به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تحلیل نحوی » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تحلیل نحوی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • آمنه فصیحی

    سوره فجر هشتاد و نهمین سوره قرآن است. که افزون بر مضامین اخلاقی، اجتماعی، اعتقادی و... در قالبی استوار، مخاطب را به سوی تفکر هدایت می کند و او را به سرنوشت انسان و نتیجه ی اعمال وی، متوجه می کند. در پژوهش پیشرو، با نگاهی درون متنی، بر اساس تحلیل ادبی و با روش توصیفی_تحلیلی به واکاوی 15 آیه انتهایی این سوره درچهار سطح لغوی، صرفی، نحوی و بلاغی پرداخته شده است. از جمله مهم ترین یافته های این پژوهش، عبارتنداز: دستیابی به معانی و کاربرد واژگان مهم سوره و تغییراتی که در ساختمان اصلی کلمات رخ داده و باعث دگرگونی ظاهر کلمات شده است، آشنایی با وجوه های مختلف ترکیبی و اعرابی کلمات در جملات و نیز آشنایی با اسلوب و صنعت های ادبی و بلاغی و شناخت سبک عبارات و آهنگ برآمده از سجع و جناس واژگان و پرسش های تنبیهی با رویکرد هشدار و اندرز گرفتن از سرگذشت پیشینیان و توجه دادن به حیات واقعی سازگاری دارد. و سبک استفاده از آرایه های طباق و مقابله که مایه ی انتقال رسای مفاهیم گشته است. ضمن اینکه چنین فرایندهای ادبی، به زیبایی متن افزوده و در جلب و اقناع مخاطب اثرگذار گشته است.

    کلید واژگان: سوره فجر, تحلیل ادبی, تحلیل صرفی, تحلیل نحوی, تحلیل بلاغی}
  • زهرا اردوغدو
    سوره نصر یکی از سورهای موجزقرآن است که علی رغم ایجاز موجود درآن، دارای نکات ادبی فراوان است 0 این سوره که در شرایط خاص و متناسب با موقعیت ویژه ای نازل شده مضمون و محتوای واحد دارد که وحدت و یکپارچگی خاصی بین آیات سه گانه برقرار کرده است.بطور کلی برای درک بهتراعجاز لفظی و معنوی قرآن، بررسی ادبی عبارات قرآن از جهت صرفی و نحوی ضروری است. در این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی،  نکات صرفی و نحوی آیات سوره مبارکه نصر بررسی شد. هدف از انجام این پژوهش تبیین  نکات  صرفی و نحوی آیات است بطوری که برای رساندن محتوای عمیق و جذاب سوره  به مخاطب کمک کند. دستاورد مقاله این است که نکات صرفی و نحوی فراوانی در این سوره وجود دارد که شناسایی و دقت در آنها در فهم معانی دقیق آیات تاثیر بسزایی دارد.
    کلید واژگان: سوره نصر, تحلیل ادبی, تحلیل لغوی, تحلیل صرفی, تحلیل نحوی, تحلیل بلاغی}
  • فاطمه دست رنج
    «وصیت» از سنن پسندیده ای است که قرآن کریم با اسلوب های مختلفی بر اهمیت و مطلوبیت آن تاکید دارد. لذا، شناخت معنا و حکم تکلیفی آن با توجه به تحلیل إعراب آیه و توجه به سطح زبانی گفتمان قرآن و نیز سطح فرازبانی و تاثیر عوامل برون زبانی، بسیار اهمیت دارد. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری از روش تحلیل محتوا با گزینش آیه ای در محدوده آیات الاحکام، تاثیر تحلیل های متفاوت نحوی در ارائه تفسیر فقهی و نیز میزان تاثیرگذاری پیش فرض های فقهی در گزینش إعراب آیه را به منظور بیان رابطه میان معنای شرعی و دلالت نحوی، بررسی و تبیین کرده است. وجه دستوری آیه وصیت، حاکی از یک گفتمان دستوری بسته، تابع تغییر وضعیت از بعد انگیزه بخشی به بعد معرفتی است که حضور عناصری چون وجود إعراب های مختلف، زمینه حکم فقهی را در گستره وجوب و استحباب فراهم می کند. از دید قائلان وجوب وصیت، رابطه ای از نوع دستور بر نظام گفتمانی آیه، حکم فرماست و از این رو، نظام گفتمانی حاکم بر آن از نوع هوشمند و برنامه مدار است. در بعد استحباب نیز تعبیر «حقا علی المتقین» و «بالمعروف» به عنوان یک جریان حسی و عاطفی می تواند به ادراک معنا و کنش منجر شود. بنابراین، گفتمان قرآنی وصیت در بعد استحباب، تابع نظام گفتمان احساسی و از گونه تنشی عاطفی است.
    کلید واژگان: إعراب, تحلیل نحوی, تفسیر فقهی, وصیت, گفتمان قرآنی}
    Fatemeh Dastranj
    Wasiyat" (testamentary wills) is one of the appropriate traditions which its importance and desirability has been emphasized in Holy Quran through different methods. However, recognizing its meaning and imperative rules, considering the declension (i’rab) analysis of the verse as well as the linguistic and metalinguistic level of the Quranic discourse, are of outmost significance. This study, using content analysis method and selecting a verse from Verses of the Rules (Ayāt al-ahkām), examines the effect of different syntactic analyses on the jurisprudence interpretation and the effect of jurisprudential assumptions in choosing the declension of the verse. Accordingly, the study seeks to answer the following question: what type of discourse system the Quranic discourse of Wasiyat relies on? Since the employment of the textual features is one of the important components of discourse analysis, there are several identificatory elements in the Quranic discourse analysis of the verse Wasiyat, namely, meanings of the words and expressions, declension and disagreement in syntactic rules, the principles and assumptions, and the impact of the jurisprudential ideas and thoughts. Although the disagreement in syntactic rules affects its jurisprudential judgment, it should be noted that since the disagreement in syntactic analysis is due to the difference in understanding the declension of the texts, various assumptions such as jurisprudential, verbal and so on, have a crucial role in choosing the declension of the verse. Consequently, the syntactic form of the verse Wasiyat implies a closed syntactic discourse which is based on a change from motivational to epistemic state. This involves elements such as different declensions which prepare the ground for jurisprudential judgment in the scope of necessity and religious preference. From the perspective of the believers to the necessity of Wasiyat (testamentary wills), there is a syntactic relationship governing the discourse system of the verse. Therefore, the governing discourse system of the verse is an intelligent and schematic one. From the perspective of religious preference, the interpretation of the phrase, " ÍóÞøðÇ Úóáóی ÇáúãõÊøóÞیä" and the word "ÈÇáãÚÑæÝ", as a sentimental and emotional state, can lead to the perception of meaning and action. Therefore, the Quranic discourse of the Wasiyat, so far as the religious preference is concerned, is based on the affective discourse system, and thus an emotional- tensive type.
    Keywords: Irab, Syntactic analysis, Fiqh interpretation, Wasiyat, Quranic discourse}
  • رزا کرباسچی *، علی درزی

    مقاله حاضر درباره ساختار گروه تصریف فارسی نوشته شده است. بر اساس دستورگشتاری، واحد تحلیل نحوی زبان جمله است. هر جمله کمینه زبان، هسته تصریف است. در این مقاله نشان می دهیم که هسته گروه تصریف فارسی همان هسته مطابقه فاعلی است که در انتهای جمله قرار می گیرد. به عبارت دیگر IP در فارسی هسته انتها است. در سطح بیشینه ی فرافکن میانی، گروه زمان متمم هسته تصریف است، گروه وجه متمم هسته زمان، گروه نمود متمم هسته وجه و بالاخره گروه فعلی متمم هسته نمود. در فرآیند تبدیل هر گزاره به کنش زبانی (جمله)، فعل از هسته فعلی به ترتیب به هسته های تصریفی مذکور حرکت می کند و در هر مرحله مفهوم یکی ازمقولات دستوری نمود، وجه، زمان و مطابقه فاعلی به آن افزوده می شود. نشانه هایی که حامل این مفاهیم اند عناصر تصریفی اند که به شکل فعل کمکی، وندو یا واژه بست به بن فعل اصلی افزوده می شوند. بر اساس یافته های این مقاله تنها فعل کمکی در فارسی «بودن» است که به سه صورت «است»، «بود» و «باشد» در گره تصریف فارسی ظاهر می شود. دیگر عناصر تصریفی تکواژ زمان، تکواژ وجه و شناسه مطابقه فاعلی هستند. سرانجام تحلیلی برای گروه تصریف فارسی در چهارچوب نظریه ایکس تیره بیان شده است. پیشنهادهایی نیز برای ساخت های آینده، مستمر و مجهول فارسی ارائه گردیده است.

    کلید واژگان: گروه تصریف, دستور گشتاری, تحلیل نحوی, فرافکن, گره تصریف, عناصر تصریفی, هسته}
    R. Karbaschi, A. Darzi

    This paper was written on the structure of Inflection Phrase (IP)in Persian. In the Framework of X’ – Theory. IP is the unit of syntax analysis of language. In other words, every sentence is an IP. In Persian TP, MP, AspP and VP are the complements of I, T, Mood and Asp. During the inflection process, the head V cyclicly moves to the above mentioned head to accept the national content of aspect, modality, tense and subject agreement. The markers stand for these notional categories are of auxiliaries, affixes or clitics. In Persian, the only auxiliary verb is “budan” (in three forms: “ast”, “bud” and “bash”) which is appeared in the node of inflection. The other inflectional markers are tense, mode and subject agreement markers. Finally, we have analysed Persian inflection phrase on the basis of x-bar theory.Consequently, some key points and hints are proposed on Persian future tense, continuous aspect and passive voice

  • مجتبی منشی زاده، محمد امین ناصح
    «رده شناسی»،ضمن اشاره به طبقه بندی ساختاری زبان های مختلف، به مطالعه الگوها و یا تعمیم های موجود میان زبانها (تعمیم زبانی) نیز اطلاق می شود. این شاخه جذاب از زبان شناسی، به دنبال دسته بندی زبان های جهان و یافتن روابط موجود میان آنها به لحاظ ساختارهای دستوری ودرنهایت، ارائه اهمیت های رده شناختی آنها است.
    مقاله حاضر بر آن است تا ضمن معرفی حوزه رده شناسی زبان و رویکردهای مطالعاتی آن، با بهره گیری از برخی مثالها و تحلیل نحوی آنها، آرایش انواع سازه ها درفارسی میانه پهلوی را مشخص کرده و سپس جایگاه این زبان را در رده های ممکن نحوی با نگاه رده شناختی معین سازد. ساختها و سازه های نحوی مورد مطالعه عبارت اند از: ساخت جمله، حرف اضافه، صفت و موصوف، قید،ساخت تفضیلی، بند موصولی، فعل کمکی، ادات منفی ساز،فعل ربطی، وندها، ساخت اضافه، عدد، پرسشواژه. آوانویسی متون به شیوه مکنزی بوده و داده های مورد مطالعه، عمدتا برگرفته از متون سده های نخست دوره اسلامی است.
    در کل می توان گفت که پهلوی، زبانی است پیوندی با لعاب ضعیفی از ترکیبی. درعین حال، این زبان دارای آرایش آزاد بوده و به طور مشخص، نمی شود آن را به یک رده زبانی خاص محدود کرد.
    کلید واژگان: رده شناسی زبان, فارسی میانه پهلوی, تحلیل نحوی, آرایش سازه ها}
    Dr. Mojtaba Monshizadeh, Mohammad Amin Nasseh
    To what extent are languages structurally different, and where do they follow universal patterns? Linguistic typological research systematically exploits descriptions of particular languages to answer questions like this. In turn, researchers working on individual language descriptions benefit from the extensive knowledge of linguistic structure that exists in the typological literature—Persian, for instance, is mainly operator, i.e., itsstructural specifications are as follows: NA (noun before genitive), NRel (head noun before relative clause), NG (noun before genitive), and comparative adjective before basis of comparison; furthermore, it is prepositional rather than postpositional. Similarities amonglanguages may be attributed to different factors: accident, historical changes, geographical neighborhood, and genetic affiliation. Language universality can well be regarded as a main factor too.Research in language typology goes hand in hand with research inlanguage universals, because the subject of both studies is thediversity of languages in connection with the linguistic properties.In the present paper, we are going to discuss some typologicalaspects of 'Middle Persian of Pahlavi. To begin with, we shall referto review some theoretical points about diachronic typology. Thenwe shall point to the possible analysis of the data for the benefit oflinguistic typology.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال