به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مصنوعات سنگی » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «مصنوعات سنگی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی بیننده*، نیلوفر نادریان، سیلوانا دی پاولو

    تپه قلعه ننه در شمال غرب ایران و جنوب شرق دریاچه زریبار قرار گرفته است و ازطریق گذرگاه شلیر با شمال بین‏النهرین ارتباط دارد و بزرگ ترین محوطه پیش از تاریخ حوضه دریاچه زریبار است که کاوش لایه نگاری شده است. تپه دوره های استقراری پیش ازتاریخ و تاریخی را دربر دارد و طولانی‏ترین دوره استقرار باقی مانده در محوطه، مربوط به دوره مس وسنگ، خصوصا فرهنگ عبید 3-4 و اوروک جدید است. شواهد گویای آن است که این منطقه در دوره پیش ازتاریخ بیشتر با بین‏النهرین ارتباط داشته است. از دوره مس وسنگ، محوطه، تعداد قابل توجهی دست افزار سنگی به دست آمده است؛ ابزارهای سنگی یک گروه فناورانه از مصنوعات را تشکیل می‏دهند که ارزش قابل توجهی برای تفسیر ساختارهای اجتماعی-اقتصادی در جوامع پیش ازتاریخ دارند. تغییرات ساختاری در شبکه‏های اجتماعی فناوری از عبید تا پساعبید ممکن است در جنبه های مختلف تولید ابزارسنگی مشاهده شود. مطالعه ابزارهای سنگی دوره مس وسنگ در غرب ایران و حوضه دریاچه زریبار انگشت شمار است. مصنوعات سنگی به دست آمده ازلحاظ چگونگی روش و سنت ابزارسازی دوره مس وسنگ در حوضه دریاچه زریبار بررسی شد و تلاش شد ارتباط احتمالی آن تا حد ممکن با تغییرات اجتماعی مطالعه شود. به احتمال زیاد مصنوعات سنگی توسط گروهی خاص تولید و در منطقه و حوضه دریاچه زریبار پخش می‏شده است، کما این که شواهد سفالی نشان از ارتباط گسترده بین‏منطقه‏ای نیز دارد و دست کم در دوره مس سنگ جدید، تولید مصنوعات سنگی در این منطقه در مقیاس کارگاهی بوده است؛ به نظر می‏رسد مانند محوطه‏های هم زمان در هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، در شمال بین‏النهرین که مصنوعات سنگی در تپه ننه در نزدیکی منابع ماده خام و خارج از سکونت گاه ها تولید می‏شدند.

    کلید واژگان: حوضه زریبار, تپه ننه, مصنوعات سنگی, مس وسنگ}
    Ali Binandeh*, Niloofar Naderian, Silvana De Paolo

    The Qaleh Naneh site in Iran is the largest prehistoric site in the basin of Lake Zaribar that has been excavated. The site is located in the northwest of Iran, southeast of Lake Zaribar, and is connected with northern Mesopotamia through the Shiler Pass. The Chalcolithic period, especially the Ubaid and Uruk cultures, is the longest period of settlement in the site. This region was more connected with Mesopotamia in the prehistoric period. Stone tools are an essential component in understanding the socio-economic structures of prehistoric societies. However, the study of stone tools of the Chalcolithic period in Western Iran and the Zaribar Lake basin is limited. The study of stone tools in the Qaleh Naneh site provides valuable insights into the material culture and social organization of prehistoric societies. Structural changes in technological social networks from Ubaid to post-Ubaid may be observed in various aspects of stone tool production. The relationship between the methods used and the social changes of the inhabitants of Tepe Naneh has been explained as much as possible based on the stone artifacts. The stone artifacts obtained from the site were produced by a special group and spread throughout the region and the Zaribar Lake basin. The pottery evidence also shows extensive inter-regional connections. At least in the late Chalcolithic period, the production of stone artifacts in this region was on a workshop scale. Similar to the sites in the fifth and fourth millennium BC in northern Mesopotamia where stone artifacts were produced near the sources of raw materials and outside the settlements, the production model at Tepe Naneh is similar to northern Mesopotamia according to the type of stone artifacts.

    Keywords: Lake Zaribar Basin, Tape Naneh, Chalcolithic Period, Stone Tools}
  • حمید حریریان، عباس مترجم*، امیر ساعدموچشی

    در این نوشتار مصنوعات سنگی به دست آمده از سه محوطه در بخش شرقی استان کردستان مورد مطالعه قرار می گیرد. دوره مس و سنگ با سنت های سفالی متفاوت نسبت به دوره قبل در زاگرس نمایان می شود؛ این تغییرات در مصنوعات سنگی علاوه بر ابزارهای متنوع عمدتا در ظهور گونه ای از تیغه های بلند و تیغه های داس بسیار منظم  و استاندارد ظاهر می شود. با توجه به فراوانی یافته ها، پرسش اصلی در این مقاله این است که فناوری و کارکرد ابزارها در دوره مس و سنگ چگونه بوده است؟ این مطالعه نشان می دهد که در این دوره برای جدا کردن برداشته از سنگ مادر، در مراحل اولیه از شیوه ضربه مستقیم با چکش سخت و در مراحل ابزارسازی از شیوه فشاری استفاده شده است. هم چنین تیغه های بلند و تیغه های داس به دست آمده، با وجود این که از منظر فن تولید، شیوه فشاری تداوم دوره نوسنگی زاگرس است؛ اما ازنظر ابعاد و هم چنین نسبت طول تیغه ها به عرض آن ها در یک طبقه جدید که شاخصی نویافته برای دوره مس و سنگ است، معرفی می شوند. وجود ابسیدین و نبود شواهدی از ساخت تیغه های داس از نوعی چخماق تیره رنگ خالص، احتمال ساخت تیغه های تولید شده از این گونه در کارگاه های تخصصی خارج از محوطه و وارداتی بودن آن ها به این محوطه ها را نشان می دهد. نتایج نشان می دهند که شروع ساخت تیغه های داس منظم از دوره مس و سنگ جدید آغاز می شود و مهارت ساخت این ابزارها بدون شک مرتبط با وجود افرادی است که تخصص و توانایی خاصی برای این تولیدات داشته و این ابزارها را در مناطق خاصی توزیع می کرده؛ چراکه کمترین دورریز از نوع چخماق مرغوب این تیغه ها در محوطه ها یافت نشده است. درحالی که اغلب دورریزها متعلق به گونه های سنگ چخماقی هستند که در آبرفت رودخانه متصل به محوطه است.

    کلید واژگان: شرق استان کردستان, دوره مس و سنگ, مصنوعات سنگی}
  • حمید حریریان*، عباس مترجم، امیر ساعد موچشی، زاهد کریمی، سلمان خسروی

    با درنظر گرفتن پیشرفت گسترده ای که در تولید سفال و شروع به کارگیری فلز در دوره مس وسنگ رخ داده است، شناخت مصنوعات سنگی ازلحاظ توسعه تکنولوژیکی، بسیار با اهمیت است. این مهم زمانی معنادار می شود که جوامع در تولید ابزارهای کاربردی در سیستم معیشت بسیار آگاهانه دست به توسعه و خلاقیت در ساخت ابزارهای سنگی با تکنولوژی جدید می زنند. عموما باستان شناسان در دوره مس وسنگ فعالیت های خود را بر یافته هایی به جز مصنوعات سنگی قرار داده اند. این نوشتار یکی از مطالعات اساسی و بنیادی برروی مصنوعات سنگی در دوره مس وسنگ در غرب ایران می باشد. با چنین رویکردی، مقاله حاضر به بحث تکنولوژی و گونه شناسی مصنوعات سنگی در سه محوطه نمشیر، برده و قاضی خان در غرب استان کردستان در دوره مس وسنگ می پردازد؛ لذا چگونگی تکنولوژی ساخت و کاربرد ابزارهای سنگی در این دوره مهم از پرسش های اصلی این پژوهش می باشد. فرض این پژوهش بر این استوار است که در منطقه کردستان مانند سایر مناطق زاگرس سنت ابزارسازی پسامعلفاتی رایج بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد در مرحله مس وسنگ قدیم و میانی ابزارها ابتدایی و بیشتر شامل خراشنده ها می باشند و از فناوری ضربه مستقیم استفاده شده است. درواقع، این سنت ابزار سازی تا فاز پایانی مس وسنگ ادامه داشته و هم زمان در مرحله مس وسنگ جدید تغییرات اساسی در ابزارها روی داده است. تولید تیغه های بلند در مس وسنگ جدید به خصوص تولید تیغه های داس نشان دهنده استفاده از فناوری جدید در تولید ابزار و احتمال ساخت آن ها در کارگاه های تخصصی است. در این دوره وجود فراوان تیغه های داس دال بر اهمیت کشاورزی در دوره مس وسنگ جدید است. ازطرفی وجود سنگ ابسیدین به عنوان ماده اولیه وارد شده به این منطقه که در ساخت ریزتیغه ها و خراشنده های ریز کاربرد داشته و هم چنین وجود تیغه های داس با منابع سنگ غیرمحلی در کل مجموعه، ارتباطات منطقه ای و فرامنطقه ای را نشان می دهد.

    کلید واژگان: مصنوعات سنگی, دوره مس وسنگ, غرب استان کردستان}
  • مژگان جایز
    سازماندهی تولید دست ابزارهای سنگی یکی از مهم ترین جنبه های مطالعاتی مصنوعات سنگی است. فرایند کاهشی تولید مصنوعات مشخص می سازد که چگونه مواد اولیه از خلال مراحل کاهشی آماده سازی و منتقل شده اند. این مراحل را می توان بر اساس بقایایی که از هریک از آنها باقی مانده است، ردیابی نمود. چنین مطالعاتی در توضیح تفاوت های میان مجموعه مصنوعات سنگی متعلق به یک دوران در یک منطقه و تنوع آنها در دوره های گوناگون اهمیت دارند. مدل های توالی ویژگی های خاصی دارند که آن ها را از سایر ساختارهای باستان شناختی متمایز می کند. در این مقاله توالی کاهشی در مجموعه مصنوعات سنگی دوران فراپارینه سنگی و نوسنگی در دشت ایذه، در شمال غرب استان خوزستان مورد مطالعه قرار گرفته است. عوامل تعیین کننده در سازماندهی تولید مجموعه مصنوعات سنگی شامل در دسترس بودن ماده خام، الگوهای استقراری و خط سیر تولید در محوطه های این ناحیه مطالعه شده است. تنها محوطه دوران نوسنگی منطقه، تپه امامزاده محمود، نشان می دهد که تغییر عمده ای در خط سیر تولید ریزتیغه ها از دوران فراپارینه سنگی به نوسنگی رخ داده است و حداقل مکان ایستگاه های کاهشی که در دوران فراپارینه سنگی کاملا مجزا نشده بود، به صورت کارگاه تولیدی ریزتیغه ها در نوسنگی نسبتا تفکیک شده است.
    کلید واژگان: دشت ایذه, خط سیر تولید مصنوعات, فراپارینه سنگی, نوسنگی, مصنوعات سنگی}
    Mozhgan Jayez*
    The Organization of stone tool production is one of the most important aspects of lithic assemblage studies. Reduction process indicates how lithic material was prepared and transported through reductive phases which can be reconstructed according to remaining material from each phase. Such studies are important in explaining the differences between lithic assemblages from the same period and in a region and their variability in various periods. Sequential models have distinct characteristics which distinguishes them from other archaeological structures. The concept has been proposed by American archaeologist as “reduction sequence” and by French archaeologists as “Chaine Operatoire”, which are almost the same. In this article reduction sequence is studied in Epipalaeolithic and early Neolithic of Izeh Plain, in North West of Kuzistan, Iran. Determining factors in Organization of chipped stone production, including recourse availability, settlement patterns and production trajectory are studied in lithic assemblages of Izeh sites. The only extant PPN Neolithic site, Tepe Imamzadeh Mahmud shows that there has occurred a major change in the production trajectory of bladelets from Epipalaeolithic to Neolithic and at least the location of different reduction junctures which were not exactly separated from each other in previous Epipalaeolithc period, has got relatively separated in the form of a work-camp of bladelet production workshop in PPN Neolithic.
    Keywords: Izeh Plain, Production trajectory, Epipalaeolithic, Neolithic, Chipped Stone}
  • شهربانو سلیمانی، سجاد علی بیگی

    برخلاف کوهستان های زاگرس و البرز اطلاعات باستان شناختی و دانش کنونی از دوره پارینه-سنگی در فلات مرکزی ایران به جز موارد اندکی، محدود به کشف اتفاقی شماری محوطه باز و یکی دو پناهگاه صخره ای است. نگاهی به محوطه های شناخته شده در فلات مرکزی نشان می-دهد که اغلب این مدارک، مجموعه های سطحی از یافته های پراکنده اند و همچون اغلب محوطه های باز ایران احتمالا فاقد نهشته های باستان شناختی هستند؛ این وضعیت باعث شده تا اطلاعات ما تنها محدود به گونه شناسی و فن آوری ساخت مصنوعات پارینه سنگی این محوطه ها شود و از سایر جنبه های فرهنگی، معیشتی و زیست محیطی استقرارهای دوره پارینه سنگی در منطقه بی اطلاع بمانیم. از این رو شناسایی و کشف غار قلعه کرد با بقایای دوره پارینه سنگی میانی در منطقه کوهستانی جنوب غربی استان قزوین بسیار مهم و شایان توجه است. مطالعه مقدماتی دست افزارهای سنگی به دست آمده از بررسی این مکان نشان دهنده حضور فن آوری لوالوا و تولیدات موستری است. چاله های حفریات غیر مجاز درون غار نشان می دهد که بیش از دو و نیم متر رسوبات و بقایای عصر سنگ در دهانه ورودی غار نهشته شده که نشان از قابلیت بالای این مکان برای کاوش دارد. نوشتار حاضر گزارشی از بررسی و مطالعه یافته های سطحی این مکان است.

    کلید واژگان: فلات مرکزی, دوره پارینه سنگی میانی, منطقه آوج قزوین, غار قلعه کرد, مصنوعات سنگی, موستری}
    Shahrbanoo Soleymani *, Sajjad Alibaigi

    Cups and goblets are two groups of Iron Age pottery in Iran. There are many parallels in shape and usage between the two, thus they can be fixed in a single group. The important difference between them is their height, so that the cups are usually shorter than the goblets. These wares are indicator of Iron Age I and II, and often found in the cemeteries of this age. Their geographical distribution is vast, and they observed in northwest, north and south slope of Alborz Mountains, central plateau and central Zagros. A total of 344 samples of these cups and goblets have been excavated and published from Iron Age sites in these regions. This research aims to propose a new typology for the wares and to study their geographical distribution. The main criterion in this typology is the shape of the ware. For this purpose, the complete shape of the ware is divided in four sections, and based on variation and combination of the four sections, some types are defined. Geographical distribution of the types in the different regions is not uniform and harmonious, rather some types are found in all regions and some others are common in some regions. This situation can indicate presence of local tendency in production of the ware.

    Keywords: Iron Age, Typology, Pottery, Cup, Goblet}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال