جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "محیط زیست و طبیعت" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
فصلنامه راهبرد، پیاپی 107 (تابستان 1402)، صص 241 -272درک صحیحی از شیوه جاری حکمرانی در ارتباط با موضوع محیط زیست و مدیریت پایدار سرزمین می تواند بستر مناسبی را برای بهبود حکمرانی درراه توسعه بلندمدت کشورها بخصوص کشورهای درحال توسعه که طبیعت و محیط زیست انسانی آن ها به دلیل توسعه ناپایدار در معرض خطر می باشد، ارائه دهد. در این مقاله تلاش شده است تا مفاهیم پایه مرتبط با حکمرانی بر اساس مثلث حکمرانی و ارتباط سه رکن اصلی حکومت، بازار و جامعه مدنی و همچنین روند تکاملی آن در سطح ملی و بین المللی به ویژه در ارتباط با رویکردهایی نظیر حکمرانی خوب تبیین شود. ازآنجایی که هر سیستم حکمرانی برای هدایت و راهبری جامعه، از ابزارهای مشخصی برای پیاده کردن سیاست های خود به منظور تغییرهای فردی یا اجتماعی استفاده می کند، چهاردسته اصلی ابزارهای حکمرانی با عنوان ابزارهای قانونی (تنظیمی)، اقتصادی (تشویقی/حمایتی)، ارتباطی (آگاهی رسانی) و زیرساختی مبنای بررسی جایگاه محیط زیست در سازوکارهای حکمرانی ایران قرار گرفتند تا ارتباط حکمرانی و محیط زیست به صورت نظام مند تحلیل شود. از بین چهار ابزار مطرح شده، موضوع محیط زیست تنها در بخش ابزار قانونی در حد مناسبی موردتوجه قرارگرفته است؛ اما این قوانین و سیاست ها به شکل مطلوبی حمایت سایر ابزارهای حکمرانی را به همراه نداشته و فرصت اجرایی شدن را پیدا نکرده اند و چه بسا سایر ابزارهای حکمرانی به ویژه ابزارهای اقتصادی و زیرساختی در جهت تخریب محیط زیست به کار گرفته شده اند. به همین دلیل به نظر می رسد جایگاه محیط زیست در ابزارهای حکمرانی ایران نیاز به بازنگری جدی داشته باشد و با توجه به تشدید روزافزون بحران های تهدیدکننده جوامع بشری نظیر تغییر اقلیم و بلایای طبیعی در سطح های ملی و بین المللی، توسعه چهارچوب جدیدی از حکمرانی که ملاحظات محیط زیستی در همه ارکان آن به رسمیت شناخته شود، امری اجتناب ناپذیر باشد.کلید واژگان: ابزارهای حکمرانی, توسعه پایدار, محیط زیست و طبیعت, حکمرانی طبیعت محور, در هم تنیدگی سیستم های طبیعی و اجتماعی, گفتمانRahbord Journal, Volume:32 Issue: 107, 2023, PP 241 -272A comprehensive understanding of the governance mechanisms in relation to the environment and sustainable management of natural resources at the state level can provide a practical platform for improving governance in the long-term development of countries, especially developing countries where natural resources and the human environment are at risk due to unsustainable development. In this article, after defining the basic concepts related to governance based on the governance triangle and the relation among state, market, and civil society and its evolutionary process at the national and international level, the historical trend of governance in Iran is reviewed in relation to the environment and sustainable development. Since every governance system uses certain instruments to implement its policies for the purpose of individual or social changes, the 4 main categories of governance instruments considered as legal (regulatory), economic (incentive), communication (awareness), and infrastructural are the basis for examining the position of the environment in Iran's governance mechanisms to systematically analyze the relationship between governance and environmental protection.Through reviewing the governance instruments in Iran based on a literature review of related articles and national reports, the issue of the environment has been adequately considered only in the legal section, but these laws and policies have not been adequately supported by other governance instruments for being reasonably implemented. Even though other instruments, specifically economic and infrastructure instruments, are being used in favor of environmental destruction, given the escalating crises, including climate change and natural disasters, posing significant threats to societies both nationally and globally, it becomes imperative to reevaluate the role of the environment within Iran's governance tools. In light of these challenges, there is a compelling need to develop a new governance framework that inherently acknowledges environmental considerations across all its facets.Keywords: Governance Instruments, Sustainable Development, Environment, Nature Oriented Governance, Iran
-
در این مقاله در چارچوب یک رویکرد تحلیلی- استنتاجی، الگویی مفهومی برای تربیت زیست محیطی بر اساس آموزه های قرآن کریم ارایه خواهد شد. بدین منظور در گام نخست، ازمنظر قرآن کریم و با استناد به مجموعه ای از تفاسیر معتبر، انسان موجودی دارای اختیار، عقل، فطرت، واجد هویت جمعی و توامان برخوردار از ابعاد جسمانی و روحانی توصیف شده است و طبیعت نیز با اوصافی همچون آیت هستی، مسخر انسان، قدسیت، حیات بخش بشر و مجموعه ای قانونمند و منظم معرفی می شود. همین توصیفات متعاقبا مبنای تدوین یک الگوی تربیتی با محوریت محیط زیست قرار خواهد گرفت. مولفه های این الگوی تربیتی به ترتیب مشتمل بر مبانی، اهداف، اصول و روشها هستند. بدین ترتیب که در ابتدا برگرفته از توصیفات فوق الذکر، پنج گزاره به عنوان مجموعه مبانی تربیتی استنتاج می شود. آنگاه برای هر یک از این مبانی پنج گانه به تفکیک، یک هدف، یک اصل و یک یا چند روش تربیتی ارایه می شود. درواقع الگوی تربیتی معرفی شده در این مقاله بر پایه تناظر و توالی منطقی این مبانی، اهداف، اصول و روش ها در طول یکدیگر بنا نهاده شده است. الگوی تربیتی پیشنهادشده در اینجا معطوف به تمامی مبادی تربیتی یعنی شناختی، گرایشی و ارادی است. این الگو منطقا میتواند شرایطی را به وجود آورد که رابطه انسان با طبیعت تنظیم شود و نهایتا منجر به آبادانی و صیانت از آن شود. ازاین رو می توان انتظار داشت که یافته های پژوهش حاضر، در نظامات رسمی تعلیم وتربیت کشور و ایضا در حوزه فرهنگ عمومی مورداستفاده تصمیم سازان واقع شود.
کلید واژگان: رویکرد قرآنی, محیط زیست, طبیعت, الگوی تربیتیIn this article, in the framework of an analytical-inferential approach, a conceptual model for environmental pedagogy, relying on the teachings of the Holy Quran is presented. For this purpose, in the first step, from the perspective of the Holy Quran and with reference to authentic interpretations, man as described as a creature with authority, intellect, mettle, possessing collective identity, and intertwined with the physical and spiritual dimensions, and nature with attributes such as the verse of existence, blessing Divine, human resuscitative and purposeful, balanced and symmetric system are introduced. These descriptions subsequently form the basis of an educational model on the environment axis. The components of this educational model include the basic, goals, principles and methods, respectively. Thus, initially, from the same descriptions as mentioned above, five propositions are inferred as a set of educational basics. Then, for each of these five basics, in severance of a purpose, a principle, and one or more methods are presented. In fact, the educational model introduced in this article is based on the correspondence and logical sequence of these basics, goals, principles, and methods along each other. It is expected that, the findings of the present study can be used by decision makers in the formal education systems of the country and also in the field of public culture.
Keywords: Quranic Approach, environment, Nature, Pedagogy Model -
نقد بوم گرا، مطالعه رابطه میان ادبیات و محیط زیست و چگونگی بازتاب ارتباط انسان با محیط فیزیکی پیرامونش در ادبیات است. این حوزه مطالعاتی با محور قرار دادن محیط زیست، ارزش و جایگاه طبیعت و زیست بوم و دقت در تاثیر آن بر متون ادبی، موردتوجه علوم انسانی است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی (تحلیل محتوا)، به بررسی اشعار عباس باقری پرداخته؛ برای پاسخ به این سوال که طبیعت و زیست بوم تا چه اندازه در شعر شاعر بازتاب یافته و دغدغه های مهم محیط زیستی او کدام است، درون مایه اشعار وی از منظر بوم نقد واکاوی شده است. در این مقاله ، نقش آفرینی طبیعت و زیست بوم در آفرینش اشعار بوم محور شاعر و بهره گیری او از این عناصر برای مقاصدش، مطمح نظراست. همین ویژگی ها، مقاله حاضر را از آنچه درگذشته در این موضوع ارایه شده است؛ متمایز می سازد. لزوم توجه به طبیعت و بازتاب بحران های زیست محیطی، بخشی از نتایج اشعار بوم محور باقری را تشکیل می دهد.کلید واژگان: نقد ادبی, بوم نقد, محیط زیست, طبیعت, شعر معاصر, عباس باقری
-
بسیاری از صاحبنظران امروز، جغرافیای انسانی را دانش مطالعه جامعه و فضا می دانند. این در حالی است که مدت ها جغرافیای انسانی به مثابه اکولوژی انسانی تلقی می شد و این به معنای روابط انسان با طبیعت یا به عبارت واضح تر انسان و محیط بود. بطور موازی از سالهای 1970 جغرافیای طبیعی با روی آوری به اکولوژی، محیط زیست را جایگزین محیط نمود.
با توجه به سؤالاتی که در این زمینه مطرح می-باشد. جادارد که جهت گیری های دو گانه ای که موجب تحول در اهداف جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی گردید؛ و به مدل هائی که الهام بخش جغرافیادانان در دو حوزه انسانی و طبیعی شده است بپردازیم. همچنین ضرورت دارد تا بر مفاهیمی چون محیط و یا محیط زیست که توسط جامعه جغرافیائی بطور وسیعی بکار رفته ولی در با ابهاماتی مواجه است تامل نمائیم. علاوه بر این، نگاه ژرف تری بر مفهوم رابطه انسان و محیط که بسته به رویکردهایی مختلف، جهت های مختلفی بخود می گیرد را ضروری می نماید.
کلید واژگان: جغرافیا, محیط, محیط زیست, طبیعت, رابطه انسان و محیط
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.