به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « خسروپرویز » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • خندان گردان*
    توضیح: به دلیل اینکه چکیده اصل مقاله انگلیسی بسیار کوتاه است، ناچار برای مواجه نشدن با خطای سیستم، متن کوتاه چکیده چند بار کپی شد.چرا مسیحیت سریانی یک کلیسای سلطنتی نبود؟ چرا وارد رابطه با صاحبان قدرت نشد؟ پاسخ این پرسش ها را می توان با بررسی اوضاع سیاسی جامعه مسیحیان سریانی توضیح داد. فکر می کنم یکی از دلایل این موضوع، تجربیات بدی بود که در عصر خسرو دوم حاصل شد.چرا مسیحیت سریانی یک کلیسای سلطنتی نبود؟ چرا وارد رابطه با صاحبان قدرت نشد؟ پاسخ این پرسش ها را می توان با بررسی اوضاع سیاسی جامعه مسیحیان سریانی توضیح داد. فکر می کنم یکی از دلایل این موضوع، تجربیات بدی بود که در عصر خسرو دوم حاصل شد.چرا مسیحیت سریانی یک کلیسای سلطنتی نبود؟ چرا وارد رابطه با صاحبان قدرت نشد؟ پاسخ این پرسش ها را می توان با بررسی اوضاع سیاسی جامعه مسیحیان سریانی توضیح داد. فکر می کنم یکی از دلایل این موضوع، تجربیات بدی بود که در عصر خسرو دوم حاصل شد.چرا مسیحیت سریانی یک کلیسای سلطنتی نبود؟ چرا وارد رابطه با صاحبان قدرت نشد؟ پاسخ این پرسش ها را می توان با بررسی اوضاع سیاسی جامعه مسیحیان سریانی توضیح داد. فکر می کنم یکی از دلایل این موضوع، تجربیات بدی بود که در عصر خسرو دوم حاصل شد.
    کلید واژگان: شیرین, منابع سریانی, خسروپرویز, ساسانیان, مسیحیت}
    Khandan Gordan *
    Why was Syriac Christianity not an imperial Church? Why did it not enter into a relationship with the authorities? This can be explained by pointing to the political situation of that community. I think that one of the reasons was bad experiences from the time of Chosroes II.Why was Syriac Christianity not an imperial Church? Why did it not enter into a relationship with the authorities? This can be explained by pointing to the political situation of that community. I think that one of the reasons was bad experiences from the time of Chosroes II.Why was Syriac Christianity not an imperial Church? Why did it not enter into a relationship with the authorities? This can be explained by pointing to the political situation of that community. I think that one of the reasons was bad experiences from the time of Chosroes II.Why was Syriac Christianity not an imperial Church? Why did it not enter into a relationship with the authorities? This can be explained by pointing to the political situation of that community. I think that one of the reasons was bad experiences from the time of Chosroes II.
    Keywords: Shirin. Syriac Sources, Chosroes II, Sasanian, Christianity}
  • علی مختاری*

    دین زرتشت توسط اردشیر اول به عنوان دین رسمی امپراتوری ساسانی انتخاب شد، و موبدان زرتشتی از احترام خاصی در عصر ساسانی برخوردار شدند و موبد موبدان جزو قدرتمندترین و نزدیکترین افراد به پادشاه ساسانی محسوب میشد. ولی با این وجود بعضی از پادشاهان ساسانی به خاطر منافع سیاسی و اقتصادی و دیگر دلایل به دیگر ادیان توجه می نمودند که خسرو پرویز ازجمله آنها بوده که در ابتدای حکومتش به مسیحیت گرایش پیدا کرد. مسیحیان ضمن ساختن کلیساهای متعدد در ولایات غربی ساسانیان ، مناصب مهمی را در دربار خسروپرویز بدست آوردند و از نفوذ و قدرت قابل توجهی در دربار برخوردار شدند. اما در چند سال آخر حکومت وی این سیاست به کلی تغییر کرد. بنابراین با وجود اینکه دین زرتشت دین رسمی ساسانیان بوده و خسروپرویز هم به آن معتقد بود، ولی به خاطر منافع سیاسی و نظامی و جلب رضایت امپراتور روم موریکیوس که جهت رسیدن به سلطنت به وی کمک کرده بود ، در ظاهر و به صورت مقطعی در ابتدای حکومتش به مسیحیت گرایش پیدا کرده و به آنها توجه نمود وگرنه به این دین ایمان نیاورد. وی بعد از مرگ امپراتور موریکیوس تغییر سیاست داده و به قلع و قمع مسیحیان و تصرف قلمرو آنها پرداخت و چندین تن از کشیشان و صلیب مقدس را به گروگان گرفت. در این نوشتار برآنیم تا مذهب خسروپرویز و دلایل گرایش وی به مسیحیت را مورد بررسی قرار دهیم .

    کلید واژگان: خسروپرویز, دین, زرتشت, مسیحیت, روم}
    Ali Mokhtari

    Since Zoroastrianism was chosen by Ardashir I as the official religion of the Sassanid Empire, the Mobedes (Zoroastrian priests) were highly respected during the rule of this dynasty and the Mobedan Mobed (chief priest) became one of the most powerful figures in the Sassanid court. Nevertheless, some Sassanid kings including Khosrow Aparvez showed inclination towards other religions for political and economic reasons. Khosrow Aparvez converted to Christianity at the beginning of his rule and offered Christians key positions in his court. Christians built numerous churches in the western Sassanid provinces and enjoyed considerable influence in his government. However, this policy changed completely in the last years of his rule. . Findings showed despite the fact that Zoroastrianism was the official religion of the Sassanids and Khosrow Aparvez also believed in it, in order to get political and military advantages and to please Maurice, the Roman emperor, who had helped him to ascend throne, he pretended to be interested in Christianity at the beginning of his rule. That is why after Maurice’s decease, he changed his policy, suppressed Christians, seized their territory, and took several priests as well as the Holy Cross hostage. This paper aims at investigating Khosrow Aparvez religion and the reasons why he converted to Christianity.

    Keywords: : Khosrow Aparvez, Religion, Zoroastrianism, Christianity, Rome}
  • مهدی رضایی، لیلا اکبری*

       روایت خیزش بهرام چوبین علیه سلطه دو تن از پادشاهان بزرگ ساسانی یعنی هرمز و پسرش خسروپرویز، تنها نمونه ای از مواردی متعدد است که فردوسی از سرشت سیری ناپذیر آدمی برای ارضای غریزه قدرت طلبی و ستیز پیوسته او در جهت دست یابی به قدرت مطلقه حکایت می کند. رابطه بهرام با شاهان ساسانی از طولانی ترین تعامل های میان شاه و پهلوان است که بخشی بزرگ از آن به مجادله پرشور میان بهرام و خسرو اختصاص یافته است. واکاوی گفت وگوی آنان شیوه ای شایسته است جهت تحلیل مناسبات قدرت در دربار سیاسی ایران. ضرورت انتساب به تبار پادشاهان، بزرگان و پهلوانان از یک سو و لزوم مقبولیت ملی و مردمی از سویی دیگر در کسب حاکمیت مشروع، نوع خاصی از گفتمان را میان خسرو و بهرام رقم زده است که در نوع خود در شاهنامه بی نظیر است؛ به ویژه آن که تاریخ نیز بر آن صحه می گذارد. در مقاله حاضر ضمن سودجستن از برخی مولفه های کاربردشناسی زبان، به ارتباط تنگاتنگ دو نوع ویژه زبان یعنی قدرت و ایدیولوژی پرداخته ایم.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, بهرام چوبینه, خسروپرویز, شاهنامه}
    Mehdi Rezaei, Leila Akbari *

    The story of Bahram Chubineh’s revolt against two great Sasanid kings that is Hormoz, and his son Khosrow Parviz is only an example of many instances where Ferdowsi speaks about the insatiable nature of man to satisfy his instinct to acquire power and his continuous struggle to gain ultimate power.  The relationship of Bahram with Sasanid kings is among the longest interactions between the king and warrior, an example being the heated discussions between Bahram and Khosrow which covers a good part in Shahnameh.  Delving into this discussion is an eligible manner in order to analyze the power struggle in the political court in Iran.  The necessity to be connected with the kings’, nobles’, and warriors’ lineage on the one hand, and the need for national fame and popularity to gain the legitimate sovereignty, on the other hand, made the discourse between the two unique in Shahnameh especially that history confirms its correspondence.  Apart from benefitting from certain pragmatic language elements, this article is concerned with the close interconnection of two special kinds of language that is power and ideology.

    Keywords: critical discourse analysis, Bahram Chubineh, Khosrow Parviz, Shahnameh}
  • جمشید قهرمانی*

    با توجه به اهمیت مسیحیان در روزگار ساسانیان، بررسی وضعیت آن ها در آن دوران، به درک بهتر تاریخ مسیحیت و حکومت ساسانی کمک می کند. روزگار خسروپرویز را باید به عنوان یکی از مقاطع مهم تاریخ ساسانی و مسیحیان ایران در نظر داشت. یکی از شخصیت های مهم مسیحی در زمان خسروپرویز، سبریشوع بود که به مقام پاتریارخی کلیسای نسطوری رسید و نقش سیاسی - مذهبی مهمی را ایفا کرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سبریشوع با فرمان مستقیم خسروپرویز و بدون رضایت رهبران کلیسای نسطوری در سال 596 م. به مقام پاتریارخی رسید و خسروپرویز در جلب نظر مساعد مسیحیان نسطوری نسبت به خود، تسلط بیشتر بر آن ها و مراودات سیاسی خود با امپراتور ماوریکیوس از وی استفاده کرد. همچنین، سبریشوع با حمایت خسروپرویز سعی کرد اختلافات داخلی کلیسا را حل کند و در هنگام آغاز جنگ های خسروپرویز و بیزانس، به عنوان نماینده مسیحیان نسطوری، خسروپرویز و سپاهیان ساسانی را همراهی کرد.

    کلید واژگان: خسروپرویز, ساسانیان, سبریشوع, مذهب نسطوری}
    Jamshid Ghahremani *

    Given the importance of Christians in the Sassanid era, examining their situation at that time will help to better understand the history of Christianity and the Sassanid rule. The time of Khosro Parviz should be considered as one of the important periods in the history of Sassanid and Christian Iran. One of the most important Christian figures in the time of Khosrow Parviz was Sabrisho’, who became the patriarch of the Nestorian Church and played an important political-religious role. The findings of this study show that Sabrisho’ by the direct order of Khosro Parviz and without the consent of the leaders of the Nestorian Church in 596 AD. He became a patriarch, and Khosrow Parviz used him to win the favorable opinion of Nestorian Christians towards him, to gain more control over them, and to have political relations with the emperor Maurice. Sabrisho’ also tried to resolve the internal disputes of the church with the support of Khosro Parviz and accompanied Khosro Parviz and the Sassanid armies as the representative of the Nestorian Christians at the beginning of the Khosro Parviz and Byzantine wars.

    Keywords: Sabrisho, Khosrow Parvīz, Nestorianism, Sasanians}
  • زاگرس زند، روزبه زرین کوب
    شاهنامه افزون بر ارزش های ادبی و اسطوره ای، از مهمترین منابع تاریخ ایران باستان به ویژه در تاریخ ساسانیان است. فردوسی با امانت داری، روایات دوره ساسانی را همراه با جزییات رخدادهای تاریخی به نظم کشیده است. روایت شاهنامه از پادشاهی شیرویه و مرگ خسروپرویز و بیان زمینه های فروپاشی، بسیار مهم است و منابع منثور عربی فارسی نیز به آن پرداخته اند. در این پژوهش داده ها و جزییات تاریخی این منابع با روایت تاریخی شاهنامه و گزارش آن سنجش و تحلیل شده و همچنین تفاوت ها و همانندی های آنها آشکار گشته است. فردوسی در این بخش، یکسره به منبع خود وفادار بوده و با وجود محدویت های وزن، زبان منظوم و نیز چارچوب روایی/داستانی، امانت دارانه و دقیق جزییات را به نظم کشیده است. او ریخت نام ها و نام جای ها را با زبان معیار روزگار خود آورده و از این رو به خدای نامه نزدیک تراند. نیز نگاه موجود در خدای نامه با یک میانجی به شاهنامه راه یافته و از نگرش-های غیرایرانی و خلافت محور پیراسته است. بسیاری از داده های دیگر منابع در شاهنامه نیز وجود دارد و برخی داده ها را تنها فردوسی گزارش کرده است. این پژوهش می تواند جایگاه شاهنامه در منابع تاریخی برای ساسانی پژوهی را معتبرتر و برجسته تر سازد و برای دیگر پژوهش ها در این حوزه سودمند بیافتد.
    کلید واژگان: خسروپرویز, تاریخ نگاری ایرانی, ساسانیان, شاهنامه, شیرویه}
    zagros zand, ruzbeh zarrin kub
    Other than literary and mythical values, Shahnameh is one of the most important sources in the history of ancient Iran, which comprehensively narrates Sasanid history in particular. Ferdowsi, trustworthily, rhymed narrations of Sasanid era, which embodies most of the details of historical events. Some iranologists insist on the historical aspect of Shahnameh, while others have considered Shahnameh as non-historical. The narration of Shiruya and Khosro Parviz’s death, and expressing the bases of collapse in Shahnameh are very important, and Arabic-Persian prose sources have dealt with them. In this study, historical data and details of these sources have been assessed and analyzed, using the historical narration of shahnameh, and their similarities and differences have also been revealed. Ferdowsi has constantly been loyal to his source, and despite all the limitations in rythm, poetic language, and narrative-fictional framework, he has versified the details truatworthily and precisely. He hasn’t altered the forms of names and, and names of places, according to the standard language of his time, and hence the names are closer to Khoday-nameh. Ferdowsi has recorded some people and dates, which others have neglected, or have recorded incorrectly. Also, the attitude present in Khoday-nameh has entered Shahnameh through a mediator, and has refined it from non-Iranian and caliphate-centered lookouts. Many other sources of data are also present in Shahnameh, and some data have been reported only in Shahnameh. This research can make the stand of Shahnameh more valid and prominent, and can be beneficial for other researches in the field.
    Keywords: Iranian historiography, khosrow II, Sasanids, Shahnameh, Shiruya}
  • روزبه زرین کوب *، جمشید قهرمانی
    یهودیان به عنوان اقلیتی دینی از دیرباز در خاور نزدیک سکونت داشتند و در روزگار ساسانیان، برخی از آن ها در قلمرو ایران و برخی دیگر در قلمرو بیزانس زندگی می کردند. روزگار خسروپرویز یکی از مقاطع مهم تاریخ ساسانیان است که در آن شاهد شورش بهرام چوبین و جنگ های بیست و پنج ساله ایران و بیزانس هستیم و گزارش هایی از وضعیت یهودیان در طی این رویدادها داریم. در آن زمان، یهودیان ساکن در قلمرو بیزانس تحت فشار دینی شدید امپراتوری مسیحی زمان خویش قرار داشتند و برای رها ساختن خود از آن وضعیت شورش کردند، به سپاهیان ایران پیوستند و به ویژه در فتح بیت المقدس نقش مهمی ایفا کردند. خسروپرویز نیز آن ها را در اداره برخی از مناطق فلسطین سهیم کرد. بسیاری از پژوهشگران بر این باور هستند که خسروپرویز، پس از چند سال، به دلیل اهمیت بیشتر مسیحیان منطقه سیاست خود را در قبال یهودیان تغییر داد و آن ها را سرکوب کرد. ما در این مقاله منابع آن دوران را دوباره بررسی کرده ایم و به نتیجه متفاوتی رسیده ایم، مبنی بر اینکه یهودیان تا پایان روزگار خسروپرویز اقتدار خود را حفظ کرده و در شرایط مناسبی به سر می بردند.
    کلید واژگان: یهودیان, خسروپرویز, امپراتوری بیزانس, بیت المقدس}
    Roozbeh Zarrinkoob *, Jamshid ghahremani
    As a religious minority, Jews used to live in the Middle East for a long time. During the Sassanid era, some of them lived in the territory of Iran and some others in the Byzantine territory. The reign of Khosrow Parvīz is one of the most important parts of the Sasanid history during which the rebellion of Bahrām-i Chūbīn took place. This period also observed twenty five years of war between Iran and The Byzantine Empire; and there are reports of the situation of the Jews during these events. At that time, Jews in the Byzantine territory were under the great religious pressure of the Christian Empire of their time, and they rebelled to liberate themselves from that situation and joined the Iranian armies. They played an important role in conquering Jerusalem. Khosrow Parvīz also contributed them in the administration of some parts of Palestine. Many scholars believe that after several years and seeing the importance of the Christians in the region, Khosrow Parvīz changed his policy towards the Jews and suppressed them. This article re-examines the sources of that era, and has come to a different conclusion; that is, the Jews kept their authority until the end of Khosrow's era, and were in good shape.
    Keywords: Jews, Khosrow Parv?z, the Byzantine Empire, Jerusalem}
  • پرویز حسین طلایی
    ارمنستان از جمله سرزمین های حائل میان ایران و روم در عصر باستان است که از اواسط دوره اشکانیان تا پایان دوره ساسانی، همواره به عنوان یکی از کانون های درگیری میان دو قدرت بزرگ عصر باستان نقش آفرینی کرده است؛ چراکه این سرزمین نه تنها ازلحاظ اقتصادی بلکه ازلحاظ جغرافیایی، سیاسی و استراتژیکی نیز از موقعیت مناسبی بهره مند بوده است. این پژوهش بر آن است که با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی و با استناد به منابع دست اول دوره مورد بررسی، به بررسی نقش و جایگاه ارمنستان در لشکرکشی های هراکلیوس در اواخر دوره ساسانی بپردازد. یافته های این پژوهش بیانگر این است که سپاه ساسانی پس از قتل موریس، نزدیک به دو دهه بر بسیاری از سرزمین های شرقی بیزانس تسلط پیداکرده بود تا اینکه هراکلیوس با کمک مالی کلیسا، پس از احیا و سازمان دهی نیروها به جای اینکه با نیروهای ایرانی حاضر در قلمرو بیزانس وارد کارزار شود؛ به عقب جبهه در ارمنستان لشکر کشید تا بتواند از این منطقه مهم مناطق غربی ایران ازجمله پایتخت ساسانی را موردحمله خود قرار دهد. سیاست هراکلیوس نتیجه بخش بود و توانست اولین پیروزی خود را در ارمنستان به دست آورده، سپس ساسانیان را در نبرد نینوا با شکست قطعی روبرو سازد.

    واژه های کلیدی: .




    نقش و جایگاه اولجایتو در فعالیت های
    شهرسازی دوره ایلخانی 19
    مژگان خان مرادی1

    چکیده
    در دوره ایلخانی با آنکه شهرسازی و عمران در زمان هلاکو آغاز گردید، اما در دوره اولجایتو به بالندگی رسید؛ به گونه ای که وی چهار شهر به نام های سلطانیه، سلطان آباد چمچمال، اولجایتوآباد و آق قلعه را ساخت. آگاهی از ضروریات و نیازهای یک شهر سلطنتی یا پایتخت، استفاده از تجارب موفق شهرسازی غازان، به ارث بردن خزانه ای غنی، وجود نیروی متخصص و کارگزارانی مایل به عمران، سبب ترغیب شهریار ایلخانی به شهرسازی گردید. برخلاف عصر غازانی که شهر جدید در کنار شهرهای قدیم شکل می گرفت، در این دوره شهر جدید، هویت کاملا مستقلی داشت. با این وجود در اصول شهرسازی کاملا پیرو سنن شهرسازی ایرانی- اسلامی بود و در ایجاد فضاهای شهری به تمام نیازهای شهرنشینان توجه می شد که در این بین سلطانیه نمونه کامل و سرآمد شهرهای نوبنیاد به شمار می رود. صدور فرمان ساخت شهر توسط ایلخان و طرح از پیش تعیین شده شهر یکی از نکات درخور توجه در شهرسازی عصر اولجایتو است. پژوهش پیش -رو در پی آن است تا با استفاده از متون تاریخی برجای مانده و داده های باستان شناختی موجود، تصویری کلی از شهرسازی در روزگار اولجایتو و عوامل موثر بر شکل گیری شهرها ارائه کند.

    واژه های کلیدی: ایلخانی، اولجایتو، شهرسازی، سلطانیه، سلطان آباد چمچمال، ابواب البر.



    بررسی نسخه خطی تاریخ سلاطین عجم
    (روزمه خسروان پارسی) 37

    دکتر سهم الدین خزائی1

    چکیده
    تاریخ سلاطین عجم یکی از آثار وقار شیرازی، پسر وصال شیرازی، در دوره ی بازگشت ادبی و سده ی سیزدهم هجری است. این اثر به دلیل هماهنگی و هم گامی با موج ادبی زمانه ی نویسنده از جایگاه ویژه ای برخورداراست. این اثر تاریخ ایران باستان را همانند الگوهای مورد استفاده ی خود در چهار دوره پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان مورد بررسی قرارداده و در آن تلاش کرده تا سبک خراسانی و زبان فارسی سره را در نوشته خود به کارگیرد و از نظر تاریخی نیز تلاش کرده تا هم گام با باستان گرایی شکل گرفته، در این دوره بتواند نقشی ایفا نماید. در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متن نسخه خطی تاریخ سلاطین عجم سعی بر آن است تا بخش پیشدادیان نسخه خطی «تاریخ سلاطین عجم» را مورد بررسی قرار داده، منابع وقار شیرازی برای نگارش این اثر و همچنین بررسی فضای فرهنگی معاصر با دوره ی نویسنده شناسایی شود.


    واژه های کلیدی: وقار شیرازی، تاریخ سلاطین عجم، روزمه خسروان پارسی، شاهنامه، بازگشت ادبی.


    جایگاه نام در ایران باستان 57

    دکتر وحید رویانی(نویسنده مسئول)1
    مرتضی نیازی 2
    چکیده
    نام ها از گذشته تاکنون مهمترین عامل هویت بخشی و تمایز افراد در جامعه بوده اند. نوع انتخاب نام علاوه بر اینکه گویای نگرش فرد به خود، جامعه و طبیعت است، اندیشه دینی و مذهبی او را نیز آشکار می سازد. در پژوهش های تاریخی و اجتماعی با مراجعه به متون تاریخی و بررسی اسامی خاص متداول در هر دوره می توان بافت قومیتی و مذهبی و پراکندگی اجتماعی هر دوره را سنجید. آنچنان که یافته های باستان شناسی و اسناد تاریخی نشان می دهند، عوامل متعددی در ایران باستان در گزینش اسامی ایرانیان دخیل بوده اند، ولی مذهب نقش اساسی را به عهده داشته است. در این مقاله ابتدا به جایگاه نام و نام گذاری و مراسم و آیین هایی که برای نام گذاری در ایران باستان و خصوصا دوران ساسانیان مرسوم بوده و همچنین شیوه های انتخاب نام برای افراد پرداخته شده، سپس نقش نام و کارکردهای آن در اوستا که مهترین کتاب بازمانده از دوران باستان است، مورد بررسی قرار گرفته است. تابوی نام و قدرت نهفته در نام های مقدس و اساطیری، یکی دیگر از موضوعات مرتبط با نام در دوره ساسانیان است که شاهان از آن در جهت اهداف سیاسی خود استفاده می کردند؛ همچنین تداوم نام در دین مزدیسنا و اندیشه شاهان ساسانی مطلب دیگری است که نویسندگان بدان پرداخته و نشان داده اند دغدغه مانایی نام، انگیزه ساخت بسیاری از بناهای با ارزش دوره ساسانی و عامل شکل گیری برخی قوانین فقهی و حقوقی دین مزدیسنا می باشد.

    واژه های کلیدی: نامگذاری، ایران باستان، تولد، اندیشه مزدیسنا



    آیین های عیاری و جوانمردی در داستان سمک عیار 75
    علی زرینی(نویسنده مسئول)1
    دکتر رضا سمیع زاده2
    دکتر سید اسماعیل قافله باشی3
    چکیده
    سمک عیار قدیمی ترین نمونه باقی مانده از داستان پردازی فارسی است. اولین داستان بلند و طولانی منثورکه امروزه در دست است و یکی از زیباترین و دلکش ترین داستان ها در زبان و ادبیات فارسی است که با نثری ساده، روان و زیبا نوشته شده است. از این کتاب درباره اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران در قرون ششم و هفتم اطلاعات زیادی به دست می توان آورد. از جمله این اطلاعات اجتماعی در مرحله اول وضع عیاران یا جوانمردان و رسوم مربوط به آنها در جامعه آن روزگار و قبل از آن است. سمک عیار فقط داستانی عاشقانه نیست، بلکه می توان گفت که یک حماسه منثور است که متعلق به طبقات متوسط و پایین جامعه بوده و به گونه ای شفاهی نقل می شده تا آنکه مکتوب شده است. داستان های عامیانه، اصلی بسیار کهن در تاریخ زندگی یک قوم دارند. در این داستان، عیاران و جوانمردان به همه اصل های اخلاقی، انسانی، اجتماعی و مردمی معتقد و پایبند ند. آیین ها، رسوم و اوصاف اخلاقی این طبقه در جای جای کتاب به تناسب سخن ذکر شده که در این پژوهش مهمترین آنها استخراج و بررسی شده است.

    واژه های کلیدی: عیار، سمک عیار، جوانمردی، آیین های عیاری و جوانمردی



    بررسی فرهنگ عامه در فیروزشاه نامه محمد بیغمی 101
    دکتر زهرا سیدیزدی(نویسنده مسئول )1
    فرزانه حکیمی پور 2
    چکیده
    بدون شک داستان های عامیانه بخش مهمی ازفرهنگ عامه به شمارمی آید. به ویژه درکشورهایی مانند کشور ما که مورخان اعتنایی به شرح و توصیف زندگی مردم نداشته اند؛ این داستان ها اهمیت بیشتری می یابد و به عنوان منبعی مهم برای کسب آگاهی آداب، عادات، رسوم وسنن آن ها درمی آید. داستان فیروزشاه نامه پس ازسمک عیار و داراب نامه ازمهم ترین داستان های عامیانه به شمار می رود که ازاصالت برخوردار است. فیروزشاه نامه یکی ازمتون ارزشمند منثور ادبیات فارسی و درواقع مجلد سوم و دنباله کتابی است که دو مجلد آن به عنوان داراب نامه مشهوراست. این کتاب تالیف محمد بیغمی از آثار قرن نهم هجری است؛ اما پیداست که منشا بسیار قدیمی تر دارد. از این اثر علاوه بر استفاده های دستوری، لغوی و زبان شناسی، مطالب زیادی درحوزه جامعه شناسی تاریخی می توان به دست آورد. مطالعه و شناخت این میراث مهم فرهنگی، شناخت هرچه بهترگذشته فرهنگی وجامعه شناسی سرزمین ایران را به دنبال دارد و تحول فکری وتکامل اجتماعی مردم آن را نشان می دهد. بررسی باورها، آیین ها و دیگر عناصر فرهنگ عامه درفیروزشاه نامه موضوع این مقاله است که به شیوه توصیفی -تحلیلی با مراجعه به منابع کتابخانه ای نوشته شده است. گفتنی است این کتاب از جهت داشتن عناصرفولکلوریک اثری درخورتوجه است.آداب ورسوم اجتماعی و فرهنگی و باورهای خرافی به ترتیب بالاترین بسامد را در عناصرفرهنگ عامه فیروزشاهنامه دارا می باشند.

    واژه های کلیدی: فرهنگ عامه، فیروز شاه نامه، مولانا محمد بیغمی


    تحلیل انتقادی روایت های منتخب پهلوی گرایان و طرفداران دکتر مصدق درباره واقعه 28 مرداد 1332 113
    مظفر شاهدی(نویسنده مسئول) 1
    دکتر اسماعیل حسن زاده2
    چکیده
    درباره روند تکوین، شکل گیری و ماهیت واقعه 28 مرداد 1332، روایت های گوناگونی، که گاه متعارض و کاملا وارونه می نماید، ارائه شده است. در مقاله حاضر تلاش می شود، با تحلیل انتقادی روایت های برگزیده پهلوی گرایان و طرفداران دکتر محمد مصدق، دلایل و فرایندهایی ردیابی شود که، راویان را به کانون سازی، شخصیت پردازی و برجسته سازی پیرامون واقعه 28 مرداد 1332 رهنمون ساخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، نگاه متفاوت راویان، که از زاویه دید ویژه ای نشئت می گرفته است، شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را از واقعه 28 مرداد ارائه داده است؛ تاجایی که، گروهی از راویان، واقعه 28 مرداد را «کودتا» دانسته، آن را نکوهش کرده اند و شماری دیگر، آن را به مثابه «قیام و رستاخیز ملی» مورد ستایش قرار داده اند. مدعای پژوهش حاضر این است که: علایق، خاستگاه و جایگاه خانوادگی، عقیدتی- ایدئولوژیکی، سیاسی و اجتماعی راویان، زوایای دید و شبکه های معنایی و محتوایی گوناگونی را در آثار و نوشته های آنها پدید آورده؛ موجب شده است تا، در تحلیل گفتمانی دلایل بروز واقعه 28 مرداد، به برجسته سازی ها و حاشیه رانی ها، کانون سازی ها و شخصیت پردازی های دلخواه دست بزنند.
    واژه های کلیدی: واقعه 28 مرداد، تحلیل انتقادی روایت، کانون سازی، برجسته سازی، شخصیت پردازی، پهلوی گرایان، محمد مصدق.



    بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی کرمانی 129
    دکتر نسرین فلاح(نویسنده مسئول)
    دکتر احمد امیری خراسانی
    چکیده
    ادیب قاسمی (1238- 1308ه.ش)، نویسنده و شاعر طنزپرداز کرمانی در زمان قاجاریه بود. تدریس در دارالفنون و حشر و نشر با مشروطه خواهان را از ویژگی های بارز حیات او دانسته-اند. وی نیستان و خارستان را با نظیره گویی از بوستان و گلستان سعدی تالیف کرد. این نظیره-گویی طنزآمیز با ابتکار شخصی مولف خویش همراه گشته و مجموعه ای متنوع و مفرح را فراهم نموده است. بلاغت طنز در آثار ادیب قاسمی با شگردها وصنعت های خاصی در دو شاخه علم معانی و بیان برجسته شده که افزون بر معرفی سبک وی، یافته های ارزشمندی را در زمینه پیوند طنز و بلاغت سنتی ارائه نموده است. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، شگردهای بلاغی طنزپردازی در آثار ادیب قاسمی کرمانی و کارکردهای هریک را در پیوند با مخاطب و کل متن تحلیل نموده است. یافته ها نشان داده که کاربرد صنعت های ادبی با محوریت تشبیه، در شکل گیری سبک ادیب و برجسته سازی طنز وی نقشی موثر داشته است.

    واژه های کلیدی: طنز، بلاغت، کلیات آثار ادیب قاسمی کرمانی، علم معانی و بیان.



    بررسی نمودهای فرهنگ سازمانی ایرانیان
    در آیین بارعصر ساسانی با تکیه بر شاهنامه فردوسی 143
    صدیقه قاسم زاده(نویسنده مسئول)1
    دکتر ابراهیم واشقانی2
    چکیده
    بار به معنی اجازه ورود و اذن دخول دادن است و آن، آیین بر تخت نشستن پادشاه وپذیرفتن اشخاص است. بار، یکی از مهم ترین آیین های کشوری در ایران و یکی از آشکارترین مثال های پیوستگی و استمرار فرهنگ این کشور و نفوذ آن درفرهنگ های دیگر کشورهاست . جشن ها و مراسم رسمی و به حضور پذیرفتن سفیران و نمایندگان دیگر کشورها از ویژگی های مهم فرهنگ سازمانی هستند . فرهنگ سازمانی عبارت است از مجموعه ای از باورهای بادوام که از طریق واسطه های نمادین ، مبادله می شوند و در زندگی کاری انسان ها معنی پیدا می کنند . آیین بار، یک فرهنگ سازمانی در دربار شاهان ایران بوده است. به همین منظور آموختن رسوم بار ، بخشی از برنامه تربیت شاهزادگان، همه درباریان و عموم ایرانیان- هریک به فراخور حال و سطح خویش- بود و به ویژه شاهزادگان، تعلیماتی ویژه می آموختند تا این آیین را به بهترین وجه برگزار کنند یا در آن حضور یابند. در این مجال با تحقیق درآیین بار در بخش تاریخی شاهنامه به روش تحلیلی و توصیفی، چگونگی بار دادن و زمان و مکان، انواع و ملزومات آن را بررسی می نماییم و هدف، بازنمودن بخشی از فرهنگ سازمانی غنی و دقیق ایرانیان است. درحقیقت، سوال اساسی در این مقاله آن است که «بار» در دولت های ایرانی چه ماهیت و چه جایگاهی داشته است؟ نتایج نشان می دهد که بار برای ایرانیان، تنها مجالی برای دیدار شاه و مردم نبوده، بلکه حلقه بسیار مهمی از زنجیره مستحکم و قرین توفیق مدیریت در دولت های ایرانی باستان بوده که بعدها در ایران عصر اسلامی نیز تداوم یافته است.
    واژه های کلیدی: شاهنامه، فرهنگ سازمانی، آیین بار، مدیریت، ساسانیان



    تاثیر اندرزهای اردشیر ساسانی بر سیاست نامه
    خواجه نظام الملک 167
    دکتر محسن مرسلپور(نویسنده مسئول) 1
    حسین شیرمحمدی 2

    چکیده
    اندرزنامه اردشیر مجموعه اندرزهایی است منتسب به اردشیر اول ساسانی در باب حکومت-داری که آن را خطاب به اخلافش به جای گذاشته است، که مطول تر از نسخه کنونی بوده و الگوی عمل را برای شاهان ساسانی و پس از ترجمه به زبان عربی، برای حکام مسلمان فراهم ساخت. این اندرزنامه در قرون نخستین اسلامی با عنوان عهد اردشیر اشتهار زیادی داشته و گویا در همان زمان نیز نسخه کاملی از آن موجود نبوده است. خواجه نظام الملک در جهت تغییر نگرش قبیله ای سلجوقیان به الگوی ملکداری ایرانی، به تدوین سیاست نامه همت گماشت. از مهم ترین منابع نظام الملک در تدوین سیاست نامه، عهد اردشیر بوده که در عهد خواجه، نسخه عربی آن موجود بوده است. نظام الملک عباراتی از اردشیر نقل کرده که در عهد اردشیر نیز وجود دارند که نشان دهنده دسترسی خواجه نظام الملک به عهد اردشیر و وام گیری از آن است. در بسیاری از مباحث سیاست نامه از جمله در صفات شخصی سلطان، دین یاری و اصول ملکداری، می توان اقتباس از اندرزهای اردشیر را مشاهده نمود. مقاله حاضر بر آن است تا با رویکردی تحلیلی به بررسی صحت انتساب اندرزنامه به اردشیر، جایگاه عهد اردشیر در قرون نخستین اسلامی و بازیابی اندرزهای اردشیر در سیاست نامه خواجه نظام-الملک بپردازد.

    واژه های کلیدی: ایران باستان، عهد اردشیر، سیاست نامه، نظام الملک، اندرزنامه



    تحلیل یادمان های تاریخی گردشگری
    شهری با استفاده از تکنیک سوات
    (مطالعه موردی: شهرکرمان) 181
    دکتر شمس الدین نجمی 1
    دکتر حجت الله شرفی2 (نویسنده مسئول)
    یاسر صباحب گراغانی3
    چکیده
    صنعت گردشگری با درآمد سالانه1000میلیارد دلار در جهان، یکی از مهم ترین پدیده های قرن حاضر است که علاوه بر فقرزدایی، عدالت گستری و اشتغال زایی، درآمد بالایی را ایجاد کرده است. در این میان شهر کرمان نیز به دلیل شرایط خاص جغرافیایی دارای استعدادهای فراوانی در زمینه گردشگری می باشد، که می توان به جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی آن اشاره نمود. هدف این مقاله، شناخت جاذبه های شهر کرمان و تحلیل آن بر مبنای مدل سوات می باشد. در این راستا، فرضیه تحقیق به صورت کاربست ذیل تدوین شده است: به نظر می رسد، شهر کرمان از توانمندی های لازم جهت ارتقای گردشگری تاریخی برخوردار است. روش تحقیق مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شیوه اسنادی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از این واقعیت است که این شهر به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص خود ظرفیت تبدیل شدن به یکی از قطب های بزرگ گردشگری تاریخی در جنوب شرقی کشور را داراست، که مانع اساسی و ضعف بزرگ در راه رسیدن به این هدف، به تعدد تصمیم گیران و مسائل مدیریتی وضع موجود و ضعف در زیر ساخت ها باز می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد، شهر کرمان ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به قطب گردشگری را دارد و بین عوامل جاذب گردشگری، عوامل راهبردی و زمینه های قدرت، ضعف، فرصت و تهدیدها در شهر کرمان رابطه معنی داری وجود دارد.

    واژه های کلیدی: گردشگری شهری، گردشگری فرهنگی، مدل سوات، شهر کرمان



    عناصر دگردیسی در داستان شیخ صنعان و دختر ترسا 201
    دکتر لیلا هاشمیان1 (نویسنده مسئول)
    مریم رحمانی2

    چکیده
    انسان در طول زندگی خود ممکن است دچار دگرگونی در اعماق وجودش شود و همین دگرگونی است که مسیر زندگی او را متحول می نماید. داستان شیخ صنعان نیز، داستان تحول و دگردیسی انسانی است که با یک تلنگر، اعماق درونش فرومی ریزد و نهان وجودی ضمیرش آشکار می گردد. در این داستان چند عامل ازجمله رویا، عشق، گناه و مرگ نقش بارزی در تحول دو شخصیت اصلی داستان ایفا می کنند که هریک از این عوامل در جای خود درخور تامل و بررسی هستند. در مقاله حاضر، سعی می شود ضمن پرداختن به مقوله عشق، رویا، توبه و مرگ به عنوان عناصر دگردیسی در بین ابنای بشر، به بررسی این مسائل در داستان شیخ صنعان پرداخته گردد.

    واژه های کلیدی: دگردیسی، مرگ، عشق، شیخ صنعان، دختر ترسا.
    کلید واژگان: ارمنستان, خسروپرویز, هراکلیوس, نینوا}
    Parviz Hossain Talaee
    Armenia, is the areas between Iran and Rome in ancient times. Since this country enjoys a geographically, economically, politically and strategically great position, it has always been a central focus of conflict between the two great powers of the ancient times, from the middle of the Parthian era to the end of Sassanid period. Using historical research methods and citing primary sources from the period under review, this study examines the role of Armenia in the military campaigns of Heraclius in the late Sassanid era. The findings showed that for nearly two decades after the murder of Morris, the Sassanid army controlled most of the eastern territories of the Byzantine. With a donation from the church and after the restoration and organization of forces, Heraclius, rather than struggling with Iranian forces in the Byzantine territory, attacked the back of the battlefield in Armenia, to take over the important western regions in Iran, including the capital of the Sassanid dynasty. Heraclius policy paid off and resulted in his first victory in Armenia and defeating the Sassanids in the Battle of Nineveh.
    Keywords: Armenia, Khosrow Parviz, Heraclius, Nineveh}
  • مریم حسن پور هفشجانی، احمد کامرانی فر *، سهیلا ترابی فارسانی
    جامعه شناسی جنگ با نگاهی موشکافانه، جنگ و عوامل تأثیرگذار بر آن را بررسی می کند. این بررسی خود را در سطح علت ها و عوامل تأثیرگذار بر آغاز جنگ، پدیدۀ جنگ و پیامدهای آن نمایان می کند. سقوط ساسانیان در جنگ ذوقار، در شکست های بعدی آنها نقش مهمی داشت؛ بنابراین، بررسی جامعه شناختی این شکست و شکست های بعدی ایران از اعراب که به سقوط ساسانیان منجر شد، اهمیت چشمگیری می یابد. استراتژیی که اعراب در این جنگ و در فرصت اندک برای شکست سپاه قدرتمند ایران به کار بردند، منطبق بر وضع حساس ارتش های ضعیفی بود که در جنگ های نامتقارن در مقابل ارتش های قدرتمند قرار می گیرند. تاکتیک هایی که اعراب به کار بردند، در راستای استراتژی عملیات روانی بود و ضربۀ هولناکی بر سپاه ایران وارد کرد و ایرانیان را به عقب نشینی مجبور کرد. در این پژوهش، نشان داده می شود که چگونه ایرانیان باوجود داشتن امپراتوری وسیع و منابع و ارتش حرفه ای، در جنگی نابرابر در برابر نیرویی فاقد تجهیزات شکست خورد. این پژوهش با رویکردی جامعه شناسی، به دنبال بررسی جنگ های ایران و اعراب است و از نظر هدف، جز پژوهش های نظری ست و به لحاظ ماهیت و روش کار، در ردیف پژوهش های تاریخی قرار می گیرد و به روش توصیفی تحلیلی به نگارش در آمده است.
    کلید واژگان: اعراب, ساسانیان, جنگ ذوقار, خسروپرویز, ایاس بن قبیصه}
    Maryam Hassanpour, Ahmad Kamranifar*, Soheola Torabi Farsani
    The sociology of war scrutinizes the war and the factors influencing it. The study reveals the causes and factors affecting the outbreak of war, the phenomenon of war and its consequences. The fall of the Sassanids in the Battle of Zouqar plays an important role in their subsequent defeats. Therefore, the sociological study of this failure and the subsequent failures of Iran from the Arabs, which led to the fall of the Sassanids, is significant. The strategy that the Arabs used in this war and in the shortest time to defeat the mighty Iranian army was in line with the sensitive situation of the weak armies in the asymmetrical wars against powerful armies. Techniques used by the Arabs were in line with the strategy of psychological ware, and inflicted a terrible blow on the Iranian Army and forced the Iranians to retreat. The study shows how Iranians, despite having a vast empire and resources and professional army, failed in an unequal war against an army that lacked equipment. This research, with a sociological approach, aimed at investigating the wars of Iran and Arabs, and in terms of its purpose, it is a scientific research and, in terms of the nature and method of work, is historical written in a descriptive-analytic way.
    Keywords: Arabs, Sassanid, Zouqar, Khosrow Parviz}
  • اکبر نحوی، سمیه نبوی
    شهربراز یکی از فرماندهان نامدار عصر خسروپرویز است که سالها با امپراطور روم(بیزانس) جنگید و پیروزی های فراوانی به دست آورد؛ از جمله اورشلیم را گرفت و صلیبی را- که به اعتقاد مسیحیان، عیسی مسیح بر آن مصلوب شده بود- به تیسفون، پایتخت شاهنشاهی ایران، فرستاد. وی سپس مصر و لیبی را در سال 614م تسخیر کرد و پس از چند سده، دوباره قلمرو ایران را به گستردگی زمان هخامنشیان رساند، اما دیری نپاید که روابطش با خسرو به تیرگی و جدال انجامید که نتایج آن در فروپاشی سلسله ی ساسانیان بی تاثیر نبود.
    با تامل در روایات مورخان در خصوص روابط خسرو با شهربراز می توان استنباط کرد که گزارش شاهنامه از روایت های دیگر جامع تر و پذیرفتنی تر است. بر اساس شاهنامه، عامل اصلی و مهم روی گردانی شهربراز از خسروپرویز، گنج اندوزی خسرو و خراج های گرانی بوده که در نتیجه ی جنگ های مستمر و بی حاصلش بر دوش مردم می گذاشته است. شهربراز که سال ها برای خسرو جنگاوری کرده است، هنگامی که رنج و درد مردم و تفرعن و خودکامگی خسرو و نپذیرفتن تقاضاهای مکرر صلح هراکلیوس را مشاهده می کند، ماندن در اردوی خسرو را خردمندانه نمی بیند و ضمن گراییدن به مسیحیت، تصمیم به سرنگونی خسرو می گیرد.
    کلید واژگان: خسروپرویز, شهربراز, هراکلیوس, جنگ های ایران و روم}
    Shahrbaraz is one of the most famous commander of Khosrow-Parviz who fought with the Roman emperor (Byzantine) and won great victories. He captured Jerusalem and sent the true cross (one Christians believe that Jesus was crucified by it) to Ctesiphon (imperial capital of Iran) . He then occupied Egypt and Libya in 619 AD. So after several centuries he extended Iran’s territory as great as the Achaemenid era. But his relation with Khosrow was strained soon. In this article we have tried to investigate the causes of this rupture in their relationship. Considering historical narratives on the relation of Khosrow and Shahre-baraz it is deduced that the Shahnameh narration is more comprehensive and more believable. According to Shahnameh the major factor of schism between them was the accumulation of wealth by Khosrow and expensive taxes that result of his continual and barren wars that their costs were paid by the people. Shahre-baraz has been fighting for several years for Khosrowbut when he saw people suffering and Khosrow,s tyranny and dictatorship and rejecting the peace demands of Herakle, He thought that staying in Khosrow’scamp is not reasonable. He converted to Christianity and decided to overthrow Khosrow’s government .
    Keywords: khosrowParviz, Shahre-baraz, Herakles, Persian-Roman wars}
  • Touraj Daryaee*
    Queen Āzarmīgduxt was the last queen from the Sasanid dynasty who ruled Ērānšahr during the 7th century CE. In this paper we intend to review her life and her decision to revive the memory of her father Khusro the Second (Parwez). One of Āzarmīgduxt’s actions was to mint coins with the image of her father, but her own name. In this paper, we propose a new theory about Āzarmīgduxt’s decision to do so. The paper concludes with an analysis of the reasons behind Āzarmīgduxt’s assassination by a group of Arsacid nobility Spāhbed Farrox-Hormizd and his son, Rustam ī Farroxzādān.
    Keywords: Sasanian Empire_Sasanian numismatics_Queen Āzarmīgduxt_Khusro Parwez_Farrox_Hormizd_Rustam ī Farroxzādān_female rulers of Iran}
  • نجم الدین گیلانی
    بهرام چوبین از خاندان مهران، یکی از شخصیت های برجسته تاریخ ایران باستان است، او مدعی بود از نسل آرش کمانگیر است و خواهان اعاده خاندان اشکانی بود. وی که فعالیت نظامی خود را از زمان خسرو انوشیروان شروع کرده بود؛ در زمان پادشاهی هرمزد چهارم وقتی که کشور از هر طرف مورد تاخت و تاز دشمنان قرار گرفت به فرماندهی سپاه برای نبرد با دشمنان انتخاب شد. او توانست با نیروی ذاتی خود دشمن را شکست داده و غنایم فراوانی به دست آورد و این امر باعث محبوبیت هر چه بیشتر بهرام چوبین و برانگیخته شدن حس حسادت هرمزد چهارم نسبت به وی شده و به جای این که این سردار شجاع را تشویق کند، برای او هدایای توهین آمیزی فرستاد. بهرام چوبین این امر را بهانه قرار داده و شورش کرد. شورش بهرام چوبین و اعمال شجاعانه ی وی یکی از صفحات جالب تاریخ ایران باستان است. بی شک مفصل ترین گزارش از بهرام چوبین، در شاهنامه فردوسی آمده است. ذوق شاعرانه و ادبی فردوسی از بهرام چوبین یک پهلوان بلند آوازه ساخته است. تقریبا می توان تمام روایات مربوط به بهرام چوبین را در شاهنامه یافت. در این مقاله کوشش بر آن است که با استناد به منابع، به ویژه شاهنامه به معرفی بهرام چوبین، شورش او و دلایلی که باعث این شورش شد پرداخته شود.
    کلید واژگان: بهرام چوبین, خاندان مهران, ساسانیان, هرمزد چهارم, خسروپرویز, شاهنامه}
  • ناصر جدیدی*، ساسان زارع
    شاهنشاهی ساسانی با سیاست تجاری بخش های وسیعی از دنیای باستان را تحت تاثیر قرار داد. از سلطنت خسرو اول تا اواخر حکومت ساسانیان مهمترین دهه های رونق تجارت است ئاز تجارت به عنوان یک ابزار در مقابل دیگر قدرتها استفاده کردند. خسرو اول با تسلط بر مناطق تجاری در کنار دریایی سیاه و امتداد جاده ابریشم توانست در زمان پادشاهی خودش زمینه خوبی برای بازرگانان ایران برای دادوستد فراهم آورد. در زمان هرمز جهارم با وجود کشمکشهای داخلی توانست مناطق تجاری غرب امپراتوری را تحت کنترل قرار دهد. خسرو پرویز با بستن قرار داد صلح با امپراتوری بیزانس توانست سلطه تجاری در مناطق تجاری را حفظ کند. در این مقاله سعی بر آن است تا با تکیه بر عوامل تجاری و سیاست های امپراتوران ساسانی در زمان خسرو اول تا خسرو پرویز پرداخته شود.
    کلید واژگان: ساسانیان, خسرو اول, خسروپرویز, تجارت, کالا}
    Dr.Naser.Jadidi*, Sasan.Zare
    Sassanid imperial trade policies affect large parts of the ancient world.The most important decades of trade booming is in the reign of first Khosrow to the end of Sasanid government and trade was used as a tool against other powers. First Khosrow with domination of commercial regions besideBlakseaand Abrisham Road could prepare a good base for Iranian traders for business during his dominion era. Despite interior conflicts during Forth Hormoz, he could overshadow western commercial areas.KhosrewParviz also could maintain commercial reign over commercial areas by creating peace contract with Bizans imperial. This article is intended to show trade from first Khosrow to Khosrowparviz by focusing on commercial factors and Sasanid imperial policies.
    Keywords: sasanid, first khosrow, khosrowparviz, trade, commodity}
  • علی هژبری
    پلان بنای چارقاپی در حاشیه شمال شرقی شهر قصرشیرین، از نوع چهارتاقی است ولی اختلافاتی با دیگر نمونه های شناخته شده دارد. مهمترین این تفاوت ها، وجود واحدهای ساختمانی در جانب شرقی بنای چهارتاق چارقاپی است.
    تعدای از مورخین در مورد بناهای شهر قصرشیرین (عمارت خسرو، چار قاپی) اشاراتی داشته اند. این بنا مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته و آنرا به عنوان بنایی از اواخر دوره ساسانی معرفی نموده اند. اکثر پژوهشگران چهارتاق را آتشکده دانسته و برخی آنرا از مجموعه کاخی دانسته و عده ای قلیل در مورد دوره آن تردیدهایی داشته و آنرا متعلق به اوایل دوره اسلامی دانسته اند. با این وصف، مهمترین سوالی که در مورد این بنا مطرح است، دوره ساخت و نیز کاربری بناست. با توجه به معماری بنا و نیز بررسی تاریخی، به نظر می رسد مجموعه چارقاپی، کارکردی مذهبی داشته و با بررسی مسیحیت در ایران به خصوص در اواخر دوره ساسانی می توان این فرضیه را مطرح کرد که چارقاپی احتمالا کلیسا بوده است ولی گویا هرگز به سرانجام نرسیده است.
    کلید واژگان: چارقاپی, خسروپرویز, شیرین, کلیسا, مسیحی}
    Ali Hozhabry
    The Charqapi which is located at the northeastern margin of the Qasr-e Shirin city, has tetra-pylon /squared-base plan, whereas has some differences compared to other well-known cases. The most important difference is the existence of some structural units in the eastern side of the Monument. Some of Muslim historians have mentioned the monuments of Qasr-e-Shirin (i.e. Khosrow/ Charqapi Monument). This has attracted many researchers who have introduced it as a monument dating back to the Late Sassanid era. They believes that it can be a fire-temple, whereas some other researchers thinks that it is a royal palace complex; finally, a minority of them has made some doubts as the monument can be attributed to the Early Islamic period. The most important questions regarding the monument, however, are its construction date and function. Considering the architecture of the monument and historical investigations, it seems that the Charqapi has had religious function; while, Investigating the history of Christianity and its developments in Iran which has experienced in late Sassanid specially, it can be proposed that the Charqapi is a church which has not been finished ever.
    Keywords: Charqapi, Khosrow Parviz, Shirin, Christian, Christianity}
  • سید مجتبی میراسکندری
    بهرام چوبین از معدود شخصیت های شاهنامه است کروفر روزگار پهلوانی را با خویشتن به دوران تاریخی می آورد. کسی که بر هرمزدشاه و پس از وی، فرزندش، خسروپرویز، می آشوبد و به زعم بسیاری کارآمدتر از همه مردمان زمان خود است، او در حقیقت رستم زمانه خویش است.
    در اینکه بهرام چوبینه دلاوری بی مانند و جنگجویی کاردان بوده، شکی نیست؛ چرا که همه تواریخ بر این متفق اند؛اما پرسش اینجاست که آیا روایت حکیم توس از او و دلاوری هایش کاملا همسان با مطالبی است که از بهرام چوبینه در اخبار الطوال، تاریخ طبری، غرور اخبار و دیگر منابع آمده است؟
    در این جستار خواهیم کوشید ضمن اشاره ای گذرا به پیشینه تاریخی بهرام چوبینه براساس منابع و مآخذ معتبر، به آنچه روایت فردوسی را بر سایر روایات برتری داده، بپردازیم و شاخصه های حماسی داستان بهرام در شاهنامه را در مقایسه با نمونه های تاریخی آن بررسی کنیم.
    کلید واژگان: بهرام چوبین, خسروپرویز, شاهنامه, عناصر حماسه, هرمزد}
    Sayed Mojtaba Mir Eskandari
    Bahram Chubin of the few characters that karro farr epic heroic era brings with himself into history. Jupiter the king, who, after her son, Khosrow Parviz, chaos and view much more efficient than all the men of his time. In fact, his time is his Rustam. In that “Bahram Chubin bravery Inapproachable and Turgots warrior, there is no doubt; why that Historiae consented to this agreement. The question is whether Hakim Tus tradition of him and his courage completely arises with articles that the “Bahram and other sources. In this غرااخبارا (Tabari history, (Tricked News, اخبارااطواا (Chubin in (News Altval article well try to mention the historical background of Bahram Choobineh Resources authentic narrative of what Ferdowsi has superiority over other accounts, pay and Character in Shahnameh epic story of Bahram compared with historical examples to consider.
    Keywords: Bahram Chubin, Khosrow Parviz, the Shahnameh, epic elements, Hormazd}
  • علی مختاری
    خسروپرویز آخرین خسرو شکوهمند ایران باستان است که در نیمه اول حکومتش توانست برای آخرین بار در ایران باستان قدرت و عظمت را به امپراتوری ایران بازگرداند. خسروپرویز به دلیل بعضی رفتارها و سیاستهای نادرست و اهداف بلندپروازانه ای که در پیش گرفته بود، باعث ناراحتی و نارضایتی بزرگان و نظامیان و دیگر اطرافیان خود گردید. چون وی از تدبیر درست و دوراندیشی برخوردار نبود نه تنها نتوانست آنها را راضی کند، بلکهزمینه رنجش و بدبینی هر چه بیشتر آنها را از خود فراهم کرده بود. خسروپرویز به خاطر کمکهای امپراتور روم موریس و ارادتی که به وی داشت و همچنین رسیدن به اهداف سیاسی بلندپروازانه اش مجبور به حمایت ظاهری از مسیحیان در قلمرو خود گردید. این سیاست خسروپرویز نه تنها باعث تضعیف دین زرتشت شد، بلکهزمینه برتری هر چه بیشتر مسیحیان را بر آنها در دربار و ولایات غربی ساسانیان فراهم کرد. بنابراین خسروپرویز با اتخاذ برخوردها و رفتارهای تند و متکبرانه و سیاستهای نادرست در ایام حکومتش نه تنها باعث انحطاط حکومت خود شد، بلکه بر پایه ها و اقتدار سلسله ساسانی ضرباتی سخت وارد نمود و این سلسله را پذیرای هر گونه خطر احتمالی کرد؛ لذا ریشه بسیاری از عوامل ضعف و انحطاط حکومت خسروپرویز در شخص وی و رفتارها و عملکردهای نادرست او خلاصه می شود که در فروپاشی سلسله ساسانی تاثیر مستقیم داشته اند.
    کلید واژگان: خسروپرویز, جنگها, سرداران, انحطاط, سیاست, روم}
    Ali Mokhtari
    Khosrau II (Khosrow Parviz), was the last great king of the Sasanian Empire. He was the last to recover Persian Empire. Due to wrong policies and behaviors and ambitious goals, he caused discontent among the military and political elites. He was aided by Emperor Maurice to return to power. In return, he seemingly supported Christians. This support weakened Zoroastrians and strengthened Christians in Western states. Such incorrect policies paved the way for Khosrau II’s decline and the Sassanid empire.
    Keywords: Khosrau II, wars, Roman empire}
  • احمد کامرانی فر*، فرشته طالبی
    روابط دو حکومت قدرتمند ساسانی و بیزانس در همه دوره حیات امپراتوری ساسانی پر فراز و نشیب و پرحادثه بود. اگرچه اختلافات ارضی به ویژه بر سر ارمنستان و قفقاز عامل اساسی تنش میان دو حکومت و سبب ساز جنگ های بی فرجام و یا قراردادهای صلح گاه و بی گاه بود اما رقابت های سیاسی، مذهبی و اقتصادی میان ساسانیان و بیزانسیان کم از اختلافات ارضی نبود و هر کدام از آن ها می توانست دو حکومت را تا آستانه جنگی ویرانگر پیش برد. همه این ها البته سبب می شد که هریک از حکومت ها بسته به منافع خویش در پی کسب امتیازات مختلفی از رقیب نیرومند خود در منازعات گوناگون باشند.
    شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به دربار بیزانس یکی از فرصت های طلایی را برای امپراتوری بیزانس فراهم کرد که در کنار کسب امتیازات گوناگون برای اولین بار فرصت دخالت در امور داخلی ایران را نیز بدست آورد و در به تخت نشاندن پادشاهی نقش اساسی ایفا نماید.این مقاله قصد دارد با طرح این سوال که: امپراتوری بیزانس چه نقشی در روی کار آمدن خسروپرویز داشته است؟ به مواردی چون: قدرت گرفتن هرمزد چهارم در ایران و فراهم آمدن مقدمات شورش بهرام چوبین، اعلام پادشاهی بهرام چوبین و فرار خسروپرویز به دربار بیزانس، تعهدات خسرو به دربار بیزانس در برابر حمایت های مالی، نظامی امپراتور و چگونگی بازگشت خسروپرویز به تخت سلطنت ساسانی بپردازد.
    کلید واژگان: ساسانیان, بیزانسی ها, خسروپرویز, بهرام چوبینه, موریس}
    Dr. Ahmad Kamranifar *, Fereshteh Talebi Najafabadi
    Relations between two powerful governments, Sasanian and Byzantine, at all during of the Sassanid Empire were full of ups and downs and eventful. Although territorial disputes, especially over Armenia and the Caucasus was a major factor of the tension between the two governments and causing no end wars and occasional peace agreements, political, religious, economical rivalries between the Sassanids and Byzantines was not less than territorial disputes and each of them could take two governments to the brink of a devastating war. All of these events caused that any of the governments seek to get different points from formidable competitor in various conflicts depending on their interests.Bahram Choobine’ revolt and Khosrow Parviz’s escape to Byzantine court provided one of the golden opportuities for Byzantine Empire that for the first time, in addition to various points, also acquired an opportunity to intervene in the internal affairs of Iran and play a fundamental role to sit on the throne of the Kingdom. This paper with questioninig what was the role Byzantine Empire in the rise of Khosrow Parviz? intends to pay some issues such as power of forth Hormozd in Iran, to provide arrangements of the revolt of Bahram Choobin, decleration of the kingdom of Bahram Choobin, escape of Khosrow Parviz to Byzantine court, Khosrow’s obligations to Byzantine court against financial and military support of the emperor and How Khosrow Parviz returns to Sassanid throne.
    Keywords: Sassanian, Byzantines, Khosrow Parviz, Bahram Choobine, Maurice}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال