به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « -Literary evidence » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «-Literary evidence» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • طیبه رستمی، سلمان قاسمیان*
    ارتباطات و پیوند های ایران و عرب ها به عصر پیش از شاهنشاهی هخامنشی بازمی گردد. بخش مهمی از این ارتباط ناشی از نیاز مردمان بادیه نشین به امکانات موجود در فلات ایران و کالاهای تجاری بود که میان ایران و هند و چین تجارت می شد. مهاجرت گروه های اجتماعی به واسطه فقدان شرایط زیست انسانی در سواحل جنوبی خلیج فارس، اگرچه به تدریج صورت پذیرفت، بر ساختار اجتماعی و سیاسی بخش هایی از جزایر و سواحل تاثیر گذاشت و عرب ها در سایه فرهنگ و امنیت ناشی از نظارت حکومت مرکزی ایران طی دوره باستان در بخشی از تجارت خلیج فارس فعالیت داشتند. وجود فرهنگ شبکه ای بازار در دریا و اهمیت تجارت و سهولت در رفت وآمد کشتی های تجاری روابط مسالمت آمیز ایرانیان و عرب ها را سبب می شد. هرچند در مواردی عرب ها به واسطه عدم درک مقتضیات فرهنگ دریا از سوی حکومت مرکزی سرکوب می شدند، کوچ برخی قبایل عرب در خوزستان، فارس، کرمان و مکران نشانگر نگاه تعامل گرای شاهان ساسانی است، هرچند این مهاجران گاهی به یک تهدید برای کیان شاهنشاهی بدل می شدند. به هرحال، ایرانیان و عشایر پراکنده عرب در یک تعامل اقتصادی و فرهنگی در کنار هم می زیستند و زمینه رشد و رونق فرهنگی و اقتصادی خلیج فارس را فراهم کردند. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی، بر مبنای شواهد مکتوب برجای مانده، مناسبات سیاسی ایران و عرب ها را در خلیج فارس در 150 سال نخست شاهنشاهی ساسانی، بررسی کند.
    کلید واژگان: خلیج فارس, ایران باستان, عرب ها, مناسبات سیاسی, اقتصاد و تجارت}
    Tayebeh Rostami, Salman Ghasemian *
    The background of the relations between Iran and the Arabs goes back to before the Achaemenid period. An important part of these relations was due to the need of the nomadic people for the facilities available in the Iranian plateau and commercial goods that were traded between Iran, India, and China. The gradual migration of human communities from the southern shores of the Persian Gulf due to the lack of favorable conditions for human life has affected the socio-political structure of parts of the islands and coasts. The Arabs were active in part of the Persian Gulf trade in the shadow of culture and security caused by the control of the central government of Iran during the ancient era. The existence of a market network culture in the sea the importance of trade and the ease of passage of commercial ships caused peaceful relations between Iranians and the Arabs. Iranians and scattered Arab nomads lived side by side in economic and cultural interaction and provided the basis for the cultural and economic growth and prosperity of the Persian Gulf. This research aims to study the political relations between Iran and the Arabs in the Persian Gulf during the first 150 years of the Sassanid Empire, in a descriptive-analytical method, based on the written sources.
    Keywords: Persian Gulf, Ancient Iranians, Ancient Arabs, Political Relations, Literary evidence}
  • اسماعیل سنگاری*، میلاد حیدری، جواد چوپانیان
    کوروش بزرگ همواره به عنوان بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی شناخته شده است. این در حالی است که منبع قابل توجهی از سرزمین اجدادی اش در باب او باقی نمانده و پژوهش درباره زندگانی و مرگ او، تنها از طریق بررسی منابع بیگانه ممکن است. مهم-ترین منابعی که به ارایه تصویری نسبتا روشن از زندگی کوروش می پردازند، آثار مورخان یونانی و اخلاف آن ها در دوره های بعد است. اما این منابع به دلایل گوناگون در هاله ای از افسانه ها پیچیده شده و به تبع سرشت شان، مشکلات و ابهامات فراوانی دارند. مرگ کوروش نیز یکی از مسایل بسیار پیچیده در دوره هخامنشی است که افزون بر مشکلات مذکور، با تضاد و تناقض منابع نیز روبه رو است. از گزارش های گوناگون دو مضمون کلی از مرگ او در قالب مرگ در نبردی نهایی و مرگ طبیعی، مستفاد می شود. پرسش بنیادین پژوهش این است که چگونه باید تضاد مضامین روایات گوناگون را در مورد مرگ کوروش تحلیل کرد؟ این پژوهش بر این اساس می کوشد با رویکردی انتقادی و با تحلیل هر یک از روایات در ساخت و بستر زمانی، مکانی و گفتمانی آن ها، به بازاندیشی در باب این منابع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که روایات گوناگون در باب مرگ کوروش تنها گزارش هایی از میان گزارش های دیگر اند که می توان عناصر و منشاهای متفاوتی برای هر کدام از آن ها در نظر داشت. همچنین پژوهش حاضر با تحلیل انتقادی هر کدام از روایات می کوشد ویژگی های اعتبارشناختی هرکدام از گزارش ها را بسنجد. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: کوروش دوم, هخامنشیان, شواهد مکتوب, روایات یونانی}
    Esmaeil Sangari *, Milad Heydari, Javad Choupaniyan
    Cyrus the Great has been always considered as the founder of Achaemenid Empire. Whereas there is no significant source in his homeland about him and the researches about his life and death can be only found in foreign sources. The most important sources which provide a clear picture of his life, are the Greek historians’ works and their posterities’ in the next periods. However, these sources have been wrapped in a halo of myths and consequently have problems and ambiguities. Cyrus’s death is also a complicated issue in Achaemenid period and in addition to above mentioned problems, there is a contradiction in the sources. From various reports, two general contents can be resulted. One is death in the final conflict and the second is natural death. The fundamental question of this research is how to analyze the contradictions of the texts about Cyrus II’s death. Accordingly, in this research, it is aimed to study the sources with a critical approach by analyzing each narration in context of time, place and discourse. The findings of this study show that the various narrations about Cyrus’s death are just reports among the other reports that had different elements and origins for each of them. Also by critical analysis of each narration, it tries to assess the credential characteristics of each report. The research method is descriptive-analytical in library style.
    Keywords: Cyrus II-, Achaemenids, -Literary evidence, Greek narrations}
  • کیوان حاجیان، محمدکریم یوسف جمالی*، اسماعیل سنگاری

    چنگ در میان سازهای زهی موجود در تمدن های کهن، دارای جایگاه ویژه ای بوده است. تاکنون درباره پیشینه ساز چنگ و تکامل آن در دنیای باستان، پ‍ژوهش چندانی صورت نگرفته، حال آن که منابع تاریخی و داده های باستان شناسی، اطلاعات ارزنده ای در اختیار پژوهشگران قرار می دهند. ابداع و تکامل آلات موسیقی به ویژه چنگ، در یک حوزه تمدنی رخ نداده است و با توجه به این که اشترکات فرهنگی تمدن های خاورنزدیک باستان بر قدمت تمدنی این سرزمین ها بر یکدیگر چیرگی دارد، دلایل مختلفی نظیر شرایط محیطی، جغرافیایی، فرهنگی و... بر تکامل این ساز تاثیرگذار بوده اند. در بین متون مکتوب بر جای مانده از دوره ساسانی، در بندهش، خسرو کواذان و ریدگ و درخت آسوریک از این ساز نام برده شده و بر روی نگاره-کندها، موزاییک ها، ظروف نقره ای، پیکرک ها و مهرها تصویر آن نقر شده است. چنگ در دوره ساسانی، ساز تکامل یافته ای است که آبشخور آن تمدن های کهن میان رودان، مصر، سومر و ایلام است. شباهت برخی از انواع این چنگ ها در بین سومریان و ایلامیان با ساسانیان گواه این مدعاست. در بین انواع چنگ های موجود در این تمدن ها، نوعی چنگ که در متون پهلوی بدان "ون، وین" گویند، فقط در دوره ساسانی رواج داشته است. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته و در جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و جستجو در اسناد و یافته های باستان شناسی، بهره برده شده است. این پژوهش بر آن است تا از روی داده های باستان شناختی و مکتوب، چنگ دوره ساسانی را با ادوار پیش از خود مقایسه کرده، ویژگی های ظاهری این ساز را شناسایی نماید. تعریف و توصیف چنگ در این پژوهش براساس شکل ظاهری آن ها در داده های باستان-شناسی و تعاریف موجود در منابع علم سازشناسی صورت گرفته است.

    کلید واژگان: ساسانیان, چنگ, شواهد مادی و مکتوب, خاورنزدیک باستان}
    Keyvan Hajian, Esmaeil Sangari, Mohammadkarim Yusefjamali *

    Among the existing chordophones it is harp (in Persian, Chang) that had a special position in ancient civilizations. No investigation has yet been conducted on the history of harp and its development in different periods; however, in this regard, historical sources and archeological data provide valuable information for researchers. Musical instruments, especially harp, have not been invented and developed during one civilization. Due to cultural similarities of Ancient Near East civilizations and their supremacy over these civilizations, the development of this musical instrument may be effected by various factors such as environmental, geographical, cultural, and etc. It has been mentioned in texts dated to Sassanid era like Bundahišn, Husraw ī Kawādān ud Rēdag-ē, and Draxt Ī Āsūrīg, as well as appeared in sculptures, mosaics, silverware, figurines, and seals. Harp originated in ancient civilization of Mesopotamia, ancient Egypt, Sumer, and Elam was developed in Sassanid era. It can be evidenced by resemblance of some types of Sumerian and Elamite harps to Sassanid harps. According to Pahlavi texts, Van or Vin is a kind of harp which was widely used in Sassanid era. This type of research is a descriptive-analytical one. Library research was used to gather relevant data based on archaeological findings and documents. The aims of this research were to compare Sassanid harps to the eras before it, and to define its structure. Structural elements are described using archaeological evidence and Organology literature.

    Keywords: Sasanian, Harp, Archaeological, Literary Evidence, Ancient Near East}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال