به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

usef ramezani

  • جواد محمدیان، امید بهبودی*، یوسف رمضانی

    محققان بازاریابی معتقدند فرایند خرید، یک فرایند تصمیم گیری است و شامل مراحلی می شود که خریدار طی می کند تا تصمیم بگیرد که چه نوع محصولاتی را خریداری کند. محیط خریدهای آنلاین به خریداران کمک می کند تا با ارزیابی دقیق اطلاعات محصول و مقایسه آن با محصولات دیگر، زمان کمتری را صرف تصمیم گیری کنند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تعصب های فردی بر رفتار خرید آنلاین با توجه به نقش میانجی گری قوم گرایی مصرف کنندگان (مورد مطالعه: برندهای داخلی پوشاک در اینستاگرام) است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش، تمام مشتریان برندهای داخلی صنعت پوشاک را در شهر مشهد شامل می شود، که تعداد مشتریان آن ها نامعین و نامشخص است. بنابراین نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 384 نمونه با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه 49 سوالی بود که روایی محتوا، طبق نظر صاحب نظران و روایی سازه، بر اساس تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مورد سنجش قرار گرفت؛ همچنین جهت ارزیابی پایایی پرسشنامه ها از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که قوم گرایی مصرف کنندگان، تاثیر تعصب های فردی را بر رفتار خرید آنلاین میانجی گری می کند. همچنین تعصب های فردی بر قوم گرایی(تعصب های قومی) مصرف کنندگان و رفتار خرید آنلاین مصرف کنندگان تاثیر معناداری دارد

    کلید واژگان: تعصبات فردی, رفتار خریدبرخط, قوم گرایی (تعصب های قومی), برندهای داخلی پوشاک, اینستاگرام
    Javad Mohammadian, Omid Behboodi *, Usef Ramezani

    Marketing researchers believe that the shopping process is a decision-making process and includes the steps that the buyer goes through to decide what kind of products to buy. The online shopping environment helps buyers to spend less time making decisions by accurately evaluating product information and comparing it with other products.
    The purpose of this research is to investigate the effect of individual biases on online shopping behavior with regard to the mediating role of ethnocentrism (ethnic prejudices) of consumers (case study: domestic clothing brands on Instagram).
    The research method is applied in terms of purpose and descriptive-correlation in terms of data collection method.
    The statistical population in this research includes all the customers of the domestic brands of the clothing industry in Mashhad, whose number of customers is uncertain.
    Therefore, in the statistical sample using Cochran's formula, 384 samples were selected by non-random sampling method.
    The research tool was a 49-question questionnaire, whose content validity, according to the opinion of experts, and construct validity were measured based on the confirmatory factor analysis technique; also, to evaluate the reliability of the questionnaires, Cronbach's alpha test was used and for data analysis, the structural equation technique was used by applying Smart PLS software. The results indicated that consumer ethnocentrism mediates the effect of individual prejudices on online shopping behavior. Also, individual prejudices have a significant effect on consumers' ethnocentrism (ethnic prejudices) and consumers' online shopping behavior.

    Keywords: individual Biases, online shopping behavior, Ethnocentrism (Ethnic Prejudices), Domestic clothing brands, Instagram
  • یوسف رمضانی*، محسن رجب زاده، مهناز رئوف سلامتی

    هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تمایل به تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق دانشجویان نحصیلات تکمیلی موسسات آموزش عالی شهر مشهد می باشد که به شیوه ی نمونه گیری از نوع غیراحتمالی در دسترس انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری "SEM"در نرم افزار Smart PLS تحلیل گردید که مطابق نتایج بدست آمده، عوامل روابط متقابل، لذت در کمک به دیگران، اعتماد، سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده درک شده و سازگاری بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تاثیر مثبت و معناداری دارند و ساماندهی تلاش بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تاثیر منفی دارد. خودکارایی دانشی بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تاثیر ندارند. همچنین عامل نفوذ همکاران بر هنجار ذهنی کاربران نسبت به تسهیم دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد. عوامل خودکارایی دانشی، سهولت استفاده درک شده، قابلیت دسترسی به منابع بر کنترل رفتاری درک شده کاربران نسبت به تسهیم دانش تاثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین نگرش نسبت به تسهیم دانش، کنترل رفتاری درک شده نسبت به تسهیم دانش بر تمایل به تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی تاثیر ندارند و هنجار ذهنی نسبت به تسهیم دانش بر تمایل به تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارد.

    کلید واژگان: مدیریت دانش, تسهیم دانش, تمایل به تسهیم دانش, شبکه های اجتماعی
    Usef Ramezani *, Mohsen Rajabzadeh, Mahnaz Raoof

    The purpose of this study is to investigate the factors affecting the willingness to share knowledge in social networks. This research is applied research. The statistical population of the study consisted of postgraduate students of higher education institutes in Mashhad who were selected through the non-probability sampling method. Data were analyzed using descriptive and inferential statistical methods and structural equations "SEM" in Smart PLS software. According to the results, interactive factors, pleasure in helping others, trust, perceived usefulness, ease of use Perceived, and adaptation have a positive and significant effect on attitude toward knowledge sharing, and organization of effort has a negative effect on attitude toward knowledge sharing. Knowledge automation does not affect attitudes toward knowledge sharing. Also, the influence of coworkers on the subjective norm of users has a significant positive effect on knowledge sharing. Knowledge automation factors, perceived ease of use, and accessibility of resources have a significant and positive effect on users' perceived behavioral control over knowledge sharing, as well as an attitude toward knowledge sharing, perceived behavioral control of knowledge sharing has a tendency to share knowledge in Social networks have no effect and subjective norms about knowledge sharing have a positive and significant effect on the willingness to share knowledge in social networks.

    Keywords: Knowledge Management, Knowledge Sharing, Tendency to share knowledge, Social networks
  • یوسف رمضانی*، زهرا کریمی، سعید جفا

    ازآنجاکه رفتار سازمانی نوین و عملکرد سازمانی با پیچیدگی هایی روز افزون مواجه است، آشنایی بیشتر مدیران و کارکنان سازمان ها با این پیچیدگی ها و در نتیجه تلاش در راستای افزایش عملکرد منابع انسانی ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کار عاطفی بر عملکرد شغلی با توجه به نقش تعدیل گری حمایت سازمانی، حمایت مدیریت و حمایت همکار در سال 1396 در بین کارکنان یک سازمان عمومی در شهر مشهد انجام شده است.  بدین منظور نمونه ای شامل 376 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استانداردکار عاطفی، عملکرد شغلی، حمایت سازمانی، حمایت مدیریت و حمایت همکار توزیع شد. روایی محتوایی پرسش نامه با استفاده از نظر خبرگان و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از70% برای سازه های مختلف پرسشنامه، پایایی آن را مورد تایید قرار داد. از روش مدل سازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که اقدام عمیق و سطحی به ترتیب برابر با  141/0 و 146/0 بر عملکرد شغلی اثر گذار هستند که هر دو در سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشند. علاوه بر این نتایج حاصل از بررسی نقش تعدیل گر حمایت مدیریت، حمایت همکار و حمایت سازمانی نیز بیانگر تایید نقش تعدیل گری این متغیرها در رابطه بین اقدام عمیق و اقدام سطحی با عملکرد شغلی می باشند.

    کلید واژگان: کار عاطفی, عملکرد شغلی, حمایت سازمانی, حمایت مدیریت, حمایت همکار, سازمان عمومی
    usef ramezani*, Zahra Karimi, Saeed Jafa
    INTRODUCTION

    Since the modern organizational behavior and performance have faced to increasing complexity, so the awareness of managers and staff with these complexities and, consequently, efforts to increase human resource performance is essential. The purpose of this study is the investigation the effect of emotional work on job performance considering the moderating role of organizational, manager and colleague on 1396 among employees of a public organization in Mashhad. For this purpose, the sample consist of 376 was selected with stratified random sampling method. In order to collect information, a standard questionnaire for emotional work, job performance, organizational, manager and colleague support was distributed and finally, Structural equation modeling was used to test the hypotheses. There are many studies about job performance and organizational support, but the innovation aspect of this research is the examination of the variables of emotional work, job performance, organizational, manager and colleague support that are combined in a single model.

    THEORETICAL FRAMEWORK

    Job Performance
    One of the basic variables in organizational behavior is job performance. job performance is closely related to organizational performance and it measures the role of individual efforts and behaviors in achieving organizational goals.
    Emotional work
    Emotional work is the use of various strategies to express feelings in interaction with the client. Grande is one of the experts who considered two types of behavior in the concept of emotion. The first type is surface action strategy which involves suppressing real feelings and pretending to be desirable. The second type is the deep acting strategy which means that the person in the conscience adjusts or changes his feelings to choose the appropriate emotional sight. According to the theoretical framework and research background, the following hypotheses are proposed:
    Deep acting has a significant and positive impact on job performance.
    Surface acting has a significant and positive impact on job performance.
    Organizational, manager and colleague support
    Organizational support theory suggests that employees form a general view of the extent to which organizations support them and in exchange of this support, they try to achieve organizational goals. The manager support takes place when employees understand that manager’s value their participation, and they pay attention to their well-being, interests and comfort; because the managers represent the organization and are responsible for guiding the staff and evaluating their performance. Colleague support is defined as the employee's belief in the quality of helping colleagues' communications. According to the theoretical framework and research background, the following hypotheses are proposed:
    Manager support moderates the impact of deep acting on job performance.
    Manager support moderates the impact of surface acting on job performance.
    Colleague support moderates the impact of deep acting on job performance.
    Colleague support moderates the impact of surface acting on job performance.
    Organizational support moderates the impact of deep acting on job performance.
    Organizational support moderates the impact of surface acting on job performance.

    METHODOLOGY

    This research is applied in terms of its purpose and it is a survey type in terms of its nature. For measuring variables, standard metrics of previous studies were used and have been localized to use in the Iranian organizational context using the translation-return-translation method. The face and content validity of the final questionnaire was confirmed by reviewing the sights of management experts. in order to measure the variables of this study, emotional work questionnaire, support questionnaire and Patrison (2004) job performance questionnaire were used. Also, the construct validity of the questionnaires was evaluated using confirmatory factor analysis technique using smart PLS software and the significance of the related items to the structures was confirmed. furthermore, the reliability of the tools was evaluated using the cronbach's alpha coefficient and all values were higher than 0.7, which means that the questionnaires have the necessary reliability. All metrics were measured using the Likert scale of 5 and in the range of "1 = completely agree" to "5 = completely oppose".Population of this study consist of 2000 managers, experts and employees of a public organization in Mashhad. A sample of people was selected using Cochran formula and stratified random sampling method. In order to analyze the data, various statistical methods such as Pearson correlation analysis were used to calculate zero-order correlation coefficients, structural equation modeling was used to examine the fitting of the structural equation model with the collected data. The analysis was accomplished using Smart PLS software and a statistical package for the social sciences (SPSS v.19).

    RESULTS & DISCUSSION

    Structural equation model which used partial least squares method (PLS) in its solution was analyzed and interpreted in two stages. First, the model was measured and then the structural model was analyzed and interpreted. After assuring the validity of the model, the hypotheses were tested. The basis of the path coefficients is to have the corresponding significant value greater than ± 1.96. The effect of deep and surface acting on job performance is 0.14 and 0.17 respectively, the significant value of each relationships is 664/2 and 822/2; both of which are greater than 1.96. It can be concluded that these coefficients are positive and significant. Hypotheses related to the moderator role of organizational, manager and colleague support were implemented simultaneously using the structural equation and Smart PLS software. The path coefficients for interactive variables are estimated to be 0.43, 0.51, 0.16, 0.33, 0.17, and 0.20 respectively. According to the amount of T statistic for these variables which is greater than the critical value of 1.96, it can be concluded that these path coefficients are significant at the error level of 0.05. This means that organizational, manager and colleague support moderate the relationship between deep and surface acting with job performance. It is clear from the path coefficients that the improvement of organizational, manager and colleague support increases the effect of surface and deep acting on job performance.

    CONCLUSIONS & SUGGESTIONS

    The results of this research in general indicate that emotional work affects job performance. also the organizational, manager and colleague support influences this relationship. The hypothesis 1 proposes that "emotional work has a positive and significant effect on job performance" which includes two hypotheses: "Deep acting has a positive and significant effect on job performance" and "surface acting has a positive and significant effect on job performance." The results confirm these two hypotheses. Also, the effect of surface acting on job performance is more than the effect of deep acting. Based on research findings, it can be argued that the organizational, manager and colleague support moderates the relationship between deep and surface acting with job performance.

    Keywords: Emotional Work, Job Performance, Organizational Support, Manager Support, Colleague Support, Public Organization
  • عطیه سبزی*، یوسف رمضانی، عاطفه سجاد
    هدف
    هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر رفتارهای مخرب نظارتی بر تسهیم دانش با توجه به نقش میانجی خستگی عاطفی و نقش تعدیلی عدالت سازمانی در میان کارکنان شرکت برق در شهرستان مشهد است.
    روش
    پژوهش پیش رو از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت برق شهرستان مشهد هستند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، پرسش نامه های استانداردی بین 150 نفر از کارکنان توزیع شد. روایی و پایایی پرسش نامه ها به ترتیب از طریق تحلیل عاملی تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ به تایید رسید و به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد.
    یافته‎ها
    نتایج پژوهش نشان داد، رفتارهای مخرب نظارتی بر خستگی عاطفی اثر مثبت (537/10 = t) و بر تسهیم دانش اثری منفی (164/4= t) دارد و خستگی عاطفی نیز بر تسهیم دانش اثر منفی (202/3 = t) می‎گذاد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که خستگی عاطفی تاثیر رفتارهای مخرب نظارتی بر تسهیم دانش را میانجی گری می کند (059/3= z) و علاوه بر این نیز، عدالت سازمانی تاثیر رفتار مخرب نظارتی بر تسهیم دانش را تعدیل می کند (231/2= t).
    نتیجه‎گیری
    نتایج این پژوهش بر این موضوع تاکید می‎کند که بسیاری از شرکت‎ها همواره سیاست‎ها و رویه‎هایی برای الهام‎بخشیدن به کارکنان به‎منظور به اشتراک‎گذاشتن دانش داشته‎اند، برای مثال از طریق توسعه فرهنگ اشتراک دانش یا اقدامات سخت‎افزاری مدیریت دانش، اما تا زمانی که رفتارهای نظارتی سرپرست، مخرب و نا‎صحیح باشد، این رویه‎ها و سیاست‎ها به نتیجه نخواهد رسید. بنابراین سازمان‎ها باید از اهمیت و عواقب مضر رفتارهای نظارتی مخرب که می‎تواند کارکنان را از ایجاد روابط با کیفیت با سرپرستان و به اشتراک گذاشتن دانش منع کند، آگاه باشند و همواره علت بروز این رفتارها را از سوی سرپرستان پیگیری کنند و با اجرای پیشنهادهایی که در این پژوهش به آن‎ها اشاره شده است، به تسهیم دانش کمک کنند.
    کلید واژگان: تسهیم دانش, خستگی عاطفی, رفتارهای مخرب نظارتی, عدالت سازمانی
    Atieh Sabzi *, Usef Ramezani, Atefeh Sajjad
    Objective
    To investigate the effect of supervisory destructive behaviors on knowledge sharing concerning the mediating role of emotional exhaustion and the moderating role of organizational justice among the employees of the power company in Mashhad.
    Methods
    The following research is a descriptive-survey methodologically and applied research in terms of purpose. The statistical population of this research was the 150 employees of the Mashhad city power company who were selected by simple random sampling method. To collect the data, a questionnaire was used and SPSS and Smart-PLS were used to analyze the information for testing hypotheses.
    Results
    Supervisory destructive behaviors have a positive effect on emotional exhaustion (t=10.357) and negative effect on knowledge sharing (t=4.164) and emotional exhaustion on knowledge sharing (t=3.202). It has also been found that emotional exhaustion mediates the effect of supervisory destructive behaviors on knowledge sharing (z=3.059) and organizational justice moderates the effect of supervisory destructive behaviors on knowledge sharing (T=2.231).
    Conclusion
    The results of this research emphasize that although many companies always have policies and procedures to inspire employees to share knowledge, for example, through developing a knowledge-sharing culture or knowledge management tools, all of these procedures and policies will fail as long as supervisory behavior is destructive and inaccurate. Therefore, organizations should be aware of the importance and consequences of destructive supervisory behaviors that can prevent employees from establishing quality relationships with supervisors and sharing knowledge.
    Keywords: Destructive supervisory behaviors, Knowledge sharing, Emotional, Organizational justice
  • Usef Ramezani, Ali Asghar Mohammadzadeh Aval
    Today, the quality of insurance services is the determining factor in the success of a company in a competitive environment. Knowledge sharing will contribute to improving the quality of services in insurance companies. This study examines the impact of knowledge sharing on the quality of insurance services. In terms of the purpose of the study, the method of study is applied and in terms of data collection is descriptive correlation. The population consisted of all employees and corporate clients of group therapy field of Dana insurance company in Mashhad, the sample size is equal to all members of society for all. The measurement tool is a questionnaire, its validity was confirmed, according to experts in the field of management, and reliability is obtained (82.0, 78/0) using Cronbach's alpha coefficient for knowledge sharing and variable quality of insurance services, respectively. The results of structural equation modeling using LISREL software indicates that knowledge sharing does not have significant effect on the quality of insurance services; but aspects of knowledge sharing, including outright transfers, expertise and strategic has positive and significant effect on the quality of insurance services in Dana insurance company in Mashhad.
    Keywords: Knowledge Sharing, Quality, Insurance Services
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال