به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "انکار مرگ" در نشریات گروه "علوم انسانی"

جستجوی انکار مرگ در مقالات مجلات علمی
  • ملیحه تابعی، علی یوسفی *، غلامرضا صدیق اورعی
    تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود.
    نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولا واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیا فهم های مذهبی تاثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
    کلید واژگان: واکنش به مرگ, پذیرش مرگ, انکار مرگ
    Maliheh Tabei, Ali Yousefi *, Gholamreza Sediq Urai
    The conflict between life and death, denial of death and the necessity of continuation of life have forced human beings to accept the death. As a result, human beings always move on the borderline between acceptance and denial of death. Moreover, what make death acceptable or deniable are socially constructed meanings of death, which are transferred to the society through various processes of learning. The results of experimental phenomenological analysis of reactions of eight women respondents of the city of Mashhad to death, who were selected with the maximum level of variation in their religiosity, show that first of all, the semantic units of reaction to death can be classified under three main themes, including “readiness for death”, “knowing the time of death” and “willing to die”, the three of which signify the more general meaning of the concept of “acceptance or denial of death”. Secondly, religious understandings have a profound impact on experience of reaction to death. Religious people are more inclined towards accepting the death while non-religious people are more inclined towards denying the death. Continuous thinking about the death, inclination towards knowing more about death and making the preparations for death are among the signifiers of acceptance of death among the religious respondents and substitution of thinking about the death, disinclination towards knowing about death and lack of preparation for the death among the non-religious respondents are clear connotations of marginalization and denial of the death.
    Keywords: Reaction to Death, Acceptance of Death, Denial of Death
  • مجید ملایوسفی، محمدرضا باقری
    در سال 1955 جفری گورر جامعه جدید غرب را متهم کرد که از اعتراف به واقعیت مرگ خودداری می ورزد. از نگاه وی، در جامعه جدید غرب مرگ امری ممنوعه تلقی می شود، یعنی چیزی که باید از انظار مخفی نگاه داشته شود، از آن بحثی نشود و حتی الامکان از آرای عمومی زدوده گردد. انسان جدید با تجاهل نسبت به مرگ و مردن می کوشد تا آن را از خود دور کند. مراکز پزشکی و نیز موسسات کفن و دفن هم به تقویت چنین نگرشی می پردازد و سعی دارند نشان دهند که در زندگی انسان مرگ از حقیقت و واقعیت اساسی برخودار نیست. الیزابت کوبلر راس از جمله اندیشمندانی است که معتقداند این طرز تلقی باید تغییر کند و انکار مرگ باید جای خود را به پذیرش و قبول مرگ بدهد. کوبلر راس کار خود را با انتشار کتاب در باب مرگ و مردن (1969م) آغاز کرد. وی در این کتاب با استناد به مشاهدات تجربی مدعی شد که بیماران در آستانه مرگ به هنگام اطلاع از مرگ خویش، در جریان فرآیندی پنج مرحله ای قادر به پذیرش مرگ خود می شوند. این مراحل عبارتند از: انکار ، خشم، چانه زنی، افسردگی و در نهایت پذیرش. این نظریه از زمان طرح آن مورد نقدهای فراوان قرار گرفت که از جمله آنها می توان به عدم توجه به پژوهش های قبلی صورت گرفته در زمینه مرگ، وجود ابهام در مراحل پنجگانه، محدودیت در روش جمع آوری اطلاعات، عدم توجه به تفاوت های فردی و نیز تاثیر محیط بر فرد و نظایر آن اشاره کرد. به رغم نقدهای وارد شده، نظریه کوبلر راس تاثیر بسزایی بر مطالعات و مباحث مرگ شناسی و نیز رهیافت های اتخاذ شده در مواجهه با مرگ داشته است، تا آنجا که امروزه کوبلر راس را بزرگ ترین مرگ شناس معاصر می شمارند.
    کلید واژگان: الیزابت کوبلر راس, مرگ, انکار مرگ, پذیرش مرگ, بیماران در شرف مرگ, مرگ اندیشی
    M. Mollayousefi, M. Bagheri
    In 1955 Geoffrey Gorer condemned the new western society to avoid acknowledging the reality of the death. For him in the new western society death is thought of as a forbidden thing, namely something that should to be hidden and laid aside from the public opinion. The new man by feigning ignorance of the death and dying, try to make it far from him or her. Medical centers and burial institutions support this attitude and attempt to show that in human’s life the death does not enjoy of any essential reality. Elisabeth Kubler-Ross was one of the thinkers that believe that this attitude should to be change and that the denial of death is placed by its acceptance. Kubler-Ross begun her work by the book On Death and Dying (1969). In her book, by appealing to empirical observations, she claims that terminally ill patients when are faced with the reality of their impending death, through a mechanism of five stages can arrive at the acceptance of their death. These stages are denial, anger, bargaining, depression, and eventually the acceptance. This theory or model from the time of its appearance was the subject of many critiques such as not making use of previous researches done on the topic of death and dying, ambiguity in the five stages, limitations of method of gathering information, not to pay attentions to individual differences and also to the impact of environment on the person. However, Kubler-Ros's theory played a crucial role in the field of thanatological studies and debates so that nowadays she is known as the greatest cotemporary thanatologist.
    Keywords: Elisabeth Kubler-Ross, Death, Denial of Death, Acceptance of Death, Terminally ill Patients, Thanatology
  • زهره بیات ریزی *، رضا تسلیمی طهرانی
    مرگ در سال های اخیر به موضوعی برجسته در جامعه شناسی ایران تبدیل شده است. عواملی مانند پیری جمعیت، تصادف، احتمال زلزله، اعدام های خیابانی، آلودگی هوا و غیره مرگ و فرایندهای منتهی به آن را در کانون توجه عموم قرار داده است. با توجه به واقعیت های ذکرشده، مقاله حاضر دو هدف دارد: هدف نخست، مروری انتقادی بر نظریات موجود در جامعه شناسی مرگ است؛ مخصوصا در انطباق با اوضاع ایران و برای آشنایی دانشجویان و پژوهشگران با مباحث نظری رایج در این زمینه و هدف دوم، ارائه نظریه ترکیبی جدیدی است که شاید برای مطالعه مرگ در ایران مفید باشد. در اینجا، به ویژه نظریه معروف «انکار مرگ»، که در جامعه شناسی مرگ غالب است، هدف بررسی انتقادی قرار می گیرد تا دلایل محبوبیت آن مشخص شود، ضعف ها و قو ت های آن نشان داده شود و جانشینی برای آن معرفی شود.
    از دهه 1950 تا 1990 میلادی نظریه انکار مرگ غالب ترین نظریه درباب مرگ در جامعه شناسی و روان شناسی بود. در این میان، می توان گفت نظریه ارنست، بکر[1] که در کتاب انکار مرگ (1973) به چاپ رسید، از همه مشهورتر است. با گذشت بیش از 40 سال از انتشار این کتاب، جای آن است تا بپرسیم چه عواملی موجب تسلط درازمدت نظریات مربوط به انکار مرگ شده اند و نظریات جایگزین پیشنهادشده چه محاسنی دارند؟ این مقاله، با تمرکز بر نظریات اجتماعی، دو تبیین برای تسلط درازمدت نظریات انکار مرگ ارائه می دهد: 1) می توان گفت، به تعبیر فوکو،[2] فرضیه انکار ، خود، بهانه ای است برای گفتمان 2) یا می شود گفت نظریه انکار مرگ، هرچند ناقص است، بر حقیقتی انکار ناپذیر مبتنی است که باعث ماندگاری و تسلط آن شده است. سوال این است که این حقیقت چیست و چگونه می توان آن را حفظ کرد، و درعین حال، جایگزینی برای نظریه انکار پیدا کرد. در بخش نتیجه گیری، نظریه ای ترکیبی ارائه خواهم داد که هم به شایستگی های نظریه انکار مرگ توجه می کند، و هم به منظور ساخت مفهومی جدید و منعطف، از آن فراتر خواهد رفت.
    کلید واژگان: انکار مرگ, تابوی مرگ, انزوای مرگ, پزشکی شدن مرگ, نظریات اجتماعی مربوط به مرگ
  • سارا مزینانی شریعتی، رضا تسلیمی طهرانی*
    نوشتار حاضر در صدد دست یابی به دیدگاه ها و تفکرات افراد معمولی ساکن شهر تهران در مورد مرگ و مردن و تشخیص نسبت مرگ و دین در بین آنهاست. در تحقیق حاضر پس از مرور مختصر دیدگاه های نظری، با استفاده از روش نظریه مبنایی و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته دیدگاه های مصاجبه شوندگان در 9 نمایشنامه فرهنگی متمایز مرگ و مردن (نمایشنامه های: مرگ تقدیرگرا، مرگ معادگرا، مرگ عارفانه، مرگ شهادت طلبانه، مرگ تلفیقی، مرگ دنیوی، مرگ زیبا شناختی/پوچ گرا، مرگ ندانم گرا و مرگ ابهام گرا) مشخص شده اند و نمایشنامه های بیشتر دینی و بیشتر غیر دینی از هم متمایز گشته اند. همچنین وجود تکثر و تنوع در دیدگاه های مصاحبه شوندگان در مورد مرگ و مردن، فردی شدن دین در بین تعدادی از آنها، تلفیقی شدن تفکرات و عدم وجود هماهنگی بین عقاید و باورها با رفتارها و شیوه زندگی برخی از آنها، از دیگر نتایج این تحقیق است.
    کلید واژگان: انکار مرگ, فردی شدن دین, تلفیقی شدن دیدگاه ها, کثرت گرایی, ناهمخوانی عقاید و رفتار
    Sare Mazinani Shariati, Reza Taslimitehrani *
    This article aims at understanding ordinary Tehran residents’ attitudes towards Death and Dying and recognizes the relationship between Death and Religion in their thoughts. Using Grounded Theory as method and semi structured interview as a technique, we reached to nine different Cultural scripts of death and dying among interviewees, including: fatalistic death, resurrection-oriented death, martyrdom-oriented death, mystical death, secular death, aesthetic/nihilistic death, agnostic death, and ambiguity-oriented death. Furthermore, we recognized religious and non-religious cultural scripts besides the rationalization and individualization of religion among them. According to our findings, there is no accordance between some interviewees’ thoughts and beliefs with their behavior and lifestyle so that one cannot guess people’s attitudes towards death and dying from their behavior or their appearance. In other words, we face no structural Homology between their ideas and their lifestyle. Moreover, most interviewees had mixed ideas and beliefs about death and dying, and it can indicate the social and cultural complexity of Tehran society.
    Keywords: Denial of Death, Individualization of Religion, Rationalization of Religion, Mixed Ideas, Cultural Complexity
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال