به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اقناع" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • سید مجتبی احمدپناه*
    یکی از الگوهایی که می تواند دانش روانشناسی شناختی را از محدودیت های تبیینی فرآیند شناخت خارج کند عنصر عاطفه است. مسئله پژوهش پیش رو اثبات ارتباط عامل عاطفی با صورت بندی معرفت است و با تبیینی که از نسبت عنصر عاطفه با اقناع مخاطب و فرآیند شش جزئی آن صورت خواهد گرفت این ارزیابی روشن می شود. بهره گیری از عامل عاطفی و چگونگی تاثیر آن بر مخاطب را می توان از معارف رضوی استخراج نمود و آن را الگویی کارآمد در توسعه روان شناسی شناختی به حساب آورد. در این پژوهش اثبات خواهد شد که چهار قالب اقناعی_شناختی «شنیدن پویای سخنان مخاطب»،«تحریک احساسات»،«عدم اعتناء» و «توجه ویژه» با عامل محرکی چون عنصر عاطفه بستر فرآیند شش جزیی اقناع را فراهم کرده و مخاطب بسته به آمادگی خویش از مرحله آگاهی تا کنش گری پیش خواهد رفت. پژوهش حاضر بر آن است که این مسئله را با توجه به کارکرد عنصر عاطفه در ابلاغ معرفت و اقناع فکری مخاطب، با مراجعه به کلام و سیره رضوی(ع) به روش توصیفی و تحلیلی ارائه کند.
    کلید واژگان: سیره و کلام امام رضا(ع), عاطفه, اقناع, مخاطب, روان شناسی شناختی
    Seyyd Mojtaba Ahmadpanah *
    One of the models that can take cognitive psychology knowledge out of the explanatory limitations of the cognitive process is the emotion element. The issue of the present research is to prove the relationship between the emotional factor and the formation of knowledge, and this assessment will be clarified by the explanation that will be made of the relationship between the emotion element and the audience's persuasion and its six-component process. The use of the emotional factor and how it affects the audience can be extracted from Razavi's teachings and it can be considered an efficient model in the development of cognitive psychology. In this research, it will be proven that the four cognitive-persuasive formats of "dynamic listening to the audience's words", "stimulating emotions", "ignoring" and "special attention" with a stimulating factor such as the emotion element provide the basis for the six-component process of persuasion, and the audience will progress from the stage of awareness to action depending on their readiness. The present research aims to present this issue in a descriptive and analytical manner, considering the function of the emotion element in conveying knowledge and intellectual persuasion of the audience, by referring to Razavi's (AS) words and character.
    Keywords: Imam Reza's Life, Words, Emotion, Persuasion, Audience, Cognitive Psychology
  • سید محسن قائمی خرق*، محمد لری نژاد
    دوگانه هم گرا و واگرای «مشروعیت» و«پذیرش زمینه اجتماعی»، الزام حکمی و حقوقی و یا حداقل، الزام اخلاقی را بر اقناع درونی استوار می سازد. در واقع، عمل بر پایه دلایل موجه، چیزی غیر از اجبار بیرونی یا ترس از مجازات های قانونی و فشار اجتماعی در اجرای برنامه ها و رویکردهای حکمرانی است و در این میان، حقی را برای شهروندان و تکلیفی را بر ذمه حاکمیت صورت بندی می نماید. این نوشته توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، به تحکیم و تقویت مبانی و ادله حق بر اقناع در حقوق عمومی به عنوان حق حاکم و مقدمه (معلق علیه) شکل گیری تکالیف در نسبت حکومت و شهروندان ازجمله در حوزه تقنین و قضا می پردازد. این حق، مقوله ای والاتر از حق دسترسی به اطلاعات بوده، می تواند به عنوان حقی پیامدگرا الزام آوری قوانین و احکام قضایی را بر امری غیر از قوه قهریه و بر اساس قدرت نرم استوار سازد؛ همچنان که لزوم اقناع در به کارگیری اصول تفسیری مانند برائت و استصحاب در حوزه حکمرانی (برخلاف حوزه فردی و عبادی)، به عنوان اصلی محدودکننده، رتبه و گستره اعمال اصول لفظیه و عملیه را تنظیم می نماید. افزون بر این، حق بر اقناع می تواند کارآمدی عینی حکومت را در آستان افکار عمومی نشان دهد.
    کلید واژگان: اقناع, حق بر اقناع, حقوق عمومی, شفافیت, فقه سیاسی
    SEYYED MOHSEN GHAEMI KHARGH *, Mohammad LORINEJAD
    The converging and diverging duality of "legitimacy" and "acceptance of the social context" establishes the judicial and legal obligation or at least the moral obligation based on internal persuasion. In fact, acting on the basis of valid reasons is something differing from external coercion or fear of legal punishments and social pressure in the implementation of governance programs and approaches, and in the meantime, it states a right for the citizens and a duty for the government. This descriptive-analytical writing based on library studies, proceeds to establish the foundations and evidences of the right to persuasion in public law, as the sovereign right and introduction (suspended against) the formation of duties in relation to the government and citizens (including in the field of legislation and Qada). This right is a superior concept than the right to access information, and as a consequentialist right, it can base the binding of laws and judicial rulings on something dissimilar to force, based on soft power; As the require of persuasion, in the application of interpretation principles such as innocence and companionship in the domain of governance (as opposed to the individual and religious domain), as a limiting principle, it regulates the rank and scope of the application of verbal and practical principles. In addition, the right to persuasion can show the objective effectiveness of the government at the threshold of public opinion.
    Keywords: Persuasion, Right To Persuasion, Transparency, Political Jurisprudence, Public Law
  • سید مجتبی احمدپناه*، حسن پناهی آزاد
    غایت وحی نبوی هدایت انسان ها به سوی کمال و سعادت حقیقی است. انبیا و اولیای معصوم دین وظیفه هدایت انسان ها را با ابلاغ معارف وحیانی، از طریق زبان یعنی ابزار تحقق کلام و ارتباط بین اذهان به انجام رسانده اند. استفاده از زبان و ساخت کلام، هرچه دارای دقت و ظرفیت های انتقال پیام باشد، معنا و مقصود اصلی پیام بهتر و دقیق تر در دسترس مخاطب قرار می گیرد. این امر در ارتباط اولیای معصوم دین، از جمله امام رضا(علیه السلام) با مخاطبان هم عصرشان نمایان شده، و معبری برای القای مراتب ولایت معصومان و تمهید پذیرش مراتب ولایت از سوی آنان بوده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است مصادیقی از فنون به کاررفته در کلام آن امام بزرگوار را در راستای پذیرش ولایت آن حضرت، از سوی جریان ها، افکار و اشخاص عصر حیات ایشان، استخراج و ارائه کند؛ فنونی که امروزه نقش و تاثیرشان با توسعه علوم شناختی، از جمله زبان شناسی شناختی، بارزتر و جدی تر تلقی می شود. خوش سازی کلام، ارائه تمثیل، استفاده از واژگان مانوس با ذهن مخاطب و سخن گفتن در محدوده درک مخاطب، از فنون زبان شناسی شناختی مندرج در کلام امام رضا(علیه السلام) هستند.
    کلید واژگان: سیره امام رضا(علیه السلام), زبان شناسی شناختی, اقناع, خوش سازی کلام, تمثیل, ولایت پذیری
    Seyed Mojtaba Ahmadpanah *, Hasan Panahi Azad
    The goal of prophetic revelation is to guide people towards perfection and true happiness. Prophets and saints of religion have fulfilled the task of guiding people by communicating revealed knowledge through language, that is, the means of realizing speech and communication between minds. The use of language and the construction of words, no matter how much precision, elegance and capacity the message conveys, the main meaning and purpose of the message will be better and more accurately available to the audience. This has crystallized in the relationship between the infallible saints of the religion, including Imam Reza (a.s.), with their contemporaries, and it has been a way to promote the status of the infallible and prepare for their acceptance of the status of the infallible. The present article, with a descriptive and analytical method, has tried to extract and present examples of the techniques used in the words of that honorable Imam in order to accept the authority of that Imam by the currents, thoughts and people of his lifetime. Techniques whose role and influence are considered more obvious and serious today with the development of cognitive sciences, including cognitive linguistics.
    Keywords: Biography Of Imam Reza (A.S.), Cognitive Linguistics, Persuasion, Beautification Of Speech, Allegory, Governorship
  • حدیث مهماندوست، حمید رضایی فر *، محمد محمدی، نورمحمد یعقوبی

    این تحقیق با هدف طراحی مدل اقناع عمومی در حکمرانی خوب شهری در دستگاه های اجرایی خراسان رضوی تدوین شده است. روش تحقیق، از نوع آمیخته می باشد که در بخش کیفی از نوع نظریه پردازی داده بنیاد و در بخش کمی، پیمایشی با رویکرد معادلات ساختاری است. روش نمونه گیری در بخش کیفی، هدفمند و از نوع گلوله برفی است که تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر می باشد. جامعه آماری در مرحله کمی، کلیه مدیران دستگاه های اجرایی خراسان رضوی در سال 1400 می باشد که تعداد آن ها 8936 نفر می باشد. روش تحقیق در بخش کمی، پیمایشی با رویکرد معادلات ساختاری و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته می باشد. روش نمونه گیری در مرحله کمی، نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به تعداد 368 نفر است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از طریق کدگذاری با استفاده از نرم افزار مکس کیودا می باشد. یافته های تحقیق نشان داده است که عواملی همانند سرمایه اجتماعی و حکمرانی مسائل باعث می شود که اقناع عمومی شکل گیرد و منجر به پیامدهایی از جمله بهبود عملکرد به صورت توسعه انسانی پایدار و بهبود حل مسئله می گردد. زمینه این استراتژی ها سیاست های حمایتی و فرهنگی هستند. در این میان نباید از مداخله گرهایی چون موانع محیطی و موانع ارتباطی نیز چشم پوشی کرد.

    کلید واژگان: اقناع, حکمرانی خوب, حکمرانی خوب شهری, ارتباط موثر.
    Hadith Mehmandoost, Hamid Rezaei Far *, Mohammad Mohammadi, Noor Mohammad Yaqoubi

    This research has been compiled with the aim of designing a model of public persuasion in good urban governance in Khorasan-Razavi executive bodies. The research method is of a mixed type, which in the qualitative part is based on data theorizing and in the quantitative part, it is a survey with the approach of structural equations. The sampling method in the qualitative part is purposeful and snowball type, the number of participants is 12 people. The statistical population in the quantitative stage is all the managers of executive bodies of Razavi Khorasan in the 2021, whose number is 8936 people. The research method in the quantitative part is a survey with the approach of structural equations and the researcher-made questionnaire tool. The sampling method in the quantitative stage is stratified random sampling proportional to the volume of 368 people. Data analysis in the qualitative part is through coding using MaxQDA software. The findings of the research have shown that factors such as social capital and governance of issues cause public persuasion to form and lead to consequences such as improved performance in the form of sustainable human development and improved problem-solving. The context of these strategies are supportive and cultural policies. In the meantime, one should not ignore the intervenors, such as environmental barriers and communication barriers.

    Keywords: Persuasion, Good Governance, Good Urban Governance, Effective Communication.
  • فاطمه حاجی زاده عسکری*، محمد مرادی، محمدرضا محمودی
    اقناع، هدف علم ارتباطات و قرآن، شریف ترین گونه ارتباط است. هدف نهایی از اقناع، رسیدن به کنش از راه بینش و گرایش می باشد. شرط اصلی اقناع دینی، در معرض پیام دینی قرار گرفتن مخاطب است. یکی از قواعد مهم فقهی، امتناع از سوء اختیار مکلف می باشد که نافی رفع عقوبت محذوریت های اختیاری در مسیر انجام تکلیف دینی است. پژوهش پیش رو از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که مفهوم و کاربست قاعده «امتناع از سوء اختیار مکلف» در اقناع دینی چیست؟ قاعده امتناع در کلام و اصول فقه و فقه کاربرد دارد و پشتوانه نقلی و عقلی دارد و کاربست آن بسیار گسترده است. در مساله اقناع دینی با تاکید بر قرآن کریم می توان کاربست این قاعده را در دو حوزه فردی و اجتماعی تقسیم بندی نمود که مسائلی همچون انصات می تواند در حوزه فردی مقوم به این قاعده باشد. بر این اساس، دایره انصات از سکوت به استماع، توسعه خواهد یافت.
    کلید واژگان: اقناع, امتناع از سوء اختیار, اقناع دینی, قرآن کریم, قواعد فقهی
    Fatemeh Hajizadeh *, Mohammad Moradi, Mohammadreza Mahmoudi
    Suasio est finis scientiae communicationis, et Qur'an est optimus communicationis existendi. Ultimus finis persuasionis est ut actio per visum et inclinationem perficiat. Praecipua nvestigatio ventura huius condicionis est exponere nuntium religionis auditores.narrationem et intellectualem sustentationem habet et latissimum eius applicationem Ab abusu discretionis, quae est negatio tollendae poenae discretionis cohibitionis in modo adimplendi officium religiosi. Investigatio ventura huic quaestioni respondere studet per informationem collectionem bibliothecae et methodum analyticam describit, quaenam est notio et applicatio regulae recusationis abusus discretionis in persuasione religiosa? Regula recusationis adhibetur in theoria ac principiis iurisprudentiae persuasione religiosa? Regula recusationis adhibetur inet iurisprudentiae et narrationem et intellectualem sustentationem habet et latissimum eius applicationem. In eventu religiosae persuasionis, Sancti narrationem et intellectualem sustentationem habet et latissimum eius applicationemQuran emphasi, applicatio huius regulae in duas provincias, singularem et gubernationem dividi potest, et quaestiones quales anasat in singulis dominiis hac regula fundari possunt. circulus anasat a silentio ad audiendum explicabitur.
    Keywords: Persuasion, Refusal Of Abuse, Religious Persuasion, Holy Qur', An, Jurisprudence
  • زینب نوری، اکرم شکاریان بهزادی*
    پژوهش حاضر می کوشد استعاره های مفهومی رایج در گفتمان حجاب را با رویکرد زبان شناسی شناختی و براساس دو نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980) و تحلیل انتقادی استعاره (چارتریس-بلک، 2004) تحلیل کند. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، داده ها متشکل از عبارات استعاری مرتبط با موضوع حجاب است که  از متون رسانه ای داخل کشور شامل خبرگزاری های فارس، مشرق نیوز، مهر، تسنیم، باشگاه خبرنگاران جوان و نیز پایگاه اینترنتی خبرآنلاین استخراج شده اند. استخراج داده ها به کمک روش جستجوی کلیدواژه و در یک دوره زمانی یک ساله از ابتدای تیرماه 1401 تا انتهای خردادماه 1402 صورت گرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که حوزه مفهومی جنگ مهم ترین حوزه مبدا برای مفهوم سازی حجاب است که استعاره های مفهومی متعددی از قبیل «حجاب، جبهه است»، «حجاب، سلاح است» و «حجاب، سنگر است» را شامل می شود که آن ها را می توان ذیل کلید مفهومی «مقوله حجاب، میدان جنگ است» قرار داد. علاوه بر جنگ، حوزه های دیگری مانند محافظت، ساختمان و بازار نیز برای مفهوم سازی حجاب به کار رفته اند. در طرف مقابل، مفهوم بی حجابی نیز با استعاره هایی از حوزه جنگ، بیماری، گیاهان، آتش و بازار بیان شده اند. کارکرد استدلالی و عاطفی این استعاره ها تولیدکنندگان گفتمان حجاب را قادر می سازد تا نگرش ها و باورهای ایدئولوژیکی خود را به صورتی موثر منتقل و ترویج کنند.
    کلید واژگان: استعاره مفهومی, استعاره, گفتمان حجاب, مفهوم سازی استعاری, اقناع
    Zeynab Nouri, Akram Shekarian Behzadi *
    The present study tries to analyze the widespread conceptual metaphors in the Hijab discourse within a cognitive linguistics approach and based on conceptual metaphor theory (Lakoff & Johnson, 1980) and critical metaphor analysis (Charteris-Black, 2004). In this descriptive-analytical research, the data consists of metaphorical expressions related to the topic of Hijab, which were extracted from domestic media texts, including news agencies of Fars, Mashreq-News, Mehr, Tasnim, Young Journalists Club, as well as Khabaronline website. Data extraction was done using keyword search method over a 1-year period from June 2022 to May 2023. The results of the study show that the conceptual domain of WAR is the most important source domain in conceptualization of Hijab, which includes several conceptual metaphors such as “Hijab is the front line”, “Hijab is a weapon” and “Hijab is a stronghold”, which can be classified under the conceptual key “Hijab is a battlefield”. In addition to WAR, domains of PROTECTION, BUILDING and MARKET are used to conceptualize hijab. On the other hand, the concept of Bi-Hijabi are expressed by metaphors based on the domains of WAR, DISEASE, PLANTS, FIRE and MARKET. The argumentative and emotional functions of these metaphors enables the producers of Hijab discourse to effectively convey and promote their ideological attitudes and beliefs.
    Keywords: Conceptual Metaphor, Metaphor, Hijab Discourse, Metaphorical Conceptualization, Persuasion
  • سید احمد پارسا*، زهرا آسیابی

    موضوع پژوهش حاضر «شگردهای مشروعیت ‏سازی در امثال و مثل‏ نماهای زبان فارسی و نقش آن ‏ها در تحلیل گفتمان» است. پژوهش براساس نظریه مشروعیت ‏بخشی ون لیوون صورت گرفته تا نشان دهد که امثال و مثل ‏نماها چگونه می ‏توانند به گفتمان مشروعیت بدهند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و براساس مولفه‏ های ون لیوون مانند اقتدارسازی، ارزیابی اخلاقی، عقلانی ‏سازی و اسطوره‏ سازی استوار است.
    جامعه آماری دوازده هزار مثل فارسی و سی هزار معادل آن ‏ها اثر ابراهیم شکورزاده بلوری است. حجم نمونه سه هزار مثل فارسی است که براساس شیوه نمونه ‏گیری تصادفی نظام ‏مند (systematic random sampling) از این کتاب انتخاب شده است.
    نتیجه نشان می ‏دهد از میان فرایندهای مشروعیت ‏سازی، مولفه ارزیابی و سنجش با مجموع 380 مثل و مثل‏ نما بیشترین بسامد را دارد. به نظر می ‏رسد این امر به دلیل اهمیت ارزیابی از یک سو و تمایل انسان ‏ها به سنجش و ارزیابی از سوی دیگر است. همچنین نتیجه بیانگر این است که امثال و مثل‏ نماها در گفتمان با اهداف گوناگونی چون اقناع مخاطب، مشروعیت ‏بخشی به کلام و سلب مشروعیت از دیگری صورت می ‏گیرد که به گونه‏ ای در تقابل خود و دیگری نمود می ‏یابد.

    کلید واژگان: مثل, گفتمان, ون لیوون, مشروعیت, اقتدار, اقناع
    Sayyed Ahmad Parsa*, Zahra Asyabi

    This study is based on Van Leeuwen’s theory of legitimacy to show how proverbs can legitimize or derive legitimacy from a discourse. The research method is descriptive-analytical and is based on Leeuwen’s components such as authorization, moral evaluation, rationalization, and mythmaking. The statistical population is Twelve Thousand Persian Proverbs and Thirty Thousand Equivalents written by Ebrahim Shakurzadeh Bolouri. The sample size is three thousand Persian proverbs that have been selected from this book based on the systematic random sampling method. The results show that among the legitimation processes, the evaluation components have the highest range with a total of 380 proverbs. This seems to be due to the importance of evaluation as well as the human tendency to evaluate. The results also indicate that proverbs in discourse are used for various purposes such as persuading the audience and legitimizing or deriving legitimacy from a discourse.

    Keywords: Proverb, discourse, Van Leeuwen, legitimacy, authority, persuasion
  • سید حسین شرف الدین*

    یکی از مولفه های محوری نظام ارتباطات تبلیغی دین همچون همه نظامهای ارتباطی و رسانه ای «مخاطب» است. تبلیغ سنتی برغم ظهورپیاپی رسانه های جمعی واجتماعی و پیدایش اشکال متنوع ارتباطی  نوین، همچنان جایگاه واعتبار ارزشی و کارکردی خود را درجامعه دینی ما حفظ کرده وبخش قابل توجهی ازمخاطبان عام وتاحدی خاص را در سپهر تاثیر خود دارد. این نظام ارتباطی پرسابقه برغم تاریخ طولانی، قداست و مکانت ویژه،گستره و عمق نفوذ درجامعه اسلامی و شیعی، سازگاری با اقتضائات فرهنگی اجتماعی جامعه سنتی و مذهبی، موثر در استمرار حیات دینی  و معنوی جامعه وماندگاری فرهنگ دینی ، و...؛ چندان که باید مورد واکاوی قرارنگرفته وقوت ها وضعف های آن به تناسب نیازها و اقتضائات عصری ودر مقایسه با شیوه های نوظهور ارتباطات تبلیغی، ارزیابی و اعتبار سنجی نشده است.   این نوشتار درصدد است تا با رویکردی نظری (نه میدانی) و با الهام از مطالعات انجام شده و شواهد تجربی و شهودی، نظام تبلیغ سنتی (منبر و خطابه) را در وضعیت موجود با محوریت مولفه «مخاطب» و نیازها و انتظارات ثابت و متغیر وی ، مورد واکاوی وتحلیل قرار دهد. روش این مطالعه در بخش گردآوری اطلاعات، اسنادی و در بخش تحلیل، تفسیری واستنباطی است. سوال اصلی نوشتار معطوف به جایگاه و منزلت «مخاطب» درچرخه ارتباطات تبلیغی دین درجامعه مذهبی ایران معاصراست.

    کلید واژگان: ارتباط, تبلیغ, خطابه, منبر, مخاطب, دین, اقناع
    Seyyed Hossein Sharaf al-din*

    One of the central components of the communication system in religious propagation, like all communication and media systems, is the "audience." Despite the gradual emergence of mass and social media and the diverse forms of modern communication, traditional propagation continues to maintain its place, credibility, and functionality in our religious society, influencing a significant portion of the general and specific audience. This historical communication system, with its unique sanctity and status, extensive penetration into Islamic and Shia communities, compatibility with the cultural and social requirements of traditional and religious societies, effectiveness in endurance of the religious and spiritual life of the community, and the endurance of religious culture, has not been adequately evaluated and validated in comparison to emerging methods of propagation communication. This paper aims to theoretically (not empirically) examine the traditional propagation system (pulpit and sermon) with a focus on the component of the "audience" and their constant and variable needs and expectations, inspired by existing studies, empirical evidence, and intuition. The research methodology in data collection was through documents and in analysis was interpretive and inferential. The primary question addressed in this paper pertains to the position and status of the "audience" in the communication cycle of religious propagation in contemporary Iranian religious society.

    Keywords: Communication, propagation, Sermon, Pulpit, Audience, Religion, Persuasion
  • هادی کشاورز*، نیره قوی
    روایت، به عنوان منبعی از قدرت نرم با ایجاد شناخت، چشم اندازسازی و اقناع سازی در سطح هر جامعه کارکردهای مختلفی دارد که یکی از آنها ایجاد فهم مشترک اجتماعی برای مقابله با تهدیدات و نفوذ است. در این راستا، تلاش شده است که با استفاده از منابع اسنادی- کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، ضمن پرداختن به روند برساخته شدن تصویر حضور آمریکا بر پایه دو روایت قبل و بعد از 1342 نزد افکار عمومی در ایران، توانایی روایت ها در ایجاد درک واحد جامعه ی ایرانی پیرامون رفتار این کشور و تاثیر آن بر همراهی یا مخالفت اجتماعی پیرامون اقدامات آمریکا را بررسی کنیم. بنابراین، در پاسخ به این سوال که، «روایت شکل گرفته از آمریکا بعد از سال های 1342، چه تاثیری بر افکار عمومی و افزایش توان اجتماعی جمعی جامعه ایرانی جهت مقابله با اقدامات آمریکا در ایران داشته است؟» در پی اثبات این فرضیه هستیم که ایجاد شناخت و فهم مشترک اجتماعی از چهره مداخله گرایانه آمریکا چشم اندازسازی از ایجاد استقلال ملی و تعیین سرنوشت جامعه توسط خود مردم از طریق روایت جدید، از 1342 به بعد، باعث شکل گیری اتحاد و افزایش توان جمعی جامعه در دفع تهدیدات و نفوذ ایالات متحده گردید.
    کلید واژگان: اقناع, روایت, امام خمینی, عمل جمعی, امریکا
    Hadi Keshavarz *, Nayerh Ghavi
    Narrative, as a source of soft power by creating recognition, vision and persuasion, has various functions at the level of every society, one of which is creating common social understanding to deal with threats and influence. In this regard, an attempt has been made to use documentary-library sources and descriptive-analytical method, while addressing the process of creating the image of the presence of America based on two narratives before and after 1342 in the eyes of the public opinion in Iran, the ability Let's examine the narratives in creating a unified understanding of the Iranian society about the behavior of this country and its impact on the social support or opposition to the American actions. Therefore, in response to the question, "What effect has the narrative created by America after 1342 had on public opinion and increasing the collective social power of the Iranian society to confront America's actions in Iran?" We are seeking to prove the hypothesis that creating a common social understanding of the interventionist face of America, creating a vision of creating national independence and determining the destiny of the society by the people themselves through a new narrative, from 1342 onwards, will lead to the formation of unity and increase The collective power of the society in repelling the threats and influence of the United States.
    Keywords: persuasion, narrative, Imam Khomeini, collective action, America
  • فهیمه نصرتی*، سید محمدمهدی موسوی مهر، محسن شاکری نژاد
    هدف

    در رسانه «اقناع» و «تغییر نگرش» در حوزه ذهنی برای تاثیرگذاری بر انسان بسیار مطرح است؛ درحالی که از دیدگاه قرآن، انسان به معنای «حی متاله» و مبتنی بر فطرت دارای ساحات متفاوتی است که ظرفیت متفاوتی نیز برای متاثر شدن دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییر نگرش از این دیدگاه در مدل اقناعی هاولند است و تلاش می شود به بررسی مراحل شش گانه و عناصر تغییر نگرش را بر این اساس بپردازد.

    روش شناسی:

     در این پژوهش ابتدا مدل اقناعی هاولند در نظر گرفته شده است. داده ها به روش اسنادی_کتابخانه ای جمع آوری شده و سپس با روش تحلیل منطقی تبیین می شود.

    یافته ها

    مبتنی بر یافته های پژوهش از آنجا که منبع پیام در اسلام خداوند است و ساحات وجودی انسان بر اساس فطرت متشکل از چهار لایه وجودی (صدر، شغاف، قلب و فواد) است، تغییر نگرشی که منجر به ایجاد رفتاری شود، در لایه سوم وجودی انسان با دو قوه عقل (به معنای حد زدن) و تفکر (به منظور استنباط و استدلال) رخ داده و در چرخه معرفت توحیدی، تقوا زمینه ایجاد فرقان (قدرت تشخیص حق از باطل) را در او فراهم کرده و بصیرت را رقم می زند.

    نتیجه گیری

    عناصر و مراحل شش گانه هاولند در حوزه منبع پیام، درک پیام، مخاطب پیام، محتوا و چگونگی تغییر نگرش از منظر قرآن کریم مخدوش است. به این معنا که وقتی منبع پیام، خداوند باشد، توجه و درک پیام نیز با توجه به انسان بر اساس مبنانی قرآنی، حوزه فطری او را درگیر می کند و روند اقناع و تغییر نگرش در این مسیر تعریف می شود.

    کلید واژگان: اقناع, رشد, فطرت, وحی
    Fahimeh Nosrati *, Smm Mm, Mohsen Shakarnejad
    Research Objective

    The significance of "persuasion" and "attitude change" in the media in the mental domain for influencing humans is highly discussed. However, from the perspective of the Quran, humans, as "living beings," have different dimensions based on their nature, which also have different capacities for influence. The aim of this research is to examine attitude change from this perspective in the Holland persuasion model and to investigate the six stages and elements of attitude change based on this.

    Research Methodology

    In this study, the Holland persuasion model was first considered. The data was collected through a documentary-library method and then explained using logical analysis.

    Research Findings

    Based on the research findings, since the source of the message in Islam is God and the existential dimensions of humans based on nature consist of four layers (Sadr, Shoghaaf, Qalb, and Fowad), an attitude change that leads to behavior occurs in the third existential layer of humans with the two powers of reason (in the sense of limitation) and thinking (for inference and argumentation) and in the cycle of monotheistic knowledge, piety provides the basis for creating a criterion (the power to distinguish truth from falsehood) and establishes insight.

    Conclusion

    The six stages and elements of Holland in the areas of message source, message understanding, message recipient, content, and the way of attitude change are distorted from the perspective of the Holy Quran. This means that when the source of the message is God, attention and understanding of the message also involve the natural sphere of humans based on Quranic foundations, and the process of persuasion and attitude change is defined in this path.

    Keywords: persuasion, growth, nature, revelation
  • صدیقه سادات مقداری*

    تکدی گری آسیبی اجتماعی است که عوامل مختلفی مانند بیکاری، فقر مادی، پیری و ازکارافتادگی، تنبلی، اعتیاد، معلولیت و بیماری، مسایل خانوادگی در پیدایش آن دخالت دارند. در این تحقیق، تلاش شده است تا نحوه ی بازنمایی و کاربرد فنون اقناع در درخواست های متکدیان از منظر تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل گردد. بخشی از داده های تحقیق  مستخرج از سلیمی (1398) است که گفتمان 20 متکدی در شهر بیرجند را جمع آوری نموده و بدون تحلیل زبانی درخوری ارایه داده است. بخش دیگر نیز برگرفته از گفتار 15 متکدی دیگر در شهر قاین است که توسط نگارنده مشاهده و ضبط گردیده است. لازم به ذکر است که شهرهای بیرجند و قاین مجاور بوده و مشابهت های فرهنگی زیادی دارند. درخواست های موجود در داده ها و شگردهای اقناع در گفتمان متکدیان در ارتباط بینامتنی با دو گفتمان مرتبط دیگر یعنی گفتمان صدقه و گفتمان کار در جامعه ی تحقیق بررسی شد. نتایج نشان داد که متکدیان با آگاهی از اعتقادات مذهبی افراد مخصوصا اهمیت صدقه در دفع بلایا و مریضی ها و نیز از طرفی با آگاهی از اهمیت کار و ارزش آن نزد مردم، از انواع و اقسام شگردهای اقناع مخاطب برای تحریک احساسات و ترحم انگیزی استفاده می کنند. این شیوه ها که صادقانه یا مکارانه به کار می روند، یا زبانی هستند مثل کاربرد دعا، شعر، قسم، نفرین و داستان سرایی که به صورت موزون خوانی با لحن غمگین و موثر بیان می شوند و یا غیر زبانی هستند مانند صحنه سازی، ظاهرسازی، موقعیت مداری (زمانی و مکانی) و کاربرد موثر زبان بدن برای ایجاد ترحم در مخاطب. در پایان نیز انگاره ی پیشنهادی تحقیق حاضر مرتبط با شیوه های اقناع در گفتمان متکدیان ارایه می شود.

    کلید واژگان: تکدی گری, گدایی, اقناع, درخواست, گفتمان شناسی انتقادی, زبانشناسی اجتماعی
    Sedigheh sadat Maghdari*

    Begging is a social trauma brought about by various factors such as unemployment, poverty, aging and disability, laziness, addiction, disease, and family issues. This research aims to analyze the representation and application of persuasion techniques in the requests of beggars on a critical discourse analysis. The data of the study consist of Salimi's (2018) corpus of dissertation based on 20 beggars in Birjand as well as the discourse of 15 other beggars observed and recorded in the city of Qaen by the reseacher. Then the corpus was analyzed for the use of requests and persuasion techniques in the discourse of beggars in intertextual relation with two other related discourses, namely the discourse of charity and the discourse of work in the research community. The results showed that knowing the pepole's religious belives, especially the importance of alms in preventing disasters and diseases as well as the cultural importance of work value, beggars use all kinds of persuasion techniques to provoke emotions and compassion in pepole. They use a verity of methods, honestly or dishonestly such as verbal techniques including prayer, poetry, oaths, curses, and storytelling that are rhythmically expressed in a sad and effective tone, or non-verbal techniques such as staging, miserable appearance, positioning (temporal and spatial) and effective use of body language to create sympathy in the audience.

    Keywords: begging, Critical Discourse Analysis, beggar, persuasion, request, sociolinguistics
  • طاهره ایشانی*

    مولانا جلال‏الدین محمد بلخی شاعر و عارف شهیر قرن هفتم که بیشترین شهرتش به واسطه شعرسرایی عارفانه است؛ آثار منثوری نیز دارد که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته‏ است. از جمله آثار منثور وی «مکتوبات» است که در زمان‏های مختلف و با مقاصد خاصی نگارش یافته‏اند. از سوی دیگر، مولانا به گواهی آثار وی -همچون مجالس سبعه- افزون بر آن که شاعری شهیر بوده، خطیبی برجسته نیز بوده است. فرضیه جستار پیش رو آن است که مکتوبات مولانا که ارتباط مستقیمی با مخاطبان نامه ها دارد؛ متاثر از شخصیت مولانا -به عنوان یک خطیب- نشانه هایی از عناصر بلاغت را در خود دارد. از این رو، با رویکرد نقد رتوریکی، نامه های خانوادگی مولانا -به عنوان نمونه ای از نامه های خطابه گونه وی - بر مبنای مولفه های بلاغت ارسطویی به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شوند تا به این پرسش ها پاسخ داده شوند که نامه های خانوادگی مولانا بر اساس مولفه های بلاغت ارسطویی دارای چه ویژگی هایی هستند و بر این اساس مولانا از کدام مولفه ها بهره بیشتری داشته و چرا؟ دستاوردهای این پژوهش افزون بر تایید فرضیه و مواردی تازه درباره نحوه ارتباط گرفتن مولانا با هریک از افراد خانواده؛ گویای آن است که هر سه مولفه نظریه بلاغت ارسطویی در نامه های خانوادگی مولانا به کار رفته که بیشترین سهم آن با در نظر داشتن تناسب موضوع و به اقتضای کلام در راستای تاثیربخشی و اقناع مخاطب به مولفه پاتوس اختصاص یافته است.

    کلید واژگان: مولانا, نامه های خانوادگی, نقد رتوریکی, بلاغت ارسطویی, اقناع
    Tahereh Ishany *

    Mawlana Jalaluddin Mohammad Balkhi, a famous poet and mystic of the 7th century, who is most famous for his mystical poetry; He also has prose works that have received little attention from researchers. Among his prose works are "Letters" which were written in different times and with specific purposes. On the other hand, as evidenced by his works - such as Majlis Sab'a - besides being a famous poet, Mawlavi was also an outstanding orator. The hypothesis of the upcoming essay is that Mawlavi's letters, which have a direct relationship with the audience of the letters; Influenced by Mawlavi's character - as an orator - it contains signs of rhetorical elements. Therefore, with the approach of rhetorical criticism, Mawlavi's family letters - as an example of his rhetorical letters - are analyzed based on the components of Aristotelian rhetoric in a descriptive, analytical, and statistical method. Questions of this research are: based on the components of Aristotelian rhetoric , What are characteristics of Mowlavi's family letters and according to this, which components did Mowlavi- Mawlavi- use more and why? The achievements of this research, in addition to confirming the hypothesis and new things about how Mawlana communicates with each family member; It is telling that all three components of the Aristotelian rhetoric theory are used in Mawlavi's family letters, the most part of which is dedicated to the pathos component, keeping in mind the appropriateness of the subject and the necessity of the words in order to impress and persuade the audience.

    Keywords: Mawlavi, family letters, Rhetorical Criticism, Aristotelian rhetoric, persuasion
  • حدیث مهماندوست، حمید رضایی فر*، محمد محمدی، نورمحمد یعقوبی
    هدف
    اقناع عمومی در حکمرانی خوب شهری، ابزاری قدرتمند است که به دلیل ایجاد هم بستگی و تعامل بین مسیولان حکومتی و شهروندان، ترویج ارزش ها و هدف های مشترک و همچنین، بهبود کیفیت زندگی در شهر اهمیت دارد. در دنیای امروزی که شهرها به سمت توسعه و رشد سریع حرکت می کنند، حکمرانی خوب شهری اهمیت بسیاری پیدا کرده است. اقناع عمومی، ابزار موثری در بستر حکمرانی خوب شهری مطرح شده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل اقناع عمومی در بستر حکمرانی خوب شهری است.
    روش
    روش پژوهش کیفی و از نوع نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و از نوع گلوله برفی بوده است. در مجموع، در پژوهش حاضر 17 نفر مشارکت کردند که 10 نفر از بین مدیران کل دستگاه های اجرایی استان خراسان رضوی و 7 نفر از استادان و خبرگان دانشگاهی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. برای اخذ تامین اعتبار، از درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم و بازبینی مشارکت کنندگان استفاده شد. افزون بر این، برای ایجاد اعتبار بیشتر، پژوهشگر از روش بازبینی مشارکت کنندگان بهره برد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش در قالب شش دسته شرایط علی، مقوله محوری، استراتژی ها، پیامدها، زمینه ها و مداخله گرها دسته بندی شد. یافته های پژوهش نشان داد که شرایطی همانند عوامل سرمایه اجتماعی و حکمرانی مسایل، باعث می شود که اقناع عمومی شکل گیرد. از طرفی این رفتار بر استراتژی ها یا راهبردها تاثیر می گذارد. به سخن دیگر، عوامل یادشده کمک می کند که راهبردها یا استراتژی های حکمرانی خوب شهری که رسانه کارآمد و استراتژی ارتباط موثر است، انتخاب شود. این استراتژی ها به قطع پیامدهایی دارند که از آن جمله می‏توان به بهبود عملکرد به شکل توسعه انسانی پایدار و بهبود حل مسیله اشاره کرد. زمینه این استراتژی ها، سیاست های حمایتی و فرهنگی است. در این میان نباید از مداخله گرهایی همچون موانع محیطی و موانع ارتباطی چشم پوشی کرد.
    نتیجه گیری
    انتقال پیام های اثربخش و موثر به جامعه با اقناع عمومی در بستر حکمرانی شهری امکان پذیر است. با انجام پدیده مذکور، شناخت بهتر از مسایل شهری، ایجاد همدلی و تعامل مثبت با شهروندان و افزایش مشارکت آن ها در مسایل عمومی فراهم می شود. با توجه به یافته های پژوهش، چنین نتیجه می شود که اقناع عمومی موثر، به تحلیل دقیق اهداف و مخاطبان نیازمند است. باید هدف مدنظر اقناع، اهداف کلان حکمرانی شهری و نیازهای جامعه، به صورت دقیق بررسی شوند. همچنین، باید مخاطبان مدنظر به خوبی شناسایی و تحلیل شوند تا بتوان محتوا و ابزارهای اقناعی درستی طراحی کرد. استفاده از شواهد و آمار مطمین، به افزایش اعتبار اقناع عمومی کمک می کند. اطلاع رسانی جذاب و فهم پذیر نیز، می‏تواند مخاطبان را بهتر و به طور کامل آگاه سازد و آن ها را به پذیرش ایده مدنظر ترغیب کند. در نهایت اینکه استفاده از شاخص ها و نشانه های اثرگذاری، می‏تواند نتایج و اهداف اقناع را به وضوح نمایش دهد و از شفافیت در فرایند اقناع پشتیبانی کند. در پایان پژوهش، پیشنهادها و راه‏کارهایی برای مولفه های پژوهش بیان شده است.
    کلید واژگان: اقناع, حکمرانی خوب, ارتباط موثر, حکمرانی شهری
    Hadis Mehmandoost, Hamid Rezaeifar *, Mohammad Mohammadi, Noormohammad Yaqoubi
    Objective
    Public persuasion plays a pivotal role in fostering strong bonds and interactions between government officials and citizens, advocating shared values and objectives, and enhancing the quality of urban life. In light of this, the primary objective of this study is to formulate a model for public persuasion within the context of effective urban governance. In today's rapidly evolving world, characterized by the swift growth and development of cities, the importance of effective urban governance has become more pronounced. Public persuasion emerges as a potent tool within the realm of urban governance, prompting the need to design a comprehensive model for its application.
    Methods
    The research method is qualitative and is of Grounded Theory type hypothesised by Strauss and Corbin. The sampling method is purposeful and of Snowball type. A total of 17 individuals participated in the survey, including 10 general managers of the executive bodies in Khorasan-e- Razavi Province, and 7 university teachers. Data analysis was undertaken through open coding, axial coding and selective coding using MAXQDA platform.
    Results
    The research findings encompass key causal conditions, a central category, strategies, consequences, contexts, and interveners. The research findings elucidate that specific conditions, notably social capital factors and governance concerns, provide the foundation for public persuasion. Importantly, these conditions significantly impact the selection of strategies, specifically those aligned with effective urban governance, including the use of efficient media and impactful communication. These strategies, in turn, yield tangible outcomes, such as the enhancement of performance in terms of sustainable human development and the improvement of problem-solving capacities. The context for the deployment of these strategies is shaped by supportive and cultural policies. However, it is imperative to acknowledge intervening factors such as environmental barriers and communication obstacles.
    Conclusion
    It is possible to convey effective and efficient messages to society through public persuasion in the context of urban governance. This approach fosters a better understanding of urban issues, empathy, positive interaction with citizens, and increased citizen participation in public matters. Based on the research findings, it can be concluded that effective public persuasion requires a thorough analysis of goals and target audiences. The intended objectives of persuasion, the overarching goals of urban governance, and societal needs should be carefully examined. Furthermore, the target audience should be thoroughly identified and analyzed to design appropriate persuasive content and tools. The use of credible evidence and statistics can enhance the credibility of public persuasion. Presenting information in an engaging and understandable manner can better inform the audience and encourage them to embrace the desired ideas. Additionally, the use of effectiveness indicators and signs can vividly demonstrate the outcomes and objectives of persuasion, thereby promoting transparency in the persuasion process. In conclusion, the research offers suggestions and solutions for its various components.
    Keywords: Persuasion, Good Governance, effective communication, Urban Governance
  • سید محمدرضا آذرکسب*، نادیا مفتونی

    راهبردهای گوناگونی مانند راهبرد حقوقی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی برای برقراری صلح جهانی مطرح شده است. در این میان، از آثار فارابی نیز می توان راهبرد تعلیمی را برای برقراری صلح جهانی استخراج نمود. از دیدگاه وی، تعلیم خواص با استفاده از برهان و تعلیم عوام با صناعاتی مانند خطابه و شعر و راهکارهایی مانند اقناع و تخییل اجرا می گردد. مفهوم صلح جهانی از دیدگاه فارابی، مفاهیم سلبی «عدم جنگ» یا «عدم خشونت» نیست؛ بلکه مفهوم ایجابی «تعاون میان امم فاضله برای دستیابی به سعادت» است. راهبرد تعلیمی فارابی در باب صلح جهانی به دنبال این است تا اختلاف میان امم فاضله در محاکات حقایق را به حداقل برساند و با کاهش دشمنی های ذهنی، زمینه صلح جهانی در معموره فاضله را فراهم سازد.

    کلید واژگان: صلح, تعلیم, اقناع, تخییل, تعاون
    Seyed mohammadreza Azarkasb *, Nadia Maftouni

    Various strategies such as legal, economic, political, cultural and even military strategy have been proposed to establish world peace. In this regard, from Abu Naṣr Muḥammad al-Farabi's works, an educational strategy can be extracted to establish world peace. In his view, teaching elites is carried out using argument and teaching common people uses ways such as rhetoric and poetry, and tactics such as persuasion and imagination. From al-Farabi's point of view, the concept of world peace is not the negative concepts of "non-war" or "non-violence"; Rather, it is a positive concept of "cooperation between virtuous nations to achieve happiness". Al-Farabi's educational strategy for world peace seeks to minimize differences between the simulation of facts in the utopia and to prepare the way for world peace in the utopia by reducing mental animosities.

    Keywords: al-Farabi, Peace, Education, Persuasion, imagination, Cooperation
  • طاهره ایشانی *

    یکی از موضوعات علم معانی بررسی جملات از منظر کاربردهای ثانوی آن است که کاربر زبان، گاه از این اغراض ثانوی کلام با استفاده از شیوه ها و شگردهای بلاغی برای نفوذ یافتن در مخاطب، اقناع و تاثیر در وی به منظور نیل به مقاصد خاصی بهره می گیرد. در این جستار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، نامه های رشیدالدین فضل الله، وزیر دانشمند دوره ایلخانان مغول، با عنوان سوانح الافکار از منظر کاربست اغراض ثانوی کلام بر اساس علم معانی بررسی می شود. از این رو، پرسش اصلی این پژوهش آن است که رشیدالدین برای اقناع مخاطب به منظور دستیابی به کارکرد اصلی نامه ها از چه شگردهای بلاغی بهره برده و دیگر آن که کدام شگردهای بلاغی بیشترین کاربست را به عنوان شاخص سبکی در نامه های رشیدالدین به خود اختصاص داده است و چرا؟ نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رشیدالدین برای تاثیر بر مخاطب و در نتیجه اقناع وی از فرایندهای مجابی متنوعی بهره برده و پرکاربردترین شگردهای بلاغی که می تواند به عنوان شاخصه های سبکی وی بر اساس علم معانی مورد توجه قرار گیرد؛ عبارت‎اند از: «تکریم و تعظیم افراد»، «تاکید بر کلام با استفاده از مترادفات» و «ابراز و بیان احساسات و عواطف». کاربست هریک از این فرایندهای مجابی به عنوان برجسته ترین ترفندهای اقناعی رشیدالدین در نامه ها از سویی تاکیدی است بر شخصیت فرهیخته رشیدالدین و از سوی دیگر، نشان از گزینش روش های بلاغی در ارتباط موثر بینافردی دارد که موید احترام و تکریم شخصیت افراد است. ضمن آن که رشیدالدین با کاربست پرتکرار «بیان و ابراز احساس» مخاطب را با اندیشه خود همراه می کند، با او در محور افقی قرار می گیرد و به این ترتیب می تواند او را با نظر خویش همسو نماید. بنابراین می توان رشیدالدین را در جایگاه سخنوری دانست که از سویه های اقناعی بلاغی گوناگون برای جلب مخاطب به درک مطلوب خود و پذیرش آن، بهره مند شده و این امر نشان از توانش ارتباطی اقناعی ویژه رشیدالدین دارد و گویای دانش سخنوری وی است که در پژوهش های ادبی کمتر به آن توجه شده است. همچنین بر اساس این جستار آشکار شد رشیدالدین بنا بر نوع مخاطب و جایگاه وی از روش های اقناعی متناسب با شخصیت هر گروه از افراد بهره برده است.
     

    کلید واژگان: سوانح الافکار, رشیدالدین فضل الله همدانی, علم معانی, شگردهای بلاغی, اقناع
    Tahereh Ishany *

    One of the subjects of semantic science is the examination of sentences from the perspective of secondary uses. The language user sometimes uses these secondary purposes of words by using rhetorical tricks to penetrate the audience in order to achieve certain goals. In this essay, using the descriptive-analytical and statistical method, the letters of Rashid al-Din under the title “Savaneh Al-afkar-e Rashidi” are examined from this point of view. Therefore, the main question of this research is what rhetorical techniques Rashiduddin used to persuade the audience in order to achieve the main function of his letters, and which rhetorical techniques are the most used as stylistic indicators in Rashiduddin's letters, and its reason what could be?The obtained results indicate that Rashid al-Din used various persuasive processes to influence the audience and persuade him, and the most used rhetorical techniques that can be considered as his stylistic features based on the science of semantics; include: "respecting and honoring audience", "emphasizing words using synonyms" and "expressing feelings and emotions". The use of each of these rhetorical processes as Rashiduddin's most prominent persuasive tricks in his letters is, on the one hand, an emphasis on Rashiduddin's cultured personality, and on the other hand, it shows the choice of rhetorical methods in effective interpersonal communication, confirming his respect to the letter audience. At the same time, Rashiduddin brings the audience with his thoughts through the frequent use of "expression of feeling", he is placed in the horizontal axis with him, and he can align him with his opinion. Therefore, Rashiduddin can be seen as an orator who used various rhetorical persuasive methods to influence the audience and persuade him, which shows Rashiduddin's special persuasive communication ability and shows his oratorical knowledge, which has received less attention in literary research. Meanwhile, it was revealed that Rashiduddin used different persuasive methods according to the personality of each audience group.

    Keywords: Rashidi's letters, Rashidal-Din Fadlullah, science of meanings, rhetorical tricks, persuasion
  • اشرف سادات موسوی*، محمدعلی نکویی منش، محمدرضا مسجدی

    هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرگذاری تقابل ادراکی بر نگرش به سیگار با ارائه اطلاعات درباره مواد مخدر به افراد بود. از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از دانشجویان مرد مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های شهید بهشتی، تهران و علامه طباطبایی 45 فرد سیگاری و 45 فرد غیرسیگاری به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزارها عبارت بود از آزمون تداعی سنج ضمنی (IAT)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه سنجش اعتیاد به سیگار. شرکت کنندگان براساس نتایج پرسشنامه سنجش اعتیاد به سیگار، به دو گروه سیگاری و غیرسیگاری تقسیم شدند و سپس هر گروه به صورت تصادفی به سه گروه تحت مداخله با متن، تحت مداخله با فیلم و کنترل تقسیم شد. طی 3 جلسه اطلاعاتی درباره مواد مخدر به شرکت کنندگان گروه های آزمایشی داده شد و گروه کنترل، اطلاعاتی دریافت نکرد. ارائه اطلاعات برای گروه های تحت مداخله متن، با متن چاپی و برای گروه های تحت مداخله فیلم، با نمایش فیلم اتفاق افتاد. پس از پایان مداخله و دو هفته بعد، نگرش شرکت کنندگان به سیگار دوباره سنجیده شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس آمیخته نشان داد ارائه اطلاعات درباره مضرات مواد مخدر، با برقراری تقابل ادراکی، نگرش به سیگار را مثبت می کند (01/0 p<،73/14= F). تفاوت میان دو گروه سیگاری و غیرسیگاری (01/0 p<،64/3= F) و تفاوت گروه های آزمایشی (تحت مداخله فیلم و متن) نیز معنادار بود (01/0 p<،69/7= F). یافته این پژوهش تاییدی درجهت اصل تقابل ادراکی بود؛ بدین معنی که ارائه اطلاعات درباره مواد مخدر، طبق اصل تقابل ادراکی، نگرش مثبت تری به سیگار ایجاد می کند. این تغییر نگرش در طول زمان تقریبا پایدار ماند و در هر دو گروه سیگاری و غیرسیگاری و در هر دو گروه مداخله با متن و مداخله با فیلم تایید شد. تغییر نگرش به این دلیل انجام می شود که در مقایسه با اطلاعاتی که مضرات مواد مخدر را بیان می کند، مضرات سیگار کم اهمیت می نماید و بنابراین، نگرش فرد به سیگار مثبت تر می شود.

    کلید واژگان: اقناع, تقابل ادراکی, سیگار, مواد مخدر, نگرش
    Ashraf Sadat Mousavi *, MohammadAli Nekouie Manesh, MohmmadReza Masjedi

    The aim of this study was to investigate the effect of perceptual contrast on smoking attitudes by providing information about narcotics to individuals. A semi-experimental method was used with a pre-test-post-test design with a control group. 45 smokers and 45 non-smokers were purposefully selected as samples from male undergraduate and graduate students of Shahid Beheshti, Tehran and Allameh Tabatabai universities. The Implicit Association Test (IAT) and General Health Questionnaire (GHQ-28) were used. Participants were divided into two groups of smokers and non-smokers, based on the results of the smoking addiction questionnaire. Then, each group was randomly divided into three groups including text intervention, film intervention, and control. The participants in the experimental groups received information during three sessions, but the control group did not. Information was provided to the experimental groups in the form of text intervention (a printed text) and film intervention (a documentary film). At the first and end of the intervention, participants’ attitudes toward smoking were reassessed, and two weeks later, to follow up on results. Then, the obtained data were analyzed through Mixed Anova. The research findings showed that the presentation of information about drugs, by establishing perceptual contrast made attitudes toward smoking positive. The differences between smoking and non-smoking and the difference between experimental groups (film and booklet) was significant. The result was confirmation about the principle of perceptual contrast, that means providing information about drugs, according to the principle of perceptual contrast, creates a more positive attitude towards smoking. This change in attitude remained almost stable over time and was confirmed in both groups of smokers and non-smokers and in both groups of intervention with booklet and intervention with film. Attitude change is done because compared to the information that states the harms of drugs, the harms of smoking are less important, and therefore the person's attitude towards smoking becomes more positive.

    Keywords: Persuasion, perceptual contrast, Smoking, Drugs, attitude
  • مسعود جلیلوند خسروی*، مرضیه کریمی
    آب به عنوان مهم ترین عنصر حیات از دیرباز در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه و ارزشمندی دارد. این مهم با توجه به بحران های زیست محیطی ایجاد شده در جهان اهمیتی مضاعف پیدا کرده است. همچنین شناخت دقیق رسانه و بهره گیری از ظرفیت های آن برای کمک به بحران های آبی مفید فایده است. این پژوهش با هدف معرفی راهکارهای رسانه ای اقناع مخاطبان در پی تسهیل تاثیرگذاری رسانه بر فرهنگ مصرف آب است. در فاز اول ضمن بهره گیری از اسناد و پژوهش های پیشین با استفاده از روش پیمایش در استان البرز (هشتگرد، اشتهارد، کرج، نظرآباد) 605 پرسشنامه تکمیل شد که نشانگر نگرش مردم استان به وضعیت آب استان و راه های مصرف آب است. در فاز دوم پژوهش با بهره گیری از نتایج حاصل شده از پیمایش فاز اول، 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و تولیدکنندگان حوزه رسانه، مدیران حوزه آب و مدیران رسانه صورت گرفت. پس از تحلیل محتوای کیفی این مصاحبه ها 42 راهکار به منظور اقناع رسانه ای استخراج شد که می توان آن ها را در دو نگاه انتقادی و مطالبه گری و نگاه ترویجی در سه محور 1. پیش بینی: تدابیر سازمانی 2. جهت گیری: رویکرد تولید پیام 3: پسینی: روش ها و قالب های تولید و توزیع پیام دسته بندی نمود.
    کلید واژگان: مدیریت مصرف, مصرف آب, اقناع, مخاطب, رسانه
    Masoud Jalilvand Khosravi *, Marzie Karimi
    Water is the most essential element of life, This matter has gained double importance due to the environmental crises created. we are witnessing the growing influence of media on the formation of society's culture. Therefore, it is useful to know the media and take advantage of its capacities to help with water crises. Therefore, the current research aims to find out the media strategies to persuade the audience to manage water consumption in Alborz province, The research is defined in two phases. In the first phase, 605 questionnaires were completed in Alborz province (Hashtgerd, Eshtehard, Karaj, Nazarabad) by survey method, which shows the attitude of the people of the province towards the water situation of the province. In the second phase of the research, using the results obtained from the first phase survey, 16 semi-structured interviews were conducted with media experts and producers, water managers, and media managers. After analyzing the qualitative content of these interviews, 42 strategies were extracted for persuading the media, which can be divided into two aspects: critical and demanding, and promotion in three axes: 1. Forecasting: organizational measures 2. Direction: Message Generation Approach 3: Retrospective: Methods and formats for generating and distributing categorized messages.
    Keywords: consumption management, Water Consumption, persuasion, Audience, Media
  • محمدعلی اصالتی، نسیم مجیدی قهرودی*، محمد دادگران

    این مقاله گزیده ای از یک رساله دانشگاهی است که به بررسی روش های اقناعی مورد استفاده در تبلیغات تجاری تلویزیون ایران می پردازد. این پژوهش تلاش دارد تا با بررسی  و تحلیل کیفی پیام های بازرگانی (تبلیغات تجاری) تلویزیون ایران ،  و همچنین تحلیل محتوای مصاحبه های عمیق کارشناسان تبلیغات ، روش های اقناعی که سازندگان تیزرهای تبلیغاتی برای اثرگذاری بر مخاطب و اقناع  مخاطبان استفاده می کنند را پیدا کند. گرچه تبلیغات بازرگانی به میزان بسیار زیادی از علم ارتباطات متاثر شده است  اما اهمیت افزایش فروش در تبلیغات سبب شده است تا تحقیقات صورت گرفته در حوزه تبلیغات صرفا پیدایش روشی برای افزایش فروش را در دستور کار قرار دهد و از پیشرفت علوم ارتباطات در حوزه تبلیغات چشم پوشی کند. تحقیق فوق تلاش می کند توجه به روش های اقناعی در تبلیغات تجاری را در حوزه علوم ارتباطات انجام دهد تا به پیشرفت علوم ارتباطات در حوزه تاثیر رسانه ها کمکی کرده باشد. روش تحقیق در پژوهش فوق ، چند روشی ، شامل دو روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه عمیق است. با توجه به دسترسی به پیام های بازرگانی پخش شده در سال 98 و 99 ، تیزرهای تبلیغاتی پخش شده در این دو سال جامعه آماری برای تحلیل کیفی هستند. حجم نمونه تعداد پیام های ذخیره شده می باشد. اما تعداد حجم نمونه مورد بررسی رسیدن به اشباع نظری و حد کفایت بوده است. جامعه آماری برای مصاحبه عمیق ، کارشناسان تبلیغات تجاری تلویزیون و سازندگان تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون هستند. حجم نمونه مورد مصاحبه ، رسیدن به اشباع نظری و حد کفایت خواهد بوده که تعداد مصاحبه های انجام شده هفت مصاحبه می باشد. شیوه اندازه گیری ، تحلیل تیزرها به عنوان اسناد موجود بوده و تکنیک ثبت و ضبط داده ها از متن و تصاویر و صدای تبلیغات به دست آمده است.

    کلید واژگان: اقناع, روش های اقناعی, تبلیغات, تبلیغات تجاری, تلویزیون
    MohammadAli Esalati, Nasim Majidi *, Mohamad Dadgaran

    audience by qualitatively analyzing TV commercials and analyzing the content of in-depth interviews of advertising experts. Multi-method research method includes two methods of qualitative content analysis and in-depth interview. Business messages broadcast in 1998 and 1999 are statistical communities for qualitative analysis. The sample size was 106 teasers. The statistical community for in-depth interviews are business advertising experts. The number of interviews conducted is seven. The method of measurement was the analysis of teasers as available documentsAnd the technique of recording data is obtained from the text, images and sound of advertisements. The method of measurement in interviews is interview analysis and the technique of recording data was reverse questionnaire design. Sampling method in content analysis was random sampling and in-depth interview was snowball method. The results show that TV commercials use 50 general persuasive methods and 58 partial persuasive methods.

    Keywords: persuasion, persuasive methods, Advertising, commercial advertising, television
  • سمیه مطیعی*
    هدف

    هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی برای راهبرد اقناع تبلیغات با رویکرد ملی گرایی در رسانه ملی است.

    روش

    این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی (مصاحبه) استفاده شده است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. پس از خواندن خط به خط متن مصاحبه ها و جمع آوری و بررسی داده ها، کدگذاری باز انجام گرفت. کدهایی که اشتراک مفهومی داشتند، ذیل یک مقوله قرار گرفتند. مقوله های اولیه، بر اساس مفاهیم به دست آمده شکل گرفتند. از کدگذاری باز و مقوله پردازی داده ها، برای شناسایی معیارها و زیرمعیارهای تدوین مدل پژوهش استفاده شد.

    یافته ها

    برای اطمینان از پایایی پژوهش، استاد راهنما فرایند پژوهش را بررسی کرد و بازبینی آن با همکاری ناظران دیگر انجام شد. به منظور تایید روایی نتایج نیز با اجازه مصاحبه شوندگان، هنگام مصاحبه، هم زمان با نکته برداری، کل مصاحبه ها ضبط شد. در پژوهش حاضر، یک مدل پارادایمی ارائه شده که محور اصلی آن، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. بر اساس نتایج به دست آمده، «اجماع ملی و سازمانی»، «الزامات جغرافیایی» و «رشد اقتصادی»، سه ویژگی مهم حمایت از تولید داخلی است که در صورت حمایت نهادهایی از جمله سازمان صداوسیما، تحقق خواهد یافت.

    نتیجه گیری

    در این پژوهش، الگوی پارادایمی اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی و به طور خاص، در رسانه ملی تدوین شد. الگوی پژوهش مشتمل بر 10 مقوله اصلی است که محور اصلی، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. در این الگو شرایط علی، چهار مقوله کمک به اقتصاد داخلی، الزامات جغرافیایی، اجماع ملی و سازمانی را دربرمی گیرد. همچنین سه راهبرد برای نیل به هدف پژوهش انتخاب شد که عبارت است از: صرفه اقتصادی، تاکتیک های مدیریتی و امنیت.

    کلید واژگان: اقناع, آگهی تجاری, تلویزیون, رسانه ملی, تولید ملی
    Somayeh Motiee *
    Objective

    Advertising is an almost complex topic that has been continuously investigated from different angles. Successful advertising is based on principles such as advertising psychology and knowing the target market. In making a television commercial, special attention should be paid to various aspects of advertising in terms of psychology, sociology, and artistic and literary aspects of advertising, and television advertising should be done in the form of a broad advertising campaign to influence the audience. In this regard, persuasion seems to be the primary goal of any kind of communication, including human or media. To make television commercials a lot of money is spent and at the end the final result is measured by influencing some audiences’ feedback when this process reaches the highest level, it is said that persuasion is made. For a medium to have a deep impact on its audience, it must acquire lyrical techniques. Once the audience is convinced, their attitude and perspective usually changes and they imitate the lifestyle and behavior of the person who convinced them. Therefore, the central issue in this research is outlining the persuasion strategy of advertisements in the national media. That is, how to design or present the domestic product advertising strategy in the national media, relying on the most important persuasive features.

    Research Methodology

    The research was conducted with a qualitative approach and in the method of grounded theory with 17 experts in the field of media, an in-depth and open interview. In the next three steps, coding, re-selection and selection of data, analysis and continuous comparison between them were done and finally, the desired pattern was extracted in the framework of a paradigm model.

    Findings

    The findings showed that to convince commercial advertisements with the approach of spreading national production, it is necessary to pay attention to the causal situations firs. The first category of the causal position was called aid to the domestic economy, which refers to things like promotion of domestic production, promotion of employment and non-dependence on foreign production. The second category was geographical requirements. As Iran is seeking to reduce reliance on oil and imports and promote production and exports, relying on the income of the single-product economy and crude oil export hampers achieving such goals. Active and dynamic economic development requires a strategic and principled program, based on popularizing the economy by giving more opportunities to private sector activists and eliminating obstacles and problems in this part. In such a way that the private sector is the engine and the main driver of economic and industrial growth by using its capital and the use and participation of non-governmental funds, the maximum use of human resources and the use of competent management, besides fulfilling its duties in the economic and industrial growth of the country, is able to achieve the development goals of the government. Therefore, the realization of these goals requires a national consensus and efficient organization. The present study is focused on the Islamic Republic of Iran Broadcasting as a media organization.

    Discussion & Conclusion

    In this study, the paradigmatic framework of persuasion of commercial advertisements was prepared by the national production diffusion approach (a case study in the national media). The research framework including 10 main categories was presented, the main focus of which is persuading the national media regarding the dissemination of national production. This framework of causal conditions includes four categories of help to the domestic economy, geographical requirements, as well as national and organizational consensus. In addition, three strategies were chosen to achieve the goal of the research, which included economic efficiency, management strategies, and security.

    Keywords: Persuasion, Commercial Advertisement, Television, National Media, National Production
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال