جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تجربه زیسته" در نشریات گروه "تاریخ"
تکرار جستجوی کلیدواژه «تجربه زیسته» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهشنامه ایران باستان، پیاپی 9 (بهار 1403)، صص 91 -130
محتوای نوشتارهای اداری را از دیدگاه پدیدارشناختی و طبق مفاد ناظر بر موضوع طرح شده و بنابه جایگاه نویسنده و موضع مخاطب و از لحاظ هدف و تاثیر متن نگاشته شده می توان در موارد متناسب مرجع مستقیم یا سند مکمل برای شناخت دوره ها، کنشگران، رویدادها یا روند تحولی دستگاه ها یا نهادهای آموزشی و پژوهشی قرار داد. گذشت زمان و تاریخی شدن آنچه، آنکس، آن پدیده یا زمینه ای که امروزه دست مایه یا مسئله ای برای بازنگری، تحلیل و ارزیابی های موردی شده به استناد اسناد اداری مجال بسط دقیق تر مضمون، توضیح مستندتر موضوع، تفسیر جامع تر داده و توسعه دامنه نتیجه را می یابد. از طرفی، بررسی متن شناختی مکتوب های اداری از وجود گونه ها، رده ها و درون مایه های نگارشی گوناگونی حکایت دارد که بر مبنای تناوب و بسامد نام ها، تفاوت و چندگانگی کارها، تنوع نسبت ها و پیوندها و شناسایی روابط بینامتنی میان شان امکان گزینش و شرح آنها را به دست آورده و به نتایج یا مصداق هایی می رسیم که در منابع پیش تر موجود خبری از آنها نبوده یا کم و ناقص یا در حد رد و نشانه باقی مانده است. همچنین، وجود مدارک ترسیمی یا تصویری در خلال و به اقتضای برخی نوشته های اداری، گستره و غنای مفهومی جستارهای امروز را از نظر تفصیل و تنقیح گفتار یا نوشتار می افزاید. این مقاله برای اولین بار با نگاه پدیدارشناسانه بر زندگی حرفه ای سید محمدتقی مصطفوی -از پیشگامان و تاثیرگذاران تاریخ باستان شناسی ایران و اداره و راهبری آن- براساس بازیابی های تفسیری نمونه هایی از اسناد اداری مرتبط و منابع موجود به «تجربه زیسته» یا توضیح کنش ها، روش ها و برایندهایی می پردازد که بازسازی تاویل گرایانه نقش، جایگاه، تاثیر و دستاوردهای مدیریتی فرد مورد بحث را با داده هایی مستند و متفاوت با آنچه تاکنون درباره اش منتشرشده، در پی خواهد داشت تا بدینسان مدارک و تبیین های نو، تکمیل دانسته های پیشین و اصلاح برخی موارد مبهم را باعث شود و راهبردی برای بازشناسی های موردی بعدی نیز فراهم آید.
کلید واژگان: اسناد اداری میراث فرهنگی, مدیریت باستان شناسی ایران, پدیدارشناسی, سید محمدتقی مصطفوی, تجربه زیستهExamining administrative writings through a phenomenological lens, considering a thematic framework, authorial stance, and intended audience, provides a primary or supplementary resource for comprehending historical periods, key figures, significant events, and the evolutionary trajectory of academic and research institutions. Over time, as these documents become artifacts, they offer invaluable insights into case studies, analysis, and assessments, enriching our understanding of various themes and subjects and broadening the scope of outcomes. Additionally, analyzing administrative correspondences reveals a diversity of writing styles, genres, and themes, discernible through the frequency of names, variation in content, complexity of relationships, and identification of intertextual connections. Consequently, this approach yields novel findings and examples which could not be documented by any reason previously. Furthermore, the inclusion of visual documents alongside textual records enhances the depth and complexity of contemporary discourse, facilitating nuanced discussions and refined interpretations. This study employs a phenomenological approach to explore the professional journey of Seyyed Mohammad Taghi Mostafavi (1905-1981), a pioneering figure of Iranian archaeology and its management. By interpreting administrative documents and existing written sources, it adopts a "lived experience" perspective, offering insights distinct from previous narratives and laying the groundwork for future research endeavors.
Keywords: Administrative Documents Of Cultural Heritage, Archaeological Management Of Iran, Phenomenology, Seyyed Mohammad Taghi Mostafavi, Lived Experience -
تغییر جایگاه ایران شناسی به ایران شناختی از آنجا ناشی می شود که بنیان الگوی «شناخت» دچار تحول شده است. در ایران شناختی، اصل «دوگانگی دکارتی» مندرس شده، فرض شده است. در اینجا انسان به عنوان شناسنده صرف تلقی نمی شود بلکه شناخت را محصول مشترک بین شناسنده و پدیده دانسته و بر این سیاق الگوهای شناخت و کالبدشکافی علمی ایران، دستخوش تغییرات بنیادی می شود. از یک سوء نحوه بازتاب داده ها در ذهن پژوهشگر اهمیت می یابد و از سوی دیگر نقش سرزمین ایران در ایجاد منطق و نوع تجربه زیسته ای که ساکنان این سرزمین از زیستن در ایران آموخته اند، مطرح می شود. به بیان دیگر، هویت مکانی نقش عمده ای در نوع شناخت منتج از خرد عاطفی ساکنان خود، دارد. در ایران شناختی، پژوهشگر و نحوه بازتاب داده ها در ذهن او اهمیت پیدا می کنند. زیرا حاصل چنین تحلیلی در قالب مولفه های فرهنگی، اجتماعی و زبانی پژوهشگر صورت می گیرد و بدین ترتیب تاثیرگذاری و تاثیرپذیری الگوی دیرینه فهم و دانش هر پژوهشگری با آنچه ادراک معنا می کنیم، به رسمیت شناخته می شود. به سخن دیگر مبانی شناخت به قلمرو فرهنگ و ویژگی های جامعه شناختی رصدکننده معطوف می شود. این چرخش بنیادین در اصول ایران شناختی را باید نخست مدیون طرح نظریه «هویت آینه ای» و «دستگاه جغرافیایی ایران» دانست. این الگو از تامل در پدیده ها، قلمرو جدیدی از درک و شناخت از ایران و ایرانیت برای ما به وجود آورده که می تواند ما را در شناخت بهتر فضای ایران، ارتباط منطقی تری با محیط و فهم تفاوت های فرهنگی و چرایی مانایی ایران در طول اعصار کمک کند. بنابراین، در ایران شناختی نه تنها ذهن و طرحواره های ذهنی پژوهشگر بلکه طرحواره های ذهنی ساکنان و رمزگشایی تصویر ذهنی آنها هم مورد توجه است. در این روش «معناداری زمین» که یک استعاره مفهومی از تاثیر زمین بر فهم و منطق شناخت ساکنان آن است، شکل می گیرد.کلید واژگان: ایران شناختی, ایران شناسی, تجربه زیسته, معناداری زمین, هویت آینه ای, هویت مکانی1.Abstract
Changing the status of "Iranian studies" to “Iranistics " comes from the fact that the basis of the model of "Knowledge" has undergone a transformation. IN authentic Iranian studies, "Descartes' duality"; old and rejected, is assumed. Here, man is not considered as a mere knower, but knowledge is considered as a joint product between the knower and the phenomenon, and in this context, the patterns of knowledge and scientific autopsy of Iran undergo fundamental changes. On the one hand, the way information is reflected in the researcher's mind is important, and on the other hand, the role of the land of Iran in creating logic and the type of lived experience that the residents of this land have learned from living in it is expressed. In other words, place identity plays a major role in the type of knowledge resulting from the emotional intelligence of its residents. In Iranian studies, the researcher and the way the data is reflected in his mind become important. Because the result of such an analysis takes place in the form of the researcher's cultural, social and linguistic components, and therefore the influence and impact of the long-standing pattern of understanding and knowledge of each researcher is recognized by what we mean.In other words, the basics of knowledge are directed to the realm of culture and sociological features of the observer. This fundamental turn in the principles of Iranian studies should first be attributed to the theory of "Mirror Identity" and "Geographical Device of Iran".This pattern of reflection on phenomena has created a new realm of understanding and knowing Iran and being Iranian for us and can help us to better understand the atmosphere of Iran. And create a more logical connection with the environment and understanding of cultural differences. And explain the reasons for Iran's immortality throughout the ages. Therefore, in Iranian Studies, not only the researcher's mind and mental schemes, but also the residents' mental schemes and the decoding of their mental image are of interest. In this method, the "meaning of the land" is formed, which is a conceptual metaphor of the effect of the land on the understanding and logic of the knowledge of its inhabitants.
2- Introduction
The recognition of various texts from Iran will be done by interpreting them through semiotic and semantic analysis until reaching the field of semantics and usage. Understanding the difference between Irenology and "Iranian knowledge" will help us present Iran not only as a hard truth but also as an interpretable reality and a factor in the epistemological logic of its inhabitants' thoughts and experiences. This perspective reveals the secret of Iran's cultural unit's immortality and permanence, based on culture and a rich cultural ecology, rather than race or nationalism. In this article, we discuss cultural Iran, Iranian identity based on Sapir-Whorf's (1960) theory, an epistemological identity, and introduce it.
3- Material & Methods
A question arises here: One question arises: why has Iran, among its 15 neighboring countries with a history of independence, always remained a cultural and independent unit in history's context? We can answer this question by referring to several central theories in the field of epistemology. In this article, we analyze two important epistemological features of Iran, relying on the theory of several researchers who are experts in this field. The phenomenological approach and the benefit of "text analysis" led to six new theories about Iran's land, resulting in a semantic autopsy. To achieve the research's goals, we studied the sources of the six theories, re-read and analyzed the texts, deduced the extracted conceptual propositions about Iran's characteristics, and explained the importance of each one.
4- Discussion of Results & Conclusions
The research indicates that the change in researchers' approach from Irenology to Iranian knowledge defines new horizons of the cognitive understanding of the inhabitants of the land of Iran for us and leads to the mechanism of the influence of place in the epistemological framework of Iranians.
Studies have shown that Iranian studies can explain many cultural events our national rituals and celebrations and how the inhabitants of Iran understand their biological place. This issue can help us in understanding the biological, cultural, and social structure existing in Iran in the field of epistemology. As mentioned in the geographical framework of Iran, many of our collective and cultural behaviors are teachings that the place has instilled in them in the form of experimental and emotional knowledge.
Therefore, the concept of Iranianism is also separated from the classic forms of race, blood, and nationalism, which usually do not have documented scientific support.
Iranianism is presented in the field of epistemology in this way: the inhabitants of the land of Iran, since they have lived in this place, have a special mental and intellectual framework under the influence of the place's identity and think according to its cultural place.
Reference
1- Adibzadeh, Majid (1388). Epistemological Democracy, Phoenix Publications, first edition, Tehran.
2- Spiren, Ann Whiston (1387). Manzar language, translated by Seyed Hossein Bahraini and Behnaz Aminzadeh, Tehran University Press. Second edition, Tehran.
3- Baba Jamali, Farhad (1391). The components of geomorphology and its effects on the civil identity and handwoven carpet art of Iran (case example: smooth civility and non-fluid civility in central Iran), PhD thesis, supervised by Mohammad Hossein Ramsht, University of Isfahan, Department of Natural Geography.
4- Badakhshan, Ebrahim and Azmoudeh, Hassan (2012). Rethinking linguistic relativity with a cognitive approach and relying on Persian language data, Scientific-Research Quarterly of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Foreign Languages, Islamic Azad University, Sanandaj Branch, (11), 1-28.
5- Javadi, Ruqiya (2011). Marx's Philosophical Thoughts, Parse Magazine, (18-19, 53-79.
6- Child, Gordon (1355). Man creates himself, translated by: Ahmad Karimi Hakak, Mohammad Hel-Etaei, Pocket Books Co., Ltd. Publications (in collaboration with Franklin Publications), third edition, Tehran.
7- Haqshanas, Mohammad Ali (1390). Persian language and literature at the crossroads of tradition and modernity. Advertisement, first edition, Tehran.
8-Ramshet, Mohammad Hossein, Tayyaba Mahmoudi, Mozhgan Inteziri, Abbas Ali Vali, Ali Rabbani (2015). Spatial identity and its role in the crystallization of Iranian civil society, Quantitative Geomorphology Research, 4(4), 56-71.
9- Rahdan Mofard, Mohammad, Mohammad Hossein Ramsht (2015). Geographical Institution of Iran, Publishing Pattern of Progress, Affiliated to Islamic Pattern Center of Iran, First Edition, Tehran.
10- Rouhani, Massoud, Mohammad Enayati Qadiklabi (2009). The components of national identity in contemporary poetry (a case study of Mohammad Reza Shafiei Kodkani's poetry), National Studies Quarterly, (2), 105-126.
11- Selgi, Leila, Mohammad Ali Zanganeh Asadi, Ebrat Mohammadian (2018). Phenomenology in Geomorphology, Quarterly Journal of Geography and Development, (54), 1-14.
12- Muhammadian, Ebrat (1400). Spatial identity, settlement and settlement system in the land of Iran (under research), responsible for the project: Mohammad Hossein Ramsht, support fund for researchers and technologists of the country.
13- Mohammadian, Ebrat (2018). The logic of the spatial arrangement of settlements in the Khuzestan plain, Quarterly Journal of Geography and Urban-Regional Studies, (33), 147-160.
14- Mir Baghrifard, Seyyed Ali Asghar, Fateme Bostan Shirin (2001). Cordoba and Isfahan and the similarity of its two philosophical schools, collection of articles, International Conference of Cordoba and Isfahan two schools of Islamic philosophy, May, Isfahan.
15- Nematolahi, Fatima (2013). Transtextual space in geomorphology, scientific and research quarterly, geography and environmental planning, 25 (1), 109-120.
16- Tashan, Mohammad Reza (2016). Zagros and spatial identity, Quarterly Journal of Geography and Environmental Planning, 28 (4), 165-176.
17- Hashemi, Zohra, (1389). Conceptual metaphor theory from the point of view of Likoff and Johnson, Adab Research, (12), 119-140.
18- Helali, Fatemeh, Toubi Zamani (1387). Native science from the point of view of Dr. Seyed Hossein Nasr, "Farhang al-Horesh" Quarterly, 1(1), 117-150.
19- Carol E. Cleland, (2002). Methodological and Epistemic Differences between Historical Science and Experimental Science, Philosophy of Science, 69(3), PP. 474–496.
20-http://www.jstor.org/stable/10.1086/342455.
21- Hillier, Bill. Hanson, Julienne, (1984). The Social Logic of Space, Published by Press Syndicate University of Cambridge.
22- Sapir, E., (1929). The Status of Linguistics as a Science. Language, 5. 2:207-14.
23-Whorf, B., (1956). Language, Thought, and Reality: Selected Writings. ed. By J. B. Carroll, Cambridge, Mass: MAT Press.Keywords: Iranian Studies, Iranistics, Lived experience, The significance of the earth, mirror identity, Spatial identity -
مقاله کنونی بر آن است که روش و نگرش افضل الملک در تاریخ نویسی را با عنایت به تجربه زیسته ی او مورد تتبع قرار دهد. ما برآنیم که تجربه زیسته مورخی چون او به شکلی و نحو دیگر در عرصه تاریخ نویسی متبلور می شود و کانون این تجربه زیسته همانا دوره گذاری است که او را در یک برزخ قرار می دهد. از آن جایی که او در سرآغاز این تغییر می زید سیطره و غلبه زیست جهان نوین که مشروطه نمود و نمادی از آن است، کاملا مشهود نیست و از این رو می توان گفت که افضل الملک بین دو زیست جهان سنتی و مدرن درگیر است و بازخورد این مساله در نوشتارش آشکار است به طوری که گاه مفاهیم متعارضی چون «استبداد» و «مشروطه» و «رعیت» و «ملت» را استعمال می کند و در مواضع مختلف نوشتارش به یک سو گرایش پیدا می کند. او به دلیل تنفس در زیست جهان نوین که با صورتبندی «حوزه ی عمومی» همراه و همبسته است، نوشتاری متفاوت نسبت به تاریخ نویسی های چند دهه قبل از خود خلق می کند. لذا درون مایه بنیادین نوشتار او تحت تاثیر دوره گذار ماهیتی پارادوکسیکال به خود می گیرد و این پارادوکس در برخی مواضع در ساحت دفاع از نظام و تفکر گذشته و در برخی مواضع دیگر در ساحت جانبداری از نظام نوین خودنمایی می کند و خوانندگان خود را در یک دوگانگی قرار می دهد.کلید واژگان: افضل الملک, تاریخ نگاری, تغییرات اجتماعی, تجربه زیسته, زیست جهانThe aim of this article is that Afzal -ul-Mulk method and attitude in the historiography was discussed with the respect to his lived experience. We want to lived experience the historian are reflected in another form in the sphere of historiography. The Center of this lived experience is the transitional period that puts him in a limbo. Since he living in the beginning of the change, domination of the new lived experience that constitution is a symbol of its, is not evident. And hence it can be said that Afzal -ul-Mulk is involved between the two traditional and modern life world and feedback of this problem is evident in its writing, So sometimes conflicting concepts using like " tyranny" and "constitutional" and "Peasant" and "nation" and in the various positions of writing tend to find to one of those two. He lived due to breathing in the modern life world that is associated with the formulation of "Public Sphere " , different writing creating than the historiography of his several decades ago. Therefore, the basic themes of his writing takes paradoxical nature by the transition period. And this paradox show off in some positions in the field of defense and thinking of the past and in some other positions on the field side of the new system and puts its readers in a dualism .Keywords: Afzal -ul-Mulk, historiography, social changes, lived experience, Life world
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.