به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

vahid reza saffari

  • فاطمه عاقبتی، همایون فرهمند*، وحیدرضا صفاری

    سبک زندگی شهری امروزی، فشار روانی زیادی بر انسان وارد کرده است. برای کاهش این تنش ها، نیاز به نگهداری گل و گیاهان در خانه و محیط کاری است و باغبانی زینتی، نقشی مهم در این زمینه دارد. افزون بر گل های بریدنی که گروهی ویژه از گیاهان زینتی و بیشتر علفی هستند، از شاخساره برخی درختان، درختچه ها و پیچ های چوبی، برای گل آرایی استفاده می شود و واژه Woody cuts برای آن ها به کار می رود. شاخساره های چوبی بریدنی، بخش چشمگیری از چرخه تولید، صادرات و فروش گیاهان زینتی دنیا را تشکیل می دهند که در حدود 25 تا 30% بازار گل بریدنی است. ساقه های گل دار، ساقه های بدون برگساره و گل، برگساره ها، جوانه ها، میوه ها و پوست این گیاهان، استفاده گسترده ای در طرح های نوآورانه گل آرایی و سبدهای گل دارد. همچنین، افزون بر کاربرد شاخساره های چوبی بریدنی در طراحی باغ و پردیسه، بخش های هرس شده آن ها نیز می تواند در بازار گل بریدنی استفاده شود. با توجه به گوناگونی گسترده ای که در شاخساره های چوبی بریدنی دیده می شود، در همه فصل ها و برای هر نوع بازار معمولی یا ویژه، انواعی از آن ها در دسترس هستند. برخی از گونه های بید، اکالیپتوس، ذغال اخته، خاس، یاس خوشه ای، یاس زرد، دم موشی، مورد، ماگنولیا، بداغ، رز، کالیکارپا و درخت پر (دودی)، از شاخساره های بریدنی چوبی مهم هستند. در این مقاله، اهمیت پرورش شاخساره های چوبی بریدنی، مرور می شود.

    کلید واژگان: ساقه های رنگی, عمر گلجایی, گل آرایی, گیاهان برگساره ای
    Fatemeh Aghebati, Homayoun Farahmand*, Vahid Reza Saffari

    Highly urbanized modern lifestyle, has put human under severe psychological pressures. To overcome these depressions, plants are necessary in the home and workscape and ornamental horticulture plays an important role in this regard. In addition to cut flowers, as a specific and mainly herbaceous group of ornamental plants, the stem of some trees, shrubs, and woody vines are used for flower arrangement goals, and the technical term “woody cutsˮ is used for them. Woody cuts are an important group of ornamental plans forming a considerable section of production, export, and sale of flower and ornamental industry worldwide, hence, 25-30% of the cut flower market. Flowering stems, bare stems, foliage, buds, fruits, and bark of these plants have wide use for innovative designs in floral arrangements and flower baskets. Meanwhile, in addition to the use of woody cuts for garden and landscape design, their pruned parts could be used for cut flower markets, as well. Considering the reasonable diversity of woody cuts, they are available in all seasons and for any normal or special market. Some species of Salix, Eucalyptus, Cornus, Ilex, Syringa, Buddleja, Forsythia, Myrtus, Magnolia, Viburnum, Rosa, Callicarpa and Cottinus are among the most important woody cuts. In this article, the importance of the cultivation of woody cuts is reviewed.

    Keywords: Colorful Stems, Flower Arrangement, Foliage Plants, Vase Life
  • فاطمه عاقبتی، وحیدرضا صفاری*، همایون فرهمند
    گل اختر گیاهی زینتی و چند منظوره است که برگ های آن به دلیل ارزش برگساره ای در گل آرایی کاربرد دارند. برگ های این گیاه پس از برداشت، عمر کوتاهی داشته و سریع دچار زردی می شوند. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از: بنزیل آمینوپورین در سه سطح (صفر، 10 و 20 میلی گرم در لیتر)؛ ترکیبات آنتی باکتریال با چهار سطح شامل نیترات نقره (20 میلی گرم در لیتر)، اسانس آویشن (50 میلی گرم در لیتر)، اسانس مرزه (50 میلی گرم در لیتر) و شاهد؛ و دمای محیط در دو سطح (10 و 20 درجه سلسیوس). نتایج نشان داد که نگهداری برگ های بریده گل اختر در دمای پایین (10 درجه سلسیوس) در تمامی تیمارها نسبت به دمای بالا (20 درجه سلسیوس) برتری داشت و پایین ترین غلظت کاربردی سایتوکینین (10 میلی گرم در لیتر) در مقایسه با غلظت بالای آن اثرگذارتر بود. هم چنین در رابطه با ترکیبات آنتی باکتریال، استفاده از اسانس های طبیعی (آویشن و مرزه) به ویژه اسانس مرزه، موثرتر از نیترات نقره بود. بیشترین میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، پلی فنول اکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و تجمع پرولین و کمترین میزان پراکسید هیدروژن و محتوای مالون دی آلدئید در برهمکنش دمای 10 درجه سلسیوس، بنزیل آمینوپورین 10 میلی گرم در لیتر و اسانس مرزه با غلظت 50 میلی گرم در لیتر به دست آمدند. از این رو مطلوب ترین برگ ها با طولانی ترین دوره ماندگاری و کیفیت ظاهری به مدت 33 روز، در مقایسه با شاهد که برگ آن 8 روز دوام داشت، در تیمار برهمکنش دمای 10 درجه سلسیوس، بنزیل آمینوپورین 10 میلی گرم در لیتر و اسانس مرزه با غلظت 50 میلی گرم در لیتر مشاهده گردید.
    کلید واژگان: اسانس, برگساره, پس از برداشت, شرایط دمایی
    Fatemeh Aghebati, Vahid Reza Saffari *, Homayoun Farahmand
    Indian shot (Canna indica) is a multipurpose ornamental plant, and due to its foliage value, its leaves are used in flower arrangements. The leaves of Indian shot have a short life after harvesting and quickly turn yellow and deteriorate. This research was done in the form of a factorial experiment in a completely randomized design with four replications. The experimental factors included three levels of benzylaminopurine (0, 10 and 20 mg/liter), four levels of antibacterial compounds including; silver nitrate (20 mg/liter), thyme essentioa oil (50 mg/liter), savory essential oil (50 mg/liter) and control, and two levels of the ambient temperature (10°C and 20°C). The results indicated that keeping the cut leaves of Canna indica flower at low temperature (10°C) was superior to high temperature (20°C) in all treatments and the lowest applied concentration of cytokinin (10 mg/liter) was more effective compared to higher concentration. Also, in terms of antibacterial compounds, the use of natural essential oils (thyme and savory), especially savory essential oil, was more effective than silver nitrate. The highest activity of enzymes peroxidase, ascorbate peroxidase, polyphenol oxidase, catalase, superoxide dismutase and proline accumulation and the lowest amount of hydrogen peroxide and malondialdehyde content were gained in the interaction treatment of 10°C, benzylaminopurine 10 mg/liter and savory essential oil (50 mg/liter). Therefore, the most desirable leaves with the longest vase life period and visual quality (33 days) were observed in this treatment, compared to the control (8 days).
    Keywords: Cut Foliage, Essential Oil, Postharvest, Temperature Conditions
  • سارا خالقی گزیک، وحیدرضا صفاری*، شهرزاد دانشور

    به تازگی استفاده از بیوچار و هیدروچار به دلیل پتانسیل بهبود حاصلخیزی خاک ، غیر متحرک کردن آلودگی ها و همچنین یک روش مناسب برای ذخیره و ترسیب کربن مورد توجه قرار گرفته است . در این پژوهش تا ثیر منابع اصلاح کننده خاک با پنج سطح (بیوچار 1 و 2 درصد وزنی، هیدروچار 1 و 2 درصد وزنی و بدون ماده اصلاحی) و اسید سالیسیلیک با سه سطح (صفر ، 200 و 400 میلی گرم بر لیتر) بر گیا ه همیشه بهار بررسی گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد بیوچار و هیدروچار 2 درصد وزنی سبب افزایش 39 و 36 درصدی طول عمر گل و کاهش 22 و 21 درصدی نشت یونی و 36 و 29 درصدی مالون دی آلدهید نسبت به تیمار شاهد گردید . غلظت 200 میلی گرم بر لیتر اسید سا لیسیلیک نیز سبب افزایش 21 درصدی طول عمر گل و کاهش 19 درصدی میزان نشت یونی و مالون دی آلدهید نسبت به تیمار شاهد شد. همچنین بیشترین درصد وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، کلروفیل کل، فعا لیت آنز یم پراکسیداز و آنز یم آسکوربا ت پراکسیداز با کاربرد بیوچار یا هیدروچا ر 2 درصد وزنی و اسید سالیسیلیک 200 میلی گرم بر لیتر حاصل گردید . این نتایج حاکی از نقش مثبت مواد اصلاح کننده خاک بود.

    کلید واژگان: کلر و فیل کل, ما لو ن دی آلدهید, نشت یو نی, وزن خشک ریشه ‏
    Sara Khaleghi Gazik, Vahid Reza Saffari *, Shahrzad Daneshvar

    Recently use of biochar and hydrochar have been considered as a suitable method for improving soil fertility, fixing soil pollutant and store carbon inside the soil. In this study the effect of different soil improvers at 5 levels including biochar at 1 and 2% w/w, hydrochar at 1 and 2% w/w and no soil improver and also salicylic acid at 3 levels (0, 200 and 400 mg-L) were applied on marigold plants. This experiment was a factorial based on complitly randomized design. Results showed that biochar and hydrochar at 2% w/w level increased flower life at 39 and 36%, respectively, but decreased ion leakage 22 and 21%, and also malondialdehyde at 36 and 29%, respectively compared to control treatment. Salicylic acid at 200 mg-L concentration increased flower life at 21% and decreased ion leakage and malondialdehyde by 19% compared to control treatment. Highest ratios of shoot dry weight, root dry weight, total chlorophyll content, peroxidase and ascorbate peroxidase enzyme activity were obtained by application of biochar or hydrochar at 2% w/w and salicylic acid at 200 mg-L. These results indicated the positive role of soil improvers.

    Keywords: ion leakage, Malondialdehyde, root dry weight, total chlorophyll‎
  • الهه پورمختار*، وحید صفاری، مهدی سرچشمه پور

    به منظور بررسی اثر مصرف خاکی و محلول پاشی آهن بر شاخص های رشدی و توانایی جذب آن توسط گیاه لاله عباسی (Mirabilis jalapa) آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه ای واقع در معدن سنگ آهن گلگهر کرمان انجام شد. سطوح مختلف کلات آهن مورد استفاده در این آزمایش، شامل مصرف خاکی (صفر، 15، 30 و 90 میلی گرم در کیلوگرم خاک) و محلول پاشی (2، 4 و 6 میلی گرم در لیتر) بود که مصرف خاکی کلات آهن در ابتدا آزمایش با خاک گلدان ها و محلول پاشی در مرحله ساقه دهی و گلدهی اعمال شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که آهن تاثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشت، بطوریکه بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، ارتفاع گیاه، طول ریشه، کلروفیل a، b و کل در تیمار مصرف خاکی آهن 90 میلی گرم در کیلوگرم مشاهده شد، همچنین بیشترین جذب آهن در اندام هوایی و ریشه در مصرف خاکی 90 میلی گرم در کیلوگرم خاک بدست آمد. بطورکلی نتایج نشان داد، کاربرد آهن شاخص های رشدی و رنگدانه های فتوسنتزی گیاه لاله عباسی را افزایش داد، همچنین مصرف خاکی آهن (90 میلی گرم در کیلوگرم خاک) نسبت به محلول پاشی نتیجه مطلوب تری داشت، از سویی دیگر به دلیل توانایی جذب آهن توسط اندام هوایی و ریشه می توان از این گیاه به عنوان پالایش کننده زمین های آلوده به آهن نیز استفاده کرد.

    کلید واژگان: آهن, شاخص های رشد, گیاه پالایی, لاله عباسی
    Elaheh Pourmokhtar*, Vahid Reza Saffari, Mehdi Sarcheshme Pour

    To investigate the effect of soil application and foliar application of iron on growth indices and its ability to be absorbed by Mirabilis jalapa, an experiment was conducted in a completely randomized design with three replications in greenhouses located in the Golgohar iron ore mine in Kerman. Different levels of iron chelate used in this experiment included soil application (zero, 15, 30 and 90 mg kg-1 soil) and foliar application (2, 4 and 6 mg l-1 ). Soil application of iron chelate was initially tested with potting soil and foliar application was applied at the stage of stem and flowering. The results of this study showed that iron had a significant effect on the evaluated traits, so that the highest fresh and dry weight of shoots and roots, plant height, root length, chlorophyll a, b and total in soil iron treatment of 90 mg kg-1 it was observed that also the highest uptake of iron in shoots and roots was obtained in soil application of 90 mg kg-1 soil. In general, the results showed that the application of iron increased the growth indices and photosynthetic pigments of Mirabilis jalapa. Also, soil application of iron (90 mg kg-1 soil) had a better result than foliar application, on the other hand due to its ability to absorb iron by aerial parts and roots of this plant can also be used as a purifier of iron-contaminated soils.

    Keywords: Growth Indices, Iron, Mirabilis jalapa, Phytoremediation
  • الهه پورمختار*، وحیدرضا صفاری، مهدی سرچشمه پور

    آهن به عنوان یک عنصر ضروری در بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی گیاه نقش دارد، اما در غلظت های بالا، آلوده کننده آب و خاک است که با استفاده از گیاهان زینتی مناسب می توان امکان پاکسازی محیط آلوده را فراهم نمود. به منظور بررسی اثر فلز سنگین آهن بر شاخص های رشدی و توانایی گیاه پالایی گیاه ختمی زینتی (Althaea rosea) آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه ای واقع در معدن سنگ آهن گلگهر کرمان انجام شد. سطوح مختلف کلات آهن مورد استفاده در این آزمایش، صفر، 15، 30 و 90 میلی گرم در کیلوگرم خاک بود که در ابتدا آزمایش با خاک گلدان ها ترکیب شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، با افزایش سطوح مختلف آهن، شاخص های رشدی و محتوای کلروفیل گیاه کاهش معنی داری نشان دادند، به طوریکه بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، ارتفاع گیاه، طول ریشه، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل در تیمار شاهد مشاهده شد، همچنین بیشترین جذب آهن در اندام هوایی (ppm 84/1) و ریشه (ppm56/1) در تیمار 90 میلی گرم در کیلوگرم خاک مشاهده شد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که، با توجه به توانایی جذب آهن در بافت های این گیاه، می توان از ختمی زینتی (Althaea rosea) جهت گیاه پالایی فلز سنگین آهن استفاده کرد.

    کلید واژگان: آهن, ختمی زینتی, فلز سنگین, گیاه پالایی
    Elaheh Pourmokhtar *, Vahid Reza Saffari, Mehdi Sarcheshme Pour

    Iron is an essential element in many physiological processes of the plant, but in high concentrations, it contaminates water and soil, which can be cleaned by using appropriate ornamental plants. In order to investigate the effect of iron heavy metal on growth indices and phytoremediation ability of Althaea rosea in a completely randomized design with three replications in greenhouses located in Golgohar iron ore mine in Kerman. The different levels of iron chelate used in this experiment were zero, 15, 30 and 90 mg/kg soil. Soil concentrations of iron chelate were initially mixed with potting soil. The results of this study showed that with increasing different levels of iron, growth indices and plant chlorophyll content showed a significant decrease, so that the highest fresh and dry weight of shoots and roots, plant height, root length, chlorophyll a, b and total was observed in the control treatment, also the highest iron uptake in shoots (1.84 ppm) and roots (1.56 ppm) was observed in the treatment of 90 mg/kg soil. In general, the results of this study showed that due to the ability to absorb iron in the tissues of this plant, ornamental Althaea rosea can be used for phytoremediation of heavy metal iron.

    Keywords: Althaea rosea, Heavy metal, Iron, Phytoremediation
  • فاطمه بنی اسدی، مسعود ارغوانی، وحیدرضا صفاری، مهدی منصوری

    به منظور مطالعه اثر سدیم نیتروپروساید (SNP) به عنوان ‌آزادکننده نیتریک اکسید (NO) بر برخی صفات مرفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه تاج خروس تحت تنش کادمیم، پژوهش حاضر به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار (گلدان حاوی خاک لومی شنی) در بهار و تابستان سال 1396در گلخانه با متوسط دمایی 30-25 درجه سانتی‌گراد و رطوبت نسبی60 درصد با طول روز متوسط 14 ساعت انجام شد. فاکتور اول شامل کاربرد خاکی کادمیم از منبع نیترات کادمیم در دو سطح (30 و 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم خاک) و عدم کاربرد کادمیم و فاکتور دوم شامل محلول پاشی برگی SNP در سه سطح (صفر، 100 و 200 میکرومولار) بود. نتایج نشان داد با افزایش غلظت کادمیم فعالیت آنزیم های آنتی‌اکسیدانی و مقادیر پراکسید‌هیدروژن، مالون‌دی‌آلدیید و کادمیم ریشه و شاخساره افزایش یافت، ولی میزان کلروفیل‌کل و وزن‌خشک ریشه و شاخساره کاهش یافت. از طرف دیگر کاربرد 100 میکرومولارSNP در بالاترین سطح کادمیم نسبت به عدم مصرف آن، به طور موثری به ترتیب موجب افزایش وزن‌خشک‌ریشه (4/2 برابر)، کادمیم ریشه (51 درصد)، کلروفیل‌کل‌ (50 درصد) ، پرولین (74 درصد) و همچنین موجب کاهش مقدار پراکسیدهیدروژن (28 درصد) و مالون‌دی‌آلدیید (41 درصد) گردید. به نظر می‌رسد کاربرد این ماده جدا بر انباشت بیشتر کادمیم در ریشه و جلوگیری از انتقال آن به اندام هوایی، با کاهش صدمات اکسیداتیو می‌تواند تا حدی مقاومت این گیاه را برای رشد در خاک های آلوده به کادمیم افزایش دهد.

    کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدان, پراکسیداسیون لیپید, پرولین, عناصر سنگین‏
    Fatemeh Baniasadi, Masoud Arghavani, Vahid Reza Saffari, Mehdi Mansouri

    In order to evaluate the effect of sodium nitroprusside (SNP) as nitric oxide donor (NO) on some morphophysiological and biochemical characteristics of cock's comb plant under cadmium stress, this experiment was designed as a complete randomized factorial design with three replications (pot with sand loamy soil) in greenhouse condition (temperature 25-30 °C, relative humidity 60%, and a 14/10 light–dark cycle) in spring and summer 2017. The first factor included two levels of Cd (30 and 60 mg.kg-1) with noncontaminated soil, and the second factor included three levels of SNPfoliar application (0,100 and 200μM). The results showed that with increasing Cd concentration, the activity of antioxidant enzymes, amount of hydrogen peroxide (H2O2), malondialdehyde (MDA), Cd in roots and shoots increased, while the content of total chlorophyll, shoot and root dry weight decreased. On the other hand, the pplication of 100 μM SNP at the highest level of cadmium, compared to non-application, dramatically increased root dry weight (2.4 fold), cadmium concentration in the roots (51%), total chlorophyll (50%), proline (74%), and also, decreased H2O2 (28%) and MDA (41%). It seems that the application of this material caused further uptake of cadmium in the roots and prevent its translocation towards the shoots, can improve the adverse effects of cadmium by a reduction in oxidative damage.

    Keywords: Antioxidant Enzymes, Heavy metal, Lipid Peroxidation, proline
  • Vahid Reza Saffari *, Mahboub Saffari
    In current study, the enhanced efficiency of copper (Cu) phytoremediation potential of Calendula officinalis L. was investigated in a Cu-spiked calcareous soil, using foliar and soil application of humic acid. For this purpose, in a greenhouse experiment, seedlings of C. officinalis were transferred to Cu-spiked soils (0, 250 and 500 mg/kg) and treated separately with soil (soil drench) and foliar (spraying plant leaves) humic acid applications at different levels (0, 10, 20 μM). The humic acid treatments were applied 2 weeks after transferring plant, and eventually the various biochemical-physiological traits and phytoremediation indices of Cu in C. officinalis were measured at (specific) time points. According to the results, C. officinalis grew normally without any toxicity signs in Cu-spiked soils, however with increasing the Cu levels, the dry weight biomass decreased and antioxidant enzymes activities increased. Both foliar and soil humic acid application in Cu-spiked soils increased dry weight biomass, photosynthetic pigment contents, Cu concentration, and bioconcentration factor (BCF). Furthermore, the application of this organic substance, obviously moderated the Cu stress since the antioxidant enzymes activities reduced compared to the control. Based on the results, the obtained translocation factor (TF) and BCF values of Cu, which were >1, indicated that this plant is a Cu-hyperaccumulator, which could extract Cu via phytoextraction mechanism. Generally, the results of this study showed that, among the humic acid treatments, application of 20 μM (especially soil drench application) had the best effect on increasing Cu phytoremediation efficiency in the studied soil and it recommended to enhance the efficiency of Cu phytoremediation in calcareous soils.
    Keywords: Calendula officinalis L. Alkaline soil, Heavy metals, Humic Acid, Phytoextraction
  • Vahid Reza Saffari *, Mahboub Saffari

    Using of ornamental plants for phytoremediation of heavy metals (HMs) in soil environments have been grown due to its cheapness and ease of use in urban environments. The aim of this study was to assess the potential use of C. officinalis, for soil copper (Cu) phytoremediation in the presence of different type of chelating agents (Ethylene diamine tetra-acetic acid (EDTA), citric acid (CIT), and tartaric acids (TAR)) in different levels of Cu in a calcareous soil. Moreover, to investigate the effects of stress caused by the use of chelating agents on biochemical changes of C. officinalis, the response of some antioxidant (superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT), ascorbate peroxidase (APX), peroxidase (POD), and polyphenol oxidase (PPO)) activity of C. officinalis were evaluated. According to the results, C. officinalis showed an increase in shoot and root Cu concentration in the presence of all chelating agents compared to the control. The highest accumulation of Cu in the root/shoot was observed in EDTA-treated plants. However, an increased Cu level in plant parts (due to consuming of EDTA) was corresponded to lower dry weight in shoot and root; higher H2O2 and malondialdehyde (MDA) contents, and antioxidant activity (APX, PPO, CAT, SOD, and POD) in plants compared to the control treatment. On the contrary, the application of CIT and TAR primarily increased shoot and root dry weight and Cu concentration. Altogether, these results could be suggested that plants possess a well-organized resistance mechanism against oxidative stress caused by using of CIT and TAR.

    Keywords: Phytoremediation, copper, Soil contamination, Chelating agents
  • وحید رضا صفاری*، محبوب صفاری
    کارایی پایین فرایند گیاه پالایی برخی عناصر سنگین در خاک های آهکی، به دلیل تحرک پایین این عناصر، سبب شده است که تحقیقات در خصوص استفاده از عوامل کلات کننده و محرک های زیستی بر افزایش کارایی این فرایند، رشد چشمگیری داشته باشد. در مطالعه حاضر، پتانسیل گیاه پالایی کادمیم توسط گیاه همیشه بهار (Calendula officinalis) متاثر از کاربرد اسید هیومیک به صورت محلول پاشی و خاکی، در یک خاک آهکی آلوده به سطوح مختلف کادمیم مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در آزمایشی گلخانه ای، نشاهای همیشه بهار به خاک های آلوده به کادمیم (0، 50 و100  میلی گرم در کیلوگرم) منتقل و سپس به طور جداگانه با کاربرد خاکی یا محلول پاشی اسید هیومیک در سطوح مختلف (0، 10و 20 میکرومولار) تیمار شدند. تیمارهای اسید هیومیک دو هفته پس از انتقال گیاه اعمال و در نهایت ویژگی های مختلف بیوشیمیایی-فیزیولوژیکی اندازه گیری شد. بر اساس نتایج، در خاک های دارای آلودگی، علی رغم رشد ظاهرا طبیعی گیاهان بدون هیچگونه علایم سمیت (کلروز یا نکروز شدن)، با افزایش سطح کادمیم، زیست توده وزن خشک گیاه کاهش و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (کاتالاز، پراکسیداز، سوپر اکسید دسموتاز و آسکوربات پراکسیداز) افزایش یافت. کاربرد خاکی اسید هیومیک در خاک های دارای آلودگی باعث افزایش زیست توده وزن خشک، غلظت کادمیم و فاکتور غلظت بیولوژیکی کادمیم شد. همچنین، کاربرد اسید هیومیک، سبب کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گیاهان شد، که نشان از تعدیل تنش کادمیم در گیاهان تیمار شده داشت. بر اساس نتایج، با توجه به بالا بودن مقادیر بالاتر از "یک" فاکتور انتقال و فاکتور غلظت بیولوژیکی، همیشه بهار به عنوان یک گیاه بیش انباشتگر کادمیم محسوب شده، که می تواند کادمیم را از طریق سازوکار گیاه استخراجی پالایش کند. به طور کلی، از بین تیمارهای مورد بررسی، استفاده از تیمار 20 میکرومولار (به ویژه کاربرد خاکی) اسید هیومیک، بهترین تاثیر را در افزایش فرایند گیاه پالایی کادمیم در خاک آهکی مورد مطالعه داشت.
    کلید واژگان: گیاه همیشه بهار, خاک آهکی, کادمیم, اسید هیومیک, گیاه پالایی
    Vahid Reza Saffari *, Mahboub Saffari
    Low efficiency of phytoremediation process of some heavy metals in calcareous soils, due to low mobility of these elements, has led to a significant growth in research on the use of chelating agents and biostimulants to improve the efficiency of this process. In present study, the efficiency of cadmium (Cd) phytoremediation of Calendula officinalis L. was investigated in a Cd-spiked calcareous soil as affected by foliar and soil application of humic acid. For this purpose, in a greenhouse experiment, seedlings of C. officinalis were transferred to Cd-spiked soils (0, 50 and 100 mg kg-1) and treated separately by soil (soil drench) and foliar (spraying plant leaves) application of humic acid at different levels (0, 10, 20 M). The humic acid treatments were applied two weeks after transferring plant and eventually the various biochemical-physiological traits and phytoremediation indices of Cd in C. officinalis were measured at specific times. According to the results, in Cd-spiked soils, the C. officinalis had apparently a normal growth without any toxicity signs (chlorosis and necrosis symptoms), however with increasing the Cd levels, the dry weight biomass decreased and antioxidant enzymes activities (catalase, peroxidase, superoxide dismutase and ascorbate peroxidase) increased. Both foliar and soil humic acid application in Cd-spiked soils increased dry weight biomass, Cd concentration, and bioconcentration factor (BCF). Furthermore, the application of this organic substance, obviously moderated the Cd stress since the antioxidant enzymes activities reduced compared to the control. Based on the results, the obtained translocation factor (TF) and BCF values of Cd, which were >1, indicated that this plant is a Cd-hyperaccumulator, which could extract Cd via phytoextraction mechanism. Generally, among the studied treatments, the application of 20 M (especially soil drench application) had the best effect on increasing Cd phytoremediation efficiency in the studied soil.
    Keywords: Calendula officinalis L.plant, Calcareous soil, Cadmium, Humic Acid, Phytoremediation
  • مهدیه عسکری*، علی اکبر مقصودی مود، وحیدرضا صفاری، افسون عسگری

    این تحقیق به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیک ارقام گندم انجام پذیرفت. شش رقم مورد مطالعه در شرایط گلخانه و مزرعه تحت تنش خشکی رشد یافتند. نمونه های برگی برای اندازه گیری خصوصیات فیزیولوژیک از قبیل طول روزنه سطوح بالایی و زیرین برگ، محتوی نسبی آب، سرعت تعرق، نشت یون، پایداری غشای کلروفیل و فلورسانس کلروفیل از گیاهان رشد یافته در شرایط گلخانه گرفته شدند. عملکرد دانه از گیاهان رشد یافته در شرایط مزرعه اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تنش خشکی اثرات معنی داری بر صفات اندازه گیری شده داشت. بین ارقام گندم نیز از نظر اکثر صفات مورد نظر اختلاف معنی دار به دست آمد. تنش خشکی باعث افزایش F0 و کاهش Fm شد. همچنین تنش خشکی سبب کاهش عملکرد دانه گردید به طوری که بالاترین عملکرد از شرایط بدون تنش خشکی به دست آمد. ارقام الوند و چمران بالاترین شاخص کلروفیل، راندمان کوانتومی و عملکرد دانه را تحت شرایط تنش خشکی دارا بودند و به عنوان ارقام متحمل به تنش در این مطالعه شناسایی شدند.

    کلید واژگان: تنش خشکی, عملکرد, فلورسانس کلروفیل, کارایی فتوسیستمII, گندم
    Mahdiye Askary *, Aliakbar Maghsoudi Moud, Vahid Reza Saffari, Afsoun Askari

    This study was conducted to determine the effect of drought stress on yield and some physiological characteristics of wheat cultivars. Six cultivars were grown under normal and drought stress in greenhouses and field conditions. Leaf samples were taken for physiological measurement including relative water content, transpiration rate, membrane stability, chlorophyll content and chlorophyll fluorescence parameters and stomatal frequency and length. Grain yield was determined for plants grown under field condition. Results showed that treatments have a significant impact on plant traits. Drought stress decreased leaf chlorophyll content and photochemical efficiency of PSII due to increasing F0 and decreasing Fm and increased ion leakage. Drought stress also decreased grain yield and the highest yield was obtained in plots with normal condition. Cultivars Alvand and Chamran showed the highest level of photochemical efficiency of PSII, membrane stability and grain yield under drought stress and were considered as the more tolerant cultivars to drought stress than other cultivars under conditions of this investigation.

    Keywords: Chlorophyll fluorescence, Drought Stress, Photosystem II efficiency, Wheat, Yield
  • سهیلا محمدرضا خانی، زهرا پاک کیش*، وحیدرضا صفری

    پرتقال والنسیا یکی از مهمترین رقم های پرتقال در ایران می باشد. این آزمایش به منظور تعیین تاثیر پوتریسین و متیل جاسمونات روی پراکسیداسیون لیپیدها و تغییر پراکسید هیدروژن روی پوست و گوشت پرتقال والنسیا انجام شد. میوه های پرتقال با پوتریسین 0، 5/2 و 5 میلی مولار و متیل جاسمونات 0، 10 و 20 میکرومولار تیمار شدند و در دمای 5 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 85 تا 90 درصد برای مدت 4 ماه ذخیره شدند. نتایج نشان دادند که میوه های تیمار شده با پوتریسین 5 میلی‏مولار و متیل جاسمونات 10 میکرومولار به طور معنی داری کمترین میزان پراکسیدهیدروژن، پراکسیداسیون لیپیدها و درصد سرمازدگی نسبت به میوه های تیمار نشده را دارند. فعالیت پلی فنول اکسیداز و پراکسیداز به طور قابل توجهی در میوه های تیمار شده در طی مدت انبارمانی افزایش پیدا کرد. بنابراین، تیمار با پوتریسین 5 میلی مولار و متیل جاسمونات 10 میکرومولار بهترین تاثیر را روی میوه ها داشت.

    کلید واژگان: پراکسیداسیون لیپیدها, پراکسیدهیدروژن, قهوه ای شدن
    Soheila Mohammadrezakhani, Zahra Pakkish, Vahid Reza Saffari

    This experiment was carried out to determine the effects of putrescine and methyl jasmonate on lipid peroxidation and altering the peroxide hydrogen of peel and pulp of Valencia orange fruit. Orange fruits were treated with 0 (control), 2.5 and 5 mM putrescine, and 0 (control), 10 and 20 µM methyl jasmonate, then stored at 5±1 °C, 85-90% relative humidity for four months. Oranges treated with 5 mM putrescine and 10 µM methyl jasmonate had significantly lower lipid peroxidation and peroxide hydrogen of peel and pulp and lower chilling injury percentage than the non-treated fruits. Polyphenol oxidase (PPO) activity was considerably increased in the treated and non-treated fruits but, the treated fruits exhibited significantly lower activity of PPO. Peroxidase (POD) activity increased at first and then decreased. However, the treated fruits exhibited significantly higher activity of POD than the control fruits during the storage period. In conclusion, fruits treated with 5 mM putrescine combined with 10 µM methyl jasmonate showed the best effect.

    Keywords: Browning, Lipid peroxidation, Peroxide hydrogen
  • ژیلا رئیسی، زهرا پاک کیش *، وحیدرضا سفری
    در این تحقیق زمان کاربرد اسید فولیک و سطوح مختلف آن روی برخی ویژگی های کمی و کیفی توت فرنگی رقم پاروس بررسی شد. گیاهان به وسیله اسید فولیک با غلظت صفر، 20 و 40 میلی مول در دو مرحله (30 روز بعد از کشت نشاء و اولین گلدهی) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در شرایط گلخانه تیمار شدند. نتایج نشان دادند که میوه های تیمار شده با اسید فولیک از نظر کمیت و کیفیت نسبت به میوه های تیمار شاهد برتر هستند. کاربرد سطوح مختلف اسید فولیک، عملکرد، وزن میوه اولیه و ثانویه و تعداد فندقه آن ها، کل مواد جامد محلول، قندهای احیا کننده، اسیدهای قابل تیتراسیون، آنتوسیانین، فنل و ویتامین ث را افزایش داد. در نهایت بهترین تیمار این آزمایش، کاربرد اسید فولیک به میزان 40 میلی مول در 30 روز بعد از کشت نشاء تشخیص داده شد. تحقیق حاضر اولین گزارش درباره اثر اسید فولیک بر افزایش ویژگی های کمی و کیفی توت فرنگی به شمار می رود.
    کلید واژگان: اسید فولیک, توت فرنگی, ویژگی های کمی و کیفی
    Jila Raeisi, Zahra Pakkish *, Vahid Reza Saffari
    In this research the effect of application of different levels of folic acid and time on some quality and agronomic characteristics of strawberry (cultivar Paros) was investigated. The plants were treated by folic acid with concentrations of 0, 20 and 40 mM at two stages (30 days after planting and first blooming) as a factorial experiment using a randomized complete block design with four replications in the greenhouse conditions. Results showed that fruits of treated plants by folic acid, as compared to the control treatment improved quality and agronomic characteristics. Application of folic acid increased yield, weight of primary and secondary fruits and number of their achenes, total soluble solid, inducing sugar, titratable acidity, anthocyanin, phenol, and vitamin C. The most effective treatment with the best spraying time was 40 mM folic acid at 30 days after planting. The present study is the first evidence that folic acid enhances fruit quality and yield of strawberry.
    Keywords: Folic acid, Quality characteristics, Strawberry, Yield, Yield Components
  • زهرا ساردویی کرا، وحید رضا صفاری، ایرج توسلیان
    به منظور بررسی تاثیر پیش‏تیمار‏‏ بذری و محلول‏پاشی 24-اپی براسینولید بر برخی ویژگی های مورفولوژیک، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه همیشه ‏بهار آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا ‏تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان، در سال 1393 انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل پیش‏تیمار‏ بذری و محلول‏پاشی 24-اپی براسینولید با چهار غلظت (0، 1/0، 1 و 10 میکرومولار) بود. نتایج نشان داد که خصوصیات رشدی و رنگیزه های فتوسنتزی با کاربرد این تنظیم کننده رشد به صورت پیش‏تیمار و محلول‏پاشی افزایش یافت. بیشترین وزن تر اندام هوایی، ریشه، وزن تر و خشک گل در تیمار ترکیبی (پیش‏تیمار 1/0 میکرومولار + محلول‏پاشی 1/0 میکرومولار) بود که به ترتیب موجب افزایش 79، 33، 28 و 26 درصد نسبت به تیمار شاهد گردید. همچنین، بیشترین میزان رنگیزه های فتوسنتزی در ترکیب مذکور یافت شد، به گونه‏ای که به ترتیب موجب افزایش کلروفیل a، b، کل و کارتنوئید حدود 4/2، 1/3، 58/2 و 7/2 برابر در مقایسه با شاهد گردید. این ترکیب سبب افزایش 35 درصدی پروتئین و 3/18 درصدی قندهای احیا نسبت به شاهد شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که 24-اپی براسینولید می تواند با افزایش وزن گل و اندام هوایی موجب افزایش رشد و نمو و عملکرد بستری گیاه همیشه بهار در فضای سبز گردد.
    کلید واژگان: پروتئین, تنظیم کننده رشد, خصوصیات رشدی, رنگیزه های فتوسنتزی, قند احیا
    Zahra Sardoei Kara, Vahid Reza Saffari, Iraj Tavassolian
    To investigate the effects of priming and foliar spray by 24-epibrassinolide (EBR) on some of Marigold morphological, biological and biochemical traits, an experiment was conducted as factorial on completely randomized design with three replications at experimental laboratory of department of horticulture, Shahid Bahonar University of Kerman in 2014. Each of priming and foliar spray of EBR had four concentrations (0, 0.1, 1 and 10 µM). Results showed that growth parameters and photosynthetic pigments increased proportional to the increment of EBR in priming and foliar spray treatments. . The greatest shoot weight (79 percent), root (33 percent), fresh (28 percent) and dry (26 percent) weights of pot marigold compared to control were obtained at priming with 0.1 µM plus foliar spray at 0.1 µM of EBR. Furthermore, the highest chlorophyll a, b, total chlorophyll and carotenoids were found at the same concentration (0.1 µM priming 0.1 µM foliar spray of EBR) with 2.4, 3.1, 2.6 and 2.7 percent increase respectively. The EBR increased protein and reduced sugar up to (35 percent) and (18.3 percent) compared with control. The results of this experiment indicated that application of EBR can be used to improve the growth and development traits of pot marigold.
    Keywords: Growth regulation, Growth parameters, Photosynthetic pigments, Protein, Reduced sugar
  • مهسا احمدی پور رق آبادی*، زهرا پاک کیش، وحید رضا صفاری
    امروزه از هورمون ها و عناصر غذایی به منظور بهبود رشد رویشی و زایشی در بسیاری از محصولات کشاورزی در جهان استفاده می شود. هدف از انجام این تحقیق، افزایش تشکیل میوه، وزن میوه و در نهایت افزایش عملکرد در راستای بهبود رشد رویشی با استفاده از تیمارهای پوترسین (0، 01/0، 001/0 مولار) و نیترات پتاسیم (0، 2 و 4 درصد) و همچنین اثرهای متقابل آن ها روی درخت میوه به رقم اصفهان بوده است. بدین منظور محلول پاشی روی درختان طی دو مرحله نوک سبز و تمام گل به صورت یک آزمایش کرت های خردشده (اسپلیت) فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. مقایسه میانگین ها نشان داد تیمارهای پوترسین 01/0 مولار به تنهایی و همراه با نیترات پتاسیم 4 درصد و 2 درصد تاثیر معنی داری در افزایش درصد تشکیل میوه، میانگین وزن میوه و عملکرد داشتند. تیمارهای پوترسین و نیترات پتاسیم سبب افزایش سطح برگ، شاخص سبزینه (کلروفیل) و افزایش طول شاخه سال جاری در مقایسه با شاهد شدند. بنا بر نتایج، تیمارهای پوترسین و نیترات پتاسیم با غلظت بالاتر و ترکیب همراه آن ها در بیشتر صفات اندازه گیری شده به عنوان بهترین تیمارها و محلول پاشی در مرحله نوک سبز به عنوان بهترین زمان کاربرد در این پژوهش معرفی شد.
    کلید واژگان: سبزینه برگ, شاخص سطح برگ, طول شاخه, عملکرد, وزن میوه
    Mahsa Ahmadi Pour*, Zahra Pakkish, Vahidreza Saffari
    Today, hormones and nutrients are used in order to improve vegetative and reproductive growth of many agricultural products in the world. The purpose of this study, was to increase fruit set, fruit weight, and finally, increase of yield along with improvement of vegetative growth with putrescine treatments (0, 0.01, 0.001M) and potassium nitrate (0, 2 and 4%) of quince (Cydonia oblonga cv. Esfahan) fruits. Trees were sprayed at two stages of bud tip green and full bloom, as a split-factorial experiment in a randomized complete block design with four replications. Comparison of means showed 0.01 M putrescine treatment alone or in combintion with potassium nitrate (4 and 2%) showed a significant effect on increasing percent of fruit set, average fruit weight and yield. Putrescine and potassium nitrate treatments also could increase leaf area, leaf chlorophyll index and the length of current season shoots compared to the control. Results showed that, treatments with higher concentrations of putrescine and potassium nitrate as well as their combination had the best effect on measured parameters. In addition, spraying in green tip stage was the best timing to improve the measured characteristics.
    Keywords: Fruit weight, leaf area index, leaf chlorophyll, shoot length, yield
  • زهرا پاک کیش، حمیده محمدی، وحیدرضا صفاری
    میوه هلو دارای ارزش غذایی بالایی است که به صورت تازه خوری و فراوری شده مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو در این تحقیق سعی شده است، تاثیر سطوح مختلف متیل جاسمونات (100 و 200 میلی گرم در لیتر) و سالیسیلیک اسید (1 و 2 میلی مولار) و همچنین اثرات متقابل آنها بر برخی شاخص کیفی و بیوشیمیایی میوه هلو رقم آلبرتا در زمان برداشت مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین ترتیب، محلول پاشی درختان، در دو مرحله نوک سبزی و نوک صورتی به صورت یک آزمایش اسپلیت- فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در شرایط باغ انجام گرفت. در زمان برداشت، خصوصیات کیفی و آنتی اکسیدانی میوه ها نظیر کل مواد جامد محلول، اسکوریبک اسید، اسیدهای آلی، کارتنویید، میزان آنتوسیانین و میزان فنل میوه هلو مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد، ویژگی های کیفی و آنتی اکسیدانی میوه درختان تیمار شده در هر دو مرحله (نوک سبزی و نوک صورتی جوانه) نسبت به تیمار شاهد، افزایش یافت و در بین تیمارها، تیمار متیل جاسمونات 200 میلی گرم در لیتر و ترکیب توام با سالیسیلیک اسید1میلی مولار بیشترین و در بین مراحل اعمال تیمار، محلول پاشی در مرحله نوک سبزی، بیشترین تاثیر را در بهبود ویژگی های کیفی و آنتی اکسیدانی میوه های هلوی البرتا داشت.
    کلید واژگان: سالیسیلیک اسید, متیل جاسمونات, ویژگی های آنتی اکسیدانی, هلو
    Zahra Pakkish, Hamideh Mohammadi, Vahidreza Saffari
    Peach has high nutritional value that can be used fresh-edible or processed. This study, the effect of different levels of methyl jasmonate (0, 100 and 200mgL-1) and salicylic acid (0, 1 and 2mM), and their interactions on increasing qualitative and antioxidant characteristics at harvest time of “Elberta” peach to be considered. Thus, trees sprayed by treatments in two stages of green tip and pink tip of bud, in a split-factorial experiment in a randomized complete block design with 4 replications in field conditions. At harvest time, many of the qualitative and antioxidant characteristics of fruits such as total soluble solid, organic acids, vitamin C, carotenoids, anthocyanin, phenol content were studied. Generally, the results showed that spraying at both stage increased qualitative and antioxidant characteristics characteristics of fruits compared with control fruits and between treatments, methyl jasmonate 200mgL-1 and combined with salicylic acid 1mM had highest effect on improving quantitative characteristics of fruits and spraying at green tip was effectiveness compared with pink tip stage.
    Keywords: Salicylic acid, Methyl jasmonate, Antioxidant characteristics, Peach
  • Hamideh Mohammadi, Zahra Pakkish, Vahidreza Saffari
    Peach (Prunus persica L. Batsch.) is produced in most areas of Iran, where flowering is hindered by temperature. Using plant growth regulators to delay bloom is a suggestive measure to avoid frost damage. The objective of this study was to determine the effects of methyl jasmonate (MJ) and salicylic acid (SA) on peach bloom delay and yield. This study evaluated the applications of MJ 0 (control, water only), 100 and 200 mg L-1 and SA at 150 and 300 mg L-1 at swollen bud and green tip stages. In ‘Elberta’ peach, MJ at 200 mg L-1, its combinations with SA at 150 mg L-1 and MJ 200 mg L-1 and SA300 mg L-1 together at the two stages (green tip, swollen bud stages) delayed blooming for 6 and 8 days, respectively. The maturity and ripening of treated peach fruits were delayed for 8-12 days in green tip and swollen bud stage. Flowering percentage amount (57.83-61.80%), fruit set amount (22.59-23.53%) and yield (1.69-1.72 kg cm-2 branch) were increased by MJ 200 mg L-1 and SA300 mg L-1 treatments compared to the control treatment (flowering percentage amount (39.31%), fruit set amount (6.25%) and yield (0.82 kg cm-2 branch). The interactions of MJ and SA had more impacts on flowering (89.53%), fruit set (33.22%), fruit weight average (124.93 g), and yield (2.09 kg cm-2 branch)compared to their individual application. The present study was the first evidence for the SA and MJ effect on bloom delay, flowering and fruiting of peach.
    Keywords: Bloom delay, green tip stage, swollen bud stage, Yield
  • مهدیه عسکری، علی اکبر مقصودی مود، وحیدرضا صفاری
    تنش شوری در بسیاری از نقاط جهان عامل مهم محدود کننده رشد و عملکرد محصولات زراعی به شمار می رود. تولید ارقام مقاوم یا گزینش صفات مطلوب در شرایط تنش یکی از راه های مقابله با این مشکل است. در این تحقیق، آزمایشی در گلخانه به صورت فاکتوریل انجام و تاثیرات تنش شوری بر طول روزنه ها در سطح رویی و زیری برگ، محتوی نسبی آب و سرعت تعرق 7 هیبرید ذرت دانه ای (Zea mays L.) بررسی شد. در آزمایش دیگری در شرایط مزرعه به صورت کرت های خرد شده تاثیرات تنش شوری بر عملکرد دانه همان هیبریدها بررسی شد. هر 2 آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار، در محل دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان، در سال زراعی 1390، انجام شدند. نتایج نشان داد که تنش شوری و تفاوت هیبریدها تاثیرات معنی داری بر صفات مذکور داشتند. به طور کلی با افزایش سطوح شوری همه صفات مذکور کاهش یافتند. سرعت تعرق و محتوی نسبی آب همبستگی معنی داری با عملکرد دانه نشان دادند. همچنین، مقایسه میانگین صفات، برتری هیبرید SC-704 را از لحاظ دارا بودن بالا ترین میزان محتوی نسبی آب و عملکرد دانه در شرایط شوری نسبت به دیگر هیبریدهای مورد مطالعه نشان داد؛ بنابراین، هیبرید SC-704 نسبت به سایر هیبریدها تحمل بیشتری به شوری دارد و به عنوان هیبرید مقاوم به تنش شوری معرفی می شود.
    کلید واژگان: طول روزنه, مقاوم, محتوای نسبی آب, همبستگی, هیبرید
    Mahdiye Askary, Aliakbar Maghsoudi Moud, Vahidreza Saffari
    Salt stress is a factor limiting crop growth and productivity around the world. Developing salt tolerant cultivars using desired plant features has been considered as a way to cope with the problem. In this study، a factorial experiment was used in order to determine the effects of salt stress on stomatal length at abaxial and adaxial leaf surfaces، relative water content (RWC) and transpiration rate (TR) under controlled condition. In another experiment yield performance (GY) of the same hybrids was evaluated in a split-plot experiment under field growing condition. Both experiments were based on a RCBD with 3 replications and conducted at the Faculty of Agriculture، Shahid Bahonar University of Kerman in 2011. Results showed that salt stress and hybrid have significant effects on all plant characteristics. Generally، all plant characteristics were decreased by increasing salt stress level. Significant correlation coefficients were found between TR and GY and also RWC and GY. Results also showed that the hybrid SC-704 has the highest levels of RWC and GY under salt stress conditions compared to the others indicating that it can be considered as a salt tolerant one.
    Keywords: correlation, hybrid, relative water content, stomatal length, tolerant
  • Younes Soltani, Vahid Reza Saffari *, AliAkbar Maghsoudi Moud

    A pot experiment was conducted to evaluate the effect of foliar spray of salicylic acid (0, 50, 100 ppm), ascorbic acid (0, 100, 200 ppm) and thiamine (0, 50, 100 ppm) on vegetative growth, flowering and photosynthetic pigments of marigold (Calendula officinalis L.) plants at greenhouse of SB University of Kerman, Iran. Results showed that application of salicylic acid and thiamine increased number of flowering stems. Stem height increased only by application of thiamine. Fresh and dry weight of the plants affected by all treatments. Foliar spray of all treatments significantly influenced chl.b and total chl contents but differences in the amount of chl.a and carotenoids content was not significant. Application of all treatments reduced stomatal length while number of stomata and electrolyte leakage reduced only by application of salicylic acid. The highest amount of reducing sugars obtained by application of ascorbic acid at 200 ppm and thiamine at 100 ppm, respectively. Application of salicylic acid and thiamine significantly increased the amount of medicinal compound hyperoside.

    Keywords: Calendula officinalis L, Salicylic acid, Ascorbic acid, Thiamine
  • Anoosh Zamiran, Vahid Reza Saffari, Mohammad Reza Maleki
    The effect of electromagnetic field was examined on Zinnia (Zinnia elegans) seeds to enhance seed germination and early growth. The seeds were exposed to four magnetic strengths of 15, 100, 400 and 800 μT in four durations of 30, 60, 120 and 240 min. The experiments were carried out in two forms of laboratory germination and soil emergence. Results showed that magnetic field application enhanced seed performance in both terms of laboratory germination and soil emergence. The magnetic field significantly (p≤0.05) affected root length, shoot length, fresh and dry root weight, fresh and dry shoot weight, seedling length and weight, germination percentage, speed of germination, vigor index I and II in laboratory germination. Also, the magnetic field exposure significantly affected soil emergence factors of root length, shoot length, dry root weight, dry shoot weight, seedling length, emergence percentage and emergence speed at 0.05 level of probability. The other factors were significantly (p≤0.05) different compared with unexposed control. No significantly differences were found on the interaction of time and exposure field. The best results were found to 400 μT (micro Tesla) on seed germination and seed emergence. The exposure durations of 240 and 30 min showed promising results over all magnetic fields in seed germination and emergence, respectively. However, there was no significant difference among exposure times.
    Keywords: Germination percentage, Speed of germination, Vigor index, Emergence ratio, Magnetic intensity
  • شیوا زعفرانچی، مهری صفاری، وحیدرضا صفاری، قاسم محمدی نژاد
    کنجد یکی از مهمترین گیاهان روغنی گرمسیری است. به منظور بررسی اثرات دو تنظیم کننده رشد گیاهی، نفتالین استیک اسید (NAA) و بنزیل آمینو پورین (BAP) بر روی عملکرد، اجزای عملکرد، روغن و پروتئین در برخی ژنوتیپ های مختلف کنجد، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال زراعی 2006 اجرا گردید. فاکتورهای مورد مطالعه عبارت بودند از: دو تنظیم کنند هرشد گیاه، هر کدام در سه سطح شامل NAA ،BAP و شاهد بدون مصرف و چهار ژنوتیپ کنجد (رقم مغان، رقم کرج، توده محلی بافت و سیرجان) که به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردیدند محلول پاشی برگ ها با BAP و NAA به ترتیب با غلظت های 30pmm و 200pmm در شروع گلدهی انجام گردید . نتایج تجزیه واریانس نشان داد که گیاهان تیمار شده با NAA و BAP از نظر عملکرد و برخی صفات دیگر بر گیاها ن شاهد برتری داشتند. نتایج نشان دهنده آثار اصلی و متقابل معن یدار در آزمایش برای عملکرد دانه می باشد به طوری که توده های بومی در مقایسه با ارقام اصلاحی با تیمار تنظیم کننده رشد گیاهی (PGR) برتری داشتند. همچنین ژنوتیپ های مختلف، اثر متقابل معنی داری از نظر درصد چربی و پروتئین دانه در اثرکاربرد تیمار نشان دادند. اجزاء عملکرد با عملکرد دانه همبستگی مثبت و معنی دار نشان دادند درحالیکه میزان پروتئین و چربی دانه با عملکرد همبستگی منفی و معنی دار داشتند. با اعمال تیمار بیشترین عملکرد دانه مربوط به توده های محلی سیرجان و بافت بود، ولی از نظر درصد چربی و پروتئین دانه، ارقام اصلاحی مغان و کرج برتری داشتند ، بنابراین با هدف استخراج روغن اعمال تیمار تنظیم کننده رشد بر ارقام اصلاح شده عملکرد روغن بالاتری را در پی خواهد داشت.
    کلید واژگان: اکسین, سایتوکنین, کنجد, (Sesamum indicum L, ) عملکرد
    Shiva Zaferanchi, Mehri Saffari, Vahidreza Saffari, Gh Mohammadi, Nejad
    Sesame is one of the most important oilseed tropical plants. In order to investigate the effect of two plant growth regulators, Naphtalene acetic acid (NAA) and Benzylamino purine (BAP) on yield, yield components, oil and protein content of sesame genotypes an experiment was carried out at the research farm, Shahid Bahonar University of Kerman in growing season 2006. The studied factors were two plants growth regulators BAP NAA each of which containing three levels as well as control with four sesame genotypes (cultivars of Moghan and Karaj , Baft and Sirjan landraces) which distributed randomly using factorial experiment in randomized complete block design with three replications. Foliage spray at 30 ppm and 200 ppm of NAA and BAP concentrations were carried out at the beginning of flowering stage. The results of analysis of variance showed that NAA and BAP treated plants showed a better performance in yield, yield components and some parameters. The results indicated significant main and interaction effects for seed yield in the experiment. land races were better than cultivars with hormonal treatment. Also different genotypes had interaction effects for seed oil and protein percentages using treatments Yield components had positive correlation with seed yield but seed protein and oil percentages had negative correlation with seed yield. Higher seed yield belonged to Sirjan and Baft landraces but Moghan and Karaj cultivars had higher seed oil and protein percentages. So cultivation of breeding cultivars using plant growth regulators can increase the oil product.
    Keywords: Benzyl Amino Purine, Naphthalene Acetic Acid, Sesame, yield
سامانه نویسندگان
  • وحیدرضا صفاری
    وحیدرضا صفاری
    دانشیار مهندسی علوم باغبانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال