به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "قدرت الهی" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • عادل مقدادیان*

    از منظر عرفانی، همه اسماء الهی در مقام کمون و بطون، اسم  ذات اند. مسئله تحقیق حاضر بررسی و تعیین صفت قدرت الهی، از نظر صفت ذات یا صفت فعل بودن آن است. اگر بپذیریم قدرت از صفات ذات است، باید این مسئله را حل کنیم که صفت ذات همیشه باید ظهور داشته باشد در حالی که قدرت در همه زمان ها ظهور ندارد. شبهه ای که گاه از نظر عرفانی اینگونه پاسخ داده شده که صفت قدرت می تواند صرفا وجود داشته باشد ولی در کمون و بطون مانده است. ملاهادی سبزواری به علت تمایلات عرفانی مورد دوم را می پذیرد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی نظریه ملاهادی سبزواری را تقریر و تبیین کرده است. یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که حکیم سبزواری در مسئله «قدرت الهی» مبتنی بر تعریف لزوم مختار بودن در فعل یا ترک فعل، به یکی از دو مشکل موجبیت خدا یا انقلاب در ذات بر نمی خورد بلکه با نگاه عرفانی، به قدیم بودن تجلی ذاتی یعنی قدیم بودن صفات چهارگانه حیات و علم و قدرت و ربوبیت می رسد و این قدم ذات است نه قدم فعل.

    کلید واژگان: قدرت الهی, صفات ذات, صفات فعل, اراده و اختیار, حکیم سبزواری
    Adel Meqdadian*

    From a mystical point of view, all the Divine Names are the Names of the Essence. The problem of the present research is to investigate and determine the Attribute of Power, in terms of the Essence Attribute or action Attribute. If we accept that Power is one of the Attributes of Essence, we must solve the problem that the Attribute of Essence must always appear, while Power does not appear at all times. A doubt that is sometimes answered from a mystical point of view is that the Attribute of Power can simply exist, but it has remained in the depth covered. Molla Hadi Sabzevari accepts the second case due to his mystical tendencies. This research has presented and explained Sabzevari's theory based on library sources and descriptive and analytical method. The findings of the present research indicate that Hakim Sabzevari, in the issue of "Divine Power" based on the definition of the necessity of being free to act or refrain from acting, does not deal with one of the two problems of God's approval or revolution in Essence, but with a mystical view, the ancientness of manifestation. Essence means the oldness of the four Attributes of life, Knowledge, Power and Lordship, and this is the Essence, not the Action.

    Keywords: Divine Power, Attributes Of Essence, Attributes Of Action, Will, Choice, Hakim Sabzevari
  • رمضان مهدوی آزادبنی*، محمداسماعیل قاسمی طوسی

    بحث درباره خداوند و صفات او نزد فیلسوفان و متکلمین، همواره از دغدغه های محوری محسوب می شود. مباحث پیرامون صفات الهی، به معنای صفات و اثبات آن برای خداوند و نیز بیان برخی شبهات مرتبط، به ویژه درباره گستره قدرت الهی، ناظر است. هدف پژوهش حاضر پرداختن به صفت قدرت الهی است. پرسش اصلی عبارت است از این که آیا می توان از تقریر کران ناپذیری قدرت الهی مطابق مستندات صحیفه سجادیه دفاع نمود؟ در این پژوهش، تلاش شد تصویری از قدرت الهی و به دنبال آن تصویری که از نظام هستی از گفتمان مناجات گونه امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه می توان استنباط کرد، بیان شود. در این رابطه استدلال این پژوهش بر دو تحلیل زبانی و تحلیل فلسفی مبتنی است. حاصل تحلیل زبانی و فلسفی برخی از مستندات ارائه شده از فقرات صحیفه سجادیه، تصویری کران ناپذیر از قدرت الهی است. از این رو، نتیجه پژوهش حاضر بیان کننده بازخوانی معنایی از گستره قدت الهی است که در این بازخوانی، گستره قدرت الهی به عنوان کران ناپذیری خداوند در فعل تعیین می شود. روش پژوهش در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و محققان با مراجعه به صحیفه سجادیه، مسئله مورد پژوهش در این تحقیق را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده اند.

    کلید واژگان: صحیفه, امام سجاد, قدرت الهی, هستی شناسی, کران ناپذیری
    Ramezan Mahdavi Azadboni *, Mohammadesmahil Gasemi Toosi

    Discussing about God and his attributes is always one of the central concerns of philosophers and theologians. Discussions about divine attributes are focused on the meaning of attributes and their proof for God, as well as expressing some related doubts, especially about the extent of divine power. The aim of the present research is to deal with the attribute of divine power. In this research, an attempt was made to express an image of divine power and then an ontological understanding that can be inferred from the speech of Imam Sajjad (peace be upon him) in the Sajjadiyyah. The result of the present research displays semantic reinterpretation of the extent of divine power, in this reinterpretation, the extent of divine power is determined as the limitlessness of God in action. The research method in the present article was descriptive-analytical, and the researchers have examined and evaluated the research problem in this research by referring to Safiha Sajjadiyeh.

    Keywords: Sahifa, Imam Sajjad, Divine Power, Ontology, Limitlessness
  • طیبه خسروی*، علی الله بداشتی

    امروزه یکی از شبهات مهم در باب وجود خدا و همچنین صفات خدا، شبهه شرور است که نه تنها خداناباوران بلکه خداباوران را نیز دچار چالش کرده است. در واکاوی شرور عالم روشن می شود که شر در عالم ماده موجب نقص به ساحت ربوبی نمی شود و ادراک شر توسط انسان اسباب متعددی دارد. لذا از آنجا که شر وجودی است، خیر است و این نقیصه تنها با نگرش انسان به شر اصلاح می شود. به طوریکه شرور گاهی به واسطه تزاحمات عالم ماده و گاه به سبب سوء اختیار انسان و گاهی نیز در واقع امر، شری وجود ندارد و تنها در نگاه انسان مطلوبیت لازم را ندارد. چرا که در برقراری تعادل کلی عالم و نظام احسن، همه امور مطابق میل و خواسته انسان نیست. بلکه ضرورت علی و معلولی تعیین کننده حوادث عالم است که انسان نیز سهمی به مقتضای اختیار خود در این روند تکاملی دارد. بنابراین هر چند شرور مطلوب انسان نیستند اما نظام علی معلولی جهان، حکایت از قدرت و فاعلیت دایمی خداوند و تاثیر اختیار انسان به عنوان موجودی طبیعی، در این نظام طبیعی دارد. به طوریکه نمی توان آثار موجودات عالم را از نظام علیت حذف کرد. بنابراین در درجه اول، با اصلاح عملکرد فردی، می توان از شر جلوگیری کرد. علاوه بر اینکه شر مقتضای عالم ماده و قدرت الهی در نظام علی معلولی است.

    کلید واژگان: شر, شرور, قدرت الهی, کلام اسلامی, علی - معلولی
    Taebe Khosravi *, Ali Allahbedashti

    One significant skepticism surrounding God’s existence and attributes arises from the presence of evils, a challenge not only faced by atheists but also by theists. Upon analysis, it becomes apparent that evils in the material world do not reflect any flaws in the divine essence. In fact, there are several reasons behind the human perception of evils. Thus, since evils existentially manifest, they possess inherent goodness, with any perceived flaw being merely a product of human perspective. Evils are perceived in various ways—stemming from conflicts within the material world, as a result of human choices, or due to certain outcomes not aligning with human desires. It is essential to recognize that the overall balance of the universe is not dictated solely by human will and desires; instead, causal necessity governs the events of the world. Humans, through their choices, contribute to this evolutionary course. While evils may not be desirable from a human standpoint, the causal system of the world indicates the permanent agency and power of God, alongside the influence of human free will as a natural entity within this system. Creatures' effects cannot be eliminated from this causal system; thus, evils can be addressed by rectifying one’s individual practices. Moreover, evils are inherent to the material world and are part of divine power within the causal system.

    Keywords: Evils, divine power, Islam theology, cause, effect
  • عبدالله میراحمدی*، مهین تائبی
    آیات قرآن دارای موضوعات اعتقادی، اخلاقی، علوم زیستی است. درآیات آفرینش آسمان و زمین و غیره که جزو توحید افعالی است، نظریه هایی وجود دارد. ازجمله: آیه دوم سوره رعد به نگهداری آسمان بدون ستون، اشاره می کند. بررسی ها نشان می دهد ازنظر تاریخی مفسران در خصوص آیه یادشده سه دیدگاه دارند: 1- عده ای آیه را دلالتی بر وحدانیت خداوند در ربوبیت می دانند. 2- گروهی معتقدند آیه از یک حقیقت علمی پرده برداشته که نیروی جاذبه و دافعه است. این دیدگاه بر مبنای روش تفسیر علمی استوار است. 3-عده ای وجه دلالت آیه را وحدانیت رب و مدبر عالم می دانند و معتقدند هیچ خلق و امری بدون استناد به خداوند نبوده، سنت اسباب در تمامی عالم جریان دارد، خداوند بر صراط مستقیم است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا ضمن واکاوی سیر تاریخی آراء و ارایه نظرات مفسران و دانشمندان متاخر، نظر برتر را برگزیده است و آن عبارت است از این حقیقت توحیدی که قدرت الهی برتر از همه اسباب بوده، نگه داشتن آسمان های بدون ستون، برای خداوند، کاری سهل و خداوند نیروی جاذبه و دافعه را آفریده است.
    کلید واژگان: سماء, عمد, جاذبه و دافعه, آیه دوم سوره رعد, قدرت الهی
    Abdollah Mirahmadi *, Mahin Taebi
    The verses of the Qur'an have doctrinal, moral, and biological sciences. There are theories in the verses of the creation of the heavens and the earth, etc., which are part of the monotheism of actions. For example, the second verse of Surah Ra'd refers to keeping the sky without pillars. Studies show that historians have three views on the verse: 1- Some people consider the verse as a sign of the oneness of God in the Lordship. 2. Some believe that the verse reveals a scientific truth that is the force of attraction and repulsion. This view is based on the method of scientific interpretation. 3- Some people consider the meaning of the verse to be the oneness of the Lord and the master of the universe and believe that no creation or thing is without reference to God. This research has chosen the best opinion through library method and content analysis while analyzing the historical course of opinions and presenting the opinions of commentators and late scholars, and that is the monotheistic fact that divine power is above all causes, keeping the heavens without pillars. For God, it is an easy task and God has created the force of gravity and repulsion.
    Keywords: sky, Pillars, attraction, repulsion, the second verse of Surah Raad, Divine power
  • روح الله شاکری، مسلم محمدی، محمدجواد حسن زاده مشکانی*

    مسیله شر از دشوارترین و بحث برانگیزترین مباحث کلامی -فلسفی است. بسیاری از اندیشمندان با طرح مسیله «نظام احسن» درصدد پاسخگویی به این مسیله بوده اند. نظام احسن به معنای بهترین و کامل ترین نظامی است که خدا آفریده است. جان هاسپرس با این نظریه به مخالفت پرداخته است. ادله او در دو حوزه «انسانی» و «جهانی» در سه سطح «عاجز بودن خدا»، «جاهل بودن خدا» و «خیرخواه نبودن خدا» بررسی و نقد خواهد شد. همچنین پاسخ های عرضه شده به هاسپرس، در دو لایه «پسینی» و «پیشی» قابل طرح است. هدف و پرسش اصلی مقاله، نقد ادله هاسپرس در سطوح سه گانه در مسیله نظام احسن است. ضرورت چنین مقاله ای، نپرداختن محققان، به ادله هاسپرس در مسیله نظام احسن است. روش این پژوهش، گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای، تحلیل عقلی، انتقادی و تحلیل مطالب، بر اساس منابع موجود در آثار جان هاسپرس است. مهم ترین نتیجه سطح اول، «اعطای به جا و حکیمانه آزادی به انسان» و «تفاوت ماهوی عالم ماده و آخرت» است. همچنین «اراده عالمانه، حکیمانه و بدون ظلم» از یافته های سطح دوم تلقی می شود. «تعالی روح» و «مبدا خیرات بودن شرور» نیز از نتایج به دست آمده در سطح سوم است.

    کلید واژگان: جان هاسپرس, خیرخواهی الهی, قدرت الهی, علم الهی, نظام احسن
    Rohollah Shakeri, Moslem Mohammadi, MohamadJavad Hasanzadeh Mashkani *

    The question of evil is one of the most difficult and controversial theological-philosophical discussions. Many thinkers have given in the “Nizām Aḥsan” (the best system) theory to respond to this question. The “best system” means the best and most complete system created by God. John Hospers has opposed this theory. In this article, his theory is examined and criticized in the two fields of “human” and “global” at three levels of “inability of God,” “ignorance of God,” and “non-benevolence of God.” Moreover, the responses made to his views are discussed in “posteriori” and “a priori” layers. The main purpose and premise of the article is criticizing Hospers’ arguments at three levels with regard to the “Best System” theory. The necessity of such an article came from the lack of attention to Hospers’ arguments against the “Best System” theory by previous researchers. The data was collected through the library research using the existing sources about the works of John Hospers, which was then analyzed through intellectual analysis, critical analysis, and content analysis. The most important result of the first level of analysis was “the appropriate, wise endowment of freedom to human” and “the difference between the essences of the material world and the otherworld.” Moreover, “the informed, wise, and non-cruel will” is among the findings of the second level. Finally, “the excellence of spirit” and “evils as sources of goodness” are the results of the third level.

    Keywords: The best system, John Hospers, God’s power, God’s Knowledge, God’s benevolence
  • مصطفی عابدی جیغه*، محسن باقرزاده مشکی باف، محمد اصغری

    با توجه به جایگاه محوری «من اندیشنده» در فلسفه دکارت این پرسش پیش می آید که چگونه «من» به آزادی و خود آیینی دست می یابد و قانون جهان را با توجه به قانون عقلانی خویش بنا می نهد؟ دکارت به این پرسش، از طریق تمایز نهادن ساحت آگاهی از ساحت معرفت شناسی پاسخ می دهد. او در معرفت شناسی که سوژه به شناخت ابژه های مستقل اقدام می کند، بحث آزادی را قابل طرح می داند و آزادی سلبی و ایجابی را زمینه تحقق شناخت سوژه از ابژه مستقل اعلام می کند. دکارت در معرفت شناسی، آزادی را به واسطه این که خداوند ضامن شناخت آدمی است، با دگر آیینی قابل جمع می داند، اما او در ساحت آگاهی، با توجه به این که ابژه مستقل از سوژه را منتفی می سازد و ابژه را به درون سوژه فرو می کاهد و آن را حیثی از آگاهی مطلق قرار می دهد، دگرآیینی را که در ساحت آزادی وجود داشت از میان بر می دارد. بر این اساس، آگاهی با توجه به محوریتی که به دست می آورد نه تنها قانون خود، بلکه قانون جهان را نیز از درون خود بیرون می کشد و خود آیینی بنیاد هستی قرار می گیرد. اهمیت این موضوع هنگامی مشخص می شود که به نقش بنیادی فاعلیت حیث درون در به وجود آمدن فلسفه جدید پی برده باشیم. به این ترتیب، واضح است که فهم اندیشه جدید، بدون بررسی معنا و مفهوم آزادی و خود آیینی در اندیشه دکارت امکان پذیر نخواهد بود.

    کلید واژگان: دکارت, اراده, فاهمه, آزادی, آگاهی, قدرت الهی, خود آیینی
    Mostafa Abedi Jighe *, Mohsen Bagherzadeh Meskibaf, Mohammad Asghari

    To realize human autonomy, Descartes establishes the dialectical relation between consciousness and freedom through the three essential elements of understanding, will, and divine power. Through the free will of negative, as methodic doubt and the destruction of all presuppositions, the basis of consciousness is referred to the human being and releases it from external authority. By building a knowledge based on the innate concepts that come from within and without mediation consciously re-establishes knowledge. In this way, human beings not only gain autonomy of understanding but also freedom through the effort of a systematic and restrictive understanding. Because with the entry of the limiting of understanding in the area of the will, freedom is no longer meant to be nonchalance and lawlessness. But freedom within the limits of certain judgments of understanding and its legislation and divine power are enclosed. Through this process, it is promoted to positive freedom. Descartes, by declaring that the natural imaginations are verifiably confirmed by divine confirmation, relied on God to guarantee the knowledge of the understanding and in this way, he describes freedom as God's guarantee. Therefore, in Descartes' philosophy, the realization of positive freedom under dialectical conditions form on the basis of the complex relationship between will, intelligence, and divine power, and all of the elements that constitute a whole will only have meaning with each other.

    Keywords: Descartes, will, understanding, Freedom, consciousness, God’s power, Autonomy
  • محمد مهدی حائری پور *
    مسئله طول عمر امام مهدی(ع)از گذشته های دور به عنوان شبهه ای از سوی مخالفان مطرح بوده است و البته در ادامه غیبت برای شیعیان نیز به عنوان یک سوال طرح گردیده است و اندیشمندان اسلامی تلاش کرده اند که این شبهه را از زوایای مختلف علمی و تاریخی و قرانی پاسخ دهند. در این مقاله تلاش شده است که پاسخ های جدیدی از منظر قران کریم به این شبهه داده شود؛ چه از جهت مقارنه عمر طولانی امام مهدی با عمرهای طولانی انبیاء و اولیاء که قرآن از آنها یاد کرده است وچه از جهت قرار دادن عمر طولانی امام زمان در دایره قدرت مطلقه الهی که خوارق عادات را شامل می گردد و عمر طولانی امام عصر (ع) یکی از مصادیق آن است.
    کلید واژگان: طول عمر, امام مهدی (ع), قدرت الهی, نوح (ع), یونس (ع)
  • سیدمهدی آقامیرزایی، یار علی کرد فیروزجایی
    پرسش اصلی این تحقیق این است: آیا می توان صفات الهی را با استفاده از برهان نظم اثبات کرد؟ درباره میزان دلالت برهان نظم بر وجود خداوند باید گفت: این برهان از طریق وجود نظم در عالم وجود ناظم را اثبات می کند. افزون بر این، این برهان با تمسک به وحدت رویه مشهود در سراسر عالم، توحید ناظم عالم را نیز اثبات می کند. این برهان علم الهی را اثبات می کند، اما، از اثبات علم ذاتی عاجز است، زیرا اثبات صفت علم به وسیله برهان نظم متوقف بر تحقق متعلق علم در خارج است که در آن صورت، صفت مذکور از جمله صفات فعل و خارج از ذات خواهد بود. همچنین، برهان نظم از اثبات علم و قدرت نامتناهی نیز عاجز است، چون معلول آیینه علت خود است و معلول در هر حدی از عظمت باشد، در نهایت، معلول و محدود است و نمی تواند بر علت نامتناهی خود دلالت کند.
    کلید واژگان: برهان نظم, برهان وحدت, نظریه عنایت, برهان تمانع, توحید, علم الهی, قدرت الهی
    Sayed Mahdi Aghamirzae, Yarali Kordfirouzjae
    The main question dealt with in the present article is how far one can appeal to design argument in order to prove attributes of God. No doubt¡ this argument is significant in demonstrating the existence of a designer. In addition on the basis of the unity of order beheld throughout the universe one can use it to prove the oneness of designer. It can also demonstrate God’s knowledge though it is not proof for Essential knowledge of God¡ since presupposes extra-mental realization of that attribute in which case it will be regarded as Attribute of Act and additional to the Essence. Moreover¡ this argument fails to demonstrate infinity of power and knowledge¡ for it is the mirror of its cause and however great it is¡ in last analysis it is limited and finite and cannot show infinite cause.
    Keywords: argument from design, argument from Unity, proof from mutual exclusion, theory of Providence, monotheism, Devine Knowledge, Devine Power
  • محمد علی دولت، موسی ملایری

    این مقاله در صدد است، ضمن گزارش و ارزیابی دقیق دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبائی درباره اراده الهی، نظریه ای نزدیک تر به روایات ارائه کند. ملاصدرا، اراده الهی را از صفات ذات و مساوق با علم به نظام اصلح می داند. علامه طباطبائی به دلیل ضعف فلسفی نظریه صدرا و نیز به دلیل تعارض آن با روایاتی که اراده را حادث، صفت فعل و غیر از علم و حب الهی می دانند، نظریه دیگری ارائه کرده و صفت اراده را از صفات فعل و از لوازم قدرت و اختیار الهی به شمار آورده است. بر اساس نظریه سوم، که به گمان ما مستفاد از روایات است، مشیت که برخاسته از حکمت الهی است، واسطه علم و قدرت الهی با اراده اوست و اراده الهی موجب تقدیر و قضای الهی و بالتبع، تحقق خارجی فعل است. این نظریه در جهات سلبی، منطبق با نظریه علامه و در جهات اثباتی، مغایر با آن است.

    کلید واژگان: اراده الهی, اراده ذاتی, صفت فعل, علم الهی, علم به نظام احسن, قدرت الهی, مشیت
    Mohammad Ali Dolat, Musa Malayeri

    After evaluating and presenting an exact report of Mulla Sadra’s view and Allameh Tabatabai’s one about the will of God, the authors of the paper try to offer a theory closer to traditions. Mulla Sadra considers the will of God as the attribute of the essence and tantamount to the knowledge of the best order. Allameh Tabatabai, due to the philosophical weakness of the Mulla Sadra’s theory and also due to its conflict with traditions that regard the will of God as created, attribute of action and other than the knowledge and love of God, has offered another theory that considers the will of God as attribute of action and a prerequisite for the God's power. According to the third theory, which we think is concluded by the hadith, the divine providence, which is derived from divine wisdom, goes between the knowledge and power and the will of God. As a result the will of God brings about fate and destiny and consequently causes the external realization of an action. From a negative point of view, this theory is in consistent with the Allameh Tabatabai’s theory but is in contrary to it from a positive point of view.

    Keywords: The Will of God, the Attribute of the Essence, DivineKnowledge, Knowledge of the Best Order, God's Power, the Divine Providence
  • مریم امینی
    کتاب ایوب، ازجمله کتب حکمت در عهد قدیم است. این کتاب، به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی جهان، به برخی از مهم ترین چالش های فکری یعنی مسئله رنج و معنای زندگی می پردازد. به گونه ای که آن را اساسا کتابی در باب تئودیسه یا عدل الهی دانسته اند. اما به نظر می رسد، واجد مولفه ها و عناصری برای رویکردی الهیاتی باشد. در بازخوانی این کتاب، به راحتی می توان نمونه هایی از مناقشات کلامی جریان های مختلف فکری در دنیای اسلام همچون اشاعره، معتزله و شیعه را هم یافت. بحث رنج و آلام بشری به طور مستقل جایگاه مهمی در کلام اسلامی ندارد، بلکه در عمده گرایش ها، تحت الشعاع مبحث «تکلیف» قرار گرفته است. هدف از تحلیل محتوای این کتاب و استفاده از روش مطالعه نقد تاریخی و هرمنوتیک، صرفا بازخوانی برای بازیابی برخی از مهم ترین آموزه های دیرپای ادیان وحیانی است. این امر با توجه به تغییرات انسان شناختی عصر حاضر و نیازهای حاصله از جابه جا شدن پارادایم های آن می تواند به بازسازی اضلاعی برای الهیات جدید یاری رساند.
    کلید واژگان: تئودیسه, عدل الهی, قدرت الهی, ملکوت الهی, پاداش و جزا, حکمت
    Maryam Amini
    The book of Job is among the books on wisdom in the Old Testament and Hebrew scriptures as one of the world’s literary masterpieces. This book deals with some of the most serious intellectual challenges with the issue of suffering and the meaning of life. It is basically considered as a book on theodicy or divine justice it seems to possess certain components and elements which can make it the object of a Islamic Theological approach. In reviewing this book, one can easily find fhe examples of Islamic theological disputations among different intellectual trends in the Muslim world such as Asharites, Mu’tazilites and the Shi’a. The issue of human pain and suffering does not occupy an important distinct position in Islamic theology; in most disciplines, it is discussed under the rubric of “obligation". The aim of analyzing the content of this book and using methods of historical criticism and those of hermeneutics is solely to review and find some of the most longstanding ancient doctrines of the divine revealed religions. Given the changes in anthropological studies in the present era and the needs resulted from the paradigms shifts, this research can make its contribution to reconstruct and add some new dimensions to the modern theology.
    Keywords: theodicy, divine justice, divine power, divine kingdom, reward, punishment, wisdom
  • محمدرضا امامی نیا
    قدرت دو تعریف مشهور دارد: یکی «صحت فعل و ترک» است. مقصود از «صحت»، «امکان» است، درباره معنای امکان چند احتمال داده شده است: امکان ذاتی، امکان بالقیاس، امکان وقوعی و امکان استعدادی. این احتمالات هر چند درباره «قدرت انسان» صادق است، لیکن بر «قدرت الهی» صدق نمی کند. امکان عام اما، در زمره احتمالات امکان در تعریف مزبور قرار ندارد. تعریف دیگر قدرت عبارت است از: «بودن فاعل به طوری که اگر بخواهد انجام می دهد، و اگر بخواهد ترک می کند»، این تعریف بر قدرت الاهی و قدرت انسان، هر دو صادق است. این دو تعریف، در «قدرت الهی» تلازم ندارند. با توجه به اینکه اراده الهی صفت فعلی است، تعریف مناسب تر برای قدرت الهی «مبدئیت واجب متعال برای ایجاد عالم بر اساس علم عنایی به نظام احسن و اختیار» است.
    کلید واژگان: قدرت, قدرت الهی, صحتف امکان ذاتی, امکان بالقیاس, امکان وقوعی و امکان استعدادی
    Mohammadreza Emaminia
    Power has two known meanings; one of which is “validity of action and abandonment”. What is meant here by validity is contingency; some possibilities have been posed about the meaning of contingency like essential contingency, contingency in relation to another, occurring contingency, potential contingency. Although these possibilities can be applied to human’s power but is not applicable to Divine Power. Nevertheless, general contingency is not in the category of the possibilities of contingency in the mentioned definition. The other definition is “agent’s being in a way that acts if it wants and abandons if it wants. This definition is applicable to the both. These two definitions do not have mutual implication in “Divine Power”. Regarding the fact that Divine Will is from the attributes of the acts, the more suitable definition of “Divine Power” is “the fundamentality of transcendental necessary being for the origination of the world on the basis of the creative foreknowledge to the best world and will”.
    Keywords: power, Divine Power, validity, essential contingency, contingency in relation to other, occurring contingency, potential contingency
  • محمد بیابانی اسکویی*
    علم بلا معلوم در حدیث رضوی بیان و با توضیحات میرزا مهدی اصفهانی و شیخ مجتبی قزوینی بررسی و تبیین شده است. خداوند وصف ناپذیر است. اما توصیفی که از جانب بندگان نسبت به خدای متعال انجام می شود، دو گونه است: 1. وصف خداوند آنگونه که خود توصیف کرده(معرفت فطری). 2. وصف خدا آنگونه که بشر ادراک می کند. بندگان مخلص خدا وصفی از جانب خود نسبت به خدای متعال نمی کنند. کسی که به دنبال توصیف خداست، جاهل به خداست و درباره خدا به الحاد افتاده است. امام در حدیث رضوی بندگان را از توصیف خدا به علم و قدرت به سان توصیف خودشان به علم و قدرت بر حذر داشته است. علم و قدرت در انسان کمالی مستقل از حقیقت انسان و در گفتار اوست. همچنین اراده خدا غیر از علم و قدرت است. اراده خدا، احداث و ایجاد اوست و برای خدا قصد چیزی را داشتن و فکر نمودن در کار مطرح نیست. وجود معلوم همراه با علم، تحدید علم است و خداوند از هر گونه تحدید و تعینی در علمش منزه است.
    کلید واژگان: وصف ناپذیری خدا, علم الهی, قدرت الهی, اراده الهی, علم بلا معلوم, حدیث رضوی, اصفهانی, میرزا مهدی, قزوینی, شیخ مجتبی
    Muhammad Biabani Oskouei
    In the present article, the "Elm BilaMaloom" in the sayings of Imam Riza has been reviewed by the explanations of Mirza Mahdi Esfahani and Sheikh MojtabaGhazvini. Definitely, God is out of description; the description that people made regarding God is of two kinds:1. describing God as He has stated 2. God's description as people could understand. The most purified servants of God never describe God according to their own interests.Anyonewho is looking for describing God, is in fact ignorant to Him. Imam in his saying, prohibit people from describing God based on the criteria they use to describe themselves upon. Knowledge of human being is something separated from his/her essence. God's Will is separated from His Knowledge and Power.The Will of God to do something is the Realization of that thing, and God does not need to aim to do something. God is far from any limitation in His Power and Knowledge.
  • محمدهادی عبد خدایی
    گفت وگو درباره قدرت الهی یکی از ارزنده ترین مباحث عقلانی و قرآنی و مهم ترین وجه امتیاز دیدگاه خداپرستان در مورد آغازگر آفرینش می باشد؛ زیرا الهیون اعتقاد دارند که پدیدآورنده جهان خداوندی توانا و حکیم و مختار است، ولی مادیون مبدا آفرینش را ذراتی ناتوان و فاقد شعور و اراده می پندارند. قدرت از صفات ذاتی پروردگار متعال و بی نهایت است و بر همه چیز تعلق می گیرد و محدود به صادر اول نمی شود و سریان قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» بر خداوند متعال هم مغالطه ای بیش نیست. گر چه قدرت بر قبیح و محال ذاتی تعلق نمی گیرد؛ زیرا شان باری تعالی اجل از آن است که قبیح را انجام دهد و محال ذاتی هم صلاحیت تعلق قدرت را ندارد.
    در این مقاله به دیدگاه های گوناگون در مورد ربط حادث به قدیم اشاره شده و نظریه حق تبیین گردیده و سرانجام هم نقش ایمان به قدرت الهی در زندگی انسان در خلال دو نمونه ترسیم شده است
    کلید واژگان: قدرت الهی, محال ذاتی, ایمان, قدرت بر محال, قدرت بر قبیح
    Dr. MuḤammad Abd Khudā'Ī
    Talking about the Power of the Almighty is one of the most precious intellectual and Qur’ānic discourses and the most significant aspect of the theists’ perspective concerning the Originator of creation; as they believe that the originator of the world is an Almighty, All-wise, and Authorized God, but the materialists regard the source of creation to be the incapable and unintelligent particles. Power is among the Exalted Allah’s essential attributes and is infinite, embracing all things and not limited to the first emanated. Furthermore, the application of the rule “from the One does not proceed but one” to the Exalted Allah is nothing more than a mere fallacy. However, power does not belong to evil and the inherently impossible, as the Most Exalted Creator is too dignified to do evil, and the inherently impossible is not qualified to be the object of power. In this article, various perspectives on the relation of the temporal to the eternal are touched upon and the right view is propounded; and finally, the role of faith in the Power of the Almighty in human life is described by two examples.
  • نظام احسن از دیدگاه صدرالمتالهین
    مهدی نکویی سامان
    مسئله احسن بودن نظام هستی، همواره برای بسیاری از متفکران، بویژه فیلسوفان و متکلمان اسلامی مورد توجه بوده است و بحثهای دامنه داری از دیرزمان بین دو طیف از اندیشمندان، بعنوان منکران و موافقان رخ داده است. این مسئله اکنون نیز با توجه به رشد فکری و علمی بشر درباره نظام پیچیده و دقیق جهان هستی مورد توجه است. بحث نظام احسن از طرفی به علم و حکمت و غایتمندی افعال الهی بستگی دارد و از طرف دیگر میتواند پاسخی برای شبهات مربوط به نقایص و شروری که در جهان هستی مشاهده میکنیم، باشد. از اینرو کنکاش در این زمینه میتواند در رشد و اعتلای معرفت دینی و نگاه عقلانی به دین نقش اساسی داشته باشد. از سوی دیگر، ضرورت اعتقاد به کمال و علم و قدرت الهی ایجاب میکند که شبهات گوناگونی که درباره شرور و وجود نقصها و کاستی های نظام آفرینش مطرح می شود را مدافعان خردورز و دینباور با دفاع عقلی و فلسفی پاسخ گویند و نظام احسن و حکیمانه نظام خلقت و عادلانه بودن نظام تکوین و تشریع را با براهین عقلی مورد تبیین و اثبات قرار دهند.
    این نوشتار با بررسی مفهوم «نظام احسن» ضرورت و زمینه طرح این بحث در فلسفه را مورد توجه قرار داده و به تبیین دیدگاه ملاصدرا و بررسی دلایل مدافعان این نظریه و منکران آن پرداخته است، بدین دلیل که این موضوع هم از جنبه کلامی و دینی اهمیت دارد و هم بعنوان یک بحث کاملا فلسفی میتواند در تحکیم مبانی نظری الهیات و کلام اسلامی کاربرد داشته باشد و در مباحث مهم کلامی نظیر بحث شرور و بحث غایتمندی افعال الهی، برهان نظم و جهان شناختی، بحث علم و قدرت و حکمت حق تعالی مورد توجه قرار گیرد. با این رویکرد، این نوشتار به تبیین این مسئله و طرح و مبانی فلسفی آن پرداخته و قریب به ده دلیل را صورتبندی و ارائه نموده است و در پایان نیز به نقد و بررسی برخی شبهات نظام احسن پرداخته است.
    کلید واژگان: نظام احسن, علم عنایی, فیض, غایتمندی افعال خداوند, امکان اشرف, حکمت الهی, قدرت الهی, وجود حق تعالی, خیر
    The Best Order in Mulla Sadra's View
    Mahdi Nekui Saman
    The issue of being as the best order has always attracted the attention of many thinkers and Islamic philosophers and theologians in particular. Moreover, for a long time, there have been several extensive discussions in this regard between two groups of thinkers: those who deny it, and those who agree with it. This subject is also the center of attention today considering man’s philosophical and scientific growth concerning the complicated and accurate order of the world of being. The discussion of the best order, on the one hand, depends on the knowledge, wisdom, and purpose beyond divine acts and, on the other, can be a response to the ambiguities regarding the defects and evils that we observe in the world of being. Therefore, research in this respect can play an essential role in the growth and promotion of religious knowledge and a rational view of religion. Moreover, the necessity of believing in divine perfection, knowledge, and power pushes rational and religious defenders to respond to the various questions which are posed concerning the existence of evils, defects, and shortcomings of the system of creation relying on rational and philosophical principles, as well as clarify and demonstrate the philosophical and the best order of creation and the justness of the order of being and Shari‘ah by means of rational arguments.The writer of this paper, through a study of the concept of “the best order”, has paid attention to the necessity and background of propounding this discussion in philosophy, explained Mulla Sadra’s view in this regard, and examined the reasons of those who are for and against this theory. This is because this issue is of great importance from both theological and religious aspects and can also have certain functions in the consolidation of the theoretical bases of Islamic theology as a completely philosophical issue. Besides, it can be of great significance in important theological discussions regarding such topics as the evils, teleological nature of divine acts, the argument of order and cosmology, and the knowledge, power, and wisdom of Almighty Truth. Accordingly, the writer has tried to clarify this issue and pose its philosophical design and basis. In doing so, he has developed and presented some ten reasons and, finally, criticized and examined some of the ambiguities concerning the issue of “the best order”.
  • موسی عظیمی
    در مقاله حاضر رابطه خدا و عمل انسان از دیدگاه متکلمان اسلامی (اشاعره، معتزله و امامیه) و ادله هرکدام از آنها با توجه به قدرت الهی در مورد همه ممکنات، بررسی شده است.
    بنا بر دیدگاه اشاعره و معتزله فعل انسان یک فاعل دارد. از دیدگاه اشاعره این فاعل خدای متعال است و از دیدگاه معتزله خود انسان است. بنا بر دیدگاه امامیه، فعل انسان دو فاعل دارد: یکی فاعل مباشر و دیگری فاعل غیر مباشر. فاعل مباشر، انسان و فاعل غیر مباشر خدای متعال است. گناه نیز به عنوان فعل انسان، بنا بر دو دیدگاه اخیر یعنی معتزله و امامیه قابل توجیه و بنابر دیدگاه اشاعره غیر قابل توجیه عقلانی است.
    این مقاله تلاش می نماید تا موضوع فوق را از دیدگاه فرق اسلامی تطبیق و تحلیل نماید.
    کلید واژگان: خدا, فعل انسان, اشاعره, معتزله, امامیه, قدرت الهی
    Mussa Azimi
    In the present study the relationship between God and man's deed from the viewpoints of Islamic traditionists including those of Ashaerah, Mutazelah, and Imamiyyah, and the reasoning of each considering the Everlasting Divine Power has been surveyed.Based on the viewpoints of Ashaerah and Mutazelah, the deed (action) of humanbeing has one agent [doer]. Followers of Ashaerah believe that the agent of human deed is The Exalted One, while Mutazelah followers believe that the agent is human himself. Imamiyyah sects believe that each deed has two agents: "Mobasher Agent" and "Non-Mobasher Agent". The first is man and the latter is The Exalted One. Sin [viewed] as an action issued from the man, based on the beliefs of Mutazelah and Imamiyyah is reasonably justifiable, while it is not based on Ashaerah's point of view.
  • توحید افعالی در حکمت متعالیه
    ناهید نفیسی
    یکی از مسایل مهم و اساسی که از زمانهای کهن مورد توجه همه یا اکثریت افراد بشر بوده، مساله رابطه و انتساب افعال اختیاری انسان با خداوند متعال می باشد.
    در این رابطه، اعتقاد به توحید افعالی بیانگر این موضع و عقیده است که جهان هستی تنها یک فاعل حقیقی دارد و افاضه وجود و تاثیر استقلالی منحصر در ذات مقدس حق تعالی است.
    در این زمینه اقوال دیگری نیز به چشم می خورد. از یک سوی گروهی از متکلمین (اشاعره) با اذعان به توحید افعالی، بکلی از علل متوسطه سلب تاثیر نموده، و با انکار علیت، خدای متعال را فاعل بیواسطه برای هر پدیده ای قلمداد کرده اند. از سوی دیگر، گروه دیگری از متکلمین (معتزله) نوعی استقلال در تاثیر (در حد تفویض) بخصوص در مورد فاعلهای اختیاری قائل شده و استناد افعال اختیاری انسان را به خدای متعال، صحیص ندانسته اند و منکر توحید افعالی گردیده اند.
    در این میان فلاسفه، استناد با واسطه همه پدیده ها، حتی افعال اختیاری انسان را به صورت فاعلیت طولی صحیح می دانسته اند. تا اینکه صدرالتالهین با ایضاح و تحلیل نهایی خویش از علیت، به صورت تجلی و ظهور و نیز تبیین فاعلیت ایجادی و با مدد از قاعده بسیط الحقیقه در ارایه نحوه معیت خدای متعال با مظاهر و شئونات خویش، تصریح می نماید که علل متوسطه تجلی و ظهور حق متعالند، از اینرو افاضه وجود بمعنای دقیق کلمه مختص به خداوند میباشد و سایر علل با اختلاف مراتبی که دارند بمنزله مجاری فیض وجودند. این تحلیل همان مفاد عبادت معروف «لا موثر فی الوجود الا اله» است که به معنای آن است که تاثیر استقلالی و افاضه وجود مخصوص به خداوند متعال است.
    کلید واژگان: توحید افعالی, شرور, علم الهی, وحدت نظام آفرینش, فاعلیت حق تعالی, علت, معلول, اراده, قدرت الهی, قاعده بسیط الحقیقه
  • سید محمد موسوی بجنوردی
    نویسنده در این مقاله به بررسی مساله فلسفی کلامی «خیر و شر» پرداخته است. به طور کلی می توان مقاله را به دو بخش تقسیم کرد. در بخش اول، اشاراتی به ضرورت بحث در باب خیر و شر شده است و سپس راه حلهایی را که حکمای اسلامی برای حل این مشکل ارائه کرده اند مطرح می نماید و در این راستا از نظریات حکمایی چون ابن سینا، بهمنیار، غزالی، ملاصدرا، حاج ملاهادی سبزواری، زنوزی و دیگران بهره می جوید.
    در بخش دوم، رهیافت برخی از متفکران معاصر همچون جی.ال.مکی را بازگو نموده و در نهایت، پاسخ فیلسوف معاصر دین، آلوین پلانتینگا را مطرح می نماید
    کلید واژگان: خیر, شر, خیر بالذات, خیر بالعرض, شر بالذات, شر بالعرض, قدرت الهی, عنایت الهی, علم الهی, عدل الهی, نظام احسن
    Seyed Mohammad Moosavi Bojnourdi
    The present article is an attempt to study the philosophical-theological problem of good and evil. In the first part of the article the necessity of investigation about good and evil has been discussed and then some solutions forwarded by Muslim philosophers have been elaborated upon. The author delves into the viewpoints of some Muslim philosophers such as Avicenna, Bahmanyar, Ghazzali, Mulla Sadra, Haj Mulla Hadi Sabzavari, Zonuzi, and others.In the second part of the article attempts have been made to discuss the ideas of contemporary thinkers such as J. L. Makki and finally an answer has been put forth to contemporary philosopher of religion Alvin Plantiga.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال