جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تاریخ سیستان" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «تاریخ سیستان» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از پرسش های جذاب برای انسان ها دلیل نام گذاری (وجه تسمیه) چیزهاست. در متون نظم و نثر فارسی تعدادی از نویسندگان و شعرا در خلال آثارشان، کلماتی را ریشه شناسی کرده و وجه تسمیه آنها را - به زعم خود- نشان داده اند. بررسی و تحلیل و طبقه بندی این وجوه تسمیه، بیانگر نوع نگاه آنان به چگونگی ساخت کلمات است. در این مقاله برخی از این وجوه تسمیه که در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی مندرج است، بررسی و مقایسه شده است. بدین منظور ابتدا به دسته بندی انواع وجه تسمیه و ذکر شواهد مثال از کتب گوناگون پرداخته شد و سپس نمونه های وجه تسمیه از کتاب تاریخ سیستان و دیوان خاقانی استخراج و بررسی گردید. با بررسی نمونه ها، مشخص شد که مولف تاریخ سیستان در گزینش و بیان وجه تسمیه ها بیشتر به اشتقاق کلمات توجه داشته است و در مواردی هم به اعتقادات و باورهای عوام رجوع کرده است ولی خاقانی بیشتر به بازی های شاعرانه با کلمات پرداخته و وجه تسمیه هایی ابداعی ارایه داده است. البته او هم به وجه تسمیه هایی که در کتب دیگر آمده توجه داشته است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است و گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای است. هرچند مقالات متعددی درباره وجه تسمیه چاپ شده، اما تاکنون مقاله مستقلی درباره مقایسه گزینش وجه تسمیه در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی منتشر نشده است.کلید واژگان: وجه تسمیه, اشتقاق, تاریخ سیستان, دیوان خاقانی, باورهای عوامOne of the most interesting questions for humans is the reason for naming things (the appellation). In the texts of Persian poetry and prose, some writers and poets, in the course of their works, Etymologized some words and define their appellation(the reason of naming). Studying, analyzing, and classifying these appellations, indicates the way they look at the construction of words. In this article, some of these appellations that are included in the ''history of Sistan'' and "Divan-e-Khaghani" are examined and compared. For this purpose, we categorized the types of the appellation and mentioned the evidence from different books. Then we extracted and examined the examples of the appellation from the ''history of Sistan'' and "Divan-e-Khaghani". By examining the samples, it was found that the author of the ''history of Sistan'' has paid more attention to the etymology of words in expressing the appellation, and in some cases, he has referred to the Folklore but Khaghani has paid more attention to poetic games with words and offers innovative appellation. Of course, he has also paid attention to the appellation mentioned in other books. This article has been written in a descriptive-analytical way and the data has been collected in the library method. Although several articles have been published on the subject of the ''Appellation'' but so far no independent article has been published on the subject of ''Appellation in the history of Sistan''.Keywords: Appellation(etymology of naming), Etymology, Tarikh of Sistan (the history of Sistan), Poems of Khaghani, folklore
-
تاریخ سیستان متنی از نیمه قرن پنجم است که از نظر سبک نگارش به نثر مرسل و به دست مولفی ناشناس نگاشته شده است. هلیدی متن را دارای عناصر فرانقشی، زمینه و بافت موقعیتی و دربرگیرنده معانی تجربی، عاملان گفتمان و شیوه گفتمان می داند و معتقد است که متن باید دارای آغاز، میانه و انجام یا بافتار باشد. وی برای زبان کارکردها و نقش های هفتگانه تعاملی، تخیلی، ابزاری، اکتشافی، نظارتی، اطلاعرسانی (اظهاری) و عاطفی را در نظر گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، مشخص کردن قابلیت این نظریه برای تحلیل تاریخ سیستان و نشان دادن عوامل فرانقشی و کارکرد های این متن است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی، به خوانشی نقش گرایانه از تاریخ سیستان، بر اساس نظریه هلیدی، پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که گفتمان آیینی دینی نگارنده تاریخ سیستان، عاملان اسطور های و فراواقعیتگرای متن و شیوه گفتمان مبتنی بر پیونددادن تاریخ و اسطوره که با تطبیق های شگرف فرهنگ ایرانی و سامی (کیومرث=آدم ع) و اندیشه برابری اجتماعی و شعوبی گری، پردازش شده اند، بافت موقعیتی و بخش های نانوشته این متن را می سازند. در نتیجه، این متن گزارشی، بافت موقعیتی و بافتار دارد و در کارکردهایش، کارکرد تخیلی و عاطفی در بیان شگفتی های سیستان و ارزشمندی آن دیده می شود، ولی نقش های اطلاع رسانی (توصیف ها) و ترغیبی زبان به ترتیب دارای بیشترین نمود هستند و کارکرد تعاملی (گفت وگوها) دارای کمترین نمود نسبت به دیگر کارکردها و نقش های زبان است.
کلید واژگان: هلیدی, بافت موقعیتی, نقش گرایی زبان, تاریخ سیستان, غلبه نقش اظهاریTarikh e Sistan is a text from the middle of the fifth century which has been written by Morsal in terms of writing style and by an unknown author. Halliday considers the text to have trans-elemental elements, contextual context, and context, and to include empirical meanings, actors of discourse, and discourse, and to believe that the text should have a beginning, middle, end, or context. He has considered the language of the seven functions and maps: interactive, imaginative, instrumental, exploratory, supervisory, informational (declarative) and emotional. The main purpose of this study is to determine the ability of this theory to analyze the Tarikh e Sistan and to show the trans-role factors and functions of this text.
MethodThis descriptive-analytical study is a map-based reading of the history of Sistan based on Halliday's theory. Findings show that the ritual-religious discourse of the author of Tarikh e Sistan; Mythical and surrealist actors of the text; And the method of discourse based on linking history and myth, which have been processed with the wonderful adaptations of Iranian and Semitic culture (Kiomars = Adam AS), which are based on the idea of social equality and populism; They create the situational context and unwritten parts of this text.
ConclusionThis report text has a situational and contextual context and in its functions, imaginative and emotional function can be seen in expressing Sistan's wonders and its value, but the information maps (descriptions) and persuasive language have respectively. They are the most visible and the interactive function (conversations) has the least appearance compared to other functions and maps of language.
Keywords: Holiday, Situational context, Language orthography, Tarikh e Sistan, Dominance of declarative role -
یکی از کتاب های قابل توجه دوره قاجار طباشیرالحکمه راز شیراز است که با رویکرد بازگشت ادبی و ساده نویسی خلق شده. هرچند این اثر یک متن عرفانی به حساب می آید اما در بخش روایت نور محمدی با تاریخ سیستان موضوع مشترکی دارد و به نظر می رسد که تحت تاثیر آن نوشته شده است. از این رو، مطالعه تطبیقی آن با تاریخ سیستان روش مناسبی برای شناخت این اثر است. در تاریخ سیستان داستان مولود مصطفی (ص) مملو از وقایع شگفت انگیز است که با تکنیک های روایی باورپذیر شده اند. آیا نویسنده طباشیرالحکمه توانسته از تکنیک های روایی برای باور پذیر کردن وقایع شگفت انگیز بهره ببرد؟ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب به روش توصیفی- تحلیلی و با تاکید بر نظریه های روایت شناسی، نور محمدی را در این دو اثر مقایسه کرده است. نتایج نشان می دهد، نویسنده تاریخ سیستان با تنوع بخشیدن به زبان روایی، بهره مندی از روایت نقلی و نمایشی، تغییر مدام کانون روایت، استفاده از شخصیت های موثق تاریخی و مذهبی، بهره مندی از زبان روایی شخصیت-های اصلی با دیدگاه اول شخص، استفاده از دیدگاه روایی ضد قهرمان، صداهای قدسی، تنوع در وجه روایی برای ایجاد زبان عاطفی، گفت و گو و...توانسته داستان مولود مصطفی (ص) را هنری و باورپذیر نماید.
کلید واژگان: تاریخ سیستان, طباشیرالحکمه, روایت شناسی, واقعیت های شگفت انگیزOne of the notable books of the Qajar period is Tabashir al-Hikma, the secret of Shiraz, which was created with the approach of literary return and simplification. Although this work is considered a mystical text, but in the narration of Noor Mohammadi, it has a common theme with the history of Sistan and it seems that it was written under its influence. Therefore, a comparative study of the history of Sistan is a good way to understand this work. In the history of Sistan, the story of the birth of Mustafa (PBUH) is full of amazing events that have been believed with narrative techniques. Has the author of Tabashir al-Hikma been able to use narrative techniques to make amazing events believable? In order to find a suitable answer to the descriptive-analytical method and with emphasis on narrative theories, this article has compared Noor Mohammadi in these two works. The results show that the author of the history of Sistan, by diversifying the narrative language, benefiting from the narrative and dramatic narrative, constantly changing the narrative center, using authentic historical and religious characters, benefiting from the narrative language of the main characters From the first person point of view, using the narrative perspective of the anti-hero, sacred voices, variety in the narrative aspect to create emotional language, dialogue, etc., has been able to make the story of Mustafa (PBUH) born artistic and believable. Although the author of Tabashir al-Hikma, while being influenced by the history of
Keywords: History of Sistan, Tabashir al-Hikma, Narratology, Amazing facts -
در برخی از متون تاریخی، مخاطب گاه با داستان هایی برخورد می کند که لبریز از وقایع شگفت انگیز است. در این داستان های واقعی، زبان به عنوان یک مولفه مهم در روایت خرق عادت های تاریخی وارد عمل می شود و با تکنیک های روایی پیچیده و هنری به باورپذیری آنها کمک می کند. داستان مولود محمد مصطفی(ص) در کتاب تاریخ سیستان یکی از این آثار است که با شگردهای زبان روایی، تولد پیامبر اسلام(ص) را به یکی از ماندگارترین اثر روایی متون کهن تبدیل کرده است؛ به گونه ای که خواننده را همزمان به اقناع عقلی و التذاذ روحی نایل می کند. نویسنده گمنام این اثر فاخر، چگونه توانسته تاریخ را به داستانی جذاب بدل کند، به گونه ای که نقش ابلاغی و بلاغی زبان همزمان محقق شده است؟ این مقاله برای یافتن پاسخی مناسب، به روش توصیفی- تحلیلی و با تاکید بر نظریه های روایت شناسی و زبان شناسی، آن را بررسی نموده؛ نتایج نشان می دهد، بخش عمده ای از کارکرد بلاغی- ابلاغی این اثر به شگردهای پیچیده روایتگری و قدرت زبانی مربوط است. نویسنده با تنوع بخشیدن به زبان روایی، درآمیختن طرح و روایت، بهره مندی از روایت نقلی و نمایشی، تغییر مدام کانون روایت، استفاده از شخصیت های موثق تاریخی و مذهبی، بهره مندی از زبان روایی شخصیت های اصلی با دیدگاه اول شخص، استفاده از دیدگاه روایی ضد قهرمان، صداهای قدسی، تنوع در وجه روایی برای ایجاد زبان عاطفی، گفت و گو و...توانسته به شکل معناداری داستان مولود مصطفی(ص) را زیبا، هنری و باورپذیر نماید.
کلید واژگان: تاریخ سیستان, زبان روایی, واقعیت های شگفت انگیزIn some historical texts, the audience sometimes encounters stories that are full of fascinating events. In these true stories, language acts as an important component in narrating the practice of historical habits and contributes to their believability through sophisticated artistic narrative techniques. The story of Moloud Muhammad Mustafa (PBUH) is one of the works in the history book of Sistan that has made the birth of the Prophet of Islam (PBUH) one of the most enduring work of narrative tradition in the narrative language in a way that makes the reader At the same time, it achieves intellectual persuasion and spiritual acceptance. How has the anonymous author of this magnificent work managed to make history a fascinating story, so that the communicative and rhetorical role of simultaneous language has been realized? This paper studies descriptive-analytic method with emphasis on narrative and linguistic theories in order to find a suitable answer; results show that much of the rhetorical-communicative function of this work The complex techniques of narrative and linguistic power are relevant. By diversifying narrative language, incorporating plot and narrative, utilizing narrative and dramatic narrative, continually changing narrative focus, using authentic historical and religious personalities, utilizing narrative language of primary personalities with first perspective The use of anti-hero narrative perspective, sacred voices, variety of narrative in order to create emotional language, dialogue and so on have significantly made the story of Mustafa beautiful, artistic and believable.
Keywords: Sistan history, narrative language, amazing facts -
در بسیاری از دست نویس های موجود، به دلیل خطای کاتبان و اعمال سلیقه متعمدانه آنها در تغییر و جایگزین کردن کلمات مهجور، بخشی از واژگان محفوظ در این متون دستخوش تغییر شده است. در این میان، یکی از بایسته های فرهنگی برای پیشبرد زبان و ادبیات فارسی آن است که این واژگان که از بلای تصحیف، تحریف و تغییر چنان کاتبانی به دور نماندهاند بازیابی و معرفی شوند. نگارندگان با توجه به اهمیت وافر این نوع از پژوهش، به بررسی و روشن کردن یک جای نام در شعر محمدبن وصیف سگزی پرداخته اند. بنا بر قول نویسنده تاریخ سیستان، محمدبن وصیف، در بیت «به لتام آمد رتبیل و لتی خورد پلنگ/...» به غلبه یعقوب لیث بر رتابله اشاره دارد. «لتام» در این بیت از نظر محققان شناخته شده نیست و این ناشناختگی، مایه برآشفتگی بسیار شده است. این مقاله، ابتدا اقوال مختلف را در مورد واژه مورد مناقشه بررسی و نقد کرده و در نهایت هیچکدام از ضبط ها را نپذیرفته است. نتیجه پژوهش حاضر، پیشنهاد این نکته است که «لتام»، تصحیفی از «لگان / لکان» است.
کلید واژگان: تاریخ سیستان, محمدبن وصیف, تصحیف, لتام, لگانIntroductionIt has been told in the book history of Sistan, when Jacob achieved great victories and the king gave him domination of Kerman and Pars, the poets admired him in the Arab language because he didn't know Arabic, he didn't understand the poetries, so he said don't express what i don't perceive. At this time Mohammad-ben-Vasif was a sober man, started Persian poetry for him and compose: In the all resources as following history of Sistan "Letam" has been written "Letam" and based on researchers "Letam" transformed of "Logan / Locan".
MethodologyThis research is following a decriptive-analytical method. Based on this method, we investigated the documents including considered couplet and then surveyed the commentators. Eventually, by using historical and literary documents, we didn't recognise it correct and suggested a new form.
DiscussionMohammad Vasif Sagzi is one of the pioneer poets in Persian poetry. It has been told about him in the history of sistan book his scribe was Jacob leith a polite man. He glorified him in an ode by beginning a couplet :There is a couplet in this ode that most researchers and commentators analysed, but most of them focused on words such as "Ratbil/ Zonbil", "palang/ begeng/ kolang". that may written wrong. "Letam" is another word argued about its meaning. Sombody meant it fight and others meant it a local name of place. We annunce . "Letam" is a transformed word of "Logan / Locan" that uninforming of this made the poetry in ambiguity."Logan / Locan" is a local name of a place in Sistan-Provience. Based on Moqadasi research, the author of History of Sistan and Beihaghi references, this plain has governmental function. Moqadasi recalled this plane for the army as an altered Arabic shape of Askar. Toward Qaznin there is a place like a city called Asqar as a place of lord. This territory in the history of Sistan has been mentioned as Bakan plain and the existence of Bab-taam district proves our idea about that writing form of Bakan plain is another form of writing Lekan/Legam plain. By investigating the historic documents and poetry, it has been cleared some indications that prove our idea.Abolfazl beyhaqi in his book has written about Legan Plain three times. Onsori-balkhi in an ode for king Mahmoud in describing one of the palaces of this realm has mentioned this plain as Lekan plain: Farrokhi-sistani also mentioned this plain in an ode.
ConclusionAs recording the poetry as "Letam" The researchers have been tried to clarify the ambiguity of poetry. The ambiguity of meaning in this phrase «به لتام آمد» caused the researchers to express various interpretations to interpret this poet. By considering the indications in this article, "Logan / Locan" have to replace "Letam" and this is a word of Mohammad-ben-vasif poetry. Also, by the instances in this article, we express this word is name of a place in Sistan district.
Keywords: Tārikh‑e Sistan, Muhammad ibn Wasif, Distortion, Letam, Logan -
بخش عمده ای از زیبایی های نثر مرسل، بر دوش زبان نهاده شده است. زبان به عنوان یک عامل مهم در روایت خرق عادت های تاریخی، کارکردی پارادوکسی دارد؛ از سویی، با وسعت بخشیدن به تخیل، ادبیت متون تاریخی را ارتقا می بخشد و خواننده را از جهان واقعیت جدا می سازد و از سوی دیگر، با نگرش زبان شناسانه در ایجاد منطق و رابطه علت و معلولی زبان، مخاطب را به بستر واقعیت برمی گرداند تا در اوج التذاذ و حیرت انگیزی، خرق عادت های تاریخی را بپذیرد. این مقاله با تلفیق زبان شناسی ساختارگرا و زبان شناسی نقش گرا و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، عناصر زبانی و فرازبانی را در داستان «مولود مصطفی(ص)» از تاریخ سیستان بررسی کرده، نشان می دهد که نویسنده برای باور پذیر کردن خرق عادت ها، از کارکرد پارادوکسی زبان در ایجاد ادبیت و انتقال واقعیت، بیشترین بهره را برده است.
کلید واژگان: تاریخ سیستان, زبان, خرق عادت, باورپذیریIt seems that much of the burden of the prose's beauties has been put on the shoulders of the language. Language as an important factor in creating amazing facts and historical thaumaturgies, has a paradoxical role. On the one hand, by expanding the imagination, it enhances the literacy of historical texts in a way that it separates the readers from this real world. And on the other hand with a linguistic look in creating logic and the casual relationship, it returns the audience to the context of reality so that they at the pinnacle of enjoyment and amazement take historical thaumaturgies as the truth. This article by investigating the story of the birth of the holy prophet Muhammad from the Sistan's history shows the writer's skill in this language ability and concludes that the mentioned writer has used the paradoxical function of the language in creating literacy and transferring facts for making the thaumaturgies believable.
Keywords: Sistan's history, language, thaumaturgy. Believable -
بررسی کتب منثور تاریخی قرون اولیه پیدایش زبان فارسی علاوه بر محتوای تاریخی آن ها، از نظر مطالعات سبک شناختی و به ویژه مختصات ادبی و بلاغی نثر آن ها در خور توجه است. حال آن که در مطالعات سبک شناسی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. بررسی سبک شناختی این نوع از آثار منثور و تطبیق آن ها که می تواند نشانگر نثر غیرادبی معمول و یا حتی نثر درباری دوره های تکوین و تکامل زبان فارسی باشند؛ بر اهمیت و ضرورت تحقیق می افزاید. این پژوهش با بررسی ساختار بلاغی تاریخ گردیزی و تاریخ سیستان به روش تطبیقی و به شیوه توصیفی- تحلیلی درصدد برشمردن ویژگی های بلاغی این دو کتاب است. مقایسه سبکی این دو اثر نشان می دهد هردو کتاب نسبت به نثر کتب هم دوره خود، نثری ساده و روان دارند و این امر می تواند به دلیل تاثیرپذیری کتب مذکور از نثر تاریخ بلعمی باشد. از سویی دیگر اهتمام نویسندگان این دو کتاب در نقل تاریخ به زبان ساده از جمله دلایل سادگی و روانی نثر آنها است. از ویژگی های ادبی نثر آنها، ایجاز در بیان، عدم کاربرد صنایع بدیع لفظی و آرایه های بیانی و کاربرد انگشت شمار آرایه های بدیع معنوی از جمله استشهاد به آیات و احادیث و تضمین به اشعار فارسی و عربی است.کلید واژگان: نثرفارسی, سطح ادبی-بلاغی, تاریخ گردیزی, تاریخ سیستانThe history of Sistan and the history of history includes the thought, linguistic and literary features of Persian language.The study of historical books, in addition to their historical content, is also important and necessary in terms of prose rhetorical characteristics. This study, by examining the rhetorical structure of the history of history and the history of Sistan through a comparative and descriptive-analytical method, attempts to highlight the rhetorical features of the historical prose books of the early centuries of the emergence of the Persian language. The comparison of these two works suggests that both are simple and psychic to the books of their period. This is due to the influence of the prose of the history of the history of the history of dialectical history, as well as the efforts of their authors in translating history in plain language. The literary features of prose are the lack of use of verbal and verbal artifacts and array expressions, and the use of a handful of innovative spiritual archetypes of verses and hadiths and assurances of Persian and Arabic poetry in the history of Sistan and briefness.Keywords: Persian prose, literary& rhetoriclevel, historical books, History of Sistan, Gardizi history
-
تاریخ سیستان یکی از ارزنده ترین کتاب های تاریخی دوره تکوین است. این کتاب شامل دو قسمت متمایز از یکدیگر است که دو سبک مختلف از دو دوره متفاوت دارد و به وسیله دو تن نگارش یافته است. قسمت اول آن تا حوادث سال (445- 444 ه) یعنی اوایل عهد تسلط سلاجقه و... و قسمت دوم بعد از آن را تا حوادث سال (725 ه ق) شامل می شود که در اوایل قرن هشتم نگارش یافته است. بررسی زبانی تاریخ سیستان می تواند ویژگی های زبان نوشتار دوره های آن را از جهت واژگان، دستگاه فعل، نحو، ساخت جمله و... نشان دهد. در این جستار سعی شده است با مقایسه دو بخش این اثر از جهت صرفی و نحوی و محتوایی، تفاوت ها و شباهت های آنها بیان شود.
کلید واژگان: تاریخ سیستان, نثر فارسی, سبک, صرفی و نحوی -
اقبال محققان ادبی ما به آثار منثور کمتر از متون منظوم است. حاصل آنکه برخی از آثار منظوم فارسی با چاپ ها و تصحیح های مختلف، با فرهنگ ها و فهرست های مناسب (فرهنگ های واژگانی) در دسترس اهل فن قرار دارد، در حالی که چه کم است تعداد آثار منثوری که این چنین به جامعه علمی و فرهنگی ما عرضه شده باشد، گفتنی است برای بازشناساندن اهمیت و اعتبار راستین متون منثور فارسی، در آن آثار، زمینه و امکان کنکاش از دیدگاه های گوناگون وجود دارد. بدین منظور در این مقاله تلاش شده که درباره کتاب «تاریخ سیستان» (تالیف حدود 445 ه. ق) که یکی از مآخذ عمده نخستین دوره تطور نثر فارسی است تحقیقی انجام شود. «تایخ سیستان» از آثار ناشناخته و فراموش شده زبان فارسی بود تا اینکه اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات عصر ناصری، آن را به صورت پاورقی در روزنامه «ایران» از شماره 474 تا 564 به تاریخ (1302- 1299 ه. ش) به چاپ رساند. سپس استاد فرزانه ملک الشعرا بهار این کتاب را با مقدمه عالمانه ، پاورقی ها و حواشی ارزشمند در سال 1314 ه. ش تصحیح و چاپ کرد. و این پژوهش براساس همین نسخه اخیر فراهم گردیده است که به بررسی و تبیین ویژگی های صرفی و نحوی این کتاب می پردازد. ابتدا (مباحث صرفی) در خصوص مقولات صرفی مانند فعل، اسم، صفت و ضمیر... و کاربرد آنها بررسی سپس (مباحث نحوی) به موضوعاتی مانند مطابقت نهاد و فعل، ساختمان جمله های ساده و مرکب، تقدیم و تاخیر ارکان در جمله ، حذف و عطف در جمله و... پرداخته شده است.
کلید واژگان: تاریخ سیستان, نثر فارسی, دستور, ویژگی های صرفی و نحویThe Study and Dissemination of Inflectional and syntactical Characteristics of The History of SistanIranian literary scholars have shown less interest in the study of prose works than those in verse. This is why a great number of Persian literary works in verse have had the chance to be revised and reedited and go to print again and again, while the number of the prose works presented to the culturati and scientific society has been fairly less. However, the necessity of introducing the importance and true validity of Persian prose and emphasizing its significance from different viewpoints is strongly felt. Then the present paper tries to conduct a research on The History of Sistan (written c.445 AH), a primary resource for the early Persian prose evolution. This book was one of the unknown and forgotten works of Persian literature until Etemad Al-Saltana, Naser Al-Din Shah Qajar’s secretary of publications, printed it in Nos. 474 – 564 of Iran Daily (1920 – 1923) as installments of a serial. Later in 1935, Mohammad Taqi Bahar, the well-known poet and scholar, revised and reedited it with a comprehensive introduction to be published in the form of a book. The present research, based on Bahar’s revision, explores its inflectional and syntactical features including parts of speech, their functions, simple and complex sentence structures, subject and verb agreement, order of the components, deletions, coordination, subordination, etc.
Keywords: The History of Sistan, Persian prose, grammar, Inflection, Syntax -
تاریخ سیستان از دیرباز در تاریخ ملی ایران و حتی عالم اسلامی، جایگاهی ویژه داشته است.درروزگاران پس از اسلام، تاریخ سیستان درعصر صفاریان به مثابه کانون تاریخ ایران جلوه گرشد.پس از زوال دولت صفاری، رشته ای از ملوک سیستانی با عنوان ملوک نیمروز در شرق ایران حکومت داشتند که به هنگام حضور سلسله های تمرکز گرا،در پیوند با آنان و در هنگام کم رنگ شدن قدرت مرکزی به مثابه دودمان مستقل محلی، بر قلمرویی پهناور درشرق ایران فرمانروا بودند.با فرمانروایی صفویان روند دعاوی سلسه ای این ملوک با تحولات سیاسی دولت صفوی پیوند خورد اما پس از سقوط اصفهان، ملوک نیمروز در صدد احیای پادشاهی قدیم شرق ایران برآمدند که ملک محمود سیستانی و تکاپوی او را می توان نقطه اوج این رویداد به شمار آورد.پس از قتل ملک محمود سیستانی، اطلاعات وقاطع نگارها درباره سرنوشت ملوک نیمروز بسیار اندک است.اینک و درپرتواستفاده از نسخه خطی ناشناخته شجره الملوک می توان تصویری جدیدتر از تحولات سیاسی سیستان در سالهای پس از سقوط صفویان تاصدر دوره قاجار عرضه کرد.وظیفه اصلی پژوهش کنونی، بررسی ارزش اطلاعات منابع تاریخ نویسی این دوره و نشان دادن اهمیت اطلاعات شجره الملوک درباره خاندان کیانی سیستان است.
کلید واژگان: سقوط صفویان, تاریخ سیستان, ملوک نیمروز, خاندان کیانی, شجره الملوک
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.