به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ابژه" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «ابژه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مریم شاهدی علی آباد، سید علی قاسم زاده*، سید محسن حسینی موخر

    در این پژوهش تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار با رویکرد نشانه‏معناشناختی تحلیل شد تا سازوکار و چگونگی شکل‏گیری معنا در متن مورد نظر تبیین شود. بایزید در این گفتمان  قبل از تولد مورد عنایت و انتخاب حق قرار دارد. سپس در سیر تکوینی، کنش‏گری است که طی ریاضت‏ها، عبادت‏ها، سفرهای آفاقی و همه کنش‏هایی که در هستی شناسی عارفان اسلامی  و عطار به عنوان راوی متن  کنش ارزشی محسوب می‏شود، به مقصود نمی‏رسد. نتیجه این کنش‏ها، شوش  است؛ ناکامی و نقصان، شکست‏ها و تنش‏های عاطفی، نیاز شدید در مقابل بی‏نیازی و استغنای مطلق حق، سرانجام او را به انحلال فردیت، عبور از مرزهای خود و یگانگی با هستی و خداوند می‏رساند. هرچه خواست قوی‏تر و شدیدتر است، ناکامی حاصل از نتوانستن شدیدتر و تنش عاطفی معناسازتر است. معنایی که سرشار از عاطفه، ادراک و حضور است. احساس و ادراک گفته‏پرداز، گاه با پدیده‏ای بیرونی و گاه با رویارویی با عالم درون، به ظهور معنا منجر می‏شود. برخی از تجارب بیرونی حاصل انطباق، انعکاس و برخی تجارب درونی حاصل انجذاب، هم‏حضوری و یگانگی است. ذکر بایزید و معراج او، آینه تمام نمای همه آن ‏چیزی است که عرفان پژوهان، آن را تجربه عرفانی می‏نامند. رخدادی غیرمنتظره، انفعالی که طغیان معنا و پرشوری زبان را به همراه دارد. روش پژوهش، توصیفی  تحلیلی است. رویکرد نظری پژوهش بر مبانی نظری دانش نشانه‏معناشناختی در تحلیل تجربیات عرفانی استوار است. گستره پژوهش شامل بازخوانی و تامل در تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار است که می‏کوشد در گفتمانی عاطفی، میان نظام کنشی، تنشی و شوشی، شکل‏گیری معنا را، واکاوی کند.

    کلید واژگان: تجربه عرفانی, بایزید بسطامی, نشانه معناشناسی, سوژه, ابژه, واژگان کلیدی: تجربه عرفانی, شوش
    Maryam Shahedi, Sayed Ali Ghasem Zadeh*, Seyed Mohsen Hosseini Moakhar

    In this research, the mystical experiences of Bayazid Bastami in the narrative of Attar's Tazkira  Al -Awaliya were analyzed with a semiotic-semantic approach in order to explain the mechanism and how the meaning is formed in the text in question. In this discourse, Bayezid is cared for and chosen by God before birth. Then, in the process of development, there is an activism that does not reach the goal during austerities, worships, worldly travels and all the actions that are considered valuable actions in the ontology of Islamic mystics, including Attar as the narrator of the text. The outcome of these actions is being; Unsuccessful outcomes and shortcomings, failures and emotional stress, intense desire versus lack of necessity, and complete denial of what is right eventually cause him to dissolve his sense of self, transcend his limits, and unite with existence and God. The stronger and more intense the desire, the more severe the failure resulting from not being able to be and the more meaningful the emotional tension. A meaning that is full of emotion, perception and presence. The feeling and perception of the narrator, sometimes with an external phenomenon and sometimes by confronting the inner world, leads to the emergence of meaning. Some external experiences are the result of adaptation, reflection and some internal experiences are the result of attraction, co-presence and unity. The mention of Bayezid and his ascension is a mirror of the whole view of what mystics call mystical experience. An unexpected event, a passivity that brings with it an outburst of meaning and enthusiasm of the language. The research method is descriptive-analytical. The theoretical approach of the research is based on the theoretical foundations of semiotic-semantic knowledge in the analysis of mystical experiences. The scope of the research includes re-reading and reflecting on the mystical experiences of Bayazid Bastami in the narrative of Attar's Tazkireh Awaliya, which tries to analyze the formation of meaning in an emotional discourse, between the system of action, tension and excitement.

    Keywords: Mystical Experience, Bayazid Bastami, Sign-Semantics, Subject, Object
  • ایرج نیک سرشت*
    این تحقیق در نظر دارد به این سوال پاسخ دهد که با فیزیک کوانتومی تا چه اندازه می توان به توصیفی واقعی (ابژکتیو) از جهان دست یافت؟ به تعبیر دیگر در دنیای زیراتمی، مفهوم طبیعت چگونه مورد تحول و دگرگونی قرار گرفته است؟ به نظر می رسد مفهوم واژه «طبیعت» آن قدر نسبت به روایت های مربوط به گذشته دگرگون شده است که تمامی روابط ما با طبیعت باید بر اصول جدیدی بنیان نهاده شده و بازتعریف شود. وضعیت در جهان ماکروسکوپی (فیزیک کلاسیک نیوتنی) کاملا مشخص است. اما سوال این است که درک ما از طبیعت در جهان میکروسکوپی (زیراتمی) چگونه است؟ فلسفه طبیعی در دوره کلاسیک مدرن عمدتا با کپلر، گالیله، دکارت و نیوتن توسعه یافت، اما برای دکارت فلسفه فیزیک براساس تفکیک شیء متفکر (سوژه) و شیء ممتد (ابژه) گسترش یافت و دانش فیزیک به شناخت «واقعیت» به معنی تام آن منحصر شد. از طرفی دیگر در این دوره علاقه به تبیین طبیعت به زبان ریاضی که منبعث از نگاه افلاطون به طبیعت بود، توسط گالیله احیا شد. با بنانهاده شدن فیزیک کوانتومی در اوایل قرن بیستم، وضعیت کاملا تغییر کرد. با تفسیر و روایت کپنهاگی از فیزیک کوانتومی که از سوی نیلس بوهر و کارل ورنر هایزنبرگ، دو تن از بنیان گذاران فیزیک کوانتومی، ارائه شد، علم طبیعی (فیزیک) فقط طبیعت را توصیف و تبیین نمی کند. درواقع علم طبیعی بخشی از تقابل میان طبیعت (ابژه) و خود ما (سوژه) است؛ یعنی علم فیزیک، طبیعت را آن گونه که در معرض تحقیق و اندازه گیری ما قرار می گیرد، توصیف و تبیین می کند. بنابراین، علم ما به عنوان جزئی از تعامل انسان و طبیعت است. همچنین باید از اثر عمیق تکنیک روی رابطه انسان و طبیعت صحبت کرد.
    کلید واژگان: فیزیک کوانتوم, سوژه, ابژه, طبیعت, هایزنبرگ, بوهر
    Iraj Nikseresht *
    This research aims to answer the question, to what extent can a real (objective) description of the world be achieved with quantum physics? In other words, how did the concept of nature change in the subatomic world? It seems that the concept of the word "nature" has changed so much from the stories of the past that all of our relationships with nature must be grounded in new principles and redefined.The situation in the macroscopic world (classical Newtonian physics) is quite clear. But the question is, how is our understanding of nature in the microscopic (subatomic) world? With the invention of quantum physics at the beginning of the 20th century, the situation changed completely. According to the Copenhagen interpretation of quantum physics, which was presented by Niels Bohr and Karl Werner Heisenberg, two of the founders of quantum physics, the natural sciences (physics) do more than describe and explain nature. In fact, the natural sciences are part of the confrontation between nature (object) and ourselves (subject). Therefore, our science is part of the human-nature interaction. We should also talk about the profound effect of technology on the relationship between man and nature.When we in the age of quantum physics talk about the image of nature (object) from the point of view of the exact natural sciences, instead of "the image of nature", the topic of conversation is the image of "our relationship with nature", which describes them and "explains" them in mathematical language.
    Keywords: Quantum Physics, Subject, Object, Nature, Heisenberg
  • مریم اشکانی*

    پژوهش حاضر،بازخوانی شعر "تطاول پیوستگی"از مجموعه ی "دفتر دوم"طاهره صفارزاده بر مبنای رویکرد نقد روانکاوانه ی لاکانی است.سوال در این پژوهش آنست که آیا شاعر (در مقام سوژه) در این شعر،توانسته است در رابطه با مطلوب تمنا (ابژه ی دیگری بزرگ) در ساحت نمادین،آن را جایگزین مادر (ابژه ی دیگری کوچک) در ساحت خیالی کند و به آن آرامش و برخورداری که در ساحت خیالی در آغوش امن مادر از آن برخوردار بود دست یابد؟و آیا رابطه ی وصل که از آن به تطاول پیوستگی یاد کرد است،سوژه را از سرگردانی در ساحت نمادین نجات داده است؟روش تحقیق حاضر کتابخانه ای و بر مبنای بازخوانی و گردآوری داده های حاصل از آنست.یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که سوژه در رابطه با ابژه ی دیگری بزرگ که از آن به "تطاول" یاد می کند،به آرامش و برخورداری نخستینی که در آغوش مادر از آن برخوردار بود،دست نیافته است.از اینرو در پایان بندی شعر همچنان از به حیرت و سرگردانی خود (در ساحت نمادین)، پس از وصل اشاره کرده است. 

    کلید واژگان: صفارزاده, ابژه, سوژه, تمنای لکانی
    Maryam Ashkani *

    The present research is a rereading of the poem Continuity evolution" from Tahira Saffarzadeh's collection "The Second Office" based on Lacan's psychoanalytical approach. The question in this research is whether the poet (as the subject) in this poem has been able to relate to the desire of desire (the object) The big other (in the symbolic field) replaces the mother (the object of the small other) in the imaginary field and achieves the peace and comfort that he enjoyed in the imaginary field in the mother's safe embrace? Kurdish, has saved the subject from wandering in the symbolic field? The current research method is library based and based on rereading and collecting the data obtained from it. The findings of the research showed that the subject in relation to another big object which he refers to as "Tawaul" He has not achieved the first peace and happiness he enjoyed in his mother's arms. Therefore, at the end of the poem, he continues toHe has mentioned his confusion and confusion (in the symbolic field) after connecting. 

    Keywords: object, subject, Lacanian wish
  • ابراهیم کنعانی*

    نشانه شناسی در فرایندی تحولی، از نشانه شناسی ابژه محور به نشانه شناسی سوژه محور و سپس به نشانه شناسی پدیدارشناختی گرایش می یابد. حاصل چنین بینشی، شکل گیری رابطه ای مبتنی بر چالش یا تطبیق میان سوژه و ابژه و جهان هستی است. برپایه این، شاهد نوعی تاثیر و تاثر ابژه ها و سوژه ها هستیم. معنی نیز در اثر درهم آمیختگی سوژه و ابژه به طور سرایتی از یکی به دیگری منتقل می شود. ابژه ها نیز در نقشی بیناابژه ای در تعامل یا چالش با یکدیگر قرار می گیرند و این امر بر عملکرد و رفتار فرهنگی و اجتماعی سوژه های انسانی تاثیر می گذارد و نوع تبادلات آنها را تعیین می کند. درواقع، ابژه بر صدر می نشیند و با وجه مشروعیت بخش و اقتدارگرای خود می تواند به فروپاشی ساحت حضوری سوژه یا بازاستقرار آن منجر شود. مساله مقاله این است که این فرایند چگونه و مبتنی بر کدام ویژگی ها و گفتمان ها تحقق می یابد. برپایه این، در پژوهش حاضر به بررسی این دو پرسش مهم پرداخته می شود که ویژگی ها و بایسته های گذر از نظام نشانه ای به نظام ابژه ای و کارکردهای گفتمانی آن در شازده احتجاب گلشیری چگونه است؟ همچنین جایگاه فرایند معنایی ابژه و نقش آن در وضعیت حضوری سوژه چیست؟ درواقع هدف اصلی این مقاله بررسی سیر تحول از نظام نشانه ای به نظام ابژه ای و استقرار نظام ابژه ای و جایگاه های فرایند معنایی آن است. نتیجه نشان می دهد ابژه ها در فرایند گذر از نشانه تا ابژه شدگی، جایگاه اقتدارگری، پروتزی، مکانی، کنشی، نمودی، طنزگونگی، ارجاعی، فرهنگی، تاریخی و مشروعیت بخشی پیدا می کنند.

    کلید واژگان: ابژه, پروتز, صندلی, عینک, شازده احتجاب, سوژه
    Ebrahim Kanani *

    Semiotics, in a transformational process, moves from object-oriented semiotics to subject-oriented and then toward phenomenology, resulting in the formation of a relation in accordance with the challenge or adaptation among the subject, the object, and the world. In so doing, it influences objects and subjects. As a result of the object-subject entanglement, meaning is transferred from one to the other. Objects interact with or challenge each other in an inter-objective context, affecting the performance and cultural and social behavior of human subjects and determining the type of their interactions. In fact, with its legitimizing and authoritarian aspect, the object could reestablish or collapse the subject's presence. This article tries to understand how and through which features and discourses this process is completed. The present research investigates two central questions: what are the fundamental qualities and requirements in the transition from the sign system to the object system and its discourse functions in Golshiri's Shazde Ehtejab and what are the positions of the object’s semantic process and its role in the presence of the subject. The main goal of this article is to examine the transition from a sign system to an object system, its establishment, and its semantic processes. The result shows that in the transitional process from the sign system to the object system, the objects find an authoritarian, prosthetic, spatial, active, representational, ironic, referential, cultural, historical, and legitimizing position.

    Keywords: Object, Subject, chair, glasses, and Shazde Ehtejab
  • محسن باقری*، اسماعیل شفق

    «عینیت گرایی» از اصلی ترین و مهمترین مفاهیم نظریه شعری نیمایوشیج است. عده ای منظور او را خلق شعرهایی کاملا عینی دانسته و با ذهنی یافتن بخشی از اشعارش، نظریه و شعر وی را دچار تناقض یافته اند. برخی نیز با نسبت دادن نادرست این مفهوم به دیگر اجزاء نظریه و شعر او، تعریفی متفاوت از این مفهوم به دست داده اند. با دقت در آراء نیما و همچنین در نظر گرفتن سیر تاریخی این مفاهیم در شعرش، درمی یابیم که اساس تفکر و رویکرد نیما «دیالکتیکی» است و وی با توجه به آراء فیلسوفانی نظیر «هگل» و «مارکس»، به این همانی سوژه (ذهن) و ابژه (عین) دست زده و در نهایت بدون آنکه اصل عینیت گرایی مورد نظرش مخدوش شود، از تضاد بین این دو به سود عینیت عبور کرده است؛ به این صورت که خود او نیز به جزوی از آن عینیت تبدیل می شود. به بیان دیگر، آنچه منتقدان را در مواجهه با این مفاهیم به اشتباه انداخته است، درنیافتن این همجواری و تقابل دیالکتیکی بوده است. توجه به ساختار دیالکتیکی مورد نظر نیما، در فهم و تحلیل اشعار وی بسیار راهگشا است و در این مقاله علاوه بر ترسیم دقیق رویکرد او در این زمینه، با نقد چهار شعر وی، پاره ای از اشتباهات منتقدان در مواجهه با شعر او برطرف شده است.

    کلید واژگان: سوژه, ابژه, ماتریالیسم دیالکتیکی, این همانی, هگل, مارکس, نیمایوشیج
    Mohsen Bagheri *, Esmaeil Shafagh

    Objectivity is one of the main and most important concepts in Nima Yooshij poetic theory. Some critics have found his poems completely objective, meanwhile they consider some of his poems subjective, thus it seems that his theory and poetry are contradicted. Some other critics have given a different definition to this concept by incorrectly attributing it to other components of his theory and poetry. By taking Nima's views in to consideration and also paying attention to the historical course of these concepts in his poetry, it is clear that the basis of Nima's thinking and approach is dialectical and according to the views of philosophers such as Hegel and Marx, he has identified subject and object. And finally, without distorting the principle of objectivism he has overcome the contradiction between the two in favor of objectivity; thus he himself becomes a part of that objectivity. In other words, what has misled critics in facing these concepts is the fact that they did not understand this dialectical opposition. Paying attention to Nima's dialectical structure is very useful in understanding and analyzing his poems. In this article, in addition to outlining his approach in this area, some of the mistakes and problems of the critics in dealing with his poetry have been solved by criticizing four poems of him.

    Keywords: Subject, object, Dialectical Materialism, identity, Hegel, Marx, Nima Youshij
  • ابراهیم کنعانی*

    مسئله مقاله حاضر بر پایه این فرضیه شکل گرفته که ابژه ها با وجه جهان شمولی خود می توانند در کارکرد های مختلف سوژگانی، بیناسوژه ای، بیناابژه ای، پدیداری، پروتزی و جسمانه ای نقش ایفا کنند. بر پایه این، پرسش اصلی مقاله پیش رو این است که جایگاه ابژه در مناسبات اجتماعی کجاست و ابژه چگونه و برمبنای کدام کارکردهای روایی می تواند منظر سوژه و راوی را ازآن خود کند و با ساختارمند کردن سکانس های کنشی او حتی ارتباطات بیناسوژه ای و بیناابژه ای را سامان بخشد. درواقع هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش و جایگاه ابژه در مناسبت های بینانشانه ای، بیناابژه ای و اجتماعی از منظر نشانه معناشناسی برمبنای روایت «خانه روشنان» گلشیری است. بررسی نشانه معناشناختی ابژه در «خانه روشنان» نشان دهنده ارتقای جایگاه ابژگانی ابژه تا سطح سوژه   کنشگر و ایفای نقش کنشگری و سوژگانی در بستری از کنش های بیناسوژه ای و اجتماعی است. «خانه روشنان» برپایه روایتی غیرخطی شکل می گیرد و ازجمله معدود آثاری است که در آن ابژه وظیفه روایتگری را برعهده دارد و همه چیز از منظر او ارزیابی می شود. در این اثر، ابژه با نقش ها و کارکردهای بیناسوژه ای و بیناابژه ای، نبض روایت را دراختیار می گیرد و برمبنای کنش های اجتماعی در تعاملی ادراکی حسی و تنی با دیگر سوژه ها قرار می گیرد و درنتیجه به مقام سوژه کنشگر ارتقا می یابد.

    کلید واژگان: نشانه معناشناسی, ابژه, سوژه, خانه روشنان, روایت
    Ebrahim Kanani *

    The issue of the present article is based on the hypothesis that objects with a universe of their own can play a role in various functions of a Subject, Between the subject and object, phenomenological, prosthetic, and physical form. Based on this, the main question is where is the position of the object in the social relations? And how can the object, based on which discursive functions, take the perspective of the subject and the narrator and, by structuring its action sequences, even organize communication between subject and object? In fact, the main purpose of the present research is to explain the role of the object in the inter-sign, between object and social events in terms of semiotics based on the narration of the Golshiri's Khaneh-Roshanān. The examination of the semiotics of the object in the Khaneh-Roshanān indicates the improvement of the object's objective position to the level of the subject-actor and the role of activism and subjectivity in the context of the activities between the subject and the social. The Khaneh-Roshanān is based on a non-linear narrative and is one of the few works in which the subject assumes the duty of narration and evaluates everything from his point of view. In fact, in this work, an object with roles and functions between subject and objects takes the pulse of narration and takes place on the basis of social actions in a perceptual-sensory interactivity with other subjects, and thus leads to the position A subject-actor is promoted.

    Keywords: Semiotics, object, subject, The Khaneh-Roshanān, Narration
  • یگانه توحیدلو، حمیدرضا شعیری *

    برای تبیین چگونگی عملکرد دروغ بعنوان پروتز ابتدا به تعریف پروتز و کارکرد آن در حوزه گفتمان می پردازیم. با استفاده از نظریه امبرتو اکو از پروتز و نقش آن در گفتمان، نشان خواهیم داد که دروغ به عنوان یک نظام گفتمانی، ویژگی های مشترکی با پروتز دارد. مسئله این مقاله این است که ببینیم چگونه گفتمان وجه پروتزی پیدا می کند و به دنبال آن دروغ نیز به عنوان یک پروتز سبب خروج گفتمان از مسیر اصلی خود و ایجاد فضایی رخدادی و تخیلی که فراکنشی است، می گردد. با توجه به توضیحات فوق به بررسی این دو فرضیه می پردازیم؛ گفتمان با استفاده از دروغ سبب تغییر نظام افقی روایت به نظام عمودی گشته و به این ترتیب برنامه کنشی به جریانی فراکنشی تغییر می یابد. این مهم در سه داستان کوتاه زاغ و روباه ، چوپان دروغگو و دختر شیر فروش و کوزه شیر بررسی می گردد. هدف این مقاله بررسی جایگاه پروتز در گفتمان روایی و همچنین تحلیل کارکرد پروتزی دروغ می باشد.

    کلید واژگان: گفتمان, روایت, دروغ, پروتز, ابژه, فراکنش
    Yeganeh Towhidloo, Hamid Reza Shairi *

    To explain how lie functions as prosthesis, first we need to define prosthesis and its function in the domain of discourse. According to Eco's theory of prosthesis and its function in discourse, We show that lie as a discourse has common characteristics with prosthesis. This article examines how discourse functions as prosthesis and as a result lie as a prosthesis makes the exit of discourse out of its mainstream and creates an event and imaginary space which is meta-action. According to the above mentioned matters, these two hypotheses will be studied; discourse with the use of lie changes horizontal system of story to vertical system and as a result, the action plan change into a meta-action one. This survey has been done in three folk tales; the crow and fox, boy who cried wolf and the milk seller girl and milk jug.

    Keywords: discourse, lie, prosthesis, object, meta-action, Narrative function
  • نرگس مرادی*، علی تسلیمی، محمدعلی خزانه دارلو
    یکی از پرکاربردترین رویکردهای نظریه ادبی معاصر، نقد روان کاوانه است. با کاربرد این نظریه در خوانش متون ادبی، می توان به لایه های زیرین آثار ادبی پی برد. این نوشتار، با بهره گیری از مفاهیم بنیادی نظریه روان کاوی ژاک لکان، روان کاو نو فرویدی، کاربرد این مفاهیم را در شعر معروف «مرگ ناصری» شاملو نشان می دهد. ابتدا برای رسیدن به هدف مقاله، چارچوب روان کاوانه لکان توضیح داده می شود که در بردارنده مفاهیمی چون امرخیالی، امر نمادین، امر واقعی، ابژه دیگری کوچک و دیگری بزرگ است. سپس با کمک این مفاهیم، شعر«مرگ ناصری» شاملو به منظور دستیابی به لایه های پیچیده و مباحث ضمنی، نقد و تحلیل می شود. عیسی در ناصره متولد شد، از این رو شاملو او را ناصری می نامد. ناصری کسی است که می خواهد با گسترش رحم خود، جامعه را در جهت دیگری بزرگ نجات بخشد. این ویژگی در امر نمادین رخ می دهد، اما معمولا رحم و دوست داشتن بعد از دنیای خیالی اتفاق نمی افتد. این بررسی، نوعی تحلیل متنی برای شناخت هرچه بیشتر لایه های ضمنی و پنهان شعر را به دست می دهد.
    کلید واژگان: دیگری بزرگ, نظم سه گانه لکان, ابژه, مرگ ناصری, شاملو
    Narguess Moradi *, Ali Taslimi, Mohammad Ali Khazanehdarlou
    Psychoanalytic criticism is one of the most widly used approaches in contemporary literary theory. Using this approach in reading literary works can help in the exploration of their deep layers. This article draws on the major notions in Lacanian psychoanalysis, and traces them in Ahmad Shamlou’s well-known poem “Death of the Nazarene”. To do so, first the Lacanian psychoanalytic framework, which includes concepts like the Imaginary order, the Symbolic order, the Real order, object petit a, and the big Other, will be explained. These concepts will, then, be applied to Shamlou’s “Death of the Nazarene” in order to reveal complex layers and present relevant arguments. Jesus was born in Nazareth and, therefore, Shamlou calls him “the Nazarene”. He is a man who, extending his mercy, wants to save the society by orienting it toward the big Other. This characteristic occurs in the Symbolic, but mercy and love usually do not happen after the imaginary world. This study offers a textual analysis for a better understnading of the poem’s implied and hidden layers.
    Keywords: The Big Other, Lacan's Tripartite Order, Object, Death of the Nazarene, Shamlou
  • زهرا تقوی فردود، محمد زیار
    ظهور تصاویر ایرانی در آگاهی خلاق نیکلا بوویه، نویسنده و شاعر قرن بیستم که در صدد تصریح تصاویر منجمد و کلیشه های ایرانی برمی آید، این امکان را بر ما فراهم می آورد تا به بررسی بداعت و طراوت روح ایرانی که پیوسته قابلیت پرواز تا بینهایت را داراست، بپردازیم. بداعتی که بوویه را شیفته ی خود کرده، او را به سوی توازن و هماهنگی با آگاهی دیگری و در نتیجه کشف کوژیتو(اولین آگاهی به خویش) و در جهان بودگی خویش می راند. نیکلا بوویه به لطف شناختی که در لایه ی زیرین تخیلش مستتر است، هر گونه انتزاع کشور مورد توجهش را عینی می سازد تا حدی که تونایی الحاق و پیوند به آن را بیابد. چنین هماهنگی ای با هماهنگی و پیوند بین عناصر ایرانی مطابقتدارد. بوویه به لطف غور در چنین هماهنگی و اتحادی، به بهشت و سعادت نائل می آید. چرا که آکندن وجود خویش از نگاه، امکان مواجهه ساختن باز نمودهایی از فرهنگ سوژه و ابژه، و در نهایت کشف خویشتن را در آینه ی کشور بیگانه، برایش فراهم می آورد. در این مقاله سعی برآن داشته ایم تا تحلیلی تصویرشناختی از آثار نیکلا بوویه ارائه کنیم.
    کلید واژگان: تصویر, آگاهی, ایران, سوژه, ابژه, نیکلا بوویه, در جهان بودگی
    Zahra Taghavi Fardoud, Mohammad Ziar
    L'étude de la raison d'être des images iraniennes dans la conscience imaginante de Nicolas Bouvier, lauteur et le poète du XXe siècle, qui tente de mettre en explicite les images figées et les stéréotypes persans, nous permet de noter que la nouveauté et la fraîcheur qui relèvent de la souplesse de l'âme persane, ayant toujours la capacité de senvoler jusqu'à lextrémité et à linfini, fascine lauteur-voyageur étudié et le pousse à se mettre en harmonie avec la conscience de lAutre et découvrir ainsi son véritable Cogito et son être-au-monde. Par son imagination avec une couche de connaissance, Bouvier concrétise en outre, toute abstraction du pays cible, jusqu'à sunir à elle. Cette harmonie correspond bien à lharmonie et à la jonction que Bouvier trouve entre tous les éléments persans et oriente vers le paradis et le bonheur. Car remplir une existence par le regard, lui donne loccasion de confronter les représentations de la culture sujet et de la culture objet et de se connaître ainsi dans le miroir dun pays étranger. C’est donc une étude imagologique sur l’œuvre de Nicolas Bouvier que nous avons essayé d’aborder dans le cadre de cet article.
    Keywords: Mots clés: Image, conscience, Iran, objet, sujet, Nicolas Bouvier, être, au, monde
  • دکترپوران (صدیقه) علیپور
    معرفت شناسی یکی از شاخه های فلسفه است که از دیدگاه مدرنتیه اروپا با هرمنوتیک تاویلی همسان خوانده شده است و به واسطه آن می توان روابط متنی را در یک فضای نشانه ای، مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که یکی از مقولات نقد ادبی، تبیین و روشن نمودن ساختار مفهومی و محتوایی درون متنی است، منتقد ادبی می تواند به کمک معرفت شناسی، گستره وسیع جهان متنی را کاوش نموده و ابژه ها و سوبژه های موجود در آن را استخراج و تاویل نماید.
    یکی از موضوعات مهمی که در دهه های اخیر، منتقدین را به بحث و پژوهش واداشته است، مفهوم زن در ادبیات است که از دیدگاه های مختلفی مورد تحلیل واقع گردیده است.این مقاله می کوشد تا با توجه به رویکرد معرفت شناسی درتاویل متون ادبی، ابتدا به تشریح خاستگاه مفهومی زن در مبانی نظری پرداخته و سپس،ضمن ترسیم یک نمودارساختاری معرفت شناسانه،عناصرابژه ای و سوبژه ای موجود در جهان متنی برخی از شاعران زن ایرانی را،ازآغاز مشروطه تا دهه اخیر، بررسی کند و با ذکر نمونه ها، مفهوم «زن» را به صورت تطبیقی در اشعار ایشان، مورد تحلیل قرار دهد.
    کلید واژگان: معرفت شناسی, ابژه, سوبژه, عناصر معرفتی, زن, شاعران معاصر زن ایرانی
    Puran (Sedigheh) Alipour
    Epistemology is the branch of philosophy known – by modern Europe - as hermeneutics dealing with textual relations in a context of signs. In order to interpret a text, the critic may appeal to epistemology to distinguish objects and subjects in a text.Based on the epistemological approach, the present study first examines the theoretical origins of the idea of womanhood and then, drawing on an epistemological diagram, deals comparatively with the subjective and objective elements in the works of some Persian poetesses from the beginning of Constitutionalism until recent decade in Iran.
    Keywords: Epistemology, Object, Subject, Epistemological elements, Contemporary female poets, Poetess
  • محمد مشکات
    دکارت موسس فلسفه جدید و یکی از بنیانگذاران عالم تجدد است. در تفکر دکارت بین عالم و آدم جدایی و فاصله اساسی ایجاد می شود و بشر بر اساس اندیشه بشری و بر مبنای تصورهای واضح و متمایز خویش حقایق اشیا را تعیین می کند و به این معنا آنچه امروز سوبژکتیوسیم یا اصالت موضوعیت نفسانی خوانده می شود، بر اندیشه و نگاه آدمی غلبه می کند. هیدگر، متفکر بزرگ قرن بیستم تفکر دکارت را سر آغاز غلبه اندیشه تکنیک، دوری از تفکر معنوی، تحول در مبنای حقیقت و خود بنیادی و بشر انگاری می داند. دکارت به روایت هیدگر با مبنا قرار دادن کوجیتو (فکر می کنم) همه چیز را بر فکر بشر استوار می کند و بشر را مدار و محور حقیقت قرار می دهد. در مقاله حاضر برخی از جنبه های تفسیر هیدگر از دکارت را مورد ملاحظه قرار می دهیم.
    کلید واژگان: دازاین, سوژه, ابژه, کوجیتو, پیش - نهادن, حاضر نمایی و آزادی
  • فهیمه خلیلی تیلمی
    در این نظم گاهشمارانه، راوی داستان که بوف کور نام دارد با نقاشی تکراری روی جلد قلمدان زندگی می کند و در خانه ای که خلوتگاه یا پناهگاه زمستانی اوست، نقاشی می کند و اغلب لحظات زندگی را در خلسه می گذراند و به عشقی وسواسی و جنون آمیز، به همسری که به دست خود کشته، دل مشغول است. لکاته برای بوف کور هیچ نشانی از عواطف عالی انسانی ندارد، در حالی که مادر وی زنی است بسیار مهربان و دلسوز که برای بوف کور مادری کرده است این دو زن یا «دو نیمه زن» جانشین مادر اصلی او یعنی بوگام داسی اند. رابطه بوف کور با مادر و پدر به دو مرحله تقسیم شده است: مرحلهء نخستین رابطهء او با مادر «زیست شناختی» است (مادر زاینده) و پدری «دو تکه» که به شکل دو برادر دوقلو است، برای او مادر ابژهء نخستین است، و ابژه های دومین نیز شامل پدر و جانشینان پدر و مادرند که آن ها نیز همه دو نیمه شده اند. ننجون- دایه، مادری مهربان است و لکاته دختر اوست. این دو زن در درون خانهء بوف کور به سر می برند و در بیرون دو مرد را می بیند: پیرمرد خنزر پنزری است و دیگری مرد قصاب که در انتها، بوف کور احساس می کند که آمیخته ای از این دو مرد شده است. این طرح دوتایی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، در تمامی سرگذشت گسترده است، بوف کور بر اساس دوگانگی (ثنویت) و جفت و همزاد بنا شده است که پایه ای ترین دوگانگی آن، تقابل زندگی و مرگ و خیر و شر یا اثیری و رجاله است.
    کلید واژگان: نظم گاهشمارانه, دو نیمه زن, زیست شناختی, دو تکه, ابژه
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال