tooraj honar
-
تبخیر- تعرق یکی از مهم ترین اجزای چرخه هیدرولوژی برای برنامه ریزی سیستم های آبیاری و ارزیابی اثرات هیدرولوژی تغییر اقلیم است و تعیین صحیح آن برای بسیاری از مطالعات از قبیل توازن هیدرولوژیکی آب، طراحی شبکه های آبیاری و زهکشی، شبیه سازی میزان محصولات و طراحی و بهینه سازی منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. خاصیت غیرخطی، عدم قطعیت ذاتی و نیاز به اطلاعات متنوع اقلیمی در برآورد تبخیر وتعرق از دلایلی بوده اند که باعث شده پژوهشگران از روش های مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده نمایند. در این تحقیق جهت برآوردی دقیق از مقدار تبخیر-تعرق مرجع روزانه بین سال های 2018-2009 در شهرستان زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان ابتدا براساس روش استاندارد و متداول فایو- پنمن- مونتیث و داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک زابل مقدار تبخیر-تعرق مرجع مرجع ETo محاسبه و سپس با ارایه سناریوهای مختلفی از ترکیب پارامترهای هواشناسی شامل دمای حداکثر، دمای حداقل، دمای میانگین، رطوبت حداکثر، رطوبت حداقل، رطوبت میانگین، بارش، ساعات آفتابی، سرعت باد و تبخیر به عنوان ورودی مدل های یادگیری عمیق، جنگل تصادفی و مدل خطی تعمیم یافته در مقیاس زمانی روزانه سعی در برآورد دقیق تری از تبخیر- تعرق مرجع به عنوان خروجی مدل شده است. در برآورد تبخیر و تعرق روزانه در مدل های مذکور، 25 سناریو از ترکیب داده های هواشناسی انتخاب گردید و برای ارزیابی مدل ها از روش فایو-پنمن- مانتیث استفاده شد. دربین سناریوهای مورد بررسی، سناریوی M5 (دمای حداکثر، دمای حداقل، دمای میانگین، رطوبت حداکثر، رطوبت حداقل، رطوبت میانگین، سرعت باد و تبخیر از تشت) برای مدل یادگیری عمیق با ریشه میانگین مربعات خطا (0/517) میلی متر بر روز و بیشترین ضریب همبستگی (9960 بهترین عملکرد را در بین مدل های فوق داشتند. همچنین مدل یادگیری عمیق دقت و پایداری بیشتری نسبت به دیگر مدل ها نشان دادند. بنابراین این تحقیق مدل یادگیری عمیق را برای برآورد تبخیر و تعرق گیاه مرجع در شهر زابل توصیه می کند.
کلید واژگان: تبخیر و تعرق, عدم قطعیت, فائو-پنمن- مانتیث, یادگیری عمیقEvapotranspiration is one of the most important components of the hydrology cycle for planning irrigation systems and assessing the impacts of climate change hydrology and correct determination is important for many studies such as hydrological balance of water, design of irrigation irrigation networks, simulation of crop yields, design, optimization of water resources, nonlinearity, inherent uncertainty, and the need for diverse climatic information in estimating evapotranspiration have been the reasons why researchers have used artificial intelligence-based approaches. In this study, to estimate accurately the daily reference evapotranspiration between 2009-2018 in Zabol city, north of Sistan and Baluchestan province, first was used a standard FAO-Penman-Montith method and Zabol synoptic station meteorological data- the ETo reference transpiration is calculated and then presented by various scenarios of meteorological parameters including: maximum, minimum and mean temperature, maximum, minimum and mean humidity, precipitation, sunshine, wind speed and evaporation as inputs for deep learning models, Random forest and generalized linear model were attempted on a daily time scale More accurately. In estimating daily evapotranspiration in these models, 25 scenarios were selected from meteorological data combination and FAO-Penman-Monteith method was used to evaluate the models. Among the investigated scenarios, the M5 scenario (maximum, minimum and mean temperature, maximum, minimum and mean humidity, wind speed, pan evaporation) for deep learning model with minimum error (0.517) and highest correlation coefficient (0.517). 0.996 had the best performance among the above models. The deep learning model showed more accuracy and stability than other models. Hence, this study is recommended a deep learning model for estimating reference plant evapotranspiration in Sistan plain.
Keywords: Deep Learning, Evapotranspiration, FAO-Penman-Monteith, Uncertainty -
در این مطالعه، اثر زمان آبیاری تکمیلی (شامل: بدون آبیاری تکمیلی، آبیاری تکمیلی در اسفند، آبیاری تکمیلی در اردیبهشت، آبیاری تکمیلی در مرداد و دو آبیاری در اسفند و اردیبهشت) و کود پتاسیم بصورت کود آبیاری (شامل: بدون کود، کود پتاسیم به میزان 150 و 250 گرم به ازای هر درخت) و محلول پاشی (بدون محلول پاشی، مقدار 5/1 کیلوگرم کود در هر 1000 لیتر آب و مقدار 3 کیلوگرم کود در هر 1000 لیتر آب) بر عملکرد و کیفیت عملکرد انجیر دیم در یک آزمایش سه ساله مطالعه شد. نتایج نشان داد که آبیاری تکمیلی انجیر منجر به افزایش عملکرد و اندازه میوه و بهبود رنگ پوست میوه گردید. هرچند آبیاری تکمیلی کل مواد جامد محلول میوه را کاهش داد. برای یک آبیاری در طول دوره رشد، آبیاری در اواخر زمستان به مقدار 1250 لیتر آب به ازای هر درخت نسبت به آبیاری با همین مقدار در بهار در شرایط تنش خشکسالی نتایج بهتری داشته است. انجام دو آبیاری در اسفند و اردیبهشت به مقدار به ترتیب 1500 و 1250 لیتر بازای هر درخت در سال اول و سالهای دوم و سوم به ترتیب بر عملکرد و کیفیت میوه موثر تر از تک آبیاری بوده که بدلیل مقدار بیشتر آب آبیاری بوده است. کاربرد 150 گرم بازای هر درخت بصورت کود آبیاری و یا محلول پاشی برگ به میزان 3 کیلوگرم بر 1000 لیتر اثر معنی داری بر عملکرد و کیفیت عملکرد انجیر داشته است.
کلید واژگان: درخت انجیر, زمان آبیاری تکمیلی, کود پتاسیم, عملکرد, کیفیت عملکردIn this study, the effect of supplemental irrigation timing (treatments included no supplemental irrigation; supplemental irrigation in middle of March; supplemental irrigation in early May; supplemental irrigation in early August; and two supplemental irrigation events in middle of March and early May) and potassium (K) application (treatments included no-fertilizer; 150 and 250 g fertilizer per tree applied by fertigation method and no-fertilizer; 1.5 and 3.0 kg fertilizer per 1000 L water used by foliar application) on yield and yield quality of rain-fed fig trees were studied at the Estahban fig orchards in Fars province, Iran, through a three-year experiment. Results showed that supplemental irrigation for fig resulted in an increase in yield and fruit size, and improved the fruit peel color. However, it decreased total soluble solid of fruit. For one irrigation during the growing season, irrigation in late winter (March) with 1250 L of applied water per tree was better than irrigation in spring (May) with a similar amount applied water which was used as the supplemental irrigation of rain-fed fig trees under severe drought conditions. Two irrigation in March and May with 1500 L and 1250 L of applied water per tree for each event for the first year and two subsequent years, respectively, was more effective on the yield and fruit quality than single irrigation due to higher applied irrigation water. Using 150 g K per tree by fertigation method or 3.0 kg/1000L foliar K fertilizer resulted in significant effect on the yield and yield quality of fig and improved them.
Keywords: Fig tree, supplemental irrigation timing, potassium fertilizer, Yield, yield quality -
در این پژوهش، تاثیر زمان و مقادیر مختلف آبیاری تکمیلی در فواصل مختلف از تنه درخت بر رطوبت خاک، محصول و درآمد باغداران انجیر در شرایط خشکسالی بررسی شد. آزمایش ها طی دو سال (1392و 1393) در منطقه استهبان بر روی انجیر خوراکی دیم رقم سبز، انجام شد. تیمارهای آبیاری تکمیلی شامل فاصله آبیاری از درخت: نزدیک تنه درخت، در سایه انداز درختان به فاصله 1 تا 1/1 متر از تنه درخت و خارج از سایه انداز،مقدار آبیاری: بدون آبیاری (شاهد)، 1000 و 2000 لیتر برای هر درخت و زمان آبیاری در فروردین و مرداد بود.سرعت کاهشرطوبت خاک پس از تیمار آبیاری فروردین، نسبت به آبیاری مرداد کمتر بود. کمترین مقدار محصول در بین تیمارهای مقدار آبیاری، مربوط به تیمار بدون آبیاری بود. آبیاری نزدیک تنه درخت و بیرون سایه انداز در مقایسه با آبیاری در سایه انداز، محصول بیشتری تولید کرد. آبیاری خارج از سایه انداز، میزان درآمد سالانه را نسبت به سایر تیمارها، تا 31 درصد افزایش داد. آبیاری در فروردین با 2000 لیتر آب، توانست رطوبت بیشتری را در اختیار درخت قرار دهد؛ با این حال، نتایج نشان دهنده بسندگی 1000 لیتر آب برای هر درخت بود. آبیاری تکمیلی در مرداد مقدار ارزش میوه و درآمد باغداران را افزایش داد. بنابراین، آبیاری تکمیلی با 1000 لیتر برای هر درخت در مرداد در خارج از سایه انداز، می تواند در شرایط خشکسالی به طور همزمان افزایش درآمد باغداران و نیز استفاده پایدار از منابع آب زیرزمینی منطقهرا تامین کند.
کلید واژگان: زمان آبیاری تکمیلی, شرایط خشکسالی, رطوبت, مقدار آبیاری, درآمدIntroductionIran is the fourth world producer of figs with an average of 75,833 tons from 1993 to 2013 (FAO, 2016). Estahban area provides about 90% of dried fig in Iran (Jafari, Abdolahipour-Haghighi and Zare, 2012). The rainfed fig orchards in this area have been extremely affected by severe drought in recent years, leading to 10% to 80% reduction in fig trees and fruit in 2010, respectively (Jafari, Abdolahipour-Haghighi and Zare, 2012). For this reason, the tendency to apply supplemental irrigation in Estahban fig orchards has increased in previous years. However, the lack of information about the amount, timing, and application position of supplemental irrigation to achieve efficient use of water in this area makes it difficult to deal with this issue in the study area. The main objective of this study was, thus, to investigate the effect of different amounts and times of supplemental irrigation at different distances from tree trunk on soil water variation, quantity of fruits, and fig growers’ income under drought conditions.
Keywords: Supplemental irrigation timing, Drought conditions, Soil water content, Irrigation amount, Income -
تبخیر- تعرق به عنوان یکی از اجزا مهم چرخه هیدرولوژیک نقش بسیار بزرگی در برنامه ریزی ومدیریت منابع آبی در مناطق خشک ونیمه خشک ایفا می کند. اندازه گیری دقیق تبخیر- تعرق نیازمند ابزاری گران قیمت می باشد که امکان استفاده از آن ها در همه نقاط وجود ندارد. از این رو محققان همواره به دنبال روابط و روش های کاربردی، کم هزینه و با دقت مناسب برای برآورد صحیح مقدار این پارامتر بوده اند. روش های متعددی برای برآورد صحیح تبخیر تعرق در سراسر دنیا توسعه داده شده است. از جمله این روش ها می توان به معادلات تجربی و روش های داده محور از جمله شبکه های عصبی -مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و مدل های درختی اشاره نمود. لذا هدف از این پژوهش بررسی دقت و قابلیت مدل های ماشین بردار پشتیبان ، درخت تصمیم نوع چاید وجنگل تصادفی در تخمین تبخیر-تعرق مرجع می باشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل دمای حداکثر، دمای حداقل، دمای میانگین، رطوبت حداکثر، رطوبت حداقل، رطوبت میانگین، بارش، ساعات آفتابی، سرعت باد وتبخیراز تشت از ایستگاه هواشناسی دشت سیستان بین سالهای 2018-2009 می باشند. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از داده های هواشناسی و مدل فائو پنمن مانتیث مقادیر تبخیر تعرق محاسبه و سپس با ارائه سناریوهای ترکیبی مختلف از پارامترهای هواشناسی به عنوان ورودی مدل های مورد مطالعه (ماشین بردار پشتیبان ، درخت تصمیم نوع چاید وجنگل تصادفی) در مقیاس زمانی روزانه سعی در برآوردی دقیق تر از تبخیر-تعرق مرجع به عنوان خروجی مدل ها شده است. در این تحقیق به منظور مقایسه مدل های مختلف ازشاخص های آماری ضریب همبستگی (R) و قدرمطلق خطا(MAE) استفاده شده است. بررسی نتایج نشان دادند که از میان مدل های ماشین بردار پشتیبان، چاید وجنگل تصادفی، مدل جنگل تصادفی با الگوی M7 بیشترین دقت را با ضریب همبستگی(R=0.983) و کمترین میانگین قدرمطلق خطا(MAE=0.798) دارد. بنابراین این پژوهش مدل جنگل تصادفی را برای برآورد تبخیر وتعرق در منطقه دشت سیستان توصیه می کند.کلید واژگان: مدل چاید, مدل ماشین بردار پشتیبان خطی, فائو پنمن-مانتیث, مدل جنگل تصادفیEvapotranspiration as an important component of the hydrological cycle plays a very important role in the planning and management of water resources in dry and hyper dry areas. Accurate estimation of evapotranspiration requires a costly tool which can not be used anywhere. Hence, researchers are always looking for applied relationships and practices that are low-cost and accurate for the correct estimation of the value of this parameter. Several methods have been developed for the accurate estimation of evapotranspiration throughout the world. Among of these methods can be pointed out empirical equations, Artificial Neural Network, support vector machin, and tree models. Therefore, the purpose of this study was to investigate the accuracy and the capability of linear supporting vector machine models, the decision tree of the type of chiad and the random forest model in the estimation of reference evapotranspiration.The data used in this study include maximum temperature, minimum temperature, average temperature, maximum moisture content, minimum humidity, average humidity, precipitation, sunny hours, wind speed, and a shift from the meteorological station of Sistan Plain between2009-2018. In this study, using meteorological data and the FAO Penman-Monteith model, the values of evapotranspiration were calculated and then by providing different combination scenarios of the meteorological parameters as inputs of the studied models on a daily basis, an attempt was made to find a more accurate estimate of the refrence evapotranspiration as the output of the models. In this research, correlation coefficient (R) and Mean Absolute amount of Error (MAE) were used to compare different model. The results showed among the support model carriers, the random knife, the random forest model with M7 patterns has the highest accuracy with the correlation coefficient (R = 0.983) and the lowest mean error magnitude (MAE = 0.798). Therefore, this research recommends a random forest model for estimating evapotranspiration in the area of Sistan plain.Keywords: Chid model, linear support vector model, FAO Penman-Monteith, random forest model
-
بررسی احتمال وقوع و تداوم روزهای بارانی با استفاده از مدل زنجیره ی مارکوف (مطالعه ی موردی شهر لامرد)در پژوهش حاضر، با استفاده از آمار موجود بارش روزانه مربوط به 22 سال (1995-2016) ایستگاه هواشناسی شهر لامرد (واقع در استان فارس)، تواتر و تداوم روزهای بارانی در این شهر با استفاده از مدل زنجیره مارکوف مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه، به دلیل ناچیز بودن تعداد بارش روزانه در ماه های مه تا اکتبر، از این ماه ها صرفنظر شد. داده های بارش روزانه براساس ماتریس فراوانی تغییر حالات رخداد روزهای خشک و بارانی مرتب شده و ماتریس انتقال بر اساس روش حداکثر درستنمایی محاسبه گردید. در تحقیقاتی که در ایران جهت پیش بینی بارش با استفاده از زنجیره مارکوف صورت گرفته، تنها از زنجیره مارکوف مرتبه اول استفاده شده که چه بسا همخوانی مناسبی با داده ها نداشته و نتایج نادرستی را ارائه داده است. اما در تحقیق حاضر، با روش های آماری دقیق، مرتبه مناسب زنجیره مارکوف، تشخیص داده شده و به کار گرفته شد. ماتریس های احتمال ایستا و دوره بازگشت تداوم روزهای بارانی 2 تا 5 روزه برای ماه های مذکور محاسبه گردید. نتایج نشان داد که احتمال وقوع بارش در هر روز 126/0 و احتمال عدم وقوع بارش 874/0 است. جهت اعتبارسنجی نتایج، پیش بینی های کوتاه مدت و بلندمدت بدست آمده را با نتایج واقعی ماه های ژانویه، فوریه و مارس سال 2017 میلادی با استفاده از آزمون های متداول برابری درصدها مورد مقایسه قرار گرفت که این نتایج آزمون ها نشان می دهد که پیش بینی ها قویا مورد تایید قرار می گیرند.کلید واژگان: زنجیره ی مارکوف, روز بارانی, روز خشک, تداوم, دوره ی بازگشتIn the present study, using available records of daily rainfall of 22 years (1995-2016) of the Lamerd (Fars Province) weather station, frequencies and durations of rainy days were studied by using the Markov chain model. In this study, the months of May to October were disregarded due to the insignificant number of daily precipitations. The daily rainfall data were arranged based on the transition matrix of occurrence of dry and wet days, while the transition matrix was calculated based on the maximum likelihood method. In all studies done in Iran, in order to forecast precipitation by using the Markov chain, only the first order of the Markov chain was used which may not be in good agreement with data and resulted to incorrect results. But in this study, by using an accurate statistical method, the appropriate order of the Markov chain was diagnosed to be used. Matrices of stationary probability and the return periods of rainy days for 2 to 5-day precipitations were determined for the studied months in this research. The results showed that the probability of precipitation per day is 0.126, and the probability of absence of precipitation is 0.874.Keywords: Markov chain, Rainy day, Dry day, Persistence, Return period
-
در سال های اخیر به منظور حل مشکلات بخش کشاورزی راه کارهایی ارائه شده است. از جمله آن ها استفاده از مدل های شبیه ساز رشد گیاهی به منظور مدیریت آب در این بخش بود که با استفاده از این مدل ها تا حدودی می توان مشکلات آب را بهبود بخشید. مزیت اصلی استفاده از مدل ها توانایی تعیین برنامه آبیاری بهینه از نظر اقتصادی است. مدل SWAP از جمله مدل هایی می باشد که در تحقیقات گسترده ای در سطح جهان و در طیف وسیعی از گیاهان نتایج مطلوبی از خود نشان داده است. هم چنین در این پژوهش با استفاده از اطلاعات دو دوره کشت در منطقه باجگاه استان فارس عملکرد این مدل در زمینه شبیه سازی رشد گیاه کلزا مورد بررسی قرار گرفت و مقدار رطوبت خاک، تبخیر و تعرق، ماده خشک و عملکرد دانه مورد واسنجی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل در بخش عملکرد در دو مرحله واسنجی و ارزیابی به ترتیب دارای میانگین خطای نرمال شده 0/8 و 2/14 و در بخش شبیه سازی ماده خشک دارای میانگین خطای نرمال شده 9/3 در مرحله واسنجی و 8/10 در مرحله ارزیابی است.کلید واژگان: شبیه سازی عملکرد دانه, مدل SWAP, کلزاIn recent years, in order to solve problems were presented the way tasks in the agricultural sector. Among these, growth simulation models have been provided for water management, which it possible to reduce the difficulties in agricultural water. The main advantage of these models is that, they can optimize irrigation schedule economically. SWAP model is of the most widely used models in the world which has shown good results for variety of crops. So that, in this practice the performance of this model for simulating the growth of Canola was evaluated according to the data relating to two cultivation periods in Badjgah. The studied parameters consist of soil water content, evapotranspiration, dry matter, and seed yield. The results indicated that, in the calibration and evaluation phases for seed yield respectively, mean normalized error was 8.0 and 14.2. What is more, mean normalized error for simulation of dry matter was 3.9 and 10.8 in calibration and evaluation periods, respectively.Keywords: Seed yield simulation, SWAP model, Canola
-
In order to study the effects of different irrigation regimes and plant density on yield component and protein concentration and crop water stress index (CWSI), under research field conditions a split plot arrangement was conducted in completely randomized block design during two years. The first factor of variables was the effects of 4 irrigation levels 120% ( 1), 100% (I2), 80% (I3) and 60% (I4) of Standard evapotranspiration and the second factor was the spacing of 5 cm (D1), 10 cm (D2) and 15 cm (D3) between plants within a row. Results indicate that the number of pods in each plant and the grains in each pod decreased when density increased, but the hundred-grains-weight and the height of bean plants increased. When irrigation increased, various increases were observed in the yield, the number of pods in each plant, the grains in each pod, the hundred-grains-weight and the height of bean plants, but the grain protein decreased. Protein concentration increased with more severe water deficit in the soil. The protein concentration directly correlated with total irrigation water during the growing season (TI) and the exponential equation P=33* e -4E-04TI can be used for protein concentration prediction. The effect of the irrigation water was significant and CWSI increased with increased soil water deficit. The effect of the density for CWSI was not significant. Grain yield (GY) directly correlated with CWSI and the exponential equation, GY=696.2(CWSI)-0.51 can be used for the prediction of grain yield. The CWSI value is useful for evaluating crop water stress in beans and thus it could be useful in timing the irrigation. Results of this research indicate that yield components such as height of bean plant, the number of pods in each plant and the number of grains in each pod were significantly different by applying the different irrigation strategies at the three different lengths of plant spacing within a row.Keywords: Bean, Density, Standard evapotranspiration, Crop water stress index, Yield component, Protein content
-
Groynes are constructed in arch or straight streams in order to protect river banks and reduce their erosion. Local scour at the nose of groynes is one of the most important issues in designing groynes that is created due to the contraction of the flow section and presence of strong vortexes. In this study, experiments were carried out on series of straight groynes located in a laboratory channel bend with different flow discharges and different angles under clear water scour condition. The maximum scour depths and sedimentation (deposition) area between them were measured and compared with each other. In order to assess the flow pattern, velocity measurement around the groynes was done with an Electromagnetic velocitymeter. Results showed that the maximum scour depth was around the normal groyne and for the three normal, repelling and attracting arrangements, the first groyne had the maximum scour depth while this depth was minimum at the last one. Also for the normal and repelling groynes, for a given ratio of velocity to the critical velocity, the sedimentation area between the first and second groynes was greater than that between the second and third groynes and for the attracting groynes, the inverse trend was confirmed. For various angles of groynes, while increasing the ratio of velocity to the critical velocity, the deposition between the groynes was reduced.Keywords: Clear water scour, Groyne, River bend, Scour
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.