به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مطالعات فرودستان » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • نرگس سوری، موسی عنبری*، حمیدرضا جلایی پور

    نوشتار حاضر با تکیه بر منطق نظری مطالعات فرودستان به نقد درونی آن پرداختهو پرسش اصلی آن این است که آیا می توان علی رغم داعیه این مطالعات سویه نخبه گرایانه ای در آن ردیابی کرد؟ بدین منظور با استفاده از روش تحلیل ثانویه و با تکیه بر آراء سه چهره شاخص این جریان یعنی راناجیت گوها، دپیش چاکرابارتی و گایاتری چاکراورتی اسپیواک صورت بندی از دعاوی نظری مطالعات فرودستان ارائه شده است. این مطالعات،تاریخ نگاری نخبه گرایانه را به دلیل نادیده انگای نقش فرودستان در ساختن تاریخ نقد می کنند و در برابر هدف خود را جستجوی نقش فرودستان در تحولات تاریخی و اجتماعی تعریف می کنند تا بدین گونه فرودست را به مثابه سوژه مستقل به رسمیت بشناسند. این مطالعات از موضعی همدلانه به کاوش "نقش مثبت" فرودستان در ساختن سرنوشت خود می پردازند و سعی دارند سیاست فرودستان را که در تاریخ نگاری نخبه گرایانه نامرئی است، مرئی کنند. نقد نوشتار حاضر به پروژه مطالعات فرودستان این است که با در نظر گرفتن فرودست به عنوان "ابژه پاکدست" و با غفلت از مسئله سلطه فرودستان و سیالیت موقعیت فرودستی "نقش منفی" آنها در تولید و بازتولید روابط سلطه را نادیده انگاشته است. در حاشیه قرار گرفتن نقش منفی فرودستان در این مطالعاتباعث شده تا علی رغم داشتن داعیه ضدنخبه گرایی، وجوهی از نخبه گرایی در تحلیل مناسبات سلطه در آن وجود داشته باشد.

    کلید واژگان: ابژه پاکدست, اپیستمه امپریالیسم, سلطه فرودستان, تاریخ نگاری ضدنخبه گرا, مطالعات فرودستان
    Narges Souri, Mousa Anbari *, Hamidreza Jalaipour

    Based on the theoretical logic of subalternstudies, this article has dealt with its internal criticism.Its main question is whether it is possible to trace an elitist strain in it despite the claim of these studies?For this purpose, by using the secondary analysis method and relying on the opinions of three leading figures of this approach, namely RanajitGuha, DipeshChakrabartyand GayatriChakravortySpivak, a formulation of the theoretical claims of subalternstudies has been presented.These studies criticize the elitist historiography for ignoring the role of the subaltern in making history and defines its goal as searching for the role of the subaltern in historical and social developments in order to recognize the subaltern as an independent subject. These studies explore the "positive role" of the subalterns in building their destiny from a compassionate position and try to make visible the politics of the subalterns, which are invisible in elitist historiography.The critique of the present article to the subaltern studies project is that by considering the subaltern as a" clean-handed object" and neglecting the issue of subaltern domination and the fluidity of the subaltern position, it has ignored their "negative role" in the production and reproduction of the relations of domination.The marginalization of the negative role of subalterns in these studies has caused that despite the claim of being anti-elitist, there are elements of elitism in the analysis of domination relations.

    Keywords: Clean-Handed Object, Episteme Of Imperialism, Dominion Of Subaltern, Anti-Elite Historiography, Studies Of Subaltern
  • الهه کولایی*، جواد میرگلوی بیات
    پس از امواج استقلال طلبی پساجنگ جهانی دوم، نظم بین الملل موجب ایجاد شکاف روزافزون میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته شده است. نخبگان سیاسی و فکری خاورمیانه نیز مانند دیگر مناطق کم توسعه جهان، به عنوان «سوژه هایی» که در پی ایجاد تغییر در موقعیت این کشورها در نظم جهانی و بهبود وضع آنها بودند، وارد کارزار شدند. این «سوژه ها» بیش از آنکه عاملیت مستقل داشته باشند، خود محصول گفتمان های اروپامدار به ویژه گفتمان نوسازی و توسعه و مارکسیسم بودند که نظم جهانی را تشکیل می دادند. هدف اصلی این مقاله پاسخ دادن به دو پرسش پژوهشی زیر است: 1. چگونه گفتمان های برآمده از نظم بین الملل اروپامدار قوام یافته اند؟ 2. چرا نخبگان ضداستعمار این منطقه با وجود مخالفت با چنین رویکردی، در نهایت زیر سیطره نگاه اروپامدار قرار گرفتند و به سوژه-موقعیت بدل شدند؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که دیدگاه اروپامداری و شرق شناسی در میان نخبگان و روشنفکران خاورمیانه با وجود رویکرد ضداستعماری آنان به بازتولید رویه های اروپامدار در کشورهای منطقه منجر شده است. با استفاده از چارچوب نظری پسااستعمارگرایی به ویژه اندیشه های ادوارد سعید و گایاتری اسپیواک به تحلیل گفتمان نخبگان شرق اسلامی که از 1960 تا 1970 به دنبال جبران پس افتادگی بودند، می پردازیم. یافته های پژوهش نشان داد که حتی نخبگان ضداستعماری در این دو دهه، با همه تلاش های پیگیر خود حاملان نظمی شدند که در قالب گفتمان مسلط خود را آشکار می ساخت.
    کلید واژگان: ادوارد سعید, اروپامداری, خاورمیانه, شرق شناسی, مطالعات فرودستان
    Elahe Kolaee *, Javad Bayat Mirgaloye
    During the last two centuries, particularly in the post-World War II period, many former colonies in the Middle East have gained independence. However, there is a growing gap between countries—dichotomized into different groups in the international system such as Developed or Undeveloped, North or South, First World or Third World, Center or Periphery, West or East, and so on. The Middle East or ‘the Islamic East’ is one of the regions which have been suffering from either drastic backwardness or dependent development. In postcolonial discourse, the epistemological agency of the non-European world is revived and the one-sided narration of westerners about the whole world is not the only source of knowledge. Intellectual and political elites of the newly independent societies as ‘nationalist and anticolonialist subjects’ entered into battle in order to change the subordinate position of these countries in the international order and find ways to overcome the problem of underdevelopment and dependence on the western countries, but these so-called ‘Middle Easterners subjects’ as referred to in this paper were unable to be independent subjects and actually became subjected to the influence of the external forces. Most Middle Eastern intellectual and political elites had to change their attitudes and activities due to eurocentrism, especially in the area of foreign policy and international relations. As the subjects of the Eurocentric international order, they unconsciously cooperated with the forces which intended to maintain the existing international order, despite the fact that they were initially trying to change this superior-subordinate arrangement in protest against its unequal nature.  The so-called subjectivity of  these elites has led  to an even expanding backwardness in many parts of the region.The authors’ main objective is to answer the following research questions:  1. How have the postcolonial discourses, which have originated from the Eurocentric international order been reinforced? 2. Why were the anti-colonial elites of the Middle East ultimately influenced by the Eurocentric view in spite of their initial opposition to eurocentrism? In the research hypothesis, it is argued that the worldview of eurocentrism of the Middle Eastern elites and intellectuals have acted as positive reinforces of the Eurocentrism perspective and orientation in the Middle Eastern countries. To answer these questions, they use the framework of the theories of post-colonialism, and draw conclusions from Spivak's discussions of the subalterns and domination, Edward Said's writings on the subject of Orientalism, and the discourse of the elites of the so-called Islamic East who had struggled to confront the challenge of backwardness of their countries during the 1960-1970 period. The findings of the research showed that even some of the staunchest anti-colonial political elites and intellectuals—in spite of their rebellion against imperial powers and critical views of the Eurocentric attitudes of the westerners—ended up as the subjects of the European-dominated international order. Such results are valuable for understanding the persistent backwardness of countries in the Middle East which are confronted with this challenge in different ways and varying degrees of severity.
    Keywords: Edward Said, Eurocentrism, Middle East, orientalism, Subalterns Studies
  • رضا نجف زاده*
    مقاله حاضر به نقد و بررسی کتاب آیا فرودست می تواند سخن بگوید اختصاص دارد. پرسش محوری این است که اسپیواک چگونه نظریه ایدیولوژی و واسازی را در مطالعات فرودستان به کار می گیرد؟ دو پرسش فرعی مقاله نیز چنین است: چه نقدهایی بر رویکرد اسپیواک می توان وارد ساخت؟ ترجمه فارسی اثر تا چه میزان با متن اصلی انطباق دارد؟ در پاسخ، معتقدیم که اسپیواک در چارچوب مطالعات تاریخ از پایین یا تاریخ مردم عادی، به واسازی تاریخ نگاری می پردازد. موضوع محوری وی نقد نظام نشانگانی فرودست ساز است. وی مفاهیمی چون نظریه ایدیولوژی و آپاراتوس را در کنار مفاهیمی چون هویت تفاوت بنیاد به کار می برد و روانکاوی گراماتولوژیک و اقتصاد سیاسی را با هم پیوند می دهد. این نقطه قوت کار وی است. اما نقدهای جدی ای نیز به پروژه وی وارد است. برای نمونه، اسپیواک با اعلام ناتوانی فرودست در سخن گفتن و نیاز وی به نمایندگی شدن، راه تغییر و رهایی را مسدود می سازد. وی با پیروی از ندای دریدا برای به سخن در آوردن فرودست از طریق نیروی مبهم درون خودمان، راه نوعی شهود خلسه آور را می گشاید که به کار آزادگذاری نیروی خیال و ذوق زیبایی شناختی می آید. اسپیواک می خواست از طریق پیوند دادن اقتصاد سیاسی بین الملل با هرمنوتیک متون مقدس، متون حقوقی و آموزشی و نقد ادبی، مطالعات فرودستان را به یک نظریه عمومی بدل کند، اما بیشتر در همان قلمرو نقد ادبی حرکت کرده است. همچنین ضمن تطبیق ترجمه فارسی با متن اصلی، پیشنهادهایی برای بهبود ترجمه ارایه کرده ایم. روش تحلیل به کار بسته شده در این مقاله تفسیر انتقادی با رویکرد تطبیقی است.
    کلید واژگان: مطالعات فرودستان, نژاد, دانش و قدرت, نظریه ایدئولوژی, فمینسیم پسااستعماری
    Reza Najafzadeh *
    This manuscript is devoted to the critique of Spivak’s “Can the Subaltern Speak?” Spivak as part of the study of history from below deconstructs historiography. Her central theme is the critique of the subaltern-maker sign system. She uses Althusserian concepts such as the theory of ideology and apparatus alongside concepts such as the differential identity, trying to link the grammatological psychoanalysis to the political economy. This is the strength of her work, but there are also serious criticisms of her project. For example, Spivak blocks the path of claimed change and emancipation by declaring the subaltern's inability to speak and her need to be represented. Following Derrida's call to speak of the subaltern through the vague force within us, he opens the way for a kind of ecstatic intuition that works to release the power of imagination and aesthetic taste. Spivak wanted to make the subaltern studies a general theory by linking the international political economy with the hermeneutics of sacred, legal, and educational texts, and literary criticism, but she rarely moved beyond the realm of literary criticism. The validity of her critiques of Foucault and Deleuze can be questioned by referring to their original works.
    Keywords: subaltern studies, race, power, knowledge, the theory of ideology, post-colonial feminism
  • جمال محمدی، جهان گیر محمدی
    تاریخ به مثابه تخاصم روایی معرفت شناسی اصلی در مطالعات فرودستان است. این پروژه تاریخ نگارانه، ملهم از میراث سیاسی اندیشه و سیاست پسااستعمارگری، از سویی به دنبال نقد روایت های تاریخی مسلط استعمار، امپریالیسم و ملی گرایی است و از سوی دیگر، با به چالش کشیدن گفتمان های تاریخ نگارانه مذکور، تعهد سیاسی خود را در بازنویسی تاریخ فرودستان در لابه لای سطور و سکوت آرشیوها تعریف می کند. هدف مقاله حاضر، مروری بر وجوه نظری این مطالعات و نشان دادن شیوه ها، رویه ها، استراتژی ها و به طور کلی سیاست نوشتار این جریان انتقادی تاریخ نگارانه در پیوند با فضای مفهومی فرودستان است. در این راستا، پس از اشاراتی به گرامشی، به ایده ها و استدلالات گروه مطالعات فرودستان پرداخته می شود. این جریان تاریخ نگارانه، با الهام از گرامشی و تجربه روابط ستم در جنوب آسیا مفهومی از فرودست را ساخت داد که فراسوی تعریف طبقاتی گرامشی، دیگر موقعیت های مورد ستم را نیز دربر می گرفت. آن ها مدعی سهم تاریخی مشارکت مردم عادی و سیاست های آن ها در راستای ساخت ملت پسااستعماری گردیدند. همچنین، اسپیواک با نقد بر صورت بندی و تلاش های گروه تاریخ نگارانه مذکور و خوانشی پسامارکسیستی از مفهوم فرودست، مدعی ناتوانی سخن گفتن فرودستان گردید، هرچند که بعدها به بیان موقعیت مند آن ها در روایت های ادبیات روی آورد. خلاصه اینکه، روایت تاریخ در مطالعات فرودستان مبتنی بر سیاست نوشتار ویژه ای است که مشخصه های آن عبارت است از: آگاهی واساختی، تاریخ-از-پایین، ضدنخبه گرایی، ضداستعماری، تاریخ اپیزودیک و بیان موقعیت مند. برآیند این سیاست نوشتار در مطالعات پسااستعماری پاد-مدرنیته آلترناتیو خوانده می شود.
    کلید واژگان: روایت تاریخی, مطالعات فرودستان, پسااستعمارگری, فرودست, سیاست نوشتار
  • بی بی راحیل سن سبلی، سید حسن فاتحی *
    واسینی الاعرج، رمان نویس معاصر الجزائری در رمان «مملکه الفراشه»، قالب ادبی رمان را وسیله ای برای بازنمایی مشکلات فرودستان و از جمله زنان نموده است. پژوهش حاضر، بر آن است شخصیت زنان را در این رمان از دیدگاه «گایاتری اسپیواک» بررسی نماید. وی همزمان رویکردی فمنیستی-پسااستعماری دارد و یکی از شخصیت های برجسته ی «مطالعات فرودستان» است که در آن افراد بی خانمان، کشاورزان فقیر، کارگران روزمزد و زنان به عنوان مصادیق واژه ی «فرودست» معرفی شده اند، اما تمرکز اسپیواک بر فرودست مونث و یا زنان است. هدف مطالعات فرودستان و از جمله اسپیواک، بازنمایی صدا، عاملیت و ذهنینت فرودستان است. این پژوهش مبتنی بر شیوه ی توصیفی- تحلیلی است و نتایج حاکی از آن است که واسینی الاعرج در این رمان با اعطای مرکزیت به زنان از طریق روایت رمان از نگاه و زاویه ی دید یک زن؛ صدای آنان را منعکس نموده و با اعطای ویژگی هایی چون فعالیت اجتماعی، روابط متکی به منطق، حق انتخاب همسر، توانایی دیدن و نوشتن به زنان، عاملیت آنان را نشان داده و ذهنیت رایج پیرامون زنانرا واسازی کرده و فرودست جنسیتی واقع شدن زنان را در اموری چون ازدواج اجباری به دلیل ترس از بالارفتن سن، چند همسری مردان و اعطای حق طلاق به مردان، پسردوستی و... به تصویر کشیده است.
    کلید واژگان: مطالعات فرودستان, گایاتری اسپیواک, زنان فرودست, واسینی الاعرج, مملکه الفراشه
    Bibirahil Sensebli, Seyyed Hasan Fatehi *
    Wasini Al-Araj, an Algerian contemporary novelist, has used the literary form of novellas a device to represent the problems of subalterns including women. The aim of this study is to check the character of women inhisnovel "Country of butterfly" from the perspective of Gayatri Spivak. Spivak has a postcolonial feministic approach, and she is one of the leading characters in "Subaltern Studies" that introduce homeless people, poor farmers, daily paid laborers, and women as examples of subalterns. However, Spivak focuses on subordinate females. The purpose of "subaltern studies", including Spivak, is to reflect the voice, activity, and mentality of subalterns. This study is based on a descriptive-analytical method. The results indicate that wasini Al-Araj has adopted a reconstructive approach in his novel by giving centrality to women through the narratives of the novel from the perspective of a woman. Also, by granting women agency, social activity, relationships based on logic, choice of spouse, and the ability to see and write, Al-Araj seeks to reconstruct the common subjectivity about women. He has portrayed the gender subordination of women in matters such as forced marriage because of aging, polygamy, men’s right to divorce, loving boys, and so on.
    Keywords: Subaltern Studies, Gayatri Spivak, Subaltern women, Wasini Al-Araj, Country of butterflies
  • سید صدرالدین موسوی، مسعود درودی
    مطالعات پسا استعماری از حوزه های مطالعاتی جدید درباره مسائل کشورهای غیرغربی و فرهنگ آنهاست و در چارچوب مطالعات فرهنگی جای می گیرد. این نگرش انتقادی در تعریفی اجمالی به مجموعه ای از رهیافت های نظری اشاره دارد که با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. این مطالعات بر استعمار به مثابه امری غیرفیزیکی و فرهنگی که کماکان ادامه دارد، تاکید می ورزد. حوزه و دامنه مطالعات پسااستعماری، به دلیل طرح مباحث جدید دارای وسعت گسترده ای است. این آشفتگی به ویژه به دلیل دامنه وسیع موضوعات مورد علاقه مطالعات پسااستعماری است که از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی، پژوهش درباره حکومت های استعماری، مسئله هویت و مطالعات فرهنگی و...؛ را دربرمی گیرد. این امر باعث ابهامات و مناقشاتی در برخوردهای نخستتین مخاطبان و پژوهشگران با این حوزه از مطالعات می گردد وباعث شده است برخی از نویسندگان این مطالعات را به طور یکپارچه و دارای وحدت مفهومی استنباط کنند. به نظر می رسد تدقیق در رویکردهای و شاخه های این مطالعات ضروری می نماید. براین اساس در این مقاله سعی برآنست تا از رهگذر بررسی دقیق موضوعات و مسائل و رویکردهای مطالعات پسااستعماری، به شناخت هر چه صحیح و دقیق تر از این حوزه مطالعاتی رسیده و با نگرشی انتقادی، به ابعاد مغفول در این مطالعات بپردازد.
    کلید واژگان: مطالعات پسااستعماری, غرب و شرق, دیگری, گفتمان استعماری, شرقشناسی, مطالعات فرودستان, نگرش انتقادی
    Postcolonial studies is a new discipline dealing with non-Western countries and their cultures، which fall within the scope of cultural studies. This critical approach refers to a set of theoretical attitudes which analyze the colonial discourse with emphasis on colonial consequences. These studies lay emphasis on colonialism as an intangible and cultural issue which still exists. The field and subject matter of postcolonial studies، due to emergence of new issues، has a very wide scope. This is because of the wide scope of the subjects falling within scope of postcolonial studies، which include، theory، literary critique، economic and political studies as well as research about colonial governments، identity and cultural studies. This leads to some ambiguities and controversies in the primary encounters of the researchers with this field of studies، causing some writers to consider conceptual unity and integrity for this field. It seems that a more precise study of the branches and approaches of this field is necessary. Hence، attempts have been made in the present paper to restudy the subject matter and approaches of postcolonial studies and analyze the ignored aspects of this discipline through a critical approach.
    Keywords: Postcolonial studies, west, east, other, colonial discourse, Orientalism, study of downtrodden, critical approach
  • سارا شریعتی
    این مقاله امکان «یک جامعه شناسی برای یک جهان» را از طریق یک مسئله شناسی دوگانه به چالش می کشد. پرسش از جهان شمولیت جامعه شناسی با دو موضع روبه رو است. اولین موضع از یک جامعه شناسی برای یک جهان دفاع می کند در حالی که دومین موضع، دیدگاه پیشین را با طرح یک مساله شناسی دوگانه سیاسی و معرفت شناختی مورد انتقاد قرار می دهد. این مطلب با نگاهی به تاریخچه بحث، از ضرورت چندزبانی کردن جامعه شناسی دفاع می کند چرا که معتقد است، دفاع از جهانی بودن تک زبانی و تک فرهنگی در جامعه شناسی نه تنها به متحدالشکل کردن و ایستایی این رشته خواهد انجامید بلکه جامعه شناسی را در دیگر زمینه های تاریخی و فرهنگی نیز ناکارآمد و عقیم خواهد کرد.
    کلید واژگان: جامعه شناسی جهانی, جامعه شناسی های ملی, مطالعات منطقه ای, مطالعات فرودستان, دوزخیان علوم اجتماعی, جامعه شناسی تک زبانه و تک فرهنگی, جهان شمولیت, یونیورسالیسم, پلورالیسم
    Sara Shariati
    This paper challenges the possibility of a `single sociology for a world' through the study of a dual problem. The question about the universality of sociology has two different answers. First position defends a single sociology for a world, and second position derives from the critique of the first by proposing a dual problem, namely, political and epistemological one. This article, upon a glance through the history of the subject, defends the necessity of a multi-lingual sociology, because a mono-lingual and mono- cultural sociology not only induces uniformity and stagnation of the discipline but causes ineffective and nonproductive sociology in other historical and cultural contexts.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال