به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "perfect man" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • عبدالله ابراهیم زاده ده آملی*

    موضوع بحث، تبیین ولایت تکوینی پیامبران الهی ازنگاه قرآن است، مبنی براین که آیا قرآن کریم ولایت تکوینی پیامبران الهی را تایید می کند؟ واگر تایید کرده، آیا حدود ولایت تکوینی پیامبران را نیز مشخص ساخته است؟ بررسی آیات قرآن کریم نشان می دهد که انبیای الهی درپرتو طاعت وبندگی خالصانه مستمر خدای متعال، به مقام انسان کامل دست یازیده، مظهر اسما وصفات الهی شده اند ودرپرتوآن، مظهرولایت وقدرت الهی گشته اند ودرنتیجه، به ولایت تکوینی دست یافته اند و درمواردی وبه هنگام ضرورت به صورت معجزه وکرامت، قدرت نمایی کرده،اعمال ولایت نموده اند. دراین مقاله خاستگاه ولایت تکوینی نشان داده شد وآن طاعت وبندگی خالصانه مداوم خدای متعال می باشد، که درانسان های کامل، یعنی پیامبران وامامان(ع)، به صورت علم وعصمت تجلی کرده وآنان را ازعلم الهی وعصمت همه جانبه برخوردار نموده است وآنها به ویژه پیامبرخاتم واوصیای دوازده گانه اش، ائمه هدی(ع)، به بالاترین مرتبه کمال انسانی ومقام انسان کامل در بالاترین مرتبه اش دست یازیده ودرپرتو آن به ولایت مطلقه تکوینی نایل شده اند.بنابراین، ولایت تکوینی نمودار شخصیت ممتاز انسانی الهی انسان های والامقامی است که درپرتو طاعت وبندگی خالصانه خدای متعال قله های کمال انسانی را فتح کرده، به مقام انسان کامل رسیده اند.

    کلید واژگان: ولایت, ولایت تکوینی, پیامبران, ولایت تکوینی پیامبران, انسان کامل, بندگی خدا
    عبدالله ابراهیم زاده آملی *

    The main question of the following article is: Does the Holy Quran confirm the creational guardianship of the divine prophets? And if it does, has it also specified the limits of the creational guardianship of the prophets? The importance of the issue is that by discovering and proving the creational guardianship of the prophets from the perspective of the Quran, we become more aware of their greatness and high position before God, as well as their role and influence in the system of existence and in human life; and in the light of that, our religious belief is strengthened and we find a stronger spiritual bond with those divine leaders. An examination of the verses of the Holy Quran shows that the divine prophets, in the light of their continuous sincere obedience and service to God Almighty, have attained the status of perfect humans, have become the embodiment of the divine names and attributes, and in the light of that, have become the embodiment of divine guardianship and power, and as a result, have attained creational guardianship and in cases and at times of need, have demonstrated their power and exercised guardianship in the form of miracles and dignity. In this article, the origin of the creational guardianship is also shown, which is the continuous sincere obedience and servitude of God Almighty, which has manifested itself in perfect humans - namely, the prophets and Imams (AS) - in the form of knowledge and infallibility, and has endowed them with divine knowledge and comprehensive infallibility. They, especially the last Prophet and his twelve successors, the Imams of Guidance (AS), have access to the highest level of human perfection and the position of a perfect human being at its highest level, and in light of this, they have achieved absolute creational guardianship. The method of this research is descriptive-analytical of narrative sources.

    Keywords: Wilayat, Creational Wilayat, Prophets, Creational Wilayat Of Prophets, Perfect Man, Servitude Of God
  • Muhammad Khalfan *
    One of the fundamental relationships between God and the human being is that the latter is a perfect and complete manifestation or the greatest self-disclosure of God. No other entity has the capacity to reveal all the Divine Attributes in the manner that a human being who has realized his potential does. Authorities of Islamic mysticism have discussed this principle in their respective works in detail. Foremost among them is Shaykh al-Akbar Ibn al-‘Arabi, who is reckoned to have employed this term for the first time in a specific technical sense in the world of theoretical mysticism. It is important however to ratify the reality of what the mystics behold through spiritual intuition and unveiling. One of the ways to do so, is to refer to the Quran and the Sunnah, which are reckoned to be the sources of the Complete Muhammadan Unveiling. In this paper we have tried to verify the reality of the greatest self-disclosure through various expressions of the Quran and Sunnah based on the esoteric interpretations of authoritative scholars of mysticism.
    Keywords: Perfect Man, Greatest Self-Disclosure Of God, Comprehensive Words, Sign Of God, Greatest Name, Exemplar Of God
  • مجید سرمدی*، پروین نقدی
    جامعه تصوف به عنوان نهادی اجتماعی دارای ادبیات و آیین ها و مناسک خاصی هستند که اجرای این قوانین و ضوابط حاکم در خانقاه ها بر مریدان و حتی بزرگان و پیر و مرشد ضروری و الزامی می باشد. یکی از این آیین ها و مناسک ماجرا گفتن است. «ماجرا» در اصطلاح صوفیه و نظام آموزش خانقاه و آداب آن، بازخواست از درویشی است که ترک ادبی نسبت به پیر یا درویش دیگر از او سر زده و او در حضور پیر باید خطای خود بپذیرد و عذرخواهی کند. با توجه به اینکه ماجرا و ماجرا گویی به صورت پراکنده در اشعار شاعران و همچنین برخی کتب صوفیه دیده می شود و تنها منابع معتبر که به طور مفصل تر به این آیین پرداخته، کتاب «اورادالاحباب و فصوص الآداب ابوالمفاخر باخرزی» و «انسان کامل عزیز الدین نسفی» است، نویسندگان در این جستار با تکیه بر این متون و دیگر متون عرفانی به بررسی و تحلیل آداب و قوانین «ماجرا گفتن» پرداخته اند که می توان به این موارد اشاره کرد: کینه به دل نگرفتن و آشکارا سخن گفتن سالک رنجیده، ماجرا گفتن در حضور پیر و جمع درویشان، پاکیزه و خالی بودن مکان ماجرا از اغیار، استغفار کردن مرید خطاکار، پرداختن غرامت و مجازاتی همچون ایستادن در صف النعال، دستار انداختن و سر و پای برهنه کردن توسط درویش خطاکار، برپا کردن جشن برای کدورت رفع شده.
    کلید واژگان: ماجرا, آداب تصوف, اوراد الاحباب و فصوص الآداب, انسان کامل, درویش و پیر
    Majid Sarmadi *, Parvin Naghdi
    As a social institution, the Sufism community has special literature and rituals, rites, and rituals that the implementation of these rules and regulations governing in monasteries is necessary and mandatory for the disciples and even elders, and mentors. One of these rites and rituals is event telling. "event" in the term of Sufis and the education system of the monastery and its etiquettes, is a reprimand from a dervish who has made a literary abandon towards a elder or another dervish, and he must admit his mistake and apologize in the presence of an elder. Due to the fact that event can be seen sporadically in poets' poems as well as some Sufi books, and the only reliable sources that deal with this ritual in more detail are the books "urad al-Ahbab and Fuss-ul-Adab" by Abul Al-Makhir Bakhrezi an " The perfect human being is Azizuddin Nasfi", the authors in this essay, relying on these and other mystical texts, have examined and analyzed the customs and rules of "event", which can be mentioned as follows: Not harboring grudges and speaking openly about the offended disciple, telling the event in the presence of the elders and their disciple, The place of the adventure is clean and empty of foreigners, Repentance of the erring disciple, Paying compensation and punishment such as standing in a row of shoes, throwing turbun and doing stripping head and feet by the errant disciple, Throw a party resolved for animosity
    Keywords: Event, Sufism Customs, Urad Al-Ahbab, Fuss Al-Adaab, Perfect Man, Dervish, Old
  • سید حمید میرسلیمانی عزیزی، محمدعلی خالدیان *، حسنعلی عباسپوراسفدن

    یکی از بحث های مهم درتصوف و عرفان «انسان کامل» و ویژگی های اوست. انسان کامل، محل تجلی خداوند و شناخت وی، شناخت خداوند است. بررسی ودرک ویژگی های انسان کامل در میان آرای مختلف عارفان و مقایسه و قضاوت درباره این آرا معرفت افزا است. غزالی ومولوی از تاثیرگذارترین متفکران در جهان اسلام به شمارمی روند. هدف این تحقیق؛ انسان کامل و شناخت ویژگی های او از نظر غزالی و مقایسه آن با اندیشه های مولوی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش اینکه غزالی و مولوی هردو به ضرورت وجود انسان کامل و تقدم غایی او معتقدند. هردو ازنظر کلامی اشعری و تصوف را بهترین روش برای رسیدن به حقیقت می دانند. غزالی صوفی خائف است ولی مولوی به تصوف عاشقانه باوردارد. انسان کامل غزالی مقید به رعایت اصول ظاهری دینی است. اما پیر مولانا، در مواردی نادر بی تقید به ظواهر و لاابالی است. درنهایت هردو معتقدند که بالاترین و کامل ترین مرتبه کمال، به پیامبرخاتم اختصاص دارد. در این پژوهش تلاش می شود ضمن اشاره به آرای دیگر عرفا، دیدگاه های غزالی و مولانا دراین خصوص بررسی و مقایسه شود. 

    کلید واژگان: انسان کامل, غزالی, مولانا, پیر, عشق
    Seyyed Hamid Mirsoleimani Azizi, Mohammad Ali Khaledian*, Hassanali Abbaspur Esfadan

    The concept of the “perfect man” and his characteristics are a significant subject in Sufism and Islamic mysticism. The perfect man manifests God, and knowing him is like knowing God. (Problem statement) The study of the characteristics of the perfect man among the various views propounded by the mystics and the comparison and evaluation of these views can develop knowledge and guidance. (Research purpose) Ghazali and Rumi are among the most prominent thinkers in the Islamic world. The purpose of this study is to identify the perfect man and his characteristics from the viewpoint of Ghazali, and accordingly, draw a comparison between Ghazali’s and Rumi’s thought. The present research is a descriptive-analytical desk study. The results of the study indicate that the concept of the “perfect man” is also used in Ghazali’s works. Both Ghazali and Rumi believe in the necessity of a thorough and perfect man and his ultimate superiority. Ghazali and Rumi are Ash'arists and believe that Sufism is the best way to arrive at the truth. While Ghazali is a pious and dismayed Sufi, Rumi believes in romantic Sufism. Ghazali’s perfect man is bound to observe the outward religious principles. However, due to Rumi’s reproachful nature, Rumi’s sage, in some rare instances, does not adhere to the externals and is thoughtless. Ultimately, both Ghazali and Rumi believe that the Prophet Muhammad, who is the last prophet and messenger of God, has the highest and most complete degree of perfection. Mentioning other mystics’ views, this study attempts to review and compare the views of Ghazali and Rumi in this regard.

    Keywords: Perfect Man, Ghazali, Rumi, Sage, Love
  • علی رجب زاده*، سید علی محمد موسوی

    پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، پس از تبیین حرکت جوهری و انسان شناسی حضرت امام+، به بررسی و شرح مراتب کمال آدمی، از دیدگاه ایشان می پردازد. مسیله تحقیق این است که آیا مبنای فلسفی ملاصدرا در حرکت جوهری در اندیشه امام راحل موثر است یا خیر. یافته تحقیق نشان می دهد که حرکت جوهری تاثیر مستقیم در شناخت مراتب کمال انسان داشته و در عین حال انسان شناسی ایشان نیز مانند دیگر ابعاد فکری ایشان، دقیقا مبتنی بر اندیشه دینی است.. حضرت امام+، هدف غایی انسان را رسیدن به مقام جانشینی پروردگار (بالفعل کردن مقام خلیفه الهی) و مرتبه انسان کامل می داند که این مقام نیز از طریق شکوفایی فطرت الهی، میسر می باشد.

    کلید واژگان: امام خمینی, حرکت جوهری, حقیقت انسان, انسان کامل, مراتب کمال, حکمت متعالیه
    Ali Rajabzadeh*, Seyyed Ali Mohammad Musavi

    The present research, with analytical-descriptive method and using library sources, after explaining substantial movement and anthropology of the Imam Khomeini, examines and describes the levels of human perfection from his point of view. The question of the research is whether the philosophical basis of Mulla Sadra is effective in the substantial movement in the thought of the late Imam or not. The findings of the research show that the substantial movement has a direct effect on the recognition of the level of human perfection and, at the same time, his anthropology, like his other intellectual dimensions, is precisely based on religious thought. Realizing the position of divine caliphate of man and the status of a perfect human being, he views that this position is also possible through the flourishing of the Divine nature of man.

    Keywords: Imam Khomeini, Substantial Movement, Very Essence of Man, Perfect Man, Levels of Perfection, Transcendental Wisdom
  • سید حامد عنوانی، وحیده فخار نوغانی *، سید حسین سید موسوی، سید مرتضی حسینی شاهردوی

    سبک زندگی سیاسی، به شیوه خاص مواجهه با مهمترین وظایف ساحت زندگی سیاسی اطلاق میشود که در راستای نیل به اهداف سیاسی شکل میگیرد. با توجه به اهمیت نقش مبانی هستی شناختی در بینشهای سازنده سبک زندگی، تحلیل مبانی هستی شناسانه سبک زندگی سیاسی امام بعنوان فردی صاحب سبک ضرورت می یابد. بدین منظور در این مقاله میکوشیم تاثیر مبانی حکمت متعالیه در محورهای اصالت وجود، خیریت وجود، وحدت وجود و کثرت در مظاهر آن، بساطت وجود و جایگاه انسان کامل در مراتب هستی را بر سبک زندگی سیاسی امام خمینی بررسی نماییم. بررسی و تحلیل آثار منتشرشده درباره زندگی و شخصیت امام، به روش کتابخانه یی، نشان میدهد که التزام به مبانی حکمت صدرایی در شکلگیری و تثبیت سبک زندگی سیاسی ایشان نقشی بسیار چشمگیر داشته است. افزون بر این، با توجه به تشکیک در سه مرتبه «سبک زندگی سیاسی انسان کامل»، «سبک زندگی سیاسی رهبران الهی سبک پذیر از انسان کامل» و «سبک زندگی مردمی سبک پذیر از سبک زندگی سیاسی رهبران الهی»، امام در مقام شخصیتی تربیت یافته از حقیقت انسان کامل، با اصرار بر فراهم نمودن شرایط وصول مردم به سبک پذیری از انسان کامل، توانست توده های عظیمی از مردم را در راستای رسیدن به سبکی جدید از زندگی سیاسی متعالی، با خود همراه سازد.

    کلید واژگان: هستی شناسی, سبک زندگی سیاسی, تشکیک در مظاهر وجود, سبک پذیری, انسان کامل, ولایت مطلقه فقیه, امام خمینی
    Sayyed Hamed Onvani, Vahideh Fakhar Noghani *, Sayyed Hossain Sayyed Mosavi, Sayyed Mortaza Hosseini Shahrudi

    Political lifestyle refers to the particular method of encountering the most important duties of the realm of political life that develops in order to achieve political purposes. Given the important role of ontological principles in constructive approaches to lifestyle, their analysis in the political lifestyle of Imām Khomeinī, as an individual with his own style, seems necessary. Accordingly, this paper is intended to investigate the effects of the principles of the Transcendent Philosophy in relation to the principiality of existence, goodness of existence, unity of being and plurality in its manifestation, simplicity of existence, and the place of perfect Man in the levels of being based on Imām Khomeinī’s political lifestyle. An analytic library study of the publications on Imām Khomeinī’s life and character indicates that commitment to the principles of Sadrian philosophy played a significant role in the development and consolidation of his political lifestyle. Moreover, given the gradation at three levels of the “political lifestyle of the perfect Man”, “the political lifestyle of the divine leaders influenced by the perfect Man”, “the lifestyle of people who follow the political life of divine leaders”, Imām Khomeinī, as a figure believing in the truth of the perfect Man, managed to have the support and trust of a huge number of people through insisting on providing for the conditions required for people’s access to the perfect Man’s lifestyle in order to attain a new style of transcendent political life.

    Keywords: Ontology, political lifestyle, gradation of manifestations of existence, versatility, perfect Man, absolute guardianship of the jurisprudent, Imām Khomeinī
  • ناصر محمدی، غلامحسین خدری، خلیل ملاجوادی

    ضرورت تشکیل حیات اجتماعی از منظر ملاصدرا و ابن مسکویه درگستره پاسخ دین به نیازهای بشر، موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده و بطور مقایسه یی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه ملاصدرا ضرورت رفع نیازهای انسان، مستلزم وجود قانون و شرع بوده و لزوم وجود فردی بعنوان «نبی» را مستدل میکند. وی با تبیینی فلسفی، معتقد است معنی و مفهوم نوع انسانی، در «هویت جمعی» او در عالم خارج از ذهن و در شاکله اجتماعی او تحقق پیدا میکند. ابن مسکویه در نظری قابل تامل و شاید انحصاری، نیاز اصلی انسان به تشکیل زندگی جمعی را بدلیل ضرورت پاسخ به نیاز فطری به «محبت و الفت» متقابل میداند و رفع نیازهای مادی را در مرحله بعد مطرح میکند. از نظر او، محبت اساس زندگی و تشکیل جامعه گروهی انسانهاست. دیدگاه ملاصدرا دارای صبغه عقلی و فلسفی است درحالیکه تبیین ابن مسکویه صرفا مبتنی بر وجود محبت و عاطفه بین انسانهاست. از نظر هر دو اندیشمند، آموزه های وحیانی دین، گستره نیازهای دنیوی و اخروی انسان را دربرمیگیرد اما در منظر هیچکدام، تاکیدی واضح و مستقل نسبت به شانیت تهذیب نفوس برای نبی و انسان کامل الهی، مشهود نیست.

    کلید واژگان: حیات اجتماعی, نیاز بشر به دین, شرع, قانون, محبت, نیاز فطری, نبی, انسان کامل, حکمت صدرایی, ابن مسکویه
    Naser Mohamadi, Gholamhossen Khedri, Khalil Mollajavadi

    The present paper investigates the necessity of the development of social life in the view of Mullā Ṣadrā and Ibn Miskawayh in the domain of religion’s response to human needs following a comparative approach. Mullā Ṣadrā believes that the necessity of fulfilling human needs warrants the existence of law and Shar‘ as well as an individual as a prophet. Following a philosophical approach, he explains that the concept of human species is realized in their “collective identity” outside their mind and in their social schematism. Ibn Miskawayh’s standpoint, which is worth more deliberation and is perhaps unique, indicates that man’s main need for collective life is due to the necessity of responding to their intrinsic need for mutual “love and affection”, while he refers to satisfying material needs at a later level. In his view, love provides the basis for life and formation of human collective society. Mullā Ṣadrā’s view enjoys a rational and philosophical essence, whereas Ibn Miskawayh’s explanation is merely based on the presence of love and affection among human beings. However, both thinkers acknowledge that the revealed religious theorems can respond to all human worldly and other-worldly needs. Nevertheless, none of them directly and clearly emphasizes the necessity of the purification of the soul for the prophet and the divine perfect Man.

    Keywords: social life, Man’s need for religion, Shar‘, law, Love, intrinsic need, Prophet, perfect Man, Mullā Ṣadrā, Ibn Miskawayh
  • عظیم حمزئیان*، طناز رشیدی نسب
    تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسایل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرایض، در نهایت توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
    کلید واژگان: عرفان نظری, تجلی اسماء و صفات, مولوی, دیوان شمس, انسان کامل
    Azim Hamzeian *, Tannaz Rashidi Nasab
    Tajalli (Epiphany) of God in the universe is one of the most notable intellectual foundations of Sufism. The Gnostics believed that the universe is an epiphany of God's names and attributes and the most important of them is the “Perfect Man” that is the most perfect tajalli in the universe. Rumi is known as one of the greatest mystics of the Sufi history.. Rumi, has introduced the most complete emergence of perfect human in Sufism – in the most of his poems – Shams -e Tabrizi, so in this work, he has been praised Shams. This study is to expression and show the Rumi explores ideas about the that in fact, with his mystical view about emergence of the names and attributes of God with descriptive and analytical method in Divan-e-Shams, according to Supererogatory proximity hadiths and duties, the great epiphany of God, has been discussed at the ultimate unity.
    Keywords: Theoretical mysticism, Tajalli of Divine name, Attributes, Molavi, perfect man, Divan-e Shams
  • محمدحسین نائیجی، معصومه سلطانی*

    تثبیت رابطه حق -سبحانه و تعالی- با ماسوا نیازمند تبیینی هماهنگ با بیان وحیانی است. آیه 72 سوره احزاب معرف امانت الهیه ای است که انسان به رغم ظلومیت و جهولیت حامل آن است. چیستی این امانت با رویکردهای مختلف روایی کلامی معرفتی تحلیل شده است؛ مفسران پیش از صدرالمتالهین احتمالاتی در این زمینه مطرح کرده‏اند؛ اما از دیدگاه صدرالمتالهین و علامه طباطبایی همه آنها در حد حدس و گمان بوده و ملاحظاتی بر آنها وارد است؛ زیرا در همه آنها معنای امانت و تحفظ بر آن در بازگرداندن سالم آن به صاحبش مغفول مانده است. هدف این نوشتار نقض اقوال نادرست و تبیین حقیقت امانت الهیه بر اساس مبانی حکمت متعالیه است. طبق تحلیل معرفتی قرآنی، امانت الهیه ولایت الهیه رسول خدا ص و امیرمومنان ع یا کمال مرتبه عبودیت است و قوه ظلومیت وجهولیت انسانی بستر افاضه عدل و علم است و معنای مدحی دارد؛ گرچه در تحلیلی دیگر خالی از معنای مذمتی نیست. حمل امانت مذکور مبدا و اساس تمام کمالات و تجسم عینی همه خیرات و تمثل تمامی کمالات انسانی است. نتیجه این مقاله مبدا و مبنای تمام مطالعات در حوزه فلسفه دین است. روش توصیف و تحلیل داده ها کتابخانه ای-اسنادی است.

    کلید واژگان: عرضه, حقیقت امانت الهی, انسان کامل, ولایت الهیه, صدرالمتالهین, علامه طباطبایی
    MohammadHosein Naeiji, Masoumeh Soltani *

    Establishing the relationship between God and all other than God requires an explanation in harmony with the revelation. The seventy-second verse of Surah Al-Ahzab is an introduction to the Divine trust that man, despite the most unjust and ignorance, bears it. The nature of this trust has been analyzed by epistemological theological narration methods. The commentators before Mullā Ṣadrā have raised possibilities in this field, but from the point of view of Mullā Ṣadrā and Allameh Tabataba'i, all of them are only conjectures and there are have some complications, because in all of them, the meaning of trust and preservation of it, in returning it safely to its owner, has been neglected. The purpose of this article is to refute false statements and clarify the Divine trust based on the foundations of transcendental philosophy. According to the Qur'anic epistemic analysis, Divine trust is the Divine guardianship (Velâyat-e Elahi) of the Holy Prophet and the Amir al-Mu'minin or the perfection of the order of servitude, and the human power of the most unjust and ignorance is the basis of the spread of justice and knowledge, and it has a praiseworthy meaning, although in another analysis it is not free from a reprehensible meaning. The aforementioned trust is the origin and basis of all perfections and the objective embodiment of all good and the representation of all human perfections. The result of this article is the origin and basis of all studies in the field of religious philosophy. The method of describing and analyzing data is a document library.

    Keywords: Presentation, the Divine Trust, Perfect Man, Divine Guardianship, Mullā Ṣadrā, Allameh Tabataba'i
  • رضا الهی منش*

     انسان کامل، همان عالیترین تجلی الهی است که به مقام خلافت الهی برای هدایت انسان ها به مسیر کمال هدایت، دست یافته است. او ظهور رحمت واسعه الهی است که در تمام حقایق عالم کبیر و جهان خلقی بسط یافته و موجب پیدایش، بقاء وتکامل موجودات است و خداوند او را مظهر اسماء و واسطه فیض و فعل خود قرارداده است. انسان کامل مظهر اسم "هادی" خداوندی است. از اینرو، هدایت فقط به دست او صورت می پذیرد.
      این مقاله که به صورت توصیفی _ تحلیلی نگارش شده، با استفاده از روایات امام باقر(ع) به مهمترین نقش انسان کامل، یعنی هدایت تشریعی و تکوینی سالک به سوی کمال مطلق می پردازد
     یافته های تحقیق نشان می دهد که جایگاه انسان کامل و مقام ولایت، حاصل شهود فناء تام اراده، علم و ذات خود و همه هستی در اراده، علم و ذات حق است و اصل این فناء تام برای "حقیقت محمدیه" محقق است. عالی ترین تجلی حقیقت محمدیه در ولایت علی (ع) و اولاد طاهرین ایشان است، که همانا این ولایت "صراط مستقیم" و اساس تمام نبوت ها و رسالت هاست. از نگاه امام باقر(ع) انسان کامل همان اراده، علم و کمالات بروز یافته الهی است که به خلافت از خداوند در هستی، رتق و فتق امور می نماید. و هدایت به سوی حق مهمترین مسیولیت است که منحصرا در اختیار اوست زیرا او حقیقت "صراط مستقیم" است. "اهدناالصراط المستقیم" (الحمد/6). از اینرو،  اولین و  آخرین فرد به وسیله او هدایت می شود. حقیقت انسان کامل یک حقیقت واحد است که در هر عصری به مقتضای همان عصر جلوه می کند. اعتقاد و ایمان به یکسانی ایمه از کمالات دین و اطاعت از آن ها، اطاعت از پیامبر و خداست.

    کلید واژگان: امام باقر(ع), انسان کامل, خلافت الهی, هدایت تشریعی و تکوینی, سلوک
    Reza Elahimanesh*

    The Perfect Man is the highest divine manifestation who has achieved the dignity of the caliph of Allah for the sake of leading human being to the path of guidance and perfection. He is the epiphany of God’s mercy, spread over the whole realities of the great universe and the existing world, and causing of birth, existence and evaluation of creatures. He represents the names of God and God appointed him as the agent of his grace and act. The word “HADI” is the name of God which is the representation of the Perfect Man; hence, the guidance will be carried out only through his hands. The following paper is descriptive-analytic, using the recorded traditions of imam Baqir (AS), and describing the greatest role of the Perfect Man as nature-based and shariah-based guiding of wayfarer on the path of achieving to the absolute perfection. According to the findings of this research the position of the Perfect Man and his leadership authority is the result of the eternal non-existence intuition of his intention, cognition and essence, and the living world entirely is in the intention, cognition and essence of God. The “truth of Muhammad (PBUH)” has achieved to the intended non-existence. The highest manifestation of the truth of Muhammad (PBUH) is in the leadership of Ali (AS) and his purified grandsons. This leadership veritably is the “straight path” and the basis of all prophecies. According to the traditions of Imam Baqir (AS), the Perfect Man is definitely the manifestation of the intention, cognition and the emanated accomplishments of God. He superintend the universe as the caliph of God. Leading (Man) to the path of God is his most important responsibility, particularly entrusted him, as indeed he is the truth of “the straight path”. “Guide us to the straight path” (Alhamd / 6). Hereupon all the human being including his guidance, from the first Man to the last one. The truth of the Perfect Man Is a fact of unity, become manifest in each era in the necessity of that period of time. Believing in the assimilation of imams in their accomplishments and obeying their commands, indeed equals to the obedience of God and his great massager. Keywords: Imam Baqir (AS), Perfect Man, the caliph of God, nature-based and shariah-based leading, mystical journey

    Keywords: ImAm Baqer (p.b.h), perfect man, divin vicegerent, conduct
  • مهدی صفائی اصل*

    رابطه تکوینی اعمال انسان با عقوبت اخروی که از آن به «تجسم اعمال» یاد می شود، اهمیت ویژه ای نزد دانشمندان مسلمان، خصوصا عرفا داشته است. ابن عربی با طرح مسایل انسان شناسی و خصوصیات انسان کامل، گام بزرگی در تبیین مباحث تجسم اعمال برداشت و شارحان وی نیز برای تثبیت این دیدگاه، تلاش وافری کردند. مقاله حاضر با روش تحلیلی-تبیینی و تاکید بر آراء ابن عربی و تا حدودی شارحان و عارفان پس از او درصدد پاسخ به این سوال است که مبحث انسان کامل و مسایل پیرامون آن، چه تاثیری در شکل گیری آموزه تجسم اعمال داشته است؟ و در این خصوص، به بررسی پنج مورد از خصوصیات انسان کامل پرداخته است، شاخصه هایی مانند خلافت، تصرف، همت، جامعیت و علم. جامعیت انسان کامل سبب حضور تمامی عوالم نزد او و پیدایش علم حضوری وی به حضرات مذکور و آشکار شدن باطن امور نزد او می گردد. علاوه بر اینکه انسان کامل با دو خصوصیت همت و تصرف، قادر به ایجاد اعیان خارجی بوده و خلق باطن اعمال توسط نفس در عوالم اخروی را اثبات پذیر می کند.

    کلید واژگان: تجسم اعمال, انسان کامل, همت, جامعیت, خلافت, تصرف
    Mahdi Safaei Asl*

    Ontological relationship of human actions with afterlife punishment which it is referred to "the embodiment of actions", has been particular importance to Muslim scholars, especially the mystics. Ibn 'Arabi, by introducing topics of anthropology and Perfect Man, takes a great step in explaining the subjects of the embodiment of actions and his commentators tried to proof this view. The present paper examines five attributes of Perfect Man, indicators such as the caliphate, disposition, ambition, comprehensiveness and knowledge. The comprehensiveness of Perfect Man causes the presence of all the worlds to him and the emergence of his intuitive knowledge to those worlds and revealing the inward entities to him. In addition that, Perfect Man with two attributes; disposition and ambition, is capable of creating external objects and proves the creation of inner actions by the soul in the afterlife.

    Keywords: the embodiment of actions, Perfect Man, ambition, comprehensiveness, caliphate, tenure
  • مهدی (کورش) نجیبی*

    جستار پیش رو با روش گردآوری کتابخانه ای نرم افزاری و نیز داده پردازی تحلیلی انتقادی و با هدف بررسی و نقد استدلالی دیدگاه های پیرامون هبوط آدم و تنزل مقام یا ترفیع و عروج وی به نگارش در آمده است که پس از تبیین مفاهیم آدم و هبوط، به بیان حقیقت هبوط و سپس بررسی دو دیدگاه اصلی پرداخته است و در ادامه به این نتیجه می رسد که نه تنها به خلاف دیدگاه برخی از مفسران و متکلمان اسلامی تناقضی میان هبوط و عروج وجود ندارد، بلکه با تبیین عقلی و استدلالی مبانی نظریه حکیمان و عارفان مسلمان پیرامون هبوط و کرامت انسان و نقد و زیر سوال بردن مبانی دیدگاه های مقابل، با دو استدلال حکمی و عرفانی بیان می دارد که تنها راه عروج آدم به کمال نهایی اش هبوط بوده است و هبوط ملازمتی با معصیت تشریعی و یا ترک اولی و اخراج از بهشت ندارد؛ چراکه در حقیقت، هبوط گسترش شعاع وجودی حقیقت آدم و به کارگیری ابزارهای موجود در عالم ماده برای عروج است.

    کلید واژگان: آدم, هبوط آدم, انسان کامل, عروج آدم و معصیت تکوینی
    Mahdi Najibi *

    In what follows, adopting a library-software method in collecting data and critical-analytic method in processing, the author aims to study and criticize views and arguments about the Adam's Fall and ascension. Having explained the concepts of Adam and Fall, he goes to deal with two major views and goes on to draw the conclusion that -contrary to the views of some Muslim scholars and exegetes- not only there is no contradiction between the Fall and ascension, but also the only way for Adam's ascension to his perfection is his Fall onto this earth. He has rationally argued for the principles of Muslim philosophers and mystics' views about the Fall and human dignity and undermined the principles of the opposite views. He has also demonstrated that Adam's Fall was not entailed by legal disobedience or abandonment of what is more worthy or expulsion from Eden. On the contrary, the issue of Fall required the expansion of the ontic rays of Adam and his use of existing means in this material world for his ascension.

    Keywords: Adam, Adam's Fall, perfect man, Adam's ascension, genetic disobe-dience
  • مجید محب زاده، احمد بهشتی*، محسن زاارع جلیلیان

    فلاسفه معتقدند ممکن الوجودها  همچنان که در ایجاد به علت نیازمند هستند در بقاء نیز به علت نیاز دارند. یکی از مباحث مهم عرفانی و دینی عبارت است از «جایگاه انسان کامل در جهان». در مقاله پیش رو با روش تحلیلی توصیفی، ابتدا چیستی انسان کامل مورد بررسی قرار گرفته و به این بحث پرداخته شده که انسان کامل تجلی گاه صفات و اسماء الهی است. سپس با استناد و استشهاد به آیات قرآن کریم  و روایات معصومین (ع) این حقیقت تبیین و اثبات شده است که وجود انسان کامل یا همان خلیفه مطلق خدا در زمین از زمان حضرت آدم استمرار داشته است. در ادامه بدین امر اشاره گردیده که عرفا و فلاسفه، انسان کامل را علت بقای عالم می دانند؛ چون از دیدگاه آنان انسان کامل به اذن خدا حافظ خلق است و مرکز دایره وجود و واسطه فیض الهی است و همه چیز به واسطه انسان کامل خلق شده و نظم و ترتیب عالم از وجود اوست و او غایت موجودات است. ضرورت عصمت در انسان کامل به عنوان خلیفه مطلق خداوند امری اجتناب ناپذیر است؛ چرا که او باید آینه تمام نمای صفات و اسماء الهی و کون جامع باشد. در عصر حاضر این امر مهم برعهده حضرت ولی عصر امام زمان (عج) می باشد.

    کلید واژگان: انسان کامل, خلیفه مطلق, علت مبقیه, اهل معرفت, کون جامع
    Majid Mohebzadeh, Ahamad Beheshti *, Mohsen Zareie Jalilani

    Philosophers believe that as the existence of the possible beings needs a cause and their survival also needs a cause. One of the most important mystical and religious subjects is the role of the perfect man in the world. In the following article, by using analytical-descriptive method, the essence of the perfect man is analyzed first. It has been discussed that the perfect man is the emanation of the Divine characteristics and names and then by citation of the verses of the holy Quran and the Hadithes of the infallible Imams, this fact has been proved that the existence of the perfect man (i.e. absolute vicegerent of God) on earth has been continued since the existence of prophet Adam. Then it is pointed that the scholars of mysticism and philosophy believe that the perfect man is the cause of the survival of the world, because they believe that the perfect man protects human beings by God's permission. He is also the focal point of existence and a medium of Divine's grace, and everything was created because of the perfect man, and the world’s order is originally managed by him. He is the ultimate goal of the creatures. The necessity of the infallibility of the perfect man, as God's absolute vicegerent, is inevitable because he must be a perfect copy of Divine characteristics and names and the synthetic existence. In the current era this important duty is fulfilled by Imam Mahdi (PBUH).

    Keywords: perfect man, absolute vicegerent, reason for survival, people of knowledge, synthetic existence
  • حسین شکرابی*
    شناخت اسمای الهی به عنوان حقایقی که خلیفه حق در ظهورند و تجلیات الهی که به واسطه آنها عالم آراسته شده و تعین یافته است، شناخت شریعت از آن روی که عرفان شهود مقید به شرع است، معرفت کمال وجود که مصداق آن ذات باری است و شناخت حقیقت وجود انسان که لازمه آن تبیین مفهوم انسان کامل و معرفت نسبت به حقیقت محمدیه  است، معرفت کشف خیالی که واسطه تحصیل معرفت شهودی است،شناخت اسمای الهی به عنوان حقایقی که خلیفه حق در ظهورند و تجلیات الهی که به واسطه آنها عالم آراسته شده و تعین یافته است، شناخت شریعت از آن روی که عرفان شهود مقید به شرع است، معرفت کمال وجود که مصداق آن ذات باری است و شناخت حقیقت وجود انسان که لازمه آن تبیین مفهوم انسان کامل و معرفت نسبت به حقیقت محمدیه  است، معرفت کشف خیالی که واسطه تحصیل معرفت شهودی است، همچنین شناخت علل و ادویه که موانع سلوک و راه‏های برطرف‏ساختن آنها در عرفان عملی را مورد توجه قرار می‎دهد. مسایل هفت‏گانه‏ای هستند که ابن‏عربی از آنها به عنوان مسایل عرفان نام برده است و در این مقاله به توضیح آنها پرداخته شده است.واژگان کلیدی: اسمای الهی، تجلیات الهی، وحدت وجود، انسان کامل، حقیقت محمدیه ، عالم مثال، کشف خیالی.
    کلید واژگان: اسمای الهی, تجلیات الهی, وحدت وجود, انسان کامل, حقیقت محمدیه , عالم مثال, کشف خیالی
    Hossein Shekarabi *
    Knowing the Divine Names as the truths that have appeared in the world and the divine manifestations through which the world is adorned and determined, is the knowledge of the Sharia from the side that the mysticism of intuition is bound to the Sharia, the knowledge of the perfection of existence, which is exemplified by the God, and the knowledge The truth of human existence, which requires the explanation of the concept of the perfect man being and the knowledge of the truth of Muhammadiyah, the knowledge of “unveiling” (kashf) the imagination which is the mediator of the acquisition of intuitive knowledge, as well as the knowledge of the causes that are the obstacles to conduct and the ways to remove them in practical mysticism is taken into consideration. There are seven problems that Ibn al-‘Arabi mentioned as the problems of mysticism and they are explained in this article.
    Keywords: the Divine Names, Divine Manifestations, the Oneness of Being (wahdat al-wujûd), perfect man, the Imagination World, Imaginal Unveiling
  • علی محمدی آشنانی

    بشر از آغاز پیدایش زندگی اجتماعی، تاکنون، همواره در آرزوی دست یابی به جامعه ای مطلوب، به طراحی آرمان شهرهای گوناگون، دست یازیده است. در برابر، خداوند متعال نیز آرمان شهر والای انسانی الهی را طراحی، تبیین و وعده داده است که بشریت، با ظهور حضرت مهدی؟عج؟، آن جامعه برخاسته از تعالیم وحیانی را تجربه خواهد کرد. براساس آموزه های قرآن و روایات، این آرمان شهر، دارای ویژگی های ممتاز و بی بدیلی است که آن را نسبت به آرمان شهرهای دیگر، شاخص و برجسته می کند. یافته های این پژوهش که با روش توصیفی _ تحلیلی به بازخوانی آیات و روایات پرداخته، مدلل نموده است که آرمان شهر مهدوی، دارای ده ویژگی بی همانند: 1. حتمیت تحقق آرمان شهر مهدوی؛ 2. جهان گستردگی و فراگیر بودن؛ 3. ولایت مداوم انسان کامل؛ 4. عدالت و حق مداری گسترده؛ 5. اتحاد و همبستگی توحیدمدار مردمان؛ 6. شکل گیری ارتباطات و مناسبات صحیح انسانی؛ 7. بنیادگذاری سبک زندگی مردم بر آموزه های دین الهی؛ 8. آزادی فردی، اجتماعی و معنوی؛ 9. امنیت گسترده و دادن پناهندگی به حقیقت پژوهان؛ 10. آبادانی، رشد و استواری اعجاب برانگیز می باشد. برخی از این ویژگی ها گرچه در اسم، آرمانی مشترک، می نماید، ولی با دقت و ژرف نگری در کم و کیف آن، بی بدیل و ممتاز بودن آنها، آشکار می گردد.

    کلید واژگان: امام مهدی, آرمان شهر مهدوی, انسان کامل, عدالت, قرآن کریم و روایات
    Ali Mohammadi Ashnani

    From the beginning of social life until now, evil has always designed various utopias in the desire to achieve a desirable society. On the other hand, God Almighty has designed, explained and promised the utopia of a sublime divine human being that humanity, with the advent of Hazrat Mahdi (pbuh), will experience that society arising from the teachings of revelation. According to the teachings of the Qur'an and hadiths, this utopia has unique and unparalleled characteristics that make it stand out from other utopias. The findings of this study, which re-read the verses and narrations by descriptive-analytical method, have argued that Mahdavi utopia has a unique feature; 1. The certainty of the realization of the Mahdavi utopia 2. The universality and comprehensiveness, 3. The continuous guardianship of the perfect man, 4. Widespread justice and right-orientation, 5. Unity and solidarity of monotheistic peoples, 6. Formation of correct human relations and relations, 7. Establishment of people's lifestyle based on the teachings of the divine religion, 8. Individual, social and spiritual freedom, 9. Extensive security and granting asylum To the truth-seekers 10. Prosperity, growth and stability are amazing. Some of these features, although they seem to have a common ideal in the name, but with their care and insight, their uniqueness and excellence are revealed.

    Keywords: Imam Mahdi (AS), Mahdavi utopia, perfect man, justice, Holy Quran, narrations
  • مهدی نجیبی

    جستار پیش رو با روش گردآوری کتابخانه‎ای- نرم افزاری و نیز داده پردازی تحلیلی- انتقادی و استدلالی با هدف تبیین، تحلیل و نقد دیدگاه‎ها و مبانی آنها درباره هبوط آدم (ع)و تنزل مقام یا ترفیع و عروج وی به منظور پاسخ به شبهه تناقض میان هبوط و عروج به نگارش در آمده و به بررسی دو دیدگاه اصلی و مبانی آن ها در این باره پرداخته و به این نتیجه می‎رسد که نه تنها -به خلاف دیدگاه برخی مفسران و متکلمان اسلامی- تناقضی میان هبوط و عروج، تکریم و ترفیع مقام وجود ندارد؛ بلکه با تبیین استدلالی مبانی نظریه حکیمان حکمت متعالیه و عارفان مسلمان درباره لزوم هبوط آدم (ع) به جهت عروج و کرامت انسان و با نقد و زیر سوال ‎بردن مبانی دیدگاه‎های مقابل که هبوط را نوعی تنزل مقام دانسته اند‎، همچنین با ارایه دو تحلیل و تبیین حکمی و عرفانی، بیان می‎دارد که تنها راه عروج آدم (ع) به کمال نهایی اش هبوط بوده است و هبوط ملازمتی با معصیت تشریعی یا ترک اولی و اخراج از بهشت و در نهایت تنزل مقام ندارد؛ چرا که درحقیقت هبوط گسترش شعاع وجودی حقیقت آدم(ع) و به کارگیری ابزارهای موجود در عالم ماده برای عروج است. درباره هبوط آدم(ع) و پاسخ به پرسش‎هایی پیرامون آن، کتب و مقالاتی نوشته شده است؛ اما دغدغه اصلی هیچ یک پرسش اصلی این مقاله نبوده است؛ در حالی که پاسخ به آن، راهگشای پاسخ به آن پرسش‎ها و مبنای حل آنهاست.

    کلید واژگان: انسان کامل, حکمت متعالیه, عرفان نظری, عروج آدم(ع), هبوط آدم(ع)
    Mahdi Najibi

    The present paper uses the method of library-software collection as well as analytical-critical and argumentative data processing with the aim of explaining, analyzing and criticizing their views and bases on the descent of Aadam and his ascension in order to respond to the questions in the field and to examine the two main views and their principles in this regard. It concludes that - contrary to the views of some Islamic commentators and theologians - a contradiction between descent and ascent, honoring and promoting does not exist; rather, by explaining the foundations of the theory of the sages of transcendent wisdom and Muslim mystics about the necessity of Aadam's descent, for the ascension and dignity of man, and by criticizing and questioning the foundations of opposing views that have considered descent as a kind of demotion, also by presenting two analyzes and the theological and mystical explanation states that Aadam`s descent has been the only way for his ultimate perfection, and that descent has nothing to do with legislative sin or leaving the first, tarki `ula, and expulsion from heaven, and finally degrading one's position. Because, in fact, the descent is the expansion of the existential radius of human truth and the usage of what available in the material world for ascension. Books and articles have been written about the descent of Adam and the answers to questions about it; But the main concern was not one of the main questions of this article; while the answer to it is the way to answer those questions and the basis for solving them

    Keywords: Perfect Man, Transcendent Wisdom, theoretical mysticism, The Ascent of Aadam, The Descent of Aadam
  • داریوش زاهدی مقدم، علیرضا فهیم*، محسن فهیم، خلیل بهرامی قصرچمی

    در تعالیم دینی ما شناخت انسان از خود، پرفایده ترین شناخت ها تلقی می شود.این است که انسان شناسی یکی از مهم ترین دانش های الهی و بشری که در حوزه معارف بشری و دینی تاثیر به سزایی دارد ،از اهمیت خاصی برخوردار است.انسان شناسی دارای انواع فلسفی، دینی، علمی، عرفانی و اخلاقی است . انسان شناسی عرفانی کسب شناخت درمورد حقیقت انسان از طریق تجربه های درونی است که در آن از راه شهود و علم حضوری به مطالعه و بحث و بررسی در مورد انسان پرداخته می شود. انسان کامل از مباحث مهم انسان شناسی است که موردتوجه عرفا و اندیشمندان بزرگ اسلامی  و بعضا غیراسلامی قرارگرفته است و منظور از آن،انسانی است که جامع اسماء و صفات خداوند است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی از منابع کتابخانه ای واسنادی ، بررسی تطبیقی آراء امام خمینی و شاه نعمت الله ولی در مورد انسان کامل را به کاوش نشسته است و قصددارد مولفه های مختلف انسان کامل از دیدگاه امام خمینی و شاه نعمت الله ولی، مقایسه و بررسی شود  . یافته ها حاکی از آن است که این دو اندیشمند با استفاده از آیات قرآن، روایات وتحلیل های عرفانی معتقدند که تمام کمالات هنگامی که از خداوند به عالم هستی افاضه می شوند، لزوما از طریق واسطه هایی صورت می گیرد که دارای مرتبه وجودی برتری نسبت به سایرین هستند.

    کلید واژگان: انسان کامل, کون جامع, حقیقت محمدیه, خلافت الهی, واسطه فیض
    Darush Zahedimoghaddam, Alireza Fahim *, Mohsen Fahim, Khalil Bahrami Ghasrchami

    Having always been asked of human beings, the three main questions are the question of God, human, and existence. In the meantime, taking care of human beings, and being aware of them is very important. To the extent that the call to know the man as a complex creature has been one of the main teachings of many philosophical, mystical, and religious schools. In our religious teachings, human cognition is considered to be the most useful cognition. Anthropology is one of the most important divine and human sciences that has a great impact in the field of human and religious education and is significant. Anthropology has philosophical, religious, scientific, mystical, and moral types. Mystical anthropology is the acquisition of knowledge about human truth through inner experiences in which human beings are studied and discussed through intuition and face-to-face knowledge. This type of anthropology introduces the perfect man and also discusses how a man achieves perfection and uses a mystical path to discover knowledge about man and his position and status in the system of existence. The history of anthropology from the point of view of heavenly laws such as Islam dates back to the beginning of human creation. From the very beginning of creation, man has been tasked with knowing his truth, his capacities, his abilities, and his happiness and perfection. The reason for all this attention to human knowledge is that according to Islam, man has been chosen as the caliph and successor of God on earth.

    Keywords: perfect man, comprehensive Being, Truth of Muhammad, divine caliphate, mediator of grace
  • ودود هدائی، حسین مرادی زنجانی*، محمدحسین صائینی، فرهاد ادریسی

    انسان کامل، فارغ از شیوه تبیین، از آموزه های مشترک عرفای اسلامی است.  وجوه اشتراک و اختلاف این ایده در قالب طرح نمونه قدسی از انسان یا انسان کامل مطرح می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی ایده مزبور در آراء اندیشمند و مفسر شیعی معاصر، منصور براعتی و متصوفه اختصاص دارد. براعتی، مفسر شیعی و ابن عربی، پدر عرفان نظری متصوفه، عقیده دارند انسان کامل، خلیفه حق و واسطه او با مردمان است. اگر این واسطه از میان برخیزد، عالم متلاشی شده و آخرت آغازمی شود. وجود پیامبر اکرم(ص) به عنوان عقل اول و کامل ترین انسان در جهان هستی، از دیگر نتایج فکری مشترک براعتی و متصوفه است. تمامی موجودات عالم هستی از فرشتگان و انبیا و سایر انسان ها، تحت امر و اراده این عقل اول قراردارند. از تفاوت های بارز دو ایده این است که براعتی عقیده دارد مصداق انسان کامل در وجود انبیای الهی و امامان معصوم تجلی می یابد و دیگر انسان ها نیز به تناسب ظرفیت و استعدادهای درونی به واسطه انسان های کامل، در مسیر رشد و کمال قراردارند. ولی در تصوف علاوه بر انبیای مکرم، پیران و اقطاب صوفیه نیز در دسته انسان کامل جای دارند.

    کلید واژگان: انسان کامل, براعتی, متصوفه, شیعه, انبیا, امام
    Vadud Hadaei, Hossein Moradi Zanjani *, Mohammad Hosein Saeini, Farhad Edrisi

    The perfect man, regardless of the style of explanation, is one of the common thesis of Sufism and Mansour Bara’ati, a contemporary Shi’a thinker and expositor. The similarities and differences of this idea are presented in the form of a holy example of a man or a perfect human being. The present study is devoted to a comparative study of this idea in the views of Mansour Bara’ati and Sufism. Bara’ati and some Sufis such as Ibn Al-Arabi believe that the perfect man is the vicar of God and his mediator with the people. If this intermediary disappears, the world will disintegrate and the hereafter world will begin. The existence of the Holy Prophet Muhammad (PBUH) as the first intellect and the most perfect human being in the universe, is another common intellectual result of Bara’ati and Sufism. All beings in the universe, including angels, prophets, and other human beings, are subject to the will and command of this first intellect. One of the obvious differences between the two ideas is that Baraati believes that the example of a perfect human being is manifested in the existence of divine prophets and infallible imams, and that other human beings are on the path of growth and perfection through perfect human beings in proportion to their inner capacity and talents. But in Sufism, in addition to the Holy Prophets, the elders and dervishes of Sufism are also in the category of perfect human beings.

    Keywords: perfect man, Bara’ati, Sufism, Shi’a, prophets, Imam
  • عالیه اکیری*، محمدحسین سرداغی، مهسا رون

    کمال طلبی، ذاتی انسان است و همین امر باعث شده که توجه به ارایه الگوی انسان کامل در همه ادیان الهی و عموم مکاتب بشری موردتوجه قرارگیرد. انسان کامل از جمله مباحث ریشه دار عرفان اسلامی است که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است ، موضوعی که به همراه توحید ، هسته اصلی عرفان اسلامی را تشکیل می دهد. مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی انسان کامل در رسایل شاه نعمت الله ولی می پردازد و نتایج آن حاکی از این است که شاه نعمت الله ولی با رویکرد علم الاسمایی خود در این موضوع به نحو مطولی سخن رانده و بر جنبه شهودی و عرفانی و در مرحله بعد براساس آموزه های وحیانی بحثکرده است. وی با مبنا قراردادن نظام علم الاسمایی به تبیین رابطه حق با انسان کامل و عالم می پردازد. از نظر شاه نعمت الله ولی، انسان کامل با توجه به آیه امانت مانند آینه ای است که خداوند خود را در وجود او می بیند زیرا انسان کامل مظهر اسماء و صفات الهی است. انسان کامل، واسطه بین حق و خلق است و سبب فیض حق و مدد او به عالم است انسان کامل نزدیکترین تجلی به خداوند است، بنابراین انسان کامل مظهر ولایت حق است، کون جامعی که واسطه فیوضات حق به ممکنات است.

    کلید واژگان: انسان کامل, شاه نعمت الله ولی, کون جامع, حقیقت محمدیه
    Aliyeh Akbari *, Mohammad Hosein Sardaghi, Mahsa Rone

    As Perfectionism is inherent in human being, paying attention to present a symbol and paradigm of perfect human emerges as an important concept in all of the divine religions and human schools. The perfect ideal human is among the deep-rooted and established topic in Islamic mysticism. Which always have been considered by scholars. This issues along with mono theism principle, from the main core of Islamic mysticism. The present paper through descriptive-analytical approach examines the perfect ideal man in thesis of shah Nematollah-e- Vali. The suggest that he speaks in a detailed and lengthy manner with his Elm-al-Asma’e approach about this topic. He also discusses on intuitive and mystical aspect and then based on inspirational (Vahyani) doctrine. He predicates Elm-al-Asma’e system and through which clarifies the relationship between lord and perfect man and the whole universe. He believes that the perfect human considering Al-Amanat Verse is like a mirror in which God (Allah) observes himself in his being. Because the perfect man is the symbol of divine Asma’e (names) and attributes of God. Perfect man is an intermediate between God and the people. He is the reason of God’s divine grace and help for the world. He is the best and nearest represention of God. So he is the symbol of divine authority (Velayat), A Being-everywhere who is the medium of blessing to all existances in the universe.

    Keywords: perfect man, Shah Nematollah-e-Vali, kaown-e-jame’ (comprehensive existence), Haghighat-e- Mohammadiyeh
  • عبدالله توکلی، حسین مومنی *
    زمینه و هدف

    از دیدگاه اسلام، باارزش ترین سرمایه یک جامعه و سازمان، نیروی انسانی است؛ به طوری که قرآن انسان را با اوصافی مانند جانشینان الهی، مخلوق برگزیده و تسخیرکننده همه موجودات معرفی می کند. بنابراین پژوهش حاضر بدنبال تبیین الگوی سرمایه انسانی کمال یافته از منظر قرآن کریم می باشد.

    روش

    تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت کیفی از نوع تحلیل محتوا است. ابتدا بامطالعه اکتشافی، ابعاد سرمایه انسانی کمال یافته از منظر قرآن شناسایی و مقوله های هر بعد مشخص شد. سپس با مراجعه به متن قرآن آیات مرتبط با هریک از ابعاد ومقوله ها شناسایی ومورد تحلیل قرار گرفت و همچنین فراوانی آیات مربوط به هر شاخص گزارش شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد سرمایه انسانی از منظر قرآن دارای دو بعد فردی و سازمانی، 14 مقوله و 36 شاخص می باشد؛ این نتایج حاصل بررسی کلیه آیات قرآن و استخراج 688 آیه مرتبط از 89 سوره بود.

    نتیجه گیری

    سرمایه انسانی کمال یافته از منظر قرآن بیانگر اوصاف ذاتی انسان است و با ارتباطات، تلاش ها و آموزش تقویت شده و سبب عمق بخشی به معنویات، همراهی با دیگران، تحول آفرینی و افزایش بهره وری در سازمان می شود.

    کلید واژگان: قرآن, سرمایه انسانی, انسان کمال یافته, مدیران, سازمان
    Abdollah Tavakoli, Hossein Momeni *
    Background and Aim

    From the Islamic point of view, the most valuable asset of a society and organization is manpower; In such a way that the Qur'an introduces man with attributes such as divine successors, chosen creatures and conquerors of all beings. Therefore, the present study seeks to explain the pattern of perfected human capital from the perspective of the Holy Quran.

    Method

    The present study is applied in terms of purpose via using a content analysis technique. First, by exploratory study, the dimensions of perfect human capital from the perspective of the Qur'an were identified and the categories of each dimension were identified. Then, by referring to the text of the Quran, verses related to each of the dimensions and categories were identified and analyzed, and also the frequency of verses related to each index was reported.

    Results

    The results showed that human capital from the perspective of the Qur'an has two dimensions of individual and organizational, 14 categories and 36 indicators; These results were the result of examining all verses of the Qur'an and extracting 88688 related verses from 89 suras.

    Conclusion

    Perfect human capital from the perspective of the Qur'an reflects the innate characteristics of human beings and is strengthened by communication, efforts and education and causes deepening of spirituality, companionship with others, transformation and increasing productivity in the organization.

    Keywords: Quran, human capital, Perfect Man, managers, organization
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال