جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "توسعه یافته" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
پژوهشنامه بازرگانی، پیاپی 106 (بهار 1402)، صص 131 -158
طی دو دهه اخیر با افزایش مبادلات بین المللی کالا و خدمات، مشکلات زیست محیطی شامل تغییرات آب و هوایی و آلودگی جهانی، افزایش چشمگیری داشته است. تلاش جهانی برای کاهش مشکلات زیست محیطی، اهمیت تولید و تجارت بین المللی کالاهای زیست محیطی در دستور کار بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه قرار گرفته است. یکی از مهمترین تلاش ها و اقدامات توسعه نهادی شامل مقررات زیست محیطی سخت گیرانه، حاکمیت قانون و بهبود کیفیت مقررات می باشد. بررسی میزان اهمیت و تاثیر عوامل نهادی بر صادرات کالاهای زیست محیطی کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته در چارچوب مدل جاذبه، از اهداف اصلی این مقاله است. برای برآورد مدل از داده های تابلویی برای سال های 2021- 1996 نمونه ای از 129 کشور درحال توسعه و 41 کشور توسعه یافته به روش حداقل مربعات با اثر ثابت استفاده شده است. نتایج نشان می دهد سیاست های زیست محیطی سخت گیرانه و حاکمیت قانون و کیفیت مقررات، مشوق صادرات کالاهای زیست محیطی کشورهای توسعه یافته است، ولی این نتیجه برای کشورهای درحال توسعه صادق نیست. درحالیکه عوامل نهادی مذکور برای مقاصد صادراتی گروه کشورهای مورد مطالعه محرک اصلی صادرات کالاهای زیست محیطی شناخته شده است. لذا تلاش جهانی برای بهبود چارچوب سیاست زیست محیطی استاندارد و اثر بخش و ارتقای کیفیت مقررات و حاکمیت، برای صادرات کالاهای زیست محیطی مفید ارزیابی می شود
کلید واژگان: صادرات, کالاهای زیست محیطی, مقررات زیست محیطی, کشورهای درحال توسعه, توسعه یافته, مدل جاذبهDuring the last two decades, growth of international exchange of goods and services, has increased environmental problems including climate change and global pollution significantly. Thus, the global effort to reduce environmental problems, the importance of production and international trade of environmental goods has been placed on the agenda of many developed and developing countries. One of the most important efforts and measures in this regard, is institutional development which includes strict environmental regulations, rule of law and improving the quality of regulations. The main goal of this paper is to investigate the importance and impact of institutional factors on the export of environmental goods in developing and developed countries within the framework of the gravity model. To estimate the model, a panel data was built for the period of 1996-2021, using a sample of 129 developing countries and 41 developed countries, by applying the least squares method with fixed effect. The results show that strict environmental policies, the rule of law and the quality of regulations encourage the export of environmental goods in developed countries, but this result is not true for developing countries. While the aforementioned institutional factors are known to be the main drivers of the export of environmental goods for the export purposes of the group of countries under study. Therefore, the global effort to improve the standard and effective environmental policy framework, and to improve the quality of regulations and governance is considered beneficial for the export development of environmental goods.
Keywords: Exports, Environmental Goods, Environmental Regulations, Developing Countries, Developed Countries, Gravity Model -
با عنایت به چشم انداز بیست ساله، این طور در نظر بوده که جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف به عنوان کشور اول منطقه باشد و این در حالی است که هنوز هیچ الگویی برای پیشرفت در این مسیر برای کشور طراحی نشده است. برخی از پژوهشگران اعتقاددارند که الگوی توسعه غربی می تواند در این راه کارگشا بوده و کشور را به سمت این هدف رهنمون شود. مقام معظم رهبری (مدظله) الگویی را به نام الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت معرفی فرموده اند و ضمن مشخص کردن ابعاد و زمینه های آن، از پژوهشگران و صاحب نظران خواسته تا آن را متناسب با وضعیت فرهنگی، تاریخی، دینی و سایر زمینه های خاص نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف کنند. در این پژوهش با تکیه بر این فرضیه که الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت از دیدگاه مقام معظم رهبری، الگوی مناسبی برای پیشرفت کشور می باشد، ابعاد این دو الگو به بحث گذاشته شده است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از نظریات ایشان، به این سوال پاسخ خواهیم داد که آیا الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت از دیدگاه مقام معظم رهبری، الگوی مناسبی در جهت پیشرفت کشور محسوب می شود؟ نتایج حاکی از آن است که الگوی غربی، ناکارآمد است چراکه نتوانسته فقر و تبعیض و بی عدالتی را از بین ببرد و همچنین قادر نبوده تا اخلاق انسانی را مستقر سازد. ضمن این که پایه این نوع توسعه و پیشرفت، استعمار، تبعیض و غارت سایر کشورهاست، فلذا الگویی نادرست می باشد.کلید واژگان: توسعه, الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی, توسعه یافته, درحال توسعه, توسعه نیافتهGiven the 20-year vision, the Islamic Republic is considered to be the first country in the region in various fields, while no model has been designed for the country to progress in this direction. Some researchers believe that the Western development model can work in this way and lead the country to this goal. The Supreme Leader has introduced a model called the Iranian-Islamic model of progress and while specifying its dimensions and contexts, has asked researchers and experts to adapt it to the cultural, historical, religious and other contexts. Define the specific systems of the Islamic Republic of Iran. In this study, based on the hypothesis that the Iranian-Islamic model of progress from the perspective of the Supreme Leader is a suitable model for the country's progress, the dimensions of these two models are discussed and using library studies and utilization From his point of view, we will answer the question whether the Iranian-Islamic model of progress from the perspective of the Supreme Leader is a suitable model for the development of the country? The results suggest that the Western model is ineffective because it has failed to eradicate poverty, discrimination, and injustice, and has failed to establish human morality. While the basis of this type of development is colonization, discrimination and looting of other countries, it is therefore a false model.Keywords: Development, Iranian Islamic Progress Pattern, Developed, developing, Undeveloped
-
«دستورکار 2030 برای توسعه پایدار» نقشه راه تحقق این نوع از توسعه را در سطح جهان مشخص کرده و بر استفاده بهینه از آن برای تبدیل جهان به مکانی بهتر تا سال 2030 تاکید می کند. این منشور قرن بیست ویکم برای «مردم و کره زمین» آشکارا تبلیغ می کند که ما می توانیم اولین نسلی باشیم که فقر را پایان داده است، همان طورکه شاید آخرین نسلی باشیم که شانس نجات دادن زمین را دارد.
ادعای مقاله این است که «دستورکار 2030» کشتی نوح نجات بخش نسل بشر از انقراض و «پایان تاریخ» نیست؛ بلکه تداوم پروژه «غربی سازی» و نقشه راه جهانی سازی و حاکمیت سرمایه سالاری به دست تمامی کشورهای عضو سازمان ملل می باشد. اثبات خواهد شد که «قبله سازی» کشورهای توسعه یافته به طور عام و «الگوسازی» این کشورها در زمینه تولید و مصرف به طور خاص هدف واقعی این دستورکار است؛ هرچند اهداف ظاهری آن هفده هدف باشد؛ ازاین رو این تحقیق اکتشافی است. روش تحقیق در مرحله گردآوری اطلاعات اسنادی یا کتابخانه ای است و در مباحث توسعه به روش تحلیلی عمل خواهد شد. یافته ها نشان می دهد که مشکل اصلی در راه حل های ارائه شده در «دستورکار 2030» یعنی «قبله سازی» و «الگوسازی» نهفته است.کلید واژگان: الگوهای توسعه, الگوی مصرف, الگوی تولید, توسعه پایدار, توسعه یافتهThe 2030 Agenda for Sustainable Development "outlined the roadmap for achieving this type of development globally and emphasized its optimal use to transform the world into a better place by 2030. This charter of the twenty-first century make propaganda for the "people and the countryside" that we can be the first generation to end poverty, just as perhaps the last generation to have the chance to save the land. Our claim is that the "2030 agenda" is not the salvation of the human race from the extinction and "the end of history", but the continuation of the Westernization project and the map of the path of globalization and the rule of capitalism to all the member nations of the United Nations. It will be argued that the “orientation and holiness" of developed countries in general and the "modelling" of these countries in terms of production and consumption are specifically the real purpose of this agenda, although its apparent goals are seventeen. Therefore, this research is exploratory. The research method is in the process of collecting documentary or library information, and will be dealt with in analytical method. The findings indicate that the main problem lies in the solutions presented in the 2030 agenda, namely, “orientation and holiness " and "Modeling".Keywords: Development patterns, Pattern of consumption, Pattern of production, Sustainable development, Developed -
چند سده ادبیات شرق شناسی به شکل بیشتر توصیفی و غیر مستقیم و حدود هفتادسال پس از جنگ جهانی دوم به شکل مستقیم و تئوریزه شده فرهنگ سنتی کشورهای توسعه نیافته را بعنوان عامل اصلی توسعه نیافتگی، آماج حملات مکتب نوسازی قرار داده اند.
مولف از راه های دیگری از ربع قرن پیش بر پایه تجربیات زیسته،مطالعات کتابخانه ای و بویژه کارهای میدا نی و غالبا اکتشافی خود در ایران به نتایج متفاوتی دست یافته است. تناقضات مکتب نوسازی و پیش فرض های آن با واقعیات تاریخ هم اروپا و هم جوهره فرهنگ کشورهای توسعه نیافته، سربرآوردن کشورهای توسعه یافته موج دوم مانند: ژاپن، چین و هند و... در آسیا، نشان داد که مسائل توسعه ای بسیار پیچیده تر و فراتر از ادعاهای ضد واقعیت و ضدتجربی و تاریخی شرق شناسان و مکتب نوسازی و بویژه بخش متقدم آن است.
این نوشته کار خود را با نقد طبقه بندی شرق شناسانه ای از نوع «وبری»شروع کرده و نادرستی و تقابل سنت و صنعت و فهم برخاسته از آن را به چالش می کشد و کوشیده است که با مصادیق نقض کننده و متعدد نشان دهد که برخلاف بدیهی پنداشتن سنت و صنعت، راه صنعت چه در کشورهای موج اول صنعتی و بویژه انگلستان و چه در کشورهای صنعتی شده موج دوم از پایگاه، جایگاه و سکوی پرتاب سنت گذشته است.
کلید واژگان: صنعت, سنت, مکتب نوسازی, توسعه یافته, شرق شناسانThe traditional culture of undeveloped countries has been attacked by modernity during centuries of orientology literature in a more descriptive and indirect form, and around 70 years after the World War II in a direct and theorized form. In this paper, different results have been achieved based on the experiences, library research, field researches and observations in Iran during the past 25 years. The conflicts and inconsistency of the modernity school and its assumptions with historical realities both in Europe and undeveloped countries, and second wave of development in countries such as Japan, China, India, etc. showed that development issues are far more complicated and beyond the unreal claims of orientologists and modernity school. The present paper begins with criticism of orientological classification and challenges its inaccuracy, and the conflict between tradition and industry. It is an attempt to show with various conflicting and paradoxical examples that despite considering the tradition and industry as evident, it is the former that has paved the way for the latter whether in the first or second wave of development.Keywords: Industry, Tradition, Modernity, Developed, Orientologist -
فصلنامه راهبرد، پیاپی 25 (پاییز 1381)، صص 205 -214
آموزش یکی از اساسی ترین فعالیت های بشری است. انتقال دانسته ها به نسل جدید امری حیاتی است و دنیای توسعه یافته موفقیت خود را مدیون آموزش های هدفدار و سازمان یافته می داند. آموزش را می توان متغیری واسط در امر توسعه دانست که همواره با مشارکت مردم همگام و عامل تغییر در مدیریت رفتاری می باشد که در جلب مشارکت مردم، خصوصا جوامع روستایی، پیش شرط توسعه تلقی می شود. آموزش و مشارکت با تاریخ بشر آغاز و با ساختار جمعیتی، حرکات و مسایل اقتصادی-اجتماعی و فنی انسان ها تغییر و تحول یافته است.
کلید واژگان: آموزش, فعالیت بشری, توسعه یافته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.