به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "rezashâh" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «rezashâh» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی rezashâh در مقالات مجلات علمی
  • نقش جراید تهران از کودتای 1299 ش در به قدرت رسیدن رضاشاه
    محمدرضا اسدپور سعادتلو، علی بیگدلی*، سید محمد ثقفی نژاد

     با توجه به اینکه جراید ویژگی آگاهی رسانی دارند موردتوجه میباشند.جراید قلب تپنده افکار عمومی است. اهمیت جراید به گونه ای است که آنرا رکن چهارم دموکراسی نامیده اند. نقش جراید در افزایش سطح آگاهی های سیاسی دوره قاجار بویژه از مشروطیت از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به اینکه جراید تهران پرشمارتر و به سبب مرکزیت سیاسی این شهر تاثیرگذارتر بودند بر اهمیت آن افزوده می شود. در تمام وقایع اتفاق افتاده تا کودتای 1299 ش و بعد از آن نقش جراید را می توان ملاحظه کرد. نقشی که اگر چه در منابع تاریخی به آن اشاره شده اما باید به طور مستقل بررسی گردد. در این مقاله به نقش جراید موافق و مخالف و چپ کلاسیک اشاره خواهد شد. در فاصله 1299 تا 1304 ش مطبوعات طرفدار رضاشاه به تبلیغ اقدامات او و بیان نقاط ضعف احمدشاه پرداخته در نهایت این وقایع منجر به تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی گردید.سوال اصلی: نقش جراید تهران از کودتای 1299ش در به قدرت رسیدن رضاشاه چگونه بوده است؟ 

    کلید واژگان: قاجار, رضاشاه, جراید تهران, کودتای 1299 ش, تغییر سلطنت
    The role of Tehran newspapers since 1299 coup in Reza Shah's rise to power
    Mohammadreza Asadpoor Saadatloo, ali biqdeli *, Seyyed Mohammad Saghafinejad

     Due to the fact that news papers have the feature of informingthey are of interest.Newspapers are the heart beat of public opinion. The importance of newspapers is such that pillar called it the Force democracy. The role of newspapers in increasing the level of political awareness of the Qajar period, especially regarding the constitution, is of particular importance. Due to the fact that Tehran's numerous newspapers were more influential due to the political centrality of this city, its importance is increased. The role of newspapers can be seen in all the events that happened until the coup 1299 and after that. A role that, although mentioned in historical sources, should be independently investigated. In this article, the role of pro- and anti- newspapers and clasic left will be mentioned.Between 1299 and 1304, the pro-Reza Shah press promoted her actions and expressed Ahmad Shah's weaknesses, finally these events led to the change of the monarchy from Qajar to Pahlavi.What has been the role of Tehran news papers since the1299coup in reza shahs rise to power?  

    Keywords: Qajar, newspapers of Tehran, 1299 coup, change of kingdom, Rezashah
  • کیمیا چراغ زاده، توران طولابی*
    تغییر و اصلاح نظام آموزشی دغدغه محوری طیفی از اندیشوران متجدد دوره متقدم پهلوی بود که به مثابه یک گفتمان تجددگرا در سپهر فرهنگی این روزگار جلوه یافت. نمایش نامه یکی از ابزارهای بیان این دغدغه ها بود که به مثابه یک گونه نوشتاری جدید قابلیت بیان مفاهیم نو را در قالبی محاوره ای و داستان وار داشت. در پژوهش حاضر ضمن واکاوی محتوای نمایش نامه های مشروطه و دوره متقدم پهلوی کوشش شده است تا ذهنیت بخشی از نخبگان تجددگرا در پیوند با امر آموزش و نسبت آن با توسعه فرهنگی کشور بررسی شود. بررسی تحلیلی محتوای این نمایش نامه ها از یک تحول در گفتمان آموزش حکایت دارد؛ تحولی که می توان آن را جلوه ای از تجددگرایی تفسیر کرد. نقد نگرش سنتی و عرضه مضامین تازه، مفهوم پردازی نوآیین از «وطن»، پافشاری بر ضرورت آموزش همگانی ازجمله برای بزرگ سالان و تاکید بر تربیت جسم دوشادوش آموزش بازتابی از این تحول گفتمانی است. همچنین تغییر رویکرد نمایش نامه نویسی دوره پهلوی در مقایسه با دوره مشروطه تابعی از شرایط سیاسی زمانه بود که با سیاست های دولت پهلوی در زمینه نوسازی همنوایی داشت. افزون بر این، تمرکز ویژه بر مفهوم آینده بهتر برای «وطن» در این نمایش نامه ها را می توان بازتابی از گفتمان ناسیونالیسم دوره پهلوی دانست که ناظر بر اهمیت آموزش به مثابه دهلیزی برای گذار به یک کشور توسعه یافته و پیشرفته در تلقی تجددگرایان این عصر بود.
    کلید واژگان: آموزش, تجدد, پهلوی, نمایش نامه, بنیان, آموزشگاه اکابر
    Kimiya Cheraghazadeh, Tooran Toolabi *
    Changing and reforming the educational system was the central concern of a range of modern thinkers of the advanced Pahlavi era, which appeared as a modernist discourse in the cultural sphere of this time. The play was one means of expressing these concerns, which, as a new type of writing, could express new concepts in a conversational and story-like format. In the current research, while analyzing the content of constitutional plays and Pahlavi's advanced period, an attempt has been made to examine the mentality of some of the modernist elites in connection with education and its relationship with the country's cultural development. An analytical examination of the content of these plays shows a change in the education discourse, a development that can be interpreted as a modernism manifestation. Criticism of the traditional attitude and introduction of new themes, a new conceptualization of “homeland”, insisting on the necessity of education for all, including adults, and emphasizing physical education alongside education, is a reflection of this discourse evolution. Also, the change in the playwriting approach of the Pahlavi period, compared to the constitutional period, was a function of the political conditions of the time, which was consistent with the policies of the Pahlavi government in the modernization field. In addition, the particular focus on the concept of a better future for the “homeland” in these plays can be seen as a reflection of the nationalism discourse of the Pahlavi era, which focused on the importance of education as a corridor for the transition to a developed and advanced country in the view of the modernists of this era.
    Keywords: Education, Modernity, Play-writing, Rezashâh, Bonyân, Âmuzesh-e Akâber
  • امیر فرحزادی*، سید احمد عقیلی

    در این مقاله سعی شده است با استفاده از نظریه «ساخت یابی» گیدنز، زمینه های اجرای سیاست سرکوب ایلات و عشایر (با تاکید بر ایلات و عشایر لرستان) در قالب نظریه جامعه شناسانه گیدنز مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. بر اساس نظریه «ساخت یابی» گیدنز به نقش کارگزار (به عنوان نمونه موردی، رضاشاه) در بستر (نمونه موردی، جامعه ایلات و عشایر) و ارتباط دوسویه (متعامل یا متقابل) ساختار- کارگزار توجه می کند. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش شناختی جامعه شناسی- تاریخی به طرح این پرسش پرداخته که براساس نظریه ساخت یابی گیدنز، خط مشی پهلوی اول در قبال ایلات و عشایر لرستان چگونه قابل ارزیابی و تحلیل است؟ رهیافت پژوهشی مقاله آن است که درباره عملکرد رضاشاه در قبال ایلات و عشایر لرستان، هیچ یک از نظریات مطرح شده- که در متن مقاله به آن پرداخته می شود- به تنهایی نمی توانند بیانگر تمام واقعیت باشند و در تحلیل عملکرد وی، باید به رابطه میان ساختار- کارگزار و تعامل دوسویه آنها توجه کرد.

    کلید واژگان: رضاشاه, ایلات و عشایر, گیدنز, نظریه ساخت یابی, تمرکزگرایی, لرستان
    Amir Farahzady *, Seyed Ahmad Aghili

    In this article using Gidden's "construction" theory, the grounds the policy of suppressing Ilots and Nomads (Batakid on Ilots and Nomads of Lorestan) investigated in the form of Gidden's sociological theory. Based on the "construction" theory, Giddens pays attention to the role of the agent (as a case example, Reza Shah) in the context (as a case example, the community of Ilat and Nomads) and the two-way relationship (interactive or reciprocal) between structure and agent. In a descriptive-analytical way, sociological-historical methodology, this research raised the question based on Giddens' theory of construction, how can the first Pahlavi's policy towards the tribes and nomads of Lorestan be evaluated?? The research approach of the article is that regarding Reza Shah's performance towards the Lorestan tribes and nomads, none of the proposed theories - which are discussed in the text - alone can express the whole reality his performance, we must consider the relationship. He paid attention to the structure-agent and their two-way interaction.

    Keywords: Rezashah, Eilat, Eshair, Giddens, construction theory, Centralism, Lorestan
  • مطلب مطلبی*
    تاسیس و دایر شدن و توسعه کمی و کیفی مدارس نوین در ایالت کردستان با تاخیری چند دهه ای نسبت به بیشتر ایالات و ولایات ایران آغاز شد. تا قبل از سلطنت پهلوی مدارس این حدود منحصر به دو باب مدرسه دولتی و دو باب مدرسه ملی در مرکز ایالت بود. نه از جانب وزارت معارف و نه از سوی اشخاص و صاحب منصبان کردستان تلاش جدی برای دایر کردن مدارس نوین انجام نشد. اما در دوره پهلوی اول مدارس این حدود توسعه کمی فراوانی یافتند و مدارس نوین نه تنها در شهرها و قصبات بلکه برخی از نواحی مهم روستایی را هم پوشش داد. این پزوهش بر آن است ضمن تبیین وضعیت معارف و مدارس کردستان قبل از سلطنت پهلوی، تحول و توسعه مدارس این حدود را از سال 1304 تا 1320 با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسنناد منتشر نشده آرشیوی و مطبوعات بررسی نماید. نتایج پزوهش نشان می دهد قبل از تاسیس سلطنت پهلوی بسترهای فکری و مالی و... تاسیس مدارس نوین در قصبات کردستان فراهم نبود و معدود اقدامات صورت گرفته در این زمینه منحصر به سنندج، مرکز ایالت بود. در دوره جدید کردستان جایگاه ویژه ای در برنامه های فرهنگی و سیاسی دولت یافت موقعیت جدید سبب توسعه کمی مدارس این حدود شد. استقبال از مدارس نوین و یا مقاومت در برابر آن در نواحی شهری و قصبات و نواحی روستایی متفاوت بود اما در کل مخالفت سازمان یافته ای با توسعه مدارس نوین نشد.
    کلید واژگان: کردستان, آموزش سنتی, مدارس نوین, رضاشاه
    Motaleb Motalebi *
    The establishment, establishment and development of new and quantitative and qualitative schools in the province of Kurdistan began with a delay of several decades compared to most of the states and provinces of Iran. Prior to the Pahlavi dynasty, schools were limited to two public schools and two national schools in the state capital. Neither the Ministry of Education nor the individuals and officials of Kurdistan made any serious efforts to establish new schools. However, in the first Pahlavi period, these schools developed a little and the new schools covered not only cities and towns but also some important rural areas. This study intends to explain the situation of education and schools in Kurdistan before the Pahlavi dynasty, the evolution and development of schools from 1304 to 1320 by descriptive-analytical method and using unpublished archival documents and the press.The results of the research show that before the establishment of the Pahlavi dynasty, intellectual and financial bases and the establishment of new schools in the cities of Kurdistan were not available and the few measures taken in this field were limited to Sanandaj, the capital of the state. In the new era of Kurdistan, it found a special place in the cultural and political programs of the government. The new situation led to the slight development of schools in this area. The acceptance or resistance to new schools varied in urban and rural areas, but there was no general opposition to the development of new schools.
    Keywords: Traditional education, Modern schools, RezaShah, Kurdistan
  • شهاب شهیدانی*، محمدعلی نعمتی
    در اواخر حکومت قاجار، به علت فقدان نظم و امنیت، کشور به وضعیتی از خودسری و ملوک الطوایفی سوق داده شد. در چنین اوضاع آشفته و پر هرج و مرج، رضاخان با توجه به رویکرد نوین انگلستان در قبال تحولات منطقه به قدرت رسید. هدف وی ایجاد کشوری مدرن و متمرکز به سبک ممالک اروپایی بود. در حالی که چنین هدفی آشکارا با ساختار سیاسی- اجتماعی ایلات و عشایر که مخالف سرسخت تمرکز قدرت بودند، در تضاد کامل قرار داشت. در برنامه ریزی حکومت مرکزی رضاشاه، لرستان به خاطر قرار گرفتن در منطقه ای استراتژیک و داشتن ایلاتی که به مرکزگریزی عادت کرده بودند از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی سعی شده گوشه ای از نکات مبهم و تاریک این دوره زمانی و اقدامات صورت گرفته در این باره که از سال 1302ش/1923م تا 1312ش/1933م بطول انجامید روشن گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رضاخان برای رسیدن به اهداف خود با استفاده از قوای ارتش و افرادی چون سپهبد امیراحمدی و رزم آرا و با اقداماتی چون رویارویی مستقیم نظامی مانند: اعدام، تبعید، خلع سلاح، اسکان اجباری و اصلاحاتی مانند: تقسیم اراضی بین ایلات و عشایر لرستان و تاسیس سازمان های جدیدی مثل بانک فلاحتی و با اقدامات فرهنگی تلاش نمود که خطر آن ها را برای حکومت مرکزی برطرف سازد.
    کلید واژگان: لرستان, رضاشاه, ایلات وعشایر, نظم, امنیت, تخته قاپو
    Shahab Shahidani*, Ali Nemati
    At the end of Qajar era, owing to the lack of security and order, the country was moved to a state of autocracy and feudalism. Insuch aturbulent andchaoticsituation, due to England’s new approach toward regional developments, Rezakhan rose to power. His objective was to create a modern and centralized country following European countries standards. Nonetheless, such objective was in a sheer contrast with the socio-politicalstructureof nomadic tribes, who fiercelyopposed thecentralization of power. This issue due to the government’s military-based approaches and the nomadic tribes’ belligerent characteristics, signified military and security aspects. In Takhteghaapoo’s plan, Lorestan was of paramount importance due to its strategic position and tribes which used to decentralization.. This article using analytical and descriptive approaches and relying upon resources and documents, attempts to bring to light the vague points of this era and therefore the actions taken which lasted from 1302 hijri, 1923 A.D. to 1312 hijri,1933 A.D.. The findings of the article demonstrate that Rezakhan, in order to achieve his goals by using army forces and people like lieutenant general Amir Ahmadi and Razmara and with military actions such as execution, exile, disarmament, forcedresettlement, and reforms such as land division between tribes and Lorestan’s nomads and Falahati (Agriculture) bank establishment, attempted to remove their threat for the central government.
    Keywords: Lorestan, Rezashah, Tribes, nomads, order, security, Takhteghaapoo
  • کریم سلیمانی، میکائیل وحیدی راد
    نفت از جمله مسائل مهم بین ایران و انگلستان در دوره رضاشاه بود. دولت انگلستان قصد داشت مدت زمان قرارداد دارسی را به مدت شصت سال دیگر تمدید کند و دولت ایران نیز برای تامین هزینه های نوسازی خود، نیاز شدیدی به درآمد حاصل از نفت داشت، و از این رو بر آن بود که تغییراتی به سود خود در قرارداد دارسی ایجاد کند. بدین منظور عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه، به عنوان نماینده ایران وارد مذاکرات پیچیده ای با شرکت نفت و دولتمردان انگلیس شد تا سهم ایران را افزایش دهد. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیل تاریخی با کمک گرفتن از برخی اسناد منتشر نشده، بر آن است تا ضمن بررسی روند این مذاکرات، به اهداف و همچنین موانع و دستاوردهای نهایی طرفین بپردازد. مذاکراتی که سرانجام به قرارداد نفت 1311 شمسی (1933م) انجامید.
    کلید واژگان: قرارداد دارسی, رضاشاه, تیمورتاش, شرکت نفت, قرارداد نفت 1933
    Karim Soleimany, Michael Vahidi Rad
    Oil was among the profoundest matters between Iran and England during Rezashah era. The British government aimed at extending the Darsi contract for another 60 years, and the Iranian part, on the other hand, desired to manage the contracts to its own benefit in order to increase the financial earnings for which Iran was in urgent need to renew its foundations. Abdolhosein Teymourtash on behalf of the Iranian part entered the complex negotiations with the oil company agents and English authorities in order to improve Iran’s portion. Applying the method of historical analysis and using some unpublished documents, this research aims at surveying the negotiations and dealing with the obstacles, goals, and final advantages in the field leading to the oil contract of 1933.
    Keywords: The Darsi contract, Rezashah, Teymourtash, Oil Company, The oil contract of 1933
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال