zohreh heydari
-
در دهه های اخیر، افزایش جهش وار قیمت در بخش مسکن به تواتر مشاهده شده است. از عوامل موثر بر این جهش های قیمتی، می توان به رفتار سوداگرانه بانک ها در بازار مسکن اشاره کرد. اثبات این مسئله ایجاب می کند که مولفه های نظارتی بر فعالیت بانک ها به روزرسانی و فعال تر شوند تا از معضل های متعدد اجتماعی و سیاسی ناشی از گرانی مسکن بکاهد. هدف این مقاله بررسی میزان اثرگذاری رفتار سوداگرانه بانک ها اعم از تجاری، تخصصی، خصوصی شده و خصوصی بر قیمت مسکن مناطق 22 گانه شهر تهران است. لذا برآوردهای لازم توسط یک مدل پانل دیتا طی بازه زمانی 1392 تا 1398 و با به کارگیری متغیرهای باتواتر ماهانه انجام پذیرفته است. رفتار بانک ها در مدل با استفاده از متغیرهای مازاد سپرده، بدهی بانک ها به بانک مرکزی و تسهیلات غیرجاری بررسی شده است. نتایج کلی نشان می دهد که عملکرد سوداگرانه بانک های غیردولتی بر قیمت مسکن به مراتب بیش از بانک های دولتی است. نتایج تاثیرگذاری متغیرهای مدل نشان می دهد که کشش قیمت مسکن نسبت به مازاد سپرده به ترتیب در بانک های خصوصی شده و خصوصی از بالاترین ضریب برخوردار می باشند. بالاترین کشش قیمت مسکن نسبت به بدهی بانک ها به بانک مرکزی مربوط به بانک های تخصصی است که البته رتبه بالای بانک های تخصصی به علت وظایف تعریف شده خاص این نوع بانک هاست که طبیعتا قابل مقایسه با سایر بانک ها نیست؛ لیکن بانک های خصوصی و خصوصی شده در رتبه های بعدی قرار دارند. کشش قیمت مسکن نسبت به تسهیلات غیرجاری در بانک های تجاری و تخصصی از بالاترین رتبه برخوردار بوده و بانک های خصوصی و خصوصی شده در رتبه های بعدی قرار دارند.کلید واژگان: سوداگری, قیمت مسکن, بانک, پانل دیتا, مناطق 22گانه شهر تهرانOne of the factors influencing these price jumps is the speculative behavior of banks in the housing market; The purpose of this article is to investigate the effect of commercial behavior of banks, including commercial, specialized, privatized and private, on housing prices in 22 districts of Tehran. Therefore, the necessary estimates have been made by a data panel model during the period 1392 to 1398 and using monthly battery variables.The behavior of banks in the model is examined using the variables of surplus deposits, banks' debt to the central bank and non-current facilities. The overall results show that the speculative performance of non-governmental banks on housing prices is much higher than that of state-owned banks. The results of the effect of the model variables show that the elasticity of housing prices to the surplus of deposits in the privatized and private banks have the highest coefficient, respectively. The highest elasticity of housing prices to the debt of banks to the central bank is related to specialized banks, which, of course, the high ranking of specialized banks due to the defined duties of this type of banks, which is not naturally comparable to other banks; But private and privatized banks are next. ; But private and privatized banks are next. The elasticity of housing prices to non-current facilities in commercial and specialized banks has the highest rank, and private and privatized banks are in the next ranks.Keywords: Business, Housing prices, bank, Data panel
-
شاخص قیمت بورس برآیند کلی فعالیت بازار سرمایه در بخش حقیقی اقتصاد است؛ اما کاهش یا افزایشهای شدید آن بدون ارتباط با تولید ناشی از عملکرد سوداگرانه میباشد. هدف این مقاله بررسی میزان اثرگذاری سوداگری بانکها اعم از تجاری، تخصصی، خصوصیشده و خصوصی بر شاخص قیمت بورس است. برآوردها با استفاده از یک مدل پانل دیتا در بازه زمانی 1392 تا 1398 انجام پذیرفته است. رفتار بانکها با استفاده از متغیرهای مازاد سپرده، بدهی بانکها به بانک مرکزی و تسهیلات غیرجاری بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که عملکرد سوداگرانه بانکهای غیردولتی بر شاخص بورس به مراتب بیش از بانکهای دولتی است. در رابطه با تاثیرگذاری متغیرهای مدل، کشش شاخص قیمت بورس نسبت به مازاد سپرده در بانکهای خصوصیشده رتبه اول، در بانکهای خصوصی رتبه دوم، بانکهای تجاری رتبه سوم و بانکهای تخصصی در رتبه آخر میباشند. کشش شاخص بورس نسبت به بدهی بانکها به بانک مرکزی تنها در مورد بدهی بانکهای خصوصی معنادار بوده و کشش شاخص مذکور در سایر گروههای بانکی به بانک مرکزی معنادار نبودند. کشش شاخص بورس نسبت به تسهیلات غیرجاری در بانکهای تخصصی رتبه اول را دارا بوده، مقدار این کشش در بانکهای خصوصی، خصوصیشده و تجاری به میزان تقریبا برابر بوده اند.کلید واژگان: سوداگری, شاخص بورس, بانک, پانل دیتاThe stock price index is the overall result of capital market activity in the real sector of the economy; but its sharp decrease or increase, unrelated to production, is due to speculative performance. The purpose of this article is to investigate the impact of banks' commercialization, including commercial, specialized, privatized and private, on the stock price index. Estimates have been made using a data panel model during the period 1392 to 1398. Banks' behavior has been examined using the variables of deposit surplus, banks' debt to the central bank and non-current facilities. The results show that the speculative performance of non-governmental banks on the stock market index is much higher than state-owned banks. Regarding the effect of model variables, the elasticity of the stock price index to surplus deposits in privatized banks ranked first, in private banks ranked second, commercial banks ranked third and specialized banks ranked last. The elasticity of the stock index to the debt of banks to the central bank was significant only for the debt of private banks, and the elasticity of the index in other banking groups to the central bank was not significant. The elasticity of the stock index to non-current facilities in specialized banks was ranked first. The amount of this elasticity in private, privatized and commercial banks was almost equal.Keywords: Trading, Stock index, bank, Elasticity, Data panel
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و پنجم شماره 2 (پیاپی 182، خرداد و تیر 1401)، صص 743 -753چکیدهزمینه و هدفسرطان از جمله مشکلات جدی سلامت جوامع امروزی است و یکی از علل اصلی مرگ و میر در کشورهای درحال توسعه می باشد. با توجه به اینکه بیماران سرطانی از مشکلات بسیاری از جمله مشکلات گوارشی رنج می برند. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی شاخص های بیولوژیک استرس براساس تنظیم هیجانی و نشخوارهای فکری در بیماران دچار سرطان دستگاه گوارش بود.روشاین پژوهش از لحاظ روش تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به سرطان دستگاه گوارش که در سال 1400 به بیمارستانهای شهر تهران مراجعه نموده اند ،تشکیل دادند. حجم نمونه براساس فرمول50+k5 به دست آمد. تعداد 250 نفر از بیماران جامعه مذکور به صورت نمونه گیری دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند .دادها در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه نشخوار فکری نولن و هوکسما، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، شاخص های بیولوژیک استرس به دست آمد. در این پژوهش برای سازماندهی و خلاصه کردن و توصیفی اطلاعات ویژگی های آزمودنی ها و متغیرهای پژوهش، از شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد. در بخش آمار استنباطی از روش های آماری همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS.22 استفاده شد.یافته هابا توجه به یافته های به دست آمده پاسخ های نشخواری، پاسخ های منحرف کننده حواس و تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده های معنی داری شاخص های بیولوژیک استرس بود.نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که شاخص های بیولوژیک استرس در بیماران دچار سرطان دستگاه گوارش بر اساس تنظیم هیجانی و نشخوارهای فکری پیش بینی کننده است.کلید واژگان: شاخص های بیولوژیک استرس, تنظیم هیجان, نشخوار فکریAbstractBackground and AimCancer is one of the serious health problems in today's societies and is one of the leading causes of death in developing countries. Due to the fact that cancer patients suffer from many problems, including digestive problems. The aim of this study was to predict the biological indicators of stress based on emotional regulation and rumination in patients with gastrointestinal cancer.MethodIn terms of research method, this research was a descriptive-correlational research. The statistical population of this study consisted of all patients with gastrointestinal cancer who referred to hospitals in Tehran in 1400. The sample size was obtained based on the formula 50+ k5. A total of 250 patients in the population were selected by available and voluntary sampling. Data in this study were obtained using Nolen and Hooksma rumination questionnaire, cognitive emotion regulation questionnaire, and biological indicators of stress. In this study, descriptive statistical indicators such as mean and standard deviation were used to organize, summarize and descriptive information of subjects' characteristics and research variables. In the inferential statistics section, Pearson correlation statistical methods were used to analyze the data using SPSS.22 software.ResultsAccording to the findings, ruminant responses, distracting responses and cognitive emotion regulation were significant predictors of biological stress indices.ConclusionIt can be concluded that biological indicators of stress in patients with gastrointestinal cancer are predictive based on emotional regulation and rumination.Keywords: Biological indicators of stress, Emotion regulation, Rumination
-
به منظور شناسایی بذر علف های هرز به کمک رهیافت بینایی ماشین، از دو روش شبکه عصبی مصنوعی و آنالیز تشخیص متعارف استفاده شد. بذرهای تاج خروس ریشه قرمز (Amaranthus retroflexus)، تاج خروس خوابیده (Amaranthus blitoides)، سلمه تره (Chenopodium album)، قدومه (Alyssum hirsutum) و خردل وحشی (Sinapis arvensis) جمع آوری شد و پس از ثبت تصاویر آن ها، خصوصیات مربوط به شکل هر بذر استخراج شد. داده های استخراج شده، به صورت خام و استاندارد شده درآمدند. همچنین با استفاده از روش رگرسیون گام به گام، مهم ترین خصوصیات شکلی بذرها نیز شناسایی شدند. نتایج نشان داد که دقت شناسایی شبکه عصبی ساخته شده از داده های خام و استاندارد مربوط به 13 متغیر پیشگو، به ترتیب 36/84 و 34/83 درصد و برای شبکه عصبی ساخته شده از داده های ورودی خام و استاندارد حاصل از رگرسیون گام به گام، به ترتیب 30/84 و 39/83 درصد بود. دقت شناسایی روش آنالیز تشخیص متعارف نیز بر اساس کل داده های خام و استاندارد ورودی، به ترتیب 90/84 و 70/84 درصد بود. همچنین دقت شناسایی بذرها با استفاده از هر دو داده خام و استاندارد حاصل از رگرسیون گام به گام در این روش، 6/82 درصد بود. بیشترین دقت شناسایی در هر دو روش (با بیش از 95 درصد دقت)، به علف های هرز قدومه و تاج خروس ریشه قرمز تعلق داشت. علاوه بر این، بالاترین دقت شناسایی بذرهای سلمه تره در هر دو روش، بالاتر از 87 درصد بود. این امر نشان می دهد که استفاده از خصوصیات شکلی در مدل های تشخیص الگو، دارای پتانسیل خوبی در شناسایی بذرهای این علف های هرز بود.کلید واژگان: شناسایی هوشمند بذر, شکل بذر, هوش مصنوعی, یادگیری ماشینIn order to identify weed seeds by machine vision approach, two methods of artificial neural network (ANN) and canonical discriminant analysis (CDA) were applied. The seeds of Amaranthus retroflexus, Amaranthus blitoides, Chenopodium album, Alyssum hirsutum, and Sinapis arvensis were collected and the images of these seeds were recorded. The obtained images were processed and then characteristics related to the shape of each seed were extracted. The extracted data were in in the raw and standardized forms. In addition, main shape characteristics of the seeds were identified by stepwise regression. The results showed that the accuracy of the ANN constructed from the raw and the standard data were 84.30% and 83.39%, respectively. Identification accuracy of ANN was 84.30% and 83.39% for the raw and standard data extracted from stepwise regression. The results of CDA method showed that the identification accuracy of total raw and standard data were 84.9% and 84.7% respectively. Identification accuracy of this method was 82.6% for both raw and standard data extracted from stepwise regression. The highest identification accuracy in both methods (more than 95%) was belonged to A. retroflexus and A. hirsutum. In addition, the seed identification accuracy of C. album in both methods was higher than 87%. This suggests that the use of shape features in pattern recognition models had reliable potential in identifying the seeds of these weeds.Keywords: Artificial intelligence, Machine learning, seed identification, Seed shape
-
مشارکت شهروندان در فرآیند مدیریت پسماند از طریق کاهش تولید و تفکیک پسماندها از یکدیگر در مبدا به عنوان یکی از کاراترین و اقتصادی ترین روش های پردازشی امروزهدر اغلب کشورهای دنیا صورت می گیرد.در موفقیت این رویکرد به مدیریت پسماند شهری،شهروندان نقش بسیار تاثیرگذاری دارند.هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند خانگی درتهران است که بدین منظور منطقه 19 تهران به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.روش تحقیق از نوع توصیفی–تحلیلی بوده و ابزار تحقیق پرسشنامه می باشد.روایی و پایایی این پژوهش، با استفاده از تحقیقات مشابه قبلی و نظرات اساتید راهنما و مشاور پایاننامه،روایی ابزار تحقیق،تایید شده است.اعتبار درونی (پایایی)ابزار(پرسشنامه) نیز از طریق آلفای کرون باخ با مقدار 84/0برای پرسشنامهها نشان دادهشده است.رتبه بندی عوامل موثر بر میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندخانگی رابطه معنی داری نشان داد و مشخص گردید هر یک از عوامل رتبه بندی متفاوتی در مشارکت دارند.همچنین جهت بررسی متغیرهای جانبی تحقیق (شامل جنسیت وتحصیلات)در ارتباط با مشارکت در مدیریت پسماند خانگی از آزمون تی تک نمونه ای،و اسپیرمن استفاده شد و نتایج نشان داد که بین متغیر تحصیلات و جنسیت با تمایل به مشارکت درمدیریت پسماندخانگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
کلید واژگان: مدیریت پسماند, مشارکت شهروندان, کلانشهر تهران, منطقه 19, پسماند خانگیCitizens' participation in the waste management process is achieved by reducing waste generation and separating waste at source as one of the most efficient and economical processing methods in most countries today. Citizens play an important role in the success of this approach to municipal waste management. The purpose of this study was to evaluate and analyze the factors affecting citizen participation in household waste management in Tehran. The research method is descriptive-analytical and the research tool is a questionnaire. The validity and reliability of this study were confirmed by previous similar researches and the opinions of theses professors and thesis advisors. The internal validity (reliability) of the tool (questionnaire) was also demonstrated through Cronbach's alpha with 0.84 for the questionnaires. Ranking of factors affecting the rate of citizen participation in household waste management showed a significant relationship and it was found that each of the factors had different ranking in participation. Also, one-sample t-test, Spearman and Spearman tests were used to investigate the research variables (including gender and education) related to participation in household waste management. There are positive and significant.
Keywords: Waste Management, Citizen participation, Tehran metropolis, District 19, Household waste -
درحال حاضر یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی درشهر تهران مدیریت پسماندشهری است.اگرچه دریک دهه اخیرپیشرفت های قابل توجهی در مدیریت پسماند حاصل شده،اما هنوز تا دستیابی به وضعیت مطلوب فاصله زیادی وجوددارد. هدف از این پژوهش ارزیابی نقش مشارکت شهروندان درمدیریت پسماند شهری با محوریت تفکیک از مبدا می باشدکه درمنطقه 9تهران موردبررسی قرار گرفته است.روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع پیمایشی می باشد.ابزار پژوهش پرسشنامه بوده که درسطح منطقه 9 بین شهروندان توزیع شده است.حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران تعداد383 نفر بدست آمده که به همین تعدادپرسشنامه دراختیار شهروندان موردمطالعه توزیع شده است.به منظور تجزیه وتحلیل داده های تحقیق هم از آمار توصیفی و هم از آمار استنباطی استفاده گردید.دربخش آمار توصیفی و به منظور توصیف یافته ها،ازجداول فراوانی،شاخص مرکزی و میانگین بهره گرفته شد.در بخش آمار استنباطی نیز به منظور بررسی معنی دار بودن از آزمون رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSs انجام شده است.نتایج تحقیق نشان داد که ضریب همبستگی بین مشارکت عمومی و تولید و ذخیره سازی برابر با 0.764 است.ضمنا R2 حاصل شده معادل 0.509 است که نشان می دهد که 65 درصد از تغییرات متغیر وابسته ناشی از متغیرهای مستقل است و حاکی از نقش مشارکت های شهروندان در مدیریت پسماند این منطقه است.
کلید واژگان: مدیریت پسماند, تفکیک از مبدا, مشارکت, شهر تهرانCurrently one of the most important environmental issues in Tehran is municipal waste management.Although significant improvements in waste management have been made in the last decade, there is still a long way to go to achieve the desired status.The purpose of this study was to evaluate the role of citizen participation in municipal waste management with a focus on separation of origin, which has been studied in District 9 of Tehran.The method of this research is descriptiveanalytical and is of survey type.The research tool was a questionnaire distributed among the citizens at the 9th level.The sample size of the study was 383 using Cochran formula and the same number of questionnaires were distributed to the citizens.Both descriptive and inferential statistics were used to analyze the research data.Descriptive statistics and frequency tables, central index and mean were used to describe the findings. Inferential statistics section was used to evaluate the significance of the regression test using SPSS software.The results showed that the correlation coefficient between public participation and production and storage was0.764.Meanwhile, the resulting R2 is0.509,which indicates that 65% of the dependent variable changes are due to independent variables, indicating the role of citizen participation in waste management in the area
Keywords: Waste Management_Separation from origin . PARTICIPATION_Tehran City -
ظهور اقتصاد مبتنی بردانش، باعث افزایش اهمیت سرمایه های فکری به عنوان یک دارایی نامشهود و منبع مهم ایجاد مزیت رقابتی شرکت ها شده است. هدف این تحقیق، در مرحله اول بررسی رابطه سرمایه فکری با عملکرد و ارزش شرکت های برتر بورسی در سال 1390 با استفاده از روش ضریب ارزش افزوده فکری آنته پالیک (2000) و مدل رگرسیون چندگانه می باشد. در مرحله دوم این شرکت ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی (PCA) بر اساس شاخص سرمایه فکری رتبه بندی می شوند و در نهایت با استفاده از آزمون ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن، رتبه بندی آنها از جایگاه سرمایه ی فکری با رتبه بندی آنها مطابق شاخص های بورس مقایسه می گردد. نرم افزار مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها Eviews7 می باشد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که بین سرمایه ی فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های برتر بورسی ارتباط معنی داری وجود دارد، ولی همبستگی معناداری بین رتبه بندی این شرکت ها بر اساس شاخص بورس و رتبه بندی آن ها براساس شاخص سرمایه فکری مشاهده نگردید. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در میان عناصر تشکیل دهنده ی سرمایه ی فکری،کارایی سرمایه ی به کارگرفته شده دارای بیشترین تاثیر بر سود هر سهم شرکت های برتر می باشد و کارایی سرمایه ی انسانی تاثیر معنی داری بر ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های برتر بورسی ندارد.کلید واژگان: سرمایه ی فکری, ارزش بازار, عملکرد مالی, رتبه بندی شرکت های برتر بورسی, تجزیه و تحلیل مولفه های اصلیThe emergence of the knowledge economy, cause of the increasing importance of intellectual capital as an intangible asset and source of competitive advantage. purpose of this study was firstly to investigate the relationship between intellectual capital with performance and value superior of companies listed in 1390 Using Value Added Intellectual Coefficient Ante Pulic (2000) and the multiple regression model is. In the second stage, these companies using principal component analysis (PCA) based on intellectual capital indicators are ranked and finally using Spearman's rank correlation coefficient , Their ranking of position intellectual capital with the ranking they based stock indexes are compared . The software used for data analysis are Eviews7 is. The results of the research indicates that there is a significant correlation between the intellectual capital with the worth of the company's financial performance and market superior stocks, , but there is not a significant correlation between the ranking of those companies based on index and ranking them based on intellectual capital index. as well as the results of the research show that among the constituent elements of intellectual capital, the capital employed efficiency has created the most influence is the superior companies EPS and human capital efficiency has not a significant impact on the financial performance and market value of the superior companies.Keywords: Intellectual capital, Market value, financial performance, Pulic Model, Principal Component Analysis
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.