به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

vahid noori

  • وحید نوری*، سید حسن حسینی

    دو سال از دوران ریاست دونالد ترامپ بر دولت آمریکا می گذرد؛ دو سالی که واشنگتن سیاست خارجی پرتلاطمی را به نمایش گذاشته است؛ هر روزه خبرهایی از تصمیمات جدید ترامپ رسانه ای می شود که وصف «پیش بینی ناپذیر» را شایسته سیاست خارجی آمریکا نموده است. مقاله پیش روی می کوشد علل مبنایی چنین تغییراتی را دریابد؛ بنابراین سوال اصلی مقاله آن است که مهم ترین متغیر تاثیرگذار بر سیاست خارجی اخیر آمریکا چیست؟ در پاسخ با بهره گیری از نظریه جیمز روزنا در سیاست خارجی، یافته های دو پژوهش شخصیت سنجی ترامپ، ارزیابی مواضع سیاست خارجی، تحلیل نحوه تعامل وی با نهادهای سیاستگذاری خارجی و نیز تحولات درونی آنها، به عنوان فرضیه استدلال می شود که ویژگی های شخصیتی ترامپ، موجب ارتقاء جایگاه «متغیر فردی» بر دیگر عوامل تاثیرگذار سیاست خارجی آمریکا یعنی، متغیرهای سیستمی، بوروکراتیک، اجتماعی و نقشی شده است. «پوپولیسم اقتدارگرایانه»، «خودشیفتگی»، «انتقام جویی» و «ناسازگاری» ویژگی های برجسته شخصیت ترامپ است که «خودمحوری» نهفته در او را آشکار می سازد؛ این ویژگی های فردی ترامپ وزن و نسبت میان نهادهای بوروکراتیک سیاست خارجی را تحت تاثیر قرار داده و اینک نهادهایی کاملا همسو با نظرات رئیس جمهور شکل گرفته است.

    کلید واژگان: دونالد ترامپ, سیاست خارجی, نظریه پیوستگی جیمز روزنا, مدل سنجش شخصیت هگزاکو, چاچوب تحلیل شخصیت پوپولیسم اقتدارگرا
    Vahid Noori *, Seyed Hassan Hosseini

    Two years has passed since the day Trump took office; In the course of this period, Washington has shown a turbulent foreign policy. Every new decision on foreign policy along with withdrawal announcement by Trump’s administration astonishes the world. This process could be described by the term “Unforeseeable” due to its unconventionality. Therefore, this paper aim is to root out the fundamental cause. Then the main question is what are the leading factors in the U.S foreign policy under Trump administration? In response to the point of view, by using the theory of “continuity” and the findings of two personality-characterization studies, assessing foreign policy positions, analyzing how he interacts with foreign policy institutions and its internal developments, it is argued as a hypothesis that psychological traits of Trump has promoted the status of individual factor on other influential resources of American foreign policy, namely, systemic, bureaucratic, social and role factors. “Populist Authoritarianism”, “Narcissism”, "Revengefulness" and” disagreeableness” are the most prominent characteristics of Trump’s personality which lead U.S toward an Egoistic foreign policy. These individual characteristics of Trump outweighs the bureaucratic institutions of foreign policy, hence made the institutions completely in line with the views of the president. Challenging accompanied by withdrawing from international treaties and arrangements can be considered as result; To the extent that, according to some experts, the existing world order and its compounds are at stake.

    Keywords: Donald Trump, Foreign policy, James N. Rosenau Continuity, HEXACO Personality Model, Authoritarian Populism by Erich Fromm
  • سید جلال دهقانی فیروزآبادی، وحید نوری
    با آغاز دوران اصول گرایی در جمهوری اسلامی، رویکرد گفتاری و رفتاری ایران در عرصه سیاست خارجی متحول گشت. سوال اصلی مقاله پیش روی آن است که علت تغیر در رویکرد سیاست خارجی اصول گرایان چیست؟ به عنوان فرضیه اصلی استدلال می شود که احساس ناامنی هستی شناختی منجر به صورت بندی مجدد منابع هویت ساز سیاست خارجی و در نتیجه تغییر در رویکرد اصول گرایان به عرصه خارجی شده است. این مقاله همچنین به واکاوی دیپلماسی هسته ای اصول گرایان به عنوان مهمترین جلوه این تغییر رویکرد می پردازد.
    کلید واژگان: منبع هویت ساز, امنیت هستی شناختی, اصول گرایی, دیپلماسی هسته ای
    Seyed Jalal Dehghani Firoozabadi, Vahid Noori
    By outset of principality era in Islamic republic, speech acts and behavior of iran in foreign policy has been changed. The main question of article is: what is the cause of change in foreign policy of principality administration? Authors, as their main hypothesis, argue that the feeling of ontological insecurity has caused reconfiguration of identity resources, foreign policy and change in principality approach toward foreign arena. Authors describe the nuke diplomacy of principality as the most important aspect of their approach.
    Keywords: identity making resource, ontological security, principality, nuke diplomacy
  • وحید نوری
    یکی از جلوه های بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران موسوم به اصولگرایی تغییر و تحولات گسترده آن، به ویژه در مقایسه با دولت های سازندگی و اصلاحات است. مقاله پیش رو می کوشد با بهره گیری از ظرفیت های تبیینی نظریه هویت اجتماعی و مفهوم تحلیلی «منزلت طلبی» به تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این دوره بپردازد. بنابراین، سوال اصلی این پژوهش آن است که علل تغییر در سیاست خارجی دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت های سازندگی و اصلاحات چیست؟ در کنار این سوال اصلی، سوالات فرعی دیگری نیز وجود دارد: آیا می توان برای سیاست خارجی ایران در تمام دوره ها وجه اشتراکی در نظر گرفت؟ تفاوت سیاست خارجی دوران اصولگرایی با دولت های سازندگی و اصلاحات در چیست؟ به عنوان فرضیه فرعی نخست استدلال می شود که ایران همواره در قبل و بعد از انقلاب اسلامی یک دولت منزلت طلب در نظام منطقه ای و بین المللی بوده است. فرضیه فرعی دوم آن است که وجه تفاوت دولت احمدی نژاد با دولت های گذشته صرفا در استراتژی منزلت طلبی است. فرضیه اصلی مقاله نیز آن است که برداشت سیاست گذاران این دوره از ناکامی دولت های گذشته در نیل به اهداف منزلتی، مقاصد سیاسی و سیاست مهار ایالات متحده، مهم ترین علل بازنگری در استراتژی منزلت طلبی دوران اصولگرایی بوده است.
    کلید واژگان: سیاست خارجی, دولت احمدی نژاد, منزلت طلبی, استراتژی های مدیریت هویت
    Vahid Noori
    One of the major manifestations of the foreign policy of the Islamic Republic of Iran under the Principlists is its significant changes, particularly in comparison to the eras of reconstruction and reform. This paper seeks to analyze the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in this period, utilizing the explanatory capacities of the social identity theory and the analytical concept of status-seeking. The main question of the paper concerns the main reasons behind the change in the foreign policy of Ahmadinejad’s government when compared to the governments in the reconstruction and reform eras. There are also some secondary questions: Can we consider a common ground for Iranian foreign policy in all these periods? What is the main difference between the foreign policy in the Principlist period and that of Ayatollah Hashemi and former President Khatami’s governments? The first secondary hypothesis argues that Iran has always been a status-seeking state in the regional and international systems. The second secondary hypothesis states that Ahmadinejad’s government’s foreign policy differed from the two preceding governments simply in its search for status-seeking strategy. The main hypothesis is that the perception of the policy-makers of this period concerning the failure of former governments to attain status goals, political purposes, and U.S. containment policy has been the main reason accounting for the revision of status-seeking strategy in the Principlist period.
    Keywords: Foreign Policy, Islamic Republic of Iran, Ahmadinejad's Government, Status, Seeking, Identity Management Strategies
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال