vartan simmonds
-
مقدمه
اندیس مس نیاز در 25 کیلومتری غرب مشکین شهر و شرق زون کانه زایی قره داغ قرار دارد. از نظر زمین شناختی، نفوذ توده های آذرین الیگومیوسن در درون واحدهای پالئوسن-ائوسن موجب رخداد دگرسانی و کانه زایی شده است. واحدهای سنگی این منطقه شامل باتولیت Ι و ΙΙ (گرانودیوریت خانباز و گرانودیوریت خانکندی)، کوارتزمونزونیت/ کوارتزمونزودیوریت نیاز و واحدهای برشی و کانه دار ریوداسیتی است.
مواد و روش هادر این پژوهش به ویژگی های زمین شناسی، دگرسانی، کانه زایی و شرایط فیزیکوشیمیایی سیال کانه ساز این کانسار پرداخته می شود. در این راستا، مطالعات زمین شناسی، مطالعه و نمونه برداری از زون های دگرسان، کانی سازی شده و مغزه های حفاری صورت گرفته و 23 نمونه به روش XRF، 18 نمونه به روش ICP-OES مورد آنالیز قرار گرفته و مطالعات ریز دماسنجی میانبارهای سیال بر روی 8 نمونه رگه ای انجام شده است.
نتایج و بحث:
واحدهای نفوذی ماهیت کالک آکالن با پتاسیم بالا تا شوشونیتی داشته و ویژگی های ژئوشیمیایی عناصر کمیاب در آنها حاکی از تشابه با ماگماهای مرتبط با فرورانش است. آنومالی منفی عناصر Ti و Nbدر این سنگ ها می تواند به دلیل ماگماتیسم مرتبط با فرآیند فرورانش و همچنین پایداری فازهای حاوی این عناصر در طی ذوب بخشی و یا جدایش آنها در طی فرآیند تفریق باشد. غنی شدگی عناصر Pb, La, K, U, Th و تهی شدگی عناصر Sr, Ti, Nb را می توان به آلایش پوسته ای نسبت داد. دگرسانی های هیپوژن در نیاز شامل انواع پتاسیک، فیلیک، پروپیلیتیک و آرژیلیک حدواسط می باشند. کانی سازی در طی حداقل سه مرحله کانی زایی پیشین، میانی و پسین رخ داده است. براساس مینرالوژی و توالی پاراژنتیکی حداقل پنج نوع رگچه در کانسار نیاز قابل تشخیص می باشند. رگچه های گروه A حاوی کوارتز+پیریت+کالکوپیریت+مگنتیت، رگچه های گروه B نیز در زون های دگرسانی پتاسیک و فیلیک حضور داشته، رگچه های گروه C، عمدتا در مرحله کانه زایی میانی تشکیل شده، رگچه های گروه D اکثرا در زون دگرسانی فیلیک مشاهده می شوند که در مراحل میانی و پایانی فعالیت های گرمابی تشکیل شده و رگچه های گروه E تقریبا فاقد کانی های سولفیدی بوده و عمدتا دارای کانی های روشن (کوارتز و/یا کلسیت) ± تورمالین هستند و اکثرا در زون دگرسانی پروپیلیتیک حضور دارند. چهار نوع میانبار سیال شامل تک فاز بخار، دو فازی غنی از مایع، دو فازی غنی از بخار و چند فازی حاوی فازهای جامد در رگچه های کوارتزی کانسار نیاز وجود دارند. بررسی دماهای همگن شدن در زون های دگرسانی نشان می دهد که بیشترین فراوانی دماهای همگن شدن در زون پتاسیک در بازه C° 360-280، در زون فیلیک در دو بازه C° 300-280 و C° 355-320 و در زون پروپیلیتیک در بازه C° 190-170 قرار دارند.
نتیجه گیریپترولوژی و پتروژنز واحدهای آذرین میزبان، کانی شناسی، دگرسانی گرمابی در محدوده نیاز موید کانی سازی نوع مس پورفیری در این محدوده می باشد. کانی سازی سولفیدی اصلی شامل پیریت، مولیبدنیت، کالکوپیریت، اسفالریت و گالن به صورت رگه/رگچه ای می باشد. نتایج ریزدماسنجی سیالات درگیر نشانگر محدوده دمای همگنش 170-360 درجه سانتیگراد و محدوده شوری 60- 2/0 درصد وزنی معادل نمک طعام می باشد. جوشش و سرد شدن ساده سیالات کانه ساز، فرآیندهای اصلی در نهشت کانه های کانسنگی بوده اند.
کلید واژگان: دگرسانی, مس پورفیری, مشگین شهر, میانبار سیال, نیازIntroductionThe Niaz Cu prospect is located 25 km west of Meshkinshahr, east of the Qaradagh metallogenic zone. The intrusion Oligo-Miocene magmatic bodies into the Paleocene-Eocene rock units has led to alteration and mineralization. The rock units of this area include batholiths Ι and ΙΙ (Khanbaz granodiorite and Khankandi granodiorite), Niaz quartz-monzonite/ quartz-monzodiorite and ore-bearing rhyodacite breccia.
Materials and MethodsIn this research, the geological features, alteration, mineralization and physicochemical conditions of mineralizing fluids have been studied. In this regard, sampling from altered, mineralized zones and drilling cores were carried out and 23 samples were analyzed by XRF and 18 samples by ICP-OES methods and microthermometric measurements were performed on 8 doubly-polished thin sections.
Results and DiscussionThe intrusive units have high-K calc-alkaline to shoshonitic nature, and the geochemical characteristics of their trace elements indicate similarities with subduction-related magmas. The negative anomaly of Ti and Nb in these rocks can be due to the magmatism related to the subduction processes, as well as the stability of the phases containing these elements during partial melting or their separation during the differentiation process. The enrichment of Pb, La, K, U, and Th elements and the depletion of Sr, Ti, and Nb can be attributed to crustal contamination. Hypogene alterations at Niaz include potassic, phyllic, propylitic and intermediate argillic types. Mineralization has occurred during early, middle, and late stages. Based on the mineralogy and paragenetic sequence, at least five types of veins/veinlets can be distinguished in Niaz deposit. Group A veinlets contain quartz+pyrite+chalcopyrite+magnetite, group B veins are also present in the potassic and phyllic alteration zones, veinlets of group C are mainly formed in the middle stage of mineralization, group D veins are mostly observed in the phyllic alteration zone, which are formed in the middle and later stages of hydrothermal activities and group E veins are almost devoid of sulfide minerals and mainly contain bright-color minerals (quartz and/or calcite)±tourmaline and are mostly present in the propylitic alteration zone. Studies on fluid inclusions (FIs) within the quartz veinlets showed that there are four types of FIs at room temperature, (1) mono-phase vapor, (2) liquid-rich 2-phase, (3) vapor-rich 2-phase, and (4) multi-phase solid containing daughter solid phases. The ranges of FIs are about 280-360°C in the potassic, 280-360°C and 280-300°C in phyllic and 170-330°C in propylitic alteration zones.
ConclusionThe petrology and petrogenesis of magmatic host rocks, mineralogy, hydrothermal alteration in the Niaz area testify to a porphyry-type Cu mineralization. The main sulfide mineralization includes vein-type pyrite, molybdenite, chalcopyrite, sphalerite and galena. Fluid inclusion microthermometry results show a Th range of 170-360 °C and salinity values of 0.2-60 wt%NaCl equiv., corresponding to the ranges of porphyry Cu deposits. Boiling and simple colling of ore-bearing fluids were the main processes for ore precipitation.
Keywords: Alteration, Porphyry Cu, Meshginshahr, Fluid inclusion, Niaz -
نشریه علوم زمین، پیاپی 123 (بهار 1401)، صص 119 -136
محدوده ساریخانلو در شمال غرب مشگین شهر قرار دارد. واحد های آذرین منطقه شامل توالی های آذرآواری پالیوسن-ایوسن و واحد های آتشفشانی آندزیت-بازالتی است. واحد های سنگی منطقه سرشت کالک آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی و ماهیت متاآلومینوس دارند، که در موقعیت تکتونیکی بالا آمدگی پس از برخورد تشکیل شده اند. فعالیت سیستم گرمابی در این منطقه منجر به تشکیل رگه ها و کلاهک های سیلیسی و انواع دگرسانی های پروپیلیتیک، فیلیک، سیلیسی و آرژیلیک (شامل حد واسط و پیشرفته) شده است. کانه های فلزی تشکیل شده در کانسار ساریخانلو شامل پیریت، طلای آزاد، آرسنوپیریت و انواع اکسید-های آهن و به مقدار جزیی مالاکیت است که طی چهار مرحله کانه زایی تشکیل شده اند. عیار طلا در بیشتر نمونه های سطحی این کانسار در حد ppb650-300 می باشد که به شکل طلای آزاد همرشد با پیریت یا در پیریت های نسل دوم میزبانی می شود. مطالعات میانبارهای سیال نشان داد که دمای همگن شدن در رگه های سیلیسی بین oC 175 تا 355 است که با توجه به فشار پایین میانبارهای سیال (اغلب کمتر از40 بار) می تواند نشانگر دمای به دام افتادن سیال باشد. شوری میانبارهای سیال بین 2/0 تا 3 درصد وزنی معادل نمک طعام است. شرایط فیزیکوشیمیایی سیال کانه زا و مجموعه کانی های دگرسانی و سنگ میزبان آتشفشانی نشانگر شباهت کانسار ساریخانلو با کانسارهای اپی ترمال سولفیداسیون پایین می باشد.
کلید واژگان: ساریخانلو, دگرسانی گرمابی, اپی ترمال, میانبار سیالThe Sarikhanloo area is located within the Qaradagh metallogenic zone in northwest Meshgin Shahr. Igneous rocks cropped out in this area include successions of Paleocene-Eocene pyroclastic rocks (tuff and andesitic-dacitic lavas with intercalations of ignimbrite) and basaltic andesite lava flows. Igneous rocks show high-K calc-alkaline to shoshonitic nature and are mainly metaluminous, formed in a post-collisional uplift tectonic setting. Hydrothermal activities in this area brought about formation of vast silicic veins and caps, along with silicic, propylitic, phyllic (non-pervasive) and intermediate argillic alterations around the veins, as well as intermediate to advanced argillic alteration halos at the margins of silicic caps. Ore minerals in the silicic veins includes pyrite, arsenopyrite and Fe-oxides, accompanied by minor malachite, formed during four mineralization stages. Fluid inclusion studies indicate that the homogenization temperature of fluid inclusions ranges from 175 to 355 °C, considering the low pressure of fluid inclusions (≤ 0-40 bars), can signify the fluid temperature at the time of entrapment. The estimated salinity values are between 0.2 and 3 wt% NaCleq.
Keywords: Sarikhanloo, Hydrothermal alteration, Epithermal, Fluid inclusion -
زمینه و هدف
در سال های اخیر، سطح آب دریاچه ارومیه، به طور فزاینده ای کاهش یافته و حجم عظیمی از رسوبات و نمک در بستر آن برجای مانده است. با توجه به زمین شناسی اطراف دریاچه و نیز پساب ها و فاضلاب هایی که به دریاچه وارد شد ه اند، عناصر مضری وارد آب دریاچه شده است. با پس روی دریاچه آلودگی های مجتمع در آب، به رسوبات و نمک های بستر دریاچه منتقل شده است که در صورت تبدیل احتمالی این رسوبات و نمک های حاوی عناصر خطرناک به ریزگرد، مناطق اطراف را تحت تاثیر قرار خواهند داد. در این مطالعه، محتوای فلزات مضر سنگین (As، Cr، Ni، Cu، Pb، Zn، Co، Mn، V، Cd و Hg) و مواد رادیواکتیو (Th و U) در رسوبات و نمک های بستر دریاچه ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفت. هدف از این پژوهش، شناسایی و مطالعه منشا آلودگی عناصر مضر موجود در رسوبات و نمک های برجای مانده در بستر خشک شده قسمت نیمه شرقی و میان گذر دریاچه ارومیه می باشد.
روش بررسیجهت بررسی، نمونه برداری از رسوبات و نمک های سطحی دریاچه، از قسمت شرقی و میان گذر دریاچه صورت گرفت و نمونه ها مورد ارزیابی ژیوشیمیایی و آنالیز آماری قرار گرفتند.
یافته هامقایسه نتایج غلظت های به دست آمده با متوسط پوسته ای نشان داد که عناصر As، Cu، Ni،Co ، Hg، Cd، Th و U در منطقه بیش تر از متوسط پوسته ای هستند.
بحث و نتیجه گیریعناصر مورد مطالعه با ارزیابی های آماری هم چون ضریب همبستگی، تحلیل خوشه ای و تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از هر سه روش تاییدکننده یکدیگر بود. طبق این نتایج، منشا عناصر U و Hg، زمین شناسی و منشا سایر عناصر انسانی می باشد. منابع اصلی آلودگی انسانی ناشی از پساب ها و فاضلاب های شهری و صنعتی مناطق اطراف دریاچه می باشند.
کلید واژگان: دریاچه ارومیه, ضریب همبستگی, تحلیل خوشه ای, تحلیل عاملی, فلزات سنگینBackground and ObjectiveIn recent years, the water level of Lake Urmia has been increasingly reduced and a huge amount of sediment and salt has remained in its bed. Due to the geology around the lake as well as the effluents and sewage that have entered the lake, harmful elements have entered the lake water. With the regression of the lake, the complex contaminants in the water have been transferred to the sediments and salts of the lake bed, which in case of possible conversion of these sediments and salts containing hazardous elements into fine dust, will affect the surrounding areas. In this study, the content of heavy harmful metals (As, Cr, Ni, Cu, Pb, Zn, Co, Mn, V, Cd and Hg) and radioactive materials (Th and U) in sediments and salts of Lake Urmia were evaluated. . The purpose of this study is to identify and study the source of contamination of harmful elements in sediments and residual salts in the dried bed of the semi-eastern part and between the passage of Lake Urmia.
MethodTo investigate, sampling of sediments and surface salts of the lake was done from the eastern and middle part of the lake and the samples were geochemically evaluated and statistically analyzed.
FindingsComparison of the results of the obtained concentrations with the average crust showed that the elements As, Cu, Ni, Co, Hg, Cd, Th and U in the region are more than the average crust.
Discussion and ConclusionThe studied elements were examined by statistical evaluations such as correlation coefficient, cluster analysis and factor analysis. The results of all three methods were consistent with each other. According to these results, the origin of U and Hg elements is geology and the origin of other human elements. The main sources of human pollution are from urban and industrial effluents and sewage in the areas around the lake.
Keywords: Urmia Lake, Correlation coefficient, cluster analysis, Factor analysis -
Mn-bearing veins of Jonub -ESehchangi are located 200 km southwest of Birjand, Southern Khorasan province (east of Iran). These veins are hosted by andesitic rocks of Eocene to Oligocene ages. Ore minerals identified by XRD method and mineralographic studies and are Pyrolusite, cryptomelane, psilomelane, hollandite, hematite and goethite, displaying colloform and open-space filling textures. Gypsum, halite, barite, carbonate and silica are the gangue minerals. Alteration zones, specifically argillic alteration zone, are developed along the vein within the andesitic wall rocks. Based on the mineralogical and geochemical data, the primary manganese minerals were Mn oxides and hydroxides, which have gradually been converted to psilomelane and hollandite, and finally pyrolusite. The average grade of Mn within the veins is 38.61%. Considering the average Mn/Fe ratio (about 48.55) in the Mn-bearing veins, as well as the positive correlation of Sr, U and Ba with Mn mineralization in this area show hydrothermal origin.Keywords: Mn vein, Jonub, E Sehchangi, Andesite, Pyrolusite, Psilomelane, Argillic alteration
-
رگه های منگنزدار بشگز در 45 کیلومتری شمال شرق بیرجند، خراسان جنوبی و در شرق ایران قرار گرفته اند. این رگه ها به ضخامت 1/0 متر تا 5/1 متر و طول 4-7 متر به صورت نا هم شیب در حجم وسیعی از سنگ های آتشفشانی-آذراواری منسوب به پالئوژن (ائوسن-الیگوسن) قرار دارند. سنگ میزبان رگه های منگنز، توف های با ترکیب ریوداسیتی- داسیتی است، کانی های منگنز در منطقه ی برشی و لاپیلی توف با قطعات آندزیتی نیز دیده می شوند. عیار منگنز در رگه- رگچه ها به %45
می رسد. کانه های اصلی پیرولوسیت، کریپتوملان و پسیلوملان است، کانی های کانسنگی بافت های کلوفورم و پرکننده فضای خالی را نشان می دهند. مهم ترین باطله سیلیس های بی شکل هستند، مقدار سیلیس بین %41/2 در رگه منگنز تا %98/20 در منطقه ی سیلیسی می رسد. براساس یافته های کانی شناسی و ژئوشیمیایی، چگونگی تشکیل کانی های منگنز بدین صورت است که نخست اکسی هیدروکسیدهای منگنز بی شکل بوجود می آیند و به مرور پسیلوملان پسین پیرولوسیت تشکیل می شوند. با توجه به میانگین نسبت Mn/Fe در رگه های منگنز دار بشگز که 31/26 است و افزایشZn، U، Sr، Ba همراه با افزایش Mn در رگه ها، بیانگر تشکیل منگنز به صورت گرماب و رورانده بوده استکلید واژگان: منگنز, پیرولوسیت, پسیلوملان, سیلیس بی شکل, خراسان جنوبیThe Beshgaz manganese-bearing veins are located in ~45 km northeast of Birdjand, South-Khorasan, and east of Iran. These veins with 0.1-1.5 m thickness and 4-7 m length are engulfed discordantly within Paleocene (Eocene-Oligocene) volcanic-pyroclastic rocks. The host of Mn-bearing veins are dacite to rhyo-dacite tuff, lapilli tuff with andesitic and andsi-basaltic fragments in shear zones. The Mn grade reaches up to 45% in the vein/veinlets. The major Mn ore minerals are pyrolusite, cryptomelane, and psilomelane. Ore minerals showing colloform and open-space filling textures. Amorphous silica is the principal gangue mineral in the Mn ores and the SiO2 content of these veins vary from 2.41 in Mn-bearing veins to 20.98 % in silicic zone. Based on mineralographic and geochemical data, the Mn ores were preliminarily precipitated as amorphous Mn-oxide and hydroxide gels, and gradually psilomelane and then pyrolusite were developed in expense of the primary amorphous minerals. The average ratio of Mn/Fe in Beshgaz manganese-bearing veins is 26.31 and positive correlation of manages with Ba, Sr, U, and Zn in Mn-bearing veins indicate that these veins have formed as epigenetic by hydrothermal fluids.Keywords: manganese, Pyrolusite, Psilomelane, Amorphous silica, South-Khorasan
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.