به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اصل هم نمایه سازی" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «اصل هم نمایه سازی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی اصل هم نمایه سازی در مقالات مجلات علمی
  • عباسعلی آهنگر ابراهیم مرادی
    این مقاله نقش معنایی پسوند -ه را در چارچوب نظریه معنایی لیبر (2004، 2009) بررسی می کند. این نظریه با استفاده از هفت مشخصه معنایی و یک اصل (اصل هم نمایگی)، نقش معنایی عناصر واژی و عملکرد آنها را در فرایندهای ترکیب، اشتقاق و تغییر مقوله بررسی و برای هر عنصر واژی حتی وندها، یک اسکلت معنایی و یک بدنه معنایی ارائه می کند. هدف این نوشتار بررسی نقش/نقش های معنایی پسوند –ه در زبان فارسی و دلیل/دلایل چندمعنایی بودن آن است. برای دستیابی به این اهداف، نخست دیدگاه های مطرح شده در پژوهش های پیشین درباره این وند مرورشد؛ سپس داده های گردآوری شده از اینترنت و دیگر منابع، برپایه نظریه لیبر تحلیل گردید. دستاورد بررسی پسوند -ه برپایه این نظریه این که است این وند دست کم دارای سه اسکلت معنایی است: اسم عینی ساز، اسم معنی ساز دارای مفهوم رویداد/فرایند و صفت ساز. اسم فاعل-محور، مفعول-محور، اسم ابزار، مکان و نظایر آن بر اثر گسترش نقش معنایی اسم عینی ساز یا عملکرد متفاوت اصل هم نمایگی در پیوند دادن موضوع وند با موضوع های پایه به دست-می آید.
    کلید واژگان: نظریه معنایی لیبر, مشخصه معنایی, اصل هم نمایه سازی, زبان فارسی, پسوند -ه
    Abbas Ali Ahangar, Ebrahim Morady
    This paper studies the semantic contribution of –e suffix based on Lieber (2004). This theory using seven semantic features and a principle called Coindexation Principle studies the semantic contribution of lexical items and their function in compounding, derivation and conversion. In this theory each lexical item even affixes have a semantic skeleton and a semantic body. Each affix has to have only one skeleton. If an affix has more than one semantic contribution, it should be explained based on other factors such as semantic extension conserving the same skeleton. Concepts such as subject, object, instrument, etc. have no relationship with skeleton but they are the result of other factors such as the interaction of coindexation of base argument with the argument of the affix. Having studied –e affix, we came to the following
    Conclusion
    it has at least three semantic skeletons: one which derives concrete nouns, another one derives abstract nouns having event or process meaning, and adjectival one. Subject oriented and object oriented nouns, instrument, similarity and location are the result of semantic extension of concrete noun making function of the affix or different coindexation on the argument of the affix with different arguments of the base.
    Keywords: Lieber's semantic theory, Semantic feature, Co, indexation principle, Farsi language, -e suffix
  • غلامحسین کریمی دوستان، ابراهیم مرادی
    این مقاله در چهارچوب نظریه نمود معنایی- واژگانی لیبر(2004) به بررسی نقش معنایی پسوندهای نده و ار می پردازد. این نظریه با استفاده از شش مشخصه معنایی: ماده، پویا، مکان، وضع یا جایگاه های رویدادی استنباطی (وجرا)، مقید و ساختمند و یک اصل به نام اصل هم نمایگی، نقش معنایی عناصر واژی از جمله وندها و عملکرد آنها را در فرایندهای ترکیب، اشتقاق و تغییر مقوله بررسی می کند. در این نظریه همه عناصر واژی از جمله وندها مشخصه معنایی، اسکلت معنایی، زیرمقوله بندی نحوی و موضوع دارند؛ اما وندها یا بدنه معنایی ندارند و یا بدنه معنایی شان بسیار ضعیف است.
    در این مقاله، دلیل عملکرد متفاوت پسوندهای نده و ار در واژه سازی، چندمعنایی بودن و به طور کلی منشا تفاوت ها و تشابهات آنها بررسی می شود. با استفاده از این دیدگاه نشان داده می شود که نقش این وندها نقشهای معنایی کنشگری و کنش پذیری یا نقشهای نحوی فاعلی و مفعولی نیست بلکه این وندها هم مانند سایر عناصر واژی، مشخصه هایی معنایی به پایه ها اضافه می کنند و دلیل چندمعنایی بودن وندها ناشی از عملکرد متفاوت اصل هم نمایگی است نه نقش معنایی آنها.
    کلید واژگان: اسکلت معنایی, مشخصه معنایی, اصل هم نمایه سازی, نمود معنایی, واژگانی
    Gholamhossein Karimi, Dustan, Ebrahim Moradi
    This paper examines the semantic contribution of -ār and -andeh suffixes in Persian based on Lieber’s (2004) lexical semantic representation. This framework using six semantic features ([material], [dynamic], [Location], [IEPS], [B] and [CI] and a principle called coordination principle studies the semantic contribution of lexical items including affixes and their functions in compounding, derivation and conversion. In this theory all lexical items including affixes have semantic skeleton, grammatical sub-categorization and arguments; but affixes have little or nothing of semantic body. This paper studies different functions of -ār and -andeh suffixes in the process of morphological derivation, their polysemy nature and, in general, the origins of their similarities and differences. Using this theory, it is shown that these affixes do not contribute to the semantic roles of agent and patient or the syntactic roles of object and subject but they, like other lexical items, add semantic features to the lexical bases and their polysemy is the result of different application of coordination principle, not their semantic contribution.
    Keywords: Coordination principle., Semantic feature, Lexical semantic representation, Semantic skeleton
  • ابراهیم مرادی *، غلامحسین کریمی دوستان
    این مقاله به بررسی نقش معنایی پسوند-ی در چارچوب نظریه نمود معنایی واژی لیبر می پردازد. این نظریه با استفاده از هفت مشخصه معنایی و یک اصل به نام اصل هم نمایگی، نقش معنایی عناصر واژی و عملکرد آنها را در فرایندهای ترکیب، اشتقاق و تغییر مقوله بررسی می کند. این نظریه برای هر عنصر واژی حتی وندها هم یک اسکلت معنایی و یک بدنه معنایی در نظر می گیرد. نتیجه حاصل از این بررسی این است که پسوند -ی دو وند هم آوا است که هر کدام یک نقش دارد: اسم سازی و صفت سازی؛ -ی اسم ساز اسکلت معنایی [-ماده، پویا ([]) <پایه>] و -ی صفت ساز اسکلت [-ماده، ([]) <پایه>] را به اسکلت پایه اضافه می کند. دیگر نقش های منتسب به آنها به دلایل دیگری مانند گسترش معنایی و نیاز دنیای واقعی گویشور به عناصری و نبود وندهای لازم برای ساخت آن عناصر باعث شده که این وند برای این نقش ها هم به کار رود.
    کلید واژگان: نمود معنایی-واژگانی, اسکلت معنایی, مشخصه معنایی, اصل هم نمایه سازی
  • غلامحسین کریمی دوستان، محمد مهدی واحدی لنگرودی
    در این مقاله نقش معنایی بعضی از وندها و ستاک های حال و گذشته ی افعال ساده در گویش سورانی(sO:rani) یکی از گویش های عمده ی زبان کردی از دیدگاه نمود معنایی- واژی بررسی می شود.
    در نظریه ی نمود معنایی- واژگانی وندها هم مانند سایر عناصر واژی دارای مشخصه های معنایی، زیرمقوله ها، موضوع و اسکلت معنایی هستند و با استفاده از مشخصه های معنایی [material] =]ماده[، [dynamic]=]پویا[، [Location]=]مکان[، [وجرا]=[IEPS]، [مقید]= [B]و [ساختمند]= [CI] توصیف می شوند و برای آنها اسکلت معنایی ارائه می شود. سپس اسکلت ها در کنار هم قرار می گیرند و موضوع وندها با یکی از موضوع های پایه از طریق اصل هم نمایه سازی با هم هم نمایه می شوند و یک واحد معنایی می سازند. با استفاده از این دیدگاه نشان داده می شود که: نقش ستاک های حال در ساخت واژه های قاموسی بسیار بیشتر از نقش ستا ک های گذشته است، بعضی از وندها دارای اسکلت معنایی یکسان و در نتیجه دارای نقش معنایی یکسان هستند و تفاوت نمود آنها در واژه های قاموسی نو ناشی از عوامل دیگری است. همچنین روشن می شود که در این گویش زبان کردی برخلاف انتظار، وندهایی وجود دارند که دارای دو اسکلت معنایی هستند.
    کلید واژگان: زبان کردی, فعل بسیط, اسکلت معنایی, مشخصه ی معنایی, اصل هم نمایه سازی
    Gholamhosein Karimi Doostan, Muhammad Mehdi Vahedi Langroodi, Ebrahim Morady
    The present paper explores the semantic contribution of some affixes and verb stems (past and present) in sorani, a majo dialect of Kurdish.In the lexical semantic representation framework, affixes, like other lexical items, have semantic features, subcategories, arguments and semantic skeletons. In this framework, lexical items, including affixes, are defined by the following semantic features: ‌[material],[dynamic], [Location], [IEPS], [B] and [CI] and semantic skeletons are represented for them. Then the skeletons are put together and the argument of the affix is co-indexed with one of the arguments of the base to make a semantic unit that refers to one element. Here are the conclusions gained based on the theory: the contribution of present stems of simple verbs to creating new lexemes is much more than the contribution of past stems; some affixes have the same semantic skeletons and as a result they make the same semantic contribution and their different representation in new lexemes is related to other factors; lastly, contrary to our expectation, there exist some affixes in Sorani that have two semantic skeletons.
    Keywords: Kurdish Language, Simple Verb, Verb stem, Semantic Skeleton, Semantic Feature, Co, indexing Principle
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال