به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « : ادبیات ایران » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «: ادبیات ایران» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی مصطفی نژاد، مهین حاجی زاده، عبدالاحد غیبی، عبدالله کریم زاده

    امروزه تکنولوژی های دیجیتالی، نفوذ گسترده ای در زندگی روزمره ما پیدا کرده و کنش های ارتباطی و عادت های متن خوانی و متن سازی ما را بازتعریف کرده اند. بر این اساس، ضرورت تغییر نقش ادبیات و گفتمان ادبی، در فضای رسانه ای معاصر ایران و جهان عرب، احساس شده و گام هایی نیز در این جهت برداشته شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف مقایسه تجربه ادبیات دیجیتال ایران و عرب، به بررسی نمونه هایی از شعر و رمان دیجیتال در ایران و جهان عرب و شباهت ها و تفاوت های شکلی و محتوایی آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علی رغم پیشی گرفتن تاریخی شعرا و نویسندگان دیجیتال ایرانی از عرب ها، شکاف دیجیتالی چشمگیری با کشورهای عربی وجود دارد. از سوی دیگر، باوجود شکاف زیاد بین ادبیات دیجیتال عرب و غرب، آثار و تالیفات قابل توجهی در برخی کشورهای عربی تولید شده است. این آثار ضمن اینکه فرایندهای خلق مشارکتی یا جمعی را فعالانه تر دنبال می کنند، از نظر زیبایی شناسی و خلاقیت های شکلی و محتوایی نیز قابل اعتنا هستند.

    کلید واژگان: ادبیات دیجیتال, زیبایی شناسی دیجیتال, ادبیات ایران, ادبیات عرب}
    Ali Mostafanejad, Mahin Hajizadeh, Abdolahad Gheibi, Abdollah Karimzadeh

    Nowadays, digital technologies have strongly influenced all aspects of our daily life via redefining our communicative practices and habits of text reading and textualizing. Accordingly, a need to change the role of literature and literary discourse in the contemporary media space of Iran and the Arab world has been felt and steps have been taken in this respect. By adopting a descriptive-analytical method, the present study sets out to make a scholarly account addressing the experience of Iranian and Arabic digital literature, exploring certain works produced by them comparatively, and discuss their degree of aesthetic creativity in terms of form and content. As the findings revealed, despite the historical precedence of Iranian digital poets and writers over Arabs, there is a significant digital division between Iran and Arab countries. Although the Arab countries are highly distant from digital literature of the West, they have produced aesthetically more creative literary works, compared to Iran. These works more actively follow the processes of participatory or collective creation, and being aesthetically creative in form and content.

    Keywords: Digital Literature, Digital aesthetic, Iranian literature, Arab literature}
  • رضا رفیعی راد*

    رنگ به عنوان یک عنصر بصری در حوزه هنرهای تجسمی، از دیرباز در ادبیات نیز کاربردهای فراوان داشته است. پژوهش ها نشان می دهند که ادیبان فارسی، در استفاده از رنگ ها در اشعارشان، دو رویکرد متفاوت از خود نشان داده اند. برخی از آنان در کاربست رنگ در اشعارشان، دقت بیشتری نشان داده ولی برخی دیگر، نوعی کور رنگی در تشخیص و استفاده از رنگ ها در شعرشان داشته و رنگ های محدودی را به کار می برند. به نحوی که هنگام ارایه ی تصویر و در صور خیال، از همین رنگ های اندک نیز بهره ی کافی برده نشده و معمولا رنگ در شعر ایشان، کلماتی ناتوان و ضعیف است و فقط برای پر کردن وزن می آید. هدف مقاله حاضر، بررسی مفهوم کنایی رنگ ها در ادبیات کنایی فارسی است. پرسشی که مطرح می شود این است که مفاهیم رنگ ها در ادبیات کنایی، چیست؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی، از طریق جمع آوری کنایات موجود در سه دایرهالمعارف توصیف پدیده طبیعی (گیاه، حیوان، طبیعت)، توصیف وضعیت جسمانی انسان، توصیف رنگ معجزه و توصیف پدیده های ایده ی توصیف پدیده طبیعی سبز شدن گیاهان و حیات و زندگی و توصیف پدیده های ایده آل در بهشت یعنی لباس بهشتیان و رنگ کبود برای توصیف وضعیت معنوی انسان که این رنگ را به چشم نسبت داده و بر بدحالی و سیه روزی و غم و اندوه دلالت دارد. همچنین رنگ سیاه در توصیف وضعیت معنوی انسان هم در دنیا و هم در قیامت استفاده شده مانند دیوان سیاه کردن، سیاه کار، سیاه نامه و روسیاه به کار رفته اند.

    کلید واژگان: : ادبیات ایران, ادبیات کنایی, کنایه, رنگ}
    Reza Rafiei Rad *

    Color, as a visual element in the field of visual arts, has also been used in literature for a long time.Research shows that Persian writers have shown two different approaches in using colors in their poems. Some of them have shown more precision in the use of color in their poems, but others have a kind of color blindness in recognizing and using colors in their poems and use limited colors. In such a way that when presenting the image and in imaginary images, even these few colors are not used enough and usually the color in his poetry is weak and weak words and only comes to fill the weight. The purpose of this article is to investigate the ironic concept of colors in Persian ironic literature. The question that is raised is, what are the concepts of colors in Ironic literature? This research was carried out with a descriptive-analytical method, using library and internet resources, by collecting allusions found in three encyclopedias "Dehkhoda", "Amid" and "Persian allusion culture". The findings show that colors in Persian allusions have been investigated in four semantic meanings of color, i.e. description of natural phenomena (plant, animal, nature), description of human physical condition, description of miracle color and description of ideal phenomena in heaven. In Persian allusions, colors are sometimes used to express obviousness and appearance, as well as to describe a place or object, as well as to express an action. The white color, in an allusive sense, refers to the morning light, blindness and the miracle of Moses, the yellow color to describe natural phenomena such as the moon, the earth, the sun, the world, and the sky in allusions, to express the dawn and the sun, to describe the natural phenomenon of the greening of plants and Life and description of the ideal phenomena in heaven, i.e. the clothes of heavenly beings and the blue color to describe the spiritual condition of man, which attributes this color to the eyes and indicates misery, gloom and sadness. Also, the color black is used to describe the spiritual state of man both in this world and in the resurrection, such as black court, black work, black writing, and Russia.

    Keywords: Iranian literature, ironic literature, irony, color}
  • معصومه پازوکی*، خدابخش اسدالهی، علیرضا نیکویی، توفیق هاشم پورسبحانی

    در سده های بعد از اسلام و به خصوص بعد از حمله مغول، نوعی از عبادت به شکل گوشه نشینی و به نام تصوف و عرفان، شکل گرفت که ساختارهای دیگر فرهنگ ایران از جمله ادبیات را تحت الشعاع خود قرار داد. عرفان دارای مراحل و درجاتی است که سالک راه حق باید آنها را طی کند. ادبای زیادی از جمله مولوی، سنایی، جامی و عطار، آثار ادبی خود را به بازگویی این مراحل و درجات اختصاص داده اند. در این بین عطار به عنوان پرچم دار ادبیات عرفانی، سرمشق شاعران و نویسندگان پس از خود شد. به طور ویژه در قرن ششم و هفتم سنت عزلت نشینی در کنج خانقاه ، سرپناه قشرهای بسیاری از مردم شد و رفته رفته همین سنت، باعث آفرینش و استواری ادبیات عرفانی گردید. عطار یکی از مهم ترین ادبای عرصه عرفان است که در منظومه منطق الطیر عصاره ی اندیشه عرفانی خویش را بازتاب داده است، او نگاهی خاص به مراحل و منازل سلوک داشته و ما در این مقاله قصد بررسی مراحل و منازل سلوک از نظر وی را داریم.

    کلید واژگان: ادبیات ایران, عرفان, عطار, هفت شهر عشق}
    Masoumeh Pazoki*, Khodabakhsh Asad-Alahi, Alireza Nikouei, Tofiq Hashempour Sobhani

     In the post-Islamic centuries, especially after the Mongol invasion, a form of secular worship called Sufism and mysticism emerged, which affected other aspects of Iranian culture, including literature. Mysticism includes certain stages and degrees which the seeker of the path of truth must go through. Many writers, including Rumi, Sanai, Jami, and Attar, have devoted their literary works to recounting these stages and degrees. In the meantime, Attar, as the pioneer of mystical literature, was followed by many other poets and writers. The tradition of seclusion and the corner of monasteries was a refuge that many such people sought and this gradually led to the creation of mystical literature. Attar, as one of the most important poets and scholars in the field of mysticism, in Mantiq al-Tair, which reflects the essence of his mystical thought, has had a special concern for the stages and houses of conduct which we have undertaken to examine in this article.

    Keywords: Haft shahr, Love, Attar, Mysticism, Iranian Literature}
  • منصور پیرانی*
    تعامل و تفاهم علمی و فرهنگی میان ایرانیان و یونانیان از حدود سال پانصد قبل از میلاد فراهم شد و تا سده های چهار و پنج هجری (ده یازده میلادی) ادامه داشت. در این مدت، عناصر فرهنگی و اندیشگانی دو ملت، در ادبیات و فرهنگ یکدیگر نفوذ یافت؛ یونانی ها از دانش پزشکی ایرانیان بهره ها بردند و ایرانیان هم از فلسفه یونان. مطالعه در شخصیت، اقوال و احوال «دیوژن» نشان می دهد که او در قلمرو فرهنگ و ادب ایران (و مشرق زمین) ناشناخته بوده، غالب حکایت ها و روایت های مربوط به وی، به نام شخصیت های سرشناس دیگر (سقراط، بقراط و افلاطون) یا با عنوان های عام، مانند درویش، شیخ، عابد، حکیم، نشر یافته است و اسکندر نیز با عنوان کلی ملک و پادشاه آمده است. از سده های دوازدهم به بعد که حوزه های پژوهشی و روابط میان ملت ها گسترده تر می شود، شخصیت «دیوژن/ دیوجانس» برای اهل تحقیق شناخته ترمی شود. این مقاله به روش تحلیلی، با رویکرد روابط بینامتنی ازچشم انداز ادبیات تطبیقی، تاثیر، نفوذ و چرخش این عنصر یونانی را اعم از زندگی، احوال، اقوال و حکایت های مربوط به دیوژن یا متاثر از وی که در ادبیات ایران (فارسی و عربی) بازتاب دارد، بررسی می نماید و در بخش نتیجه گیری، تفاوت ها و تغییراتی را بیان می کند که در روند بومی سازی این انتقال صورت گرفته است.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, ادبیات ایران, چرخش فرهنگی, دیوژن, عنصر یونانی}
    Mansour Pirani *
    Scientific and cultural interaction between Persians and Greeks was established around 500 BC and continued until the fourth and fifth centuries AH. During this period, cultural and intellectual elements of the two nations influenced each other’s literature. A study of Diogenes’ personality and attitudes shows that he was unknown in Persian (and Asian) culture and literature. Most of Diogenes’ writings were attributed to other prominent philosophers such as Socrates, Hippocrates, and Plato. As of the twelfth and thirteenth centuries AH, as research areas and relations between the nations expanded, Diogenes became known for researchers. This paper, using an analytical-descriptive approach, examines the influence of this Greek philosopher on Persian culture and literature from the perspective of comparative literature. It highlights the changes that took place in the process of localizing this transition.
    Keywords: Comparative literature, Persian literature, Cultural Turn, Diogenes, Greek Element}
  • کیان پیشکار، نوشین ناصری
    مفهوم «زمان» بدون درنظرگرفتن معنای فلسفی آن به شکلی که هایدگر، سارتر، شوپنهاور، ویتگنشتاین و عده ای دیگر به آن نگریسته اند، شاید زیاد پرمایه و معنی دار نباشد اما معنای زمان بدون قراردادن در چارچوب فلسفی، می تواند به تنهایی نیز معنای عمیق و دل انگیزی داشته باشد. آیا امکان وجود زندگی بدون آنچه که ما را محدوده زمانی می نامیم وجود دارد؟ آیا اگر چارچوب های زمانی حال آینده و گذشته را کنار بگذاریم و یا اگر این ها را در ادبیات به هم بیامیزیم، به مرزها و مفاهیم جدیدی در نقد ادبیات و پی بردن به مشکل انسانی در تلاش برای فرار از مفهوم زمان خواهیم رسید؟ این مقاله در تلاش است که نظرات چند تن از نمایشنامه نویسان، شاعران و رمان نویسان مختلف غربی و ایرانی را در مورد اهمیت زمان بدون در نظر گرفتن مفهوم فلسفی (تسلسل در بحث) بررسی کند.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, زمان, ادبیات غرب, ادبیات ایران}
    Kian Pishkar, Nooshin Nasery
    May be it is not so meaningful disregarding philosophical meanings and concepts of time as Heidegger, Sartre, Schopenhauer and some others considered, but its concepts can meaningful and attractive without its philosophical frame. Is it possible to live without considering what is called limitation of Time? If we put aside the time frames (past, present and future) or we combine then in literature, can we achieve new areas and concepts in literary criticism and new understanding in Man’s attempt to get rid of the concept of the time? This article tries to study the several different Iranian and western playwrights, poets’ and novelists’ ideas about the time without considering its philosophical ground.
    Keywords: Comparative literature, Time, Western literature, Persian}
  • خورشید نوروزی
    تاثیر نفوذ و گسترش آیین اسلام بر ایران و آثار اندیشمندان ایرانی (تالیف و ترجمه)، واقعیتی انکارناپذیر است. از این رو علاوه بر آثاری با عناوین و متن فارسی از جمله حماسه های ملی و تاریخی و منظومه های غنایی، آثار بسیاری نیز با عنوان تازی و متن فارسی و حتی با عنوان و متن عربی به رشته تحریر و ترجمه درآمد. در قرون اولیه، به سبب مشکل بودن زبان پهلوی، با حمایت و تشویق حکام عرب، آثار فراوانی توسط علمای ایرانی، در حوزه موضوعات علمی، دینی، فلسفی و کلامی، به زبان تازی، زبان رسمی و علمی دنیای اسلام، تالیف و ترجمه شد. از اواخر قرن چهارم و پنجم به بعد، با رسمی شدن فارسی دری و ترغیب بزرگان و امیران ایرانی به پارسی نویسی، آثاری به زبان فارسی اما با عنوان تازی، در حوزه های مختلف علوم بلاغی، حکمی و عرفانی، به نگارش درآمد. استفاده از زبان عربی، چه برای متن و چه برای نامگذاری کتاب، پس از عصر مشروطه (ادبیات معاصر) به جز در مواردی نادر از جمله تفاسیر قرآنی و برخی کتب بلاغی، رسمی بر افتاده تلقی گردید و از آن پس مولفان استفاده از متون فارسی با اسامی فارسی را مبنای تالیفات خود قرار داده اند.
    کلید واژگان: آثار تالیفی, عناوین تازی, عناوین فارسی, ادبیات ایران}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال