به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

zohreh dehdashtishahrokh

  • فاطمه سادات میر*، سید مهدی الوانی، مهدی گلشنی، حامد دهقانان، زهره دهدشتی شاهرخ

    یکی از راه های توسعه هر علم، بازاندیشی در مبانی و پیش فرض های آن است. باتوجه به پیشرفت روزافزون علوم مختلف در عصر جدید، و عقب ماندن علوم انسانی از این تغییرات، لزوم بازاندیشی در علوم انسانی امری حیاتی می باشد. از آنجا که علوم انسانی به طور مستقیم با شناخت انسان مرتبط می باشد، و نقش انسان در عصر جدید بیش از پیش پررنگ شده است، باید به دنبال شناخت کامل تری از او در سطح فردی و اجتماعی بود. متاسفانه علی رغم چندساحتی بودن وجود انسان، پیش فرض های حاکم بر علوم انسانی معاصر همچنان تحت تسلط پارادایم های پوزیتیویسمی بوده و آنجا که سخن از سایر دیدگاه ها مانند تفسیری یا پست مدرن می شود، در حد شعار باقی مانده و شامل برخی تحقیقات و نظریات محدود می باشد. این درحالی است که علم فیزیک در دهه های اخیر با ورود به برخی مفاهیم فلسفی و متافیزیکی درحال گذار به سوی پاردایم وحدت گراست. نظریات وحدت گرای فیزیک، با تاکید بر متکثرالابعاد بودن هستی، دیدگاه جدیدی را ارائه می کنند که در آن عدم توان تجربه یا ذهن در شناخت یک پدیده، به معنای عدم وجود آن پدیده نیست. ما در این پژوهش، به کمک روش تحلیل محتوا، به بررسی خلاهای موجود در پارادایم های پنجگانه علم پرداخته و جهت رفع این خلاها، هستی شناسی وحدت گرا را معرفی می کنیم.

    کلید واژگان: علم, پارادایم, نظریات وحدتگرای فیزیک, متافیزیک, علوم انسانی, هستی شناسی وحدت گرا
    Fatemehsadat Mir *, Seyed Mehdi Alvani, Mehdi Golshani, Hamed Dehghanan, Zohreh Dehdashtishahrokh

    One of the ways to develop any science is to rethink of its foundations and assumptions. Considering the increasing progress of various sciences in the new era, and the weakening of humanities, the necessity of rethinking in humanities is a vital matter, Since the human sciences are directly related to the knowledge of man, as the role of man in the new age has become more prominent, one should seek a more complete knowledge of humans at the individual and the social levels. Unfortunately, despite the multifaceted nature of human existence, the presuppositions governing the present humanities are still dominated by positivist paradigms, and when it comes to other perspectives such as exegetical or postmodern, they remain at the level of slogans, and researches and theories are limited. But the science of physics, by entering into some philosophical and metaphysical concepts, is moving towards a unitary paradigm. Unitarian theories of physics, which emphasize the multi-dimensional nature of existence, present a new point of view in which the inability of experience or human mind to recognize a phenomenon does not mean that it does not exist. In this research, with the help of content analysis method, we investigate the existing gaps in the five paradigms of the contemporary science, and in order to solve these gaps, we introduce unitary ontology.

    Keywords: Science, Paradigm, UNITARIAN THEORIES OF PHYSICS, Metaphysics, Humanities, UNITARIAN ONTOLOGY
  • وحید ناصحی فر*، زهره دهدشتی شاهرخ، محمدتقی تقوی فرد، محسن لالجینی
    اهداف

    ارائه الگویی برای تبیین ابعاد مدیریت احساسات مشتریان خدمات مدیریت دارایی (شامل صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی) با کاربست فراترکیب است.

    روش

    با بررسی 254 مقاله منتشرشده و غربال کردن مقاله ها از حیث تناسب عنوان، چکیده و محتوا با موضوع موردبررسی در سال های 2002 الی 2022 درنهایت با مطالعه 49 مقاله، کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شد. مولفه ها با 32 کد نهایی با عنوان مضامین پایه و 5 کد با عنوان مضامین سازمان دهنده دسته بندی شد. پایایی و اعتبار مدل از طریق ضریب کاپا برابر با 78/0 محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفته است.نوآوری: از آنجا که در این پژوهش از روش فراترکیب استفاده می شود، نوآوری آن از حیث روش است که کلیه مطالعات داخلی و خارجی در این حوزه را بررسی و با اطمینان زیاد ابعاد موضوع را به طور کامل و جامع برای مخاطبان شناسایی می کند.

    نتایج

    طبق نتایج، مولفه های ابعاد مدیریت احساسات مشتریان خدمات مدیریت دارایی با پنج مضمون سازمان دهنده دلایل اهمیت مدیریت احساسات مشتریان، عوامل اثرگذار بر احساسات مشتریان، ویژگی های احساسات، شیوه های مدیریت احساسات و پیامدهای مدیریت احساسات دسته بندی شد. نتایج این پژوهش مورداستفاده مدیران نهادهای مدیریت دارایی در طراحی استراتژی های مدیریت احساسات مشتریان قرار می گیرد.

    کلید واژگان: رضایت مشتری, مدیریت احساسات, مدیریت دارایی, روش فراترکیب, بازار سرمایه
    Vahid Nasehifar *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mohammadtaghi Taghavifard, Mohsen Lalejini

    This research seeks to provide a model for explaining the dimensions of customer sentiment management of asset management services, including investment funds and portfolio-managed accounts, using meta-synthesis application. By reviewing and screening 254 papers written between 2002-2022, coding was done by studying 49 studies. Finally, the components were classified with 32 final codes as basic themes and 5 codes as organizing themes. The reliability and validity of the model were calculated by a Kappa coefficient equal to 0.78, which is at the level of excellent agreement. Since this study uses the meta-synthesis method, its innovation is a method that examines all national and international studies in this field and identifies the dimensions of the subject completely and comprehensively for the readers. According to the results, the components of customer sentiment management dimensions of asset management services were categorized with five themes including the importance of sentiment management, influencing factors on customer sentiments, sentiment characteristics, sentiment management practices, and results of sentiment management. The results can be used by managers of asset management institutions in designing strategies for managing customers' sentiments.

    Keywords: Customer Satisfaction, Sentiment Management, Asset Management, Meta-Synthesis, Capital Market
  • وحید نورنژادونوش، مهدی ابراهیمی*، زهره دهدشتی شاهرخ، وحید خاشعی

    هدف این پژوهش تحلیل محتوای کیفی رویکردها و نظریه های زیربنایی قابلیت پویای بازاریابی و ارائه یک گونه شناسی جامع از آن ها می باشد. از این رو با بررسی مقالات پایگاه های اطلاعاتی خارجی شامل اسکوپوس، وب.آو.ساینس و گوگل اسکالر و همچنین پایگاه های اطلاعاتی داخلی کشور با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر روش نمونه گیری نظری در نهایت 61 مقاله در بازه زمانی سال های 2000 الی 2023 انتخاب و بررسی شدند. یافته های پژوهش حاضر ضمن شناسایی انواع رویکردهای نظری و تئوری های زیربنایی مرتبط با آن ها، هشت رویکرد شناسایی شده را در سه دسته کلی به ترتیب زیر طبقه بندی کرده است: دسته اول (رویکردهای اولیه) شامل رویکردهای مبتنی بر منابع و مبتنی بر دانش، دسته دوم (رویکردهای میانه) شامل رویکردهای بنیان های خرد، چندسطحی (سلسله مراتبی) و فرایندی؛ و دسته سوم (رویکردهای نوین) شامل رویکردهای سیستمی، پیکره بندی و معماری قابلیت ها. نتایج همچنین نشان داد که با استفاده از رویکردهای یکپارچه تر مانند رویکرد سیستمی، سلسله مراتبی و معماری قابلیت ها توسط محققان آتی، می توان با بررسی چگونگی تعامل و درهم تنیدگی انواع قابلیت های سطوح مختلف، به چارچوب ها و مدل های کاربردی تر و قابل اجراتری در حوزه قابلیت پویای بازاریابی دست پیدا کرد. از سوی دیگر نتایج همچنین نشان با توجه به ضرورت خودکفایی در تولید کالاهای داخلی و اهمیت صادرات محصولات غیرنفتی در کشور، رویکرد قابلیت پویای بازاریابی این امکان را برای مدیران شرکت ها فراهم می سازد تا با جذب دانش مرتبط با بازار، کشف نیازهای آشکار و پنهان مشتریان و رصد دقیق فرصت های محیطی به ارائه محصولات و خدمات جدید مطابق با نیازها و خواسته های مشتریان بپردازند.

    کلید واژگان: قابلیت پویا, قابلیت پویای بازاریابی, تئوری سیستم ها, معماری قابلیت ها, گونه شناسی رویکردها
    Vahid Noornejad Vanoush, Mahdi Ebrahimi *, Zohreh Dehdashtishahrokh, Vahid Khahsei

    The purpose of this research is to qualitative content analysis of the underlying approaches and theories of dynamic marketing capabilities and provide a comprehensive typology of them. Therefore, by reviewing the articles from foreign databases, including Scopus, Web of Science, and Google Scholar, as well as domestic databases of the country, using the qualitative content analysis and based on the theoretical sampling method, finally, 61 articles were selected and reviewed in the period from 2000 to 2023. The findings of the present research, while identifying various theoretical approaches and underlying theories related to them, have classified eight identified approaches into three general categories in the following order: the first category (primary approaches), including resource-based and knowledge-based approaches; the second category (intermediate approaches), including micro-foundations, multi-level (hierarchical), and process approaches; and the third category (new approaches), including system approaches, configuration, and capability architecture. The results also showed that by using more integrated approaches such as the systemic approach, hierarchical approach, and capability architecture by future researchers, it is possible to develop more executable frameworks and models in the field of marketing dynamic capabilities by examining the interaction and interweaving of various capabilities at different levels. The results also show that considering the necessity of self-sufficiency in the production of domestic goods and the importance of exporting non-oil products in the country, the approach of dynamic marketing capability provides the possibility for company managers to discover the obvious and hidden needs of customers by absorbing knowledge related to the market and accurate monitoring of environmental opportunities to offer new products and services according to the needs and demands of customers.

    Keywords: Dynamic Capability, Marketing Dynamic Capability, Systems Theory, Capability Architecture, Typology
  • زهره دهدشتی شاهرخ*، مهدی بشیرپور، سیده نیلوفر موسوی

    شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از پرطرفدار ترین پلتفرم های دیجیتال است؛ از این رو این رسانه اجتماعی با درک کامل هدف ها و انگیزه های مختلف کاربران اهمیت فراوانی دارد و لازم است که فهم جامع و شفافی نسبت به آن وجود داشته باشد. پژوهش حاضر حاصل یک پژوهش کیفی است که هدفی کاربردی دارد و در آن محققان به صورت گلوله برفی و تا اشباع نظری 26 نفر از کاربران اینستاگرام را که روزانه حداقل 2 ساعت از وقت خود را در این شبکه اجتماعی می گذارند، مطالعه کردند. برای این پژوهش از روش مصاحبه نردبانی و زنجیره وسیله-هدف در راستای استخراج نقشه های ذهنی مخاطبان استفاده و نتایج به صورت 7 ویژگی، 14 کارکرد و 7 ارزش در قالب نردبان های مختلف گزارش شده است. پرتکرارترین ویژگی اینستاگرام از نگاه مخاطبان دردسترس بودن شناخته شد و مفرح بودن نیز پرتکرارترین کارکرد به دست آمده از نتایج این پژوهش بود و تطابق اجتماعی نیز در بخش ارزش ها بیشترین تکرار را داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اینستاگرام یک پلتفرم اجتماعی ویژه با طیف متنوعی از ویژگی هاست که برای همگان امکان برقراری ارتباطات اجتماعی و به اشتراک گذاری محتوا را فراهم می کند. اینستاگرام ضمن ایجاد احساس مفرح کیفیت ارتباطات را ارتقا می دهد و می توان گفت که ارزش های چندگانه ای از قبیل قدرت تاثیرگذاری، آرامش روانی، آزادی، آسایش و موفقیت را برای کاربران خود به ارمغان می آورد. نتایج این پژوهش می تواند به شرکت ها و کسب وکارها کمک کند تا بهترین استراتژی ها و رویکردها را برای جذب و نگهداشت کاربران اینستاگرام شناسایی کنند. همچنین، نتایج مطالعه می تواند به بهبود طراحی و توسعه اینستاگرام و سایر پلتفرم های اجتماعی مشابه کمک کند.

    کلید واژگان: اینستاگرام, شبکه های اجتماعی, مصاحبه نردبانی, زنجیره وسیله-هدف, پژوهش کیفی
    Zohreh Dehdashti Shahrokh *, Mahdi Bashirpour, Seyedeh Niloufar Mousavi

    Instagram is widely recognized as one of the most popular digital platforms. Therefore, it is crucial to gain a comprehensive understanding of the goals and motivations of its users in order to effectively engage with this social media. This article presented the findings of a qualitative research study aimed at examining 26 Instagram users, who dedicated a minimum of 2 hours per day to the platform. The researchers employed the laddering interview method and means-end chain analysis to uncover the participants’ mental maps, resulting in the identification of 7 features, 14 functions, and 7 values represented by distinct ladders. According to the audience's perspectives, the most prominent feature of Instagram was its availability, while the most prevalent function derived from the research was the aspect of enjoyment. Furthermore, social compatibility emerged as the predominant value among the participants. These research outcomes highlighted Instagram as a distinctive social platform offering a diverse range of features that facilitated social connections and content sharing. By fostering a sense of amusement, Instagram enhanced communication quality and provided users with multiple values, including the ability to exert influence, mental tranquility, freedom, comfort, and success. The findings of this research held significant implications for companies and businesses seeking to formulate effective strategies and approaches to attract and retain Instagram users. Additionally, these study results could inform enhancement of design and development practices, not only for Instagram, but also for similar social platforms.

    Keywords: Instagram, Social Network, Ladder Interview, Means-End Chain, Qualitative Research
  • زهره دهدشتی شاهرخ*، سجاد اصغریخواه، سید محمدرضا موسوی

    هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر قابلیت های بازاریابی اینترنتی بر عملکرد صادراتی شرکت ها می باشد. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت های صادرکننده مواد غذایی درشهر تهران (که اقدام به بازاریابی اینترنتی کرده اند) بوده است. در تحقیق حاضر از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شده و تعداد 120 پرسشنامه به 63 شرکت منتخب به عنوان نمونه آماری ارسال شده اند. برای جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SmartPLS نتایجی به دست آمد که نشان می دهد قابلیت های بازاریابی اینترنتی بر عملکرد صادراتی شرکت ها تاثیر دارد. همچنین قابلیت های بازاریابی اینترنتی بر عملکرد صادراتی شرکت ها با توجه به نقش میانجی جهت گیری استراتژیک بین المللی، دسترسی به اطلاعات، زیرساخت فناوری اطلاعات، قابلیت های شبکه بین المللی تاثیر دارد. از این رو نتایج این تحقیق برای شرکت های فعال در حوزه صادرات و تجارت بین الملل کاربردی و مفید است.

    کلید واژگان: بازاریابی اینترنتی, صادرات, بازاریابی بین الملل, بازاریابی دیجیتال, بازاریابی الکترونیکی
    Zohreh Dehdashti Shahrokh *, Sajad Asgharikhah, Seyed Mohammadreza Mousavi

    The purpose of this research is to investigate the effect of internet marketing capabilities on the export performance of companies. The research method is a descriptive survey type and The studied population included CEOs and board members of food exporting companies in Tehran (who have engaged in internet marketing). In this research, we used120 questionnaires for 63 selected companies as a statistical sample. In order to analyze the data, using the structural equation method and using SmartPLS software, results were obtained that show that Internet marketing capabilities have an effect on the export performance of companies. Also, Internet marketing capabilities have an effect on the export performance of companies due to the mediating role of international strategic orientation, access to information, information technology infrastructure, and international network capabilities.Therefore, the results of this research paper are applied and useful for the companies which are active in the field of export and international trade.

    Keywords: Internet Marketing, Export, International Marketing, Digital Marketing, Electronic Marketing
  • عادله گراوند، کامبیز حیدرزاده هنزائی*، زهره دهدشتی شاهرخ، محمدعلی عبدالوند
    هدف

    همه گیری کووید 19، تغییرات چشمگیری در جنبه های مختلف زندگی افراد در سراسر جهان ایجاد کرد. این تغییرات رفتار مصرف کننده را تحت تاثیر قرارداد. الگوی انتخاب و نوع واکنشی که شخص در هر موقعیت از خود نشان می دهد به عوامل موقعیتی و غیر موقعیتی مختلفی بستگی دارد.کووید 19 ، این موضوع را یادآوری کرد که همه گیری ها، به ندرت رخ می دهند، درگذشته اتفاق افتاده در آینده هم اتفاق خواهند افتاد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران همه گیری کووید 19 با تاکید بر مصرف مواد غذایی است.

    روش شناسی:

     به منظور دستیابی به هدف پژوهش، روش پدیدارشناسی و مصاحبه عمیق استفاده شد. با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند،40 مصاحبه در شهر تهران با مصرف کنندگان انجام و با نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    پس از تجزیه وتحلیل داده ها وکدگذاری باز، محوری و انتخابی، 23 کد به دست آمد، که در سه مقوله واکنشی، مقابله ای و سازگاری بلندمدت طبقه بندی و درنهایت نتایج حاصل از تحلیل در قالب مدل مفهومی ارایه گردید.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده نشان داد که افراد در ابتدای شیوع همه گیری کووید 19 به صورت واکنشی کمتر به فروشگاه های فیزیکی مراجعه می کنند، خریدهای خود را به تعویق انداخته و برای اینکه کمتر در معرض ابتلا قرار گیرند، خرید های خود را به صورت آنلاین و تلفنی سفارش می دادند. همچنین پس از مدتی، از طریق انجام کارها توسط خودشان از قبیل آشپزی به مقابله با آن پرداخته و درنهایت در بلندمدت و مرحله سازگاری بلندمدت، حساسیت آنان نسبت به محیط خرید افزایش پیدا کرد، رژیم غذایی سالم را مورد توجه قرار دادند و سبک زندگی آنان تغییر کرد.

    کلید واژگان: رفتار مصرف کننده, کووید-19, کرونا ویروس, همه گیری, پدیدارشناسی
    Adele Geravand, Kambiz Heidarzadeh Hanzaee *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mohammadali Abdolvand
    Aim and Introduction

    The Covid-19 pandemic has caused significant changes in various aspects of people's lives around the world. The outbreak of Covid-19 is a reminder that epidemics, like other disasters and events that happen rarely, have happened in the past and will happen in the future. Even if we cannot prevent the creation of dangerous viruses, we must be prepared to reduce their effects on society. The Covid-19 pandemic, which has affected the entire world, has caused changes around the world and in many areas of life. These changes have affected consumer behavior and continue to affect them. Although past societies have been affected by several epidemics and pandemic, it is difficult to estimate their long-term economic, behavioral, or social impacts. These aspects have not been studied in the past. There are few studies to show what the consequences of major historical pandemics over the past few years have been in the area of consumer behavior. In addition, scientists suggest that new Pandemic continue to pose a risk in the future. Therefore, understanding the life of consumer behavior in the face of this pervasive disease and even beyond, is of great importance for marketers as well as business planners and policy makers. These changes have also affected consumer behavior. The purpose of this study is to explain consumer behavioral responses during the outbreak of the Covid-19 pandemic, with an emphasis on food consumption.

    Methodology

    In order to answer the main question of the research, an in-depth interview and the design of the interview protocol have been used according to the literature review. By using the purposeful sampling method, 40 interviews were conducted with consumers in Tehran and analyzed with MAXQDA software. In this research, Cohen's kappa index was used to measure the reliability of interview coding.Based on the data analysis, consumers respond to the existing crisis in three stages, reacting, coping and adapting during the outbreak of COVID 19. In order to analyze the data, at first, after the interviews were transcribed, the interviews were read several times. In the next step, coding started.

    Findings

    After data analysis and open, axial and selective coding, 23 codes were obtained, which were classified into three categories: reaction(postponing purchases; reducing consumption; replacing with other items; online shopping; telephone shopping; increasing purchases; decreasing purchases; increasing sensitivity to the shopping environment; increasing Compliance with health protocols; visiting physical stores less often; visiting small stores near where you live and visiting virtual stores more), coping (doing things by yourself and trying new products or brands)and adapting(healthy diet and increasing consumption of dairy products and healthy foods; increasing the consumption of organic products and vegetables; changing lifestyles; awareness of health and hygiene; reducing the consumption of prepared and frozen foods; using disinfectants and being more sensitive about hand hygiene; online shopping; cooking at home ; sensitivity to the shopping environment), and finally, the results of the analysis were presented in the conceptual model.

    Discussion and Conclusion

    Combining and integrating the researches, a comprehensive model has been presented in relation to consumer behavioral responses during the outbreak of Covid-19. The obtained results were presented in the form of a conceptual model. The results showed that at the beginning of the outbreak of the pandemic of Covid-19, people reacted to the outbreak in the form of things such as went to physical stores less, postponing purchases, shopping online and by phone, so that they are less exposed to infection. Also, after some time, by doing things by themselves, such as cooking, they have coping with Covid-19, and finally, things like a healthy diet, sensitivity to the shopping environment, lifestyle changes, and online shopping are among the things that are still in the long term. The Covid-19 pandemic has brought about changes in consumer behavior. The results of this research showed that during the period of Covid-19, consumers used to buy from supermarkets and stores near their places of residence and stated that they would visit them after the end of the period, i.e. in the post-Covid-19 period. Therefore, small and local retailers can use this opportunity to offer products and services. The pandemic provided the opportunity to shop online and over the phone, and consumers preferred home delivery to be less exposed to the virus, so retailers, stores and even small supermarkets should take note. There is also the possibility of subsequent epidemics, therefore, marketers and stores, large and small retailers must acquire the necessary preparation in terms of infrastructure to face it in order to reduce its effects. Businesses must design new models to meet the changing or evolving needs of consumers in the post-Covid-19 era.

    Keywords: : consumer behavior, COVID-19, Corona Virus, Pandemic, Phenomenology
  • محمدصالح ترکستانی*، زهره دهدشتی شاهرخ، کبری بخشی زاده برج، پدرام جاهدی

    بازاریابی جوامع دور از وطن (جداو) لفظی مصطلح در پژوهش های بازاریابی بین الملل ولی فاقد طرحواره شناختی برای ایجاد همگرایی در کاربست مصداقی و تفسیر معنایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی یک طرحواره نظری برای بازاریابی جداو با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کابردی با رویکرد روش شناختی کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه بازاریابی جداو، روش نمونه گیری از نوع قضاوتی و حجم نمونه 47 است. تحلیل داده های پژوهش متناسب با صورت بندی فراترکیب هون شامل فرآیند تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان مطالعه ای و نظریه سازی است. بر اساس یافته های پژوهش طرحواره نظری بازاریابی جداو دارای 76 مفهوم، 21 زیرمقوله و 5 مقوله است. پنج مقوله شامل سیمای جداو، سیمای کشور خاستگاه، فرآیند بازاریابی جداو، پسایندهای بازاریابی جداو برای برندها و پسایندهای بازاریابی جداو برای کشور خاستگاه است. اگرچه مصداق های بازاریابی جداو اغلب برندهای کشور خاستگاه است ولی تفسیرهای معنایی آن تحت تاثیر سیمای جداو و سیمای کشور خاستگاه است. همچنین پسایندهای بازاریابی جداو در دو سطح برند های کشور خاستگاه و کشور خاستگاه است.

    کلید واژگان: بازاریابی جوامع دور از وطن (جداو), بازاریابی بین الملل, کشور خاستگاه, کشور میزبان, فراترکیب
    MohammadSaleh Torkestani *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Kobra Bakhshizadeh Borj, Pedram Jahedi

    Diaspora marketing is a widely used term in international marketing research, but it lacks a cognitive framework to create convergence in extension and semantic interpretation. This study aims to identify a theoretical framework for diaspora marketing with a meta-synthesis approach. The research is applied with a qualitative methodological approach. The statistical population includes diaspora marketing research, the sampling method is judgmental, and the sample size is 47. According to Hoon's meta-synthesis, data analysis includes extracting and coding data, analyzing on a case-specific level, synthesis on a cross-study level, and building theory from meta-synthesis. Findings show that the diaspora marketing theoretical framework has 76 concepts, 21 subcategories and 5 categories. Categories include diaspora evaluation, country of origin evaluation, diaspora marketing process, diaspora marketing outcome for brands and diaspora marketing outcome for country of origin. Although extensions of diaspora marketing are often related to the country of origin brand, its semantic interpretations are influenced by the country of origin evaluation. Also, diaspora marketing outcomes defines in two levels of the country of origin and country of origin brands.

    Keywords: Diaspora marketing, International marketing, Country of Origin, host Country, Meta-Synthesis
  • میلاد قنبری*، زهره دهدشتی
    هدف

    در این پژوهش هدف اصلی بررسی تاثیر بازی وارسازی بر وفاداری مصرف کننده با توجه به نقش میانجی نگرش نسبت به برند و قصد درگیری می باشد.

    روش

    از لحاظ روش جمع آوری داده ها، این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتریان و خریداران ایرانی سراسر کشور، فروشگاه اینترنتی دیجی کالا می باشد. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس است. ابزار رایج پرسشنامه (آنلاین)، ابزار اصلی برای جمع آوری داده های این پژوهش است. در طرف دیگر برای ارزیابی پایایی پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. از آزمون سوبل نیز برای سنجش معناداری تاثیر متغیر میانجی استفاده می شود. همچنین داده های پژوهش در قالب مدل سازی معادله های ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Amos تحلیل می شود.

    یافته ها

    این مدل که شامل تاثیر مستقیم بازی وارسازی بر وفاداری مصرف کننده و همچنین تاثیر بازی وارسازی از طریق میانجی گری نگرش نسبت به برند و قصد درگیری بر وفاداری مصرف کننده بود، مولفه های آن مورد آزمون قرار گرفت. همچنین در ارزیابی بخش ساختاری مدل بین سازه های درون زا و برون زا ارتباط قوی برخوردار است و مدل کلی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.

    نتیجه گیری

    پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات مشخص شد که بازی وارسازی (سودمندی درک شده، درک سهولت استفاده، اثر اجتماعی درک شده، لذت درک شده) از طریق متغیر میانجی نگرش نسبت به برند و قصد درگیری، به طور مستقیم و غیر مستقیم بر وفاداری مصرف کننده تاثیر مثبت و معناداری دارد.

    کلید واژگان: بازی وارسازی, نگرش نسبت به برند, قصد درگیری, وفاداری مصرف کننده
    Milad Ghanbari *, Zohreh Dehdashti Shahrokh
    Objective

    In this study, the main purpose of this study is to investigate the effect of gaimification on consumer loyalty with respect to the mediating role of attitude towards the brand and intention to engage.

    Methodology

    In terms of data collection method, this research is a descriptive survey and is applied in terms of purpose. The statistical population of the present study, Iranian customers and buyers across the country, is the online store of Digikala. Sampling method is available sampling. Online tool, the main tool for data collection. On the other hand, Cronbach's alpha coefficient and combined reliability were used to evaluate the reliability of the research. The Sobel test is used to measure the significance of the effect of the mediating variable. The research data are also analyzed in the form of structural equation modeling based on the partial least squares method using Amos software.

    Findings

    This model, which included the direct effect of gaimification on consumer loyalty as well as the effect of gaimification through mediating attitude towards the brand and the intention of engagement on consumer loyalty, its components were tested. Also, in evaluating the structural part of the model, there is a strong relationship between endogenous and exogenous structures and the general research model has a good fit.

    Conclusion

    After analyzing the data, it was found that gaimification(Perceived usefulness, perceived ease of use, perceived social impact, perceived pleasure) through mediating variable attitude towards the brand and intention to engage, directly and indirectly have a positive and significant effect on consumer loyalty.

    Keywords: Gaimification, Attitude towards the brand, intention to engage, consumer loyalty
  • سعید صحت*، حامد دهقانان، زهره دهدشتی شاهرخ، لیلا کریم خانی
    زمینه و هدف

    عملکرد مراکز درمانی سازه ای چندبعدی و پیچیده است و نیازمند برآورده ساختن انتظارها و جلب رضایت ذی‏نفعان کلیدی متعددی در سطوح مختلف این سازمان های خدماتی است. به منظور کسب شناخت جامع تر از ارزیابی عملکرد فراگیر این سازمان ها، پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی شاخص هایی پرداخته است که در پژوهش های گوناگون برای ارزیابی جنبه های مختلف عملکرد مراکز درمانی تایید شده اند.

    روش

    این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش مقاله های منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی در بازه زمانی منتخب است. این مقاله ها، بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون به کار رفته است. برای ارزیابی کیفیت یافته ها نیز از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده شده است.

    یافته‏ ها: 

    الگوی ارزیابی عملکرد مراکز درمانی در سه سطح اصلی ارایه شده است: سطح فردی (کارکنان درمانی)، سطح گروهی (واحدهای سازمانی) و سطح سازمانی (بیمارستان ها). هر یک از این سطوح سه گانه، مولفه هایی دارند که جنبه های مختلف عملکرد خدمات درمانی را با معیارهای مرتبط ارزیابی می کنند.

    نتیجه‏ گیری:

     در ارزیابی عملکرد مراکز درمانی، توجه هم زمان به عملکرد کارکنان، واحدهای سازمانی و کل سازمان، شناخت جامع تری ایجاد می کند و به ارتقای اثربخشی برنامه های بهبود عملکرد مساعدت می رساند. از یافته های پژوهش حاضر می توان به عنوان الگویی برای بهره برداری استفاده کرد.

    کلید واژگان: عملکرد, ارزیابی عملکرد, ارزیابی عملکرد چندسطحی, مراکز درمانی, فراترکیب
    Saied Sehhat *, Hamed Dehghanan, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Leyla Karimkhani
    Background & Purpose

    The performance of helth centers is a multi-dimensional and complex construction and requires meeting the expectations and satisfying several key stakeholders at different levels of such service-based organizations. In order to gain a more comprehensive understanding of the evaluation of the comprehensive performance of these organizations, the current research has reviewed and classified the indicators that have been approved in various studies to assess various aspects of the performance of medical (helth) centers.

    Methodology

    This is a qualitative applied research and it has been used in meta-composite method. The information sources of this stage included articles published in international scientific databases, which were selected based on the criteria for entering the meta-synthesis process.

    Findings

    The model presented for evaluating the performance of medical centers includes three main levels: individual (medical staff), group (hospital departments) and organizational (hospitals). Each of these three levels includes components that evaluate different aspects of health service performance through related criteria.

    Conclusion

    In evaluating the performance of medical centers, simultaneous attention to the performance of employees, organizational departments, and the entire organization can achieve a more comprehensive understanding and help improve the effectiveness of performance improvement programs. The findings of the present research can be used as a guiding model for such evaluations.

    Keywords: performance, Performance Evaluation, multilevel performance evaluation, medical centers, Meta-Synthesis
  • مهرنوش نجفی، حسین وظیفه دوست*، هاشم نیکو مرام، زهره دهشتی شاهرخ

    این مطالعه با هدف ارایه مدل مبتنی بر مبادله ارزش بازاریابی رابطه مند در بازارهای تجاری با استفاده از رویکرد ترکیبی انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر آمیخته بوده و با دو نوع رویکرد کیفی و کمی (آمیخته) انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، جهت گردآوری داده ها به تدوین سوالات مصاحبه مبادرت ورزیده شد. در ادامه از پرسشنامه دیمتل، پرسشنامه ISM و پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت 5 درجه، استفاده گردید. جامعه آماری در بخش های کیفی، دیمتل و ISM، شامل 10 نفر از خبرگان حایز شرایط بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام گرفت. همچنین جامعه آماری بخش کمی و جهت اعتبار سنجی مدل نهایی شامل 384 نفر از مشتریان بازارهای تجاری بوده اند. گام اول مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل کیفی مضمون (رویکرد ویرایش مصاحبه، تلخیص آنها و تفسیر مفاهیم و کلمات) برای شناسایی مقوله های اصلی و فرعی پژوهش استفاده شده است. برای تحلیل کیفی از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. سپس در بخش دوم و کمی پژوهش، از تکنیک دیمتل و روش مدلسازی ساختاری-تفسیری و نرم افزار MICMAC، جهت شناسایی روابط علی میان مقوله های اصلی پژوهش استفاده گردید و در نهایت با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزیی و نرم افزار SMART PLS، الگوی ارایه شده اعتبارسنجی گردید.با استخراج مقوله های اصلی و فرعی پژوهش با استفاده از نتایج تحلیل کیفی مضمون و روش ترکیبی ISM-DEMATEL، مدل نهایی ارایه گردید. در مجموع الگوی به دست آمده مشتمل بر 14 مقوله اصلی است. بر اساس مدل پژوهش مشخص گردید، ارزش کارکردی و اجتماعی بر ارزش احساسی، شناختی و وضعیتی تاثیر می گذارند. ارزش احساسی، شناختی و وضعیتی بر هم آفرینی ارزش با مشتریان و ارزش آفرینی اثرگذاشته و به مبادله ارزش بازاریابی رابطه مند منجر می شوند. از طریق مبادله ارزش بازاریابی رابطه مند می توان مشتری مداری و رابطه با مشتریان را تحت تاثیر قرار داد و به رضایت، وفاداری و اعتماد مشتریان منجر شده و در نهایت حفظ مشتریان میسر می شود.

    کلید واژگان: مبادله ارزش, ارزش بازاریابی رابطه مند, بازارهای تجاری, رویکرد آمیخته
    Mehrnoosh Najafi, Hossein Vazifedoost*, Hashem Nikoumaram, Zohreh Dehdashti Shahrokh

    This study was aimed at developing a model based on the value exchange of relationship marketing in commercial markets using a mixed approach, combining qualitative and quantitative research methods. In the qualitative part of the research, interview questions were developed for the data collection purpose. Then, the DEMATEL Questionnaire, the ISM Questionnaire and a researcher-made questionnaire with a 5-point Likert scale were used. The statistical population in the qualitative part, DEMATEL and ISM consisted of 10 qualified experts selected using a purposive and non-probability sampling method and questioned through in-depth and semi-structured interviews. The statistical population of the quantitative part who were used to validate the final model consisted of 384 customers of commercial markets.In the first step of the current study, the main categories and sub-categories of the research were identified using the qualitative analysis of the theme (editing and summarizing the interviews and interpreting the concepts and words) and MAXQDA software was used for qualitative analysis. Then, in the second and quantitative part of the research, the DEMATEL technique, the Interpretive Structural Modeling (ISM) method and MICMAC software were used to identify the causal relationships between the main categories of the research. Finally, the model was validated using the Partial Least Squares (PLS) technique and SMART PLS software.The final model was presented by extracting the main categories and sub-categories of the research using the results of qualitative analysis of the theme and an integrated ISM-DEMATEL method. In total, the resulting model consisted of 14 main categories. Based on the research model, we concluded that functional and social values affect emotional, epistemic and conditional values. Emotional, epistemic and conditional values affect value co-creation with customers as well as value creation and lead to the value exchange of relationship marketing. The value exchange of relationship marketing can affect customer orientation and relationship, thereby leading to customer satisfaction, loyalty and trust, and ultimately customer retention.

    Keywords: value exchange, relationship marketing value, commercial markets, mixed approach
  • محمدحسین زینلیان، زهره دهدشتی شاهرخ*، وحید ناصحی فر، علی عبدی کردانی

    ازجمله مهم ترین مزیت های رقابتی در بازار حمل ونقل هوایی، برخورداری از یک فرودگاه هاب برای برنامه ریزی و برقراری مسیرهای پروازی است. پژوهش حاضر، ازنظر نوع هدف، کاربردی و با استفاده از روش آمیخته (کیفی و کمی) انجام شده است. در بخش کیفی پس از مرور ادبیات و مطالعات کتابخانه ای، چارچوب تیوریک پژوهش، طرح ریزی و سپس برای تکمیل و تبیین ابعاد و مولفه های موثر در توسعه بازار هاب بین المللی، از جامعه آماری شامل کارشناسان و مدیران فرودگاهی که دارای حداقل 20 سال سابقه در صنعت هوایی بودند به روش نمونه گیری هدفمند 12 نفر انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای تا رسیدن به اشباع نظری با ایشان انجام شده است.پس از پیاده-سازی داده ها و سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از روش تحلیل مضمون، 172 مضمون اولیه در قالب 31 مضمون سازمان دهنده به عنوان مولفه ها و 8 مضمون فراگیر به عنوان ابعاد مدل مفهومی ارایه شدند.در بخش کمی پژوهش نیز برای تایید یا اصلاح ابعاد و مولفه های شناسایی شده، با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و نمونه گیری هدفمند، نظرات 14 نفر از خبرگان صنعت به روش دلفی در دو مرحله اخذ و مدل مفهومی تایید شد. بر مبنای نتایج حاصل شده، ابعاد اصلی هاب بین المللی با رویکرد توسعه بازار برای فرودگاه امام خمینی (ره) شامل 8 بعد زیرساخت ها، امکانات خدمات دهی، عوامل اقتصادی، عوامل رقابتی، مسایل فرهنگی بین المللی، موقعیت جغرافیایی، عوامل قانونی و توافق نامه ها، مسایل سیاسی و تحریم می باشد.جنبه نوآوری این پژوهش ارایه مدل نسبتا جامعی برای توسعه بازار فرودگاه امام خمینی به عنوان یک هاب بین الملی است که تاکنون در پژوهش های دیگر به آن پرداخته نشده است.

    کلید واژگان: حمل ونقل هوایی, هاب بین المللی, فرودگاه, توسعه بازار
    Mohammadhossein Zeinalian, Zohreh Dehdashtishahrokh *, Vahid Nasehifar, Ali Abdi Kordani

    Among the most important competitive advantages in the air transportation market is having a hub airport for planning and establishing flight routes.The current research, in terms of the type of objective, is practical and has been conducted using a mixed method.In the qualitative part, after reviewing the literature and library studies, the theoretical framework of the planning research, and then to complete and explain the effective dimensions and components in the development of the international hub market, the statistical community includes experts and airport managers who had at least 20 years of experience in the Aviation Industry by Purposive sampling (judgment and snowball) method, 12 people were selected and semi-structured interviews were conducted with them until the Theoretical Saturation was reached.After data implementation and three stages of coding (open, axial and selective) using the theme analysis method, 172 primary themes were presented in the form of 31 organizing themes as components and 8 inclusive themes as dimensions of the conceptual model.In the quantitative part of the research, in order to confirm or modify the identified dimensions and components, by using a researcher-made questionnaire and targeted sampling, the opinions of 14 industry experts were obtained by Delphi method in two stages and the conceptual model was confirmed. Based on the results obtained, the main dimensions of the international hub with a market development approach for IKA airport include 8 dimensions of infrastructures, service facilities, economic factors, competitive factors, international cultural issues, geographic location, legal factors and agreements, political issues and sanctions

    Keywords: Air Transport, International Hub, Airport, Market Development
  • وحید ناصحی فر *، زهره دهدهشتی شاهرخ، محمدصالح ترکستانی، امین زربخش

    با گسترش رمزارزها در دهه گذشته و توسعه صرافی های رمزارز ایرانی برای ارائه خدمات به مشتریان ایرانی، با توجه به نوپا بودن و نیاز آنها برای توسعه الگوهای بومی کسب وکار بخصوص در بحث بازاریابی، تحقیق حاضر با هدف ارائه الگویی برای بازاریابی در صنعت مبادلات رمزارزها انجام شد. این مقاله از نظر ماهیت، ترکیبی (کیفی-کمی) و از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی است. در این تحقیق مدلی جامع با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته و با بهره گیری از تحلیل مضمون در کنار مدلسازی ساختاری تفسیری ارائه شد. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، 42 مضمون در قالب 12 مقوله شامل ویژگی های صنعت، ویژگی های مشتریان، مشوق های سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران، اثرگذاری محیط قانونی بر بازاریابی صرافی ها، استراتژی کلان بازاریابی، استراتژی دانش افزایی مشتریان، استراتژی اعتمادسازی، استراتژی قیمت گذاری، استراتژی محصول، استراتژی کانال های بازاریابی، ابزارهای بازاریابی و فعالیت های حفظ مشتری طبقه بندی شدند. مقوله های استخراج شده که به عنوان مولفه های الگوی بازاریابی شناسایی شدند در قالب مدلی هشت سطحی با استفاده مدلسازی ساختاری تفسیری به عنوان الگوی بازاریابی پیشنهادی برای بازار صرافی های رمزارز در ایران ارائه شدند. نتایج این تحقیق نشان داد توجه به ویژگی های صنعت، مشتری و محیط قانونی در تدوین منسجم استراتژی های عملیاتی بازاریابی، استراتژی جلب اعتماد و استراتژی دانش افزایی در کنار بهره گیری از مناسب ترین ابزارهای بازاریابی و تدوین استراتژی برای حفظ مشتریان و ترغیب آنها به سرمایه گذاری بیشتر، ابعاد اساسی الگوی بازاریابی در صنعت مبادلات رمزارزها در ایران هستند. این تحقیق منجر به نظام مند شدن بدنه دانشی ادبیات تحقیقات شده و می تواند درک عمیقی از ابعاد اساسی بازاریابی به محققان حوزه رمزارزها ارائه دهد.

    کلید واژگان: رمز ارز, صرافی رمزارز, الگوی بازاریابی, تحلیل مضمون, مدلسازی ساختاری تفسیری
    Vahid Nasehifar *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mohammad Saleh Torkestani, Amin Zarbakhsh

    The emergence and expansion of the cryptocurrency market in the past decade, along with the development of Iranian cryptocurrency exchanges, necessitates the creation of native business models for effective marketing. This study aims to provide a comprehensive marketing model for the Iranian cryptocurrency exchange industry. Employing a mixed-method approach (qualitative-quantitative), the research uses semi-structured interviews and thematic analysis, combined with interpretive structural modeling. The analysis identified 42 themes categorized into 12 groups: industry characteristics, customer characteristics, investment incentives, impact of Iran's legal environment, macro marketing strategy, customer knowledge enhancement, trust-building, pricing strategy, product strategy, marketing channels, marketing tools, and customer retention activities. These categories were structured into an eight-level model, serving as the proposed marketing framework for the industry. The findings emphasize the importance of integrating industry, customer, and legal environment characteristics in formulating cohesive marketing strategies, trust-building, and knowledge enhancement, alongside utilizing the most appropriate marketing tools. The research highlights the necessity of developing strategies for customer retention and investment encouragement, which are critical components of the marketing model. This study contributes to the systematic knowledge in the field and offers a deep understanding of essential marketing elements for researchers and practitioners in the cryptocurrency sector.

    Keywords: Cryptocurrency, Cryptocurrency Exchange, Marketing Model, Thematic Analysis, Interpretive Structural Modeling
  • زهره دشتی شاهرخ*، وحید خاشعی، سید سروش قاضی نوری، امیر اصلانی افراشته
    هدف از پژوهش حاضر ارایه الگویی راهبردی برای بازاریابی مبتنی بر ارزش های پیشنهادی در برنامه های کاربردی مذهبی تلفن همراه است. روش تحقیق داده بنیاد، داده ها  با مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری و جامعه هدف از بین بنیان گذاران و فعالان اجرایی برنامه های کاربردی مذهبی تلفن همراه  و پژوهشگران بازاریابی در حوزه ی بازاریابی کسب و کارهای مذهبی، می باشد. روش نمونه گیری گلوله برفی است که پس از 15 مصاحبه اشباع نظری حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها  در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج نشان داد مقوله محوری ارزش های پیشنهادی (اقتصادی، اجتماعی، کاربردی، مذهبی، اطلاعاتی، شناختی، احساسی، ارتباطی) تحت تاثیر عوامل علی (عوامل نگرشی در مخاطبان مذهبی، عوامل رقابتی در بازار برنامه های کاربردی مذهبی، عوامل رفتاری در استفاده کنندگان از برنامه های کاربردی مذهبی و عوامل فنی برنامه های کاربردی مذهبی) است. همچنین الگوی بازاریابی توسط راهبردهای (بازاریابی محتوایی (ایده، خلق و توزیع محتوای مذهبی)، طراحی و تولید برنامه های کاربردی مذهبی، قیمت گذاری و درامدی برنامه های کاربردی مذهبی، فروش سازمانی در برنامه کاربردی مذهبی و راهبردهای ارتباطی با کاربران برنامه های کاربردی مذهبی، بهینه سازی عملکرد در فضای دیجیتال، تحقیقات بازار و شناسایی رفتار مصرف کنندگان مذهبی)، عوامل زمینه ای (عوامل مرتبط با محصول، عوامل مرتبط با رفتار کاربران، عوامل مرتبط با نهادها، عوامل مرتبط با بازار و عوامل سازمانی)، عوامل مداخله گر (عوامل قانونی و ممیزی، فنی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی)، و پیامدها در چهار سطح پیامدهای (فردی، سازمانی، ملی و فراملی) تحقق می یابد.
    کلید واژگان: بازاریابی, مذهب, ارزش های پیشنهادی, برنامه های کاربردی تلفن همراه مذهبی
    Zohreh Dehdashti Shahrokh *, Vahid Khashei, Soroush Ghazinoori, Amir Aslani Afrashteh
  • یاسمن کریم پور*، محمود محمدیان، زهره دهدشتی شاهرخ، حمیدرضا افشار

    هدف از این پژوهش ارایه ی مدل تجربه ی مصرف مخاطبان (تماشاگران) تیاتر است. این پژوهش به صورت کیفی و با روش مردم نگاری انجام شده و از نظر هدف در دسته ی تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. جامعه هدف این پژوهش تمام تماشاگران تیاتر در تهران بوده و نمونه گیری با روش قضاوتی و گلوله برفی انجام شده است. بدین منظور ابتدا ادبیات و پیشینه ی تحقیق مطالعه و سپس از میان تماشاگران دو مجموعه تیاتری تیاتر شهر و تماشاخانه ایرانشهر 20 نفر که در طول سال دست کم پنج بار به تیاتر می روند، انتخاب شدند و 9 تیاتر را در بازه ی زمانی تحقیق تماشا کردند. بر اساس روش مردم نگاری محقق، انتخاب تیاترها را به مشارکت کنندگان سپرده و خود به عنوان تماشاگر در کنار آن ها و فرآیند تحقیق حضور داشته است. داده ها با روش های تحلیل روایت، مشاهده مشارکتی و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته در سه مرحله ی قبل، حین و بعد از تماشای تیاتر گردآوری و از طریق روش تحلیل مضمون با نرم افزار NVivo.12 تحلیل شدند. در حین کدگذاری باز 131 کد نهایی به دست آمد که در مرحله ی کدگذاری متمرکز در سه دسته «عواطف»، «افکار و باروها» و «رفتارها» جای گرفتند. در سطح بالاتر انتزاع این کدها رفتار مصرف کننده تیاتر را در خصوص انگیزه های رفتن به تیاتر، معیارهای انتخاب، تجربه های مصرف قبل، حین و پس از تماشای تیاتر و تجربه ی مصرف مخاطب به صورت یک کل تشکیل دادند. نتایج تحقیق حاکی از این است که دریافت معنا از تیاتر، مهم ترین انگیزه برای تماشاگر محسوب می شود. مخاطب، تیاتر را نه وسیله ی سرگرمی، که ابزاری برای پرداختن به دغدغه های اجتماعی و روزمره ی خود می داند. تاثیرگذارترین معیارها برای انتخاب تیاتر، مکان اجرای آن و توصیه دوستان است. مدل نهایی تحقیق نشان می دهد که تیاتر برای تماشاگر به مثابه یک آیین است. آیینی که مخاطب آداب ورسوم تماشای آن را در هر سه مرحله ی قبل، حین و بعد از تماشا رعایت کرده و در این مراحل احساسات، افکار و رفتارهای متفاوتی را تجربه می کند. انگیزه ها و معیارها نیز همچون چتری مراحل تجربه ی مصرف مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهند. این مدل، بینش عمیقی در ارتباط با رفتار مصرف کننده تیاتر به دست می دهد و به سازمان های تیاتری و متخصصان بازاریابی کمک می کند برای بهینه کردن تجربه ی مصرف مخاطب استراتژی های موثرتری اتخاذ کنند.

    کلید واژگان: تئاتر, تجربه ی مصرف, انگیزه های رفتن به تئاتر, تئاتر به مثابه آیین, مردم نگاری
    Yasaman Karimpour *, Mahmoud Mohammadian, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Hamidreza Afshar

    The goal of this research is to provide a model for theater audience consumption experience through a qualitative and practical approach with ethnographic methodology. The target community of this research includes all theater audiences in Tehran and sampling has been done with judgmental and snowball sampling methods. After carefully investigating literature and background of research 20 theater audiences were chosen who go to theater at least 5 times in a year. “The City Theater” and “Iranshahr Theater” complexes were selected as the research field because of their reputation and rich history. Participants watched nine performances during the time of research. Data has been gathered by Ethnographic data gathering methods including Narrative Inquiry, Participatory Observation and Deep Semi-structured Interviews. Consumption experience was analyzed in 3 stages: pre-consumption, core- consumption and post-consumption experiences and the whole experience as a conclusion. The analysis has been done with thematic analysis by NVivo.12 software. In coding phase, first 256 open codes were found. After code refinement 131 codes were left which were converted into three main abstract headings: affections, cognitions and behaviors. At a higher level of abstraction, these codes constituted the behavior of theater consumer regarding motivations for going to theater, factors affecting theater selection and pre, core and post experiences. The results show that “perceiving meaning” is the most influential motivation for going to theater, followed by theater’s closeness to daily life and a sense of belonging to theater audience’s community. The most important factor for selecting a performance is it’s the theater hall followed by friend’s recommendation. The model shows that going to theater is like a ritual which audiences respect in their theater consumotion journey. In each step, pre, core and post consumption experience, audience sees him/herself in a ceremonial event which has its own rules like wearing artistic clothes, selecting friends, going to café, etc. before the theater. At the core consumption stage, the ritual demands that audiances respect the performance by maintaining silence, interacting with other audiences and artists and in post-consumption stage the ritual continues by talking to others, and collecting brochures and photos to remember the event later on. Meantime, motivations and selection factors affect the theater consumption experience entirely. This model provides deep understanding of theater consumer behavior and helps theater organizations and marketing experts in optimizing theater consumption experiences.

    Keywords: Theater, Consumption Experience, Theatergoing Motivations, Theater as a Ritual, ethnography
  • امیرحسین زراندوز، زهرا علیپور درویشی*، زهره دهدشتی شاهرخ، محمد حقیقی
    زمینه و هدف

    در سالیان اخیر رسانه های اجتماعی، تغییرات عمیقی در رفتار کاربران ایجاد کرده است. در کنار رفتارهای بنهجار در سطح این نوع رسانه ها، به دلایل متعدد،کژرفتاری هایی نیز در حال وقوع است. امروزه از یک سو شناخت این رفتارها اهمیت روزافزونی پیدا کرده است و از سوی دیگر کنترل و مدیریت اینگونه رفتارها به چالشی اساسی برای نظام های حکمرانی تبدیل شده است. هدف این مطالعه این است که نظام های حکمرانی امروز، چگونه می توانند از ظرفیت نامداران برای مدیریت این فضا استفاده کنند.

    روش بررسی

    این پژوهش با رویکرد داده بنیاد انجام شده است. ابتدا بوسیله مصاحبه نیمه ساختار یافته با 13 نفر از صاحب نظران شناخته شده رسانه های اجتماعی،اطلاعات گردآوری گردید که برای اینکار از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. برای روایی و پایایی پژوهش از چارچوب 5 عاملی ماکسول استفاده شد.

    یافته ها

    فرآیند کدگذاری در پنج بخش و هشت مقوله اصلی جمع آوری شد. در مقوله پیش آیند شامل عوامل جامعه شناختی و روانی شناختی، پس آیند شامل فردی، بین فردی و اجتماعی ، زمینه شامل رسانه های اجتماعی، شرایط شامل تعامل با نامداران، و اقتضایات شامل ملاحظات محیطی می باشد. نتایج نتایج پژوهش حاکی از این است که مهم ترین گزاره ها در کنترل کژرفتاری بوسیله نامداران عبارتند از : تعامل آموزشی، افزایش آستانه تحمل، امنیت عمومی، سرمایه اجتماعی و انسجام ملی.

    کلید واژگان: ایمن سازی رسانه, نامداران, کژرفتاری کاربران برخط, قدرت نرم, حکمرانی خوب
    Amirhossein Zarandouz, Zahra Alipour Darvishi *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mohammd Haghighi
    Background and purpose

    In recent years, social media has caused profound changes in the behavior of users. In addition to the normal behavior in this type of media, for many reasons, dysfunctional behavior is also happening. Today, on the one hand, the recognition of these behaviors has become increasingly important, and on the other hand, the control and management of such behaviors has become a major challenge for governance systems. The purpose of this study is how today's governance systems can use the capacity of the elite to manage this space.

    Research method

    This research was done with the grounded theory. First, information was collected through a semi-structured interview with 13 well-known social media experts, for which the snowball sampling method was used. Maxwell's 5-factor framework was used for the validity and reliability of the research.

    Findings

    The coding process was collected in five sections and eight main categories. In the antecedent category, it includes sociological and psychological factors, the antecedent includes individual, interpersonal and social factors, the context includes social media, the conditions include interaction with celebrities, and the requirements include environmental considerations.The results of the research indicate that the most important propositions in controlling misbehavior by names are: educational interaction, increasing the threshold of tolerance, public security, social capital and national cohesion.

    Keywords: Securing the media, Celebrities, dysfunctional behavior of online users, Soft power, Good governance
  • نعمت الله جولا*، محمود محمدیان، زهره دهدشتی شاهرخ، وحید ناصحی فر

    این پژوهش قصد دارد بر اساس ویژگی های طراحی وبسایت به تدوین مدلی در چهارچوب الگوی محرک - ارگانیسم- پاسخ بپردازد که تببین گر حمایت مصرف کننده از فروشگاه آنلاین باشد. با توجه به اینکه در فروشگاه های آنلاین ، به دلیل عدم امکان دسترسی مستقیم به خریدار،ظرفیت کمتری برای شفاف سازی ابهامات و پیش بینی رفتار آتی مصرف کننده وجود دارد، بنابراین استفاده از این الگوی حمایتی با شناخت ابعاد مورد توجه خریداران، می تواند برای فروشگاه های آنلاین مزیت رقابتی منحصر به فردی فراهم کرده و نقش مهمی در افزایش فروش آنها داشته باشد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد کیفی تحلیل مضمون، به بررسی فرایند تاثیرگذاری دو بعد مهم از طراحی وبسایت یعنی غنا و تعامل پذیری در مسیر منتهی به قصد حمایت مصرف کننده پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، اساتید دانشگاهی و مدیران ارشد فروشگاه های آنلاین بودند. از نمونه گیری هدفمند برای شناسایی خبرگان استفاده گردید و با 10 خبره مصاحبه به عمل آمد. از کدگذاری اولیه 89 مفهوم اولیه استخراج شد که از این مفاهیم در مجموع 30 تم فرعی برای 10 تم اصلی پژوهش حاصل گردید. نتایج نشان داد جهت دستیابی به این قصد حمایت، فروشگاه های آنلاین می توانند با طراحی و مدیریت صحیح ویژگی های غنا و تعامل پذیری، شرایط لازم را برای ایجاد حس مطلع شدن و چسبندگی مصرف کننده از طریق ابعاد مفیدبودن، لذت درک شده، میزان و محرک محوری کسب اطلاعات فراهم نمایند که پیامد آن حمایت مصرف کننده از فروش آتی وبسایت است.

    کلید واژگان: غنای رسانه, تعامل پذیری رسانه, مطلع شدن, چسبندگی, قصد حمایت
    NeamatAllah Joola *, Mahmod Mohammadian, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Vahid Nasehifar

    This research intends, based on the design features of the website, to formulate a model in the framework of the stimulus-response model-organism that explains consumer support for the online store. Due to the fact that in online stores, due to the impossibility of direct access to the buyer, there is less capacity to clarify ambiguities and predict future consumer behavior, so the use of this support model by recognizing the dimensions considered by buyers, can be Online stores provide a unique competitive advantage and play an important role in increasing their sales. this study using the theme analysis qualitative approach, examines the process of influencing two important dimensions of website design, namely richness and interactivity in the direction of consumer protection. The statistical population of this study, experts, professors and senior managers of online stores They were. Purposive sampling was used to identify experts and 10 experts were interviewed. 88 The initial concepts were extracted by Initial coding, of which 30 Sub-theme and 10 main theme were obtained for research. The results showed that in order to achieve this goal of support, online stores can, by properly designing and managing the features of richness and interactivity, create the necessary conditions to create a sense of consumer informedness and stickiness through the dimensions of usefulness, perceived pleasure, amount and stimulus-based of information acquisition, so that the consequence is consumer support for the future sale of the website.

    Keywords: media richness, media interactivity, informed, stickiness, support intention
  • علی منصوری کرمانشاهی*، مهدی حقیقی کفاش، زهره دهدشتی شاهرخ، شهرام خلیل نژاد
    این پژوهش با هدف ارایه مدلی برای استراتژی های بازاریابی و فروش در صنعت فروشگاه های زنجیره ای انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی اکتشافی می باشد و در آن از روش تحقیق آمیخته بهره گرفته شده است. در بخش کیفی این پژوهش با روش تحلیل محتوا با 10 تن از متخصصان و خبرگان صنعت فروشگاه های زنجیره ای بر اساس نمونه گیری قضاوتی مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته و در بخش کمی با روش پیمایشی، 116 پرسشنامه میان مدیران بازاریابی و فروش سه شرکت فعال در این صنعت (هایپراستار، جانبو و افق کوروش) توزیع گشت. داده ها به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. یافته ها نشان داد که آمیخته بازاریابی مهمترین عامل سازنده استراتژی بازاریابی و بهره گیری از تکنولوژی های فروش مهم ترین عامل سازنده استراتژی فروش در صنعت فروشگاه های زنجیره ای است. شواهد حاکی از این است که حضور متغیر تعدیل گر محیط رقابتی صنعت فروشگاه های زنجیره ای بر رابطه میان استراتژی های بازاریابی و فروش اثرگذار است. اتخاذ رویکردی جامع نسبت به عناصر تشکیل دهنده استراتژی های بازاریابی و فروش، با در نظر گرفتن محیط رقابتی حاکم بر این صنعت و همچنین بهره گیری از روش های مبتنی بر محیط آنلاین از موارد مهمی هستند که تاکنون در تدوین استراتژی های بازاریابی و فروش شرکت های فعال در صنعت فروشگاه های زنجیره ای در ایران مورد توجه قرار نگرفته اند.
    کلید واژگان: استراتژی بازاریابی, استراتژی فروش, فروشگاه زنجیره ای, تحلیل محتوا, محیط رقابتی
    Ali Mansouri Kermanshahi *, Mehdi Haghighi Kaffash, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Shahram Khalil Nezhad
    Introduction
    The evolution of the international retail industry is to move from individual stand-alone stores that sell limited products to chain stores that offer more diverse product categories on a more economical scale. Thus, the chain store industry is one of the newer forms of offering fast-moving products to consumers. In this area, the most important decisions related to marketing and sales policies that directly affect the company's performance and the quality of service to end-users, and ultimately profitability. The purpose of this study is to provide a model for marketing and sales strategy for companies operating in the chain stores industry, and by adopting a comprehensive approach, an attempt made to remove some of the existing limitations in the field of research and implementation. Therefore, in this research and a forward-looking and innovative perspective, this question answered: what is the model of marketing and sales strategies in the chain store industry?
    Methodology
    This research-based on the purpose is of developmental type, based on the nature is of exploratory and descriptive type and based on the type is of data of the qualitative and quantitative type and has an integrated strategy, that is, to achieve the objectives of the research, two qualitative and quantitative methods have been used together. The statistical population of this research is the marketing and sales managers of three companies, Hyperstar, Canbo, and Ofoq Kourosh. Thus, after an in-depth study and review of books and articles related to marketing and sales concepts, an attempt made to identify a significant part of the important factors in developing marketing and sales strategies for companies active in the chain stores industry. After that, in the qualitative part, by content analysis method, a semi-structured interview conducted with 10 industry experts of chain stores from the three mentioned companies based on judgmental sampling. Qualitative sampling continued until the researcher reached theoretical saturation. In the quantitative part by survey method, 116 questionnaires distributed among the marketing and sales managers of these three companies. Analyzing the qualitative data obtained from the interviews based on the analysis of words, sentences, themes, and idioms of experts in the field of marketing and sales of the chain stores industry, led to the extraction of 391 primary codes. After several reviews and integration of codes based on similarity in several stages, 73 codes were finally extracted, which became the basis for the quantitative questionnaire design. Following a review of content analysis in the qualitative section, the competitive environment of the chain stores industry, online promotions, and online service features added as new variables to the original research model. In the quantitative part, the data analyzed by structural equation method using Smart PLS software.   
    Results and Discussion
    In response to the main research question, which is also the ultimate goal of the research, we found that developing a sales strategy in companies operating in the chain stores industry without considering the marketing strategy and its components is irrational. In addition, the effect of the moderating variable of the competitive environment of the chain stores industry didnot ignored because not paying attention to this factor can fail the strongest marketing and sales strategy of chain stores companies. Findings showed that marketing mix is ​​the most important factor in marketing strategy and the use of sales technologies is the most important factor in sales strategy in the chain store industry. Evidence suggests that the presence of a moderating variable of the competitive environment of the chain stores industry affects the relationship between marketing and sales strategies. 
    Conclusion
    Adopting a comprehensive approach to the elements of marketing and sales strategies, taking into account the competitive environment prevailing in the industry, and using online environment-based methods are important issues in developing marketing and sales strategies of companies operating in the chain stores industry, which have not been considered in Iran. It is necessary to plan for reach a successful chain stores industry for leading consumer satisfaction and achieving financial goals for companies. Companies operating is better to pay attention to the competitive environment of the chain store industry and  then taking a broad view of having a marketing strategy that takes into account issues related to marketing objectives, pricing, branch location, competitive advantage, resource allocation, consumer behavior analysis, consumer segmentation, online and traditional promotions, product, online service features, as well as sales strategy that is formed by considering the issues related to the use of sales technologies, sales team training and the use of multiple sales channels.
    Keywords: Marketing strategy, Sales Strategy, Chain Store, content analysis, Competitive environment
  • علی اصغر ساجدی فر، زهره دهدشتی شاهرخ*
    رشد سریع اینترنت و گسترش و نفوذ روزافزون رسانه های اجتماعی در جامعه، فرصت مناسبی را برای تقویت روابط یک سازمان با مشتریان فراهم کرده است. سازمان ها با به کارگیری این رسانه ها می توانند تعاملات خود را با مشتریان افزایش داده و با درگیر ساختن آن ها با برند خود، باعث خلق ارزش بیشتر برای مشتری و سازمان شوند. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیش زمینه ها، ابعاد و پیامدهای درگیری مشتریان با برند در رسانه های اجتماعی در صنعت بانکداری می باشد. در راستای دستیابی به هدف تحقیق از روش تحقیق آمیخته استفاده شد. داده ها از مشتریانی که دنبال کننده یک یا چند بانک در رسانه های اجتماعی بودند با استفاده از مصاحبه عمیق و پرسشنامه جمع آوری شد؛ سپس داده ها با روش تحلیل محتوا و مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده های تحقیق ضمن تایید فرضیه ها نشان داد که سه دسته عوامل فردی (پاداش، سرگرمی، کسب اطلاعات، کنجکاوی، مشغولیت ذهنی با برند و مزیت اجتماعی)، سازمانی (شهرت برند، محبوبیت برند، تجربه خدماتی، اطلاع رسانی، قابلیت اعتماد و کیفیت محتوا) و رسانه (کاربرپسند بودن، امنیت، کیفیت، قابلیت ها و محبوبیت) سبب درگیری مشتریان با برند شده و از طریق آن پیامدهایی را برای مشتری (آگاهی، سهولت و مزیت اقتصادی)، بانک (وفاداری مشتری، بازخور مشتری و اعتماد مشتری) و جامعه (مشارکت اجتماعی) ایجاد می نماید. در نهایت پیشنهادهایی برای درگیر ساختن مشتریان در رسانه های اجتماعی ارایه شده است.
    کلید واژگان: ابعاد, پیامدها, پیش زمینه ها, درگیری مشتری با برند, رسانه های اجتماعی
    Ali Asghar Sajedifar, Zohreh Dehdashti Shahrokh *
    Introduction
    The rapid growth of the Internet and the increasing penetration of social media in the society have provided a good opportunity to reinforce the relations of organizations with customers. By applying these media, organizations can increase their interactions with customers and create more value for both the customers and themselves through engaging them with the brand. Accordingly, this study seeks to identify the antecedents, dimensions and consequences of customer brand engagement in social media in the banking industry.
    Methodology
     In order to achieve the purpose of the research, the mixed method was used, and the data were collected from the customers who followed one or more banks in social media. The data collection tools were in-depth interviews (in the qualitative section) and questionnaires (in the quantitative section). The data were processed through content analysis and structural equation modeling with a partial least squares approach and the Smart PLS software.
    Results and Discussion
    The results of the study are presented in the framework of a customer brand engagement model in social media in the banking industry. The model has three sub-categories including the antecedents, dimensions and consequences of customer engagement. The antecedents address individual factors including reward (social media provide an easy and comfortable way to receive brand-related campaigns and/or special offers), entertainment (i.e., one of the main motivations concerning the consumers’ use of social media such as playing games, listening to music, and viewing videos), information acquisition (consumers rely and more often use social media to conduct their search for information and to decide what to purchase), curiosity (The user's willingness to interact on social media to access the opinions of others about the bank provides easy access to bank information and what is happening in the bank), brand involvement (the perceived relevance of the brand based on inherent needs, values, and interests), and social advantage (ability to establish and obtain social identity among other users and facilitate and expand social interactions with other users). The organizational factors include brand reputation (it refers to factors such as having a large audience, well-known and positive image of the bank in society), brand popularity (it is related to the acceptance and popularity of the bank among the people of the community), service experience (subjective, internal consumer and behavioral responses evoked by brand-related stimuli that are part of a brand’s design and identity, packaging, communications, and environments), advertising (good information and advertisements of the bank channel and the proper promotion of social media bank plans by employees cause the acquaintance and following of it on social media), reliability (people assume companies’ social media as a more trustworthy source of information concerning products and services), and content quality (useful and up-to-date content on a bank page or channel on social media can be an important motivating factor for following it on social media and consequently engaging with it). The media-related factors include user-friendliness (the desirability of the bank's page or channel, its visual appeal, and even the features of the social media application in which the bank operates, such as ease of installation and use, can play important roles in engaging the customer with the brand on social media), security (this refers to protecting the security and privacy of individuals and preventing the misuse of customers' personal information by the social media in which the bank operates), quality (the features of the bank's social media application, such as the speed and convenience of updating, are in this section), capabilities (the ability to store and preserve previous customer information, compatibility with all mobile devices and having good facilities such as chatting and sending photos and videos are considered as effective media capabilities for customer engagement), and media popularity (the popularity of social media and the large number of their audience will play effective roles in choosing the users of those media to denigrate the bank and conflict with it.).Customer engagement has three dimensions: cognitive (brand-related activities include the individual’s level of concentration and/or engrossment in the brand), emotional (customer’s level of brand-related inspiration and/or pride) and behavioral (the customer’s level of energy exerted in interacting with a focal brand).Finally, the consequences of engagement for the bank and social participation include awareness (such as increasing the customer's banking information, awareness of its plans and services and answering questions), perceived ease (such as easier access to bank information and facilitated banking activities), economic benefit of customers (such as discounts or prizes), loyalty (repeated purchases prompted by a strong internal disposition), feedback (delivery of immediate feedback to other users), and trust (consumer-perceived security and reliability in brand interactions, and the belief that the brand acts in the consumer’s best interests).
    Conclusion
    The results of the data analysis confirmed the hypotheses and showed that all the three categories of individual, organizational and media factors can lead to customers' brand engagement through which certain outcomes are achieved for the customers, banks and society. Finally, some suggestions have been proposed to engage customers in social media.
    Keywords: Social Media, Customer brand engagement, Antecedents, Mixed method
  • طراحی الگوی کژرفتاری برخط و نقش آن در برندسازی شخصی بر پایه نظریه داده بنیاد
    امیرحسین زراندوز، زهرا علیپور درویشی*، زهره دهدشتی شاهرخ، محمد حقیقی
    برندهای شخصی برای ساخت تصویر درست در ذهن کاربر به دنبال فعالیت در این رسانه های اجتماعی هستند به طوری که دیدگاه بسیاری از تاثیرگذاران و نامداران بر روی ادراک کاربران خود، تاثیرات عمیقی می گذارد. با این حال تمامی تعاملات کاربران با نامدران به صورت بهنجار و کارآمد انجام نمی پذیرد و بسیاری از کاربران با کژرفتاری های متنوع سعی در ابراز شکایات و نارضایتی های خود در زمینه های مختلف را دارند. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی کژرفتاری برخط و نقش آن در برندسازی شخصی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری این پژوهش ، نامداران و تاثیر گذارانی بوده است که در رسانه های اجتماعی شناخته شده و دارای مقبولیت هستند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه، ترکیبی از روش نمونه گیری نظری، گلوله برفی و هدفمند استفاده شد و برای بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی شرایط علی با دو بعد روان شناسی و جامعه شناسی تعیین گردید. در شرایط زمینه ای عوامل کلان نارسایی های اقتصادی، نظام آموزشی، شکاف فرهنگی و ادبیات محاوره تعیین شد. در این مطالعه میزان استفاده از رسانه های اجتماعی و سواد رسانه ای به عنوان عوامل مداخله گر تعیین گردید.در بخش کنش ها و تعاملات، استراتژی برندسازی شخصی ارایه شد و در نهایت در قسمت پیامدها پنج سطح فردی، بازاریابی ، اقتصادی، فرهنگی و جامعوی تبیین شد.
    کلید واژگان: کژرفتاری برخط, رسانه های اجتماعی, برندسازی شخصی, رفتار مصرف کننده آنلاین
    Designing a Model of Online Dysfunctional Behavior and its Role in Personal Branding Based on the Grounded Theory
    Amirhossein Zarandouz, Zahra Alipour Darvishi *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mohammad Haghighi
    Views of influencers and celebrities specifically affect the perception of social media users. Therefore, personal brands are looking for activities in social media to create the correct image in the minds of users. However, all users' interactions with celebrities are not normally efficient. In this case, many users try to express their complaints and dissatisfaction in various fields with various dysfunctional behavior. In this regard, this research aims to design the model of online dysfunctional behavior and its role in personal branding by using grounded theory. The research statistical population includes those celebrities and influencers that are known and accepted in social media. In this research, a combination of theoretical, snowball, and purposive sampling methods was used to select the sample. Open coding, axial coding, and selective coding methods have been used to review and analyze the collected data. Finally, the results of the research were obtained by identifying the causal conditions from two psychological and sociological perspectives. In this regard, macro factors of cultural gap and colloquial literature were identified as the background conditions of the research subject. The amount of social media use and media literacy were also identified as intervening factors. The celebrities' interaction strategy was chosen in the section on actions and interactions. Finally, the consequences were also explained at three individual, marketing, and cultural levels.
    Keywords: Online Dysfunctional Behavior, Social Media, Personal branding, online consumer behavior
  • سعید صحت*، زهره دهدشتی شاهرخ، میرعلی سیدنقوی، حمید نایب پور
    هدف اصلی هر سازمان، دستیابی به بهترین کیفیت کاری از طریق کارکنان است، مدیران نقش بسیار مهمی را دراین بین بازی می کنند. مدیران و رهبران سازمان در بیشتر مواقع با پارادوکس هایی روبرو می شوند که شرایط را برای تصمیم گیری آن ها مشکل می کند. بنابراین توسعه یک الگوی شایستگی برای مدیران منابع انسانی با توجه به اهمیت نقش پارادوکسیکالی آن ها برای سازمان ها ضروری است. این پژوهش با بررسی سیستماتیک مطالعات موردی حوزه شایستگی و پارادوکس به دنبال ارایه ی الگوی شایستگی مدیران پارادوکسیکال است. روش پژوهش فراترکیب بر اساس مدل هفت مرحله ای سندلوسکی (2007) است که در طول آن،348 مقاله اولیه در بازه زمانی 2000-2022یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای موردنظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شدند. درنهایت 11 مقاله با کسب تمامی معیارهای موردنظر مورد تجزیه وتحلیل نهایی قرار گرفت. پس از کدگذاری مقالات موردنظر، نتایج در قالب یک چهارچوب مفهومی نشان می دهد که شایستگی های فردی دارای 6 مقوله (تحلیل گر منابع انسانی، دانش IT، شایستگی شناختی، توسعه ای، رهبری و هدایت، چندوظیفه ای)، شایستگی های مدیریتی دارای 2 مقوله (مدیریت منابع و مدیریت روابط) و شایستگی های عملکردی دارای 4 مقوله (دانش سازمانی، دانش صنعت، دانش محیط خارجی و شریک استراتژیک-مشاوره ای) است که بیشتر به ماهیت رشته های فنی مهندسی در قیاس با رشته های علوم انسانی مربوط است و مدیران منابع انسانی با توسعه این موارد می توانند پاسخ مناسب تری به پارادوکس های به وجود آمده در سازمان خود بدهند.
    کلید واژگان: الگوی شایستگی, مدیران منابع انسانی, پارادوکس, فراترکیب
    Saeed Sehhat *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mirali Seyednaghavi, Hamid Nayebpoor
    The main goal of any organization is to achieve the best quality of work through employees, managers play a very important role. Managers and leaders of organizations often face paradoxes that make it difficult for them to make decisions. Therefore, it is necessary to develop a competency model for human resource managers considering the importance of their paradoxical role for organizations. This research aims to provide a model of paradoxical managers' competence by systematically examining case studies in the field of competence and paradox. The Meta-Synthesis research method is based on the seven-step model of Sandelowski (2007), during which 348 primary articles were found in the period of 2000-2022, and at each stage, the articles that did not meet the desired criteria were excluded from the research. Finally, 11 articles were analyzed after obtaining all the desired criteria. After coding the desired articles, the results in the form of a conceptual framework show that individual competencies have 6 categories (human resources analyst, IT knowledge, cognitive competence, development, leadership, multitasking), managerial competencies with 2 categories (, resource management and relationship management) and functional competencies with 4 categories (organizational knowledge, industry knowledge, knowledge of the external environment and strategic partner-consultation) which is more related to the nature of technical and engineering fields in comparison with humanities fields, and human resource managers can give a more appropriate answer to the paradoxes that have arisen in their organization by developing these cases.
    Keywords: Competency model, human resource managers, Paradox, Meta-synthesis
  • محمدصالح ترکستانی*، زهره دهدشتی شاهرخ، کبری بخشی زاده برج، پدرام جاهدی
    هدف

    جوامع دور از وطن گروهی با تعلق خاطر به کشور خاستگاه و آشنا با فرهنگ کشور میزبان است. تعلق خاطر این گروه به کشور خاستگاه از اهرم های در دسترس برندهای کشور خاستگاه برای نفوذ به گوشه بازار جوامع دور از وطن است. ارتباطات این گروه در کشورهای میزبان نیز از اهرم های در دسترس برندهای کشور خاستگاه برای توسعه در بازار بین الملل است. این امر دلیل عدم توافق در تعریف حوزه بازاریابی جوامع دور از وطن است. هدف پژوهش حاضر تحلیل گفتمان بازاریابی جوامع دور از وطن است.

    روش شناسی: 

    انتخاب روش شناختی پژوهش از نوع کیفی و راهبرد پژوهش از نوع تحلیل گفتمان است. راه کار گردآوری داده های پژوهش جست وجو در پایگاه های علمی با استفاده کلیدواژه های منتخب است. روش نمونه گیری قضاوتی و حجم نمونه برابر 24 مقاله علمی است. راه کار تحلیل داده های پژوهش نیز مدل تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سطح های توصیف، تفسیر و تبیین است.

    یافته ها

    حداقل 2 گفتمان در بازاریابی جوامع دور از وطن قابل تمایز است. گفتمان بازاریابی گوشه ای جوامع دور از وطن متمرکز بر نفوذ در گوشه بازار جوامع دور از وطن و گفتمان راهبرد بازاریابی جوامع دور از وطن بیشتر متمرکز بر توسعه در بازار بین الملل با اهرم جوامع دور از وطن است.

    نتیجه گیری

    گفتمان راهبرد بازاریابی جوامع دور از وطن دارای همراستایی بیشتری با گفتمان بازاریابی جهانی است. ظهور این گفتمان ایجادکننده انتظار پیروی بیشتر چهارچوب های زبانی در حال استفاده بازاریابی جوامع دور از وطن از گفتمان بازاریابی جهانی است.

    کلید واژگان: جوامع دور از وطن, بازاریابی جوامع دور از وطن, کشور خاستگاه, کشور میزبان, تحلیل گفتمان
    Mohammad Saleh Torkestani *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Kobra Bakhshizadeh Borj, Pedram Jahedi
    Objective

    Diaspora is a group with interest in the country-of-origin and familiar with the culture of the host country. Diaspora's interest in the country-of-origin is one of the available levers for the brands of the country-of-origin to penetrate the Diaspora's niche market. Diaspora's communication in the host countries is also one of the available levers for the brands of the country-of-origin to develop in the international market. This causes disagreement in the definition of diaspora marketing field. This research aims to diaspora marketing discourse analysis.

    Methodology

    The methodological choice of research is qualitative and research strategy is discourse analysis. The research data collection technique is searching in scientific databases using selected keywords. The research sampling method is judgmental and the sample size is 24 scientific articles. The research data analysis technique is Fairclough's model of critical discourse analysis in levels of description, interpretation and explanation.

    Findings

    At least 2 discourses can be distinguished in diaspora marketing. The diaspora niche marketing discourse is focused on penetrating the diaspora niche market and the diaspora marketing strategy discourse is more focused on developing in the international market using diaspora leverage.

    Conclusion

    The diaspora marketing strategy discourse is more aligned with the global marketing discourse. The emergence of this discourse creates the expectation that diaspora marketing language in use frameworks follow the global marketing discourse.

    Keywords: Diaspora, Diaspora marketing, Country-of-origin, Host Country, Discourse Analysis
  • محمدرضا تقوا، ایمان رئیسی وانانی، زهره دهدشتی شاهرخ، مانا شاکرین*

    در عرصه رقابت فشرده، مدیران کسب وکارها، بیش از همیشه به اطلاعات مناسب برای اتخاذ تصمیم های راهبردی نیاز دارند. برای آن دسته از مدیران اجرایی که در حوزه خرده فروشی آنلاین محصولات فسادپذیر فعالیت دارند، دسترسی به این گونه اطلاعات از اهمیت برخوردار است چراکه این محصولات چرخه عمر کوتاهی دارند. در این پژوهش، با به کارگیری رویکرد تحقیق ترکیبی، ابعاد و مولفه های مدل هوشمندی بازار در زنجیره عرضه محصولات فسادپذیر شناسایی شده است. از تحلیل عاملی و نرم افزار اسمارت پی آل اس برای اعتبارسنجی مدل استفاده شده است. مدل مذکور، شامل 5 بعد هوشمندی کسب وکار، بینش بازار و مشتری، هوشمندی زنجیره عرضه، هوشمندی رقابتی و هوشمندی کسب وکار اجتماعی است.

    کلید واژگان: هوشمندی بازار, هوشمندی بازار عرضه, هوشمندی رقابتی, هوشمندی کسب وکار, تجارت الکترونیک
    Mohammadreza Taghva, Iman Raeesi Vanani, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mana Shakerin *
    Introduction

    Today, the strategic importance of information is obvious to all businesses. In addition, the competitive environment of each company is constantly changing. The Spring 2020 event was a testament to this fact. Due to the health and economic crisis caused by the emergence and spread of an unknown virus, various teams found it difficult to convey their advertising messages, campaigns and services. They could no longer rely on their assumptions about what customers buy and why and how they buy it (Johnson, 2020). Access to rich information for businesses that operate both in the field of e-commerce and in the retail sector of perishables is crucial. These products have a short life cycle and should be consumed faster. If the market intelligence model is properly designed for such businesses based on the supply chain of perishables, then managers will be able to correctly identify their customers, competitors and the business environment and run their business more successfully and grow as a result. In Iran, not much research has been conducted to provide a model that simultaneously addresses the aspects related to supply chain, market intelligence and online retail of fast-moving (perishable) products. and each of the models or patterns in the literature address one aspect of the issue. If market intelligence is at the service of the supply chain, it can create opportunities to reduce costs and increase customer satisfaction through collaborative decisions. Based on what was presented in the introduction, the main question of the research is extracted as follows.

    Research Question

    RQ1: what are dimensions and components of Market Intelligence model in the supply chain of FMCG (perishables) products in online retailing.

    Literature Review

    The concept of market intelligence has attracted a lot of attention in recent years. Various experts have defined market intelligence in some way: market intelligence is formed through detailed and accurate information about business environment in general, consumer needs and preferences, technology and changes in the business environment that can affect buyers. (Hedin,2014). Market intelligence enables small businesses to identify market attractiveness and create value and drive innovation (Del Vecchio, 2018).   
    2.1. Supply Market Intelligence
    The relationship between market intelligence and supply chain can be found under concept of supply market intelligence. (SMI). Market intelligence is a process for gaining competitive advantage and reducing risk by increasing knowledge about market dynamics and includes market intelligence, process and price benchmarking to evaluate sourcing performance, competitive sourcing identifying strategic opportunities in markets that lead to lower prices ,emerging supply channels and markets (Hanfield,,2010).   
    2.2. Organization Information Processing Theory (OIPT)
    One of the theories which is the basis for market intelligence and business intelligence is organization information processing theory (OIPT), which was introduced by Galbraith in late 1973. According to Galbraith, when uncertainty is low, organizations can be managed by relying on rules and programs and hierarchical referrals but in situations where the organization is facing high uncertainty, the need for information processing increases and there are two general solutions in this regard: organizations must either reduce the need for information processing or increase information processing capabilities by investing in information systems (Galbraith, 1974).
    2.3. Market Orientation
    The root of market intelligence can also be traced to a concept called market orientation. The concept of market orientation has been developed from two perspectives: behavioral perspective and market intelligence perspective. According to Kohli and Jaworski, market orientation is a set of behaviors or activities related to market intelligence, dissemination of market intelligence among different units of the organization and responsiveness based on it (Kohli & Jaworski, 1990). According to Narver and Slater, Market Intelligence has three main components: customer orientation, competitiveness, and cross-sectoral coordination. In short, market orientation states that customer orientation helps companies to understand the needs and wants of their customers and take basic steps to meet them. Competitiveness will enable companies to create more value for customers than competitors and thus achieve a sustainable competitive advantage.  The role of market intelligence is in collecting, analyzing and disseminating this information (Narver & Slater, 1990).

    Methodology

    In this study mixed method approach has been adopted. First, in order to achieve the research objectives and identify the indicators of market intelligence in the supply chain of perishable products (fruits and vegetables), the seven-step approach of Sandelowski and  Barroso’s (2003) meta-synthesis method was used. The statistical population covers the research published in 3 databases of ProQuest, Science Direct and Google Scholar during the period time of 2010-2021 for keywords of market intelligence and supply market intelligence. For other keywords, different period time was applied. In the second part, to obtain additional indicators, semi-structured interviews were conducted by an exploratory approach. In this regard, interviews were conducted with experts in the field of retail of fast-moving and perishable products, service providers of fruits in Iran’s e-commerce environment.

    Results

    In order to achieve the most relevant research to enter the meta-synthesis process, criteria for inclusion and exclusion of research were considered.. A total of 1654 studies were reviewed, of which 276 studies had related topics, and with elimination of duplicated studies, There were 202 researches available, of which 113 had abstracts, 48 ​​had content and 31 had appropriate quality and analysis method. In order to combine the findings of the research, the approach of Sandelowski and Barroso has been followed, in the sense that after careful study of studies and articles, codes have been identified from their texts and the researcher has formed a classification based on it and Similar classifications were placed on the topic that best described it. The sample of Codes, concepts and category identified in meta-synthesis phase is illustrated in table 1.
    Table 1. An example of coding in meta-synthesis process
    Codes
    Concept
    Category
    Customer Demographic Information
    Customer Insight
    Customer & Market Insight 
    Customer personalization
    Customer interests and Needs
    Focus group sessions with customers
    Customer Engagement
    Call Center interaction with customer
    Customers surveys
    The coding process at the meta-synthesis stage led to the identification of 5 categories (supply chain intelligence, market and customer insight, business intelligence, social business intelligence and competitive intelligence), 23 concepts and 5 categories.
    In the second phase of the research, the new items identified in the theme analysis of semi-structured interviews with experts which included Order, Co-Branding, Customer Club, and Financial Issues. By comparing and combining the dimensions and components obtained in the two qualitative stages of the research, the market intelligence model for perishable products in the field of online retail was presented in the form of the model presented in Figure 1. 
    Figure 1. Supply market intelligence (research model) 
    In order to validate the model, the conditions for establishing reliability and validity (convergent and divergent validity) and fit indices must be met according to Table 2.  
    Table 2. Conditions for establishing Reliability & Validity
    indicators
    Allowable Validity
    Reliability
    Composite Reliability > 0.7 and Cronbach's alpha>0.6
    Convergent validity
    Loading Factor >0.5
    CR>AVE
    AVE>0/5
    Rho_A>0/6
    Discriminate validity
    AVE>MSV
    Fit Indices
    GOF>0/36
    SRMR<0/1
    NFI>0/9
    Descriptive statistics and central indicators such as mean, standard deviation, skewness and kurtosis for each of the components and dimensions and indicators are reported in the above table 3.
    Table 3. Sample of Descriptive indicators and first-order confirmatory factor analysis 
    The reliability index was evaluated by measuring the factor loads and the reliability of the latent variables was evaluated by the compositional reliability . Cronbach's alpha results, compositional  reliability and are shown in Table 4.Table 4. Sample of Cronbach's alpha results, composite reliability and convergent validity
    Dimension
    Components
    Cronbach’s Alpha
    CA>0/6
    rho_A>06
    Composite Reliability
    CR>0/7
    Average variance extracted
    AVE>0/5
    Supply chain intelligence
    Suppliers club & insight
    0/692
    0/715
    0/865
    0/762
    Service Provider Portal
    0/925
    0/926
    0/938
    0/656
    Competitive intelligence
    Response to Competition
    0/844
    0/848
    0/895
    0/682
    Tactical competition
    0/891
    0/894
    0/933
    0/822
    Customer & Market Insight
    Customer Engagement
    0/900
    0/900
    0/938
    0/834
    Social Business Intelligence
    Competitive insight in social network
    0/716
    0/716
    0/876
    0/779
    Social Customer Interaction
    0/845
    0/845
    0/928

    0/866
    According to Table4, the Cronbach's alpha value for all variables is greater than the appropriate limit of 0.6 . Also the value of the compositional reliability coefficient for each variable is more than the desired limit of 0.7. In this model, the convergent validity of the model variables is all higher than 0.5, all of which are at an appropriate level.    

    Conclusion

    In this study, the aim was to develop a market intelligence model in the supply chain of perishable products in the field of online retailing. Handfield (Handfield, 2006), introduced the supply market intelligence concept and considered business intelligence and market intelligence as the information drivers of  supply chain processes. According to the meta-synthesis of literature and analysis of semi-structured interviews with 14 experts, the components of each of the proposed dimensions were identified and social business intelligence and supply chain intelligence were identified as new dimensions of supply market intelligence model. In fact, a complete and optimal supply chain should include those activities that the customers value ​​and are willing to pay for the resulting services or products. Therefore, understanding customer behavior is very important. What is very important in the supply chain is that supply is aligned with demand across the supply chain, so a better understanding of suppliers and end customers is the best way to reduce costs in the supply chain., As a summary, the identified dimensions and the importance and role of each in the supply market intelligence model is discussed. 
    - Supply chain intelligence. In this dimension, the components related to the to the links that make up the chain (logistics, sourcing, service provider gateway ...) should be considered to ensure that these links work efficiently. In e-commerce, logistics and service provider portals (such as website or mobile App) are very important because they are the connection point with customers and if the delivery is not done properly, especially for perishable products, in addition to customer dissatisfaction will cause product waste. Also, the service provider portals should have appropriate features such as speed, graphics, user friendliness, user experience, security, providing complementary services, ease of payment and other important features to make users and customers will revisit the website.
    - Market and customer insights. In this dimension, 4p components and customers are defined. It is crucial to identify market trends as well as the position that the business has with its customers. In fact, depending on the type of product and service that customers are willing to pay for, supply chain processes can be restructured.
     - Competitive intelligence. The way competitors market their products and services and the scanning of the external business environment are crucial in shaping the business supply chain. According to the resource-based view theory, a service should be defined in the supply chain that cannot be easily copied or provided by competitors and brings a competitive advantage to the firm, and this requires knowledge of the technologies adopted by competitors and the type of service and price offered by them.
    - Business intelligence. One of the important dimensions of the supply market intelligence model is business intelligence. In fact, the revenue model, sales volume, statistics and financial information and value that the retailer has created for itself, and the and the evaluation of incentives provided in the form of discount plans, provide insight to managers to focus on those products and services in the supply chain that they bring better and more to the business, and according to these factors, the company's revenue model can be defined.
    - Social business intelligence. Social networks have had a significant impact in the last decade. Social customers are able to share information with countless members of these networks, so analyzing social customer relationships and current trends in these networks and analyzing the performance of competitors in these networks is very important. In fact, these networks have created a new potential market for businesses and require their own sourcing and marketing.
    Based on what was covered in this study, it can be concluded that those businesses that operate in the field of online retailing, always need to find themselves in the path of information flow, which is an attempt to reduce uncertainty.

    Keywords: Market intelligence, Supply Market Intelligence, Business Intelligence, Social Market Intelligence, Competitive Intelligenc
  • زهره دهدشتی شاهرخ*، مهدی بشیرپور

    بازی های دیجیتال جدیدترین رسانه برای تبلیغات در فضای مجازی می باشند و در بین رسانه های دیجیتال برای تبلیغات سریع ترین رشد رادارند، در این تحقیق با هدف بررسی تاثیر محتوای تبلیغاتی در بازی های دیجیتال بر یادآوری تبلیغات ، 5 عامل موثر بر محتوا را شناسایی کردیم که این عوامل شامل آگاهی بخشی پیام تبلیغاتی در بازی های دیجیتال، جذابیت پیام ، تطابق محتوا با موضوع بازی، تعامل در محتوای تبلیغاتی و وجود مشوق های فروش در تبلیغ بودند،تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-پیمایشی می باشد و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است، پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق شاخص روایی همگرا و روایی سازه محاسبه شده است، برای بررسی تاثیر این عوامل نمونه ای به حجم 782 نفر از مردم تهران که درگیری رفتاری مناسبی با بازی های دیجیتال داشتند، مورد مطالعه قرار گرفتند، فرضیه اصلی تحقیق مورد تایید قرار گرفت و مشخص شد که محتوای با کیفیت بر یادآوری تبلیغ در بازی های دیجیتال موثر است. از بین عوامل موثر بر محتوای تبلیغات نیز تاثیر همه عوامل مورد تایید قرار گرفت و مشخص شد که تطابق تبلیغ با موضوع بازی دیجیتال مهم ترین عامل محتوایی موثر می باشد.

    کلید واژگان: تبلیغات در بازی های دیجیتال, محتوای تبلیغات دیجیتال, یادآوری تبلیغات دیجیتال, تطابق تبلیغ با موضوع بازی دیجیتال, بازاریابی دیجیتال
    Zohreh Dehdashti Shahrokh *, MAHDI BASHIRPOUR

    Digital games are the latest media for advertising in cyberspace and among the fastest-growing digital media for advertising. In this research, we aimed to investigate the effect of advertising on digital advertising on reminder advertising, identified five factors affecting the content, including informing Message, message attractiveness, content accordance with the subject of the game, interaction in advertising content and the existence of sales promotion in the ads. To examine the effect of these factors, a sample of 782 people in Tehran who had behavioral behaviors above average with digital games was studied. It placed the main hypothesis of the research was confirmed, and it was determined that quality content is effective in reminding advertisers in digital games. Among the factors influencing the content of advertising, the impact of all factors was confirmed and it was found that the adaptation of advertising with the subject of digital play is the most important factor in content.

    Keywords: in game advertising, digital advertising content, digital advertising reminders, advertising compliance with digital gaming, Digital Marketing
  • محمدحسین قورچانی خوزانی، زهره دهدشتی شاهرخ

    سیاست، علم شناسایی منابع قدرت، روش های دستیابی به آن و تاثیرگذاری بر ذهن مخاطبان است. سیاستمدارانی که از مهارت های سیاسی خوبی برخوردارند می توانند از پایگاه های قدرت خود به شیوه ای موثر استفاده کنند. این پژوهش با هدف گونه شناسی سازه های موثر در نقشه اجماعی تصویر برند ایده آل سیاسی ریاست جمهوری درصدد آن است تا سیاستمدارن کاندیدای ریاست جمهوری با سازه های کلیدی تصویر برند سیاسی ایده آل ریاست جمهوری در ذهن مردم آشنا ساخته و به اثربخشی برنامه های ترویجی و تبلیغاتی آنها در انتخابات کمک نماید. در این پژوهش سازه های نقشه اجماعی تصویر برند سیاسی ایده آل ریاست جمهوری شناسایی شده از طریق تکنیک زیمت و با انجام مصاحبه های عمیق صورت گرفت که مشارکت کنندگان به روش هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند و نهایتا مصاحبه های زیمت با 14 نفر به اشباع نظری رسید و نقشه اجماعی استخراج گردید. سپس، با کمک روش ماتریس اثرات متقابل گونه شناسی سازه ها انجام شده و در سازه های تاثیرپذیر، تاثیرگذار، کنترلی، هدف و ریسک طبقه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که عملگرایی، متعهد، عدالت خواه، بهبود آموزش و پرورش و آسایش در گروه سازه های تاثیر گذار، سازه هایی نظیر ایران پیشرفته، ارتباطات جهانی، بهبود رفاه، توجه به محیط زیست، بهبود وضعیت مردم، بهبود اقتصادی در گروه سازه های ریسک بوده و ساز ه های توجه و توسعه گردشگری و ایجاد اشتغال به عنوان سازه های هدف شناسایی شدند. همچنین سازه های واقع گرایی، توسعه صنایع داخلی با کیفیت، آرامش دهنده، قدرتمند، حفظ منابع طبیعی، بهبود و توسعه فرهنگ و هنر؛ صلح طلب به عنوان سازه های نتیجه مطرح شدند و نهایتا، پیشنهادات برای کاندیدهای ریاست جمهوری ارایه گردید.

    کلید واژگان: تصویر برند سیاسی, زیمت, ماتریس اثرات متقابل, نقشه اجماعی
    MohammadHossein Ghourchani Khouzani, Zohreh Dehdashti Shahrokh

    Politics is the science of finding the power and ways of achieving it by influencing the minds of people. Politicians who have suitable skills would use these power sources effectively. Present research is conducted with the aim of typology of effective constructs in conceptual map of political ideal brand image of Iran president in order to introduce these constructs to the presidential candidates and help to improve the effectiveness of the promotional plans and campaigns. In this research constructs of the conceptual map of political ideal brand image of Iran president are obtained through ZMET method and by the in-depth interviews which the participants had been chosen with the purposeful and judgmental method. At the end, the interviews of ZMET achieved the theoretical saturation by 14 participants and the conceptual map was extracted. Therefore, by the usage of Mic Mac method the typology of the constructs are performed and the constructs were categorized in to impressible, effective, control and risk. The result showed that the action-oriented, committed, justice-seeking, enhancing the education and welfare are in group of the effective constructs. Constructs such as advanced Iran, global communication, attention to the environment, improving people state and economy are risk constructs and attention to the tourism development and creating job are goal constructs. Also, realism, development of quality domestic industries, relaxing, powerful, conserving the natural resources, improving and enhancing the culture and peace are the results constructs. Finally, the suggestions were presented for presidential candidates.

    Keywords: Conceptual map, Political brand image, ZMET, Matrix of Crossed Impact Multiplications Applied to a Classification (MicMac)
  • سید مجتبی محمودزاده*، زهره دهدشتی شاهرخ، مهدی یزدان شناس، پروانه بهرامی

    هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینه ساز اثرگذاری منتورینگ بر پیشرفت شغلی زنان در شهرداری تهران است. روش تحقیق پژوهش حاضر، کیفی با ماهیت اکتشافی است که با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد انجام گردید. برای این منظور، 18 مصاحبه انجام شد و با بهره گیری از رویکرد ساخت گرا مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش، متخصصان مشارکت کننده در منتورینگ در شهرداری تهران تشکیل می دهند. جهت نمونه گیری، از نمونه گیری قضاوتی استفاده شد و داده ها با استفاده از روش داده بنیاد کدگذاری گردید. که شامل چهار مرحله کدگذاری بود. تحلیل یافته ها نشان می دهد، عوامل زمینه ساز اثرگذاری منتورینگ بر پیشرفت شغلی زنان شامل هشت دسته از مقولات، الزامات سازمانی، الزامات فردی، الزامات منتور، الزامات جمعیت شناختی، حمایت های منتور، الزامات فرهنگی، الزامات فراسازمانی و الزامات بین فردی است. اجرای منتورینگ در سازمان ها می تواند به پیشرفت شغلی زنان کمک نماید. در این راستا سازمان ها برای صحیح اجرا شدن منتورینگ و بهبود نتایج، باید الزاماتی را مدنظر قرار دهند.

    کلید واژگان: پیشرفت شغلی, پیشرفت شغلی زنان, موانع مسیر شغلی زنان, فرایند منتورینگ
    Seyed Mojtaba Mahmoudzadeh *, Zohreh Dehdashti Shahrokh, Mehdi Yazdanshenas, Parvaneh Bahrami

    The purpose of this study is to identify the underlying factors of the impact of the mentoring on women's career advancement in Tehran Municipality.The research method used in the study was a qualitative method with an exploratory nature that is performed using Constructivist Grounded Theory method. For this purpose, eighteen interviews were conducted and analyzed using a constructivist approach.The research population consists of specialists participating in the mentoring in Tehran Municipality. For sampling, Judgmental sampling was used and data from field studies were coded using grounded theory method that consisted of four stages of coding. The analysis of the findings shows that Underlying factors of the impact of mentoring on women's career advancement include eight categories Individual requirements, Mentor requirements, demographic requirements, mentor requirements, cultural requirements, extra-organizational requirements and interpersonal requirements. Implementing mentoring can help women's career advancement in organizations. In this regard, organizations must consider the requirements for proper implementation of mentoring and improvement of results.

    Keywords: Career advancement, women's career advancement, Barriers to women's careers, Mentoring process
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال