به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "labor children" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • فرزانه عسکری، مرضیه دهقانی*
    امروزه بسیاری از کودکان کار به دلیل فقر مالی و فرهنگی از حق تحصیل محروم می باشند. عدم برخورداری از آموزش، تهدیدی برای این قشر آسیب پذیر و سلامت کل جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نحوه ی شکل گیری هویت حرفه ای و تجارب زیسته ی مدیر و موسس اولین مجموعه مدارس ویژه ی کودکان کار در شهر تهران انجام شد. پژوهش مورد نظر، روایی و از نوع تحقیقات کیفی و تفسیرگرایانه می باشد که در آن از تکنیک مصاحبه روایی و یادداشت برداری میدانی استفاده شده است. واکاوی روایت ها حاکی از تاثیر عمیق تجارب مدرسه ای در تغییر باورها و شکل گیری هویت حرفه ای شرکت کننده ی پژوهش است. وی در مجموعه مدارس ویژه ی کودکان کار، بر مبنای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مطابق با نیازهای کودکان کار، برنامه ی درسی ویژه ای تحت عنوان «الگوی رویش» طراحی کرده که در اجرا با موفقیت روبه رو بوده است. نتایج پژوهش نشان داد آموزش به کودکان کار، مستلزم اتخاذ یک رویکرد حمایتی از سوی آموزش و پرورش و همکاری این سازمان با شهرداری ها و سازمان بهزیستی است و همچنین توانمندسازی کودکان کار، نیازمند تغییراتی در عناصر برنامه ی درسی کنونی مطابق با نیازهای این کودکان می باشد.
    کلید واژگان: آموزش, کودکان کار, برنامه درسی, روایت پژوهی
    Farzaneh Askary, Marzieh Dehghani *
    The aim of this study was to investigate the formation of professional identity and life experiences of the principal and founder of the first set of special schools for labor children in Tehran. The research is a narrative inquiry and qualitative and interpretive research in which the technique of narrative interview and field text is used. Exploring of the narratives indicated the profound effect that school experiences had on changing the beliefs and shaping the professional identity of the research participant. Based on fundamental reform document of education and in accordance with the needs of labor children, he has designed a special curriculum called "Growth Pattern" in the collection of schools for labor children, which has been successful in implementation. The results showed that educating labor children requires adopting a supportive approach in schools and changing the current curriculum in accordance with the needs of children in order to empower them. The results showed that education for labor children requires the adoption of a supportive approach by ministry of education and cooperation of this organization with municipalities and welfare organizations, and also empowerment of labor children requires changes in the current curriculum elements according to the needs of these children.
    Keywords: Education, Labor Children, Curriculum, Narrative Inquiry
  • هدی معینی، ثمره صفی خانی*
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی برون گروهی، مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی و عزت نفس کودکان کار شهر اصفهان بود.

    روش

    روش پژوهش توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کودکان کار شهر اصفهان می باشد؛ که 200 کودک کار تحت پوشش موسسه مردم نهاد طلوع مهر و دوستی اصفهان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه مهارت های اجتماعی واتسون و همکاران (1984)، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (2010) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی برون گروهی رفیعی و همکاران (1395) می باشد. داده ها با روش های آماری تحلیل رگرسیون هم زمان و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته های جداول نشان می دهد که ضریب همبستگی چندگانه معادل 827/0 بوده است. به این معنا که سه متغیر سرمایه اجتماعی برون گروهی، مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی که در معادله رگرسیونی باقی مانده اند به طور هم زمان 827/0 با عزت نفس کودکان کار رابطه معنادار داشته اند. ضریب تعیین نیز نشان دهنده نسبتی از کل تغییرات متغیر وابسته است که توسط متغیرهای مستقل معادله حساب شده اند که این مقدار 679/0 بوده است؛ یعنی اینکه این سه متغیر می توانند حدود 68 درصد تغییرات عزت نفس را پیش بینی کنند و متغیر سرمایه اجتماعی برون گروهی قوی ترین پیش بینی کننده متغیر عزت نفس کودکان کار بوده است.

    نتیجه گیری

    یافته های این پژوهش نشان داد که افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی، عزت نفس را افزایش می دهد و کودکان کاری که عزت نفس بالاتری دارند، از مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی بالاتری هم برخوردار هستند.

    کلید واژگان: کودکان کار, سرمایه اجتماعی برون گروهی, عزت نفس, مهارت های اجتماعی, هوش هیجانی
    Hoda Moeini, Samareh Safikhani*
    Introduction

    The aim of the present study was to investigate the relationship between outgroup social capital, social and emotional skills and self-esteem of children in Isfahan city.

    Method

    Descriptive-correlation research method and the statistical population includes all Labor children of Isfahan city; 200 Labor children under the cover of Tolo Mehr and Dosti NGO of Isfahan were selected as a sample. The research tools are Cooper Smith's Self-Esteem Questionnaire, Watson et al.'s Social Skills Questionnaire (1984), Siberia Schering's Emotional Intelligence Questionnaire (2010), and Rafiei et al.'s Out-group Social Capital Questionnaire (2015). The data were analyzed with statistical methods of simultaneous regression analysis and Pearson's correlation coefficient.

    Results

    The findings of the tables show that the multiple correlation coefficient was equal to 0.827. This means that the three variables of outgroup social capital, social skills and emotional intelligence that remained in the regression equation had a significant relationship of 0.827 with the self-esteem of labor children. The coefficient of determination also indicates a ratio of the total changes of the dependent variable that were calculated by the independent variables of the equation, which was 0.679; It means that these three variables can predict about 68% of changes in self-esteem.

    Conclusion

    The findings of this research showed that the increase of outgroup social capital increases self-esteem and labor children who have higher self-esteem have higher social skills and emotional intelligence.

    Keywords: Labor Children, Out-Group Social Capital, Self-Esteem, Social Skills, Emotional Intelligence
  • سیده خدیجه جمالی، سید موسی کافی*، عباس ابوالقاسمی، بهمن اکبری
    هدف

    کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تیوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار انجام شد.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت در سال 1400 بودند. تعداد 45 نفر از کودکان کار با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی شامل گروه های آموزش تیوری انتخاب، آموزش فلسفه کندوکاو و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه تحت آموزش تیوری انتخاب و گروه آزمایش دوم 10 جلسه تحت آموزش فلسفه کندوکاو قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های کفایت اجتماعی (Felner, 2002) و جهت گیری هدف (Midgley et al., 1998) بودند و داده های حاصل از آن با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که آموزش در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تسلطی گرایشی، تسلطی اجتنابی و عملکردی گرایشی در کودکان کار شد (05/0P<)، اما در جهت گیری هدف عملکردی اجتنابی بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). همچنین، بین گروه های آزمایش آموزش تیوری انتخاب و فلسفه کندوکاو از نظر هیچ یک از متغیرهای کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج برای بهبود کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار می توان از روش های آموزش تیوری انتخاب و فلسفه کندوکاو استفاده کرد.

    کلید واژگان: آموزش تئوری انتخاب, آموزش فلسفه کندوکاو, کفایت اجتماعی, جهت گیری هدف, کودکان کار
    Seyyed Khadijeh Jamali, Seyyed Mosa Kafi *, Abbas Aboulghasemi, Bahman Akbari
    Purpose

    The forced labor for children has negative cognitive, social and emotional consequences. Therefore, the present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of teaching choice theory and inquiry philosophy on social competence and goal orientation of labor children.

    Methodology

    The current research was a semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. The research population was the labor children of Rasht city in 2021 year. A number of 45 labor children were selected as a sample with using the available sampling method and were assigned in three equal groups by a simple random method with lottery, including the groups of teaching choice theory, teaching inquiry philosophy and control. The first experimental group received 8 sessions of teaching choice theory and the second experimental group received 10 sessions of teaching inquiry philosophy, and the control group did not receive any teaching. The research tools were included questionnaires of social competence (Felner, 2002) and goal orientation (Midgley et al., 1998) and its resulting data were analyzed by methods of univariate and multivariate covariance analysis and Bonferroni post hoc test in SPSS software.

    Findings

    The findings showed that teaching in both experimental groups in compared the control group led to increase social competence and goal orientation of tendency-mastery, avoidance-mastery, and tendency- performance in labor children (P<0.05), but there was no significance difference between them in the goal orientation of avoidance-performance (P>0.05). Also, there was no significant difference between the experimental groups of teaching choice theory and inquiry philosophy in terms of any of the variables of social competence and goal orientation (P>0.05).

    Conclusion

    According to the results, to improve the social competence and goal orientation of labor children, it is possible to use the teaching methods of choice theory and inquiry philosophy.

    Keywords: Teaching Choice Theory, Teaching Inquiry Philosophy, Social Competence, goal orientation, Labor Children
  • شیما صالحی، احمد برجعلی*، علی زاده محمدی

    هنر را می توان یکی از کارآمدترین ابزار و روش های تربیت آدمی در عصر امروز به شمار آورد که نتایج و آثارش در زمینه خلاقیت و سلامت روانی در کودکان را می توان دید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی نمایش درمانی بر میزان اضطراب کودکان کار بود. پژوهش حاضر از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری مشتمل بر تمامی کودکان کار 12-8 سال شهر اهواز که در سال 1400- 1399 زیرنظر بهزیستی بودند. پرسشنامه مقیاس اضطراب کودکان اسپنس به عنوان پیش آزمون میان همه داوطلبین توزیع و تکمیل گردید و 30 کودک که دارای بیشترین نمره اضطراب در بین آزمودنی ها بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت نمایش درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسه سیزدهم پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و آزمون پیگیری یک ماه بعد در هر دو گروه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که نمایش درمانی هم در مرحله پس آزمون و هم در پیگیری در گروه آزمایش بر خلاف گروه کنترل، به طور معنی داری اضطراب کودکان کار را کاهش داده است. بر این اساس روش نمایش درمانی در کاهش اضطراب کودکان کار موثر است.

    کلید واژگان: کودکان کار, نمایش درمانی, اضطراب
    Shima Salehi, Ahmad Barjaali *, Ali Zadeh Mohammadi
    Introduction

    In recent years, various methods have been used to treat anxiety in children, art therapy is accepted today as one of the most effective methods of treatment. One of these art programs is play (Holmwood, 2017). Drama therapy is group therapy and active and experiential therapy (Berger, 2019) that uses a combination of various theatrical techniques such as role-play, pantomime, puppetry, improvisation, and other methods (Leather & Kewley, 2019).

    Method

    This study was quasi-experimental using a pretest-posttest design with a control group and follow-up stage. The statistical population included all labor children in the age range of 8-12 years living in Ahvaz in 2020-2021 under the supervision of a welfare organization. The Spence Children Anxiety Scale was used to choose the main participants of the study and 30 children with the highest anxiety scores were selected and then divided into two groups of 15 (experimental and control). Children's Anxiety Scale (CAS): The instrument was designed by Spence in Australia in 1997 to assess the anxiety of children aged 8-15 years based on the DSM-IV diagnostic and statistical classification. The Spence questionnaire has two versions of the child (with 45 items) and the parents (with 38 items). In the present study, the reliability of this scale was 0.90 using Cronbach's alpha. Intervention sessions in the welfare organization were held for 13 sessions of 90 minutes and two sessions a week. This intervention is designed based on the five-step integrated method of Emunah (1999).

    Results

    The results show that the difference between the pretest-posttest scores of the experimental and control groups is significant for the anxiety variable (p≤0.05, F=39.9). Therefore, the obtained results indicate the effect of drama therapy on reducing the anxiety of the experimental group. Also, the difference between the pre-test and follow-up scores of the experimental and control groups is significant for the anxiety variable (p≤0.05, F=18.377). Therefore, the results indicate the effect of drama therapy on reducing the anxiety of the experimental group.

    Conclusion

    One of the most important problems in today's world is the issue of labor children. Psychological problems of these children, especially high anxiety, are among the factors that make these children more vulnerable. Accordingly, the drama therapy method is effective in reducing the anxiety of labor children. Drama therapy seems to be able to reduce the anxiety of labor children by using techniques such as characterization, role play, pantomime, etc. It seems that changes in cognitive insight, establishing a link between consciousness and unconsciousness, direct and indirect training of coping strategies with anxiety, self-awareness, real-world experience in a safe environment, and refining and suppressing repressed and hidden negative emotions are among the reasons for reducing anxiety and stability of treatment. The results of comparing the control and experimental groups in a one-month follow-up show that the difference between the experimental group and the control group has been stable over time. drama therapy can be considered as a sustainable therapy in reducing the anxiety of labor children, and therefore, the condition should be provided for the use of these methods to reduce the anxiety of labor children.

    Keywords: labor children, Drama therapy, Anxiety
  • مهدی خانجانی*، فرامرز سهرابی، یوسف اعظمی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع اختلالات روان‎ شناختی و علل پیش‎ بین آن در کودکان کار انجام شد. روش پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کودکان کار تحت پوشش سازمان بهزیستی استان البرز در سال 1397 تا 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه‎ گیری تصادفی و با توجه به حجم جامعه و میزان واریانس، در مرحله غربالگری اولیه 300 نفر از کودکان دامنه سنی 6 تا 16 سال در مقاطع تحصیلی مختلف انتخاب شدند. سپس در مرحله بعد از این تعداد 150 نفر که نمره بالاتر از نقطه برش را در مرحله غربالگری کسب کرده بودند، بررسی شدند. برای تعیین میزان شیوع اختلالات روان‎ شناختی از پرسش‎ نامه علایم مرضی کودکان و پرسش‎ نامه توانایی‎ ها و مشکلات و به‎ منظور تعیین پیش‎ بین علل اختلالات از پرسش‎ نامه ویژگی‎ های جمعیت‎ شناختی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون‎ های خی‎ دو و تحلیل رگرسیون لوجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که اختلال رفتار با فراوانی 36 نفر (24 درصد) بالاترین میزان شیوع و بعد از آن اختلال افسردگی شدید با فراوانی 29 نفر (3/19 درصد) دومین اختلال شایع هست. اختلال آسپرگر نیز با فراوانی 6 نفر (4 درصد) کم‎ ترین میزان شیوع را دارد. یافته دیگر نشان داد که در بروز اختلالات روان‎ شناختی در کودکان کار، مجموعه‎ ای از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی دخیل هستند که این عوامل در اختلالات مختلف متفاوت هستند. بر‎ اساس نتایج پژوهش، اجرای کارگاه‎ ها و دوره‎ های آموزشی و درمانی به‎ صورت گروهی و فردی برای کودکان کار و خانواده‎ های آن‎ ها از سوی متخصصان بهداشت روان و و مددکاران اجتماعی ضروری است.
    کلید واژگان: شیوع, اختلال روانی, اختلال رفتاری, کودکان کار, بحران اجتماعی
    Mahdi Khanjani *, Faramarz Sohrabi, Yousef Aazami
    This study aimed to investigate the prevalence of psychological disorders and their causes in children of labor using a descriptive survey. In the initial screening, a sample of 300 children (aged between 6 to 16) was randomly chosen from the population of children under the auspices of Alborz Province Welfare Organization in 2018-19, considering demographic variable. In the next stage, 150 individuals who scored higher than the cut-off point in the screening stage were selected. To determine the prevalence of psychological disorders, the Children Symptom Inventory-4 (CSI-4) and Strengths and Difficulties Questionnaire (SDQ) were used, and to determine the pathology of the disorders, the Demographic Characteristics Questionnaire was used. Chi-square and logistic regression analysis were used to analyze the data. The results showed that behavioral disorder with a frequency of 36 people (24%) had the highest prevalence, followed by major depressive disorder with a frequency of 29 people (19.3%). Asperger's syndrome was the least common with a frequency of 6 people (4%). Moreover, the finding revealed that a combination of individual, family and social factors contribute to the onset of psychological disorders that vary depending on the disorder. Our findings highlight the need for mental health professionals and social workers to implement educational and therapeutic courses and workshops for these children and their families
    Keywords: Prevalence, Mental disorder, Behavioral disorder, labor Children, Social Crisis
  • لیلا کاشانی وحید*، الهام حکیمی راد، مریم اساسه، زهرا فارسیان
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارت های حل مسئله خلاق بین فردی بر خلاقیت و مهارت های اجتماعی کودکان کار بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 نفر از کودکان کار پسر 7 تا 10 ساله به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برنامه آموزش حل مسئله خلاق بین فردی برای گروه آزمایش در 15 جلسه (هر جلسه 70-90 دقیقه) اجرا گردید. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب (TTCT) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (SSRS) فرم آموزگار استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و آزمون کوواریانس تحلیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش مهارت های حل مسئله خلاق موجب بهبود خلاقیت و مهارت های اجتماعی شد. برنامه حل مسئله خلاق بین فردی به عنوان راهکاری مداخله ای و پیشگیرانه برای کودکان کار می تواند مورداستفاده متخصصان و دست اندرکاران این حیطه قرار بگیرد.
    کلید واژگان: حل مساله خلاق, خلاقیت, کودکان کار, مهارت های اجتماعی
    Leila Kashani Vahid *, Elham Hakimi Rad, Maryam Asaseh, Zahra Farsian
    The purpose of this study was to evaluate the effectiveness of interpersonal creative problem-solving training programs on the creativity and social skills of labor children. The design of the study was quasi-experimental with a pretest-posttest and a control group. Using random sampling, 20 labor boys aged 7 to 10 years were selected and assigned as experimental and control groups (each group consisted of 10 people). The experimental group participated in a creative problem-solving program for 15 sessions (70-90 minutes each session). Forms A and B of the Torrance Test of Creative Thinking (TTCT) and Teacher’s form of Gresham and Elliot questionnaire of social skills (SSRS) were used as the measurement tools. The obtained data were analyzed using SPSS software 26 and analysis of the covariance. The findings showed significant differences between the experimental and the control group in creativity and social skills. Accordingly, a creative problem-solving program is recommended as a preventive program for labor children.
    Keywords: Creative problem solving, creativity, social skills, Labor children
  • اسکندر فتحی آذر، کیومرث تقی پور*، آیسان حاج آقایی خیابانی

    هدف اصلی این پژوهش، سنجش اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر بهبود خودتنظیمی هیجانی کودکان کار بود. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کودکان کار 7 و 8 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که موسسه مهر کودکان به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شد، و کودکان کار (تعداد= 36 نفر) این موسسه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده اند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 1 ساعته تحت برنامه آموزش فلسفه برای کودکان قرار گرفتند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه استاندارد سنجش سبک های تنظیم عاطفی (هافمن و کشدن، 2010) استفاده گردید که پایایی این ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مولفه های پنهان کاری، سازش و تحمل به ترتیب 70/0، 75/0 و 50/0 محاسبه شده است که حاکی از پایایی بالای آن است. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه آموزش فلسفه برای کودکان پنهان کاری کودکان کار را کاهش می دهد و سازش کاری و تحمل آنان را افزایش می دهد.

    کلید واژگان: آموزش فلسفه برای کودکان, خودتنظیمی هیجانی, کودکان کار
    Eskandar Fathi Azar, Kiumars Taghipour *, Aysun Haj Agaie Khiabani

    The main aim of current research was to evaluate the effectiveness of Teaching Philosophy for Children to improving emotional self-regulation in the labor children. The research method was semi-experimental and its design was pretest-posttest with control group. Its statistical population were included all of 7 to 8-year-old labor children from Tehran in the 2017-2018, which Child’s Mehr Institution selected as a convenience sample and the labor children (N = 36) of this institution randomly assigned to two experimental and control groups. The experimental group were trained for 12 sessions of 1 hour under the Teaching Philosophy for Children program. The Hafmann & Kashdan’s Affective Styles Inventory was used to gather the data and the index the Cronbach's alpha to compute the Concealing, Adjusting, and Tolerating was used. This indicated that respectively 0.70, 0.75, and 0.50 high reliability. The research data was analyzed with Multivariate Covariance Analysis. The results revealed that due to teaching philosophy for children the concealing of labor children was decreased and their adjusting, and tolerating was increased.

    Keywords: teaching philosophy for children, emotional self-regulation, labor children
  • محبوبه محمودنژاد، احمد کربلایی محمد میگونی *، مهرداد ثابت
    هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی و خشونت بین فردی در کودکان کار بر اساس آسیب کودکی، دشواری های تنظیم هیجان و صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 150 نفر از کودکان کار 12 تا 17 سال شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1395 بود که به روش نمونه برداری آسان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل شناخت های خودکشی، پرسش نامه حالت- صفت بیان خشم، پرسش نامه آسیب کودکی، پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجان و پرسش نامه صفات سنگ دلی- فقدان همدلی بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیری با رویکرد سلسله مراتبی نشان داد فقدان عاطفه، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و غفلت ایده پردازی خودکشی را پیش بینی می کنند. همچنین تحلیل داده ها نشان داد سنگدلی، دشواری در رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و فقدان آگاهی هیجانی و عدم وضوح هیجانی و آزار عاطفی خشونت بین فردی را پیش بینی می کنند. از این رو، پیشنهاد می شود بر محیط هایی که این کودکان در آن رشد می یابند به ویژه محیط های خانوادگی آن ها و بر تعاملات بین والدین و کودکان که احتمالا حاکی از غفلت و توهین و بی توجهی به کودک است، تمرکز شود.
    کلید واژگان: ایده پردازی خودکشی, خشونت بین فردی, آسیب کودکی, تنظیم هیجان, سنگ دلی- فقدان همدلی, کودکان کار
    mahboobe mahmoodnejad, Ahmad Karbalaie Mohammad Meigooni *, mehrdad sabet
    Intoduction: Child labor is a prevalent global public health and human rights problem. Many children work to ensure the survival of their families and themselves. Furthermore, child labor today leads to poverty tomorrow: Child labor perpetuates poverty and results in intergenerational poverty traps. Yet, policies banning child labor, even if they can be implemented, might harm the welfare of children and their families rather than help. It puts children at risk for acute and chronic health problems and thwarts the right to freely choose economic opportunities. Economical abuse can best be defined as hiring a child for a work in which his rights are infringed, low payment is made, and his personal development is hindered. As expected, in a short span of time child workers have been employed in industries, which has led a disturbance in the physical, sensorial, kinesthetic, social, medical and moral development and his right for education has been disregarded. That has brought about children being prone to every threat, for they have adopted all the negative experiences and way of behaving in the work life. The short-term effects of childhood trauma include disruptions in interpersonal relationships and psychological problems. Moreover, childhood trauma may interfere with the development of emotional self-regulation, leaving children at risk for a number of negative outcomes including violence preparation. It is recognized that childhood trauma can lead to suicidal ideation and behavior. There is evidence that aggression and violence are important correlates of suicidal behavior. Childhood trauma and aggressive traits are considered risk factors for suicidal behavior. The aim of current study is prediction of suicidal ideation and interpersonal violence among labor children based on childhood trauma, emotion regulation difficulties and callous-unemotional traits.
    Method
    This study utilized a descriptive correlational design. The sample includes 150 person of 12-17-years-old labor children of Tehran, in Summer and autumn of 1395. All participants answered to the Suicide Cognitions Scale, State and Trait Anger Expression Inventory. Childhood Trauma Questionnaire, Emotion Regulation Difficulties Scale and Callous-Unemotional Traits Inventory.
    Results
    Data analysis through multivariate regression showed that lack of sympathy, limited access to emotion regulation strategies and neglect predict significantly suicidal ideation and callous, difficulties engaging in goal directed behavior, impulse control difficulties, lack of emotional awareness, lack of emotional clarity and emotional abuse positively predict interpersonal violence.
    Conclusions
    Hence, it is proposed to focus on the environments in which these children grow, in particular their family environments, and on interactions between parents and children that may indicate negligence and insult to the child.
    Keywords: suicidal ideation, interpersonal violence, childhood trauma, emotion regulation, callous-unemotional, labor children
  • اکرم مرادی، حمیرا سجادی، مروئه وامقی، سید حسین محققی کمال *، غلامرضا قائد امینی
    مقدمه
    اجماع کلی در میان دانشمندان علوم اجتماعی معاصر وجود دارد که اعتماد اجتماعی مقوله ای بسیار مهم است. علاقه به موضوع اعتماد در بسیاری از رشته ها نظیر، جامعه شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، روان شناسی، تاریخ، فلسفه، مدیریت و سازمان و انسان شناسی در سراسر جهان دیده می شود. امروزه اعتماد اجتماعی از جمله مقولات اساسی در مطالعات اجتماعی و سیاسی معاصر و یکی از اجزاء اصلی سرمایه اجتماعی محسوب می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی تعیین کننده های اقتصادی-اجتماعی اعتماد در بین کودکان کار شهر تهران می باشد.
    روش
    مطالعه حاضر یک مطالعه همبستگی است که به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه کلیه کودکان کار 13 تا 18 ساله مراجعه کننده به سازمان های مردم نهاد حمایت از حقوق کودکان تهران در سال 1393 بودند که 105 نفر از 4 مرکز حمایت از حقوق کودکان (موسسه ایلیا، خانه کودک شوش، خانه کودک ناصر خسرو، مرکز همه کودکان مولوی و خانه علم) به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اعتماد اجتماعی استفاده شد. پس از جمع آوری، داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین وضعیت اعتماد اجتماعی کودکان 24/64 (در حد متوسط) با انحراف معیار 08/10 می باشد. همچنین از بین عوامل اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی ( شامل سن، جنس، بعد خانوار، وضیت مسکن، محل تولد، ملیت و درآمد) تنها ملیت (ایرانی بودن در مقابل افغانی بودن) و درآمد کودکان با اعتماد اجتماعی آنها ارتباط داشت که این دو متغیر مجموعا 6/28% از تغییرات اعتماد اجتماعی را تبیین می کند.
    بحث: با در نظر گرفتن این نکته که زندگی سالم محصول داشتن تعامل اجتماعی است و اعتماد عامل کلیدی مهمی در شکل گیری تعامل است، لازم است بسترهای لازم برای حفظ و تقویت اعتماد و اعتماد سازی هر بیشتر مورد توجه مسئولان قرار گیرد. علاوه بر این، با توجه به این که کودکان کار از گروه هایی هستند که مشکلات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی بیشتری نسبت به همسالان خود دارند و با در نظر گرفتن این نکته که این کودکان می توانند بالقوه درگیر آسیبهای اجتماعی شوند که هزینه هایی را به سایر افراد جامعه نیز تحمیل کند، ارائه برنامه های مناسب برای افزایش اعتماد اجتماعی آنان می تواند هم به عنوان راهکاری برای افزایش سلامت اجتماعی این کودکان و افزایش سلامت جامعه از طریق کاستن از آسیبهای اجتماعی مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, کودکان کار, سازمان های مردم نهاد, عوامل اقتصادی, اجتماعی
    Akram Moradi, Homira Sajjadi, Meroe Vameghi, Eyed Hossein Mohaqeqi Kamal *, Gholamreza Ghaedamini Harouni
    Introduction
    Trust is one of the most important synthetic forces within society. Conceptually, trust is also attributable to relationships within and between social groups (history, families, friends, communities, organizations, companies, nations, etc.). It is a popular approach to frame the dynamics of inter-group and intra-group interactions in terms of trust. There is a general consensus among contemporary social scientists that social trust is important, as the small flood of recent publications on the topic shows. The interest in trust covers, unusually, in the increasingly fragmented and specialized academic world, sociology, political science, economics, psychology, history, political theory and philosophy, management and organization studies, and anthropology. Trust, it is said, contributes to economic growth and efficiency in market economics, to the provision of public goods, to social integration, co-operation and harmony, to personal life satisfaction, and to democratic stability and development, and even to good health and longevity. Trust is also at the center of a cluster of other concepts that are not less important for social science theory than for practical daily life, including life satisfaction and happiness, optimism, well-being, health, economic prosperity, education, welfare, participation, community, civil society, and democracy. And, of course, social trust is a core component of social capital, and is normally used as a key indicator of it, sometimes as the best or only single indicator. The aim of this research is a study of socio-economic determinants of trust among labor children referring to NGOs in Tehran.
    Method
    This study is a correlational study that was conducted with survey method. The population of the study was all 13 to 18 year old children who are referred to children support center (including Iliya institute, Shush children home, Naser Khosro children home, Moulavi all children center and science Home) in Tehran. A sample of 105 working children was selected by convenience sampling according to inclusion and exclusion criteria. The research instrument was a social trust questionnaire. The questionnaire consisted of 25 items and five dimensions including behavior-based trust, cooperative tendencies, openness, honesty, reliability. The face validity of the questionnaire was approved by 12 experts of university of social welfare and rehabilitation sciences in the fields of: social welfare, social work, social policy, sociology, psychiatry, social medicine, and psychology. Also, construct validity which was performed by principal components analysis showed that there is only one factor that explains 52. 92% of the variance and all the items loaded on this factor. To determine the reliability of the questionnaire a pilot study was conducted on 30 labor children. Then, after ensuring questions are understandable for the target group and calculating the coefficient alpha, the final questionnaire was developed and completed. Cronbach's alpha coefficient of the questionnaire was 0. 954 and Cronbach's alpha coefficients for five dimensions of the questionnaire were 0. 971, 0. 971, 0. 966, 0. 969, and 0. 967 respectively. Data were analyzed using SPSS statistical software and multiple linear regressions.
    Findings: The results showed that 85 percent of the samples were girl, 73 percent had Afghan nationality, 3 percent were illiterate, 90 percent were in elementary school and only 7 percent had high school education. In addition, 66 percent of them lived with his families and other children lived with relatives, friends, and in the supportive centers. Also, the average family size was n = 6. 85 for working children. 77% of their parents lived together and another 23% were divorced or one parent had died. Furthermore, average income of children was 539,000 Tomans monthly (between 90,000 to 1,300,000 Tomans). The findings about the children's job showed that shopkeeper and peddler were the most important jobs. The results showed that social trust was at intermediate level (64. 24 10. 08) among labor children. In the aspect of social trust, the behavior-based trust mean was 13.3 (between 6 to 21), a cooperative tendency was 8.92 (between 5 to 21), openness was 12.41 (between 6 to 19), honesty was 14. 13 (between 9 to 21), and reliability was 15.48 (between 9 to 20). In addition, among the economic and social factors examined including age, sex, income, family size, place of birth, nationality, and housing situation only income and nationality significantly associated with social trust. These two factors together explained about 28.6 percent of the social trust variance.
    Discussion
    Considering the fact that healthy living is a product of social interaction and trust is a key factor in the formation of interaction, it is necessary to attempt for maintain and strengthen the trust in society. Furthermore, due to the fact that working children have more social, economic and family problems than their peers and taking into account the fact that these children could potentially be involved in social problems, that also impose costs on other people, providing appropriate programs to increase their social trust can be a method of improving children's social health and, consequently, social well-being for society.
    Keywords: Labor children, NGOs, Socio, economic factors, Social trust
  • ماهرخ حسن زادگان رودسری*، نوید سعیدی رضوانی
    برخی از پژوهشگران معتقدند که پرخاشگری امری فطری و ذاتی است و برخی دیگر بر این باورند که پرخاشگری عاملی اکتسابی است که فرد در دوران رشد خود آن را می آموزد از آنجا که کودکان کار و خیابان بیشتر در معرض آسیب های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی هستند، این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایش و آزمایش طرح تجربی گواه و شاهد (که یکی از راه های درمان روان شناسان مثبت گرا جهت تعدیل خشم و عصیان کودکان می باشد) به بررسی وضعیت کودکان کار در یک کارگاه آموزشی پرداخته است. این آزمایش طی یک دوره 12 جلسه ای به مدت 430 دقیقه در یک کارگاه آموزشی قصه گویی به روش تحلیل رفتار متقابل که برگرفته از نظریه اریک برن می باشد میان دو گروه 20 نفره شاهد و 20 نفره کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که قصه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل در گروه آزمایش (پس آزمون) موجب کاهش پرخاشگری در آنان شده است.
    کلید واژگان: خشم, پرخاشگری, کودکان کار, قصه گویی, نظریه تحلیل رفتار متقابل
    Mahrokh Hassanzadgan*, Navid Saeidi Rezvani
    As far as aggression is concerned, some expert believe that aggression is an innate and inherent factor and is considered to be instinctive reaction to the threats and, on the other hand, some others believe that aggression is acquired by the individuals and, consequently, their aggressive behavior is emerged while they are growing; however, social learning theorists explain that aggressive behavior is a response to what one has observed and imitated before. on this account, this study reveals some information on a workshop designed in order to balance the labor children s anger and aggression; to illustrate, the subjects were divided into two groups of 20 representing the experiment group and the control group tested by the transactional analysis [TA] questionnaire and both pre test and post test, and the course was held in 12 sessions lasted for 430 minutes. in the final analysis, the results achieved on the basis of analysis of variance [ANOVA] and the SPSS software indicated that narrative therapy significantly decreased the subjects aggression.
    Keywords: anger, aggression, street, labor children, story, storytelling. TA[Transactional Analysis]
  • سید مرتضی سیادت
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار شهرستان گرگان بود ؛ به این منظور 96 کودک کار ( پسر و دختر ) به عنوان جمعیت نمونه از بین 125 کودک کار شهرستان گرگان و بر اساس جدول کوهن با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد ، سپس تعداد 50 نفر از کودکان کار که بر اساس مقیاس مهارت اجتماعی متسون ، پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامه ابعاد هویت چیک نمره پایینی کسب نموده بودند به صورت کاملا تصادفی انتخاب و با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون در یکی از دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شد. در ادامه کودکان گروه آزمایشی ، در 12 جلسه یک ساعته در دوره آموزش مهارت های اجتماعی شرکت داده شدند . پس از برگزاری برنامه مداخله ای، دو گروه آزمایشی و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند . یافته ها نشان می دهد برنامه مداخله ای ، اثر معناداری (01/0p < ) بر بهبود عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار در گروه آزمایشی دارد .
    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی, عزت نفس, ابعاد هویت, کودکان کار
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال