به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

zohre badamchizade

  • فرشاد شریفی، مژده میر عارفین، حسین فخرزاده، ناهید ظرافتی، زهره بادامچی زاده، بانو عدالت، مریم قادر پناهی
    اهداف
    هدف این مطالعه، ارزیابی مقایسه ای رابطه اندازه دور کمر با سندرم متابولیک جهت پیش گویی مقاومت به انسولین در گروهی از سالمندان بود.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی از میان 225 سالمند 60 ساله یا بیشتر با اطلاعات بالینی کامل 94 نفر (42 مرد و 52 زن)، که قادر به امضا فرم رضایتناه نمره بالاتر از 20 در آزمون روانی مختصر بودند و تمایل شرکت در مطالعه را داشتند، وارد مطالعه شدند. حساسیت به انسولین با استفاده از نمایه ارزیابی مدل هوموستاز تعیین شد. مقاومت به انسولین به صورت بالاترین چارک این نمایه تعریف شد.
    یافته ها
    در هر دو جنس، دور کمر و نمایه ارزیابی مدل هوموستاز رابطه قوی مثبتی با هم داشتند. دور کمر مطلوب برای مردان 94/5 سانتی متر و برای زنان 90/5 سانتی متر بود. حساسیت و ویژگی بالای دور کمر در مردان (به ترتیب 0/80 و 0/84) نشان دهنده توانایی بالای این شاخص در تشخیص مبتلایان به مقاومت به انسولین بوده که می توان تمامی مردان غیر مبتلا به مقاومت به انسولین را به طور صحیح شناسایی کند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، مقدار مرزی 94/5 سانتی متر به عنوان شاخص مقاومت به انسولین در مردان تعیین شد. به نظر می رسد که تعیین دور کمر، مستلزم انجام مطالعات بیشتر بر روی جمعیتهای بزرگتر از افراد مبتلا به سندرم متابولیک است.
    کلید واژگان: مقاومت به انسولین, دور کمر, سندرم متابولیک, منحنی ROC
    Farshad Sharifi, Mojde Mirarefin, Hossein Fakhrzadeh, Nahid Zerafati, Zohre Badamchizade, Banoo Edalat, Maryam Ghaderpanahi
    Objective
    The aim of this study was to compare of waist circumference with metabolic syndrome, as a predictor insulin resistance in agroup of elderly population.
    Materials And Methods
    In a cross-sectional study among 225 elderlyaged 60 year old and more whose clinical data were complete, 94 subjects (42 males and 52 females) who were able to sign the consent form Mini Mental stat Examination > 20 and wanted to participate in studyentered the study. Insulin sensitivity was determined by using Homeostasis Model Assessment index. Insulin resistance was defined as topquartile of Homeostasis Model Assessment.
    Results
    Waist Circumference and Homeostasis Model assessment andHomeostasis Model Assessment index were highly positively correlated in both sexes. The optimal waist circumference was 94.5 cm for men and 90.5 cm for women. `The high sensitivity and specificity of Waist Circumference and Homeostasis Model assessment in males (0.80 & 0.84) indicates the proportion of Insulin Resistance which are correctlyidentified all non-IR males as such.
    Conclusion
    In this study 94.5 cm determined as cut-off for insulin resistance index in males. It seems that optimal Waist Circumference andHomeostasis Model assessment determinination in Iran warrants further study in a larger sample of metabolic syndrome subjects.
    Keywords: Insulin Resistance, Waist Circumference, Metabolic Syndrome, ROC
  • مژده میرعارفین، فرشاد شریفی، ندا نظری، حسین فخرزاده، مریم قادرپناهی، زهره بادامچی زاده
    اهداف
    اهداف مطالعه حاضر، ارزیابی ارتباط بین ارزیابی مختصر تغذیه با فعالیت روزانه برای پیش آگهی عملکرد خوب و همچنین بررسی ارزیابی مختصر تغذیه به عنوان ابزاری برای فعالیت روزانه در سالمندان ساکن خانه سالمندان بود.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی از میان 1200 پرونده ثبت شده تعداد 247 سالمند 60 ساله و بالاتر، پرسشنامه ارزیابی مختصر تغذیه و شاخص بارتل را تکمیل کردند. ارتباط بین متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن بررسی شد. برای تایید این ارتباط از مدل رگرسیون مشابه سازی شده استفاده شد.
    یافته ها
    همبستگی بین امتیاز ارزیابی منحصر تغذیه و بارتل معنادار بود (P<0/001، r=0/26). در مدل مشابه سازی شده بر اساس سن و جنس، شاخص بارتل بطور معناداری با سن (P<0/006)، نمایه توده بدن (P<0/009)، و ارزیابی مختصر تغذیه (P<0/001) مرتبط بود.
    نتیجه گیری
    شاخص ارزیابی مختصر تغذیه می توان ابزار پیش آگهی خوب فعالیت روزانه در سالمندان ساکن خانه سالمندان باشد.
    کلید واژگان: ارزیابی مختصر وضعیت تغذیه, فعالیت روزانه, سالمندان
    Mojde Mirarefin, Farshad Sharifi, Neda Nazari, Hossein Fakhrzedeh, Maryam Ghaderpanahi, Zohre Badamchizade
    Objective
    The aims of this study were to investigate the association of Mini-Nutritional Assessment and activities of daily living as well as examining Mini Nutritional Assessment as a good prognostic tool ofactivities of daily living in elderly residents of nursing home.
    Materials And Methods
    In a cross-sectional study, among 1200 recorded files, 247 subjects completed Mini Nutritional Assessment and Barthel index questionnaire. The relations between studied variables were assessed using Pearson and spearman correlation. These relations were confirmed by adjusted regression model.
    Results
    130 elderly had Mini Nutritional Assessment ≥ 24.5 and 102 had Mini Nutritional Assessment < 23.5. Mini Nutritional Assessment and BI were positively correlated (r=0.26, P < 0.001). In an age- and sex-adjusted model, Barthel index is associated significantly with age (P< 0.006), Body Massive Index I (P< 0.009), and MNA (P< 0.001).
    Conclusion
    Mini Nutritional Assessment can be a good predictor ofdaily living activities in elderly residents of Kahrizak Charity Foundation (KCF).
    Keywords: Mini Nutritional Assessment, Activities of daily living, Elderly
  • حسین فخرزاده، مریم قادرپناهی، فرشاد شریفی، احمد علی اکبری کامرانی، زهره بادامچی زاده، مژده میرعارفین، ربابه صحاف
    اهداف
    در این مطالعه ارتباط بینابینی میان پروتئین واکنشی C، سندرم متابولیک و بیماری مزمن کلیوی در گروهی از سالمندان ایرانی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 122 سالمند از میان 1220 سالمند مقیم آسایشگاه خیریه کهریزک با میانگین سنی 73/6±9/71 مورد مطالعه قرار گرفتند. سندرم متابولیک و بیماری مزمن کلیوی به ترتیب بر اساس شاخص های برنامه آموزش ملی کلسترول – پانل درمانی بزرگسالان III و میزان فیلتراسیون گلومرولی تخمین زده شده 60< میلی متر در دقیقه در 1/73 متر مربع تعریف شدند. پروتئین واکنشی C33 میلی گرم در دسی لیتر بعنوان پروتئین واکنشی C بالا در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بیماری مزمن کلیوی در نمونه های دارای سندرم متابولیک و بدون سندرم متابولیک به ترتیب 82/9 و 59/3 درصد بود (P<0/006). نمونه های دارای سندرم متابولیک و پروتئین واکنشی C بالا نسبت به نمونه های بدون سندرم متابولیک و پروتئین واکنشی C پایین، از شانس 1/71 برابری بیشتری برای داشتن بیماری مزمن کلیوی برخوردار بودند.
    نتیجه گیری
    سندرم متابولیک عامل خطری برای بیماری مزمن کلیوی در جمعیت مسن این مطالعه بود. همچنین نسبتهای شانس بیماری مزمن کلیوی در حضور پروتئین واکنشی C بالا و سندرم متابولیک، به طور معنی داری افزایش یافت.
    کلید واژگان: سندرم متابولیک, پروتئین واکنش c, بیماری مزمن کلیوی, سالمندان
    Hossein Fakhrzadeh, Maryam Ghaderpanahi, Farshad Sharifi, Ahmadali Akbari Kamrani, Zohre Badamchizade, Mojde Mirarefin, Robabe Sahhaf
    Objective
    In this study, we investigated the inter-relationships between C-reactive protein, metabolic syndrome, and chronic kidney disease among a group of Iranian elderly.
    Method
    In this cross-sectional study, 122 elderly among 1220 aged residents of Kahrizak Charity foundation with average age of 73.6 ± 9.71 were studied. Metabolic syndrome and chronic kidney diseasewere defined according to the criteria of National Cholesterol Education Program,Adult Treatment Panel III and an estimated glomerular filtration rate <60 mL/min/1.73 m2, respectively. C-reactive protein ≥ 3mg/dl was considered as a high CRP.
    Results
    Prevalence of Chronic Kidney Disease was 82.9 (59.3%) in subjects with and without metabolic syndrome, respectively (p<0.006). Subjects with metabolic syndrome and high C-reactive protein had 1.71-fold greater odds of having Chronic Kidney Disease.
    Conclusion
    Metabolic syndrome was a risk factor for chronic kidney disease in elderly people of this study. The odds of chronic kidneydisease also increased significantly in presence of high C-reactive protein and metabolic syndrome.
    Keywords: Metabolic syndrome, C, reactive protein, Chronic Kidney Disease, Aged
  • مریم قادر پناهی، فرشاد شریفی، حسین فخرزاده، مژده میرعارفین، زهره بادامچی زاده، مهشید فروغان، رضا فدای وطن، باقر لاریجانی
    اهداف
    در این مطالعه، ارتباط نمایه توده بدنی و دور کمر در سنین سالمندی با خطر وقوع زوال عقل در گروهی از سالمندان ایرانی بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در مطالعه مقطعی حاضر 107 فرد مسن 80 سال مقیم بنیاد خیریه کهریزک مورد بررسی قرار گرفتند. برای ارزیابی زوال عقل از پرسشنامه «بررسی مختصر وضعیت شناختی» استفاده شد و نمایه توده بدنی به صورت وزن (کیلوگرم) تقسیم بر مجذور قد (سانتی متر) محاسبه شد.
    یافته ها
    در یک مدل رگرسیون لوجستیک چند متغیری، اضافه وزن در سنین سالمندی به عنوان یک عامل محافظتی مستقل و معنی دار زوال عقل معرفی شد (نسبت شانس 0.24، فاصله اطمینان %95، 0.06-0/93)، همچنین هیچ رابطه معنی داری بین دور کمر و خطر وقوع زوال عقل وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    اضافه وزن در سالمندی به عنوان یک عامل محافظتی در برابر خطر وقوع زوال عقل نشان داده شد.زوال عقل، شاخص توده بدنی، دور کمر، سالمند
    کلید واژگان: زوال عقل, شاخص توده بدنی, دوره کمر, سالمند
    Maryam Ghaderpanahi, Farshad Sharifi, Hossein Fakhrzadeh, Mojde Mirarefin, Zohre Badamchizade, Mahshid Foroughan, Parvaneh Mohammadkhani, Bagher Larijani
    Objective
    In this study, the relation of late-life body mass index (BMI) and waist circumference with incident dementia risk was investigatedin a group of iranian elderly peopel.
    Method
    In cross-sectional present study 107 elderly residents of the Kahrizak Charity Foundation aged 80 and older were participated. Dementia was assessed using Mini-Mental State Examination questionnaire. Body mass index (BMI) was computed by weight (kg)/ height (m2).
    Results
    In a multivariate logistic regression model, late-life overweight was indicated an independent and significant protective factor against developing dementia (Odd Ratio: 0.24, 95% Confidence Interval: 0.06-0.93(, also there was no significant association between waistcircumference and risk of dementia incident.
    Conclusion
    Overweight in late-life was shown as a protective factor against incident dementia risk incident.
    Keywords: Dementia, Body mass index (BMI), Waist circumference, Aged
  • حسین فخرزاده، مریم قادرپناهی، فرشاد شریفی، احمد علی اکبری کامرانی، زهره بادامچی زاده، باقر لاریجانی، رضا فدای وطن
    اهداف
    این مطالعه به منظور بررسی اثر اسیدهای چرب امگا-سه بر فراسنج های لیپیدی، لیپوپروتئین (a)، آپولیپوپروتئین های A-1 و B، قند خون، انسولین ناشتا و مقاومت به انسولین در گروهی از سالمندان ایرانی صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی 124 سالمند 65 سال و بالاتر ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک به طور تصادفی به 2 گروه مداخله (با مصرف روزانه 1 گرم کپسول روغن ماهی) و کنترل (با مصرف دارونما) تقسیم شدند. در آغاز و پایان مطالعه از همه آزمودنی ها، پیش آزمون و پس آزمون از طریق خون گیری و فرسنجهای لیپیدی به عمل آمد.
    یافته ها
    در گروه کنترل در پایان ماه ششم، سطح تری گلیسرید خون و آپو A-1 به طور معنی داری افزایش (به ترتیب P=0/01 و P=0/02) و سطح کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا به طور معنی داری کاهش یافت (P=0/009). اثرات کلی و مقایسه ای روغن ماهی در برابر دارونما به طور مثبتی معنی دار بود (P=0/02).
    نتیجه گیری
    دریافت روغن ماهی در سالمندان در کاهش تری گلیسرید می تواند موثر باشد.
    کلید واژگان: روغن ماهی, اسیدهای چرب امگا, سه, فراسنج های لیپیدی, قند خون ناشتا, مقاومت به انسولین, سالمند
    Hossein Fakhrzadeh, Maryam Ghaderpanahi, Farshad Sharifi, Ahmad, Ali Akbarikamrani, Zohre Badamchizade, Bagher Larijani
    Objective
    This study was performed to investigate the effect of ω-3 fatty acids on lipid profiles, lipoprotein (a), apolipoprotein A-1 and apolipoprotein B, fasting glucose and insulin, and insulin resistance in a group of Iranian elderly subjects.
    Method
    In this clinical trial, 124 elderly residents of the KahrizakCharity Foundation, aged 65 and older were divided into two intervention (consumption of 1 gram per day of fish oil) and control (consumption of placebo) groups. Blood sampling was done at the baseline and at the end of the study.
    Results
    After 6 months, TG and apo A-1 increased significantly (p=0.01 and p=0.02, respectively) and high-density lipoprotein cholesterol decreased significantly in the control group (P=0.009). Overall and comparative effects of fish oil were positively significant (P =0.02).
    Conclusion
    fish oil intake can be effective in reduction of serumtriglycerides in elderly.
    Keywords: Fish oil, Omega, 3 Fatty Acids, Apolipoproteins, blood sugar, Insulin resistance, Aged
  • فرشاد شریفی، مژده میرعارفین، حسین فخرزاده، سهیل سعادت، مریم قادرپناهی، زهره بادامچی زاده، احمدعلی اکبری کامرانی
    اهداف
    هدف مطالعه حاضر بررسی شیوع پرفشاری خون و دیابت نوع دو در سالمندان ایرانی ساکن بنیاد خیریه کهریزک بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی 268 زن و مرد بالای 60 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات این مطالعه در حین بررسی سلامت سالانه سالمندان جمع آوری گردید. فشارخون بر اساس معیارهای JNC VII و دیابت بر اساس راهنمای انجمن دیابت آمریکا تعریف شد.
    یافته ها
    شیوع خام پرفشاری خون در مردان 55% و در زنان 67% بود. میانگین سن و نمایه توده بدن (BMI) در مبتلایان به پرفشاری خون به طور معناداری بیش از افرادی با فشارخون نرمال بود. شیع دیابت در مردان %21 و در زنان %16 بود. میانگین سن، نمایه توده بدن (BMI)، نسبت به دور کمر به باسن (WHR)، کلسترول تام، LDL کلسترول در دیابتی ها به طور معناداری بیش از افراد نرمال بود.
    نتیجه گیری
    میزان نمایه توده بدنی با فشار خون رابطه داشت و در این میان زنان در معرض خطر بیشتر پرفشاری خون قرار داشتند. در عوض مردان در معرض خطر بالاتر ابتلا به دیابت و عوامل همراه آن بودند.
    کلید واژگان: پرفشاری خون, دیابت نوع دو, سالمندان
    Farshad Sharifi, Mojde Mirarefin, Hossein Fakhrzadeh, Soheil Saadat, Maryam Ghaderpanahi, Zohre Badamchizade (B.S.N), Ahmadali Akbarikamrani
    Objective
    The aim of the present study was to investigate the prevalence of hypertension and type II diabetes in elderly Iranianresidents of the Kahrizak Charity Foundation(KCF).
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, a total of two hundred sixty eight men and women ≥60 years were studied. The data were collected during annual health examination of the elderly residents in KCF. Hypertension and diabetes were defined based on JNC VII andAmerican Diabetes Association, respectively.
    Results
    Crude prevalence of hypertension was 55% in men and 67% in women. In hypertensives, mean age and Body Mass Index (BMI) were significantly higher than normotensives. Diabetes prevalence was 21% in men and 16% in women. Means of age, body mass index (BMI), waist to hip ratio (WHR), total cholesterol, LDL-cholesterol in diabeticwere significantly more than normal ones.
    Conclusion
    Body mass index and hypertension showed significant correlation and women were at higher risk for hypertension. Instead,men were at higher risk of diabetes and its related factors.
    Keywords: Hypertension, Type II diabetes, Elderly
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال