به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آل بویه » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «آل بویه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مریم سارخانلو، محبوب مهدویان، باقر سرداری

    در بررسی جنبه های گوناگون فرهنگ و تمدن، تعلیم و تربیت به منزله مولفه ای مهم، همواره مورد توجه بوده، و امروز نیز معیار توسعه یافتگی جوامع به شمار می رود. شرایط و مقتضیات سیاسی, اجتماعی, فرهنگی و مذهبی هر جامعه در هر دوره ای از جمله متغیرهایی است که در مسیر شناخت تعلیم و تربیت آن دوره، پژو هشگران را به اندیشه ورزی وامی دارد. دوره حکومتی آل بویه، یکی از دوره هایی است که با توجه به ویژگی های خاص، به ویژه شیعی مذهب بودن آنان، تاثیر قابل اعتنایی در تعلیم و تربیت جامعه اسلامی داشته است که این پژوهش یکی از مولفه های این توسعه مورد بحث قرار گرفته است. در این مقاله علل توسعه فقه در دوره آل بویه و نمود گرایش های فقهی در این دوره، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. و در آن ضمن استخراج داده های لازم پژوهش از منابع متعدد و متنوع تاریخی و چینش منطقی داه ها و توصیف آنها، تحلیل های مرتبط ارائه شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد مجموعه ای از عوامل از جمله تاثیر مذهب ، منش و سیاست رفتاری حاکمان آل بویه در این دوره، فقه، جایگاه ویژه ای یافت و حضوری برجسته پیدا کرد. این برجستگی هم در رشد آموزش معارف مذهبی شیعه، هم در تاسیس و توسعه نهادهای آموزش دینی و هم در تالیفات آموزشی و تربیت دانش آموخته های برجسته در فقه نمایان است. در بررسی جنبه های گوناگون فرهنگ و تمدن، تعلیم و تربیت به منزله مولفه ای مهم، همواره مورد توجه بوده، و امروز نیز معیار توسعه یافتگی جوامع به شمار می رود. شرایط و مقتضیات سیاسی, اجتماعی, فرهنگی و مذهبی هر جامعه در هر دوره ای از جمله متغیرهایی است که در مسیر شناخت تعلیم و تربیت آن دوره، پژو هشگران را به اندیشه ورزی وامی دارد. دوره حکومتی آل بویه، یکی از دوره هایی است که با توجه به ویژگی های خاص، به ویژه شیعی مذهب بودن آنان، تاثیر قابل اعتنایی در تعلیم و تربیت جامعه اسلامی داشته است که این پژوهش یکی از مولفه های این توسعه مورد بحث قرار گرفته است.

    کلید واژگان: آل بویه, تعلیم, تربیت, فقه}
  • آل بویه و شکوفایی علوم عقلی جهان اسلام (با تکیه بر عملکرد امراء و وزراء بویهی)
    الهام آقاجری*، محسن رحمتی، جهانبخش ثواقب

    فرمانروایان بویهی، خاندان حکومتگر ایرانی بودند که با غلبه بر بغداد، بخشهای وسیعی از قلمرو جهان اسلام را در طی سده های چهارم و پنجم هجری زیر فرمان داشتند. در قلمرو تحت فرمان بویهیان با حمایت امیران و وزیران این سلسله، علوم عقلی که مشتمل بر انواع حکمت، اصول و فروع هر یک از چهار علم الهی، طبیعی، ریاضی، اخلاق و علم کلام بود، به شدت رونق گرفت و شکوفا شد در حالی که سایر حکومت های شیعی معاصر با آل بویه به اندازه آنها موفق به این تاثیرات نشدند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین نقش آل بویه در رشد علوم عقلی، به چگونگی عملکرد امیران و وزیران در این زمینه می پردازد. یافته های پژوهش نشان داده است، امیران به همراه وزرای خود با جذب دانشمندان به دربارهایشان از دستاوردهای علمی عالمان مسلمان و اندوخته های علمی یهودیان و مسیحیان، در زمینه ی ترجمه آثار یونانی و سریانی استفاده نمودند. همچنین با ایجاد مراکز آموزشی و پژوهشی که موجب ظهور استعدادهای نهفته بود، گام های بلندی برای توسعه علوم عقلی برداشتند.

    کلید واژگان: آل بویه, وزرای بویهی, امیران بویهی, علوم عقلی, خلافت عباسی}
    Al-Boyu and the flourishing of the intellectual sciences of the Islamic world(By relying on the function of the Imams and the ministers of the Bowhi)
    Elham Aghajari *, Mohsen Rahmati, Jahanbakhsh Savagheb

    The rulers of the Buyid the ruling dynasty of Iran Having overcome Baghdad, large sections From the realm of the Islamic world During the fourth and fifth centuries Hijri under the command. In the territory under the command of Bozhiayan, And with the support of the emirs and the ministers of this dynasty, the intellectual sciences, which include all kinds of wisdom, Principles and foreshadows of each of the four divine, natural, mathematical, Ethics and science of the word, he flourished and flourished. Other contemporary Shiite governments with al-Buwayh did not succeed as much as they did. This research is a descriptive-analytic method, while explaining the role Buyids in the growth of rational sciences, on how the emirs behaved and the ministers in this regard. The research findings indicate In the light of the Amirs, along with their ministers, used Greek and Syriac translations to attract scholars from the scientific achievements of Muslim scholars and scholarly scholars of Jews and Christians. Also, creating educational and research centers that have led to the emergence of talents, they have taken great strides in the development of intellectual sciences.

    Keywords: Buyids, Intellectual Sciences, Abbasid Caliphate, Buyid Ministers, Buyid Amirs}
  • نقش علما و دانشمندان شیعه در تحولات فرهنگی و اجتماعی منطقه قزوین
    اصغر کریمخانی، محمد سپهری*، ستار عودی

    علی رغم کثرت مطالعات و پژوهش های صورت گرفته پیرامون قزوین، هم چنان ناگفته های بسیاری در مورد این شهر به ویژه در موضوع تحولات فکری و فرهنگی و گرایش مردم این شهر به تشیع با توجه به دار السنه بودن قزوین وجود دارد. ازاین رو، پرداختن به مسیله مذهب و روشن شدن چگونگی گسترش تشیع در قزوین و تاثیر آن بر تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این شهر مسیله اصلی این مقاله است. قزوین از ابتدای ورود اسلام به دار السنه معروف بوده است و تشیع از همان ابتدا هرچند محدود؛ در قزوین حضور داشته است و شیعیان همیشه به صورت یک اقلیت در تحولات سیاسی و اجتماعی شرکت داشته اند. بررسی اوضاع سیاسی،اجتماعی و فرهنگی قزوین در قرون نخستین اسلامی نشان می دهد که گرایش و دوستی به خاندان اهل البیت (ع) از همان زمان فتوحات در بین اقلیتی از مردم قزوین وجود داشته است. این علاقه و محبت در ابتدا در سایه ورود سادات و امامزادگان علوی که عموما زیدی مذهب بوده و متاثر از فضای طبرستان بوده و سپس خاندان های شیعی منجر به شناخت دقیق از مکتب تشیع و گرایش اعتقادی بدان گردید. در پژوهش حاضر، به بررسی نقش علما و دانشمندان شیعه در تحولات فرهنگی و اجتماعی قزوین در گسترش تشیع قزوین پرداخته شده است.

    کلید واژگان: تشیع, قزوین, آل بویه, سادات علوی, خاندان شیعی}
    The role of Shiite scholars and scientists in the cultural and social developments of Qazvin
    Asghar Karimkhani, Mohammad Sepehri*

    Despite the multitude of studies and researches conducted around Qazvin, there are still unknowns about the intellectual and cultural developments and the tendency of the people of this city towards the Shiite school. Therefore, dealing with the issue of religion and clarifying how to spread Shiism in Qazvin and its impact on the political, social and cultural developments of this city is the main issue of this article. Qazvin has been known as Dar al-Sunnah since the beginning of Islam, and Shiites have participated in political and social developments as a minority. Examining the political, social and cultural situation of Qazvin in the early Islamic centuries shows that the tendency and friendship towards the family of Ahl al-Bayt (PBUH) existed among a minority of the people of Qazvin since the time of the conquests. This interest is due to the arrival of Sadat and Alevi Imamzades and Shia families who were generally Zaidi religious and influenced by the atmosphere of Tabaristan; led to a detailed understanding of the Shia school and its religious orientation. The present research has investigated the role of Shiite scholars and scientists in cultural and social developments and the expansion of Shiism in Qazvin.

    Keywords: Qazvin, Shiism, Sadat Alavi, Shiite family, Al Boyeh}
  • موسی کاظمی راد، اصغر منتظرالقائم*، مصطفی پیرمرادیان

    بنا بر عقیده فقهای شیعه هر گونه تعاملی که سبب تقویت حاکمان جایر شود، حرام و ممنوع است. بنا به گزارش های تاریخی عالمانی شیعه به تعامل با دولت آل بویه روی آوردند. از آنجا که فهم دقیق مسایل تاریخی بدون بررسی تحلیلی و تبیین علل اجتماعی ممکن نیست؛ لذا این مقاله به بررسی علل اجتماعی تعامل علمای شیعه با دولت آل بویه می پردازد. سوال مقاله آن است که علل اجتماعی تعامل و همکاری علمای شیعه با امیران آل بویه چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که علل متعددی مانند تاکید اسلام بر تعاون و تعامل، پیشبرد اهداف مذهبی، جلوگیری از انزوا و طرد و سرکوب شیعیان از جامعه، سبب تعامل علمای شیعه با دولت آل بویه شد. از طرفی تعامل و تعاون به عنوان یک ارزش اخلاقی و شیوه رفتار و کردار در مجموعه اندیشه اسلامی جایگاه والایی دارد و به عنوان یکی از اصول کشور داری و مشخصه های دولت آل بویه مطرح است. پایبندی به همین ارزش اخلاقی موجب تعامل دولت آل بویه با علمای شیعه شد. از این رو علمای شیعه نیز به تعامل با آل بویه روی آوردند. این تحقیق با بهره گیری از روش تحلیلی - تاریخی، به بررسی علل اجتماعی تعامل علمای شیعه با دولت آل‎ بویه پرداخته است.

    کلید واژگان: آل بویه, تعامل, تعاون, حاکمان جائر, فقهای شیعه}
    Musa Kazemirad, Asher Montazerolghaem*, Mostafa Pirmoradian

    According to the tenets of Shīʿite jurists, any interaction strengthening the authoritarian rulers is illegitimate and unlawful. Based on historical reports, Shīʿite jurists embarked on interacting with the Buyid dynasty. Regarding the fact that an accurate understanding of historical events is not feasible without analytical investigation and explanation of social factors, this article elaborates on the social reasons behind the interaction of Shīʿite jurists with the Buyid dynasty. The question raised in this study is: What were the social reasons behind the interaction and cooperation of Shīʿite jurists with the Buyid dynasty Amirs? It is hypothesized that were several reasons including Islam's emphasis on interaction and cooperation, realization of religious goals, preventing Shīʿites from being isolated, excluded, and suppressed in society, etc. that gave rise to the interaction of Shīʿite jurists with the Buyid dynasty. On the other hand, interaction and cooperation as an ethical value and a behavior style are of high importance in the Islamic mindset and are considered as one of the principles of the Buyid dynasty and characteristics. Abiding by this moral value instigated the Buyid dynasty's interaction with the Shīʿite jurists who, in turn, started interacting with Buyid as well. This research investigates the social reasons why Shīʿite jurists interacted with the Buyid dynasty, using the analytical-historical method.

    Keywords: Buyid dynasty, interaction, cooperation, authoritarian rulers, Shīʿite jurists.}
  • سارا نازپرور صوفیانی، محمد سپهری*، سید علیرضا واسعی

    طبقات اجتماعی، نقش عمده ای در حوزه های مختلف زندگی هر اجتماعی ایفا می کنند. چگونگی تعامل و جایگاه واقعی هر کدام می تواند به ترقی و تعالی آن جامعه کمک کند یا بر عکس، موجبات شماری از ناهنجاری ها و بی ثباتی در حوزه های فرهنگی، سیاست، اقتصاد و... را فراهم سازد. حضورطبقات اجتماعی و شاخصه های خاص آن در جوامع اسلامی، واقعیتی انکار ناپذیر است که هر چند به موجب تعالیم دینی، احدی را بر دیگری امتیازی نیست مگر به تقوا، اما همین طبقات هم به توسعه و ترقی تمدن شکوهمند اسلامی مدد رسانده و هم در برخی دوره ها جامعه را به مرز بی ثباتی و آشوب کشانده اند.  طبقات اجتماعی در هر دوره ای از تاریخ ایران وجود داشته و این نیز در دوره آل بویه نمود پیدا کرده است. نیاز آل بویه به کارمندان و تشویق آنها به کار و صنعت و بزرگداشت علما و دانشمندان و استفاده ی آنها از غلامان، سبب شد که هر شهری از طبقات مختلفی هم چون طبقه ی صنعتگران، طبقه ی کارمندان، طبقه ی تجار، طبقه ی فقها، طبقه ی سپاهیان، طبقه ی دانشمندان و طبقه ی غلامان با شاخص های خاص آن عصر شکل گیرد. بر اساس آنچه گفته شد؛ سوال محوری پژوهش حاضر آن است که طبقات اجتماعی در عصر آل بویه دارای چه ویژگی ها و شاخصه های بوده است؟ فرضیه مطرح شده آن است که طبقات اجتماعی این عصر نسبت به ادوار قبلی تغییری در ساختار پیدا نکرده ولی تمایزات جدی در رفتارهای سیاسی و اجتماعی داشته اند.پژوهش حاضر با استفاده از منابع تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی تبیین شده است.

    کلید واژگان: آل بویه, خلافت عباسی, طبقات اجتماعی, تمدن اسلامی}
    Sara Nazparvar Sufiani, Mohammad Sepehri *, Sayed Alireza Vasei

    Social classes play a major role in different areas of every society's life. The way of interaction and the real position of each can help the progress and excellence of that society or, on the contrary, cause a number of anomalies and instability in the fields of culture, politics, economy, etc. The presence of social classes and their special characteristics in Islamic societies is an undeniable fact that although according to religious teachings, one person is not privileged over another except for piety, but these classes have helped the development and progress of the glorious Islamic civilization and in some cases Periods have brought the society to the border of instability and chaos. Social classes have existed in every period of Iran's history, and this has also been manifested in the period of Al-Buye. Al Boyeh's need for employees and encouraging them to work and craft, and honoring scholars and scientists and their use of slaves, caused that every city from different classes, such as the class of artisans, the class of employees, the class of merchants, the class of jurists, The class of soldiers, the class of scientists, and the class of slaves were formed with the specific indicators of that era. Based on what was said; The central question of the current research is what characteristics did the social classes have in the era of Al Boyeh? The proposed hypothesis is that the social classes of this era have not changed in structure compared to previous periods, but they have had serious differences in political and social behavior. The current research is explained using historical sources and descriptive-analytical method.

    Keywords: Al-Buwayh, Social Classes, Islamic Civilization}
  • محمد رضایی

    برآمدن آل بویه با ضعف عباسیان و ناامنی هایی که پیامد عوامل متعدد بود، هم زمان شد. در سراسر دوره آل بویه، جز مقطع حکومت عضدالدوله، امنیت با چالش های مختلفی مواجه بود. عضدالدوله ضمن درک مسایل زمان خود با برنامه ها و اقداماتی تا حدودی موفق به ایجاد امنیت شد. اقدامات وی در ایجاد زمینه لازم جهت رشد و شکوفایی این دوره تاثیرگذار بود. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی در پی بررسی علل بروز ناامنی در دوره آل بویه و اقدامات عضدالدوله در راستای برقراری امنیت و پاسخ به این سوال است که عوامل ناامنی در عرصه های مختلف در این دوره کدام اند و عضدالدوله از چه راهکارهایی جهت ارتقای امنیت در قلمرو خود استفاده کرده است؟ به نظر می رسد طیف وسیعی از اقدامات در ابعاد چهارگانه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قضایی انجام شده است؛ ولی این فرایند متکی به شخص حاکم بوده؛ لذا امکان تداوم در ادوار بعدی را نیافته و همیشه قرین توفیق نبوده است. مهم ترین دستاورد پژوهش حاضر علاوه بر شناسایی موارد و مصادیق ناامنی و اقدامات حاکمیت، بازشناسی توجه به ابعاد مختلف امنیت در دوره شکوفایی تمدن اسلامی است.

    کلید واژگان: آل بویه, آرامش, امنیت, ناامنی, عضدالدوله}
    mohammad rezaei

    The rise of the Buyid coincided with the weakness of the Abbasids and the insecurities that were the result of many factors. Throughout the Buyid period, except for the period of Azud al-Dawla rule, security was faced with various challenges. While understanding the issues of his time, Azud al-Dawla managed to create security to some extent with plans and measures. His actions were effective in creating the necessary background for the growth and prosperity of this period. The present study, with descriptive-analytical method, investigates the causes of insecurity in the Buyid period and the actions of Azud al-Dawla in order to establish security and answer the question of what are the factors of insecurity in different fields in this period and what strategies Azud al-Dawla used to improve security in his territory. It seems that a wide range of measures have been taken in the four social, cultural, economic and judicial dimensions; but this process relies on the ruler. Therefore, it has not been possible to continue in the next periods and it has not always been successful. The most important achievement of the current research, in addition to identifying cases and examples of insecurity and governance measures, is recognizing the importance of different aspects of security in the flourishing period of Islamic civilization.

    Keywords: the Buyid, peace, security, insecurity, Azud al-Dawla}
  • سارا ناز پرور صوفیانی، محمد سپهری*، علیرضا واسعی
    آل بویه، سلسله ای ایرانی نژاد و شیعی مذهب،منسوب به ابوشجاع بودندکه میان سال های 322-488ه.ق بر بخش بزرگی از عراق(عجم و عرب)،جزیره،شام و بخش های مختلفی ایران از جمله جبال حکومت کردند. ایران و بخصوص غرب آن از دیرباز حسب موقعیت جغرافیایی و تاریخی منشا تحولات مهمی در تاریخ ایران بوده است. این منطقه در قرن چهارم ه.ق در دوره حاکمیت شاخه ای از آل بویه، در عرصه تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نمود ویژهای یافت.سوال محوری پژوهش حاضر آن است که اوضاع اجتماعی ایران در دوره حکمرانی آل بویه چگونه بوده است؟ فرضیه مطرح شده این است که در سایه آرامش نسبی که حکومت آل بویه فراهم نموده بود زمینه ایی برای رونق اجتماعی فراهم آمد. با این حال نابرابری های اجتماعی همچنان بر این منطقه حاکم بود. بر اساس یافته های این پژوهش، که به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه انجام شده،این منطقه درواقع دربردارنده نوعی جمع اضداد یا حتی پارادوکس تاریخی در درون خود است. چرا که علیرغم اینکه این منطقه از لحاظ سیاسی در این قرن از ثبات چندانی برخوردار نیست به لحاظ اجتماعی سنت های دیرینه تاریخ ایران در این منطقه پابرجا بوده است.
    کلید واژگان: آل بویه, حیات اجتماعی, ایران, طبقات}
    Sara Nazparvar, Mohammad Sepehri *, Alireza Vasei
    The Buyids, a dynasty of Iranians and Shiites, were attributed to Abu Shuja, who ruled over large parts of Iraq (Ajam and Arab), the island, the Levant, and various parts of Iran, including the mountains, between 322-488 AH. Iran and especially its west has long been the source of important changes in the history of Iran in terms of geographical and historical location. This region was especially prominent in the field of political, cultural and social developments in the fourth century AH during the rule of a branch of Al-Buwayh. The central question of the present study is what was the social situation of Iran during the rule of Al-Buwayh? The hypothesis is that in the shadow of the relative calm provided by the Buwayhid government, the groundwork was laid for social prosperity. However, social inequalities still prevailed in the region. According to the findings of this research, which has been done in a descriptive-analytical method and based on library studies, this region actually contains a kind of set of contradictions or even a historical paradox within itself. Because despite the fact that this region is not very politically stable in this century, the ancient traditions of Iranian history have been socially established in this region.
    Keywords: Al-Buwayh, social life, Iran, Classes}
  • ناصر صدقی*
    دولت سلجوقی، برای ایجاد مدیریت متمرکز و پایدار دیوان سالار، دارای دو محدودیت اساسی درون ساختاری بود. نخست محدودیت در منابع مالی و پولی پایدار و دوم محدودیت در نظام ارتباطات و حمل ونقل و سازوکارهای اداری و نظارتی مستمر. حاکم بودن اقتصاد معیشتی و کالایی در سطح جامعه، موجب وصول غالب مالیات ها به صورت جنس و کالا و درنتیجه کمبود و محدودیت منابع پولی در خزانه مرکزی بود. کمبود نقدینگی در خزانه حکومت هم مهم ترین مانع فراروی تاسیس و تثبیت نظام دیوانسالاری بود. اقدام دولت سلجوقی در واگذاری اقطاع و پرداخت غیر نقدی مواجب صاحب منصبان حکومتی، ناشی از همین وضعیت کمبود نقدینگی بود. همچنان که نبود سیستم حمل ونقل و ابزارهای ارتباطی و نظارتی مستمر در گستره قلمرو سیاسی، موجب ناتوانی دیوان مرکزی در نظارت پیوسته در ایالات و فعالیت حکام محلی و ایالتی بود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، تقارن و پیوستگی شرایط دوگانه مذکور گسست سیاسی-اداری ایالات دولت سلجوقی و تجزیه و فروپاشی دیوانسالاری مرکزی را در پی داشت.
    کلید واژگان: امامیه, اشاعره, آل بویه, سلجوقیان, خلافت عباسیان}
    Naser Sedghi *
    The Seljuk government had two major internal barriers to establishing centralized and stable bureaucratic management. The first obstacle was the lack of stable financial and monetary resources. The second obstacle was the lack of a centralized communication and transportation system in the political realm. The dominance of the natural economy in the society and the low prevalence of money in the market and trade relations caused the shortage and limitation of monetary resources in the central treasury. Because the government had to collect taxes in a non-monetary way. Lack of liquidity in the government treasury was the most important obstacle to the establishment and consolidation of the bureaucracy. The policy of the Seljuk government in Assignment of Igta’ and non-cash payments to government officials was due to lack of liquidity. Also, the lack of a transportation system and continuous means of communication within the political realm led to the inability of the Central Court to continuously oversee the provinces and the activities of local and province governors. These two conditions led to the disintegration of the Seljuk state and the collapse of the central bureaucracy.
    Keywords: Seljuks, bureaucracy, Lack of liquidity, Weakness of communication system, Functional conflicts}
  • محبوبه شرفی*، محمدعلی ساکی

    اختلاف میان امامیه با اشاعره و خلفای عباسی، معلول رسالتی بود که سلجوقیان به عنوان حامیان مذهب سنت و خلافت در برابر تهدیدات علویان و شیعیان برای خود قایل بودند. امامیه، خلافت عباسیان را نامشروع می دانست، اشاعره هم خلافت علویان و اقتدار حاکمیت شیعه را برای اهل سنت قبول نداشت. عداوت عباسیان با شیعیان، باعث رسمیت مذهب اهل سنت و مکتب اشعری شد، مذهب امامیه هم در این عصر رسمیت نیافت. امامیه که خود را اقلیتی در جامعه اکثریت می دید، راهبردشان برای برون رفت از این بحران، تلاش برای هویت یابی، تقابل فکری، رسمیت مذهبی و دولت گرایی در حوزه سرزمینی مشخص بود. اندیشه و هدایت این راهبرد بر عهده بزرگان و اندیشمندان این عصر بود. مجموعه این عوامل، باعث واگرایی و تضاد اندیشه گفتمانی امامیه و اشاعره شد و دو جریان از شیوه های نظری و عملیات فیزیکی در تقابل استفاده کردند. این تحقیق با روش تاریخی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که: زمینه ها و عوامل موثر در تقابل امامیه و اشاعره در عصر سلجوقی چه بوده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که زمینه های تاریخی، اعتقادی و عوامل سیاسی و اجتماعی عمده ترین اختلافات امامیه با اشاعره و خلفای عباسی بودند که باعث سقوط آل بویه، ظهور سلجوقیان و تشدید نزاع های رایج کلامی و مذهبی در این عصر گردید.

    کلید واژگان: تقابل, امامیه, اشاعره, آل بویه, سلاجقه}
    Mahboubeh Sharafi *, MohammadAli Saki

    The difference between the Imamiyyah and the Ash'ari and the Abbasid caliphs was a result of the mission that the Seljuqs held for themselves as the supporters of the Sunnah religion and the caliphate against the threats of the Alawites and Shiites. The Imamiyyah considered the Abbasid caliphate illegitimate, and the Ash'ari did not accept the Alevi caliphate and the authority of the Shiite government for the Sunnis. The enmity of the Abbasids with the Shiites caused the officialization of the Sunni religion and the Ash'ari school. Emamiyyah, who saw themselves as a minority in the majority society, their strategy to get out of this crisis was to try for identity, intellectual confrontation, religious formalism and statism in the territorial sphere. The idea and guidance of this strategy was the responsibility of the elders and thinkers of this era. The combination of these factors caused the divergence and conflict between the Imamiyyah and Ash'ari discursive thought, and the two currents used theoretical methods and physical operations in opposition. This research with a historical method based on a descriptive-analytical approach tries to answer the question: What were the factors and effective factors in the conflict between the Imamiyyah and the Ash'ari in the Seljuk era? The findings of the research show that the historical, religious, and political and social factors were the main differences between the Imamiyyah and the Ash'ari and the Abbasid caliphs, which led to the fall of the Boya dynasty, the rise of the Seljuks, and the intensification of theological and religious conflicts common in this era.

    Keywords: Confrontation, Imamiyya, Ash'arite, al-Buwayh, Seljuk, abbasid caliphate}
  • سید محمدرحیم ربانی زاده*، مریم نصری دشت ارژندی
    منصب نقیب یکی از مهم ترین مناصب حکومتی در دوره ی آل بویه است که جلوه ای از نحوه ی اعمال و مناسبات و عملکرد قدرت در این دوره را نشان می دهد. این پژوهش بر آن است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی جایگاه و کارکرد منصب نقیب در دوره ی آل بویه بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که: منصب نقیب در دوره ی آل بویه چگونه برای هدایت و کنترل اذهان و ابدان سادات و علویان عمل می کرده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که منصب نقیب در نسبت با قدرت قرار دارد و به مثابه ی ابزاری برای اعمال قدرت در جهت کنترل اذهان و ابدان سادات عمل می کرده است، همچنین جایگاه و موقعیت نقبا به میزان توجه امرای بویهی به آنان بستگی داشت و اگر در جهت کنترل اعتراضات و رفع تهدیدها و تنش ها موفق بودند که بیشتر مورد لطف واقع می شدند، در غیر این صورت جایگاه آن ها در خطر قرار می گرفت. علاوه براین که منصب نقیب یکی از مهم ترین ابزارهای قدرت حاکمیت برای اعمال قدرت و هنجارمند کردن جامعه ی سادات بوده است که از طریق آن نظم در جامعه برقرار شود. ازآنجاکه این پژوهش مطاله ای تاریخی است لذا روش معمول گردآوری داده هامتکی بر منابع تاریخی و کتابخانه ای و توصیف و تحلیلاین دادها در فرایند بررسی فرضیه های تحقیق خواهد بود.
    کلید واژگان: نقیب, سادات, آل بویه, اذهان, ابدان}
    Seyedmohamadrahim Rabbanizadeh *, Maryam Nasri Dasht Arjandi
    The position of Naqib is one of the most important government positions in the Al-Buya period, which shows a manifestation of the way of actions and relationships and the performance of power in this period. This research, with a descriptive-analytical approach, wants to investigate the position and function of the post of Naqib in the period of Al-Buya and to answer the question of how the post of Naqib in the period of Al-Buyeh is used to guide, control and supervise Sadat "Azhan" and Ebdan" and Alavids acted?The findings of the research show that the position of Naqib is related to power and it acted as a tool to exercise power in order to control and monitor the affairs of "mind and life", also the position and position of Naqib depends on the level of attention of the princes. It depended on them and if they were successful in controlling the protests and removing the threats and tensions, they would be more favored, otherwise their position would be endangered. Finally, the position of Naqib was considered one of the most important tools of the sovereign power to exercise power and normalize Sadat's society in order to establish order in the society through it.
    Keywords: Naqib, Sadat, Buyid Dynasty Izhan, Ebdan}
  • مینا صفا*

    از قرن دوم هجری با قدرت گرفتن خاندان‏های ایرانی در عرصه سیاسی، به تدریج تمایلات ایرانگرا و باستانگرا از حوزه فرهنگی به ساختار سیاسی وارد گردید، از جمله تلاش سامانیان و آل‏ بویه برای انتساب دودمان خود به خاندان پادشاهان کهن، بزرگان و پهلوانان ایرانی. انتخاب چنین سلسله نسبی فرآهم‏آورنده مقبولیت ملی در بستر اجتماعی، اثبات شایستگی و حقانیت حاکمیت و به تبع برآورنده بسیاری از اهداف ایشان در عرصه منازعات فرهنگی، سیاسی و ارضی بود. مهمترین بستر نمود این تمایلات و وسیله تبلیغ و معرفی تبار دستگاه حاکم، کتاب‏های تاریخی بودند. در این مقاله به منظور آشکار نمودن تقابل اندیشه و گفتمان تبارشناسی سامانیان و آل‏بویه در بستر منازعات سیاسی و ارضی، با تاکید بر منطقه ری، داده‏های مرتبط با گفتمان تبارشناسی این سلسله‏ها با رویکردی معناکاوانه توصیف و تحلیل شد. در نتیجه آشکار گردید که سامانیان و خاندان بویه در منازعات ارضی خود، به ویژه درگیری بر سر منطقه استراتژیک ری، از ادعاهای تبارشناسی سود جسته تا حقانیت حاکمیت خود را به وسیله اعلان در متون تاریخی آشکار و اثبات نمایند.

    کلید واژگان: گفتمان تبارشناسی, سامانیان, آل‏بویه, منازعات ارضی, ری}
    Mina Safa *

    From the second century AH, with the rise of Iranian dynasties in the political arena, Iranian and archaic tendencies gradually entered the political structure from the cultural sphere, including the efforts of the Samanids and the Buyids to attribute their dynasty to the families of ancient kings, nobles and heroes. The choice of such a relative dynasty provided national acceptance in the social context, proving the merit and legitimacy of the regime, and consequently fulfilling many of their goals in the field of cultural, political, and territorial conflicts. The most important manifestation of these tendencies and the means of propagating and introducing the lineage of the ruling system were historical books.In this article, in order to reveal the opposition between the Samanid and Al- Al-Buyid genealogical thought and discourse in the context of political and territorial conflicts, with emphasis on the Ray region, the data related to the genealogical discourse of these dynasties were described and analyzed with a semantic approach. As a result, it became clear that the Samanids and the Buyids dynasty, in their territorial disputes, especially the conflict over the strategic Ray region, used genealogical claims to assert the legitimacy of their sovereignty by proclaiming it in historical texts.

    Keywords: Genealogical discourse, Samanids, Buyids. Land disputes, Rey}
  • صباح قنبری، صباح خسروی زاده*
    «عنازیان» دسته ای از کردهای منسوب به ایل «شاذنجان»، در دهه پایانی نیمه اول سده چهارم قمری وارد منازعات قدرت در بخشی از ناحیه جبال شدند، ولی تاسیس حکومت آنها تا اواخر همین سده به طول انجامید. بر این اساس، مسیله اصلی پژوهش حاضر چرایی و چگونگی تاسیس حکومت بنی عنازی به مرکزیت حلوان است؛ درحالی که درست در این دوره تاریخی، حکومت مقتدر بنی حسنویه در دینور هیچ قدرت همسانی را تحمل نمی کرد و دولت آل بویه در عراق نیز با آنکه متحد و گاهی حامی عنازیان بود، تمایلی به تاسیس حکومت مقتدر بنی عنازی نداشت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عنازیان با حمایت آل بویه عراق، ابتدا موقعیت سیاسی و نظامی خود را در حلوان و اطراف آن تثبیت کردند، به منصب «معاون حلوان» رسیدند و سپس با تسلط بر شاهراه اقتصادی، نظامی و مذهبی طریق خراسان و کسب منصب «حامی طریق خراسان»، موفق به تقویت موضع خود، سقوط حسنویه و برپایی حکومت شدند.
    کلید واژگان: بنی عنازی, حلوان, منصب معاون حلوان, منصب حامی طریق خراسان, حسنویه, آل بویه}
    Sabah Ghanbari, Sabah Khosravizadeh *
    The "Annazians", a group of Kurds belonging to the "Shazanjan" tribe, in the last decade of the first half of the 4th lunar century entered into power conflicts in a part of the Jebel region, but the establishment of their government lasted until the end of this century. Based on this, the main question of the current investigation is why and how the Bani-Annazi government was established with the center in Holvan. It is true that the powerful Bani Hasnavayh government in Dinavar did not tolerate a similar power in this historical period, and the Al-Buyeh government in Iraq, although united with the Annazis and sometimes supported them, did not have the desire to establish the powerful Bani-Annazi government. The results of this research show that with the support of Al-Buyeh from Iraq, the Annazis first established their political and military position in Holvan and its surroundings; and achieved the position of "deputy of Holvan". And then, by dominating the economic, military and religious road of Khorasan and obtaining the position of "supporter of the road of  Khorasan ", they succeeded in strengthening their position, overthrowing Hasnavayh and establishing the government.
    Keywords: Bani-Annazi, Holvan, The position of Deputy of Holvan, The position of supporter of the Khorasan road, Hasnavayh, Al-Buyeh}
  • جواد رحمانی، مجید ساریخانی*

    پارچه های ساسانی یکی از محصولاتی بودند که بسیار تبادل می شدند و علاوه بر ارزش تجاری، ارزش دیپلماتیک و سیاسی زیادی به عنوان هدایای سلطنتی داشتند. عصر ساسانی دوره اوج و تعالی هنر پارچه بافی و بویژه پارچه های ابریشمین و توسعه صنعت بافت آنهاست ولی این نکته را نیز باید اذعان داشت که یکی از دلایل مهم ارزش آنها، وجود نقوش بدیع و خلاقیت در آفرینش طرح ها و نقوشی بود که بر روی کارگاه های پارچه بافی سایر کشورها تاثیر گذاشته بود. همین مبادلات، از روش های مهاجرت نقوش و طرح های ساسانی به اقصی نقاط جهان آن روزگار بود، نقوش حیوانی، گیاهی، هندسی و صحنه های شکار شاهی که عموما در نقوش دایره ای شکل مدالیون ها محصور شده بودند. این محصولات یکی از محورهای اصلی اقتصادی را تشکیل می دادند که همزمان تولید و تجاری سازی را تحت کنترل در می آورد و تبادلات تجاری بین شرق و غرب راه ابریشم را در اختیار خود می گرفت و سبب می شد که بر روی مراکز و کارگاه های بافندگی شرق (تا چین) و غرب بیزانسی و قرون وسطایی (تا اسپانیا و حتی انگلیس) تاثیرزیادی بگذارند.یکی از شاخصه های مهم منسوجات ساسانی، نقوش تزیینی بکار رفته در آن است که تاثیرعمیقی بر هنر دوره های مختلف تاریخی بعد از خود گذاشته است.از این جمله می توان به دوره های سامانی، اوایل اسلام، آل بویه و...اشاره کرد. در این پژوهش،با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات اسنادی، و با استناد به منابع کتابخانه ای و تصویری، به معرفی نقوش و عناصر تزیینی مشترک به کار رفته در منسوجات ساسانی و اوایل اسلام پرداخته و تاثیرپذیری نقوش منسوجات اوایل اسلام از نقوش هنری ساسانی بررسی می شود. بیشترین مضامین و نقوشی که به عنوان نقوش تزیینی در منسوجات اوایل اسلام (دوره آل بویه) استفاده شده اند، در واقع همان نقوش دوره ساسانی است اما منسوجات این دوره در مقایسه با دوران ساسانی نقوش تزیینی و جزییات بیشتری داشتند و فضای منفی کمتری در سطح پارچه دیده می شود.

    کلید واژگان: نقوش, پوشاک ساسانی, صنعت نساجی, آل بویه}
  • سید حسن قریشی کرین، ابوذر کرم الهی

    آل بویه با استیلا بر بسیاری از مناطق مرکزی و غرب ایران و دست یافتن بر دارالخلافه بغداد، به مهم ترین  عامل اثرگذار بر رویکرد و غالب مناسبات نهاد خلافت تبدیل شد. با این همه، دولت آل بویه خیلی زود انسجام خود را از دست داد و در مسیر سقوط قرار گرفت. این نوشتار، با روش تحلیلی تاریخی، کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که چگونه برخی از مهم ترین دلایل برآمدن بویهیان، در مدتی نسبتا کوتاه به عامل نهایی سقوط این خاندان تبدیل شد؟یافته های مقاله، نشان می دهد که بسیاری از ویژگی های انحصاری آل بویه، از جمله: مرکزیت چندگانه، نگرش تعصب آمیز مذهبی و عدم انسجام و یکپارچگی قومی و مذهبی در میان سپاهیان، پس از استقرار کامل بویهیان و با گذر زمان، نقاط ضعف خود را نشان داد و به معضلی ساختاری برای حاکمان این خاندان تبدیل شد که سرانجام، زوال این حکومت را رقم زد.

    کلید واژگان: آل بویه, خلافت عباسی, تاریخ تشیع, زوال دولت ها, سپاهیان ترک}
    Seyed Hassan Quraishi, Abozar Karamollahi

    Buyids changed into the most important element effective on the framework of caliphate relations through dominating on the most central and western areas of Iran and achieving Baghdad, the Caliph’s palace. However, Buyids lost their authority and failed. This writing seeks to answer the question regarding why some of the most important elements of rising Buyids shortly changed into the failure of this dynasty. The findings of article illustrate that many unique characteristics of Buyids including multidimensional centrality, prejudiced religious attitude, lack of ethnic and religious unity among the armies led to their weakness after their complete settlement and gradually they changed into a structural predicament against the governors of this dynasty and finally their failure came about.

    Keywords: Buyids, Abbasid caliphate, history of Shi’ism, collapse of government, Turkish armies}
  • سمیه خزاعی مسک، مهدی کاظم پور*، مهدی صحراگرد، محمد خزایی


    سکه ها از مهم ترین آثار به دست آمده از دوره آل بویه (320448 ه.ق) هستند. سکه ها علاوه بر ارایه اطلاعات تاریخی همانند محل و سال ضرب و نام پادشاه به سبب دارا بودن کتیبه، معرف بخشی از خطوط روزگار خود هستند که با مطالعه و دقت نظر در آنها می توان به فرم های نوشتاری آن دوره پی برد.به علت جایگاه ویژه آل بویه در شکل گیری و تحول کتیبه نگاری در قرون چهارم و پنجم هجری قمری، شناسایی فرم نوشتارسکه ها این دوره، امری ضروری و مهم و راهگشای شناسایی خطوط این دوره است. شیراز یکی از مهم ترین شهرهای دوره آل بویه است که ضرابخانه داشت. هدف این پژوهش بررسی خط در سکه های ضرب شیراز و طبقه بندی فرم نوشتار کتیبه های این سکه هاست. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ به دو پرسش است؛ در طبقه بندی سکه ها به چه ویژگی های ساختار بصری حروف می بایست توجه کرد؟ مهم ترین ویژگی های ساختاری سکه های ضرب شیراز کدامند؟ از نتایج این پژوهش شناسایی چهار طبقه اصلی نوشتار در سکه ها است. در گروه اول سکه های آل بویه حروف کشیده و در گروه دوم حروف همراه با فرم های تزیینی است که نمونه های مشابه آن در دیگر ضرابخانه های آل بویه نیز مشاهده شد. در گروه سوم، حروف با الف های کشیده و فشردگی حروف روی خط کرسی همراه است. این گروه را می توان گروه اختصاصی ضرابخانه شیراز معرفی کرد. گروه چهارم شامل خطوط ثلث و نسخ کهن است.

    کلید واژگان: سکه, ضرابخانه شیراز, آل بویه, طبقه بندی, خط}
    Somayeh Khazaeimaask, Mehdi Kazempour*, Mehdi Sahragard, Mohammad Khazaei
  • پروین معصوم پور عسکری، ایرج جلالی*
    این مقاله سعی دارد به بررسی نقش مذهب شیعه بر شکل گیری هویت سیاسی-اجتماعی زن این مقاله سعی دارد به بررسی نقش مذهب شیعه بر شکل گیری هویت سیاسی-اجتماعی زن ایرانی در دوره آل بویه بپردازند روش تحقیق در این پژوهش تاریخی و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات توصیفی -تحلیلی است. نتایج این پژوهش نشان داد که، مذهب تشیع برتمامی ابعاد هویتی سیاسی-اجتماعی زنان ایران در دوره آل بویه نقش داشته است. در دوره آل بویه اندیشه های سیاسی شیعی بر زنان ایران تاثیرات زیادی بر جای گذاشت. از جمله اندیشه تلفیق الگوهای ایرانی اسلامی با گرایش شیعی، مرجعیت فقها شیعی، اندیشه امام غایب . در این دوره به دنبال پیدایش نهاد نقابت علویان زنان ایرانی برای اولین بار به مشاهده و زیارات، مراقد متبرکه روی آوردند. در عرصه اجتماعی آداب و آیین های شیعی مانند نیمه شعبان، عزاداری دهه محرم و عاشورا، رسم پیاده روی به کربلا ، رسم گفتن حی‏علی خیرالعمل در روز عاشورا ، رسم زیارت بارگاه ایمه از مصادیق نقش مذهب شیعه بر شکل گیری هویت اجتماعی زن ایرانی در دوره آل بویه است.
    کلید واژگان: مذهب شیعه, هویت, زن ایرانی, آل بویه}
    Parvin Masoompoor Askari, Iraj Jalali *
    The present article attempts to review the role of Shiite religion on the formation of socio-political identity of Iranian women in the Al-Buwayh period. The research method in this study is historical and data analysis method is accomplished through descriptive-analytical method.The results of this study indicated that Shiite religion, with a holistic comprehensive role that involve all aspects of socio-political identity of Iranian women, is determinant in the two periods of Al-Buwayh. During the Al-Buwayh period, regarding political aspect, Shiite political ideas penetrated in the thoughts of Iranian women, including the idea of combining Iranian-Islamic models with Shiite tendencies, the authority of Shiite jurists, and the thought of the Absent Imam. During this period, following the emergence of the Alawites Niqab institution, Iranian women for the first time were persuaded toward religious pilgrimage and holy visits to sanctuaries and holy shrines., etc. In the social aspect, Shiite customs and religious rituals such as Eid Ghadir, Mid-Sha'ban, mourning for Muharram and Ashura, the religious custom of walking to Karbala, the custom of saying Hay Ala Khair al-Amal on Ashura day, On the day of Ashura, the pilgrimage to the holy shrines of Imams is one of the examples of the role of Shiite religion in the formation of social identity of Iranian women in the Al-Buwayh period.
    Keywords: Shiite religion, Identity, Iranian woman, Al-Buwayh}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال