به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « وحی بیانی » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • مهدی حیاتی، محمدحسن رستمی*، عباس اسماعیلی زاده

    روایت علوی «هذا کتاب ربکم کما انزل علی نبیکم» درکتاب الاعتقادات شیخ صدوق بدون ذکر سند نقل شده است. اما روایات هم خانواده و مشابه آن در کتاب اصول کافی و بصائرالدرجات صفار با سند متصل روایت شده است. هر چند این حدیث در رابطه با مصحف امیرمومنان؟ع؟ در منابع شیعی به شکل پربسامدی منعکس شده و مورد استناد قرار گرفته است؛ اما تاکنون مستقلا به بررسی محتوایی و دلالی آن پرداخته نشده است. پرسش اصلی این که از محتوای این روایت چه اطلاعاتی پیرامون مصحف حضرت به دست می آید؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته و هدف از آن بررسی سندی و متنی روایت مذکور است. نتایج به دست آمده از آن روشن می سازد که محتوای مصحف حضرت از جنس وحیانی بوده و شامل تنزیل و تاویل می باشد، یعنی علاوه بر وحی قرآنی، وحی بیانی نیز در حاشیه مصحف حضرت ثبت شده است. امیرمومنان؟ع؟ به آن مجموعه واژه «کتاب» اطلاق کرده است. پس واژه کتاب اعم از واژه قرآن بوده و رابطه بین کتاب و قرآن، عموم و خصوص مطلق است. از خلال بررسی این حدیث معنای واژه «کتاب» در حدیث ثقلین نیز روشن می گردد. که این مطلب دستاورد جدیدی در رابطه با مصحف حضرت می باشد.

    کلید واژگان: کتاب, وحی قرآنی, وحی بیانی, مصحف امام علی؟ع؟}

    The Alevi tradition "This is the book of your Lord, come down to me" is quoted in Sheikh Sadouq's Book of Beliefs without mentioning the document. However, similar and related traditions are narrated in the book Usul Kafi and Basaer al-Darjej of Safar with a attached document. Although this hadith has been frequently reflected and cited in Shia sources in relation to the Mushaf of Amir Mominan (a.s.); But so far, its content and brokerage have not been investigated independently. The main question is, what information about Hazrat's Mushaf can be obtained from the content of this narration? This research was done in a descriptive-analytical way and using library sources, and its purpose is to examine the document and text of the aforementioned narrative. The results obtained from it make it clear that the content of the Prophet's Mushaf is of a revelation nature and includes interpretation and interpretation, that is, in addition to the Qur'anic revelation, a verbal revelation is also recorded in the margins of the Prophet's Mushaf. Amir Mominan (a.s.) has given the word "book" to that collection. Therefore, the word "book" is the same as the word "Qur'an" and the relationship between the book and the Qur'an is absolute. By examining this hadith, the meaning of the word "book" in the hadith of Saqlain is also clarified. This article is a new achievement in relation to Hazrat's Mushaf.

    Keywords: Book, Qur'anic Revelation, Verbal Revelation, Mushaf Of Imam Ali (A.S.)}
  • فهیمه غلامی نژاد*، حسین ستار
    دو دهه پایانی قرن بیستم، مقارن با شروع مطالعات روشمند در فهم حدیث با روش تحلیل اسناد متن در غرب است. با بهره گیری از روش تحلیل اسناد متن در بررسی روایت «إنی‏ اوتیت‏ الکتاب‏ ومثله معه»، جنبه کاربردی و محتوایی این روایت را تا حدودی می توان روشن کرد. این پژوهش، ضمن تبیین علمی روش تحلیل اسناد متن در بررسی احادیث، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که مطابق آموزه های نبوی چه مضامینی محوریت حدیث «إنی‏ اوتیت‏ الکتاب‏ ومثله معه» را تشکیل داده اند؛ ازاین رو در قالب روش توصیفی تحلیلی، پس از تقریر نظریه هایی در تفسیر این حدیث، سیر تطور آن و کشف معنای اصلی متن این روایت در بافت تاریخی اش بررسی خواهد شد. بررسی متنی اسنادی این روایت گویای آن است که مضمون وحی بیانی به مثابه پربسامدترین مضمون در تفسیر این حدیث،تنها یک اقتضای عصری نبوده است، بلکه نشان دهنده یک ضرورت و رهنمود پیامبر (ص) درباره لزوم توجه به وحی بیانی است. همچنین بعد از بررسی سندی و متنی پنج نمونه مشهود و بارز این حدیث در جوامع روایی ولو به رغم شهرتش، چنین به نظر می رسد که این حدیث نمی تواند دلیلی جامع و صحیح برای وحیانی دانستن سنت به حساب آید.
    کلید واژگان: حدیث, تاریخ گذاری حدیث, روایت إنی‏ اوتیت‏ الکتاب‏ ومثله معه, روش تحلیل اسناد متن, وحی بیانی}
    Fahimeh Gholaminejad *, Hussein Sattar
    The last two decades of the twentieth century are accompanied by the beginning of methodical studies in the understanding of hadith with the method of the isnad – cum- matn analysis in the West. Thus, explaining the method of isnad – cum- matn analysis scientifically, the present study seeks to see which themes constitute the centrality of the hadith "I have been given the Book and many other truths similar to it" according to the teachings of the Prophet. Therefore, after presenting the theories in the interpretation of this hadith, the procedure of changes in this narration and discovering its main meaning is investigated by a descriptive and analytical method. The isnad – cum- matn investigation of this narration shows that the content of the expressive revelation, as the most frequent theme in the interpretation of this hadith, is not a periodical requirement, but rather indicates the guidance of the Prophet (PBUH) about the necessity of paying attention to expressive revelation. Moreover, after isnad – cum- matn examination of five evident examples of this hadith in narrative societies, despite its fame, this hadith cannot be considered as a comprehensive and correct reason for considering the tradition (Sunnah) as revelation.
    Keywords: Hadith, dating of hadith, the hadith I have been given the Book, many other truths similar to it, method of isnad – cum- matn analysis, expressive revelation}
  • علی نصیری*، محمد حسین نصیری، حمید کریمی، محمد رضا ملکی دیزینی

    وجود آیات متشابه که از واقعیت‎های مورد اذعان خود قرآن است، به‎خاطر طبیعت متشابه‎بودن مدالیل آن‎ها، زمینه را برای تاویل نادرست و کژتابی‎های فکری و رفتاری فراهم می آورد که از منظر قرآن با ارجاع آن‎ها به آیات محکم و نیز مراجعه به اهل بیت (علیهم السلام)، می‎توان تاویل صحیح از آن‎ها را به‎دست داد. از سوی دیگر، بخشی از روایت‎های تفسیری موجود از امام رضا (علیه السلام) به تاویل آیات متشابه اختصاص یافته است که با واکاوی آن‎ها می توان هشت روش را برای به‎دست‎دادن تاویل صحیح برشمرد که عبارتند از: 1. استفاده از برهان عقلی 2. بهره‎جستن از سیاق آیات 3. بهره ‎جستن از دلالت سایر آیات 4. تاکید بر قاعده «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره»5. استناد به وحی بیانی  6. استفاده از روایات نبوی و ولوی 7. استفاده از تاریخ صحیح 8. استفاده از ادبیات قرآنی.  نگارندگان در این مقاله پس از ارائه مفهوم لغوی و اصطلاحی دو واژه «تاویل» و «متشابه»، با ارائه نمونه‎های مختلف از روایات امام رضا (علیه السلام)، این هشت روش را بررسی کرده اند.  از بررسی این روش‎ها به‎دست می‎آید که در مرحله نخست،  امام رضا (علیه السلام) بر حساسیت تفسیر آیات متشابه و لزوم مراجعه به اهل بیت (علیهم السلام) در این زمینه تاکید فرموده و در مرحله دوم امعان توجه به قراین داخلی آیات همچون سیاق و قراین بیرونی همچون براهین عقلی و رهنمون روایات صحیح را در به‎دست دادن تفسیر صحیح از آیات متشابه کارآمد می‎داند.

    کلید واژگان: تاویل, متشابه, امام رضا (علیه السلام), سیاق آیات, وحی بیانی, روایات نبوی}
    Ali Nasiri *, Mohammad Hossein Nasiri, Hamid Karimi, Mohammad Riḍā Maleki Dizini

    The existing of Mutashābih verses which is a fact acknowledged by the Qur’ān itself, because of its substantial allegorical referents, provides a context for incorrect interpretations and intellectual and behavioral ambiguity which from the Qur’ānic aspect by referring them to the Muḥkam verses (decisive verses) as well as referring to Ahl al-Bayt (as), authentic interpretation can be obtained. On the other hand, some interpretative narratives of Imam Riḍā has been devoted to the subject of interpretation of allegorical verses, which by surveying this narration we can extract eight method for obtaining an authentic interpretation, following as: 1. Using rational theorem; 2. Utilizing the procedure of verses; 3. Utilizing from the implications of other verses; 4. Emphasis on the principle of «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره» (The speaker says something, but his real meaning is something else) ; 5. Citation to recitative revelation; 6. Applicating Nabawī and Walawī narrations; 7. Using correct history; 8. The use of Qur’ānic literature. The author of this article after providing literal and idiomatic concept of the two words “Ta’wīl” and “Mutashābih”, presents samples for the eight methods, driven from Imam Riḍā (as) narrations and discusses about them.

    Keywords: Ta’wīl, Mutashābih, Imam Riḍā (as), procedure of verses, recitative revelation, Nabawī narrations, Walawī narrations}
  • محمد شریفی، فاطمه هدایتی
    وحی، واسطه ارتباط خداوند متعال با پیامبراکرم (ص) و حدیث نبوی، مبین این وحی منزل و رابط بین پیامبراکرم (ص) با مردم است. نوشتار پیش رو که با روش توصیفی-تحلیلی و در گستره بررسی آیات و روایات مرتبط با انواع وحی فراهم شده، می کوشد تا نشان دهد طبق آیه «و ما ینطق عن الهوی‏، إن هو إلا وحی یوحی» و سایر آیات مشابه، نزول وحی بر پیامبر (ص)، به چهار شکل وحی قرآنی، وحی بیانی، حدیث قدسی و حدیث نبوی بوده است. نتایج پژوهش، بیانگر این است که مراد از وحی قرآنی، قرآن کریم است که از طریق وحی بر پیامبر (ص) نازل شده است. وحی بیانی، اختصاص به قرآن کریم دارد و به منظور تبیین آیات قرآن به معنای تفصیل جزئیات احکام، تخصیص عمومات و تقیید مطلقات قرآن است.
    کلید واژگان: وحی قرآنی, وحی بیانی, حدیث قدسی, حدیث نبوی}
  • خدیجه محمدی فروشانی*، محمد احسانی فر
    شب قدر در فرهنگ قرآن کریم و روایات از جایگاه عظیمی برخوردار است. اهمیت این شب تا حدی است که نه تنها آیات مختلفی از سور قرآن کریم در مورد خصوصیات این شب نازل شده، بلکه سوره ای مستقل با تمام آیاتش به این شب اختصاص یافته است. خداوند در این شب دانش هایی را بر حجت های الهی و به طور خاص به اهل بیت : عطا می کند.
    قسمی از دانش هایی که در شب قدر نازل می شود مربوط به قرآن کریم است و تنها به اهل بیت : اختصاص دارد. نزول یکباره قرآن بر قلب رسول خدا (ص) و علم جمعی بدان، از جمله دانش هایی است که در چنین شبی بر ایشان نازل شد. افزون بر اینها، هر سال در شب قدر، وحی بیانی، یعنی تبیین و تفصیل کتاب، هم بر رسول خدا (ص) الهام می شد. براساس روایات بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) و با استمرار شب قدر، وحی بیانی بر امام معصوم در هر زمان تا روز قیامت نازل می شود. ماهیت این گونه از وحی، تاویل قرآن کریم به ویژه تاویل آیات متشابه و تفسیر مجملات قرآن و تطبیق قرآن بر حوادث و وقایع جدید است.
    کلید واژگان: شب قدر, اهل بیت, وحی بیانی, تاویل قرآن, تطبیق قرآن}
    Khadijeh Mohammadi Forushani*, Mohammad Ehsani-Far
    The Night of Qadr has a high place in the Qurʾān and Islamic tradition, as we find not only separated Qurʾānic verses on it, but also an intire Qurʾānic chapter. It has been said that God vouchsafes parts of his knowledge to his chosen servants, and specialy to Ahl al-Bayt. A part of the knowledge descended in the Night of Qadr is related to the Qurʾān and is exclusively granted to Ahl al-Bayt. The Qurʾān itself is a part of that knowledge which was descended to the Prophet in that night. In addition, the explanatory revelation (vaḥy bayānī) was descended to the Prophet in this night, annually. According to the Shiʿi tradition, this kind of revelation is descended to the living Imam, since the Prophet’s death until the Doomsday, in every Night of Qadr. This revelation includes the interpretation of the Qurʾān, specially the ambiguous verses, as well as identification of new events with Qurʾānic declarations.
    Keywords: the Night of Qadr, Ahl al-Bayt, explanatory revelation, Qurʾānic interpretation, Qurʾānic identification}
  • علیرضا مختاری
    به منظور اثبات اهمیت و حجیت سنت، بازخوانی و تحلیل بیش از 35 تفسیر نشان می دهد که مفسران با آنکه سبب نزول آیه 7 سوره حشر را درباره فیء بنی نضیر می دانند، اما برآن اند که مفاد ذیل آیه، عام است. آرای مفسران شیعه و سنی، با اندک تفاوت در جزئیات و تعبیرات، درباره چگونگی عمومیت آیه، علت وضع قانون آورده های حضرت رسول، حیطه نفوذ این قانون و ضمانت اجرایی آن، مشترک است. هیچ مفسری بر تخصیص آیه به تقسیم فیء تصریح نکرده است. اصل راهبردی آورده های رسول اکرم (ص)، میزانی است برای مسلمانان تا دینداری خود را محک بزنند و باورها و قانونهای زندگی را براساس آن تنظیم کنند. مفسران، اطاعت بی چون و چرا و بدون تردید از آورده های حضرت رسول (ص) را نتیجه ضروری این قانون می دانند؛ چرا که پیامبر جز وحی چیزی نمی گوید و جز به خیر و صلاح، امر، و جز از شر و فساد، نهی نمی کند.
    کلید واژگان: آیه ما آتاکم الرسول, قانون آورده های نبوی (ع), حجیت سنت, وحی بیانی, معیار مسلمانی}
    Alireza Mokhtari
    to prove the importance and authenticity of sunna, reviewing over 35 commentary books clarifies verse 7 from Sura Hashr is about Bani Nazir, admits the context of it refers to public. Shia and Sunnite commenters, with a little difference in their comments and details, have applying some rules by prophet, the domain of them. This law is a criterion for Muslim to check their beliefs upon and organize obeying the laws of prophet obligatory because the holy prophet Saied nothing but revelation and did not think of anything but his nations elevation, salvation and propriety.
  • محمد احسانی فر لنگرودی
    میان عددشناسان آیات قرآنی اختلاف و تردیدی در حجم قرآن کریم وجود ندارد و همگی بر این نکته اتفاق و اجماع دارند که عدد آیات قرآن به 6240 آیه نمی رسد؛ حال آن که صحیحه هشام بن سالم، در ظاهر دلالت دارد که قرآن دارای هفده هزار آیه است. این حدیث با ظاهر شاذ خویش کج فهمی ها و معضلاتی را پدید آورد. این مقاله به پژوهش در مفاد حدیث هشام، با توجه به وجه مورد اتفاق در شمار آیات قرآن کریم، می پردازد و بحث را در دو فصل سامان می بخشد: یکم: صحیحه هشام و شمار آیات، دوم: راه های حل مشکل حدیث هشام. در فصل دوم نیز سه راه حل بررسی می گردد: 1. تاویل حدیث، 2. درنگ در نسخه حدیث، 3. درنگ در حجیت حدیث.
    کلید واژگان: عدد آیات, صحیحه هشام, مصونیت قرآن, تاویل حدیث هشام, نسخه شناسی حدیث, وحی بیانی, عدم حجیت خبر شاد}
    Mohammad Ehsanifar Langaroodi
    There is dispute among those who are expert in the number of the holy Quran over its extent. They all consent that number of the holy Quran is less than 6240 verses while Hisham’s Sahiha says that it contains seventeen thousand verses. In spite of its rare appearance, this hadith has brought about many problems and misunderstandings. To solve these problems, the author of the present paper studies the content of this hadith and presents his findings in two chapters. Chapter one deals with Hisham’s Sahiha while chapter two surveys the solution to Hisham’s hadith.
    Keywords: Number of Verses of the Holy Quran, Hisham's Sahiha, Misrepresenting the Holy Quran, Interpretation of Hisham's Hadith, Unreliability of the Rare Hadith}
  • احمد عابدی
    محور اصلی مقاله حاضر، طرح نظریه «وحی بیانی» است. ابتدا تقسیمات گوناگونی از وحی بیان میگردد و سپس به تفکیک وحی بیانی از وحی قرآنی پرداخته میشود. پس از نقل کلماتی از بزرگان مفسران شیعه و اهل سنت، ادله نظریه فوق بررسی شده، این ایده طرح میگردد که آنچه در قرآن کریم وجود دارد «وحی قرآنی» است و آنچه در روایات و سنت قطعی معصومان(ع) آمده «وحی بیانی» است. همچنین پس از ذکر برخی از نتایج مترتب بر عقیده فوق، تعدادی از اشکالات مطرح در حوزه وحی با استفاده از این ایده پاسخ گفته میشود.
    کلید واژگان: وحی, وحی قرآنی, وحی بیانی, تقسیمات وحی, قرائت}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال