به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

yazdan yarahmadi

  • زینب حاجی زاده، رضا قضاوی*، یزدان یاراحمدی

    امروزه صنعت گردشگری طبیعی به عنوان یکی از مهم ترین راه های توسعه و منابع پایدار درآمد در جهان و در سطح حوزه های آبخیز به شمار می رود. اگر درست مدیریت شود می تواند باعث افزایش درآمد آبخیزنشینان و کاهش فشار ناشی از برداشت از منابع طبیعی شود. حوزه آبخیز سنگ تراشان  واقع در شهرستان خرم آباد دارای بستری مناسب برای گردشگری و افزایش درآمد منطقه است. هدف از این  تحقیق شناسایی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) موجود برای توسعه گردشگری منطقه و ارایه استراتژی های مناسب است. جهت انجام این مطالعه، ابتدا بر اساس اطلاعات پایه موجود در منطقه و با نظرخواهی از مدیران و ذینفعان، لیستی از نقاط قوت و ضعف همچنین فرصت و تهدید منطقه تهیه شد و در اختیار 30 نفر از کارشناسان و آبخیزنشینان قرار داده شد تا ضریب اهمیت و رتبه هر مورد مشخص شود. سپس عوامل داخلی و عوامل خارجی با استفاده از مدل SWOT مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و برای انتخاب بهترین استراتژی توسعه گردشگری در منطقه، از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که استراتژی های محافظه کارانه (WO) مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه گردشگری سنگ تراشان می باشند.

    کلید واژگان: آموزش, اکوتوریسم, چشم اندازهای طبیعی, ماتریس برنامه ریزی, محیط زیست
    Zeynab Hajizade, Reza Ghazavi*, Yazdan Yarahmadi

    Improvement of the natural tourism industry is considered as an important way for sustainable development of watersheds. Ecotourism should increase watershed income and consequently reduce the pressure caused by harvesting of natural resources. Sangtarashan watershed located in Khorramabad city, is a suitable area for tourism development. The main aim of this study was to identify the internal (strengths and weaknesses) and external factors (opportunities and threats) of the study area available for the development of regional tourism and present appropriate strategies. To conduct this study, first, based on the basic information available in the region and with the opinion of managers and stakeholders, a list of strengths and weaknesses as well as opportunities, opportunities and threats of the region was prepared and provided to experts and watershed residents to determine the importance and rank of each case to be determined. Then, internal and external factors were analyzed using SWOT model. The Quantitative Strategic Planning Matrix (QSPM) was used to select the best strategy for tourism development in the region. According to the results conservative strategies (WO) are the most appropriate strategies for development of Sangtarashan tourism.

    Keywords: Ecotourism, Environmental, Natural landscapes, Planning matrix, Training
  • یزدان یاراحمدی*، رضا قضاوی، هدی قاسمیه
    مقدمه و هدف

    شبیه سازی در آبخیزهای شهری با توجه به مشکلات مدیریت منابع آب از جمله سیلاب و مهار آلودگی اهمیت یافته اند. بنابراین، در سال های اخیر رویکرد مهندسان به سمت و سوی نرم افزار های کامپیوتری برآورد و شبیه سازی رواناب است. تاکنون نرم افزار های بارش-رواناب فراوانی با قابلیت ها و پیچیدگی های مختلفی برای پیش بینی سیلاب توسعه یافته و به کار برده شده اند. رویکرد این پژوهش شبیه سازی رواناب سطحی و مشخص کردن گره های سیل گیر و بحرانی تحت تاثیر تغییر اقلیم و تعیین کارایی شبکه ی زهکشی سطحی غرب منطقه شش شهرداری تهران است.

    مواد و روش

    این پژوهش شامل دو بخش آب شناسی و آب جریان (هیدرولیکی) است. در بخش آب شناسی پس از محاسبه ی زمان تمرکز، به منظور محاسبه ی شدت بارش طرح و برای تحلیل بارش های حداکثری برای تداوم های مختلف دوره ی پایه (2020-1980)، دوره ی آینده نزدیک (2050-2021) و آینده ی دور (2100-2051) و تهیه ی منحنی IDF در زمان و تداوم های مختلف براساس سناریوی RCP2.6 و  RCP8.5از رابطه ی آبخضر- قهرمان استفاده شد. در بخش آب جریان ارزیابی شبکه ی زهکشی و گره های سیل گیر در بخش غربی منطقه ی شش شهرداری تهران در دوره ی پایه (2020-1980) و تحت تاثیر تغییر اقلیم (2050-2021)، (2100-2051) در سناریوهای RCP 2.6 و RCP8.5 برای دوره ی بازگشت 25 و 50 ساله انجام شد.

    نتایج و بحث:

    نتایج این پژوهش نشان داد که اندازه های شدت بارش در تداوم های بارش و دوره های بازگشت مختلف هر سه سناریو در مقایسه با منحنی شدت - مدت فراوانی دوره ی پایه افزایش داشت. همچنین بیشترین شدت بارش در پایه ی زمانی کوتاه مدت افزایش یافت و با گذشت زمان از شدت بارش حداکثری کاسته شد. منحنی های IDF تحت تاثیر بارش های کوتاه مدت بود. نتایج به دست آمده از واسنجی مدل نشان داد که شبیه سازی آبدهی در پنج رخداد بررسی شده ی بارش ، بین داده های مشاهده شده و شبیه سازی شده انطباق خوبی است. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که درصد مناطق نفوذناپذیر بیشترین تاثیر را بر تغییر آبدهی اوج خروجی داشتند. نتایج ارزیابی گره های سیل گیر نشان داد تعداد گره های سیل گیر در دوره ی پایه (2020-1980) و تحت تاثیر تغییر اقلیم سناریوی RCP2.6 وRCP8.5 (2021-2050) برای دوره ی بازگشت 25 ساله به ترتیب 7، 10 و 12 بود. تعداد گره های سیل گیر در دوره ی پایه (2020-1980) و تحت تاثیر تغییر اقلیم سناریوی RCP2.6 و RCP8.5  (2051-2100) برای دوره ی بازگشت 50 ساله نیز به ترتیب 9، 14 و 17 بود.

    نتیجه گیری و پیشنهادها:

    نتایج این پژوهش نشان داد که تعداد گره های سیل گیر آبخیز در دوره ی بازگشت 25 ساله در مقایسه با دوره ی بازگشت50 ساله در هر دوره افزایش داشته است. در منطقه ی پژوهش با توجه به شناسایی گره های بحرانی می توان با اعمال روش های نوین مهار رواناب شهری مانند ایجاد سطوح نفوذپذیر، جوی باغچه، چاهک های جذبی، آبگیرها و حوضچه های ذخیره ، رواناب را در منشا مهار کرد تا اندازه ی حجم و آبدهی اوج در پایین دست کاهش یابد و احتمال رخداد آبگرفتگی و بالازدگی به حداقل برسد. از آنجایی که درصد مناطق نفوذناپذیر در منطقه ی بررسی شده زیاد است از این رو توصیه می شود در مواقع بارندگی در محل گره های فوق بحرانی ابعاد کانال ها به منظور عبور سیلاب افزایش پیدا کند و توانایی هدایت رواناب بیش تری داشته باشد و اندازه ی آبدهی اوج رواناب کاهش یابد.

    کلید واژگان: تغییر اقلیم, سناریو, صحت سنجی, واسنجی
    Yazdan Yarahmadi *, Reza Ghazavi, Hoda Ghasemiyeh
    Introduction and Objective

    Urban watersheds have become important due to the problems related to water resources management, including floods and pollution control. Therefore, the approach of engineers in recent years is toward computer software for estimating and simulating runoff. So far, many rainfall-runoff software with different capabilities and complexity have been developed and used for flood forecasting. The approach of the current research is to simulate the surface runoff and to identify the flood and critical nodes under the influence of climate change and to determine the efficiency of the surface drainage network in the west of six districts of Tehran municipality.

    Materials and Methods

    This research includes two parts of hydrology and water flow. In the hydrological department, after calculating the concentration time, in order to extract the rainfall intensity of the plan and to analyze the maximum rainfall for different durations of the base period (1980-2020), the near future period (2021-2050) and the far future (2051-2100) and preparing the IDF curve at different times and durations, based on the RCP2.6 and RCP8.5 scenarios, the Abkhezer-Qahraman method was used. In the water flow section, the assessment of the drainage network and flood control nodes in the western part of the six municipalities of Tehran in the base period (1980-2020) and under the influence of climate change (2021-2050), (2051-2100) in the RCP 2.6 and RCP8.5 scenarios for the period 25 and 50 year returns were made.

    Results and Discussion

    The results showed that the values ​​of rainfall intensity in the duration of rainfall and different return periods in all three scenarios have increased compared to the frequency intensity curve of the base period, and the maximum rainfall intensity has increased in the short-term time base, and with the passage of time, the maximum rainfall intensity has decreased. and IDF curves are affected by short-term rainfall. The results of the model calibration showed that there is a good agreement between the observed and simulated data in the simulation of water runoff in the five investigated rainfall events. The results of the sensitivity analysis showed that the impervious areas have the greatest impact on the change of peak water discharge. The results of the evaluation of flood nodes showed that, for example, the number of flood nodes in the base period (1980-2020) and under the influence of climate change in the RCP2.6 and RCP8.5 scenarios (2021-2050) for the 25-year return period are 7, 10, and 12, respectively. The number of flood nodes in the base period (1980-2020) and under the influence of climate change scenario RCP2.6 and RCP8.5 (2051-2100) for the return period of 50 years are 9, 14 and 17, respectively.

    Conclusion and Suggestions :

    The results of this research showed that the number of flood catchment nodes in the basin increased in the 25-year return period compared to the 50-year return period in each period. According to the identification of critical nodes in the research area, by applying modern methods of urban runoff control, such as creating permeable surfaces and gardens, absorption wells and reservoirs and storage ponds, the runoff can be controlled at the source to reduce the volume and peak water in the downstream, so that the probability of occurrence Minimize flooding and flooding. Since the percentage of impervious areas in the study area is high, it is recommended to increase the dimensions of the channels in terms of the passage of flood during rains and to have the ability to direct more amount of runoff and reduce the amount of peak flow of runoff in the location of super critical nodes.

    Keywords: Climate change, scenario, Calibrate, Validate
  • یزدان یاراحمدی، رضا قضاوی*، هدی قاسمیه
    هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد شبکه ‏زهکشی و گره‏های سیل‏گیر در دوره پایه (1980 2020) و تحت تاثیر تغییر اقلیم برای دوره بازگشت‏های 25 و 50 ساله در قسمت مرکزی منطقه 6 تهران است. نتایج حاصل از واسنجی و صحت‏سنجی مدل نشان از انطباق مناسب بین داده‏های مشاهداتی و شبیه‏سازی شده را دارد، به‏ طوری ‏که مقدار ضریب (NS) در مرحله واسنجی برای رویداد اول تا سوم به‏ترتیب 77/0، 72/0 و 64/0 و این ضریب در مرحله اعتبارسنجی برای دو رویداد به‏ترتیب 72/0 و 70/0 به‏ دست آمد. پس از تایید دقت مدل، ارزیابی شبکه ‏زهکشی برای دوره بازگشت 25 و 50 ساله صورت گرفت. نتایج نشان داد با افزایش دوره بازگشت در دوره پایه و آینده در برخی مجاری سیلاب‏رو و گره‏های شبکه ‏زهکشی پرشدگی و سیلاب وجود دارد، طوری‏ که تعداد گره‏های سیل‏گیر در دوره پایه (1980 2020) و تحت تاثیر تغییر اقلیم سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 (2021 2050) برای دوره بازگشت 25 ساله به‏ترتیب 10، 13 و 15 است و تعداد گره‏های سیل‏گیر در دوره پایه (1980 2020) و تحت تاثیر تغییر اقلیم سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 (2051 2100) برای دوره بازگشت 50 ساله به‏ترتیب 12، 17 و 19 است. افزایش ابعاد کانال‏ها و اجرای روش‏های (LID) یک راه‏حل عملیاتی برای رفع مشکل بالازدگی است.
    کلید واژگان: تغییر اقلیم, رواناب‏ شهری, شبکه ‏زهکشی, واسنجی
    Yazdan Yarahmadi, Reza Ghazavi *, Hoda Ghasemiyeh
    The purpose of the current research is to evaluate the performance of the drainage network and flood control nodes in the base period (1980-2020) and under the influence of climate change for 25 and 50-year return periods in the central part of Tehran's sixth district. The results of calibration and validation of the model showed a good fit between the observational data and the simulation. So that the value of coefficient (NS) in the calibration stage for the first to third event is 0.77, 0.72 and 0.64 respectively and this coefficient was obtained in the validation stage for two events, 0.72 and 0.70, respectively. the drainage network was evaluated for the return period of 25 and 50 years for the base period and under the influence of climate change. The results showed that with the increase of the return period in the base period and in the future, there is overflow and flooding in some flood channels and nodes of the drainage network, so that the number of flood nodes in the base period (1980-2020) and under the influence of climate change scenario RCP2.6 and RCP8.5(2021-2050) for the 25-year return period is 10, 13 and 15 respectively. The number of flood nodes in the base period (1980-2020) and under the influence of climate change scenario RCP2.6 and RCP8.5(2051-2100) for the 50-year return period are 12, 17 and 19, respectively. Increasing the dimensions of channels and implementing methods (LID) is an operational solution to solve the problem of elevation.
    Keywords: climate change, Urban Runoff, drainage network, calibration
  • یزدان یاراحمدی*، رضا قضاوی، هدی قاسمیه

    هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد شبکه زهکشی و گره های سیل گیر در دوره پایه و تحت تاثیر تغییر اقلیم برای دروه بازگشت های 25 و 50 ساله در شرق منطقه شش تهران با استفاده از مدل SWMM و LARS - WG می باشد. پس از واسنجی مدل SWMM بر اساس وقایع بارش-رواناب مشاهداتی، نتایج واسنجی و صحت سنجی، تطابق بین داده های مشاهداتی و شبیه سازی شده را تایید کرد. به طوریکه مقدار ضریب (KGE) در مرحله واسنجی برای رویداد اول، دوم و سوم به ترتیب 70/0، 66/0 و 74/0 و این ضریب در مرحله اعتبار سنجی برای دو رویداد اندازه گیری شده به ترتیب 71/0 و 65/0 می باشد. شبیه سازی مدل برای دوره پایه و تحت تاثیر تغییر اقلیم با دوره بازگشت 25 و 50 ساله اجرا شد و نتایج نشان داد که تعداد گره های سیل گیر در دوره پایه (2020 - 1980) و تحت تاثیر تغییر اقلیم سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 (2050 - 2021) برای دوره بازگشت 25 ساله به ترتیب 16، 18 و 20 و تعداد گره های سیل گیر در دوره پایه (2020 - 1980) و تحت تاثیر تغییر اقلیم سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 (2100 - 2051) برای دوره بازگشت 50 ساله به ترتیب 20، 26 و 28 می باشد. بنابراین، نتایج مدل سازی نشان می دهد که سیستم جمع آوری رواناب سطحی منطقه پژوهش نیاز به بهسازی و اصلاح شیب معابر و ابعاد کانال ها برای انتقال رواناب ناشی از سیلاب را دارد.

    کلید واژگان: سیلاب شهری, SWMM, تغییر اقلیم, LARS - WG
    Yazdan Yarahmadi *, Reza Ghazavi, Hoda Ghasemiyeh

    The aim of the current research is to evaluate the performance of the drainage network and flood control nodes in the base period and under the influence of climate change for the 25 and 50-year return periods in the east of Tehran's sixth district using the SWMM and LARS-WG models. After calibrating the SWMM model based on observed rainfall-runoff events, the calibrating and validation results confirmed the agreement between the observed and simulated data. So that the value of the coefficient(KGE)in the calibration stage for the first, second and third event is 0.70,0.66 and 0.74 respectively and this coefficient in the validation stage for the two measured events is 0.71 and 0.65 respectively. The model simulation for the base period and under the influence of climate change was carried out with a return period of 25 and 50 years and the results showed that the number of flood nodes in the base period(1980-2020)and under the influence of climate change scenario RCP2.6 and RCP8.5(2021 - 2050)for the return period of 25 years, respectively 16,18 and 20 and the number of flood nodes in the base period(1980 - 2020)and under the influence of climate change scenario RCP2.6 and RCP8.5(2051 - 2100) for the return period of 50 years is 20,26 and 28 respectively. Therefore, the modeling results show that the surface runoff collection system of the research area needs to improve and modify the slope of the passages and the dimensions of the channels to transfer the runoff caused by the flood.

    Keywords: Urban flooding, SWMM, climate change, LARS - WG
  • یزدان یاراحمدی، رضا قضاوی، هدی قاسمیه

    در این پژوهش تغییرات منحنی شدت-مدت-فراوانی برای ایستگاه سینوپتیک مهرآباد تحت تاثیر تغییر اقلیم با استفاده از رابطه آبخضر-قهرمان مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات مربوط به پژوهش حاضر شامل دو دسته است: دسته اول، شامل داده‌های ساعتی بارش اندازه‌گیری شده به منظور استخراج منحنی‌هایIDF برای دوره‌ پایه (2020-1980) است. دسته دوم، شامل داده‌های روزانه بارش پیش‌بینی شده برای سال‌های آینده نزدیک (2050-2021) و آینده دور (2100-2051) است که این داده‌ها از خروجی مدل LARS به‌دست آمد. ابتدا با استفاده از نرم افزار EasyFit تجزیه و تحلیل آماری بر روی داده‌های مشاهداتی صورت گرفت و توزیع برتر (توزیع گمبل) انتخاب شد و منحنی IDF مربوطه برای دوره بازگشت مختلف استخراج گردید. برای استخراج منحنی‌های IDF تحت تاثیر تغییر اقلیم از مدل گردش عمومی جو - ES HadGEM از سری مدل‌های CMIP5 تحت سناریوهای انتشار RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 استفاده گردید. نتایج نشان داد که مقادیر شدت بارش در همه تداوم‌های بارش و دوره بازگشت‌های مختلف در هر سه سناریو نسبت به منحنی شدت-مدت-فراوانی دوره پایه افزایش داشته است و فقط برای آینده نزدیک (2050-2021) تحت سناریوی RCP 8.5 نسبت به دوره پایه روند کاهشی وجود خواهد داشت. به عنوان مثال تداوم چهار و 24 ساعت برای دوره بازگشت 10 ساله مقدار شدت بارش برای سناریوی RCP 2.6 و RCP 8.5 برای آینده دور (2100- 2051) به ترتیب 05/7، 1/7 و 56/2، 58/2 در حالی که برای دوره پایه (2020-1980) به ترتیب 71/6 و 44/2 می‌باشد که نشان دهنده افزایش شدت بارش حداکثری با افزایش دوره بازگشت است. حداکثر شدت بارش در پایه زمانی کوتاه مدت افزایش داشته و با گذشت زمان از شدت بارش حداکثری کاسته شده است و منحنی‌های IDF تحت تاثیر بارش‌های کوتاه مدت هستند.

    کلید واژگان: توزیع گمبل, منحنی IDF, تغییر اقلیم, منطقه شش شهرداری تهران, LARS - WG
    yazdan yarahmadi, reza qazavi, Hoda Ghasemieh

    In this research, the changes in the frequency intensity curve for the Zone No. 6 of Tehran municipality (Mehrabad synoptic station) under the influence of climate change were investigated by using the Abkhezr-Ghahreman relationship. The information related to the current research includes two categories: First category includes hourly rainfall data measured in order to derive IDF curves for the base period (1980-2020). The second category includes the predicted daily rainfall data for the near future (2021-2050) and the far future (2051-2100), which were obtained from the output of the LARS model. First, using EasyFit software, statistical analysis was done on the observational data and the best distribution (Gamble distribution) was selected and the corresponding IDF curves were extracted for different return periods. To extract the IDF curves under the influence of climate change, the general circulation model of the atmosphere HadGEM - ES from the series of CMIP5 models under RCP2.6, RCP4.5 and RCP8.5 emission scenarios was used. The results showed that the rainfall intensity in all rainfall interval duration and different return periods in all three scenarios have increased compared to the intensity duration frequency curve of the base period, and only for the near future (2021-2050) under the RCP 8.5 scenario, there is a decreasing trend compared to the base period will have. For example, interval duration of 4 and 24 hours for the return period of 10 years, the amount of precipitation intensity for the scenario RCP 2.6 and RCP 8.5 for the distant future (2051 -2100) is 7.05, 7.1 and 2.56, 2.58, respectively, while which for the base period (1980-2020) is 6.71 and 2.44, respectively, which indicates the increase in the intensity of maximum rainfall with the increase of the return period. It can be concluded that the maximum intensity of rainfall has increased in short-term time base and with the passage of time, the intensity of the maximum rainfall has decreased, and the IDF curves are affected by short-term rainfall.

    Keywords: Gamble Distribution, IDF Curve, Climate Change, District 6 of Tehran Municipality, LARS - WG
  • حسن ترابی پوده*، بابک شاهی نژاد، یزدان یاراحمدی، آزاده ارشیا

    شناسایی مناطق مستعد آب زیرزمینی به عنوان یکی از منابع مهم برای تامین آب آشامیدنی، کشاورزی، تنوع اکولوژیکی و صنایع مختلف از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب هر کشوری به ویژه کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. در این پژوهش، نقشه پهنه بندی آب زیرزمینی به منظور مدیریت و برنامه ریزی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل های WOE، SI و Shannonدر بستر ArcGIS10.5 در این منطقه ارایه شد. بدین منظور موقعیت جغرافیایی 624 چاه با دبی بیشتر از 10 مترمکعب بر ثانیه در منطقه به دو گروه واسنجی (70 درصد) و اعتبارسنجی (30 درصد) تقسیم شدند. در اجرای هر سه مدل از پارامترهای موثر در پتانسیل یابی آب زیرزمینی شامل: ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای زمین، زمین شناسی، کاربری اراضی، خاک شناسی، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله ازگسل، تراکم گسل، تراکم آبراهه و فاصله از آبراهه منطقه استفاده شد. همچنین برای اعتبارسنجی نتایج مدل ها از منحنی ROC در نرم افزار SPSSاستفاده شد. بیشترین صحت برای این منطقه به مدل شاخص آماری اختصاص داشت که مقدار AUCبرای این مدل، 5/84 درصد و بعد از آن به ترتیب مدل-های وزن شواهد با 6/81 و آنتروپی شانون با 6/80 درصد قرار دارند. بیش از 60 درصد منطقه دارای پتانسیل آب زیرزمینی متوسط تا خیلی زیاد است. مدل شاخص آماری برای این منطقه مناسب تر و با دقت خوب است. تعیین مناطق با پتانسیل بالای آب زیرزمینی با استفاده از روش های مذکور برای اجرای برنامه های مدیریتی، مناسب است.

    کلید واژگان: آب زیرزمینی, شاخص آماری, آنتروپی شانون, وزن شواهد, لنجانات
    Hasan Torabi Poodeh *, Babak Shahinejad, Yazdan Yarahmadi, Azadeh Arshia

    Identification of groundwater potential areas as one of the important sources for drinking water supply, agriculture, ecological diversity and various industries is one of the important and necessary issues in the management of water resources of any country, especially developing countries. In this study, a groundwater zoning map was presented to manage and plan groundwater resources using WOE, SI and Shannon models in ArcGIS10.5 in this area. For this purpose, the geographical location of 624 wells with a flow rate of more than 10 cubic meters per second in the region were divided into two groups: calibration (70%) and validation (30%). In implementing all three models, the effective parameters in groundwater potential identification include: height, slope, slope direction, land curvature, geology, land use, soil science, topographic moisture index, distance from fault, fault density, waterway density and Distance from the area waterway was used. Also, the ROC curve in SPSS software was used to validate the results of the models. The highest accuracy for this region was assigned to the statistical index model, the AUC value for this model is 84.5%, followed by evidence weight models with 81.6% and Shannon entropy with 80.6%, respectively. More than 60% of the area has moderate to very high groundwater potential. The statistical index model is more appropriate and accurate for this region. Determining areas with high groundwater potential using these methods is appropriate for implementing management programs.

    Keywords: Evidence weight, Groundwater, Lenjanat, Shannon Entropy, statistical index
  • حسن ترابی پوده*، حجت الله یونسی، حسین یوسفی، آزاده ارشیا، یزدان یاراحمدی

    تعیین پتانسیل منابع آب زیرزمینی به ویژه در کشورهای در حال توسعه از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب می شود. در این پژوهش، نقشه پتانسیل آب زیرزمینی به منظور مدیریت و برنامه ریزی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل وزن شواهد و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) در منطقه لنجانات اصفهان انجام شده است. به منظور واسنجی و اعتبارسنجی نتایج، موقعیت جغرافیایی 624 چاه در منطقه به دو گروه تقسیم شدند. در اجرای مدل وزن شواهد از متغیرهای موثر در پتانسیل آب زیرزمینی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای زمین، زمین شناسی، کاربری اراضی، خاک شناسی، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از گسل، تراکم گسل، تراکم آبراهه و فاصله از آبراهه استفاده شد. هم چنین برای اعتبارسنجی نتایج مدل ها از منحنی مشخصه عملکرد ((ROC استفاده شد. مساحت زیر منحنی ((AUC برای مدل وزن شواهد، مقدار 6/81 درصد را ارایه داد که نشان از اعتبار بسیار خوب این مدل به منظور تعیین پتانسیل آب زیرزمینی در لنجانات است. حساسیت سنجی مدل به متغیرها نشان داد که این مدل در این منطقه به دو متغیر کاربری اراضی و شیب حساس تر است. بیش از 60 درصد منطقه دارای پتانسیل آب زیرزمینی متوسط تا خیلی زیاد است. تعیین مناطق با پتانسیل بالای آب زیرزمینی از لحاظ شناسایی مناطق برای اجرای برنامه های مدیریتی، حایز اهمیت است. از آن جا که مناطق با پتانسیل پایین، نشان دهنده عدم شرایط مناسب جهت تغذیه و ورودی آب به سفره های زیرزمینی است؛ در نتیجه حفر چاه در این مناطق و استفاده و برداشت از این چاه ها، توازن بین ورودی و خروجی سفره های زیرزمینی را از بین می برد و نهایتا خشک شدن قنوات را نیز می تواند به دنبال داشته باشد .پیشنهاد می شود که از مدل وزن شواهد با تعداد متغیرهای ورودی بیش تر نیز استفاده شود و هم چنین میزان دقت مدل های دیگر نیز در مطالعاتی هم چون مطالعه حاضر برای تهیه نقشه پتانسیل با دقت بالا بررسی شود.

    کلید واژگان: سامانه اطلاعات جغرافیایی, شاخص رطوبت توپوگرافی, منحنی ROC, وزن شواهد
    Hssan Torabipoudeh *, Hojjat Allah Yonesi, Hossein Yosefi, Azadeh Arshia, Yazdan Yarahmadi
    Introduction

    Identifying groundwater potential is a key requirement in groundwater conservation and management and is especially useful for engineers and designers looking for suitable locations for the exploitation of these resources. GIS-based methods have increased the accuracy and speed of groundwater surveys. Many researchers have focused on the use of GIS-based methods, remote sensing and machine learning, and statistical methods. These methods identified latent patterns in groundwater and obtain a nonlinear relationship between affecting variables. In this regard, the final groundwater potential map is determined using 12 effective variables based on ArcGIS and Weight-Of-Evidence (WOE) model for Lenjanat area, Isfahan Province.

    Materials and Methods

    Lenjanat study area is located in the southwest of Isfahan Province. It has a variable climate that is always affected by the central semi-arid and semi-humid areas of Chaharmahal and Bakhtiari Province. WOE model is based on standard deviation and used to predict the occurrence of accidents when there is enough data available to assess the relative importance of the layers using the statistical average. The Receiver Operating Characteristic (ROC) curve related to the groundwater potential mapping in the Lenjanat study area was prepared using SPSS software. The Area Under Curve (AUC) indicates the accuracy degree of the final map. The extent area of each curve indicates the model’s prediction ability. The value below the graph would be equal to unity in the best case and ideal scenario. This index is a suitable criterion to evaluate the model accuracy.

    Results and Discussion

    The areas with low elevation and low slope due to the high level of infiltration and water movement in the soil had a higher potential of groundwater, which is consistent with the results of the previous researchers. These areas had a higher groundwater potential in the east and flat terrains than in other directions. From the land use point of view, arable lands and areas with dense vegetation had the highest groundwater potential. The shorter the distance from the waterway and the higher the drainage density leads to the greater the groundwater potential. Areas with Aridsols soil have higher groundwater potential compared to the Entisol and Inceptisols categories. Soft alluvial sediments have a higher potential than other sediments. It is expected that the areas with high groundwater potential will be more in the eastern part of the region due to the high concentration of factors affecting the creation of potential groundwater conditions. The final groundwater potential map also determined these areas as high groundwater potential regions.

    Conclusion

    The results showed a higher sensitivity to land use and slope variables, which play an important role in water penetration. More than 60% of Lenjanat has moderate to very high groundwater potential. Identifying areas with high groundwater potential is important in determining areas for implementing management programs. It is suggested to use the WOE model with more input variables and other models to prepare a high accuracy potential map should be evaluated in future studies.

    Keywords: Geographic information system, ROC, topographic wetness index, weight of evidence
  • حسن ترابی پوده، حسین یوسفی*، آرمان صمدی، آزاده ارشیا، زهرا شمسی، یزدان یاراحمدی

    مطالعه و ارزیابی تغییرات سطح پوشش برف به‏عنوان یکی از منابع مهم تامین آب، بسیار بااهمیت است.با توجه به شرایط مناطق صعب العبور کوهستانی، امکان اندازه‏ گیری دایم زمینی برای تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه داده ‏ها وجود ندارد. به همین دلیل، استفاده از تصاویر ماهواره ‏ای در شناسایی مناطق برف‏ گیر و ارزیابی تغییرات آن بسیار مهم و ضروری است. در مطالعه حاضر از تصاویر ماهواره ‏ای سنجنده MODIS حوضه ماربر واقع در جنوب استان اصفهان مربوط به دوره 20 ساله (2000 تا 2019) استفاده شد. نکته درخور ‏توجه اینکه در این مطالعه از سامانه Google Earth Engine یا به‏اختصار GEE استفاده شد که سامانه ‏ای نوپا و بسیار کاربردی در سال‏های اخیر است. در مطالعه حاضر بیش از 7 هزار تصویر مربوط به پوشش برف روزانه استفاده ‏شده است که در GEE در کمترین زمان در دسترس قرار می‏ گیرند. برای ارزیابی روند تغییرات پوشش برف از آزمون TFPW-MK استفاده شد. در این مطالعه علاوه بر برنامه‏ نویسی و فراخوانی تصاویر و استخراج مقادیر پوشش برف در سامانه انجین و تحلیل روند با اجرای آزمون TFPW-MK، نرم ‏افزار ArcGIS10.5 نیز در تهیه خروجی‏ها استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد روند تغییرات سطوح پوشش برف طی دوره زمانی 20 ساله (2000 2019)، کاهشی بوده است، به‏ طوری ‏که از حدود 120 کیلومترمربع به کمتر از 60 کیلومترمربع در سال 2018 رسیده است. با توجه به درصد اعتماد ستون مربوط به p در روش TFPW ماه‏های ژانویه و آگوست دارای روند منفی معنا‏دار در سطح 5 درصد هستند و ماه ژوین روند منفی معنا‏دار در سطح 10 درصد دارد. شدیدترین روند کاهشی مربوط به ماه ژانویه با آماره (518/2-= Z) است. روند سالیانه نیز با آزمون TFPW بررسی شد که نشان‏دهنده روند منفی معنا‏دار در سطح 5 درصد بود. آب حاصل از ذوب برف در این منطقه به‏ عنوان یک منبع مهم تامین آب باید مورد توجه، حفاظت و بررسی‏های بیشتر و نیز بررسی علل در مطالعات آینده قرار گیرد.

    کلید واژگان: برف, حوضه ماربر, MODIS, GEE, TFPW-MK
    Hassan Torabipoudeh, Hossein Yousefi *, Arman Samadi, Azadeh Arshia, Zahra Shamsi, Yazdan Yarahmadi

    Studying and evaluating changes in snow cover as one of the important sources of water supply is very important. Due to the conditions of the hard-to-reach areas of The Mountains, it is not possible to permanently measure the land for estimating the snow resources and forming databases. Therefore, the use of satellite images is very important in identifying snow-affected areas and evaluating its changes. In this study, MODIS satellite images of Marber basin located in the south of Isfahan province during the 20-2000-2019 period were used. It is note that in this study, Google Earth Engine (GEE) system was used, which has been highly regarded by researchers in recent years and has been recognized as a new and highly functional system. Gets. In the present study, more than 7,000 images related to daily snow cover were used, which are available in GEE in the shortest time. TFPW-MK test was used to evaluate the trend of changes in snow cover. ArcGIS software was used in this study. The results showed that the trend of changes in snow cover over a period of 20 years has been decreasing, which can have different causes such as rising temperatures. Long-term changes were also examined monthly and daily and always showed a decrease in snow cover levels. Water from snow melting in this region as an important source of water supply should be considered, protected as well as further investigations with different methods and also to investigate the causes in future studies.

    Keywords: Snow, Marber Basin, MODIS, GEE, TFPW-MK
  • حسین یوسفی، حجت الله یونسی*، آزاده ارشیا، یزدان یاراحمدی، احمد گودرزی

    تعیین نقشه مناطق مستعد سیل با هدف ذخیره رواناب‏ها به منظور تامین آب مورد نیاز برای اهداف مختلف و نیز کنترل خسارت های ناشی از سیل، اهمیت و ضرورت زیاد این موضوع را برای حفاظت از منابع طبیعی و انسانی نشان می‏د‏هد. استان لرستان و به‏ویژه حوضه کشکان شامل سلسله، دلفان، دوره، خرم‏آباد، پلدختر و کوهدشت، بسیار سیل‏خیز است و بارها دچار خسار ت های ناشی از سیل شده و در فروردین 1398 بزرگ‏ترین سیل 200 سال اخیر را تجربه کرده است. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا نقشه پهنه‏بندی سیلاب به‏منظور کاهش مخاطرات سیل حوضه آبخیز کشکان با استفاده از مدل‏های نسبت فراوانی، شاخص آماری و آنتروپی شانون و نیز با بهره‏گیری از روش‏های مبتنی بر ArcGIS برای بهبود تصمیم‏گیری و مدیریت سیل در این منطقه ارایه شود. به این منظور، موقعیت جغرافیایی 123 نقطه سیل‏گیر در منطقه به دو گروه واسنجی و اعتبارسنجی تقسیم شدند. در اجرای هر سه مدل از پارامترهای موثر بر سیل شامل شیب، جهت شیب، انحنای زمین، زمین‏شناسی، کاربری اراضی، خاک‏شناسی، شاخص رطوبت توپوگرافی، بارش، تراکم آبراهه، فاصله از آبراهه و مدل ارتفاعی رقومی منطقه استفاده شد. همچنین، برای اعتبارسنجی نتایج مدل‏ها از منحنی مشخصه عملکرد در نرم‏افزار SPSS استفاده شد. حساسیت‏سنجی پارامترها برای هر سه مدل نیز انجام شد که فاصله از رودخانه، موثرترین پارامتر مشترک در هر سه مدل بود. بیشترین صحت برای این منطقه به مدل آنتروپی شانون (82/0، خیلی خوب) اختصاص داشت و بعد از آن، مدل نسبت فراوانی و شاخص آماری (78/0، خوب)، مناسب این منطقه معرفی شدند. نتایج نشان داد مدل آنتروپی شانون، مساحت بیشتری از حوضه را تحت شرایط پتانسیل زیاد خطر سیل‏گیری نشان می‏دهد (حدود 40 درصد از مساحت منطقه در طبقه خطر سیل زیاد و خیلی زیاد) که اغلب مناطق غربی و همچنین، مناطق مرکزی حوضه را شامل می‏شوند که در کوهدشت، خرم‏آباد و پلدختر قرار دارند و باید در اولویت اول برنامه‏ریزی و مدیریت ریسک سیل در این حوضه قرار گیرند.

    کلید واژگان: حوضه کشکان, مدل Shannon, مدل FR, مدل SI, نقشه سیل
    Hossein Yousefi, Azadeh Arshia, Yazdan Yarahmadi, Ahmad Godarzi

    Lorestan province, especially the Kashkan basin, is very flooded and has suffered flood damage many times, and in April 2019, it experienced the biggest flood in the last 200 years. In this study, an attempt has been made to map flood zonation to reduce flood hazards in Kashkan watershed using FR, SI and Shannon models and also using ArcGIS techniques to improve flood decision-making and management in Provide this area. For this purpose, the geographical location of 123 flood-catching points in the region were divided into two groups: calibration and validation. In the implementation of all three models of effective parameters in floods including: slope, slope direction, land curvature, geology, land use, soil science, topographic moisture index, precipitation, waterway density, distance from waterway and digital elevation model of the area used Were. The ROC curve is also used to validate the results of the models. The highest accuracy for this region was attributed to Shannon entropy model, followed by frequency ratio models and statistical index, respectively. Due to the fact that surface water management is very important in order to prevent the recurrence of high flood damage in this area, so the use of flood sensitivity maps to improve management and decision-making in flood management is essential.

    Keywords: Flood map, FR model, Kashkan Basin, Shannon model, SI model
  • حجت الله یونسی، حسین یوسفی سهزابی، آزاده ارشیا، یزدان یاراحمدی*

    برآورد رواناب حاصل از بارش های جوی اهمیت خاصی در مطالعات هیدرولوژی، مدیریت حوزه های آبخیز و حفاظت آب وخاک دارد. جهت مدیریت کارآمد حوضه ها نیاز به بررسی کارایی مدل های هیدرولوژیکی بیش ازپیش مشهود است. بسته نرم افزاری RRL جهت شبیه سازی روابط بارش رواناب حوضه ها طراحی شده است و شامل پنج زیر مدل مفهومی می باشد. در این پژوهش از مدل های مفهومی AWBM، SACRAMENTO، SIMHYD، SMAR و TANK برای حوزه آبخیز دشت سیلاخور (ایستگاه رحیم آباد) استفاده شد. از داده های روزانه بارش، تبخیر و دبی در دوره آماری 1998 تا 2018 استفاده شد. برای تمام مدل های مفهومی از سال 1998 تا 2000 به عنوان دوره تعادل سنجی، از سال 2001 تا 2013 به عنوان واسنجی و از سال 2014 تا 2018 به عنوان دوره صحت سنجی انتخاب شد. در مدل SIMHYD ضریب ناش- ساتکلیف در روش بهینه ساز جست وجوی مستقیم در مرحله واسنجی و صحت سنجی به ترتیب 70/0 و 68/0 بدست آمد که نشان دهنده توانایی نسبی این مدل در شبیه سازی رواناب در بین سایر مدل ها است. در مدل TANK در مرحله واسنجی و صحت سنجی با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک به ترتیب 47/0 و 44/0 به دست آمد که کم ترین کارایی را بین مدل ها داشت. نتایج نشان داد که در بین روش های مختلف بهینه سازی، روش بهینه ساز جست وجوی مستقیم نتایج بهتری را ارایه می دهد.

    کلید واژگان: الگوریتم ژنتیک, بارش رواناب, بسته نرم افزاری RLL, بهینه سازی, دشت سیلاخور
    Hojjat Allah Yonesi, Hossein Yousefi, Azadeh Arshia, Yazdan Yarahmadi *

    Estimation of runoff from atmospheric rainfall has a special importance in hydrology studies, watershed management and soil science water conservation. In order to efficiently manage the watershed, the need to investigate the efficiency of hydrological models is more effective. The software package RRL is designed to simulate the runoff relationships of the basin and consists of five sub-conceptual models. In this study, conceptual models of AWBM, SACRAMENTO, SIMHYD, SMAR and TANK were used for Silakhor plain watershed (Rahim Abad station). The daily data of precipitation, evaporation and discharge were used in the statistical period of 1998 to 2018. For all conceptual models, from 1998 to 2000, as a balance period, from 2001 to 2013 as calibration and from 2014 to 2018, it was selected as the verification period. In the SIMHYD model, the Nash-Sutcliffe coefficient in the Multi Pattern Search Start method in the calibration and validation stages were 0.70 and 0.68, respectively, which indicates the relative ability of this model to simulate runoff among other models. In the TANK model, calibration and validation using Genetic Algorithm were 0.47 and 0.44, respectively, which had the lowest efficiency among the models. The results showed that in the different optimization methods, the Multi Pattern Search Start method provides better results.

    Keywords: Genetic Algorithm, Runoff Precipitation, RLL Toolkit, optimization, Silakhor plain
  • علی حقی زاده، حسین یوسفی*، یزدان یاراحمدی، آرمان کیانی

    برف و رواناب ناشی از ذوب آن نقش اساسی در تامین منابع آب را دارا می باشد. در این پژوهش تاثیر تغییر اقلیم بر رواناب ناشی از ذوب برف در حوزه آبخیز سراب صیدعلی واقع در شمال استان لرستان مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه با استفاده از سطح پوشش برف استخراج شده از تصاویر ماهواره لندست 5 و 7 و داده های اقلیمی پیش بیتی شده توسط مدل گردش عمومی با استفاده از نرم افزار Lars-WG رواناب ناشی از ذوب برف تحت سه سناریو A1B،A2 وB2 در سال 2010 تا 2013 با استفاده از مدل SRM مورد شبیه سازی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی با استفاده از دو آماره ضریب تبیین و تفاضل حجمی مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار 87/0 برای ضریب تبیین و 62/3- برای تفاضل حجمی نشان از دقت مدل می دهد. سپس با استفاده از سه سناریوی مذکور پارامترهای اقلیمی برای سال های 2020 تا 2060 از طریق مدل گردش عمومی پیش بینی شد، سپس با استفاده از پارامترهای اقلیمی پیش بینی شده میزان پوشش برفی از طریق روابط رگرسیونی چند متغییره برای آینده برآورد گردید و به مدل SRM معرفی و شبیه سازی برای سال 2020 تا 2060 انجام گرفت. نتایج نشان داد که میانگین رواناب در ماه نوامبر تا می برای سه سناریو به ترتیب 3/4، 4/4 و 2/4 متر مکعب بر ثانیه می باشد اما میانگین دراز مدت دبی رواناب از سال 1980 تا 2013 برابر 07/6 مترمکعب می باشد که این کاهش حجم رواناب در آینده را می توان با کاهش پوشش برفی توجیه نمود.

    کلید واژگان: پارامترهای اقلیمی, پوشش برف, حجم رواناب, رگرسیونی چند متغیره
    Ali Haghizadeh, Hossein Yousefi *, Yazdan Yarahmadi, Arman Kiyani

    Snow and snow melt runoff have a major role to play in supplying water. In this study the impact of climate change on runoff caused by snowmelt was studied in Sarab Seyed Ali watershed in north of Lorestan province. In this study, using snow cover level extracted from Landsat 5 and 7 satellite images and climatic data predicted by general circulation model using Lars-WG software snowmelt runoff under three scenarios A1B, A2 and B2 in the year 2010 to 2013 was simulated using the SRM model. The simulation results were evaluated using two statistic including coefficient of determination and volume difference. The value of 0.87 for the coefficient of explanation and -3.62 for the volume difference indicates the accuracy of the model. Then, using these three scenarios, the climate parameters for 2020 to 2060 were predicted through general circulation model, then using the predicted climate parameters, the rate of snow cover was estimated through multivariate regression equations and was into to SRM model. the simulation was done for 2020 to 2060. The results showed that the average runoff in November to May for the three scenarios was 4.3, 4.4 and 4.2 m3/s respectively, while the long-time mean runoff from 1980 to 2013 was 6.07 m3. However, this decrease in future runoff volume can be justified by the reduction of snow cover.

    Keywords: Climatic parameters, multivariate regression, Runoff Volume, Snow Cover
  • حسین یوسفی، حجت الله یونسی*، بابک شاهی نژاد، آزاده ارشیا، حافظ میرزاپور، یزدان یاراحمدی

    مکان‏یابی مناطق مناسب برای احداث سازه‏ های پخش سیلاب و نفوذ آب به داخل سفره‏‏ های زیرزمینی با هدف ذخیره رواناب‏ها و افزایش ذخایر آب زیرزمینی به منظور تامین آب مورد نیاز برای اهداف مختلف و نیز کنترل خسارت های ناشی از سیل، اهمیت و ضرورت زیاد این مطالعات را برای حفاظت از منابع طبیعی و انسانی نشان می‏د‏هد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا مکان ‏های مناسب برای پخش سیلاب در حوضه آبخیز خرم‏آباد ارایه شود. به این منظور پارامترهای کاربری اراضی، ارتفاع، تراکم زه کشی، زمین‏ شناسی، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، شیب، رده‏ های خاک، بافت خاک، هدایت الکتریکی و ضخامت غیراشباع در محیط ArcGIS10.5 تهیه و بررسی شدند. ابتدا پارامترهای مد نظر با استفاده از روش Fuzzy بین صفر و یک قرار گرفتند و سپس، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، مقایسه زوجی متغیرها به ‏صورت طبقه ‏بندی کمی، صورت گرفت و سپس با استفاده از نرم‏ افزار Expert Choice که اصول آن بر اساس روش AHP استوار است، وزن هریک از معیارها به دست آمد. پارامترهای فاصله از مناطق مسکونی، کاربری اراضی و ضخامت غیراشباع موثرترین معیارها در مطالعه حاضر بودند. درنهایت، با استفاده از تکنیک‏ های ArcGIS10.5 و با ترکیب خطی-وزنی، مکان‏یابی برای پخش سیلاب انجام شد. نتایج نشان داد طبق نقشه نهایی پخش سیلاب، 99/13 درصد از حوضه آبخیز خرم‏آباد، مطلوبیت مناسب و 04/26 درصد مطلوبیت متوسط برای احداث سازه ‏هایی با هدف پخش سیلاب دارد. این مناطق را می‏توان در برنامه ‏ریزی‏ های اقدامات لازم برای پخش سیلاب در این منطقه در نظر گرفت.

    کلید واژگان: روش AHP, مدل Fuzzy, مکان‏ یابی, مهار سیل, GIS
    Hossein Yousefi, Babak Shahinezhad, Azadeh Arshia, Hafez Mirzapour, Yazdan Yarahmadi

    Locating suitable areas for the construction of flood spreading structures and infiltration into underground aquifers for the purpose of storing runoff and increasing groundwater reserves to supply the water needed for various purposes and to control flood damage, Highlights the importance and necessity of these studies in protecting natural and human resources. In this study, it has been attempted to provide suitable locations for flood spreading in Khorramabad watershed. For this purpose, parameters: land use, elevation, drainage density, geology, distance from residential areas, river distance, distance from road, slope, soil classes, soil texture, electrical conductivity and unsaturated thickness were measured in ArcGIS10.5. . At first the parameters were fuzzy-fuzzy between zero and one, and then, using hierarchical analysis, pairwise comparison of the variables was quantitatively classified, and then using Expert Choice software based on AHP method, Weight of each criterion was obtained. The most effective criteria in this study were the parameters of distance from residential areas, land use and unsaturated thickness. Finally, using ArcGIS10.5 techniques and linear-weight combination, the location for flood propagation was determined. The results showed that according to the final map of flood spreading, 13.99% of Khorramabad watershed has appropriate utility and 26.04% of moderate utility for constructing flood spreading structures. These areas can be considered in planning the actions needed for flooding in the area.

    Keywords: AHP method, flood control, fuzzy model, GIS, location
  • حسین یوسفی*، یزدان یاراحمدی

    شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش از طریق پهنه بندی خطر، یکی از اقدامات موثر و ضروری در کاهش خطرات احتمالی و مدیریت خطر است. نقشه پهنه‏بندی زمین لغزش این امکان را فراهم می‏سازد که مناطق آسیب پذیر شناسایی شوند و در برنامه ریزی‏‏های محیطی مد نظر قرار گیرند. هدف از پژوهش حاضر، پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه صلوات آباد شهر سنندج از طریق تهیه لایه‏‏های اطلاعاتی و عوامل موثر بر خطر وقوع زمین لغزش، با استفاده از روش فازی و فرایند تحلیل شبکه (ANP) است. به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه صلوات آباد از متغیر‏‏های شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل، فاصله از جاده برای پهنه بندی خطر زمین لغزش استفاده شد. لایه‏‏های فازی استانداردشده در محیط GIS همپوشانی و سازماندهی شد. سپس، وزن عوامل موثر به وسیله مدل ANP محاسبه و بر لایه‏‏های اطلاعاتی برای در محیط GIS اعمال و با همپوشانی آنها نقشه پهنه بندی وقوع زمین لغزش در 5 طبقه حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تهیه شد. نتایج این ارزیابی نشان داد از کل مساحت حوضه صلوات آباد منطقه با خطر متوسط با مساحت 70/804 هکتار (18/32 درصد) را به خود اختصاص داد. از میان 8 عامل بررسی شده روی وقوع زمین لغزش، معیارهای شیب و زمین شناسی به ترتیب با وزن های 243/0 و 194/0، بیشترین وزن و همچنین، معیار‏‏های فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و بارش، به ترتیب با وزن های 036/0، 058/0 و 056/0، کمترین وزن را در پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش به خود اختصاص دادند. بیشترین خطر زمین لغزش در جهت شیب‏‏های جنوب، جنوب شرق و شرق است. همچنین، شیب‏‏های بیشتر از 10 درصد بیشترین میزان وقوع خطر زمین لغزش را به خود اختصاص داد.

    کلید واژگان: حوضه صلوات آباد, زمین لغزش, فرایند تحلیل شبکه, Super Decision
    Hossein Yousefi *, Yazdan Yarahmadi

    Identifying areas susceptible to landslide through risk zoning is one of the most effective and necessary measures to reduce potential hazards and manage risk. In order to zoning the risk of landslide in Salavat Abad basin, slope, gradient, geology, land use, rainfall, distance from the river, distance from the fault, distance from the road were used for landslide risk zoning. The standard fuzzy layers are overlapped and organized in the GIS environment, and then the weight of effective factors is calculated by the ANP model and applied to the information layers for the GIS environment. By overlapping them, the landslide landslide zoning map in 5 floors is very sensitive, High, medium, low, and very low. The results of this assessment showed that the total area of the Salavat Abad Basin with an average risk area of 804.77 ha (32.18%). Among the eight factors surveyed, the incidence of landslide was the gradient with weight (0.224) and the geological criterion with weight (0.194), the highest weight, and the distance from the fault with weight (0.036), the criterion of distance from The river with weight (0.058) and precipitation with weight (0.056) had the lowest weight for zoning the risk of landslide. The greatest risk of landslide is towards the slopes of the south, south east and east. Also, slopes higher than 10% had the highest risk of landslide.

    Keywords: Landslide, ANP, Salavat Abad Basin, Super Decision, zoning
  • علی حقی زاده، حسین یوسفی، یزدان یاراحمدی*، طاهره ابراهیمیان
    تبخیر و تعرق در حوضه آبخیز یکی از اجزای اصلی چرخه آب و تخمین نیاز آبیاری است. هدف از پژوهش حاضر، تخمین تبخیر و تعرق مرجع (ETo) روزانه با استفاده از سیستم استنتاج تطبیقی عصبی- فازی (ANFIS) و مقایسه آن با مدل تجربی تورک است. داده‏های ورودی مدل تورک که شامل ساعت آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی و سرعت باد مربوط به ایستگاه هواشناسی پلدختر می شود، از اداره کل هواشناسی استان لرستان دریافت شده و تبخیر و تعرق با استفاده از این روش به‏ دست آمده ‏است. داده ‏های ورودی مدل (ANFIS) که شامل دمای میانگین، رطوبت میانگین وگرمای نهان تبخیر می شود، با استفاده از روابط به دست آمد و به مدل داده شد. نتایج به دست آمده از هر روش به طور جداگانه با تبخیر محاسبه شده در محل ایستگاه با استفاده از تشتک تبخیر مقایسه شد. در مطالعه حاضر عملکرد سیستم عصبی- فازی ((ANFIS بر مبنای الگوریتم بهینه سازی (PSO) در دستور کار قرار گرفت و نتایج به دست آمده رضایت بخش بود. کارایی روش های مقایسه شده با استفاده از آماره های ریشه میانگین مجذور خطا RMSE، میانگین مربعات خطا MSE و ضریب تعیین R2 ارزیابی شد. روش ANFIS-PSO فقط با سه پارامتر دمای میانگین، رطوبت میانگین و گرمای نهان تبخیر قادر به پیش‏بینی تبخیر و تعرق مرجع روزانه است و نسبت به مدل تجربی تورک دقت بیشتری دارد، به طوری که مقدار R2، RMSE، MSE به ترتیب برای مدل ANFIS 0/90، 2/65، 7/13 و برای مدل تجربی تورک به ترتیب 0/63، 6/26، 39/24است.
    کلید واژگان: الگوریتم PSO, تبخیر و تعرق مرجع, سیستم استنتاج عصبی- فازی, مدل تجربی
    Ali Haghizadeh, Hossein Yousefi, Yazdan Yarahmadi *, Tahereh Ebrahimian
    Evapotranspiration the catchment area is one of the main components of the water cycle and estimates the need for irrigation. The purpose of this study is to estimate the daily evapotranspiration and forwarding (ETo) using a neuro-fuzzy comparative inference system (ANFIS) and compare it with the experimental model of Tork. The input data of the turquoise model, including sunshine, air temperature, relative humidity and wind speed, were obtained from the Meteorological Station of Poldokhtar from the Lorestan Meteorological Station, and evapotranspiration was obtained using this method. Input data (ANFIS) including average temperature, mean humidity and latent evaporation rate were calculated using the corresponding and were given to the data model. The results of each method were compared separately with evaporation calculated at the station location using a vapor pan. In this study, the performance of the ANFIS based on the optimization algorithm (PSO) was satisfactory and the results were satisfactory. The efficiency of the compared methods was obtained using root mean square error (RMSE), mean square error MSE And the R2 determination coefficient was evaluated. The ANFIS-PSO method, with only three parameters, is the average of average humidity and the latent evapotranspiration rate, which can predict daily reference evapotranspiration and is more accurate than the empirical model of tork. So that the value of R2, RMSE, MSE for ANFIS model is 0.90, 2.65, 13.7 and for the experimental model of Tork is 0.63, 6.26, 39.24, respectively.
    Keywords: Adaptive neuro-fuzzy inference system, Empirical model, Evapotranspiration, PSO Algorithm
  • یزدان یاراحمدی*، حسین یوسفی، محمدحسین جهانگیر، سید جواد ساداتی نژاد
    مدیریت یکپارچه حوضه های آبخیز، تضمین کننده استفاده بهینه از منابع آب و خاک در اکوسیستم های طبیعی و غیرطبیعی است. برای رسیدن به این هدف، به اطلاعات جامعی از رویکردهای متفاوت مدیریتی و اجرایی و نیز ویژگی های فیزیکی، اقتصادی - اجتماعی و اکولوژیک حوضه های آبخیز نیاز است. در پژوهش حاضر از مدل EPA - SWMM برای شبیه سازی کمی سیلاب ناشی از بارندگی برای منطقه 6 شهرداری تهران استفاده شد. شبیه سازی برای رگبار‏های شش ساعته با دوره بازگشت‏های دو، پنج و 10 ساله و برای مدت 12 ساعت انجام پذیرفت. نتایج شبیه سازی نشان می دهد برخی قسمت‏های شبکه که شامل تعدادی از گره ها و مجاری منتهی به مسیر‏های بحرانی هستند، به دلیل حجم زیاد جریان، توانایی عبور رواناب را در برخی نواحی منطقه 6 تهران در شرایط موجود ندارد. علت اصلی این اتفاق را می توان آب گرفتگی ها، کوچک بودن سطح مقطع مجاری آب رو و همچنین شیب کم در برخی مجاری دانست. در پژوهش حاضر به منظور اعتبارسنجی مدل از آمار پنج واقعه بارندگی استفاده شده و سرعت رواناب محاسبه شد. شاخص‏های کارایی مدل در پژوهش حاضر شامل ناش - ساتکلیف، ریشه مربع خطا و بایاس است. نتایج به دست آمده از واسنجی مدل نشان داد انطباق خوبی بین داده های شبیه سازی شده و مشاهداتی وجود دارد و بیان کننده دقت زیاد مدل برای این منطقه است، به طوری که مقدار ضریب ناش (NS) برای بارندگی ها به ترتیب 88/0، 71/0، 89/0، 74/0 و 77/0 است. در ضمن، مشخص شد علت آب گرفتگی در بعضی کانال ها و مجاری به دلیل نبود ظرفیت کافی مجاری است. همچنین، گاهی با وجود ظرفیت کافی کانال که مدل نیز آن را تایید می‏کند، آب گرفتگی وجود دارد، دلیل آن هم مربوط به انباشت زباله در این کانال هاست. با توجه به نتایج یادشده، می‏توان از این مدل در طراحی های مناسب و ارزیابی سیستم‏های شبکه زهکشی شهری استفاده کرد.
    کلید واژگان: رواناب, سیلاب شهری, شبکه زهکشی شهری, منطقه 6 شهرداری تهران, مدل SWMM
    Yazdan Yarahmadi *, Hossein Yousefi, Mohammad Hossein Jahangir, Seid Javad Sadatineghad
    In this study, the EPA-SWMM model was used to simulate the flood-induced rainfall 6 hour showers with a return period of 2, 5 and 10 years and for 12 hours.The results indicate that some of the network parts that contain a number of nodes and ducts leading to critical paths showed that due to the large volume of flow in some areas there is no ability to run runoff in existing conditions , Which is the main cause of flooding, the smallness of the cross section of the ducts, as well as the low slope in some of the gorges. In this study, in order to validate the model, 5 rainfall events were used and runoff speed was calculated. The model's performance indicators in this research include Nash-Sutcliff, error square root and bias. The results of calibration of the model showed that there is a good agreement between simulated and observational data and indicates the high accuracy of the model for this area, so that the amount of NS (NS) for precipitation events is 0.88, 0.71, 0.89, 0.74 and 0.77, and it has been determined that the cause of flooding in some channels and channels is due to lack of sufficient capacity of the channels. Based on the above results, in general, this model can be used in appropriate design and evaluation of the system Municipalities used urban drainage networks.
    Keywords: runoff, Urban flood, Tehran Municipality 6th District, Urban Drainage network, SWMM model
  • محمدحسین جهانگیر *، اقبال نوروزی، یزدان یاراحمدی
    در چند دهه اخیر افزایش دما سبب برهم خوردن تعادل اقلیمی کره زمین شده و تغییرات گسترده‏ای را در اغلب نواحی آن به وجود آورده است که از آن به‏عنوان تغییر اقلیم یاد می‏شود. استفاده از مدل‏های ریزمقیاس نمایی آماری در برآورد نوسانات اقلیمی این امکان را فراهم کرده است تا بتوان داده‏های آب و هوایی را در مقیاس مکانی و زمانی مناسب تولید کرد. در پژوهش حاضر کارایی مدل LARS – WG برای تولید و شبیه‏سازی داده‏های روزانه دما، کمینه و بیشینه بارش و ساعت آفتابی در شهرستان بروجرد با استفاده از پارامترهای آماری RMSE، R2، MAE و MBE بررسی و ارزیابی شده و تغییرات ناشی از آن در دهه‏های آینده آشکار شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد مدل HadCM3 توانایی لازم را در تولید داده‏های روزانه دارد. پس از اطمینان از کارایی مدل، از خروجی مدل استفاده شده و داده‏های روزانه دما، کمینه و بیشینه بارش و ساعت آفتابی برای دوره پایه (1996 2015) تحت سه سناریوی A1B, A2, B1شبیه‏سازی شد. نتایج به دست آمده از برآورد مدل HadCM3 برای سناریوهای بررسی شده در دوره‏های آتی، بیان می کند که میانگین مجموع پارامترهای هواشناسی روند افزایشی داشته است و هر سه سناریو این میزان افزایش را نشان می‏دهند.
    کلید واژگان: بروجرد, تغییر اقلیم, شبیه‏سازی, مدل LARS - WG, Hadcm3
    Eghbal Norozi, Yazdan Yarahmadi, Mohammad Hossein Jahangir *
    Increasing the Earth’s temperature causes disrupting climate balance of the Earth and causes wide climate changes in most areas of the Earth which is defined as “climate change”. Using statistical microscale models in estimation of climate fluctuations makes it possible to produce weather data in proper spatial-temporal scale. Efficiency of LARS - WG Model was studied and evaluated through using statistical parameters RMSE, R2, MAE and MBE for producing and simulating of daily data of minimum and maximum temperature, precipitation and radiation in Borujerd and its resulted changes in the future decades became clear. The results represented that the model is capable enough to produce daily data and used the model’s output after being sure regarding model efficiency and daily data of minimum and maximum temperature, precipitation and radiation for base period (1996 – 2015) was simulated under three scenarios A1B, A2, B1. Results which are obtained from estimation of HadCM3 Model for case studies in the future periods, the average of total meteorology parameters have had increasing trend and each of these three scenarios represent this amount of increase.
    Keywords: climate change_Simulation_Borujerd_LARS – WG Model_Hadcm3
  • حسین یوسفی، آرمان کیانی، علی حقی زاده*، یزدان یاراحمدی
    بخش عظیمی از بارش در مناطق کوهستانی برف است، به همین دلیل پوشش برف و تغییرات زمانی و مکانی آن از پارامترهای اساسی در مطالعات هیدرولوژی به شمار می آید. پژوهش حاضر در حوضه کوهستانی چگنی که به وسعت 1836 کیلومترمربع از زیرحوضه دوآب کشکان واقع در شمال استان لرستان واقع است، انجام شد. به طوری که تصویر سنجنده ETM+ ماهواره لندست 7 برای انجام مطالعات انتخاب و تصحیح خطوط جاافتاده و هندسی روی آن انجام شد. با استفاده از الگوریتم سبال میزان آلبیدوی سطحی محاسبه شد. از آنجا که غیر از برف دو پدیده شن زرد و سفید و آب آلبیدوی بزرگ تر از 3/0 دار ند، نقشه پوشش برف برای آلبیدوهای3/0< α، 35/0< α، 4/0< α، 45/0< α، 5/0< α و 55/0< α فراهم شد. برای استخراج پوشش برف با دقت کافی، با فرض مجهول بودن پوشش برف برای این آلبیدوها طبقه بندی نظارت نشده انجام شد. سپس، با اعمال طبقه بندی نظارت شده روی تصویر تصحیح شده ابتدایی، میزان پوشش برف برآورد شد و ضریب کاپا برای ارزیابی بین نتیجه به دست آمده از طبقه بندی نظارت شده و نتایج طبقه بندی نظارت نشده برای آلبیدوهای یادشده انتخاب شد. نتایج نشان داد ضریب کاپا برای آلبیدوی 45/0< α بیشترین مقدار یعنی 85/0را دار د، بنابراین آلبیدوی 45/0< α می تواند پوشش برف را تا حد قابل قبولی استخراج کند.
    کلید واژگان: آلبیدو, الگوریتم سبال, برف, لرستان, لندست
    Hossein Yousefi, Arman Kiani, Ali Haghizadeh *, Yazdan Yarahmadi
    This study was conducted in chegeni mountainous basin, with an area of 1836 Km2 .It is sub-basin of Doab Kashkan, that located in the north of the Lorestan province So that Landsat 7 Satellite ETM imagery sensor, selected for studies and correction of missing lines was conducted and albedo Surface amount, calculated by using Sebal algorithms. Since the except snow, two phenomena yellow and white sand and water have greater than 0.3 albedo, then the snow cover map were provided for α > 0.3, α > 0.35, α > 0.4, α > 0.45 , α > 0.5 and α > 0.55 albedos. To extract snow cover with sufficient precision, with this assuming, that snow cover is unknown, unmonitored classification was conducted for the albedo, then with applying of monitored classification on primary corrected image. The snow cover amount, was estimated, and kappa coefficient selected for evaluate the results of monitored classification and unmonitored classification for the mentioned albedo. The results showed that kappa coefficient for α > 0.45 albedo, has highest value 0.85. So α > 0.45 albedo can extract snow cover to an acceptable level for us.
    Keywords: Albedo, Sebal Algorithms, Landsat, snow, Lorestan
  • علی حقی زاده، حسین یوسفی، یزدان یاراحمدی، پروین نورمحمدی، رضوان علیجانی
    رودخانه کهمان پرمنفعت‏ترین رودخانه شهرستان الشتر از نظر کشاورزی و پرورش ماهی است. به دلیل اینکه فرایندهای هیدرولوژی تصادفی اند، آمار و احتمال اساس تجزیه‏ و تحلیل پدیده های یادشده است، بنابراین از سری های زمانی استفاده می‏شود. در تحلیل سری ‏زمانی، مرحله اول شامل نمایش نوسان پارامترها در طول زمان است، مرحله دوم ایستا سازی داده ها، مرحله سوم نرمال‏سازی و مرحله چهارم شناسایی پارامترهای مدل است. درنهایت، برای سنجش دقت مدل در پیش‏بینی از شاخص مجذور میانگین مربعات خطا RMSE و معیار اطلاعاتی آکاییکه AIC استفاده شد. در این تحقیق روند تغییرات زمانی سه پارامتر ،pH HCO3 و Na که از پارامترهای موثر بر کیفیت آب شرب و کشاورزی هستند، در ایستگاه دره تنگ رودخانه کهمان طی سال‏های آماری 1366 تا 1392 مطالعه شد. سپس بر اساس نمودار‏های سری زمانی داده ها و همچنین نمودار خود ‏همبستگی جزئی، مدل ARIMA فصلی ضربی از بین مدل‏های سری زمانی انتخاب و در نرم‏افزارهای XLSTAT و MINITAB استفاده شد. برای HCO3 مدل بهینه برای پیش‏بینی 4(1،1،1)*(1،1،1) ARIMA و برای pH، 4(1،1،1)*(1،1،1) ARIMA تشخیص داده شد؛ ولی برای Na هیچ‏یک از مدل‏های ARIM مناسب تشخیص داده نشد. HCO3 معمولا روند افزایشی دارد. محدوده تغییرات pH طبق نمودار سری های زمانی در محدوده بهینه 5/6 تا 5/8 قرار دارد. Na به دلیل نبود سازندهای نمکی در حوضه آبخیز رودخانه کهمان معمولا روند ثابتی دارد و افزایشی نیست.
    کلید واژگان: پیش بینی, رودخانه کهمان, سری زمانی, مدل ARIMA
    Ali Haghizadeh, Hossein Yousefi, Yazdan Yarahmadi, Paravin Normohammadi, Rezvan Alijani
    Kahman is the most beneficial river in Alashtar city for agriculture and aquiculture. As hydrology processes have random nature, statistics and probability are base of analysis of these processes and time series are used for this purpose. The first step in time series analysis includes parameters variation through time. Second step is to stationary data, third is normalization and forth is model parameters recognizing. Finally, for model accuracy evaluation in prediction, the root-mean square standardized error and Akaike information criteria are used. In this research, time variations trend of three parameters, PH, HCO3- and Na that are effective parameters on drinking and agriculture water, were studied at Darreh-tang station of Kahman river from 1366 to 1392 and then Based on the time-series graphs, as well as autocorrelation and partial autocorrelation plot, Multiplicative seasonal ARIMA model select and in XLSTAT and MINITAB software’s was used. For HCO3 and PH, ARIMA4(1¡1¡1)*(1¡1¡1) was recognized for prediction optimum model but for NA any of ARIMA models weren’t recognized suitable. HCO3 always have an ascending trend. On the base of time series diagram, optimum variations limit of PH is from 6.5 to 8.5. Because the formation in Kahman river watershed is calcareous and because of nonexistence of salty formations in studied region, Na has a constant trend and isn’t ascending.
    Keywords: Time series, forecast, model ARIMA, Kahman River
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال