جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "طرحواره های جنسیتی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
زمینه و هدف
اینترنت به عنوان یک فن آوری نوین ارتباطی باعث تحولات پیچیده و سریع در روابط انسانی و الگوهای ارتباطی شده است و تاثیر شگرفی بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامع کنونی دارد. با توجه به گسترش شبکه های اجتماعی مجازی در بین جوانان من جمله فیس بوک، این تحقیق بر آن است که به ارایه تحلیل از رابطه این شبکه ها بر هویت جنسیتی جوانان، بپردازد.
روشپژوهش حاضر با رویکرد کمی و از نوع پیمایش می باشد و داده های مورد نیاز از نمونه 248 نفری جمعیت آماری دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و از طریق نمونه گیری طبقه ای جمع آوری گردیده است.
یافته هایافته های این بررسی نشان میدهد رابطه ی مثبتی بین بازتاب طرح واره های جنسیتی در شبکه های اجتماعی مجازی و هویت جنسیتی در زنان و مردان وجود دارد. همچنین رابطه ی مثبت و معنادار بین جامعه پذیری جنسیتی در رسانه اجتماعی مجازی از طریق بازنمایی از نقش های جنسیتی و هویت جنسیتی گروه زنان را نشان می دهد در حالیکه در مورد گروه مردان رابطه ی معناداری حاصل نشده است. سایر نتایج نشان می دهد، هرچه میزان فعالیت در رسانه های اجتماعی مجازی افزایش بیاید، میزان پذیرش و تعلق به هویت جنسیتی زنانگی کاهش می یابد، اما این رابطه در مورد مردان وجود ندارد.
کلید واژگان: شبکه های اجتماعی مجازی, هویت جنسیتی, طرحواره های جنسیتی, جامعه پذیری جنسیتیBackground and purposeThe Internet as a new communication technology has caused complex and rapid changes in human relationships and communication patterns and has a tremendous impact on the social and cultural structures of today's societies. Considering the expansion of virtual social networks among young people, including Facebook, this research aims to provide an analysis of the relationship of these networks on the gender identity of young people.
MethodThe present research is a quantitative survey approach and the required data was collected from a sample of 248 students of Mashhad Azad University through stratified sampling.
FindingsThe findings of this study show that there is a positive relationship between the reflection of gender stereotypes in virtual social networks and gender identity in men and women. It also shows a positive and significant relationship between gender socialization in virtual social media through the representation of gender roles and gender identity of the women's group, while no significant relationship has been achieved in the case of the men's group. Other results show that as the amount of activity in virtual social media increases, the amount of acceptance and belonging to the gender identity of femininity decreases, but this relationship does not exist in the case of men.Other results show that as the amount of activity in virtual social media increases, the amount of acceptance and belonging to the gender identity of femininity decreases, but this relationship does not exist in the case of men.Keywords: virtual social networks, gender identity, gender schemas, gender socialization.
Keywords: virtual social networks, Gender Identity, Gender Schemas, Gender Socialization -
مقدمه
اشتغال زنان در مشاغلی با کلیشه های جنسیتی مردانه، علاوه بر نقش های متعدد اجتماعی به دلیل عدم تناسب با طرحواره های نقش جنسیتی زنانه با اضطراب مضاعفی در زنان همراه می باشد که می تواند سلامت روان آنها را به مخاطره اندازد.
روش کاراین مطالعه توصیفی - همبستگی در سال 98-1397 بر روی 494 نفر از زنان شاغل در دستگاه های اجرایی سیاسی (114 نفر) و غیرسیاسی (380 نفر) در شهر مشهد به ترتیب به روش سرشماری و روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای و تصادفی انجام گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه طرحواره نقش جنسیتی بم و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش گام به گام آنالیز شدند.
نتایجنتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در گروه زنان شاغل در دستگاه های اجرایی سیاسی بین میانگین نمره طرحواره نقش جنسیتی مطلوبیت اجتماعی و زیرمقیاس اضطراب و بی خوابی ارتباط مستقیم معناداری وجود داشت (04/0 = p و 19/0 = r). ولی، در گروه زنان شاغل در دستگاه های اجرایی غیرسیاسی بین میانگین نمره طرحواره نقش جنسیتی مردانه و زیرمقیاس اختلال در کارکرد اجتماعی ارتباط معکوس معناداری وجود داشت (001/0 = p و 24/0 - = r).
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد که ویژگی های مطلوبیت اجتماعی بیشتر در زنان شاغل در دستگاه های اجرایی سیاسی با اضطراب و بی خوابی بیشتری همراه بوده است. در حالیکه، ویژگی های مردانه بیشتر در زنان شاغل در دستگاه های اجرایی غیرسیاسی با اختلال کارکرد اجتماعی کمتری همراه بود.
کلید واژگان: زنان, اشتغال, طرحواره نقش جنسیتی, سلامت روانIntroductionEmployment of women in occupations with masculine gender stereotypes, in addition to multiple social roles due to inadequacy with feminine gender schemas has been associated with increased anxiety in women, which can endanger their mental health.
MethodsThis descriptive-correlational study was conducted on 494 women employed in political (114) and non-political (380) governmental organizations in Mashhad in the years 1398-97 by census and cluster random sampling method, respectively. Data collection tools were Bem Sex Role Inventory and Goldberg General Health Questionnaire. Data were analyzed by SPSS software (version 22) and Pearson correlation coefficient and stepwise multiple regression analysis.
ResultsThe results of Pearson correlation coefficient test showed that there was a significant direct relationship between the average score of social desirability schema and the subscale of anxiety and insomnia in women employed in political governmental organizations (p = 0.04, r = 0.19). However, there was a significant inverse relationship between the mean score of masculine gender role schemas and social dysfunction subscale in women employed in non-political governmental organizations (r = -0.24, p = 0.001).
ConclusionThe results of the present study showed that more social desirability characteristics in women employed in political governmental organizations were associated with more anxiety and insomnia. However, more masculine traits were associated with fewer social dysfunctions in women employed in non-political governmental organizations.
Keywords: Women, Employment, Gender Role Schema, mental health -
مقدمه
هدف این پژوهش پیشبینی خودکارآمدی بر اساس تاب آوری، تبعیض جنسیتی ادراک شده و طرحوارههای نقش جنسیتی زنان بود. خودکارآمدی، اعتماد شخص به توانایی خود در مقابله با شرایط دشوار است.
روشپژوهش حاضر به لحاظ هدف و نحوه جمع آوری داده ها از نوع همبستگی است. به همین منظور از میان معلمان زن شهر کهریزک 124 نفر با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی، خود تاب آوری، رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی و نقش جنسیتی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که متغیرهای تاب آوری، طرحوارههای جنسیتی با خودکارآمدی رابطه مثبت و معنا دار دارند، و متغیر رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی با خودکارآمدی رابطه منفی و معنادار دارد. متغیرهای تاب آوری، رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی در طول زندگی و طرحواره نقش جنسیتی مردانه درمجموع قادر به پیش بینی 31 درصد از واریانس خودکارآمدی بودند.
نتیجه گیریپژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای تابآوری، تبعیض جنسیتی ادراک شده و طرحوارههای نقش جنسیتی در تبیین خودکارآمدی زنان معلم است. بنابراین طرح ریزی مطالعات بیشتر جهت ارتقای خودکارآمدی زنان معلم، با توجه به نقش خطیر آنان در پرورش دانش آموزان، توصیه میشود.
کلید واژگان: خودکارآمدی, رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی, طرحواره نقش جنسیتی, تاب آوریIntroductionThe purpose of this study was to predict self-efficacy based on resiliency, perceived gender discrimination and gender role schemas of women. Self-efficacy is a person's confidence in his ability to cope with difficult situations.
MethodThe present study in term of purpose and data collection is a correlation study. For this purpose, 124 female teachers from Kahrizak city were selected by cluster sampling. Participants responded to general self-efficacy, self-resiliency, gender discrimination events and gender role questionnaires. For data analysis, Pearson correlation coefficient and step-by-step multiple regression were used.
ResultsThe results showed that the resiliency, gender schemas and self-efficacy have a positive and significant relationship, and the gender discrimination events has a negative and significant relationship with self-efficacy. Resiliency, gender discrimination events throughout life, and male gender role schemas could predict 31% of self-efficacy variance.
ConclusionThe present study indicates the importance of resiliency, perceived gender discrimination and gender role schemas in explaining teacher self-efficacy. Therefore, planning further studies to promote the self-efficacy of female teachers is recommended, given their critical role in nurturing students.
Keywords: self-efficacy, gender discrimination events, gender role schemas, resiliency -
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه طرحواره های جنسیتی و سلامت جنسی در زنان یائسه انجام شد. به این منظور، 307 نفر از زنان متاهل ساکن تهران که به سن یائسگی رسیده بودند وارد مطالعه شدند. میانگین سنی افراد شرکت کننده در پژوهش 58/55 (32/7= SD) بود. جهت اجرای پژوهش از پرسشنامه طرحواره های جنسیتی بم، چک لیست علائم یائسگی و مقیاس عملکرد جنسی زنان استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان دهنده این بود که بین طرحواره های جنسیتی افراد و میزان سلامت جنسی رابطه معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده طرحواره مردانگی و طرحواره خنثی با سلامت جنسی رابطه مثبت و معناداری دارد ، به این معنا که با افزایش طرحواره مردانگی و طرحواره خنثی، سلامت جنسی نیز افزایش می یابد. رابطه طرحواره زنانگی با سلامت جنسی منفی و معنادار است، یعنی با افزایش طرحواره زنانگی سلامت جنسی کاهش می یابد.کلید واژگان: طرحواره های جنسیتی, سلامت جنسی, یائسگیRooyesh-e-Ravanshenasi, Volume:6 Issue: 3, 2017, PP 191 -204The aim of this study was the investigation of relationship between sexual schemas and sexual health in menopausal women. For this purpose 307 menopausal women whom living in Tehran were under investigation. The mean of participants was 55/58 (SD= 7/32). The study tools were Bem's sexual schemas questionnaire, menopausal symptoms checklist and women sexual function scale.
The finding suggest that there is a relationship between sexual schemas and sexual health.
Masculine and androgenic schemas had a positive relationship with sexual health, and feminine schema had a negative relationship with sexual health.Keywords: sexual schemas, sexual health, menopause -
هدفدر بحث سلامت جنسی، عوامل مختلفی مطرح است. در مجموع، عوامل تاثیرگذار بر سلامت جنسی شامل عوامل زیستی، عوامل روانشناختی و عوامل فرهنگی می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش عوامل زیستی و روانشناختی به عنوان متغیرهای پیش بین با در نظر گرفتن نقش واسطه ای عوامل فرهنگی در سلامت جنسی زنان یائسه انجام شده است. در این راستا اثرات مستقیم و غیرمستقیم این متغیرها در جهت تبیین سلامت جنسی بررسی گردید.روشابزار این پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه تصور از خود بک، مقیاس طرحواره های جنسیتی بم، پرسشنامه خود کارآمدی شرر، پرسشنامه شخصیت خودشیفته آمز، پرسشنامه کیفیت روابط، مقیاس عملکرد جنسی زنان، و چک لیست علائم یائسگی بود که بر روی 307 نفر از زنان یائسه ساکن شهر تهران در سال 1393 و 1394 اجرا شد.یافته هانتایج بدست آمده نشان داد که عوامل فرهنگی به صورت مستقیم بر سلامت جنسی تاثیر گذار است. همچنین عوامل زیستی و روان شناختی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم با واسطه ی عوامل فرهنگی سلامت جنسی را پیش بینی می کند.نتیجه گیریبررسی نتایج پژوهش در خصوص برازش مدل نشان داد که الگوی حاضر را می توان جهت تبیین سلامت جنسی زنان یائسه مورد قبول واقع کرد.کلید واژگان: سلامت جنسی, عوامل روانشناختی, عوامل زیستی, طرحواره های جنسیتی, یائسگیPurposethere are several factors which mentioned in sexual health. In overall, biological, psychological and cultural factors effect on sexual health. The aim of this study was the investigation of predictive role of biological and psychological factors with the mediator role of cultural factors in sexual health. In this regard, direct and indirect effects of these variables were investigated to predict sexual health.Methodthe instruments of this study included ENRICH marital satisfaction questionnaire, Beck self-concept scale, Bem's gender schemas questionnaire, Sherer's self-efficacy questionnaire, Amz's Narcissistic personality inventory, quality of object relations inventory,Brief Index of Sexual Functioning for Women (BISF-W), and checklist of menopause symptoms, which performed on 307 women in Tehran between 1393-1394.
Findings: results suggest that cultural factors effect directly on sexual health. In addition, biological and psychological predict sexual health in direct and indirect (with the mediator role of cultural factors) way.Conclusionresults show that this model is acceptable for explaining sexual health in menopausal women.Keywords: sexual health, psychological factors, biological factors, gender schemas, menopause
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.