامان یافته است.
مغولان به دلیل توانمندی خود در نظامیگری و تشکیلات آن، استفاده از دیوان عرض را منسوخ کردند. در تشکیلات جدید برخی از وظایف دیوان عرض به امرای نظامی و بخشی نیز به الغ بیتکچی و دیگر کارکنان اداری و مالی داده شد.
با شروع حکومت ایلخانان و به خصوص ایلخانان مسلمان، علیرغم تداوم سنت های مغولی در سازمان لشکری و خصوصا از عهد غازان خان، تغییراتی همسو با سنت های اداری ایرانی در این حوزه صورت گرفت. این اقدامات-خواسته یا ناخواسته- گرچه نشان از بازگشت کم رنگ دیوان عرض و عارض در این دوره را دارد، ولی به دلیل حضور پر رنگ امرای نظامی و نیز ظاهرا اختلافات دیوانسالاران ایرانی، این دیوان نتوانست همچون برخی عناصر اداری ایرانی به صورت کامل احیا شود. این بازنمایی کم رنگ نیز ناشی از تلاش هوشمندانه دیوانسالاران ایرانی در احیا و یا حداقل در تلفیق سنت های اداری ایرانی با سنت های مغولی محسوب می شود.کلید واژگان: ایلخانان, تشکیلات نظامی, دیوان عرض, عارض, مغولWith the Mongol’s invasion to Iran, the status of the “Divan-e Arz” (Ministry of the Army) was changed completely, and different administrative, financial and military arrangements were taken by the Mongols instead. The Mongols and Ilkhanate in Iran chose a mechanism in order to replace the function of the “Divan-e Arz” and Muster Master, which could have been, in its nature, proportionate or dissimilar to the administrative traditions in Iran. What were these mechanisms and what was their nature. It seems that the Mongols, in the first place, have abolished the use of the “Divan-e Arz” because of their ability to organize and militarize the army. Then, in the new organization, some of the duties of the “Divan-e Arz” were given to the military and partly to “ologh Bitakchi” and other administrative and financial employees. But sometime after the Ilkhanites reign, especially from the “Ghazan Khan’s” era, there were changes in line with the Islamic-Iranian administrative traditions in this area. These actions, whether wanted or unwanted indicated the “Arz” and “Arez” portfolio’s(minister of army)return in this period, but due to the presence of military emirates and apparently the disagreement between Iranian bureaucrats, the Tribunal could not be fully restored as some of the Iranian administrative elements. This vivid representation is also due to the clever attempts of Iranian bourgeoisie to revive or at least to combine Iranian administrative traditions with Mongolian traditions. This research, by using a descriptive-analytical method, attempts to clarify some of the changes that have been made during the reign of the Mongols in Iran.Keywords: Ilkhan, military organization Divan-e Arz (ministry of army), Mongol
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.