به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ferdowsi university of mashhad" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • فریبرز رحیم نیا*، فاطمه قربانی، شیلا منظم ابراهیم پور

    به کارگیری سبک رهبری اخلاقی باعث کسب نتایج مثبت فراوانی برای سازمان خواهد بود. رهبری اخلاقی با افزایش تعهد سازمانی و انگیزه های نوع دوستانه در سازمان ها مرتبط است. استفاده از سبک رهبری اخلاقی توسط مدیر و بهره مندی از محیط اخلاقی برای هر سازمانی می تواند نتایج مطلوبی را در میان کارکنان به همراه داشته باشد و در تعهد سازمانی و انگیزه های نوع دوستانه نتیجه قابل قبولی ایجاد کند. رهبری اخلاقی به عنوان یکی از عوامل مهم در محیط سازمانی شناخته می شود که می تواند تاثیر بسزایی بر رفتار و عملکرد کارکنان داشته باشد. این نوع رهبری با ارزش ها و اصول اخلاقی، شفافیت و انصاف، تاثیر بیشتری بر تعهد کارکنان ایجاد می کند. با توجه به اینکه استفاده از این سبک در هر سازمانی می تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد، این مقاله به بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر تعهد سازمانی کارکنان با توجه به نقش میانجی انگیزه های نوع دوستانه می پردازد. ابزار جمع آوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد رهبری اخلاقی براون، تروینو، و هریسون (2005) و رفتار شهروندی سازمانی پادساکف (2000) و تعهد سازمانی آلن و می یر (1991) بود. در ابتدا متغیرهای رهبری اخلاقی، تعهد سازمانی و انگیزه های نوع دوستانه تشریح گردیده است، سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، ابعاد متغیرهای رهبری اخلاقی، تعهد سازمانی و انگیزه های نوع دوستانه بررسی شد. همچنین با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و با کمک نرم افزار AMOS  وSPSS22  فرضیه های مطرح شده بررسی گردید که بر مبنای نتایج به دست آمده، بین متغیرهای پژوهش تاثیر معناداری وجود داشت و تمامی فرضیات تحقیق تائید شد. بر اساس یافته های پژوهش، رهبری اخلاقی بر تعهد سازمانی و انگیزه های نوع دوستانه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد تاثیر معناداری دارد. همچنین انگیزه های نوع دوستانه بر تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد و رهبری اخلاقی با نقش میانجی انگیزه های نوع دوستانه بر تعهد کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد تاثیر معناداری دارد.

    کلید واژگان: رهبری اخلاقی, تعهد سازمانی, انگیزه نوع دوستانه, رفتار شهروندی, کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد
    Fariborz Rahimnia *, Fatemeh Ghorbani, Shila Monazam Ebrahimpour

    Applying an ethical leadership style yields positive results for organizations. Ethical leadership is related to increasing organizational commitment and altruistic motives in organizations; using an ethical leadership style by the manager and benefiting from the moral environment can bring favorable results for employees and produce an acceptable result in organizational commitment and altruistic motives. Ethical leadership is known as one of the most important factors in the organizational environment that can have a significant impact on the behavior and performance of employees. This type of leadership influences more on employees’ commitment through ethical values and principles, transparency, and fairness. Considering that using this style in any organization can have positive results, this study investigated the impacts of ethical leadership on employees' organizational commitment, considering the mediating role of altruistic motives. Data collection tools included three standard questionnaires on ethical leadership developed by Brown, Trevino, and Harrison (2005), organizational citizenship behavior developed by Padsakoff (2000), and organizational commitment developed by Allen and Meier (1991). At first, the variables of ethical leadership, organizational commitment, and altruistic motives were explained. Then, their dimensions were explored using exploratory factor analysis, and finally using confirmatory factor analysis and by AMOS and SPSS22, the proposed hypotheses were examined. The results showed that there was a significant relationship between the research variables, and all research hypotheses were confirmed. The results showed that ethical leadership significantly affects the organizational commitment and altruistic motives of employees of Ferdowsi University of Mashhad. Moreover, altruistic motives have a significant impact on the organizational commitment of the employees, and ethical leadership has a significant impact on their commitment through the mediating role of altruistic motives.

    Keywords: Ethical Leadership, Organizational Commitment, Citizenship Behavior, Ferdowsi University Of Mashhad
  • حمید مسعودی*، وحید سینائی، فاطمه ذوالفقاریان
    اشتغال پذیری دانش آموختگان بالاخص در رشته های علوم انسانی، یکی از مسائل مهم حوزه آموزش است و با توجه به حجم بالای پذیرش در دانشگاه ها بررسی این مسئله اهمیت بسزایی دارد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت ادامه تحصیل و اشتغال پذیری دانش آموختگان زن رشته علوم سیاسی است.روش پژوهش به دو صورت تحلیل ثانویه اطلاعات موجود و پیمایش تلفنی بوده است. اهداف پژوهش براساس اطلاعات موجود در سامانه آموزشی و مصاحبه تلفنی با دانشجویان است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته است که شاخص های مختلف اشتغال پذیری را پوشش می دهد و پس از اعتباریابی اجرا شده است.یافته ها در سامانه اطلاعات فارغ التحصیلان نشان می دهد 53 درصد فارغ التحصیلان این رشته در مقطع کارشناسی هستند که 53 درصد آن ها را زنان تشکیل می دهند. 51 درصد سه نفر برتر در ورودی های این رشته زنان بوده اند. میزان فارغ التحصیلی در این رشته در بین تمام دانشجویان، 80 درصد در هر ورودی و بیشترین ترک تحصیل در سال 1388 با 36 درصد بوده است. یافته های مصاحبه های تلفنی نیز نشان می دهد 51 درصد افراد مورد مطالعه در حال حاضر شاغل هستند. آن ها بیشتر در بخش دولتی، به صورت قراردادی و تمام وقت مشغول به کارند. مهم ترین انگیزه برای اشتغال برخورداری از استقلال مالی، دلیل عدم اشتغال کمبود فرصت های شغلی، دلیل ادامه تحصیل علاقه به رشته و دلیل عدم ادامه تحصیل کم تاثیربودن رشته عنوان شده است.این پژوهش نشان می دهد مهم ترین عوامل موثر در اشتغال دانش آموختگان، گرایش به زندگی در شهر مشهد و عضویت در تشکل های دانشجویی و تشکل های خارج دانشگاه است که زمینه مناسبی برای کسب مهارت دانشجویان ایجاد کرده است؛ بنابراین توسعه مهارت های شغلی در دانشگاه ها، برقرار ارتباط دانشگاه با جامعه و همچنین پیگیری وضعیت شغلی پس از دانش آموختگی می تواند زمینه اشتغال دانشجویان را افزایش دهد.
    کلید واژگان: اشتغال پذیری, دانش آموختگان, دانشگاه فردوسی مشهد, زن, علوم سیاسی
    Hamid Masoudi *, Vahid Sinaee, Fatemeh Zolfagharian
    The employability of graduates, especially in humanities, is one of the important issues in the field of education, and considering the high volume of admissions in universities, it is very important to investigate this issue. This study aims to examine the relationship between female political science graduates' employability and their engagement in continuing education.Two research metho​dologies were employed: secondary analysis of data obtained from the educational system's alumni information system, with a specific emphasis on graduation rates and gender distribution. Graduates were surveyed via telephone with regard to their employment status, motivations, and reasons for continuing their education.There is a high graduation rate (80%) in political science, with women comprising 53% of graduates and holding the majority of top positions (51%). The telephone survey revealed a 51% employment rate among graduates, with most employed in the public sector on full-time contracts. Financial independence was cited by graduates as the principal incentive for securing employment, while unemployment was primarily attributed to a dearth of opportunities. Continuing education was identified as the primary impetus for these individuals. Regression analysis revealed that employment is influenced by variables such as city residence in Mashhad and involvement in student organizations (both on and off campus), which presumably offer opportunities for skill development.The study suggests a link between continuing education, participation in student organizations, and employability among female political science graduates.
    Keywords: Employability, Female Graduates, Political Science, Ferdowsi University Of Mashhad
  • زهرا رضازاده*
    هدف

    میزان آشنایی و استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد از شیوه نامه ونکوور در نحوه استناد دهی پروپوزال نویسی  به تفکیک گرایش های موجود (علوم پایه ، پاتوبیولوژی، علوم درمانگاهی ، بهداشت و مواد غذایی) است.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به شیوه پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. نمونه پژوهش شامل 265 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد / دکتری عمومی و دکتری تخصصی دانشکده دامپزشکی که با روش نمونه گیری طبقه ای غیر نسبتی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی  و نرم افزار اس پی اس اس و مینی تب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    بین میزان آشنایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از عناصر مرتبط با نحوه استناد دهی پروپوزال نویسی شیوه نامه ونکوور در گرایش های تحصیلی مختلف دانشکده دامپزشکی (علوم پایه، پاتوبیولوژی، علوم درمانگاهی، بهداشت و مواد غذایی) تفاوت معناداری وجود دارد. بین میزان آشنایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده دامپزشکی از  عناصر مرتبط با نحوه استناد دهی پروپوزال نویسی شیوه نامه ونکوور در مقاطع تحصیلی ارشد / دکترا عمومی و دکتری تخصصی تفاوت معناداری وجود دارد. بین میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از عناصر مرتبط با نحوه استناد دهی پروپوزال نویسی شیوه نامه ونکوور در گرایش های تحصیلی مختلف (علوم پایه،پاتوبیولوژی،علوم درمانگاهی، بهداشت و مواد غذایی) تفاوت معناداری وجود دارد. بین میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از عناصر مرتبط با نحوه استناد دهی پروپوزال نویسی بر اساس شیوه نامه ونکوور در مقاطع تحصیلی ارشد / دکترا عمومی و دکتری تخصصی تفاوت معناداری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    دانشجویان تحصیلات تکمیلی از عناصر شیوه نامه استفاده مطلوب داشته باشند، اما نمره میانگین آنان حاکی از آن است که ایشان در استفاده از عناصر شیوه نامه از وضعیت مطلوبی برخوردار نبودند. نتایج این پژوهش می تواند منجر به آگاهی گروه های علمی و مسیولان کتابخانه نسبت به سطح کیفی پایان نامه ها از نظر نگارش علمی شود.

    کلید واژگان: شیوه نامه ونکوور, پروپوزال نویسی, دانشجویان تحصیلات تکمیلی, دانشکده دامپزشکی, دانشگاه فردوسی مشهد
    Zahra Rezazadeh *
    Objective

    The main objective of this study was to measure the level of acquaintance and usage of Vancouver style in codifying proposals among graduate students of Veterinary Medicine at Ferdowsi University of Mashhad. Additionally, it aimed to measure their level of acquaintance and usage in different disciplines such as basic sciences, pathobiology, clinical sciences, health, and food.

    Methodology

    This was an applied survey study, where data collection tools included a researcher-made questionnaire based on a literature review and the Kahn Proposal Assessment Checklist. The sample consisted of 265 postgraduate and PhD students from the Veterinary Medicine college who were selected using non-proportional stratified sampling. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics.

    Results

    There is a significant difference between the degree of familiarity of graduate students with the elements related to the formulation of the proposal of the Vancouver style in different academic trends of the Faculty of Veterinary Medicine (Basic Sciences, Pathobiology, Clinical Sciences, Food and Aquatic Health). There is a significant difference related to the compilation of the proposal of the Vancouver style book in the master's degree / general doctorate and specialized doctorate. There is a significant difference between graduate students' use of the elements related to the proposal development of the Vancouver Vancouver style in different academic disciplines (Basic Sciences, Pathobiology, Clinical Sciences, Food and Aquatic Health). According to Vancouver's style s, there is a significant difference between master's degree / Doctor of Veterinary Medicine and Ph.D.

    Conclusion

    Postgraduate students should use the elements of the Vancouver style, but their average score indicates that they did not have a favorable situation in using the elements of the Vancouver style. The results of this research can lead to the awareness of scientific groups and library about the quality level of theses in terms of scientific writing.

    Keywords: Vancouver Style, Proposal Writing, Graduate Students, Faculty of Veterinary Medicine, Ferdowsi University Of Mashhad
  • روح الله اسلامی*، ملیحه تابعی

    دانشجویان بعلت جدا شدن از خانواده و در معرض اندیشه های جدید قرار گرفتن، همیشه نوعی آرمانگرایی در فکر و کنش سیاسی را دنبال می کنند. بر همین اساس جنبش های دانشجویی در ایران شکل گرفته است و نشریات دانشجویی نیز تبلور افکار سیاسی مختلف در درون دانشگاه است. در دهه نود با توجه به گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی و تحول نسلی که اتفاق افتاده است رویکرد به امر سیاسی تغییر پیدا کرده است. در این مقاله تلاش می شود با بررسی نشریات دانشجویی نیمه دوم دهه نود در دانشگاه فردوسی مشهد، تحول بازنمایی و تحول امر سیاسی در دانشجویان بررسی شود. برای این منظور محتوای 590 شماره نشریه بین سال های 1396-1399 مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در نیمه دوم دهه نود، دانشجویان تصور مکانیکی و سازمانی و رسمی به قدرت را به حاشیه برده اند و رویکرد به امر سیاسی به مثابه زندگی روزمره شکل گرفته است. اکنون دانشجویان مناسبات و شبکه های قدرت را در اشکال جدیدی چون هنر، موسیقی، سینما، محیط زیست، جنسیت، مسایل زنان، موضوعات فرهنگی و هویتی جستجو می کنند. این تحول را می توان گذار از قدرت سخت مکانیکی و سازمانی به قدرت سیال و روزمره تعبیر کرد که در مقاله تحلیل شده است.

    کلید واژگان: امر سیاسی, سیاست روزمره, تحول مفهوم قدرت, دانشجویان, نشریات
    Rohollah Eslami *, Malihe Tabei
    Introduction

    Due to being separated from their families and being exposed to new ideas, university students always follow a kind of idealism in political thought and action, which has fostered the formation of student movements in Iran, with student journals being the crystallization of various political opinions within the university. During 2011–2020 in Iran, the approach to the political changed due to the expansion of the Internet and social networks as well as the generational change, leading to new ideas and views. In this respect, this article aims to examine the evolution of representation and of the political among the university students as manifested in their changing attitudes, concerns, and the issues they wrote about. Analyzing the content of the student journals published at Ferdowsi University of Mashhad during 2016–2020, the present research tries to answer the key question of how the political and power relations were represented and evolved in the student journals.

    Theoretical framework:

    Power is related to technology, so any change in technology can bring about changes in the approach to the state and political institutions as well as in the interpretation and crystallization of power. Technology has been one of the main variables in the evolution of human societies to the degree that a technological revolution can be mapped throughout history. Both mechanical technology and information technology have considerably influenced the sphere of politics, leading to two forms of political crystallization. The present article relied on a model derived from the theory of the information age, in which the political is considered as a variable of technology and is transformed from the official, institutional politics to the everyday politics—that is, the transformation from the Hobbesian conception of power and the political (as in Leviathan) into the Foucauldian disciplinary power and resistance.

    Research methodology

    This research used the method of content analysis, which offers the techniques to analyze the content of themes, sentences, and press material for different purposes. Content analysis is the categorization of elements of a text in different boxes in such a way that the value of the elements arranged in each box defines the entire text. As a documented method, content analysis uses a quantitative or qualitative method or a mixed method in order to analyze the content of texts, images, documents, editorials, etc., and reveal the visible and hidden messages therein, thus offering new insights. Content analysis has a high level of validity and reliability since the researcher cannot involve personal tendencies in the research—given the availability of the research topic (i.e., documents).

    Findings

    The COVID-19 pandemic and the closure of universities led to a decline in the number of issues, and thus the pages, of the journals published. The present research studied a total of 15000 pages of student journals by applying content analysis to the text and image. The categories and concepts were coded, and the categories as well their subcategories were classified under two general indicators: sociocultural and economic–political. The findings are summarized below.
    The political as mechanical, institutional, and hard power:The relevant concepts crystalize the age of mechanical technologies, reflecting the students’ concerns about the institutional issues, the state, and the nation. In other words, the journals reflected the society’s concern about the state, law, elections, or citizenship rights as the vocabulary representing the modern mechanical-cum-technological age.
    The political as informational, everyday, and soft power Concerning the sociocultural indicators, the most frequent issues in the journals were gender, the environment, and the students’ demands. Theoretically speaking, they can be associated with the information age characterized by the focus on art, the environment, women, and everyday life as the instances of informational-cum-technological age observed frequently in the student journals. This indicates a departure from the official and governmental politics towards the emphasis on power relations in knowledge, architecture, art, and almost every aspect of everyday life. Such a change of attitude is seen as the transformation of the political from mechanical and governmental mechanisms into quantum and informational mechanisms that are expanding.

    Conclusion

    In the decade of the information age and following the collapse of the Soviet Union, the fading of ideologies, the expansion of information technology, and generational changes, the view of politics and its mechanical representation was completely transformed into a quantum and informational representation, with politics manifesting itself as everyday life. The student journals also reflected the change and evolution in the attitudes towards the political. The new generation of students no longer has organizational and institutional demands and reform and revolutionary mechanisms against the government structure. What is evident in the journals is the representation of power as an everyday entity manifested in the demands related to art, the environment, gender, and spaces as well as the request for a better life. The power seems to have moved from the artificial form crystallized in bureaucratic institutions towards the power diffused in everyday life. This change of perspective is evident in the journals led by the students who represent the new generation.
    The news, analyses, and writings in the student journals have tangibly moved from political-cum-ideological frameworks towards the everyday life. The conception of politics as the governmental entity with the organizational and bureaucratic structure was transformed into an inclusive conception of power crystallized in everyday life. The previous serious debates used to frame students as critics of power, as intellectuals denying the status quo, and as equipped with the weapon of political parties to get them to oppose politicians. However, in light of the recent changes, the students act as rational and activist citizens, who demand everyday life and happiness. The political is no longer restricted to the government, but diffused in every aspect of life. In a sense, the crystallization of the political has evolved from the mechanical conception of power or macropower to everyday power or micropower.

    Keywords: Political Affairs, Daily Politics, The Evolution of the Concept of Power, students, Ferdowsi University of Mashhad, Publications
  • سمیرا پور*
    رفتارهای نامحترمانه به عنوان پیامد ارتباطی نامناسب بین استاد و دانشجو می تواند به شدت فرایند یاددهی و یادگیری را مختل نماید و به ایجاد تنش میان آنها منجر شود. این مطالعه با هدف واکاوی رفتارهای نامحترمانه دانشجویان نسبت به اساتید و بررسی علل آن انجام شد. در این مطالعه ی پدیدارشناختی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با اعضای هییت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با حداقل رتبه علمی دانشیاری و سابقه کاری بیش از 10 سال صورت گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند بود و تا رسیدن به اشباع اطلاعات ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها براساس مدل هفت مرحله ای کلایزی صورت گرفت. از دیدگاه اساتید رفتارهای نامحترمانه دانشجویان شامل دیر آمدن دانشجو به کلاس درس، غیبت، استفاده از تلفن همراه در کلاس، بی احترامی کلامی به استاد و عدم همراهی با کلاس بوده است. علل بروز این رفتارها در قالب طبقاتی شامل اساتید، دانشجو، دانشگاه، خانواده و جامعه دسته-بندی گردید. به دلیل پیامدهای مخرب این نوع رفتارها، بکارگیری راهکارهایی برای کاهش میزان بروز این رفتارها در دانشجویان به منظور ایجاد محیط های یادگیری و یاددهی مطلوب، ضروری است.
    کلید واژگان: رفتارهای نامحترمانه, اساتید, پدیدارشناسی, کلایزی, دانشگاه فردوسی مشهد
    Samira Pour *
    Students’ incivilities can adversely affect the lecturer-student relationship, hinder the learning-teaching process, and create tension between them. The present study aimed to examine students’ incivilities against lecturers. In this phenomenological study used semi-structured interviews with faculty members of Ferdowsi University of Mashhad with a minimum academic rank of associate professor and more than 10 years of work experience. The purposive sampling method was applied until data saturation was reached. Data was analyzed through Colaizzi's method of phenomenological analysis. Lecturers mentioned various behaviors as incivility, including unpunctuality, absenteeism, use of cellphones during class sessions, disrespect for lecturers, classroom irregularities, and lack of engagement in class activities. The reasons for such behaviors were classified under the following categories: lecturers, students, the university, students' family, and the society. Due to adverse consequences of such behaviors, measures should be taken to decrease the incidence of such behaviors among the students so as to create a desirable learning-teaching milieu.
    Keywords: Incivility, Lecturers, phenomenology, Colaizzi's method, Ferdowsi University of Mashhad
  • زینب گلستانی خواه، معصومه تجعفری*، محسن نوکاریزی
    مقدمه

    امروزه کتابخانه ها جهت حفظ جایگاه خود و اثرگذاری بهتر در جامعه، نیازمند کارآفرینی درون سازمانی هستند؛ اما نتایج پژوهش ها حکایت از وضعیت نامطلوب کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه ها دارد. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی موانع کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی کتابداران کتابخا نه های دانشگاه فردوسی (47 نفر) و دانشگاه علوم پزشکی مشهد (45 نفر) بودند. حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد (هر دانشگاه یک طبقه در نظر گرفته شد). بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد نمونه دانشگاه فردوسی 37 نفر و تعداد نمونه دانشگاه علوم پزشکی مشهد 30 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود (شامل 72 گویه). پرسشنامه پس از تایید روایی و پایایی، به اعضای نمونه توزیع شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و به وسیله نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید.

    یافته ها: 

    یافته ها نشان داد که هر سه دسته موانع ساختاری، رفتاری و زمینه ای، موانع کارآفرینی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بودند که مهمترین آنها موانع زمینه ای بود و سپس به ترتیب موانع ساختاری و رفتاری قرار داشتند. در کتابخانه های هر دو دانشگاه، مهمترین مانع زمینه ای، عوامل اقتصادی؛ مهمترین مانع ساختاری، سیستم حقوق و دستمزد و مهمترین مانع رفتاری، انگیزش کارکنان بود.

    نتیجه گیری

    موانع متعدد داخلی و خارجی برای کارآفرینی درون سازمانی در کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد وجود دارد، اما نکته با اهمیت آن است که ویژگی های شخصیتی کتابداران و مدیران و همچنین فرهنگ سازمانی که از عوامل مهمی جهت بروز رفتارهای کارآفرینانه در یک سازمان هستند، در این کتابخانه ها وضعیت مناسبی دارند و در صورت رفع موانع، امکان بروز فعالیت های کارآفرینانه در این کتابخانه ها به خوبی میسر خواهد شد.

    کلید واژگان: کارآفرینی درون سازمانی, کتابداران, کتابخانه های دانشگاهی, دانشگاه فردوسی مشهد, دانشگاه علوم پزشکی مشهد
    Zainab Golestanikhah, Masoumeh Tajafari *, Mohsen Nowkarizi
    Introduction

    Nowadays, libraries need intrapreneurship to maintain their position and exert a greater impact on society. However, the results of studies show that intrapreneurship in libraries is in an unfavorable situation. Therefore, this study aimed at identifying and prioritizing the barriers to intrapreneurship in the libraries of Ferdowsi University of Mashhad and Mashhad University of Medical Sciences.

    Methodology

    The present study was applied in purpose and a survey in method. The statistical population of the study consisted of all the librarians at Ferdowsi University of Mashhad (n=47) and Mashhad University of Medical Sciences (n=45). A stratified random sampling procedure was employed to determine the sample size (each university was considered one stratum). Based on Cochran’s sample size formula, the sample size for Ferdowsi University was calculated at 37 and the sample size for Mashhad University of Medical Sciences was calculated at 30. A researcher-generated questionnaire served as the data collection method. Due to the lack of a standardized questionnaire evaluating the barriers to intrapreneurship in libraries, a list of these barriers was prepared using a three-pronged model by reviewing relevant texts and literature as well as interviewing experts. The barriers were divided into three categories of behavioral, structural and contextual. Based on the list, a questionnaire was designed with two sections on a five-value Likert scale: demographic data and behavioral (34 items), structural (19 items), and contextual (19 items) intrapreneurship barriers. The content validity of the questionnaire was confirmed by asking the opinion of the faculty members of the departments of Knowledge and Information Science as well as Management. Using Cronbach Alpha, the questionnaire’s reliability was also calculated and confirmed (82 percent). The data were analyzed using SPSS software for both the descriptive and inferential statistics. 

    Findings

    The results revealed the three categories of structural, behavioral, and contextual intrapreneurship barriers in the libraries of Mashhad University of Medical Sciences and Ferdowsi University of Mashhad. From the point of view of the librarians in both libraries, there was a meaningful difference between the three categories of barriers in terms of significance, indicating that the contextual barriers were the most significant, followed by the structural and behavioral barriers, respectively. Legal, economic, environmental, and technical factors made up the contextual barriers in the libraries of both universities. While economic factors were found to be the most significant contextual barrier in both universities, environmental factors were identified as the least significant ones. The social factors, however, were not among the contextual barriers in both universities. Organizational structure, performance evaluation system, and payment system in the libraries of both universities, and organizational strategy in the libraries of Mashhad University of Medical Sciences were identified as the intrapreneurship structural barriers. Nevertheless, in no library under study information system was identified as a barrier. The payment system was found to be the most significant intrapreneurship barrier in the libraries of both universities. Performance evaluation system was identified as the least significant structural barriers in the libraries of Ferdowsi University of Mashhad and organizational strategy was identified as the least significant structural barriers in the libraries of Mashhad University of Medical Sciences. Organizational culture and personality traits of the staff and managers in the libraries of both universities, as well as organizational conflict in the libraries of Ferdowsi University of Mashhad were not among the intrapreneurship behavioral barriers. However, the staff’s motivation and leadership style in the libraries of both universities, as well as organizational conflict in the libraries of Mashhad University of Medical Sciences were identified as the intrapreneurship behavioral barriers. While the staff's motivation was the most significant intrapreneurship behavioral barrier in both universities, leadership style was the least significant barriers in the libraries of Ferdowsi University of Mashhad, and organizational conflict was the least significant barrier in the libraries of Mashhad University of Medical Sciences.

    Conclusion

    There are numerous internal and external intrapreneurship barriers in the libraries of Ferdowsi University of Mashhad and Mashhad University of Medical Sciences. However, it is important to note that the personality traits of the librarians and managers as well as organizational culture in these libraries are in a good condition as important factors to shape entrepreneurial behavior in an organization and if the intrapreneurship barriers are removed, entrepreneurial activities will be well possible. It was further concluded that although contextual barriers were the most significant intrapreneurship behavioral barriers in these libraries and their removal is out of the control of the mother organization and libraries and require the government to revise policies and activities, the authorities and policy-makers of these two universities could benefit from the findings of this research and adopt suitable policies and strategies to remove these barriers.

    Keywords: Intrapreneurship, Librarians, University libraries, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad University of Medical Sciences
  • علیرضا سعادت علیجانی، ثریا ضیایی*، فرامرز سهیلی، مجتبی صالحی
    هدف

    هدف اصلی این پژوهش ارایه سناریوهایی برای افزایش میزان انتشار مقالات علمی جی.سی.آر. اعضای هییت علمی دانشگاه فردوسی مشهد جهت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری بهتر برای آینده است.

    روش‌شناسی:

     این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد ترکیبی-اکتشافی است. در قسمت کیفی از روش دلفی استفاده شده و در بخش کمی از روش دینامیک سیستم برای مدل‌سازی و تحلیل بازخوردهای مدل استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، تمامی اعضای هییت علمی دانشگاه فردوسی مشهد هستند.

    یافته‌ها:

     یافته‌های پژوهش بر اساس بازخورد سیستم نسبت به رفتار هر متغیر نشان می‌دهد در پنج متغیر مورد مطالعه در سال 2030 مجموع سرانه مقالات هر عضو هییت علمی با افزایش متغیر جذب دانشجوی دکتری، 62.36 مقاله، متغیر جذب دانشجوی کارشناسی ارشد 2.31 مقاله، متغیر طرح پژوهشی 37.31 مقاله، متغیر فرصت مطالعاتی 77.31 مقاله و متغیر مطالعات مستقل 16.31 مقاله خواهد بود.

    نتیجه‌گیری: 

    نتایج به‌دست‌آمده در این پژوهش نشان داد که اگر دانشگاه فردوسی مشهد بخواهد برای افزایش تعداد مقالات جی.سی.آر. اعضای هییت علمی خود برنامه‌ریزی نماید، بهترین سناریو جذب دانشجوی دکتری و پس از آن سرمایه‌گذاری در بخش فرصت‌های مطالعاتی و طرح‌های پژوهشی خواهد بود.

    کلید واژگان: مقالات جی.سی.آر, اعضای هیئت علمی, دانشگاه فردوسی مشهد, مدل دینامیک سیستم
    Seyyed Alireza Saadat Alijani, Soraya Ziaei *, Faramarz Soheili, Mojtaba Salehi
    Purpose

    Science production through the publication of articles in indexed journals is one of the most important outputs of higher education centers. Today, quantitative and qualitative evaluation of scientific articles is one of the usual methods of evaluating the research activities of universities. The managers of Ferdowsi University of Mashhad have always been concerned about the level of scientific production of their faculty members in order to maintain and improve the scientific status of the university. The publication of academic faculty members' articles in different years can be affected by various factors which identifying them can help the university managers in planning and policy-making in order to achieve the goal of increasing the growth of science production.

    Methodology

    There are studies conducted about the influence of effective factors on the production of science, but most are qualitative and limited to the identification of the factors and have not focused on measuring the factors qualitatively.This research is based on a mixed-exploratory approach that seeks to discover the influencing factors in the number of publications of international scientific articles and the effective scenarios for its growth. This research has been done in two qualitative and quantitative phases. In the qualitative phase, using the Delphi method, which identified the key factors influencing the increase in the number of articles published, and in the quantitative phase, using the system dynamics method, which evaluated the impact of each factor and finally determined the best scenarios.

    Findings

    In the first phase of this research, some influential factors in the publication of articles by the faculty members of Ferdowsi University of Mashhad were identified by reviewing the sources and using the content analysis method. Then, using the Delphi method, the identified factors were available to experts, which included 20 faculty members in the five fields of pure sciences, engineering, agriculture and biological sciences, behavioral sciences, and humanities with the highest number of published articles. In the second phase conducted using the system dynamics method, the data related to the factors identified between 2005 and 2019 were collected, and after determining their logical relationships and drawing a causal-circular diagram, their dynamic diagram was used to examine the extent of their influence on each other was drawn.The results obtained from the review of sources and experts' opinions led to the identification of five key factors and variables, which are: increase in the recruitment of doctoral students, increase in the recruitment of master's students, increase in research projects, increase in sabbatical leaves and increase in a grant.In the second phase, after obtaining the dynamic diagram and data analysis in the simulation model, the initial results showed that the average article of each faculty member in the target year (2030) with the increase of the doctoral student variable is 35.36, the master student variable is 31.88, the grant variable is 31.51, The research project variable will be 31.47 and the sabbatical leave variable will be 31.2.But by calculating the cost-effectiveness of each of the variables in order to have a better strategic plan by increasing the budget of each variable by an equal amount, the average articles of each faculty member in the target year was: Ph.D. student 36.62, sabbatical leave 31.77, research project 31.37, master's student 31.19 and grant 31.16

    Conclusion

    According to the obtained results, three scenarios were suggested as the best scenarios to increase the number of articles by academic staff members at Ferdowsi University of Mashhad. Increasing the number of doctoral students, both with limited financial resources and with regard to a limited budget, is considered the best scenario for increasing the number of articles.Assuming that the university does not have a policy to increase the ratio of doctoral students to faculty members for any reason, the best scenario after that is to invest in the sabbatical leave variable.Currency restrictions and the absence of faculty members in the university may make the sabbatical leave not among the priorities of the university. Therefore, in this case, the third proposal scenario-based to increase the faculty members’ articles on this research is to increase the number of research projects.

    Keywords: JCR Articles, Ferdowsi University of Mashhad, Faculty members, system dynamics
  • شعله ارسطوپور*، مجتبی کفاشان کاخکی، زهرا محمدیان
    مقدمه

    فرهنگ سازمانی از اساسی ترین زمینه های تغییر و تحول در سازمان به شمار آمده و از جایگاه ویژه‏ای در مباحث مرتبط با مدیریت دانش و رفتار سازمانی برخوردار است. اشتراک دانش نیز به عنوان عنصری حیاتی و مهم برای سازمان ها جهت گسترش خدمات یکپارچه، اشتراک منابع، تلاش در جهت ارتقاء یادگیری سازمانی، خلاقیت و نوآوری مطرح شده است. از این رو، مطالعه حاضر تلاش می کند تا چگونگی وضعیت فرهنگ سازمانی و اشتراک دانش در بین اعضای هییت علمی و کارکنان به عنوان مهمترین نیروی انسانی در دانشگاه را بررسی و موانع آن را مشخص سازد.

    روش شناسی

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع تحقیق بر حسب فرآیند عملیات، پیمایشی تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را 63 نفر از اعضای هییت علمی و کارکنان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل داد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش از دو پرسشنامه ساخت یافته فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش استفاده گردید. همچنین، از آمارهای مناسب توصیفی و تحلیلی برای گزارش نتایج استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که خرده فرهنگ های سازمانی در جامعه مورد مطالعه تفاوت معناداری باهم داشته و به ترتیب سه فرهنگ بروکراتیک، مشارکتی و انطباق پذیر در آن حاکم است. همچنین مولفه های فرهنگ بروکراتیک نسبت به سایر خرده فرهنگ ها از رتبه بالاتری برخوردار بوده و بین موانع اشتراک دانش در جامعه مورد بررسی تفاوت وجود داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که عوامل انسانی و راهبردهای رهبری مهمترین گروه های موانع اشتراک دانش در جامعه پژوهش بودند.

    نتیجه

    با در نظر گرفتن غلبه خرده فرهنگ بروکراتیک بر سایر خرده فرهنگ ها و با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد در صورت تمایل برای اشتراک دانش و راه اندازی زیرساختی مناسب اشتراک دانش در جامعه مورد مطالعه لازم است تا نگاهی ویژه به جایگاه عامل سوم یا همان حامیان اجرایی داشت.

    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, زیرساخت اشتراک دانش, اشتراک دانش, مدیریت دانش, دانشگاه فردوسی مشهد
    Sholeh Arastoopoor *, Mojtaba Kaffashan Kakhki, Zahra Mohamadian
    Introduction

    Organizational culture is considered of outmost importance in bringing change into an organization. It has a special influence on knowledge organization and organizational behavior. It helps organizations in enhancing integrated services, resource sharing, organizational learning and organizational creativity. Thus, this study aims at analyzing the status of the organizational culture from the knowledge sharing perspective among university staff and faculty members as an important capital.

    Methodology

    This study is categorized as an applied study which has been carried out using two questionnaires. One of these questionnaires dealt with organizational culture and the other dealt with the barriers to knowledge sharing. These questionnaires were distributed among 63 staff and faculty members of the Faculty of Education and Psychology at Ferdowsi University of Mashhad. Descriptive and inferential statistics were conducted in analyzing data.

    Findings

    The results show that there is a significant difference among subcultures of the population. It is also evident that bureaucratic, corporate, and flexibility are dominant among the population, respectively. Furthermore, human factors and the leadership are considered among the most important barriers of knowledge sharing.

    Conclusion

    Since the bureaucratic subculture is predominant among the population and according to the relationships identified between faculty members' subcultures and different barriers to the knowledge sharing, it is imperative to rely more often on leadership potentials and executive agents.

    Keywords: Organizational culture, Knowledge sharing infrastructure, Knowledge sharing, knowledge management, Ferdowsi University of Mashhad
  • جواد راشکی علی آباد

    حاضران و ناظران و پژوهشگران انقلاب اسلامی به نقش دکتر علی شریعتی در انقلاب 57 واقف هستند. نکته قابل توجه، حضور او در دانشگاه فردوسی مشهد است که شهرت فراگیری برای او رقم زد و رفته‌رفته پرتو افکارش منجر به اشاعه اندیشه‌های اسلامی –انقلابی در میان لایه‌های مختلف جامعه شد. استخدام او به‌عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه مشهد نقطه آغاز گسترش آراء وی و مخاطب یافتن آن‌ها در میان طیف گسترده‌ای از جوانان و دانشجویان بود. این نوشتار قصد دارد با استفاده از بیانات افرادی که در دانشگاه فردوسی مشهد حضور او را درک کرده‌اند، نقش او را در ایجاد تحرک در دانشگاه و جامعه بازنمایی و چگونگی تبدیل شدن او از مدرس دانشگاه به معلم انقلاب را تببین کند.

    کلید واژگان: علی شریعتی, انقلاب اسلامی, دانشگاه فردوسی مشهد, حسینیه ارشاد
    Javad Rashaki Aliabad

    All researchers of Islamic revolution can confirm the big role of Dr. Ali Shariati in Islamic revolution of 1978. One of the notable points in this regard is that he was one of the faculty members of Ferdowsi University of Mashhad and this made him famous and his Islamic and evolutionary ideas been prevailed among different social strata. His presence in Ferdowsi University of Mashhad as a faculty member was the beginning of his ideas among audiences especially the youths and students. Conducting interviews with people who had been with him in the university, the study tried to investigate his ideas and his role in creating movements in Iranian universities and society and how he was accepted as a revolution teacher while he was a university professor.

    Keywords: Dr. Ali Shariati, Islamic Revolution of Iran, Ferdowsi University of Mashhad, Hosseinieh Ershad
  • احسان سالاری*، محمد صالحی، مریم تقوایی یزدی

    هدف از انجام پژوهش، شناسایی مولفه‏ ها و سنجش روابط بین ابعاد زیست‏بوم کارآفرینی دانشجویی در دانشگاه فردوسی مشهد است. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ‏ها آمیخته- اکتشافی است. در بخش کیفی، ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت یافته با 13 نفر از اساتید و خبرگان زیست بوم کارآفرینی بود که با روش گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه مقایسه ‏های زوجی و با روش DEMATEL، روابط بین ابعاد زیست‏بوم کارآفرینی دانشجویی با توجه به نظرات خبرگان، تعیین و شبکه روابط به صورتی یکپارچه طراحی و در قالب الگویی ارایه گردید که بیانگر شدت اثر ابعاد بر هم می باشد. این پژوهش در بازه زمانی تابستان 1399 انجام شده است و بر اساس یافته ها،74 مولفه در 9 بعد حمایت و پشتیبانی، آموزش و یادگیری، پژوهش و فناوری، رویدادها و اجتماعات، فرهنگی و اجتماعی، قوانین و مقررات، سیاست‏گذاری، منابع مالی و نهادها، شبکه‏ ها و تعاملات شناسایی شد؛ همچنین بر اساس نتایج به ‏دست آمده از روش دیمتل مشخص شد که 5 بعد آموزش و یادگیری، پژوهش و فناوری، سیاست‏گذاری، قوانین و مقررات و منابع مالی به عنوان ابعاد اثرگذار یا علت ها و 4 بعد حمایت و پشتیبانی، رویدادها و اجتماعات، فرهنگی و اجتماعی و نهادها، شبکه‏ها و تعاملات به عنوان ابعاد اثرپذیر یا معلول ها در زیست‏بوم کارآفرینی دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد شناخته می شوند.

    کلید واژگان: دانشگاه فردوسی مشهد, روش دیمتل, زیست‏بوم کارآفرینی دانشجویی, زیست‏بوم کارآفرینی
    Ehsan Salari *, Mohammad Salehi, Maryam Taghvaeeyazdi

    The purpose of this study is to identify the components and measure the relationships between the dimensions of the student entrepreneurship ecosystem at Ferdowsi University of Mashhad. This research is mixed-exploratory in terms of the type of applied purpose and in terms of how to collect data. In the qualitative section, the data collection tool was a semi-structured interview with 13 professors and entrepreneurial ecology experts who were selected by the snowball method. In the quantitative section, using the pairwise comparison questionnaire and the DEMATEL method, The dimensions of the student entrepreneurship ecosystem were determined according to the opinions of experts, and the network of relationships was designed in an integrated way and presented in the form of a model that indicates the intensity of the effect of the dimensions on each other. This research was conducted in the summer of 1399 and based on the findings, 74 components in 9 dimensions of support, education and learning, research and technology, events and communities, cultural and social, rules and regulations, policy, financial resources And institutions, networks, and interactions were identified; Also, based on the results obtained from the Demetel method, it was found that 5 dimensions of education and learning, research and technology, policy, laws and regulations and financial resources as effective dimensions or causes and 4 dimensions of support, events and communities, Cultural and social institutions, networks and interactions are known as effective dimensions or effects in the student entrepreneurship ecosystem of Ferdowsi University of Mashhad.

    Keywords: Ferdowsi University of Mashhad, DEMATEL technique, Student Entrepreneurship Ecosystem, Entrepreneurship ecosystem
  • احسان سالاری، محمد صالحی*، مریم تقوائی یزدی

    با توجه به اهمیت کارآفرینی در توسعه و شکوفایی اقتصاد کشور، درک زیست بوم آن اهمیت خاصی پیدا می کند. امروزه استقرار و توسعه زیست بوم کارآفرینی دانشجویی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل زمینه، در تبدیل دانشجویان به کارآفرینان آینده، در راس توجه دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی قرار گرفته است. پس از بررسی پژوهش های انجام شده با موضوعات زیست بوم کارآفرینی، دریافتیم که پژوهش های محدودی در این زمینه و به طور خاص با موضوع زیست بوم کارآفرینی دانشجویی در ایران و سایر کشورهای خارجی انجام شده است، اما این پژوهش به دنبال شناسایی ابعاد و مولفه های زیست بوم کارآفرینی دانشجویی و ارایه مدل زیست بوم کارآفرینی دانشجویی در دانشگاه فردوسی مشهد است که از نوع مقالات پژوهشی - مطالعه موردی است و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه‏ ساخت یافته با 13 نفر از استادان و خبرگان زیست بوم کارآفرینی بود که با روش نمونه گیری هدفمند، از دسته متوالی انتخاب شدند. ابعاد و  زیست بوم کارآفرینی (74 مقوله فرعی و 9 بعد اصلی) از مصاحبه ها مشخص و در قالب الگوی مفهومی تحلیل مضمون تدوین شد. براساس یافته های به دست آمده از پژوهش، ابعاد زیست بوم کارآفرینی دانشجویی در این پژوهش از دیدگاه مصاحبه‏ شوندگان عبارت اند از: حمایت و پشتیبانی، آموزش و یادگیری، پژوهش و فناوری، رویدادها و اجتماعات، سیاست گذاری، فرهنگی و اجتماعی، قوانین و مقررات، منابع مالی، نهادها، شبکه ها و تعاملات.

    کلید واژگان: زیست بوم, کارآفرینی, زیست بوم کارآفرینی دانشجویی, دانشگاه فردوسی مشهد, تحلیل مضمون

    Given the importance of entrepreneurship in the development and prosperity of the country's economy, Ecosystem understanding its particular importance. Establishment and development of student entrepreneurship ecosystem as one of the most important factors in turning students into future entrepreneurs, is currently in the spotlight of universities and higher education institutions. After reviewing the researches done on the topics of entrepreneurial ecosystem, limited researches in this field and specifically on the subject of student entrepreneurship ecosystem in Iran and other foreign countries have been done, but this research seeks to identify dimensions and components ‌ Student Entrepreneurship Ecosystem and presenting the Student Entrepreneurship Ecosystem model at Ferdowsi University of Mashhad and has been done by content analysis method. The data collection tool was a semi-structured interview with 13 professors and entrepreneurial ecology experts who were selected from a series of purposive sampling methods. Dimensions and components of entrepreneurial ecosystem (74 sub-categories and 9 main dimensions) were identified from the interviews and developed in the form of a conceptual model of content analysis. Based on the findings of the study, the dimensions of the student entrepreneurship ecosystem in this study from the perspective of the interviewees are: support and Protection, education and learning, research and technology, events and communities, policy-making, cultural and Social, laws and regulations, financial resources, institutions, networks and interactions.

    Keywords: Ecosystem, Entrepreneurship, Student Entrepreneurship Ecosystem, Ferdowsi University of Mashhad, theme analysis
  • سید علیرضا انوری، محمد مظلوم خراسانی*، محسن نوغانی دخت بهمنی

    با توجه به اینکه بسیاری از شرکت های نوپا و نوآور توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل شده است، یکی از مهم ترین مشکلات این شرکت ها توانمندی ورود به بازار است. این توانمندی معمولا به تدریج و در اثر فعالیت های مختلف در میدان کسب و کار در فرد درونی شده و جزیی از عادات و رفتار او می شود که می تواند به مثابه عادت واره کسب و کار راهنمای عملی وی باشد. هدف تحقیق حاضر طراحی شاخص های سنجش مفهوم عادت واره کسب و کار است. جامعه آماری کلیه اعضای فعال در شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه فردوسی مشهد و حجم نمونه که به روش نمونه گیری به شکل تصادفی از لیست اعضای شرکت ها انتخاب شده، برابر با 204 نفر است. عادت واره کسب و کار در این تحقیق شامل چهار بعد نوآوری، تعامل اجتماعی، بازارگرایی و ارایه طرح کسب و کار بر اساس چهار نوع سرمایه در میدان کسب و کار است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نمره میانگین شاخص عادت واره کسب و کار اعضای شرکت های رشد و دانش بنیان دانشگاه در حد متوسط است. از بین ابعاد مرتبط با این شاخص میانگین متغیر نوآوری از سایر ابعاد دیگر عادت واره کمتر است در حالی که سه بعد دیگر تقریبا در حد متوسط با هم برابر هستند. نتیجه پژوهش اینکه استراتژی شکل گیری عادت واره کسب و کار داشتن توانمندی بازارگرایی با شناخت مناسب بازار، توانایی تعاملات اجتماعی در کسب و کار با استفاده از روابط عمومی بالا، داشتن توانایی نوآوری در تمام بخش های کسب و کار و داشتن توانایی تجاری سازی یعنی قدرت ارایه ایده های مناسب و کاربردی است.

    کلید واژگان: عادت واره, بوردیو, کسب و کار, اقتصاد دانش بنیان, دانشگاه فردوسی مشهد
    Seyed Alireza Anvari, Mohamad Mazlom Khorasani *, Mohsen Nogani Dokht Bahmani
    Introduction

    The most important problems of innovative companies is about business capabilities and skills especially for students and university graduates who have less cognition with the business environment because of education. these abilities can be cal[1]led business habitus which is gradually internalized in the individual and be a part of his behavior and habits. it is A practical guide for the individual who acted in the field of business and is different among people. business habitus assessment determines whether it is strong or weak in quantitative form and helps to economic actors to strengthen it.

    Method

    Research methods is a description of the survey type. statistical community of research is all active members of technology incubator and knowledge-based companies of Ferdowsi University of Mashhad. criteria for selecting companies is based on the names in the technology incubatorthat were stationed in technology incubator. after determining the number of companies(about 100 companies) and its members(relatively about 400 people) sample size was selected 204 of people through the Cochran's formula.  sampling method was simple random with no substitute that were selected from the list of companies. for gather information used from a researcher-made questionnaire to measure business habitus in four dimensions of market orientation, social interaction, innovation and business plan presentation. the reliability of the indicators is checked through Cronbach's alpha for items of business habitus dimension. for structural validity used from factor analysis by structural equation method to increase the validity of content used from comments of professors, experts and company managers.

    Finding

    Mean and standard deviation of the business habitus index score of the members of the university's growth and knowledge-based companies is intermediate. average innovation variable is lower of other dimensions of habitus. the other three dimensions are almost equal. confirmatory factor analysis of each dimension of the index has been performed and the final habitus business model based on structural equations it shows increases business habitus when increase all four dimensions of innovation, social interactions in business, market orientation and business plan and have a high score.

    Conclusion

    According to the results business habitus Index in terms of dimensions and importance it's the same with the expectation that is from a capable person in the business environment and checked in various researches. the final strategy of business habitus formation can be described that is included capability of market orientation with proper knowledge of the market in order to evaluate how products or services enter the market based on technical knowledge, ability to interact socially in business using high public relations in business and economic communications, ability to innovate and strengthen the dimension of innovation in all parts of the production process of the company's products and services, the ability to commercialize means the ability to present appropriate and practical ideas and the ability to have the knowledge to turn an idea into a final product.

    Keywords: habitus, Bourdieu, Business, Knowledge-based Economy, Ferdowsi University of Mashhad
  • محمدتقی ایمان پور*، حسن رمضان پور

    یکی از اجزای اصلی و در واقع رکن اساسی پژوهش که از آن طریق پژوهشگربه توضیح مسئله پژوهش می پردازد"بیان مسیله" است. به دلیل عدم تعریف درست از "بیان مسیله" و نیز خلط آن با دیگر اجزای پژوهش، نظیر عنوان، موضوع و سوال اصلی پژوهش، اغلب در پژوهش های تاریخی باعث نادیده گرفتن آن می شود. شاید بتوان گفت این اشکال اغلب ناشی از نارسایی و عدم تعریف درست مفاهیم اساسی پژوهش در متون "روش پژوهش" در علوم انسانی به طور عام، و در تاریخ به طور خاص است که بازتاب آن را می توان در پژوهش های تاریخی، در رساله ها و پایان نامه های دانشجویان تاریخ مشاهده کرد. پژوهش حاضر به دنبال آسیب شناسی عدم وجود شفافیت یا نقصان در مفهوم "بیان مسیله" در پایان نامه ها و پژوهش های تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل عدم تعریف صحیح از" بیان مسیله" در متون روش پژوهش در تاریخ، منجر به کاستی های جدی ای در پایان نامه های دانشگاهی رشته ی تاریخ شده است. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از منابع کتابخانه ای و مجموعه ی گنجینه ی پایان نامه ها و نیز با روش توصیفی تحلیلی و آماری به تحلیل داده ها بپردازد و آسیب های روش شناسی "بیان مسئله "در پایان نامه های رشته ی تاریخ را با مطالعه موردی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی را در طی سال های گذشته نشان دهد.

    کلید واژگان: مسئله پژوهش, بیان مسئله, روش پژوهش, پایان نامه های تاریخ, دانشگاه فردوسی مشهد
    MohammadTaghi Imanpour *, Hassan Ramzanpour

    One of the main components and in fact the basic element of research through which the researcher explains the research problem is "problem expression”. Due to the lack of a correct definition of "problem expression" and its confusion with other components of research, such as the title, subject and main question of the research, it is often ignored in historical research. This problem can be mostly attributed to the inadequacy and incorrect definition of the basic concepts of research in the methodological research texts, in particular, historical research that its reflection can be seen in the dissertations of history students. This study seeks to examine the pathology of lack of transparency or deficiency in the concept of "problem expression" in dissertations and historical researches. The findings of this research show that due to the lack of correct definition of “problem” in the methodological research texts in history, has led to serious shortcomings in academic dissertations in the field of history. In this research, , however, it has been tried , based on the library resources , dissertations collection (GANJ) from IRANDOC site and using descriptive-analytical method as well as statistical method to analyze the Pathology of “Problem expression” in historical research by case study of history dissertations of Ferdowsi University graduate master degree students.

    Keywords: Research problem, Problem expression, Research method, dissertations in history, Ferdowsi University of Mashhad
  • سجاد جابری، محمد کشتی دار*، مهدی طالب پور، سید مرتضی غیور

    تحقیق حاضر با هدف تدوین راهبرد و توسعه ورزش قهرمانی دانشگاه فردوسی مشهد با استفاده از تکنیک متاسوات، به شناسایی منابع، توانایی ها و قابلیت های دانشگاه فردوسی مشهد با استفاده از رویکرد مبتنی بر منبع می پردازد. این تحقیق از حیث هدف کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی- پیمایشی است. داده ها و اطلاعات موردنظر در دو بخش ابتدا از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای سپس به صورت میدانی و نظرخواهی از 10 نفر از استادان، خبرگان و مدیران حاضر و سابق در حوزه ورزش در شهر مشهد- به روش هدفمند- جمع آوری شد. نتایج حاکی از آن است کیفیت مناسب اماکن ورزشی سرپوشیده و تعداد مکفی اماکن ورزشی سرپوشیده و روباز جزو مهم ترین منابع، توانایی ها و قابلیت ها دانشگاه فردوسی مشهد به شمار می آید. سرانه یا بودجه کم ورزش دانشگاهی و استعدادهای موجود در ورزش دانشگاهی دارای بیشترین میزان اثرگذاری بر توسعه ورزش قهرمانی دانشگاه فردوسی مشهد هستند. همچنین با توجه به نتایج  پژوهش، در بین رقبا دانشگاه تهران به عنوان اولین و مهم ترین رقیب، دانشگاه خوارزمی دومین رقیب و دانشگاه فنی و حرفه ای مازندران به عنوان سومین رقیب دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به نقشه رقابتی شناخته شده اند.

    کلید واژگان: دانشگاه فردوسی مشهد, راهبرد, رقابت پذیری متاسوات, ورزش قهرمانی
    Sajad Jaberi, Mohammad Keshtidar*, Mehdi Talebpour, Seyed Morteza Ghayour

    The purpose of this study was to identify the resources, abilities, and capabilities of the Ferdowsi University of Mashhad using the resource-based approach to formulate the strategy and development of the Ferdowsi University of Mashhad by using a Meta swot technique. The purpose of this research is applied and the method is descriptive-survey. The data and information in the first two sections are documented through library and library study followed by field and opinion polls of 10 current, former and current professors, experts and managers in the field of sport in Mashhad, selected by purposeful method, It is provided. The results indicate that good quality indoor sports facilities and a sufficient number of indoor and outdoor sports facilities are among the most important resources, abilities, and capabilities of the Ferdowsi University of Mashhad. The per capita or low budget of academic sport and the talents in the academic sport have the greatest impact on the development of the Ferdowsi University of Mashhad. The most important competitors of the Ferdowsi University of Mashhad are Tehran University, Kharazmi University and the Mazandaran University of Technology respectively.

    Keywords: : Strategy, Competitiveness, Championship Sport, Ferdowsi University of Mashhad, Meta-Swot
  • پرستو عشرتی*، رزا وکیلی نژاد
    هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی میزان کارآمدی دو برنامه درسی فعلی کارشناسی پیوسته مهندسی معماری (ارایه شده توسط دانشگاه تهران و دانشگاه فردوسی مشهد) بر اساس نظر دانش آموختگان است. بدین منظور، سوال اصلی میزان رضایت دانش آموختگان از کمیت و کیفیت دروس رشته معماری را در سه حوزه درسی "طراحی"، "تاریخ و مبانی نظری" و "فن ساختمان" مورد بررسی قرار می دهد.

     

    روش پژوهش

    برای نیل به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را 76 دانش آموخته معماری از ورودی 1378 تا 1393 از 18 دانشگاه کشور تشکیل دادند.

    یافته ها

    بر اساس یافته ها، از لحاظ کمیت، حوزه "طراحی" بالاترین (با امتیاز زیاد 27.8 درصد) و حوزه "فن ساختمان" پایین ترین (با امتیاز زیاد 24.04 درصد) را دارا هستند و حوزه "تاریخ و مبانی نظری"، با امتیاز زیاد 24.75 درصد، در میانه قرار دارد. از منظر کیفیت نیز، حوزه "طراحی" با امتیاز 32.65 درصد، بیشترین میزان مطلوبیت را داشته و حوزه های "فن ساختمان" و "تاریخ و مبانی نظری" به ترتیب با امتیازهای 18.42 و 15.95 درصد، در مراتب بعدی از منظر کیفیت قرار گرفته اند. به این ترتیب بیشترین امتیاز توامان کمیت و کیفیت را دروس حوزه "طراحی" کسب کرده و امتیاز توامان دو حوزه دیگر تقریبا مشابه با یکدیگر است.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب بیشترین و کمترین میزان رضایت از حوزه "طراحی معماری" و "فن ساختمان" وجود دارد. همچنین آشکار شدن لایه پوچ یا به بیان دیگر مباحث مورد غفلت واقع شده در دروس "ارایه به کمک رایانه"، "نقشه برداری" و "متره و برآورد" درستی حذف آن ها از برنامه پیشنهادی دانشگاه فردوسی مشهد را با پرسش روبرو می سازد. اما به نظر می رسد انتقال درس "اصول مرمت و حفاظت" از دروس اصلی به اختیاری در این برنامه تصمیم مناسبی بوده است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش آشکار می گردد که نیاز به تغییر رویکرد در آموزش معماری و یکپارچه سازی تدریس سه حوزه مذکور با یکدیگر در بازنگری هر دو برنامه وجود دارد.

    کلید واژگان: کارشناسی پیوسته مهندسی معماری, برنامه درسی, دانش آموختگان, برنامه بازنگری شده دانشگاه تهران, برنامه بازنگری شده دانشگاه فردوسی مشهد
    Parastoo Eshrati *, Roza Vakilinezhad
    Objective

    The purpose of this paper is investigating the effectiveness of the two current Bachelor Architecture’s Curricula (presented by the University of Tehran and Ferdowsi University of Mashhad) based on the views of graduates. ​The main question examines the degree of satisfaction of graduates with the quantity and quality of three main areas of courses including "design", "history and theoretical foundations" and "building technology".

    Methods

    To achieve the purpose of the research, a qualitative approach and a questionnaire and semi-structured interview methods were used. The statistical population of the study consist of 76 graduates in architecture, from 18 universities in the country, 1999 to 2014.

    Results

    According to the results, in terms of quantity, the fields of "design" and "construction technology" have the highest (with a high score of 27.8%) and the lowest (with a high score of 24.04%) scores, respectively, and the "history and theoretical foundations" field is in the middle, having a high score of 24.75%. In terms of quality, the "design" field with a score of 32.65%, has the highest degree of desirability, and the fields of "construction technology" and "history and theoretical foundations" with scores of 18.42 and 15.95%, respectively, are the next. Therefore, the highest score of quantity and quality together, is gained by the courses in the field of "design", and the score of the other two fields is almost similar to each other.

    Conclusion

    The results showed that there are the highest and lowest levels of satisfaction in the area of "architectural design" and "building technology", respectively. Based on the revelation of the Null curriculum as the missed subjects in the courses “Application of Computer in Architectural Design", "Cartography" and "Building Cost Estimation", their removal from the curriculum of Ferdowsi University of Mashhad is open to question. But it seems that the transfer of the "Historic Conservation" course from the main courses to the optional one in this curriculum was a right decision. ​This study reveals that regardless of which curricula is implemented, it is necessary to change the approach in architectural education and integrate the teaching of the three mentioned areas to improve the quality

    Keywords: Bachelor of Architecture, Curricula, graduates, University of Tehran, Ferdowsi University of Mashhad, Curriculum Review
  • علی علیزاده، ابوالقاسم قوام، الهام اخلاقی باقوجری *

    تربیت نیروی انسانی متخصص، اشتغال زایی و استفاده از تخصص آن ها ازجمله دغدغه های اصلی نظام آموزش عالی است. اما گاهی تعادلی بین تعداد فارغ التحصیلان و شغل متناسب با تخصص آن ها مشاهده نمی شود، یا فارغ التحصیلان چنان که شایسته است برای آن شغل متخصص نشده اند. لذا از وظایف دانشگاه ها و بالطبع گروه های آموزشی مربوطه پیگیری و بررسی میزان کفایت و کیفیت آموزشی دانش آموختگان است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت فارغ ‎ التحصیلان رشته زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در یک دوره ده ساله (1395- 1385) پرداخته است. در بررسی اولیه تمام فارغ التحصیلان رشته زبان شناسی در بازه مورد بررسی، افراد شاغل  و غیرشاغل مشخص شدند. سپس از میان شاغلین به کار، 30 نفر به صورت تصادفی برای شرکت در مصاحبه تلفنی ساختار یافته، انتخاب شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میانگین 83 درصد از فارغ التحصیلان  این رشته جذب بازار کار شده اند که  از این نظر در جایگاه  نسبتا خوبی قرار دارد. اکثر افراد رشته خود را آگاهانه انتخاب کرده اند و تفاوت معناداری در رابطه با میزان اشتغال به کار با جنسیت و همین طور مقطع تحصیلی افراد دیده نمی شود. در 80 درصد از افراد ارتباط شغلی با رشته تحصیلی وجود داشت، اما تنها 33 درصد پایان نامه ها برای اشتغال به کار نویسندگانشان مفید و مرتبط تشخیص داده شده اند. همچنین در مورد ارتباط  سرفصل و محتوای دروسی که فارغ التحصیلان گذرانده اند و کاری که به آن مشغول هستند، تنها 53 درصد پاسخ مثبت داده اند. درضمن این که لزوم تغییراتی در ساختار جذب دانشجو حتمی می باشد، هدایت پایان نامه های دانشجویان به سوی موارد کاربردی تر نیز از ملزومات است.

    کلید واژگان: وضعیت اشتغال, دانش آموخته, رشته زبان شناسی, دانشگاه فردوسی مشهد
    ali Alizadeh, abolghasem ghavam, Elham Akhlaghi Baghoojari *

    Training specialized human resource, their employment and using their proficiency, are the main concern of higher educational system. But sometimes there is not balance between the number of alumnus and their suitable job or alumnus aren’t trained as it should be.so, it’s universities’ duty to follow up and explore their educational adequacy and quality. This article assessed the situation of alumnus of Linguistics educational group of Ferdowsi university of Mashhad during a decade (2007-2017). For the first step, employed alumnus was detected, then for telephone interview, 30 persons were selected among them by accident. In addition, a researcher made questionnaire was used to survey the professors of Linguistics department of Ferdowsi University of Mashhad. Based on the results 83 percent of alumnus had job. This result put Linguistics educational group in a good situation among other fields of study. Most of the people had chosen their major consciously. There wasn’t a meaningful difference between sex of participants and the amount of employment. Relation between job and field of study was 80 percent, but relation between subjects of theses and employment was 33 and just 53 percent of participants declared that their jobs are in accordance with the content of their subjects. Results of professors’ questionnaire showed that they are not pleasant with the current situation and believe that it is necessary to have some changes in taking students.  Organizing students’ theses in more practical issues, is so essential too.

    Keywords: occupation situation, graduated, Liinguistics field of study, Ferdowsi University of Mashhad
  • نازنین راسخ*، حسن مظفری، محمدرضا نیک نژاد، محسن اسمعیلی

    تلاش برای بهبود، استفاده موثر و کارآمد از منابع و امکانات گوناگون، چون نیروی کار، سرمایه، انرژی، تاسیسات و تجهیزات و... رسالت مدیریت و هدف اصلی مدیران سازمان ها و موسسات است. ا روش تحقیق توصیفی - پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات از نوع تحقیقات میدانی است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 93-92 با تعداد 19547 نفر بوده که با توجه به جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 385 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات، از دو پرسشنامه استاندارد بررسی ویژگی های اماکن ورزشی کارگر (1388) و پرسشنامه توصیف وضعیت بهره وری اماکن ورزشی کارگر (1388) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های آمار توصیفی همچون میانگین، انحراف معیار و میانگین امتیاز؛ و به منظور رتبه بندی متغیرها از آزمون آماری فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که که در مجموع سالن های ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد، بوفه های مواد غذایی و جایگاه های تماشاچیان بالاترین رتبه ها را در مقایسه با سایر موارد دارا می باشند؛ همچنین وضعیت کفپوش ها و سطوح و دیوارها پایین ترین میانگین رتبه ای را به خود اختصاص دادند. از نقطه نظر بهره وری، نتایج نشان داد که بهترین وضعیت، بهره وری نیروی انسانی و ضعیف ترین وضعیت مربوط به بهره وری امکانات کاربران است. با توجه به تعداد دانشجویان این دانشگاه، سرانه ورزشی هر دانشجو در دانشگاه فردوسی مشهد برابر با 59/4 مترمربع می باشد.

    کلید واژگان: ایمنی, بهداشت, بهره وری, سرانه اماکن ورزشی, دانشگاه فردوسی
    Nazanin Rasekh *, Hassan Mozaffari, Mohammad Reza Niknejhad, Mohsen Esmaili

    Attempting to improve the effective and efficient usage of various resources and facilities such as labor, capital, energy, plants, equipments of the mission, management and main purpose of organizations and institutions’ managers. F It is a descriptive- comparative research. In terms of purpose, it is applied, while in terms of the data collection methodology, it is of the field study type. The statistical sample is consisted of 19547 students of Ferdowsi University of Mashhad in 1392-93 of whom 385 individuals were selected as the research representatives according to Morgan table and simple random sampling method. In order to perform data collection, two questionnaires were used, i.e. the investigation of the features of workers sports facilities standard questionnaire (1388) and the description of the productivity status of workers sports facilities (1388). Descriptive statistical tests such as mean, standard deviation and mean score were used in order to analyze the research data, while Friedman statistical test was used for ranking the variables. Results showed that in general, the Ferdowsi University’s gyms, cafes and spectators’ seats had the highest ranks in comparison with other features. In addition, the conditions of parquets, surfaces and walls had the lowest mean ranking. In terms of productivity, results indicated that the best and the weakest conditions are the labor productivity and the users’ facilities productivity, respectively. According to the number of the students of this university,

    Keywords: safety, hygiene, Productivity, sports facilities per capita, Ferdowsi University of Mashhad
  • خدیجه برقی طرقبه، حسن بهزادی*، اعظم صنعت جو
    هدف

    بررسی دیدگاه دانشجویان بین المللی و کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد درباره خدمات کتابخانه ای به دانشجویان بین المللی.

    روش شناسی

    36 کتابدار و 295 دانشجو برگزیده طبق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصافی ساده به یکی از دو پرسشنامه پژوهشگرساخته پاسخ دادند. روایی دو پرسشنامه را متخصصان تایید کردند و پایایی آنها با آلفای کرونباخ سنجیده و تایید شد.

    یافته ها

    رضایت دانشجویان خارجی، زیاد یافته شد. فقط درباره منابع دیداری و شنیداری رضایت آنها پایین تر از متوسط بود. کتابداران نیز خدمات کتابخانه های دانشگاه را متناسب با نیازهای دانشجویان دانستند. بین شناخت کتابداران و دانشجویان بین الملل نسبت به تفاوت های دانشجویان بین المللی و بومی تفاوت معناداری وجود داشت.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های پژوهش، کتابخانه های دانشگاه فردوسی باید خدمات متفاوت تری برای دانشجویان بین الملل خود فراهم کنند و کتابداران نیز باید به تفاوت های دانشجویان بین الملل نسبت به دانشجویان بومی توجه داشته باشند.

    کلید واژگان: دانشجویان بین المللی, خدمات کتابخانه ای, کتابداران, دانشگاه فردوسی مشهد
    K. Barghi Torghebeh, H. Behzadi *, A. Sanatjoo
    Purpose

    Academic library services are important to all students. However, research shows that international students face some barriers in utilizing library resources and facilities. This study seeks the viewpoints of international students and librarians at Ferdowsi University of Mashhad in this regard

    Methodology

    The Cochran formula using simple random sampling method was employed to determine. Each the two groups of 36 library staff and 295 students filled one of the two researcher developed questionnaires,. Validity was assessed by experts and its reliability was measured by Cronbach's alpha.

    Findings

    The international students' satisfaction with the services was high, except with regard to the audio- visual materials (CDs, etc.). Librarians also viewed the services in line with the needs of international students. There is also a significant difference between the librarians and international students' perception of the differences between international and native students.

    Conclusion

    The Libraries of Ferdowsi University should provide different services to their international students, and librarians should pay attention to the differences between international students and native students.

    Keywords: International students, Library services, Librarians, Ferdowsi University of Mashhad
  • مریم شعبانی شایه، معصومه تجعفری*، اعظم صنعت جو
    هدف

    هدف این پژوهش سنجش نقش معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب کاربران به استفاده از وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد بود.

    روش

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش ارزیابانه و پیمایشی بود. جامعه اول پژوهش، وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه دوم پژوهش، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-96 در چهار حوزه علوم پایه، علوم انسانی، فنی مهندسی و کشاورزی بودند که حجم نمونه از جامعه دوم بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان تعیین شد (356 نفر) و اعضای نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پس از تایید روایی و پایایی سیاهه وارسی و پرسشنامه محقق ساخته، داده های مورد نیاز پژوهش گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 

    یافته ها: 

    در مجموع برای 8 معیار طراحی ترغیبی، 107 مصداق شناسایی شد که در وبگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد بیش از 58 درصد از کل مصداق های شناسایی شده به کار گرفته شده بود. همچنین، در وبگاه این کتابخانه بیشترین توجه به معیار اعتبار وبگاه و در مقابل کمترین توجه به معیار شخصی سازی شده بود. از دیدگاه کاربران، نقش همه معیارهای طراحی ترغیبی در ترغیب آن ها به استفاده از وبگاه کتابخانه بیش از حد متوسط بود.

     اصالت/ارزش:

     این پژوهش از معدود پژوهش ها در حوزه طراحی ترغیبی در کتابخانه ها می باشد. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده کتابداران و طراحان وبگاه این کتابخانه قرار گیرد و به آن ها در طراحی هر چه بهتر و موثرتر این وبگاه کمک نماید. کتابداران با آگاهی از نتایج پژوهش می توانند سبب برقراری ارتباط بهتر کاربران با وبگاه و ترغیب آن ها به استفاده و مراجعه مجدد به وبگاه و بهره گیری از خدمات کتابخانه شوند.

    کلید واژگان: طراحی ترغیبی, فناوری ترغیبی, وبگاه, کتابخانه دانشگاهی, دانشگاه فردوسی مشهد
    Maryam Shabani, Masoumeh Tajafari *, Azam Sanatjoo
    Objective

    Libraries need to design websites to attract users to use the website and have interactive and valuable online experiences. One way to encourage users to use the library website is to apply the principles of persuasive design. Persuasive technology utilizing persuasive techniques to design products such as websites tries to positively influence people, thereby changing the attitude and behavior of a person to perform a particular action, such as using a website and encouraging users to perform a certain action. Libraries can use persuasion techniques to motivate users to interact with the library and to benefit from the services and information available through the library. Hence the identifying the extent of applying persuasive design criteria in the central library of Ferdowsi University of Mashhad was one of the study purposes. Furthermore, the main purpose of this study was to evaluate the role of persuasive design criteriain persuading the users to use the library website.

    Methodology

    This study was an applied research, and its methodology was combination of the evaluation and survey. Research population consisted of MA students at Ferdowsi university of Mashhad belonging to four disciplines i.e., Basic Sciences, Humanities, Engineering, and Agriculture. The desired sample was selected based on Krejcie and Morgan’s sample size table through stratified random sampling (356 persons). The required data were collected by a check list and a researcher-made questionnaire. Validity and reliability of the check list and the questionnaire was confirmed. The gathered data were analyzed through the SPSS using descriptive (i.e., frequency, percent, mean and standard deviation) and inferential statistics (i.e., one sample t-test).

    Findings

    For eight persuasive design criteria (i.e., credibility, privacy, personalization, attractiveness, solicitation, priming, commitment and ascendency), 107 elements were identified, of which 58 percent had been applied in the library website. Furthermore, the findings revealed that the website designers have payed the most attention to the credibility criterion and the least attention to the personalization criterion. The role of persuasive design criteria in persuading the users to use the library website was more than average. According to the results, loading speed and access to the content, user’s personal information privacy, online chat with librarians, selecting the mode of delivering the searched information, a well-organized interface, simple menus and icons, internal search engine, and existence of a section for the library new books were the most persuasive elements of the library website from the users' perspectives. 

    Conclusion

    This is one of the rare studies in the field of persuasive design in libraries. The results can be used by the librarians and the website designers to design this website more efficiently and effectively. The Librarians can make the website more user-friendly and persuade the users to use the website and the library services.

    Keywords: Persuasive design, Persuasive Technology, website, Academic Libraries, Ferdowsi university of Mashhad
  • مهدی زینالی تازه کندی*، محسن نوکاریزی، حسن بهزادی
    هدف

    برای طراحی نظام های بازیابی اطلاعات کاربرپسند، توجه به ویژگی های کاربران از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، هدف پژوهش حاضر این است تا نقش متغیرهای جمعیت شناختی کاربران هنگام جست وجو در موتورهای کاوش مورد بررسی قرار گیرد.

    روش

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود که از روش ارزیابانه استفاده شد. در این پژوهش، ابتدا با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی نظیر جنسیت، مقطع و حوزه تحصیلی، گروه سنی و منطقه سکونت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، تعداد 192 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند و سپس، از آن ها درخواست شد تا وظایف کاری تدوین شده بر اساس عناوین انتخاب شده از سرعنوان موضوعی فارسی را مطالعه و در موتورهای کاوش گوگل، پارسی جو، ریسمون و یوز به زبان فارسی جست وجو و سپس نشانی های اینترنتی مرتبط را در فرم داده شده ثبت کنند. براساس نشانی های اینترنتی ثبت شده، نمره ربط نتایج بازیابی شده دانشجویان با توجه به شاخص جاکارد محاسبه شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که نمره ربط نتایج بازیابی شده توسط دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد با سطح اطمینان 95 درصد در حدود 36/0 تا 42/0 قرار داشت؛ همچنین، بین نمره ربط نتایج بازیابی شده توسط دانشجویان برحسب مقطع تحصیلی، گروه های سنی و منطقه سکونت آنان تفاوت معناداری وجود داشت؛ در حالی که تفاوت معناداری بین نمره ربط نتایج بازیابی شده توسط دانشجویان برحسب جنسیت و حوزه تحصیلی آنان مشاهده نشد.

    اصالت/ارزش

    این مقاله توجه مدیران اطلاعات و طراحان نظام های بازیابی اطلاعات را به این موضوع معطوف می کند که در طراحی نظام های اطلاعاتی توجه به سه متغیر جمعیت شناختی تحصیلات، سن و منطقه سکونت نسبت به دو متغیر حوزه های تحصیلی و جنسیت از اهمیت بیشتری برخوردار است.

    کلید واژگان: ربط, متغیرهای جمعیت شناختی, بازیابی اطلاعات, دانشجویان, دانشگاه فردوسی مشهد
    Mahdi Zeynali Tazehkandi*, Mohsen Nowkarizi, Hasan Behzadi
    Purpose

    In order to design user-friendly information retrieval systems, it is important to pay attention to characteristics of users. Therefore, the aim of the present study is to investigate the role of demographic variables of users during their search in search engines.

    Method

    This is an applied study in terms of purpose, which was done by the evaluation method. To conduct the research, firstly, 32 subject headings were selected from the "Persian Subject Headings" and simulated work tasks were developed based on the selected subject headings with the cooperation of three experts in knowledge and information science. Then, according to the characteristics of the population, such as gender, grade and field of study, age and residential area of the students of Ferdowsi University of Mashhad, 192 people were selected as sample members. The research form was then given to them, which consisted of three sections: demographic information, simulated work tasks, and a place to record relevant links. They were then asked to study the simulated work tasks that they had developed based on the selected subject headings from the Persian Subject headings, and search in Google, Parsijoo, Rismoon, and Yooz search engines in Persian language, and then to record the relevant URLs in the given form. Finally, based on the recorded URLs, the relevance score of the students' retrieved results was calculated according to the Jaccard index. To determine the validity of the research tools, the opinions of faculty members of Ferdowsi University of Mashhad were asked as well as the relevant literature was reviewed. Pearson test was also used to determine the reliability of the study, which confirmed the reliability of the study with a correlation coefficient of 0.725.

    Findings

    The findings indicated that the FUM students’ judgement relevance scores with a 95% confidence level were about 0/36 to 0/42. Furthermore, there were significant differences between the students' judgement relevance scores in terms of their educational levels, age groups and their residential areas, while there were no differences between the student's judgement relevance scores in terms of gender and academic field.

    Originality/value

    It can be said that paying attention to both personalization and customization in designing information retrieval systems will satisfy users. Thus, this paper finally directs the attention of information managers and designers of information retrieval systems to this fact that in designing information systems, more attention must be paid to the three demographic variables, namely education levels, age groups, and residential areas.

    Keywords: Relevance, Demographic variables, Information retrieval, Students, Ferdowsi University of Mashhad
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال