به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب vahid zare-shahabadi

  • Kobra Moteabbed, Jafar Burromandpiroze *, Vahid Zare- Shahabadi, Soheil Sayyahi
    The interaction of acetaminophen drug by chitosan-capped gold Nanoparticles was investigated using a resonance Rayleigh scattering (RRS) spectroscopic technique. The standard deviation of (1.1 %), and detection limit of the method (0.5 ng mL-1 in time 6 min, 325 nm) were obtained for sensor level response chitosan-capped AuNPs with (97%) confidence evaluated. The results indicated that this method had good selectivity in the presence of coexisting compounds. The scattering intensity (ΔIRRS) was linearly dependent on acetaminophen drug concentration over the range (0.5 to 200.0 ng mL-1) with a determination coefficient (r) of 0.998. This method could be suitably used for analysis of acetaminophen drug in pharmaceutical, human fluid, and other drugs, and hospital samples.
    Keywords: Acetaminophen (AP) Drug, Chitosan-capped AuNPs, Determination, Human Fluid samples, Resonance Rayleigh Scattering (RRS) method.}
  • کبری متعبد، جعفر برومند پیروز*، وحید زارع شاه آبادی، سهیل سیاحی
    در این مطالعه، ما از سنسور نانو ذرات طلا با پوشش کیتوزان برای تعیین مقدار کمی داروی استامینوفن در ماتریس های مختلف مانند مایعات انسانی با روش اسپکتروفتومتری جنبشی استفاده کردیم. منحنی کالیبراسیون خطی در محدوده (05/0 تا 0/10میکروگرم در لیتر) بود. انحراف استاندارد (9/1 درصد)، و حد تشخیص روش (05/0 میکروگرم در لیتر، زمان 6 دقیقه و طول موج 325 نانومتر) برای سنسور نانو ذرات طلا با پوشش کیتوزان پاسخ سطح سنسور با اطمینان (95 درصد) ارزیابی شده به دست آمد. نتایج مشاهده شده مناسب بودن روش و حد تشخیص بسیار پایین برای اندازه گیری داروی استامینوفن را تایید کرد. روش معرفی شده برای اندازه گیری داروی استامینوفن در نمونه های واقعی مانند ادرار و خون استفاده شده می تواند برای سایر داروها و نمونه های بیمارستانی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: استامینوفن, کیتوسان, نمونه مایعات انسانی, اسپکتروفتومتری جنبشی}
    Kobra Moteabbed, Jafar Burromandpiroze *, Vahid Zare-Shahabadi, Soheil Sayyahi
    In this study, we used a prepared from chitosan-capped AuNPs for the determination of trace amount acetaminophen drug in various matrices such human fluids by kinetic spectrophotometric method. The calibration curve was linear in the range of (0.05 to 10.0 µg L−1). The standard deviation of (1.9%), and detection limit of the method (0.05 µg L−1 in time 6 min, 325 nm) were obtained for Sensor level response chitosan-capped AuNPs with (95%) confidence evaluated. Observed outcomes confirmed the suitability recovery, and a very low detection limit for measuring the acetaminophen drug. The method introduced to measure acetaminophen drug in real samples such as urine, and blood can be used for other drugs, and hospital samples.
    Keywords: Acetaminophen, Chitosan, Human Fluids, Kinetic Spectrophotometric}
  • سیده فاطمه موسوی، محمد علیمرادی، عباس شیرمردی*، وحید زارع شاه آبادی
    در این مطالعه یک الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوکامپوزیت کبالت- زیولیت برای اندازه گیری متیونین در مقادیر زیر میکرومولار در نمونه های حقیقی تهیه گردید. ویژگی های پاسخ الکتروشیمیایی متیونین به الکترود اصلاح شده در بافر بریتون- رابینسون در  به وسیله تکنیک های ولتامتری چرخه ای و ولتامتری پالسی تفاضلی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد فرایند الکترواکسیداسیون کاتیونهای کبالت در سطح الکترود اصلاح شده تحت کنترل نفوذ است. نتایج ریخت شناسی سطح نانوکامپوزیت بوسیله تکنیک های پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FESEM) و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس(EDX) صورت پذیرفت.اندازه ذرات کبالت- زیولیت، nm64-31 بدست آمد. الکترود اصلاح شده منحنی کالیبراسیون خطی مناسبی در محدوده غظت 3.5×10-7 تا    5.5×10-6مولار نشان داد. حد تشخیص الکترود 9.1×10-8 مولار می باشد.اثر فاکتورهای موثر بر روی پاسخ الکترودی نظیر ، مقدار اصلاحگر، نوع الکترولیت و سرعت اسکن مورد مطالعه قرار گرفت. این الکترود بصورت موفقیت آمیزی برای تعیین متیونین در نمونه های سرم بکار گرفته شد. از ویژگی های این سنسور می توان به مواردی همچون قیمت پایین، سادگی تهیه، پاسخ سریع، پایداری خوب و انتخابگری، محدوده خطی وسیع، حد تشخیص کم و تکثیرپذیری بالا اشاره کرد.
    کلید واژگان: الکترود خمیر کربن, نقره - زیولیت, ولتامتری پالسی تفاضلی, تریپتوفان}
    Seyedeh-Fatemeh Mousavi, Mohammad Alimoradi, Abbas Shirmardi *, Vahid Zare-Shahabadi
    A cobalt-zeolite (CoY) nanocomposite was prepared and used as a modifier for construction of a carbon paste electrode (CoY/CPE) and it was applied for the determination of Methionine (Met). The surface morphology of the nanocomposite was characterized by X-ray diffraction(XRD), field emission scanning electron microscopy(FESEM), Energy dispersive X-ray analysis(EDX). Particle size of the prepared CoY was in the range between 31 nm and 64 nm. Electrochemical response characteristics of the modified electrode toward Met. were investigated by Cyclic Voltammetry(CV) and Differential Pulse Voltammetry(DP) in a 0.1 M phosphate buffer pH 6.2. A possible mechanism was proposed for the electrochemical response of the electrode toward Met. The electrode showed a suitable linear calibration curve in the concentration range of 3.5×10-7 – 5.5×10-6 mol L-1. The detection limit of the electrode(LOD) and quantification (LOQ) were calculated 9.1×10-8 mol L-1 and 1.3×10-7 mol L-1. Effect of different factors on the response of the electrode such as pH, modifier, electrolyte and scan rate was also studied. It was successfully applied for the determination of Met in serum samples. also the amount of %RSD for evaluation of repeatability and reproducibility of the proposed sensor was obtained 0.13%.
    Keywords: Methionine, Co-Zeolite, amino acid, Deferential pulse, Voltammetry}
  • حسین سیدکلال*، سمیه اسدی، وحید زارع شاه آبادی، سید ابراهیم موسوی، محمدرضا الماسیان، علیرضا خانچی، محمد تقی اف

    به دلیل سمیت بالای توریم، تعیین مقدار دقیق و جداسازی آن در پسماندهای هسته ای، امری ضروری است. در این پژوهش، یون های توریم به وسیله ی رزین های تبادل یون XAD-7 که با دو ترکیب فسفاتی TOPO (3-اکتیل فسفین اکسید) وT2EHP (3-2-اتیل هگزیل فسفات) آغشته و اصلاح شده بودند، در یک سیستم ناپیوسته مورد جذب قرار گرفتند. تاثیر پارامترهای مهم و موثر بر فرآیند جذب از جمله pH ، زمان، دما و وجود یون های مزاحم و همچنین اثر شوینده ی مناسب برروی میزان واجذبی بررسی و ارزیابی شد. روابط ترمودینامیکی و چندین مدل جذب هم دما از جمله فروندلیش، لانگمویر ،تمکین و ردلیش-پترسون برای توصیف تعادل جذب بررسی شدند. بررسی ساختار جاذب اصلاح شده با روش های طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) و آنالیز توزین حرارتی (TGA) صورت گرفت. واکنش جذب به صورت خودبخودی (منفی بودن تغییرات انرژی آزاد گیبس) انجام می شود و همچنین یک فرایند گرمازا (منفی بودن تغییرات آنتالپی) می باشد. مدل های جذب هم دما، مدل ردلیش- پترسون غیرخطی بهترین نتیجه داشت.

    کلید واژگان: جذب سطحی, رزین XAD-7, آغشته سازی, ترکیبات فسفاتی}
    Hossein Sid Kalal *, Somayeh Asadi, Vahid Zare Shahabadi, Seyed Ebrahim Mousavi, MohammadReza Almasian, Alireza Khanchi, Mohammad Taghiof

    In this study, thorium ions were adsorbed in a batch system by Amberlite XAD-7 ion exchange resin impregnated with phosphate compounds such as TOPO (tri-octylphosphine oxide) and T2EHP (tri-2-ethylhexyl phosphate). The effect of important parameters on the adsorption process such as pH, time, temperature and the presence of interfering ions, as well as the effect of appropriate detergent on desorption, was investigated and evaluated. Thermodynamic relationships and several isothermal adsorption models including Freundlich, Redlich-Peterson, Langmuir and Temkin were investigated to describe the adsorption equilibrium. The structure of the modified adsorbent was investigated by infrared (IR) spectroscopy and thermal gravimetric analysis (TGA) methods. Based on the results obtained from the tests of thorium adsorption on XAD-7 resins impregnated with phosphate compounds, it was concluded that the adsorption reaction is a spontaneous (negative Gibbs free energy changes) and an exothermic process (negative enthalpy changes). Among the isothermal adsorption models, the nonlinear Redlich-Peterson model had the best result at 35 °C.

    Keywords: “Adsorption”, “XAD-7”, “Impregnation”, “Phosphate compounds”}
  • علی جلالی فر، وحید زارع شاه آبادی، سهیل سیاحی*

    امروزه استفاده از جاذب های مغناطیسی و به دنبال آن جداسازی مغناطیسی آلاینده ها از فاضلاب های صنایع، به دلیل سادگی، هزینه کم و سرعت بالا بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. از این رو هدف از انجام مطالعه حاضر، سنتز نانوکامپوزیت مغناطیسیPANIL / Fe3O4و استفاده از آن به عنوان یک جاذب مغناطیسی برای حذف استایرن از فاضلاب صنعتی بود. به منظور شناسایی جاذب آنالیزهای VSM، EDAX، FT-IR و SEM انجام شد. اثر متغیرهای مستقل از جمله pH، زمان تماس، مقدار جاذب و غلظت اولیه استایرن بر عملکرد پاسخ (راندمان حذف استایرن) با روش سطح-پاسخ بر مبنای طراحی CCD مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز واریانس (ANOVA) به عنوان روش آماری آنالیز پاسخ ها، استفاده شد. مدل پیشنهادی برای راندمان حذف استایرن از نظر آماری در سطح اطمینان 94 درصد معنی‎دارر و ضعف برازش مدل پیشنهادی در سطح اطمینان 94 درصد بی‎معنی (804/0=P)، راندمان حذف استایرن تابع pH، زمان تماس، مقدار جاذب و غلظت اولیه استایرن بود و همچنین راندمان حذف استایرن در شرایط بهینه برای متغیرهای ذکر شده به ترتیب (زمان تماس 5 دقیقه، pH 6، غلظت اولیه استایرن ppm 40 و مقدار جاذب g 08/0) برابر 96 درصد تعیین گردید. فرآیند جذب سطحی تحت شرایط آزمایشگاهی ذکر شده یک روش کارآمد برای حذف استایرن از محلول‎های آبی می‎باشد. طراحی آزمایش به روش بهینه CCD می‎تواند با کاهش تعداد آزمایش‎ها بهترین شرایط حذف استایرن را تامین نماید. مدل های سینتیکی درجه اول و درجه دوم مورد بررسی قرارگرفت، که مدل شبه درجه دوم (99/0=2R) بیشترین تطبیق را با داده های آزمایشگاهی از خود نشان داد. پارامترهای جذبی استایرن با بهره گیری از سه مدل همدمای جذب تمکین، لانگمویر و فروندلیچ مورد ارزیابی قرار گرفت. با در نظر گرفتن همزمان دو معیار ضریب همبستگی، مدل تمکین (99/0=2R) بهترین برازش را به داده های جذبی نشان داد.

    کلید واژگان: استایرن, نانوکامپوزیت مغناطیسیPANIL, Fe3O4, CCD, RSM, پساب}
    Ali Jalalifar, Vahid Zare Shahabadi, Soheil Sayyahi *

    In this study, the application of adsorption process in the treatment of wastewater containing styrene has been evaluated and for optimizing process conditions, the surface response method (RSM) has been used. In this method, the experiments were performed on the basis of the central combination design, based on the change in contact time, pH, initial concentration of styrene and the amount of adsorbent as an effective factor in removal of styrene. In the first section, the PANIL/Fe3O4 nanoparticle absorbent was used to detect adsorbent analyzes of VSM, EDX, FT-IR and SEM. Analysis of variance shows that the obtained relationship to remove styrene has the ability to match the experimental data to 0.949. The best conditions for removal of styrene, contact time of 5 minutes, pH 6, initial concentration of styrene 40 ppm, and adsorbent content of 0.08 g were obtained. First-order and quadratic kinetic models were investigated, which showed that the pseudo-second-order model (R2=0.99) showed the highest correlation with experimental data. The absorption parameters of styrene were evaluated using three models of Tamkin, Langmuir and Freundlich absorption symmetry. Considering simultaneously the two correlation coefficients, the Tamkin model (R2=0.99) showed the best fit to the absorption data.

    Keywords: Styrene, PANIL, Fe3O4 nanocomposite absorbent, surface reaction method, Adsorption}
سامانه نویسندگان
  • دکتر وحید زارع شاه آبادی
    زارع شاه آبادی، وحید
    هیات علمی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال