به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اتحادیه اروپا » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «اتحادیه اروپا» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید داوود حسینی

    در تبیین علل و عوامل همگرایی اتحادیه اروپا نظریه های مختلفی مطرح شده است. بعضی از این نظریه ها معلول مستقیم تجربه همگرایی اروپا در دهه 1950 و 1960 بوده اند. هریک از این نظریه ها تحلیل متفاوتی و حتی متعارض از ماهیت ساختاری و نهادی همگرایی اروپا و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی لازم و مساعد برای تثبیت، تداوم و توسعه این فرآیند ارایه می دهند، در این میان نظریه نوکارکردگرایی بیش از دیگر نظریه ها به فهم مسیله کمک می کند، چرا که بسیاری از مفروضات و فرضیه های خود را از تجربه مستقیم فرآیند همگرایی در اروپا اقتباس کرده است. حال در این پژوهش به بحث در ارتباط با عوامل موثر بر همگرایی اروپا و همچنین این سوال که چرا کشورها به اراده خویش حاکمیت خود را محدود ساخته و آن را به یک مرکز فراملی واگذار می کنند، از طریق روش توصیفی- تحلیلی و با کمک گرفتن از منابع اسنادی – کتابخانه ای انجام شده، می پردازد. درنهایت نتایج پژوهش حاکی از آن است که از یک سو احزاب، نخبگان و گروه های ذینفع و از سوی دیگر فشارهای بیرونی و محیطی و همچنین سیاسی شدن و تسری گام به گام، از جمله عوامل موثر بر همگرایی اتحادیه اروپا می باشند.

    کلید واژگان: نوکارکردگرایی, همگرایی, اتحادیه اروپا, اروپا, تسری}
    Seyyed Davoud Hosseini

    In explaining the causes of convergence inUnion Europehave been proposed several theories.Some of the theories have been of direct effect the convergence experience of Europe in the 1950s and 1960s. Each of these theories have Exhibiting analysis of Different and even contradictory of structural and institutional convergence Europe nature, And political, social and economic Conditions that needs and opportunities for consolidation, continuity and development thisprocess.in this way, the Neo-Functionalismhave helped to understand the issue, over other theories, Because it have takenmany of your assumptions and hypotheses from The direct experience of integration in Europe. In this study well Paid to discuss the factors affecting the convergence Europe, and this Question that Why do their countries will restrict their sovereignty, and Assignments to a supranational center. The research method is descriptive-analytic and used of Documentaries and library of resources. Finally, the results indicate that, on one hand, Parties, elites and interest groups and the other external pressures and environmental, And also the political and step by step accelerate, are Factors affecting the integration of Europe Union.

    Keywords: Neo-Functionalism, convergence, Europe, extraversion, extends}
  • مریم رحیمی*، محمود سید

    رفراندوم 23 ژوین 2016 مردم بریتانیا ، قانون خروج این کشور از اتحادیه اروپا که به برگزیت معروف شد را تصویب کرد. خروجی که توانسته تاثیر شگرفی بر معادلات قدرت در اروپا و جهان داشته باشد. بریتانیا که روی خوش به سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا نشان نداد ،درصدد اتخاذ سیاستهای مسقل در حوزه امنیتی و دفاعی برامده است. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به عنوان کشوری هسته ای و دارای حق وتو ، ضمن کاهش وزن و قدرت اروپا در سطح بین المللی اجرای شماری ازپروژه های دفاعی انگلستان را دچار وقفه می کند که این خود می تواند به کاهش توان نظامی و دفاعی اروپا منجر شود. سوال اصلی این مقاله اینگونه مطرح شده است که مهمترین پیامدهای دفاعی و امنیتی برگزیت بر همگرایی اتحادیه اروپا کدام است؟ در این مقاله از رویکرد توصیفی –تحلیلی به شیوه کتابخانه ای استفاده شده است.

    کلید واژگان: اتحادیه اروپا, برگزیت و بریتانیا}
    maryam rahimi *, Mahmood Seyyed

    The June 23, 2016 referendum of the British people approved the law of the country leaving the European Union, which became known as Bergzit. An output that has had a tremendous impact on power equations in Europe and the world. Britain, which has not been happy with Europe's common foreign and security policy, has sought to pursue independent security and defense policies. Britain's withdrawal from the European Union as a veto-wielding country, while reducing the weight and power of Europe at the international level, interrupts the implementation of a number of British defense projects, which in turn could lead to a reduction in Europe's military and defense capabilities. . The main question of this article is: What are the most important defense and security implications of the election on EU convergence? In this article, a descriptive-analytical approach has been used in a library manner. Glossary: European Union, Brexist and Britain

    Keywords: Glossary: European Union Brexist, Britain}
  • عبدالرضا رفیعی*

    پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال1991میلادی، قفقاز جنوبی که جزئی از خاک این دولت به شمار می رفت به استقلال دست یافت؛ این رخ داد که تحولی عظیم در حوزه ی بین الملل محسوب می شد نتوانست باعث بی توجهی روسها به عنوان جانشین شوروی نسبت به این منطقه شود؛ بر همین اساس، روسیه که این منطقه را جزئی از حوزه ی خارج نزدیک و منافع ملی خود قلمداد می کرد، خواهان حفظ نفوذی انحصاری در این منطقه شد. از طرفی دیگر به دلیل اهمیت سیاسی-امنیتی، ژئوپلیتیک-ارتباطی قفقازجنوبی، این منطقه مورد توجه قدرت های فرامنطقه ای از جمله اتحادیه اروپا نیز قرار گرفته است. اتحادیه اروپا با درک اهمیت این منطقه برای روس ها، این منطقه را در طرح های ادغام منطقه ای خود قرار داده که این اقدام، باعث به خطر افتادن هژمونی روسها در قفقازجنوبی و ایجاد چالش مهمی در حوزه ی خارج نزدیک این دولت شده است. بنابراین، این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه نوواقع گرایی تهاجمی این فرضیه را مطرح می کند که ورود قدرت فرامنطقه ای اتحادیه اروپا به قفقاز جنوبی با هدف ادغام جمهوری های این منطقه در سازمان های اروپایی، نفوذ انحصاری روسیه در قفقاز را به چالش کشیده و چالش مهمی برای فدراسیون روسیه در خارج نزدیک محسوب می شود.

    کلید واژگان: اتحادیه اروپا, فدراسیون روسیه, قفقاز جنوبی, طرح شراکت شرقی, سیاست همسایگی, خارج نزدیک}
    Abdolreza Rafiee

    After the collapse of the Soviet Union in 1991, the South Caucasus, which was part of its territory, gained independence; it came to be seen as a major international development that failed to disregard the Russians as a Soviet successor. Russia, which regarded the region as part of its external sphere of proximity and national interest, sought to maintain monopoly influence in the region. On the other hand, due to the political-security, geopolitical-communication importance of the South Caucasus, the region has also been the focus of transnational powers, including the European Union. Understanding the region's importance to the Russians, the European Union has incorporated the region into its regional integration plans, which have endangered Russian hegemony in the South Caucasus and posed a significant challenge to the outside government near it. Therefore, this paper, in a descriptive-analytical way, within the framework of aggressive realism theory, proposes that the entry of EU extra-regional power into the South Caucasus with the aim of integrating the republics of this region into European organizations would exert Russian monopoly influence in the Caucasus. It is a challenge and an important challenge for the Russian Federation abroad.

    Keywords: European Union, Russian Federation, South Caucasus, Eastern Partnership, Neighborhood Policy, Outside Close}
  • مسعود مرادی*

    از ابتدای دهه 1980، ایران در روابط بین الملل خود با بحران هایی در سطح جهانی روبرو شده است. انقلاب اسلامی از جناح شرقی و جهان کمونیسم طرفداری نمی کرد و منافع جهان غرب با انقلاب در منطقه خاورمیانه ناسازگار بود. درنتیجه افزایش تنش های بین المللی دولت عراق با حمایت برخی از کشورهای بیگانه به مرزهای ایران حمله کرد. قسمت غربی ایران اشغال شد و مناطق نفتی ایران خسارت فراوان دید و بسیاری از شهرهای ایران ویران گشت. حامیان منطقه ای و بین المللی عراق وارد یک جنگ طولانی شدند. این جنگ به ناچار سیاست خارجی ایران را تحت تاثیر قرارداد. تحولات دهه 1980 و 1990 و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، چشم اندازهای جدیدی را در زمینه روابط بین الملل فراهم کرد. ایران شرایط جهانی را برای خدمت به منافع ملی خودارزیابی می کرد. دولت های رفسنجانی و خاتمی با تکیه بر سیاست های تعاملی با جهان، درصدد جذب سرمایه گذاری خارجی و تسهیل توسعه کشور بودند و در این راستا اتحادیه اروپا می توانست شریک مهمی باشد. اما در دولت های بعدی، تنش های ایران با جامعه بین المللی بار دیگر افزایش یافته و روابط با اتحادیه اروپا و ایران با مشکلات جدی مواجه شد. دیپلماسی ایران کجا منافع ملی خود را دنبال می کرد و تا چه اندازه می توانست موفقیت کسب کند؟ پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران از طریق روش تحلیلی - تفسیری با متد پژوهش های تاریخی و مبتنی بر اسناد و اخبار منتشرشده انجام پذیرفته است.

    کلید واژگان: اتحادیه اروپا, روابط خارجی, توازن بین المللی, ایران}
  • محمدرضا سورتچی، ابولقاسم باباتبار سرخی
    یکی از موضوعات مهم امنیتی برای روسیه، حفظ حوزه امنیتی خود بعد از فروپاشی شوروی می باشد. روسیه برای حفظ و نفوذ در آن سعی در اتخاذ سیاست هایی عملگرایانه جهت همگرایی با این کشورها است. از این رو هر گونه تلاشی که در جهت گیری متضاد با سیاست های روسیه در منطقه باشد با برخورد جدی این کشور مواجه خواهد شد. اوکراین نیز از جمهوری هایی است که برای روسیه مهم بوده و روسیه تلاش دارد که بتواند همچنان آن را در زنجیره امنیتی و همسو با سیاست های خود در منطقه نگاه دارد. اما بعد از فروپاشی شوروی، این کشور خواستار استقلال بیشتر از روسیه بود؛ لذا سیاستمداران این کشور سیاست نزدیکی به غرب را در دستور کار خود قرار داند تا بتوانند از نفوذ روسیه در کشورشان بکاهند. از این رو می توان به یوشچنکو اشاره کرد که او سیاست نزدیکی با غرب را اتخاذ کرد؛ و خواستا عضویت کشورش در اتحادیه اروپا و ناتو شد. موضوعی که روسیه آنها را در تقابل با سیاست های بلند مدت خود در منطقه می داند.
    در همین راستا می توان سیاست امنیتی روسیه در قبال این کشور را نسبت به حضور روس تباران و مسائل انرژی را نیز تحلیل نمود. بعد از فرو پاشی شوروی، مقامات کرملین، خود را متعهد به دفاع از حفظ حقوق و آزادی شهروندانشان در جمهوری های باقی مانده شوروی دانستند. وجه دیگر سیاست امنیتی روسیه در قبال اوکراین موضوع انرژی و خطوط انتقال آن است. روسیه توانسته است از طریق صادرات انرژی خود به اوکراین و در ادامه انتقال انرژی به اتحادیه اروپا هم به قدرت منطقه ای خود بیفزاید و هم وابستگی اتحادیه اروپا به انرژی روسیه افزایش یافت. از این رو مقامات کرملین در جهت تسلط بر منابع انرژی و خطوط انتقال آن در منطقه هستند و دسترسی قدرت های دیگر در این زمینه را در تضاد با منافع حیاتی خود در منطقه می دانند. به طور کلی سیاست روسیه در قبال این کشور آمیخته با سیاست همکاری و تعامل با اوکراین است. اتخاذ این سیاست ها از سوی مقامات کرملین همسو با حفظ حوزه سنتی و نفوذ در منطقه شوروی سابق استو روسیه همچنان تلاش دارد برای رسیدن به ایده قدرت بزرگ، نفوذ خود در منطقه را حفظ نماید.
    کلید واژگان: سیاست امنیتی, روسیه, اوکراین, اتحادیه اروپا, ناتو, انرژی}
  • بهرام آجرلو
    از همان آغاز، باستان شناسی برای سیاستمداران کاربرد سیاسی داشته است. سیاستمداران، باستان شناسی را برای تخریب و یا خلق تاریخ و هویت های کاذب ملی و قومی به کار گرفته اند؛ و یا اینکه تلاش کرده اند به یاری باستان شناسی و با بسترسازی های فرهنگی، پدیده های اجتماعی سیاسی جامعه را کنترل و هدایت کنند؛ همچنین نقش مهم باستان شناسی در گسترش توریسم فرهنگی و منافع اقتصادی آن از نظر سیاستمداران دور نمانده است. باستان شناسی را می توان در پشت پدیده های سیاسی ناسیونالیسم، قوم گرایی، تجزیه طلبی، انترناسیونالیسم و یا فدرالیسم مشاهده کرد و هم اینکه باستان شناسی، مدارک تاریخی مورد نیاز سیاستمداران را برای اثبات حقانیت ایده های سیاسی ایشان فراهم می کند. باستان شناسی و سیاست در تعامل با یکدیگرند. باستان شناسی مارکسیست با یک انقلاب قهرآلود ایدئولوژیکی شکل گرفت و به مدت هفتاد سال، بخشی از پیکره ایدئولوژی سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی باقی ماند. باستان شناسی های ناسیونالیست و نژادپرست در خدمت حکومت های تمامیت خواه قرار گرفتند تا جامعه مشروعیت تاریخی آنها را بپذیرد؛ در فلسطین اشغالی نیز صهیونیسم به وسیله باستان شناسی کوشیده است به آرمان شهر اسرائیل باستان تجسم تاریخی بخشد؛ و یا اتحادیه اروپا بدین شیوه در تلاش است که واگرایی تاریخی ملل اروپایی را به هم گرایی قرن بیست و یکم متحول کند. هر چند که باستان شناسی را از سیاست، گریزی نیست اما به نظر می رسد که تنها راه حل مسئله، ترسیم چشم انداز جهانی باستان شناسی در چهارچوب میراث مشترک جهانی و نیز توسعه رهیافت انسان شناختی در باستان شناسی است.
    کلید واژگان: باستان شناسی, مارکسیسم, ناسیونالیسم, صهیونیسم, اتحادیه اروپا}
    Bahrām AjorlŪ
    From the very beginning, archeology has been used by politicians for political purposes. Politicians have employed archeology to destroy or create false national or ethnic histories and identities, or have taken advantage of archeology and its underlying cultural foundations to control the social and political phenomena within the society. Furthermore, the significant role of archeology has not been ignored by politicians for the expansion of cultural tourism and its economic benefits. Archeology can be noticed working behind the political phenomena of nationalism, ethnicism, separatism, internationalism and federalism; meanwhile, archeology provides politicians with the required historical documents for them to prove the truth of their political ideas. Archeology and politics are in interaction with one another. Marxist archeology was formed in the course of an enraged ideological revolution which survived for seventy years as part of the political ideology of the Union of the Soviet Socialist Republic. Nationalist and racist archeologists were in the service of the totalitarian governments so that the community may accept their historical legitimacy. In the occupied Palestine, too, the Zionist regime has been using archeology to give a historical embodiment to the ancient Israeli utopia; similarly the European Union has used this method to change the historical divergence of the European nations to the twenty first convergences. Whereas archeology has no way but to be engaged in politics, it seems that the only solution lies in realizing the global perspective of archeology within the framework of the common heritage of mankind further to the development of an anthropological approach to archeology.
    Keywords: archaeology, politics, Colonialism, Marxism, Nationalism, Zionism, European Union}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال