محمدجواد شریعت
-
یکی از موضوعات مطرح شده در عرفان و تصوف اسلامی، مسئله طبقه بندی کرامات و در نظر گرفتن اسماء و انواع، برای هریک از افعال ناقض عادت است. ارباب سیر و سلوک را در باب این انواع، و اسماء مربوط به هریک، اقوالی متعدد و فراوان است. انواع کرامات، در آغاز، در سه یا چهار طبقه کلی جای می گرفته است، اما به مرور، و هم زمان با پیشرفت و تکامل تصوف، این انواع نیز، تا بیست و پنج قسم افزایش یافتند. آنچه از تامل در باب آرا و عقاید مشایخ اهل طریقت، درخصوص تعداد و انواع کرامات حاصل می شود، آن است که درباره وقوع و ظهور برخی از این اقسام، میان اهل تصوف اتفاق نظر کامل وجود داشته است. این وحدت نظر، سبب گردیده تا همه با یک نام، و یا عناوینی تقریبا یکسان، از این قسم کرامات یاد نمایند؛ اما در باب بعضی دیگر از کرامت ها، این اتفاق نظر مشاهده نمی شود. انواع کرامات را در یک طبقه بندی کلی، به دو گروه «شایع و نادر» می-توان تقسیم کرد. درخصوص انواع شایع، اطلاعاتی فراوان در متون عرفانی موجود است، اما در باب اقسام نادر، به زحمت می توان از خلال منابع اهل تصوف به آگاهی هایی دست یافت. یکی از این انواع نادر، «طوام» نام دارد. طوام، به معنی بزرگ شدن و فربه شدن جسم است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با تکیه بر این اسناد اندک شمار، کرامت مورد اشاره معرفی و چگونگی وقوع آن بررسی شود.
کلید واژگان: خوارق عادات, کرامت, طوام, تجلی جلالی, تجلی جمالیOne of the topics, raised in Islamic Sufism and Mysticism and specially attended by Sufis, is presumed to be classifying kerāmāts (miraculous power of saints) and considering names and types of supernatural actions. Sufis are said to have various views about these actions, their types and their titles. Kerāmāts were originally sorted in three or four general kinds. But because of the development and evolution of Sufism over time, they were increased to twenty five subcategories. Examining perspectives of Sufi Sheikhs reveals that Sufis were in complete agreement about some of these types. This consensus caused different Sufis to choose rather similar entitles forthese kerāmāts. However, other kerāmāts do not seem to be agreed upon. For example, some Sufis may point to a kind of kerāmāt which is not found in the prominent scholars’ texts. Accordingly, kerāmāts may be divided in two main subclasses of “common and uncommon”. Data about the common category is assumed to be easily accessible, whereas one may hardly gain knowledge of uncommon subgroup through investigation of Sufi sources. One of the uncommon types of kerāmāt is perceived to be “Tawāmm”. Obviously, Records and documents about this uncommon kerāmāt are rare and infrequent. Employing these few documents, the current research aimed at introducing Tawāmm and analyzing the way it happensKeywords: Miracle, kerāmāt, Tawāmm, God's Glorious Manifestation, God's kindness Manifestation -
ره یافت به ذخیره های واژگانی متون کهن و شناخت آنها، افزون بر کارآمدتر نمودن و غنی سازی بیشتر گستره واژگان زبان فارسی، گامی موثر در بررسی سیر تاریخی زبان فارسی در حوزه لغات و اصطلاحات خواهد بود. تفسیر قرآن مجید، معروف به تفسیر کمبریج، یکی از ارزشمندترین آثار در بررسی جایگاه متون منثور در زبان شناسی تاریخی و پژوهش های واژه شناسی متون کهن است. اهمیت واژگانی این کتاب، فراتر از یک تفسیر قرآن است و در این زمینه با بسیاری از شاهکارهای ادب فارسی برابری می کند. یکی از سازوکارهای قابل اعتنای این تفسیر و شاید وجه تمایز شاخص آن در قیاس با دیگر ترجمه های کهن قرآن، همسانی پرکشش و شیرین واژگانی و ساختاری زبان آن با اشعار سبک خراسانی؛ بویژه در کاربرد گونه بایسته و سامان یافته واژه هاست. این مقاله با نگاهی ویژه به اثر ارجمند تفسیر قرآن کمبریج به عنوان نمونه ای گرانقدر از گنجواژه های زبان فارسی، به موضوع ارزش زبان شناختی و واژگانی متون کهن پرداخته است. به این منظور، با محوریت مقایسه واژگانی تفسیر کمبریج با اشعار سبک خراسانی، 36 واژه شاذ و نادر از این کتاب انتخاب و با 40 متن کهن فارسی متعلق به قرون چهارم تا ششم هجری مقایسه شده است که از این تعداد 18 منبع از آثار منظوم، 10 منبع از آثار قرآنی، 6 منبع از فرهنگ های فارسی و عربی به فارسی و 6 منبع از دیگر آثار منثور کهن هستند. داده های آماری این پژوهش و سنجش، در بخش نتیجه گیری، ارائه و تحلیل و ارزیابی شده است.
کلید واژگان: تفسیر قرآن کمبریج, واژگان, اشعار سبک خراسانی, متون قرآنی, فرهنگA Study of Common Old Vocabularies of Cambridge Commentary of the Quran and Poems of Khorasani StyleApproaching old texts’ lexical reservoirs and recognizing them not only leads to more enrichment and productivity of Persian language vocabularies but also can be an effective pace toward investigating historical trend of Persian language in the domain of words and terminologies. Holy Quran’s interpretation، known as Cambridge commentary، is doubtlessly among the most valuable works for investigating the status of prose texts in historical linguistics and terminological researches of old texts. One of the notable tools of this interpretation، and maybe its distinctive feature compared to other old commentaries of the Quran، is the elegant attractive homogeneity between its lexical and linguistic structure and Khorasani’s style، especially in its proper and organized usage of words. Taking a special look at the lofty Cambridge commentary of the Quran as a precious sample of Persian language lexicons، this article explores the linguistic value of old texts. Hence، setting a lexical comparison of Cambridge commentary with Khorasani poems’ style as a pivotal element، 36 rare words are chosen from this book and compared with 40 Persian old texts belonging to 4th-6th Hegira centuries. Among them، 18 sources are in verse form، 10 are Quranic، 6 are Persian and Arabic dictionaries to Persian and 6 sources are other old prose works. Statistical data of this research are analyzed and evaluated in conclusion section.Keywords: Cambridge commentary of the Quran, vocabularies, Khorasani style's poems, Quranic texts, dictionaries -
امثال و حکم، دو واژه ی نام آشنا، تداعی گر نام علی اکبر دهخدا و اثر وزین چهار جلدی او، کامل ترین و معتبرترین فرهنگ در زمینه ی امثال و حکم فارسی که پس از انتشار، نظر محققان و ادبای بی شماری را به خود جلب نمود تا این که امروزه جامعه ی ادبی، شاهد چندین کتاب فاخر در این زمینه می باشد. اما نکته ی درخور تامل این است که در بین آثاری که هرسال تعداد آن ها رو به افزونی است هیچ اثری به جز امثال و حکم دهخدا این عنوان را به خود اختصاص نداده است پس طرح این سوال منطقی به نظر می رسد که چه رابطه ای بین دو واژه ی «امثال» و «حکم» می تواند برقرار باشد که دهخدا این عنوان را برای اثر وزینش برگزیده است، نامی که به استناد متون تاریخی برای اولین بار در یونان باستان، ارسطو به سبب جمع آوری امثال و حکم و تحقیق علمی بر روی آن ها برای اثر خود برگزید. در این جستار سعی گردیده است دیدگاه هایی در این راستا مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
کلید واژگان: امثال, حکم, مثل, ضرب المثلThe two familiar words of amthal and hekam (aphorisms and sayings) remind us of Ali Akbar Dehkhoda and his invaluable four-volume work, the most complete and valid dictionary to include Persian aphorisms and sayings. There have been other books in this field, but none of them has carried the name amthal and hekam. Therefore, it seems logical to ask what the relation between the two words is that Dehkhoda chose them as the title for his priceless work. This title was first used by Aristotle for his work. The present article studies and analyzes some perspectives in this respect.Keywords: Amthal (aphorisms), hekam (sayings), proverbs -
از زمان های پیشین، ایرانیان در میان مردمان مختلف دنیا به طرفه گویی معروف بوده اند. بنابراین شگفت نیست، که امثال سایر نزد ایرانیان مانند بسیاری از ملل جهان سابقه ای طولانی داشته باشد، اما به جهت آنکه اغلب دانشمندان ایرانی پس از اسلام برای نوشتن آثار خود زبان عربی را انتخاب می کردند، به تدوین و تنظیم کتاب های امثال و حکم به زبان فارسی توجه چندانی نشده است. اما از معاصران، مرحوم علی اکبر دهخدا یکی از کم نظیرین کتب امثال و حکم را به زبان فارسی تدوین کرده است که به امثال و موضوعات گوناگون اشاره دارند و نیازمند است به صورت موضوعی تقسیم بندی شوند.
امثال و حکم دهخدا در چهار جلد که از طرف موسسه انتشارات امیرکبیر چاپ شده، شامل موضوعات گوناگونی است، که با توجه به حجیم بودن آن هر خواننده و مراجعه کننده ای برای استفاده باید ساعت های زیادی به ورق زدن های مکرر و خسته کننده بپردازد، اما با تهیه فرهنگ موضوعی امثال می توان کمک کرد تا محققان و خوانندگان از طریق موضوع یا مفهومی که در ذهن دارند، با استفاده از آن با کم ترین فرصت به موضوع مورد نظرشان دست یابند.
کلید واژگان: تمثیل, ضرب المثل, مثل, فرهنگ موضوعیJournal Of Research Allegory in Persian Language and Literature, Volume:3 Issue: 9, 2011, PP 85 -108Iranian former times among the various peoples have been known irony world. So, not surprisingly, with the likes of the Iranians, like many other nations have a long history, but for most of the Iranian scientists to write their works in Arabic would choose to develop and set books in Persian adage Not much attention is.But one of the contemporaries of the late Ali Akbar Dehkhoda the books in Persian language has developed, and the likes of which have mentioned the various issues and needs to be subject classification.Dehkhoda adage that in four volumes from Amirkabir Institute publications have been published, including various issues, which according to the bulk of any convincing evidence and refer the reader to use a lot of hours to be frequent and boring study to pay with the culture prepare subject can be helped to the likes of researchers and readers through a conceptual topic or have in mind, using the least opportunity to achieve their desired topic.Keywords: analogies, proverbs, such as culture topic -
نخستین فرهنگ جامع و بزرگ در زمینه ی امثال فارسی، در سال 1310 تحت عنوان «امثال و حکم» توسط ادیب و دانشمند بزرگ معاصر، علی اکبر دهخدا، تالیف شد که می توان آن را کامل ترین، معتبرترین فرهنگ با موضوعیت امثال و حکم فارسی دانست، این اثر پس از انتشار، نظر ادبا و محققان را به خود جلب نموده، شور و شوقی دربین علاقه مندان به ادبیات عامه به وجود آورد، به طوری که عده ای از فضلا و دانشمندان را واداشت تا به ضبط و ثبت امثال بپردازند، لیکن پس از فروکش کردن این هیجانات در طی سال های پس از آن، برخی زوایای این اثر را مورد واکاوی قرار داده، مسایلی چون: آوردن مثل های مربوط به اقوام به قصد برتری قوم ایرانی، عدم ترجمه و اعراب حکمت ها و مثل های عربی، کثرت اشعار نامرتبط با امثال، ذکر مثل های غیرمشهور، نداشتن پیش گفتار و مقدمه، عدم ضبط واژه ها و مثل های مستهجن و... به عنوان معایب و کاستی ها برشمرده اند، در این جستار سعی گردیده، دیدگاه هایی درباره ی این اثر گران سنگ تحت عنوان فرودهای امثال و حکم مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژگان: فرود, امثال, حکمThe first enormous and comprehensive dictionary on Persian adages، Amsal-o-Hekam، compiled by the great contemporary scholar، Ali Akbar Dehkhoda، is known as the most reliable and complete dictionary on Persian adages. His work caught the attention of many scholars and researches after publication and brought rapture to literature enthusiasts in such a way that many scholars were motivated to record adages. Nevertheless، after the rapture subsided in the next years، some researchers explored the different aspects of this collection and pointed out some of its deficiencies، such as having some adages about races as being superior to Iranian race، not having translations for Arabic adages، containing unknown adages، having no preface or introduction، and containing no obscene words and adages. My attempt in this enquiry is to study the views expressed on this precious work. -
نظر به تاثیر تاریخ باستان در ادبیات فارسی نگارنده در نظر دارد سیمای ادبی سه شخصیت برجسته ایرانی یعنی زردشت، مانی و مزدک را در آثار منظوم فارسی مقایسه نماید. ناگزیر، پس از بررسی ردپای آنها در متون نظم و شناخت دیدگاه شعرا نسبت به این سه نام آور در می یاابیم که زردشت بیش از دو دیگر کانون توجه ادبا، البته در جهت ذم و نکوهش وی بوده است. همچنین شعرا به جنبه هنری و مضامین زیبا سازی مانی بدون در نظر گرفتن پیامش توجه داشت هاند، حال آنکه مزدک همواره مورد بی اعتنایی و مذمت شدید شعرا قرار گرفته است. از دلایل ک متوجهی برخی شعرا به این بزرگان م یتوان به غرض ورزی های سیاسی- مذهبی معاندان، ب یاطلاعی شعرا از احوال پیشینیان و نیز نفوذ اسلام در ایران و رد این سه آیین توسط مسلمانان اشاره کرد. به نظر می رسد که توجه بیش از حد به جنبه هنری مانی نیز به دلیل پنهان کردن و مرموز بودن عقاید او می باشد.کلید واژگان: آثار منظوم فارسی, زردشت, مانی, مزدکConsidering the influence of the ancient history on the Persian literature, the author intends to compare the literary features of three prominent characters− Zoroaster, Mani, and Mazdak− in the Persian poetry. So after tracking them in the Persian poetry texts and surveying the opinions of the poets in regard to these three reputable persons; we understand that Zoroaster is more often mentioned in these texts, however in negative manner and was often reproached by poets. Moreover the poets have noted the artistic aspects and beautifying purports of Mani, without considering his message. Mazdak also has been constantly neglected and intensely reproached by poets. Among the reasons of disregarding of Persian poetry for these three great characters, we could refer to the political and religious reasons. Moreover the poets lack of knowledge about ancient people as well as the penetration of Islam in Iran and Muslims rejection of these religions is other reasons. It seems that the extreme attention to the artistic aspects of Mani is due to his esoteric and mysterious beliefs.Keywords: Persian poetry, Zoroaster, Mani, Mazdak
-
یکی از مشکلات متون نظم و نثر ادب فارسی صفت های نسبی و علائم آن است که غالب مطالعه کنندگان و مدرسان متون فارسی تصور می کنند که آن ها را می دانند و بر آن ها تسلط دارند، غافل از این که پسوندهای صفت نسبی ساز متعدد و راه و رسم ساختن صفت و اسم و قید در آن ها مختلف و سرگردان کننده است.
در این مقاله قدم های اولیه در شناخت این قسمت از دستور زبان فارسی برداشته شده و بخشی از این پسوندها به نظر خوانندگان رسیده است و شرح مختصری از تاثیرات آن ها به میان آمده است و در نتیجه بخشی از صفت های نسبی در حد تذکر به قلم آمده و این موضوع مورد نقد و بررسی قرار گرفته استکلید واژگان: صفت نسبی, پسوند صفت نسبی, صفت نسبی به جای صفت فاعلی و مفعولی -
از آن جا که متون کهن قرآنی بر حفظ امانت و جلوگیری از افزایش یا کاهش واژه ای در ترجمه تاکید داشته اند، با واکاوی برابر نهاده های قرآنی می توان بسیاری از واژه های منسوخ و متروک زبان فارسی را از ابهام معنایی خارج ساخت و در دریافت دیگر متون از آن ها بهره جست. از این رهگذر است که تفاسیر و ترجمه های کهن در بررسی سیر تاریخی و ویژگی های سبکی زبان فارسی، جایگاه ارزشمندی می یابند.کاربرد چشمگیر واژه های فارسی نادر و زیبا در تفسیر قرآن مجید معروف به تفسیر کمبریج یکی از وجوه امتیاز آن بر بسیاری از متون کهن قرآنی است. در این جستار تلاش شده با مقایسه پاره ای از برابر نهاده های تفسیر کمبریج با تفسیر نسفی، قرآن پارس، تفسیر سورآبادی، قرآن قدس، برگردان کهن قرآن کریم، ترجمه تفسیر طبری، تفسیر گازر و تفسیر کشف الاسرار، به بررسی برخی از کهن واژه ها و بیان کمیت و کیفیت کاربرد آن ها در تفاسیر و ترجمه های کهن پرداخته شود.
کلید واژگان: قرآن, تفسیر کمبریج, برابر نهاده های قرآنی, تفاسیر و ترجمه های کهن قرآنSince the old Quranic texts strefaithfullness and prevention of any addition or deletion in translation, by studying the Quranic equivalents, we can remove Semantic ambiguity from many old and obsolete Persian words and benefit from it in comprehending other texts. It is in this way that the old translations and interpretations gain a valuable position in studying historical trend and the stylistic characteristics of the Persian language. The conspicuous application of rare and elegant Persian words in Quran’s interpretation known as cambridge commentary is one of its advantages over many other old Quranic texts. In this paper, we will try to explain some old words and their qualilative and quantitative application in the old translations and interpretations by comparing some of the equivalents in Cambridge Commentary, pars Quran, Sor-Abadi interpretation, Quds Quran, Quran’s old translations, Tabari commentary, Gazer interpretation and kashf-al-Asrar interpretation. -
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، پیاپی 7 (پاییز 1389)، صص 105 -134بعضی از حروف الفبای فارسی در تشکیل کلمه و در نتیجه در املای آن تاثیری استثنایی دارند که ندانستن قواعد مربوط به آنها باعث اشتباهاتی می شود که انسان را در معرض تهمت بی سوادی قرار می دهد؛ در این مقاله که به دنبال مقاله دکتر احمد تمیم داری در شماره پنجم فصلنامه پژوهش های ادبی تحت عنوان شناسه ها و روش های نگارش آنها در خط فارسی نوشته می شود، درباره طرز نوشتن همزه، الف، واو، هاء، یاء و تغییرات آنها بحثی مفصل و در عین حال فشرده به عمل آمده است که به نظر نگارنده در برهه کنونی برای دانشجویان و علاقه مندان به خط و زبان و ادب فارسی مفید است.
در این مقاله سعی شده است که مطالب و قواعد با زبانی ساده و همه فهم بیان شود. همچنین از کاربردن اصطلاحات جدید، که معمول و مخصوص زبانشناسان ایران است، پرهیز شده است و برعکس سعی شده است که اصطلاحات زبان و ادب پیشینیان تعریف و توجیه شود تا جوانان محقق ما با فرهنگ و ادب سنتی خود قطع رابطه ای نداشته باشند.
در این مقاله ناچار وارد حوزه های دستوری و تغییرات صوتی و تبدیل و تبدلات حروفی و اصطلاحات مربوط به آنها شده ایم و از این جهت با وجود اختصار در قواعد آنها کار به تفصیل کشیده شده است و اگر می خواستیم در این زمینه باز هم صرفه جویی کنیم، ممکن بود که رابطه تفهیم و تفاهم ما با خوانندگان بر هم بخورد و به نتیجه ای نرسیم.
علت این که این پنج حرف را انتخاب کردیم این بود که این حروف وابستگی شدیدی نسبت به هم دارند و اگر از یکی از آنها صرف نظر می کردیم، ممکن بود که رشته تسبیح قواعد آنها پاره شود و پراکندگی آنها باعث ابتر شدن یکایک آنها گردد.
طرح مسایل نگارشی این کلمات اگر باعث بحث هایی در این زمینه شود توفیق نگارنده را نشان می دهد و امید است که چنین شود.
کلید واژگان: دستور زبان فارسی, زبان شناسی, قواعد دستوری, حروف فارسی, همزه, و, الفThere are some letters of alphabet in Persian language which have exceptional impact on word formation and hence its spelling. Being unaware of their rules, one might make some mistakes branding him as unknowledgeable.This paper, which actually pursues Dr. Ahmad Tamimdari's article entitled "Verb-ending Pronouns and Their Writing Methods in Persian Orthography" published in the fifth edition of Literary Researches Quarterly, makes an attempt to provide the reader with a detailed and intensive analysis of the way Hamze, Alef, Vav, Ha, Ya are written in Persian and how they might undergo alterations.The author believes that, such an analysis can be of great use for the students and those who seek an interest in Persian language and its orthography.It has also been endeavored to express the rules and significant points in the simplest way possible, and the inclusion of new terminology in which Iranian linguists are very much interested have been avoided. On the contrary, the author tried to define and justify the traditional literature and linguistic terms, so that no punctuation is observed between our young researchers and their traditional culture and literature.Writing this paper, the author had no alternative but getting involved in grammatical fields, phonetic alterations, alphabetical conversion, and the related terminology. Thus despite the hard effort to express them in the simplest way, the outcome has turned out to be a detailed one. If we intended to be still more economical in this respect, it would be very likely for our mutual understanding with the reader to be distorted.The reason for selecting these five letters is that, they are greatly dependent on each other, and if one was ignored, the chain would most probably be torn up, and their dispersion would cause nothing but imperfection.The author has put the issue forward in the hope of paving the way for critical discussion in the field, and it can be considered as a sign of success if such a result is obtained. -
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
-
-
-
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
-
-
زمینه و هدفکاندیداها شامل گونه های متنوعی از مخمرها و مخمر مانندها هستند که برخی از آنها و از جمله کاندیدا آلبیکنس فلور طبیعی بدن انسان را تشکیل می دهند و به صورت فرصت طلب در انسان بیماری ایجاد می نمایند، ولی داروهایی که بر ضد آنها در بازار وجود دارد و به کار می رود از نظر تعداد محدود هستند، که این خود می تواند باعث ایجاد مقاومت در آنها گردد. هدف این بررسی ارزیابی اثرات ضدقارچی داروهای نیستاتین، کلوتریمازول و مایکونازول بر روی کاندیداهای جدا شده از بیماران بود.روش کاربررسی حاضر مطالعه ای تجربی بود که در آن اثرات ضدقارچی داروهای نیستاتین، کلوتریمازول و مایکونازول بر روی کاندیداهای جدا شده از بیماران در 2 محیط جامد و مایع ارزیابی شد. در طی آزمایش های in vitro، حداقل غلظت مهار کنندگی داروهای فوق بر روی 60 نمونه مخمری جمع آوری شده از بیماران که شامل 30 نمونه کاندیداآلبیکنس و 30 نمونه کاندیداهای غیرآلبیکنس بود، تعیین شد و گونه های استاندارد حساس و مقاوم کاندیدا مشخص گردید.یافته هانتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که از 3 داروی یاد شده در بالا، گونه کاندیدا آلبیکنس از حساسیت بالاتری نسبت به کلوتریمازول و نیستاتین در مقایسه با مایکونازول برخوردار است (p<0.01). در حالی که گونه های غیر آلبیکنس نسبت به هر 3 داروی فوق از حساسیت بالایی برخوردارند و حتی حساسیت آنها بیش تر از حساسیت کاندیدا آلبیکنس نسبت به این داروها است (p<0.01). همچنین اختلاف معنی داری در میانگین (Minimum Inhibitory Concentration)MIC به دست آمده از 2 روش فوق وجود ندارد. میانگین MIC نیستاتین، کلوتریمازول و مایکونازول برای کاندیدا آلبیکنس به ترتیب 2/2 میکروگرم در میلی لیتر، 6/2 میکروگرم در میلی لیتر و کمتر از 18 میکروگرم در میلی لیتر بود. همچنین نتایج برای گونه های غیر آلبیکنس به ترتیب برابر 81/0 میکروگرم در میلی لیتر، 56/0 میکروگرم در میلی لیتر و 2/1 میکروگرم در میلی لیتر بود.
نتیجه گیری کلی: این امر نشان دهنده اهمیت تعیین گونه و انجام تست حساسیت به دارو قبل از شروع درمان است و در مجموع گونه های غیر آلبیکنس در مقایسه با آلبیکنس در برابر داروها از حساسیت بیش تری برخوردارند.
کلید واژگان: گونه های کاندیدا, کلوتریمازول, مایکونازول, نیستاتین, Minimum Inhibitory Concentration) MIC)Background and ObjectiveCandida genus comprises diverse species of yeast and yeast like fungi that some of them especially candida albicans are parts of the normal flora of human body. They are opportunistic parasites that cause diseases. There are currently limited effective drugs against those fungi. Hence this may lead to the emergence of resistant species. The aim of present study was evaluation of antimycotic effects of nystatin, clotrimazole and miconazole against candida species.MethodPresent survey is an experimental study that has evaluated antifungal effects of nystatin, clotrimazole and miconazole on candida species which were isolated from patients. These drugs were applied to 30 cases of candida albicans and 30 of other species of candida. In addition, resistant and sensitive species of candida were used. Broth and Agar mediums were used to culture the mentioned fungi and Minimum Inhibitory Concentration(MIC) was determined for each drug.ResultsResults showed that candida albicans species were more sensitive to clotrimazole and nystatin than to miconazole(P<0.01). Other candida species were more sensitive to all these drugs as compared to candida albicans(P<0.01). No significant difference was observed between the MIC averages of two methods. The MIC averages of nystatin, clotrimazole and miconazole for candida albicans were 2.2µg/ml, 2.6µg/ml and 18µg/ml respectively. The mean MIC of the mentioned drugs for other candida species was 0.81µg/ml, 0.56µg/ml and 1.2µg/ml respectively.ConclusionOur results suggest that determination of species and doing sensitivity tests before any treatment are required and important and on the whole, nonalbicans species were more sensitive than albicans species in the presence of the above drugs.Keywords: Candida Species, Clotrimazole, Miconazole, Nystatin, MIC(Minimum Inhibitory Concentration) -
-
-
-
برای که و برای چه سانسور کنید؟ / تاب جعد حافظ / به یاد استادم / سرتیپ افشار طوس / در ستایش مصدق / دبیرستان البرز تعریفی ندارد...
-
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.